واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سازگاری و ناسازگاری علم و دین

سوسن بزرگ قلاتی

جامعه شناسی

جناب آقای دکتر بهیان

سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

سازگاری و ناسازگاری علم و دین مختص کشور ما و جهان اسلام نیست در کشورهای مغرب زمین هم این موضوع همواره مورد توجه قرار می گیرد و لیکن در شرایط فعلی برای ما اهمیتی مضاعف دارد. چرا که امروزه ادعای ما این است که می خواهیم کشورمان را بر اساس تعالیم اسلام و با روش علمی و به کمک دانش روز اداره کنیم.

پاسخ این سوال که بین علم و دین چه ارتباطی برقرار است باید به ریشه و اصل تعارض موجود بین علم و دین برگشت که مربوط می شود به سال 1616 که شورای کلیسای کاتولیک دیدگاهی را که مدعی بود زمین به دور خورشید می گردد، محکوم کرد آن را خلاف تعالیم کتاب مقدس دانست در همان دوره کلیسا به گالیله دستور داد تا نظر کوپرنیک را رها کند گالیله در سن 63 سالگی به جرم تعلیم امور باطل گناهکار شناخته شد از این رو نزاع میان گالیله و کلیسا را می توان یکی از اساسی ترین مراحل افتراق تدریجی علم و دین تلقی کرد.

آیا بین علم به عنوان یکی از فرآورده های بشری از طریق تجربه و عقل حاصل شده است و دین به منزله فرآورده دیگر که به شیوه الهام وحی به دست ما رسیده است رابطه ای وجود دارد؟

چون هیچگاه علم و دین دو معرفت کاملاً جدا و بی ارتباط با هم تلقی نمی شوند و معرفت، هرگاه مدعی حل مسأله واحدی باشند اینجاست که ما باید یکی را برگزینیم و دیگری را رها سازیم و مشکل رابطه بین علم و دین از این جا نشأت می گیرد.

در نیمه اول قرن حاضر حاکمیت علم برقرار بود و دانشمندان به توانایی مطلق علم اعتقاد داشتند، اما بعد از آن از ابهت علم کاسته شد به سه دلیل عمده:

1- تردید در توانایی علم

2- با گذشت زمان روشن تر شد که علم نمی تواند بدون بعضی از مفروضات علمی کار کند.

3- علم در قرن ما به تفحص های گوناگون تجزیه شده و شاخه های متفاوت و متنوع پیدا کرده است که هر یک بخشی از واقعیت را توصیف می کنند.

دیدگاه های مختلفی مطرح شده می توان آنها را به دو دیدگاه تقسیم کرد:

1- علم و دین کاملاً با یکدیگر در تعارضند یعنی این دو حوزه ماهیتاً معارض یکدیگرند.

معتقد به توازی بین علم و دین

2- میان علم و دین تعارضی وجود ندارد

معتقد به تلائم بین علم و دین

مکاتب متعددی به وجود آمده تا سوالهای مربوط به تعارض بین علم و دین را پاسخ گویند

ابزار نگاری در علم

دو تفکر عمده در مغرب زمین در این زمینه باقی مانده

ابزارنگاری در دین

دیدگاه هایی که معتقد به ناسازگاری بین علم و دین هستند

1- نو ارتدوکسی

2- دیدگاه فلسفی اگزیستانسیالیسم

3- فیلسوفان پوزیتیوسیت

4- فیلسوفان تحلیل زبان

دیدگاه نو ارتودوکسی که نماینده نامدار آن کارل بارت نام داشت معتقد بود که تباین اساسی الهیات و علم از نظر موضوع و روش و غایت بود.

فلاسفه اگزیستانس از زمان کی یولگارد تا به امروزهمواره معرفت دینی را معرفتی شخصی و معرفت علمی را غیر شخصی می دانسته اند.

فیلسوفان پوزتیوسیت گمان می کردند که تنها زبان مجاز زبان علم است و هرچه که از نظر زبانی بیگانه با علم باشد بی معناست.

فیلسوفان تحلیل زبان:

آنها هم علم و دین را در شکل اصلی شان متعلق به دو قلمرو می دانند منتهی این دو قلمرو را به گونه ای تفسیر می کنند که هم زبان علم زبان مجاز است و هم زبان دین

دیدگاه های دیگری هم وجود دارد که تلاش می کنند تا میان علم و دین رابطه محکم و قابل اعتمادی برقرار کنند.

این دیدگاه ها با عنوان کلی نظریه مکمل بودن علم و دین مندرجند . طبق این دیدگاه علم و دین نه در تعارضند و نه می توان در مورد آنها قائل به توازی شد که به سه قسم تقسیم می شوند.

قسم اول: با مدعیات کلامی، درست مانند فرضیات علمی برخورد می شود

قسم دوم: علم و دین در ضمن یک فرضیه کلان تر مندرج می شود.

قسم سوم: علم و دین در چارچوبی خاص با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند.

تا اینجا ما بعضی از مسائل مربوط به تعریف و رابطه علم ودین را مورد بررسی قرار دادیم و دیگر بررسی رابطه دین و علوم انسانی است اگر در یک طرف دین را قرار دهیم و طرف دیگر علم را و بین علوم طبیعی و انسانی تمایزی قائل نشویم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد شخصی به نام سویین برن می کوشد تمایزی که بسیاری از افراد میان دو قلمرو وسیع علم یعنی علوم اجتماعی و علوم طبیعی قائل شوند در مورد الهیات و علم مطرح کند از نظر او علم و الهیات بر حسب روشی خاص که در تبیین دارند از یکدیگر متمایزند

در جهان اسلام تقابل اندیشه های فلسفی و دینی به خوبی مشاهده می شود و به تعامل و تعاطی علم و دین توجه کرده اند و عقیده دارند آنها قابل وام گرفتن هستند و موجب باروری متقابل می شوند.

نتیجه :

باید تأثیر متقابل معرفت دینی و معرفت علمی و فلسفی را بشناسیم بین تمام معارف ارتباط متقابل موجود است. نمی گوییم که یکی زاده دیگری است برای اینکه این تعامل و تعاطی به خوبی صورت بگیرد باید تفکر فلسفی و علمی را آزاد نهاد و اجازه داد که این تفکرها با هم در آمیزند و تماس بگیرند. هرگونه محدود کردن تفکر به نفع دین نخواهد بود. دانش جز با دانش محدود نمی شود این درست خلاف سخن کسانی است که رشد علم و فلسفه را به ضرر دین می دانند. دین از تماس ها و تعارض ها خیلی نفع برده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین


تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سازگاری و ناسازگاری علم و دین

سوسن بزرگ قلاتی

جامعه شناسی

جناب آقای دکتر بهیان

سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

سازگاری و ناسازگاری علم و دین مختص کشور ما و جهان اسلام نیست در کشورهای مغرب زمین هم این موضوع همواره مورد توجه قرار می گیرد و لیکن در شرایط فعلی برای ما اهمیتی مضاعف دارد. چرا که امروزه ادعای ما این است که می خواهیم کشورمان را بر اساس تعالیم اسلام و با روش علمی و به کمک دانش روز اداره کنیم.

پاسخ این سوال که بین علم و دین چه ارتباطی برقرار است باید به ریشه و اصل تعارض موجود بین علم و دین برگشت که مربوط می شود به سال 1616 که شورای کلیسای کاتولیک دیدگاهی را که مدعی بود زمین به دور خورشید می گردد، محکوم کرد آن را خلاف تعالیم کتاب مقدس دانست در همان دوره کلیسا به گالیله دستور داد تا نظر کوپرنیک را رها کند گالیله در سن 63 سالگی به جرم تعلیم امور باطل گناهکار شناخته شد از این رو نزاع میان گالیله و کلیسا را می توان یکی از اساسی ترین مراحل افتراق تدریجی علم و دین تلقی کرد.

آیا بین علم به عنوان یکی از فرآورده های بشری از طریق تجربه و عقل حاصل شده است و دین به منزله فرآورده دیگر که به شیوه الهام وحی به دست ما رسیده است رابطه ای وجود دارد؟

چون هیچگاه علم و دین دو معرفت کاملاً جدا و بی ارتباط با هم تلقی نمی شوند و معرفت، هرگاه مدعی حل مسأله واحدی باشند اینجاست که ما باید یکی را برگزینیم و دیگری را رها سازیم و مشکل رابطه بین علم و دین از این جا نشأت می گیرد.

در نیمه اول قرن حاضر حاکمیت علم برقرار بود و دانشمندان به توانایی مطلق علم اعتقاد داشتند، اما بعد از آن از ابهت علم کاسته شد به سه دلیل عمده:

1- تردید در توانایی علم

2- با گذشت زمان روشن تر شد که علم نمی تواند بدون بعضی از مفروضات علمی کار کند.

3- علم در قرن ما به تفحص های گوناگون تجزیه شده و شاخه های متفاوت و متنوع پیدا کرده است که هر یک بخشی از واقعیت را توصیف می کنند.

دیدگاه های مختلفی مطرح شده می توان آنها را به دو دیدگاه تقسیم کرد:

1- علم و دین کاملاً با یکدیگر در تعارضند یعنی این دو حوزه ماهیتاً معارض یکدیگرند.

معتقد به توازی بین علم و دین

2- میان علم و دین تعارضی وجود ندارد

معتقد به تلائم بین علم و دین

مکاتب متعددی به وجود آمده تا سوالهای مربوط به تعارض بین علم و دین را پاسخ گویند

ابزار نگاری در علم

دو تفکر عمده در مغرب زمین در این زمینه باقی مانده

ابزارنگاری در دین

دیدگاه هایی که معتقد به ناسازگاری بین علم و دین هستند

1- نو ارتدوکسی

2- دیدگاه فلسفی اگزیستانسیالیسم

3- فیلسوفان پوزیتیوسیت

4- فیلسوفان تحلیل زبان

دیدگاه نو ارتودوکسی که نماینده نامدار آن کارل بارت نام داشت معتقد بود که تباین اساسی الهیات و علم از نظر موضوع و روش و غایت بود.

فلاسفه اگزیستانس از زمان کی یولگارد تا به امروزهمواره معرفت دینی را معرفتی شخصی و معرفت علمی را غیر شخصی می دانسته اند.

فیلسوفان پوزتیوسیت گمان می کردند که تنها زبان مجاز زبان علم است و هرچه که از نظر زبانی بیگانه با علم باشد بی معناست.

فیلسوفان تحلیل زبان:

آنها هم علم و دین را در شکل اصلی شان متعلق به دو قلمرو می دانند منتهی این دو قلمرو را به گونه ای تفسیر می کنند که هم زبان علم زبان مجاز است و هم زبان دین

دیدگاه های دیگری هم وجود دارد که تلاش می کنند تا میان علم و دین رابطه محکم و قابل اعتمادی برقرار کنند.

این دیدگاه ها با عنوان کلی نظریه مکمل بودن علم و دین مندرجند . طبق این دیدگاه علم و دین نه در تعارضند و نه می توان در مورد آنها قائل به توازی شد که به سه قسم تقسیم می شوند.

قسم اول: با مدعیات کلامی، درست مانند فرضیات علمی برخورد می شود

قسم دوم: علم و دین در ضمن یک فرضیه کلان تر مندرج می شود.

قسم سوم: علم و دین در چارچوبی خاص با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند.

تا اینجا ما بعضی از مسائل مربوط به تعریف و رابطه علم ودین را مورد بررسی قرار دادیم و دیگر بررسی رابطه دین و علوم انسانی است اگر در یک طرف دین را قرار دهیم و طرف دیگر علم را و بین علوم طبیعی و انسانی تمایزی قائل نشویم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد شخصی به نام سویین برن می کوشد تمایزی که بسیاری از افراد میان دو قلمرو وسیع علم یعنی علوم اجتماعی و علوم طبیعی قائل شوند در مورد الهیات و علم مطرح کند از نظر او علم و الهیات بر حسب روشی خاص که در تبیین دارند از یکدیگر متمایزند

در جهان اسلام تقابل اندیشه های فلسفی و دینی به خوبی مشاهده می شود و به تعامل و تعاطی علم و دین توجه کرده اند و عقیده دارند آنها قابل وام گرفتن هستند و موجب باروری متقابل می شوند.

نتیجه :

باید تأثیر متقابل معرفت دینی و معرفت علمی و فلسفی را بشناسیم بین تمام معارف ارتباط متقابل موجود است. نمی گوییم که یکی زاده دیگری است برای اینکه این تعامل و تعاطی به خوبی صورت بگیرد باید تفکر فلسفی و علمی را آزاد نهاد و اجازه داد که این تفکرها با هم در آمیزند و تماس بگیرند. هرگونه محدود کردن تفکر به نفع دین نخواهد بود. دانش جز با دانش محدود نمی شود این درست خلاف سخن کسانی است که رشد علم و فلسفه را به ضرر دین می دانند. دین از تماس ها و تعارض ها خیلی نفع برده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین


تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 4 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

سازگاری و ناسازگاری علم و دین

سوسن بزرگ قلاتی

جامعه شناسی

جناب آقای دکتر بهیان

سازگاری یا ناسازگاری علم و دین

سازگاری و ناسازگاری علم و دین مختص کشور ما و جهان اسلام نیست در کشورهای مغرب زمین هم این موضوع همواره مورد توجه قرار می گیرد و لیکن در شرایط فعلی برای ما اهمیتی مضاعف دارد. چرا که امروزه ادعای ما این است که می خواهیم کشورمان را بر اساس تعالیم اسلام و با روش علمی و به کمک دانش روز اداره کنیم.

پاسخ این سوال که بین علم و دین چه ارتباطی برقرار است باید به ریشه و اصل تعارض موجود بین علم و دین برگشت که مربوط می شود به سال 1616 که شورای کلیسای کاتولیک دیدگاهی را که مدعی بود زمین به دور خورشید می گردد، محکوم کرد آن را خلاف تعالیم کتاب مقدس دانست در همان دوره کلیسا به گالیله دستور داد تا نظر کوپرنیک را رها کند گالیله در سن 63 سالگی به جرم تعلیم امور باطل گناهکار شناخته شد از این رو نزاع میان گالیله و کلیسا را می توان یکی از اساسی ترین مراحل افتراق تدریجی علم و دین تلقی کرد.

آیا بین علم به عنوان یکی از فرآورده های بشری از طریق تجربه و عقل حاصل شده است و دین به منزله فرآورده دیگر که به شیوه الهام وحی به دست ما رسیده است رابطه ای وجود دارد؟

چون هیچگاه علم و دین دو معرفت کاملاً جدا و بی ارتباط با هم تلقی نمی شوند و معرفت، هرگاه مدعی حل مسأله واحدی باشند اینجاست که ما باید یکی را برگزینیم و دیگری را رها سازیم و مشکل رابطه بین علم و دین از این جا نشأت می گیرد.

در نیمه اول قرن حاضر حاکمیت علم برقرار بود و دانشمندان به توانایی مطلق علم اعتقاد داشتند، اما بعد از آن از ابهت علم کاسته شد به سه دلیل عمده:

1- تردید در توانایی علم

2- با گذشت زمان روشن تر شد که علم نمی تواند بدون بعضی از مفروضات علمی کار کند.

3- علم در قرن ما به تفحص های گوناگون تجزیه شده و شاخه های متفاوت و متنوع پیدا کرده است که هر یک بخشی از واقعیت را توصیف می کنند.

دیدگاه های مختلفی مطرح شده می توان آنها را به دو دیدگاه تقسیم کرد:

1- علم و دین کاملاً با یکدیگر در تعارضند یعنی این دو حوزه ماهیتاً معارض یکدیگرند.

معتقد به توازی بین علم و دین

2- میان علم و دین تعارضی وجود ندارد

معتقد به تلائم بین علم و دین

مکاتب متعددی به وجود آمده تا سوالهای مربوط به تعارض بین علم و دین را پاسخ گویند

ابزار نگاری در علم

دو تفکر عمده در مغرب زمین در این زمینه باقی مانده

ابزارنگاری در دین

دیدگاه هایی که معتقد به ناسازگاری بین علم و دین هستند

1- نو ارتدوکسی

2- دیدگاه فلسفی اگزیستانسیالیسم

3- فیلسوفان پوزیتیوسیت

4- فیلسوفان تحلیل زبان

دیدگاه نو ارتودوکسی که نماینده نامدار آن کارل بارت نام داشت معتقد بود که تباین اساسی الهیات و علم از نظر موضوع و روش و غایت بود.

فلاسفه اگزیستانس از زمان کی یولگارد تا به امروزهمواره معرفت دینی را معرفتی شخصی و معرفت علمی را غیر شخصی می دانسته اند.

فیلسوفان پوزتیوسیت گمان می کردند که تنها زبان مجاز زبان علم است و هرچه که از نظر زبانی بیگانه با علم باشد بی معناست.

فیلسوفان تحلیل زبان:

آنها هم علم و دین را در شکل اصلی شان متعلق به دو قلمرو می دانند منتهی این دو قلمرو را به گونه ای تفسیر می کنند که هم زبان علم زبان مجاز است و هم زبان دین

دیدگاه های دیگری هم وجود دارد که تلاش می کنند تا میان علم و دین رابطه محکم و قابل اعتمادی برقرار کنند.

این دیدگاه ها با عنوان کلی نظریه مکمل بودن علم و دین مندرجند . طبق این دیدگاه علم و دین نه در تعارضند و نه می توان در مورد آنها قائل به توازی شد که به سه قسم تقسیم می شوند.

قسم اول: با مدعیات کلامی، درست مانند فرضیات علمی برخورد می شود

قسم دوم: علم و دین در ضمن یک فرضیه کلان تر مندرج می شود.

قسم سوم: علم و دین در چارچوبی خاص با یکدیگر ارتباط پیدا می کنند.

تا اینجا ما بعضی از مسائل مربوط به تعریف و رابطه علم ودین را مورد بررسی قرار دادیم و دیگر بررسی رابطه دین و علوم انسانی است اگر در یک طرف دین را قرار دهیم و طرف دیگر علم را و بین علوم طبیعی و انسانی تمایزی قائل نشویم با مشکلاتی مواجه خواهیم شد شخصی به نام سویین برن می کوشد تمایزی که بسیاری از افراد میان دو قلمرو وسیع علم یعنی علوم اجتماعی و علوم طبیعی قائل شوند در مورد الهیات و علم مطرح کند از نظر او علم و الهیات بر حسب روشی خاص که در تبیین دارند از یکدیگر متمایزند

در جهان اسلام تقابل اندیشه های فلسفی و دینی به خوبی مشاهده می شود و به تعامل و تعاطی علم و دین توجه کرده اند و عقیده دارند آنها قابل وام گرفتن هستند و موجب باروری متقابل می شوند.

نتیجه :

باید تأثیر متقابل معرفت دینی و معرفت علمی و فلسفی را بشناسیم بین تمام معارف ارتباط متقابل موجود است. نمی گوییم که یکی زاده دیگری است برای اینکه این تعامل و تعاطی به خوبی صورت بگیرد باید تفکر فلسفی و علمی را آزاد نهاد و اجازه داد که این تفکرها با هم در آمیزند و تماس بگیرند. هرگونه محدود کردن تفکر به نفع دین نخواهد بود. دانش جز با دانش محدود نمی شود این درست خلاف سخن کسانی است که رشد علم و فلسفه را به ضرر دین می دانند. دین از تماس ها و تعارض ها خیلی نفع برده است.



خرید و دانلود تحقیق در مورد سازگاری یا ناسازگاری علم و دین