لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 49
برگرفته شده از مجموعه سخنرانیهای استاد مطهری رحمت الله علیهلغت تقوا این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است ، در قرآن کریم به صورت اسمی و یا به صورت فعلی زیاد آمده است . تقریبا به همان اندازه که از ایمان و عمل نام برده شده و یا نماز و زکات آمده ، و بیش از آن مقدار که مثلا نام روزه ذکر شده ، از تقوا اسم برده شده است . در نهجالبلاغه از جمله کلماتی که زیاد روی آنها تکیه شده کلمه تقوا است . در نهجالبلاغه خطبهای هست طولانی به نام خطبه متقین . این خطبه را امیرالمؤمنین در جواب تقاضای کسی ایراد کرد که از او خواسته بود توصیف مجسم کنندهای از متقیان بکند . امام ابتدا استنکاف کرد و به ذکر سه چهار جمله اکتفا فرمود ولی آن شخص که نامش همام بن شریح بود و مردی مستعد و برافروخته بود قانع نشد و در تقاضای خود اصرار و سماجت کرد . امیرالمؤمنین ( ع ) شروع به سخن کرد و با بیان بیش از صد صفت و ترسیم بیش از صد رسم از خصوصیات معنوی و مشخصات فکری و اخلاقی و عملی متقیان سخن را به پایان رسانید . مورخین نوشتهاند که پایان یافتن سخن علی همان بود و قالب تهی کردن همام بعد از یک فریاد همان . مقصود اینست که این کلمه از کلمات شایع و رایج دینی است . در میان عامه مردم هم این کلمه زیاد استعمال میشود . این کلمه از ماده " وقی " است که به معنای حفظ و صیانت و نگهداری است . معنای " اتقاء " احتفاظ است . ولی تاکنون دیده نشده که در ترجمههای فارسی ، این کلمه را به صورت حفظ و نگهداری ترجمه کنند . در ترجمههای فارسی اگر این کلمه را به صورت اسمی استعمال شود مثل خود کلمه " تقوا " و یا کلمه " متقین " ، به پرهیزکاری ترجمه میشود . مثلا در ترجمه " « هدی للمتقین »" گفته میشود : هدایت است برای پرهیزکاران . و اگر به صورت فعلی استعمال شود خصوصا اگر فعل امر باشد و متعلقش ذکر شود ، به معنای خوف و ترس ترجمه میشود . مثلا در ترجمه " « اتقوا الله " یا " « اتقوا النار »" گفته میشود : از خدا بترسید . البته کسی مدعی نشده که معنای " تقوا " ترس یا پرهیز و اجتناب است بلکه چون دیده شده لازمه صیانت خود از چیزی ترک و پرهیز است و همچنین غالبا صیانت و حفظ نفس از اموری ، ملازم است با ترس از آن امور ، چنین تصور شده که این ماده مجازا در بعضی موارد به معنای پرهیز و در بعضی موارد دیگر به معنای خوف و ترس استعمال شده است . و البته هیچ مانعی هم در کار نیست که این کلمه مجازا به معنای پرهیز و یا به معنای خوف استعمال بشود ، اما از طرف دیگر موجب و دلیلی هم نیست که تأیید کند که از این کلمه یک معنای مجازی مثلا ترس یا پرهیز قصد شده . چه موجبی هست که بگوئیم معنای " اتقوا الله " اینست که از خدا بترسید و معنای " اتقوا النار " اینست که از آتش بترسید ؟ ! بلکه معنای اینگونه جملهها این است که خود را از گزند آتش حفظ کنید و یا خود را از گزند کیفر الهی محفوظ بدارید . بنابراین ترجمه صحیح کلمه تقوا " خود نگهداری " است که همان ضبط نفس است و متقین یعنی " خود نگهداران " . " راغب " در کتاب " مفردات القرآن " میگوید : " الوقایة حفظ الشیء مما یؤذیه ، و التقوی جعل النفس فی وقایة مما یخاف ، هذا تحقیقه ، ثم یسمی الخوف تاره تقوی و التقوی خوفا ، حسب تسمیة مقتضی الشیء بمقتضیه و المقتضی بمقتضاه ، و صار التقوی فی عرف الشرع حفظ النفس مما یوثم و ذلک بترک المحظور " . یعنی " وقایه عبارت است از محافظت یک چیزی از هر چه به او زیان میرساند . و تقوا یعنی نفس را در وقایه قرار دادن از آنچه بیم میرود . تحقیق مطلب این است ، اما گاهی به قاعده استعمال لفظ مسبب در مورد سبب و استعمال لفظ سبب در مورد مسبب ، خوف بجای تقوا و تقوا بجای خوف استعمال میگردد . تقوا در عرف شرع یعنی نگهداری نفس از آنچه انسان را به گناه میکشاند به اینکه ممنوعات و محرمات را ترک کند " . " راغب " صریحا میگوید تقوا یعنی خود را محفوظ نگاهداشتن ، و میگوید استعمال کلمه تقوا به معنای خوف ، مجاز است ، و البته تصریح نمیکند که در مثل " « اتقو الله »" معنای مجازی قصد شده ، و چنانکه گفتیم دلیلی نیست که تأیید کند در مثل آن جملهها مجازی به کار رفته است .چیزی که نسبة عجیب به نظر میرسد ترجمه فارسی این کلمه به " پرهیزگاری " است . دیده نشده تاکنون احدی از اهل لغت مدعی شده باشد که این کلمه به این معنا هم استعمال شده ، چنانکه دیدیم " راغب " از استعمال این کلمه به معنای خوف اسم برد ولی از استعمال این کلمه به معنای پرهیز نام نبرد . معلوم نیست از کجا و چه وقت و به چه جهت در ترجمههای فارسی ، این کلمه به معنای پرهیزکاری ترجمه شده است ؟ ! گمان میکنم که تنها فارسی زبانان هستند که از این کلمه مفهوم پرهیز و اجتناب درک میکنند . هیچ عربی زبانی در قدیم یا جدید این مفهوم را از این کلمه درک نمیکند . شک نیست که در عمل لازمه تقوا و صیانت نفس نسبت به چیزی ، ترک و اجتناب از آن چیز است اما نه این است که معنای تقوا همان ترک و پرهیز و اجتناب باشد .
سینا 555
10 Jun 2004, 02:16AM
ترس از خداضمنا به مناسبت اینکه از خوف خدا ذکری به میان آمد این نکته را یادآوری کنم : ممکن است این سؤال برای بعضی مطرح شود که ترس از خدا یعنی چه ؟ مگر خداوند یک چیز موحش و ترسآوری است ؟ خداوند کمال مطلق و شایستهترین موضوعی است که انسان به او محبت بورزد و او را دوست داشته باشد . پس چرا انسان از خدا بترسد ؟ در جواب این سؤال میگوئیم مطلب همینطور است . ذات خداوند موجب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
نگرانىهاى من
سخنرانى در هشتمین کنفرانس مرکز پژوهش
و تحلیل مسائل ایران
دانشگاه کالیفرنیا، برکلى - آوریل 1990
مقدمه
احمد شاملو شاعر بزرگ معاصر ایران در ماه آوریل 1990 (1369) در آمریکا میهمان مرکز پژوهش و تحلیل مسائل ایران (سیرا) بود و در هشتمین کنفرانس این مرکز در دانشگاه کالیفرنیا، برکلى سخنرانى کرد. کتابى که در دست دارید متن کامل این سخنرانى است.
سخنرانى شاملو به دلایل متعدد بحثهاى زیادى را برانگیخت. بویژه آنکه نسخههاى دستکارى شده یا ناکاملى از آن نیز در جراید چاپ و یا در رادیوها و تلویزیونها پخش گردید. به همین دلیل و به منظور جلوگیرى از هرگونه پیشداورى و همچنین کمک به ایجاد زمینه عینى براى بحث منطقى حول مسائل طرح شده از سوى شاملو، سیرا تصمیم گرفت که متن کامل این سخنرانى را در اختیار دوستداران ادب و فرهنگ ایران قرار دهد.
چکیده بحث شاملو را مىتوان در این جملات از گفتههاى خود او بیان کرد:
1 - «یکى از شگردهاى مشترک همه جباران تاریخ تحریف تاریخ است؛ و در نتیجه، متأسفانه چیزى که ما امروز به نام تاریخ در اختیار داریم جز مشتى دروغ و یاوه نیست که چاپلوسان و متملقان دربارى دورههاى مختلف به هم بستهاند. و این تحریف حقایق ... به حدى است که مىتواند با حسن نیتترین اشخاص را هم به اشتباه اندازد.»
2 - «... دولتها و سانسورشان به نام اخلاق، به نام بدآموزى، به نام پیشگیرى از تخریب اندیشه و به هزار نام و هزار بهانه دیگر سعى مىکنند توده مردم را از مواجهه با ج«حقایق و واقعیات»ج مانع شوند... جاماج سلامت فکرى جامعه فقط در برخورد با اندیشههاى مخالف محفوظ مىماند... سلامت فکرى جامعه تنها در گرو... واکسیناسیون برضد خرافات و جاهلیت است که عوارضش دست با نخستین تب تعصب آشکار مىشود.»
3 - «ما در عصرى زندگى مىکنیم که جهان به اردوگاههاى متعددى تقسیم شده است. در هر اردوئى بتى بالا بردهاند و هر اردوئى به پرستش بتى واداشته شده ... اشاره من به بیمارى کیش شخصیت است که اکثر ما گرفتار آنیم... همین بتپرستى شرمآور عصر جدید... شده است نقطه افتراق و عامل پراکندگى مجموعهئى از حسن نیتها تا هر کدام به دست خودمان گرد خودمان حصارهاى تعصب را بالا ببریم و خودمان را درون آن زندانى کنیم... انسان خِردگراى صاحب فرهنگ چرا باید نسبت به افکار و باورهاى خود تعصب بورزد؟»
4 - «ایمان بىمطالعه سد راه تعالى بشرى است. فقط فریب و دروغ است که از اتباع خود ایمان مطلق مىطلبد... انسان متعهِد حقیقتجو هیچ دگمى، هیچ فرمولى، هیچ آیهاى را نمىپذیرد مگر اینکه نخست در آن تعقل کند، آن را در کارگاه عقل و منطق بسنجد، و هنگامى به آن معتقد شود که حقایقش را با دلایل متقن علمى دریابد.»
5 - «پذیرفتن احکام و تعصب ورزیدن برسر آنها توهین به شرف انسان بودن است... جنگ و جدلهاى عقیدتى برسر این راه مىافتد که هیچ یک از طرفین دعوا طالب رسیدن به حقیقت نیست و تنها مىخواهد عقیده سخیفش را به کرسى بنشاند.»
6 - «بر اعماق اجتماع حرجى نیست اگر چنین و چنان بیندیشد یا چنین و چنان عمل کند. اما بر قشر دانش آموختهنگران سرنوشت خود و جامعه، بر صاحبان مغزهاى قادر به تفکر حرج است ... پس بر شما است به جاى جامعهئى که امکان تفکر منطقى از آن سلب شده است عمیقاً منطقى فکر کنید.»
7 - «نتیجه این تعصب ورزیدن و لجاج بخرج دادن چیزى جز شاخه شاخهشدن نیست، چیزى جز تجزیه شدن، خرد شدن، تفکیک شدن، هستههاى پراکنده ناتوان ساختن و از واقعیتها پرت ماندن نیست.»
8 - «حقیقت جز با اصطکاک دمکراتیک افکار آشکار نمىشود، و ما بناگزیر باید مردمى باشیم که جز به حقیقت سرفرود نیاوریم و جز براى آنچه حقیقى و منطقى است تقدسى قائل نشویم حتى اگر از آسمان نازل شده باشد. وطن ما فردا به افرادى با روحیاتى با این دست نیاز خواهد داشت تا نیروها بتوانند یک کاسه بمانند.»
به زبان دیگر، شاملو در این بحث خود از ما مىخواهد که به تاریخ گذشته خود برخوردى نقادانه داشتهباشیم؛ با هر نوع سانسور عقاید و اختناق مقابله کنیم؛ از تعصب ورزیدن به باورهاى عصر خود و اعتقادات شخصى خویش دورى جوئیم؛ هر ایده و نظرى را با محک تعقل و منطق بسنجیم؛ دربرخورد به نظرات دیگران آزادمنش و حقیقتجو باشیم؛ از کیش شخصیت بپرهیزیم؛ خود را با اسلوب تفکر علمى و دانش فرهنگى هرچه مسلحتر سازیم؛ و از هر شکل برخورد تنگنظرانه و غیر دمکراتیک که در این شرایط به تفرقه و پراکندگى نیروهاى ما مىانجامد بپرهیزیم.
بدون تردید هیچ ذهن آگاه و مسئولى نمىتواند با این اصول، که بردرکى عمقیق و انتقادى از گذشته استوراند، مخالفت داشته باشد. پس چگونه است که سخنرانى شاملو چنین موجى از بحث و انتقاد را برانگیخته است؟
قبل از هر چیز باید بگوئیم که صِرف ِبرانگیختهشدن چنین بحثهائى خود گویاى این حقیقت است که شاملو در سخنرانى خود به مسائلى برخورد کرده که عمیقاً گریبانگیر فرهنگ سیاسى ماست. از این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 46
1111111111111111111111111111111
مزایای سخنرانی
روشی مقرون به صرفه در زمان و وقت گروه
باعث ایجاد خلاقیت وانگیزه می شود
بوسیله مختصر نمودن شاخه های مورد مطالعه درزمان و وقت دانشجویان صرفه جویی می شود
سخنرانی می تواند فرصت طرح موضوعات به روز و Upto-date فراهم نماید وسیله خوبی برای معرفی که موضوع می باشند.
سخنرانیها باعث افزایش روند کار دانشجویان می شود و وسیله ای برای سرعت بخشیدن به کار دانشجو می باشد.
معایب سخنرانی
به طور نسبی در ایجاد انگیزه و تحریک اندیشه بی تاثیر می باشند.
در تغیر طرز فکر وتحریک وتهییج آن بی تاثیر می باشند.
سخنرانیها نسبت به روشهای دیگر نامناسب می باشند.
هدف عمده واصلی سخنرانیها نباید قضاوت هایی در مورد اجتماع ویا اشخاص باشد.به طور کلی برسراین مسئله که یک سخنرانی 50 دقیقه ای بدون تفسیر و بررسی یک روش ضعیف در یاد گیری می باشد توافق وجود دارد.
معمولآ هیچ دانشجویی در بحث شرکت نمی کند وهیچ تمرینی در مورد آنچه یاد گرفته شد ویا آنچه که سخنران در مورد آن به نتیجه رسیده وجود ندارد.
سخنرانیها با کاهش شدید تضاض وافت شدید در خواست از طرف دانشجو مواجه می باشد.
برای مثال در یک مطالعه و تحقیق در این مورد دانشجویان قادر بودند به خاطر بیاورند و7 درصد محتوای 5 دقیقهای اول سخنرانی را اما فقط 20 درصد ده دقیقه آخر را به خاطر می سپرند
در نتیجه یافته های سخنران تاثیرمطلوبی در دانشجو ندارد.
به دلیل عدم تقاضای سریع از طرف دانشجویان در بارة آنچه رد طول سخنرانی ارائه شده در طی مدت زمان کوتاهی افت شدیدی در صدد موارد آموزش داده شده بوجود می آید.
فاکتورهای دیگر می توانند در به خاطر سپردن اطلاعات داده شده در سخنرانی کمک کنند این فاکتورها عبارتند از : معنی بخشیدن به آنچه آموزش داده شده ، ایجاد بحث منطقی در مورد موضوع مطرح شده تکرار به منظور ماندگاری یادگیری ونتیجه و باز خورد آن بر روی اجراء وتمرینهای نوشتاری خواهد بود.
دانشجویان تظاهر می کنند که مایلنداهداف موضوع سخنرانی را بدانند
در دسترس بودن اهداف مورد نظر وبدست آمده وسیله خوب و مطمئنی برای تهسیل نمودن امر یاد گیری می باشد اگر چه بطور کلی این اهداف بر آسانی محقق نمی شوند.
سخنران
دانشجویان انتظارات خاصی از سخنران به خصوص در ارائه یک سخنرانی جذاب دارند.
اصول مطالب عبارتند از :
1- شفاف بودن بحث و آنچه ارائه می شود.
2-تمامی مواردی که بیان می شود واضح ومنطقی باشد.
3-دانشجویان قادر به فهمیدن اصول اساسی موضوع باشند.
4-به وضوح سخنرانی را بشنوند.
5-بر موارد به طور هوشمند …….. مفهوم ببخشند.
6-به سخنران در زمینه موضوع به طور دوستانه ومساعدت آمیز کمک نمایند.
7-به ادامه بحث توجه داشته باشند.
8-خود را با دقت مناسب سخنرانی تطبیق بدهند.
بورسیه یا هزینه تحصیلی
نشان دادن دانش و علم به روز در مورد موضوع
با مثال توضیح دادن در مورد کاربرد های علمی موضوع مورد بحث
اشاره به آخرین پیشرفت ها در مورد موضوع
نشان دادن ارتباط بین بحث تئوری و عملی موضوع
ایجاد انگیزه برای پیشرفت دانشجویان
در نظر گرفتن نقطه نظرات دانشجویان
اجازه طرح سوال در طول سخنرانی
تحریک دانش آموزان برای تفکر مستقل ومنتقدانه .
فاکتورهای بالا نشان می دهد روشهای متفاوت می توانند فرایند سخنرانی را تهسیل بخشند .ضروری به نظر می رسد دانشجویان درنظر بگیرند یاد گیری وبحث و مجادله در ساختار و ارائه یک سخنرانی نکاتی که می بایست سخنران از آن دوری کند:
1-عدم پیوستگی در مطالب در سخنرانی .
2-اجتناب از طرح جزئیات ودرنظر نگرفتن نکات اصلی .
3-سخنرانی نباید سطح علمی دانشجو را پائین بیاورد .
4-سخنران باید دارای بیان خوبی باشد .
5- نباید نت برداشتن برای دانشجویان سخت باشد.
6-سخنران می بایست باهیجان و علاقه موضوعات را بیان نماید زیرا نت ها به ندرت توسط دانشجویان خوانده می شود .
7-نمودارها و نوشته های سخنران نباید خیلی کوچک و نامناسب باشد.
*****************************
آمادگی برای سخنرانی
«در ابتدا و قبل از شروع سخنرانی باید پاسخی برای سوالات زیر یافت»
چه اهدافی در سر دارم (بخش 5 را ملاحظه کنید)؟
آیا طریقه قعلی سخنرانی من میتواند بهترین تکنیک آموزش و نیز انتقال اهدافم باشد؟
چه نوع سخنرانی باید ارائه داد؟
در صدد انتقال و تعمیم چه نوع مطالبی هستم؟
چگونه میتوانم بهترین سازماندهی را برای کاری که درنظر دارم، انجام دهم؟
کدام (چه) وسایل کمک آموزشی صوتی و تصویری میتوانند مفید واقع شوند؟
چه نوع برنامهای برای آمادهسازی و نیز فعالیتهای مرتبط با دانشآموزان میتواند در نقشه (طرح کاری) گنجانده شود؟
به عنوان مثال اگر میبینید که میزان موفقیت دانشجویان در زمینه سخنرانی افت کرده است، باید راههایی برای تشویق و ترغیب دانشجویان در زمینه سخنرانی یافت. این از طریق راههای مختلف امکانپذیر است؛ از قبیل:
طرح سوالاتی در زمینه سخنرانی؛