لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
چکیده:
یکی از موارد مهم قابل بحث در جامعه امروزی ارتباط تحصیلات با درآمد است که اقتصاددانان از آن بـه عـنوان بُعد خـرد سرمایه انسانی یاد میکنند ( بُعد کلان آن نقش تحصیلات در رشد اقتصادی است) . براین اساس از ابزار متداول و مرسوم برای تخمین چنین رابطهای یعنی توابع درآمدی استفاده شد. این توابع که اولین بار توسط مینسر مورد توجه قرار گرفت اثر تحصیلات و تجربه کاری را بر درآمد شاغلین نشان می دهد. این مقاله نیز که حاصل یک کار پژوهشی تحت همین نام می باشد به برآورد تأثیر چند متغیر که همگی نشاندهنده سرمایه انسانی هستند بر روی درآمد پرداخته است. علاوه بر نتایج جزیی (شامل جنس، مکان زندگی، محل اشتغال و …) که در مقاله آورده شدهاند، نتیجه کلی این بود که تأثیر تحصیلات و تجربه بر درآمد افرادِ با تحصیلات و تجربه بالا نسبت به افراد با تحصیلات و تجربه کمتر، بصورت فزاینده می باشد. یعنی رابطه عکس بین تحصیلات و تجربه ( که به نوعی تعیین کننده سرمایه انسانی هستند) با درآمد وجود ندارد.
لغات کلیدی: سرمایه انسانی، توابع درآمدی، نرخ بازده آموزش، توابع درآمدی سرمایه انسانی.
Key Words: Human Capital, Earning Functions, Education Rate of Return, Human Capital Earning Functions (HCEF)
مقدمــه:
سؤالاتی که امروزه برای افراد جامعه بویژه جوانان درسن کار وبخصوص جویای کار مطرح است اینست که آیا دنبال آموزش بیشترباشند و یا سعی کنند جذب بازارکار شوند. ویا اینکه تلاش کنند جذب بخش خصوصی شوند و یا دولتی و ……. .
درحقیقت آنها بدنبال کسب درآمد بیشتردرطول دوره کاری خود میباشند وبنابراین باید بررسی شود که چه عواملی براین درآمدها مؤثراست و یا اینکه ساختار درآمدهای کاری (دستمزدها) چگونه است؟
برای تحلیل عوامل مؤثر بردرآمدهای کاری از ابزار مرسوم ومتداول و درعین حال مهم «توابع درآمدی» (Earning Function) استفاده میشود. دراین توابع عوامل مهم مؤثر بردرآمدها موردبحث و تجزیه وتحلیل قرارخواهند گرفت وازآن جمله است آموزش و تجربه که درادبیات امروزی رشد اقتصادی و توابع درآمدی ازآنها بهعنوان سرمایه انسانی یاد میشود.
ازآنجا که یکی ازعوامل بسیارتأثیرگذار درتحلیلهای سرمایهگذاری آموزشی، سرمایه انسانی میباشد لذا اندک صحبتی ازسرمایه انسانی نیز ضروری بهنظر میرسد.
سرمایه انسانی که عبارتست از نهادینه شدن دانش درانسان و همچنین ابعاد مختلفی نظیر آموزش، بهداشت، تجربه و… را دربرمیگیرد از دو بُعد قابل بررسی است. نقش سرمایه انسانی دررشد اقتصادی بُعد کلان آن میباشد. دربازده خصوصی آموزش (بُعدخرد)، جنبه درآمدی مورد بحث قرار میگیرد و دراین موارد از توابع درآمدی که ابزار متداول این بررسی میباشد، استفاده میکنند. درحقیقت توابع درآمدی یک ابزار ساده و درعین حال انعطافپذیر برای تحلیل سرمایهگذاری در آموزش میباشد.
برخلاف کارهای انجام شده توسط شولتز، دنیسون و گریلیچز که تئوری سرمایه انسانی را در بهرهوری و رشد اقتصادی بکار بردند (بُعد کلان)، افرادی نظیر ژاکوب مینسر، گری بکر و پیروانش یک تئوری عمومی ارائه دادند که تمرکزش برارتباط بین سرمایه انسانی و درآمد نیروی کاربود (بُعد خرد).
مینسر و بکر طی بیست سال هزینه های قابل ملاحظه سرمایهگذاری برفرد را معلوم کردند (شامل هزینه زمان)، سرمایهگذاریهای مدرسه ای و بعدازمدرسه ای را تحلیل کردند، قوانین بهینه یابی انتخاب اینچنین سرمایهگذاری را فرمولبندی کرده و نهایتاً ارتباط بین دستمزدها و شقوق متفاوت سن، شغل (حرفه) و آموزش را تخمین زدند که درحقیقت جنبه مهم مورد بحث این مقاله نیز انجام این تخمین وتحلیل آن میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جلب سرمایه و سرمایه گذاری راهی برای تسریع حرکت اقتصاد بسوی توسعه و ایجاد اشتغال است و می تواند به عنوان اهرمی برای شتاب توسعه و رشد اقتصادی بکار گرفته شود.
علاوه بر این سرمایه گذاری خارجی می تواند به اصلاح نظام مدیریتی و تبادل تجربیات اقتصادی و بکارگیری فن آوری های نوین منجر بشود. در ایران برای دستیابی به سهمی از حجم بزرگ نقل و انتقال سرمایه در جهان تاکنون تلاش های بسیاری شده و موانع بسیاری پشت سر گذاشته شده است اما هنوز سهم ایران از جذب سرمایه های جهانی اندک است. مقاله سرمایه گذاری خارجی در ایران بررسی اجمالی از روند سرمایه گذاری در ایران در چند دهه گذشته است.
سرمایه را اقتصاد دانان به جیوه تشبیه می کنند که لغزان است و با کوچک ترین تکانی جابه جا می شود یا آن را پرنده ای می پندارند که با کوچک ترین صدای پایی می پرد و زودتر از آدمی از معرکه می گریزد. این «پرنده گریز پا» امروزه سهم مهمی در اقتصاد کشورهای جهان دارد، به اقصی نقاط دنیا مهاجرت می کند وگاه گفته می شود که سرمایه«وطن» نمی شناسد.
سرمایه در معنای وسیع کلمه، کالای اقتصادی است که بالقوه یا بالفعل مولد کالای اقتصادی دیگر باشد و انواع آن عبارت است از پول نقد، کارخانه، ماشین آلات و قطعات آنها، ابزار، حق اختراع، خدمات تخصصی و امثال آنها. این موارد را می توان به سرمایه خارجی نیز تسری داد. قانون جلب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی انواع سرمایه خارجی را چنین شمرده است:(۱)
الف) ارزی که از مجرای بانک های مجاز به ایران وارد شده است.
ب) ماشین آلات و لوازم و ابزار کار، قطعات یدکی ماشین و مواد اولیه.
ج) وسایل حمل و نقل زمینی، دریایی و هوایی مربوط به بهره برداری از کاری که برای آن سرمایه وارد شده
د) حق اختراع مشروط بر اینکه مربوط و توأم با عمل تولیدی باشد که به آن منظور تقاضای ورود سرمایه خارجی شده است.
هـ) حقوق ارزی متخصصان.
و) تمام و یا قسمتی از سود ویژه حاصله در ایران که به سرمایه اصلی اضافه شده و...
سرمایه گذاری خارجی به تحصیل دارایی شرکت ها، مؤسسات و افراد کشورهای خارجی تعبیر می شود. این سرمایه گذاری به دو صورت قابل تحصیل است: سرمایه گذاری مستقیم که کشور یا سرمایه گذار خارجی مستقیماً و یا با مشارکت سرمایه گذاران داخلی مبادرت به سرمایه گذاری می کند و سرمایه گذاری غیرمستقیم که معمولاً از طریق خرید سهام و اوراق قرضه در بورس توسط سرمایه گذاران خارجی صورت می گیرد. سرمایه گذاری مستقیم را می توان به کمک این ضابطه که برای کسب منافع پایدار از قدرت لازم در مدیریت بنگاه صورت می گیرد از سرمایه گذاری غیرمستقیم بازشناخت. اما خصوصیت بارز این نوع سرمایه گذاری آن است که صرفاً یک سرمایه گذاری نیست بلکه انتقال تکنولوژی، تجربیات و مهارتهای مربوط به مدیریت و بازاریابی و حضور در بازارهای جهانی را نیز می تواند به همراه داشته باشد که ممکن است مزیت آن برای کشور پذیرای سرمایه گذاری مهمتر از ورود سرمایه صرف باشد.(۲)
این نوع روش سرمایه گذاری، روش غیرقرضی تأمین منابع مالی نیز نامیده می شود که به نسبت روش قرضی (یوزانس، فاینانس و...)، بسیار مقرون به صرفه تر است. در روش غیرقرضی بسیاری از ریسک ها توسط خود سرمایه گذار پوشیده می شود، خودشان باید تأمین مالی کنند و سرمایه گذار ریسک انجام درست و صحیح پروژه را تا پایان می پذیرد. ضمن اینکه این روش بار تعهدات مالی دولت را افزایش نمی دهد و دانش فنی، دسترسی به بازارهای خارجی، استفاده از تکنولوژی روز دنیا، بهبود در مدیریت و افزایش بهره وری نیروی کار را نیز به همراه دارد.
این نوع سرمایه گذاری به سه روش مشارکت مدنی، بیع متقابل و Bot (ساخت، راه اندازی و انتقال) صورت می گیرد.
تاریخچه سرمایه گذاری خارجی
از اواخر سده نوزدهم میلادی سرمایه گذاری خارجی نقش مهمی در اقتصاد جهانی ایفا کرده است. در آن زمان بریتانیا مهم ترین ملت اعتبار دهنده جهان به شمار می رفت. در سال ۱۹۱۴ نیمی از سرمایه بین المللی به آن کشور تعلق داشت.(۳) مسیر حرکت سرمایه های خصوصی خارجی در دو مقطع قبل از جنگ جهانی اول از کشورهای اروپایی به سوی کشورهای تازه صنعتی شده آن زمان یعنی آمریکا، کانادا، آرژانتین و استرالیا بود. درواقع یکی از عوامل مهم توسعه اقتصادی این کشورها، جریان سرمایه خصوصی از اروپا بود. جنگ جهانی اول موجب رکود سرمایه گذاری مستقیم خارجی شد اما بعد از دو جنگ جهانی شاهد افزایش سرمایه گذاری مستقیم خارجی هستیم. این نوع سرمایه گذاری در دهه ۱۹۶۰ در کشورهای درحال توسعه شکل بارزتری به خود گرفت و نقش مهمی در توسعه اقتصادی کشورهای جنوب شرقی آسیا بازی کرد.
در دهه ۱۹۸۰ آسیا بزرگترین دریافت کننده سرمایه گذاری مستقیم خارجی در فاصله ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۰ بود. به نحوی که طی این سالها حدود ۶۱/۸۹ میلیارد دلار سرمایه را جذب کرد که نمایانگر بیش از نیمی از این گونه سرمایه گذاری های خارجی در کشورهای در حال توسعه بوده است.(۴)
سرمایه گذاری خارجی در ایران
سرمایه گذاری خارجی در ایران نیز از اواخر سده نوزدهم آغاز گردیده است. سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران و بهره برداری از شیلات شمال در جستجوی منابع طبیعی از اولین اقدامات در این زمینه بوده است.(۵)
از سال ۱۸۸۱ تا ۱۹۹۲ میلادی (۱۲۵۸ تا ۱۳۳۱ هـ ش) تعداد ۲۷ امتیاز و قرارداد از جانب دولت ایران با اتباع روس یا دولت روسیه منعقد شد. موضوع این قراردادها بسیار متنوع بود. بهره برداری از خطوط تلگراف، ماهیگیری در دریای خزر، تأسیس بانک استقراضی روسیه در ایران، انحصار حمل و نقل و بیمه، استقراض ایران از روسیه، انتقال نفت انزلی به رشت و احداث
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
"سرمایه اجتماعی"منابعی است که از،یا درون شبکه های کسب وکار یا فردی در دسترس است. این منابع شامل اطلاعات،اندیشه ها،راهنمایی ها،فرصت های کسب وکار،سرمایه های مالی،قدرت ونفوذ،پشتیبانی احساسی، خیر خواهی،اعتمادو همکاری می باشد. کلمه"اجتماعی" در عنوان سرمایه ی اجتماعی، دلالت می کند که این منابع،خود دارایی های شخصی محسوب نمی شوند ،هیچ فردی به تنهایی مالک آن ها نیست. این منابع در دل شبکه های روابط قرارگرفته اند. اگر شما سرمایه های انسانی را آن چه که شما می دانید فرض می کنید(مجموع دانش،مهارت و تجارب شما)،پس دسترسی به سرمایه ی اجتماعی به کسانی که شما می شناسید بستگی دارد؛یعنی اندازه،کیفیت و گوناگونی شبکه های کسب وکار و شبکه های ار تباطی شخصی شما در آن مؤثر است. اما فراتر از آن،سرمایه اجتماعی به کسانی که شما نمی شناسید نیز بستگی دارد،البته اگر شما به طور غیر مستقیم به وسیله شبکه هایتان با آنها در ارتباط باشید.
واژه"سرمایه"دلالت می کند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سر مایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد؛یعنی مارا قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم،کارها را انجام دهیم،به اهدافمان دست یابیم ماموریتهایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی که در آن زندگی می کنیم،کمک کنیم. وقتی می گوییم سرمایه های اجتماعی"زاینده و مولد"هستند،منظور این است که هیچ کس بدون آن موفق نیست و حتی زنده نمی ماند . اما برخی از مردم همچنان فکر می کنند می توا نند بدون آن نیز به زندگی خویش ادامه دهند ومی انیشند به تنها یی می توانند مسیر موفقیت را طی کنند.برخی دیگر وانمود می کنند بدون آن به حیات خود ادامه می دهند،در حالی که به طور مخفیانه از آن استفاده می کنند،گویی موضوعی نامناسب یا غیراخلاقی است.
جلب سرمایه وتامین مالی برای فعالیت های جدید
سرمایه اجتماعی فقط به همان منافع شخصی که مورد بحث قرار گرفت، محدود نمی شود- در مورد کسب و جلب سرمایه برای فعالیت های جدید و پر مخاطره نیز سر مایه اجتماعی نقش حیاتی دارد. مدیریت مشاغل کوچک آمریکا،در باره اینکه مشاغل تازه تاسیس چگونه سرمایه بدست می آورد،یک سری تحقیقات انجام داد. نتایج بدست آمده بسیارجالب توجه بود:75درصد از مشاغل جدید وتازه تاسیس،مسائل مالی خود را از طریق"شبکه ارتباطات سرمایه گذاری غیر رسمی"تامین می کنند- شبکه های اجتماعی که از سرمایه جویان و سرمایه گذاران تشکیل می شوند. سرمایه گذاران و سرمایه جویان یکدیگر رااز طریق دوستان،همکاران،آشنایان ومؤسسات شغلی که ارتباط خوبی با یکدیگر دارند مانند وکلا،نمایندگیهای بیمه و حسابداران پیدا می کنند. تخمین زده می شود این"بازار غیر رسمی سرمایه" به قدری بزرگ است که مقدار سرمایه ای که در آن فراهم می شود،بیشتر از سرمایه هایی است که به وسیله بازار حرفه ای سرمایه گذاری،تامین می شود .
در مورد شرکت های متوسط یا"بازارهای میانه"،روابط،نقش حساسی در تامین منابع مالی ایفا می کند.شرکت هایی که روابط شخصی خوبی با کارمندان بانک برقرار می کنند،نسبت به شر کتهایی که فقط به ارتباطات خشک .و رسمی اکتفا می کنند،می توانند منابع مالی خود را با بهره کمتری تامین کنند. پی بردن به این موضوع که سرمایه های اجتماعی در اتخاذ تصمیمات مهم در مورد خرید سهام شرکتهای بزرگ مانند آنچه که در بورس اوراق بهادار نیویورک انجام می شود،نقش تعیین کننده ای دارد،ممکن است باعث تعجب بیشتر شما شود،نظر سنجی از سرمایه گذاران،آشکار می سازد که بیشتر مؤسسات و سرمایه گذاران شخصی براساس اطلاعات بدست آمده از یک دوست یا یک شرکت مرتبط یا فقط به این دلیل که فردی را می شناسند که از آن سهام خریداری کرده است،تصمیم به خرید سهام می گیرند. بر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقاله ای برای نشست سالانه EFMA در سال 2000
تأثیر ساختار سرمایه ای بر روی ارزش شرکت با فرصت های مختلف پیشرفت
FAME و دانشگاه Fau same
خلاصه مطالب
در این مقاله ما سعی داریم تا به طور تجربی ، تأثیر ساختار وام دهی را بر روی ارزش شرکت آزمایش کنیم که فرصت های مختلف پیشرفت برای شرکت های معلق شده به هلند فراهم می کند . بهتر است این نکته را پذیرفت ، که ارزش بازار هر شرکتی مستقل از ساختار سرمایه ی آن است فرضیه های ارائه شده در بازار های سرمایه ای کامل است . مشاهده شده که در ساختار های سرمایه های بهینه با رشد بلقوه شرکت ها و بعضی دیگر متغیر ها مثل : اندازه و ویژگی های صنایع ارتباط تنگاتنگی دارد . ساختار مباحث مربوط به ارزش مشترک شرکت هایی با رشد پایین به طور منفی به قدرت اهرمی بستگی دارد . ما باید بررسی کنیم که فرصت های رشد ، ساختار سرمایه بهینه را تحت تأثیر قرار می دهد . به این دلیل قدرت اهرمی بهینه ممکن است با تغییر فرصت های پیشرفت تغییر کند که منجر به تغییرات در هزینه های نمایندگی وام و هزینه صلاحدید مدیریتی می شود . در این متن ما سعی داریم تا آزمایشی را به طور تجربی انجام دهیم :
1- ارتباط بین Tabins Q و قدرت می تواند مثبت باشد که اختلاف هایی را در فرصت ها و پیشرفت ایجاد می کند .
2- ارتباط بین Tabins Q و قدرت ممکن است برای شرکت ها با رشد بالا منفی باشد و برای شرکت هایی با رشد پایین مثبت باشد .
ما انتظار داریم تا که فعالیت علامت دهنده ی وام تأثیر فرصت های پیشرفت را بر روی ساختار وام سنگین تر از حد معمول نماید . اگر یک فرضیه ثابت شود در غیر این صورت تأثیر فرصت ها پیشرفت بر طبق تغییر هزینه نمایندگی وام و هزینه نمایندگی اختیارات مدیریتی می تواند بر آن مدل غلبه کند . نهایتاً تأثیر ساختار سرمایه بدهی صفر آزمایش شد و مورد بحث و بررسی قرار گرفت .
فهرست راهنما
1- مقدمه
2- انتخاب داده ها
3- آزمایش های تجربی
1-3 ساختار سرمایه ای و ارزش شرکت
2-3 قاطعیت
4- نتیجه گیری و بحث و بررسی
5- مرجع
مقدمه :
یکی از پایه های اصلی نظریه مالی مشترک ، ساختار ، طرح بی ارتباطی ساختار سرمایه ای ( مربوط به مودکلگلتایه – سایر 1958 ) می شود . هر دو در سال 1958 به این نتیجه رسیدند که ارزش بازاری هر شرکت جدا از ساختار سرمایه ای به آن تعیین می شود و فرضیه های های بازار ها سرمایه ای کامل شد به این معنی که رشد رقابتی و تأثیر گذاری بدون خرید و فروختن است و فاقد اختیارات مالیاتی است و ورشکستگی ندارد . بعد از این که مالیات وارد مدل آن ها شد مالیات از آن محافظت کرد و هزینه های ورشکستگی مشکلات بیشتری را به فرایند تصمیم گیری ساختار سرمایه ای بهینه افزود . مشاهده شد که ساختار سرمایه ای بهینه با پیشرفت بلقوه شرکت ها و بعضی از متغیر ها و بعضی از متغیر های دیگر همچون اندازه و ویژگی های صنعت ارتباط نزدیکی دارد . در این مقاله ما سعی داریم تا تأثیر ساختار وام را بر روی ارزش پیشرفت به طور تجربی آزمایش کنیم که فرصت های پیشرفت مختلف با شرکت هایی که به هلند ملحق شدند نتیجه آن بود .
سیاست وام و موضوع ساختار مالکیت واحد های مستقل به و مبحث آن ها در مورد اختلافات بین شرکت هایی با بسیاری از پروژ ها و شرکت هایی با تعداد اندکی از پروژه های ارزش خالص کنونی می باشد . لیندوپیل در 1977 وروس در 1977 مطرح کردند که مدیران به نسبت وام به صورت یک علامت می باشد با این واقعیت که قدرت بالا نشان دهنده خطر ورشکستگی بیشتر برای شرکت ها با کیفیت پایین به شمار می آید .
از آنجایی که مدیران همیشه از طریق خارجی ها دارای اطلاعات مفیدی می باشند . و ساختار وام ممکن است به عنوان یک علامت برای بازار به شمار آید . مدل روش پیشنهاد می کند که ارزش شرکت ها ،با قدرت افزایش می یابد زیرا با بیشتر شدن قدرت ، شناخت ارزش ها ، بازار افزایش می یابد . فرض کنید در ایجا مسئله نمایندگی وجود ندارد یعنی عملکرد های مدیریت با توجه به تمام سهام داران می باشد . مدیر ارزش شرکت را با انتخاب ساختار سرمایه ی بهتر افزایش می دهد و تا حد ممکن میزان وام بالاتر می رود . شرکت هایی با کیفیت بالا به علامت کیفیت شان برای بازار نیاز دارند . در حالی که مدیران شرکت ها با کیفیت پایین سعی دارند تا از آن ها پیروی کنند بر طبق این مباحث ، میزان وام باید به طور مثبت با ارزش شرکت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
ابزارهای موجود در بازار سرمایه ایران
مهندسی مالی و طراحی ابزارهای مالی جدید
ارتباط ابزارها و بازارها
راهى آسان و کاهلانه
راهى دشوار و عالمانه
نیاز به طراحی اوراق بهاءدار، منطبق با بازار سرمایه ایران
سیستم اقتصادی کشور
بازار دارائیهای واقعی و خدمات (The Market for Assets and Services)
بازار دارائیهای مالی (The Market for Financial Assets)
شیوههای تأمین مالی
منابع داخلی شرکت
منابع خارجی شرکت
اوراق قرضه
سهام ممتاز
سهام عادی
منابع مالی بدون هزینه
بستانکاران تجاری
هزینههای پرداختی
پیشدریافت از مشتریان
مهندسى مالى و طراحى ابزارهاى مالى جدید
علاوه بر اوراق بهاءدار یادشده اوراق بهاءدار دیگرى نیز وجود دارند که در سالهاى گذشته و به دنبال تعییر و تحولات بازارهاى مالى ابداع شدهاند. تحولاتى که از پیامدهاى مقرراتزدائى از بازارهاى سرمایه بود و در اثر آن، شرکتها اقدام به انتشار اوراق بهاءدار بسیار متنوعى کردند که تا آن زمان سابقه نداشت و بازار این کشورها هر روز با گونه جدیدى از اوراق بهاءدار روبهرو شد؛ اقتصاد غرب در اواخر دهه ۱۹۷۰ و دهه ۱۹۸۰ با تورم بسیار بالائى روبهرو شد؛ که از پیامدهاى افزایش قیمت نفت در سال ۱۹۷۳ بود و سبب شد تا اقتصاد کشورهاى غربى با ضربهاى سهمگین و تورمى دو رقمى ـ حدود ۱۵ درصد ـ روبهرو شود.
البته این اندازه از تورم در جامعه ما چشمگیر نیست. در حالىکه در کشورهاى غربى رویدادى غیرمنتظره است و بسیارى از شرکتها را براى تأمین مالى به بازارهاى مالى و بهویژه بازار اوراق قرضه روانه کرد؛ زیرا اوراق قرضه اوراق بهاءدارى است که نرخ بهره آن در زمان انتشار مشخص مىشود و این نرخ بهره تا زمان سررسید ثابت است و در نتیجه چنانچه پس از انتشار اوراق قرضه نرخ تورم در جامعه افزایش یابد، خریداران قبلى اوراق قرضه متضرر مىشوند؛ زیرا زمانىکه تورم افزایش مىیابد، قدرت خرید پول کاهش پیدا مىکند و چون در این زمان شرکتها به پول نیاز داشتند ـ ولى بهدلیل نگرانى از کاهش ارزش پول، سرمایهگذاران استقبالى براى خرید اوراق قرضه نکردند ـ لذا شرکتها دست به انتشار اوراق قرضه با بهره شناور زدند؛ یعنى اوراق قرضهاى که نرخ بهره آنها از پیش تعیین نمىشود. و بهره آن تابعى از نرخ تورم در سالهاى آینده است.
براى مثال، نرخ تورم بهاضافه پنج درصد بعضى از شرکتها نیز اوراق قرضهاى منتشر کردند که ارزش اسمى آن به قیمت کالائى که تولید مىکردند، وابسته بود. مثلاً، یک شرکت نفتى اوراق قرضهاى به ارزش اسمى ۱۰۰۰ دلار منتشر کرد که در تاریخ سررسید، بهاء بازخرید آن معادل ارزش تعداد معینى بشکه نفت بود. یا زمانى دیگر، اوراق قرضهاى منتشر شد که قیمت آن به نقره و طلا وابسته بود. به این ترتیب، خطر تورم و کاهش قدرت خرید پول، نقش بازدارنده در خرید اوراق قرضه نداشت. همچنین زمانى نیز اوراق قرضهاى منتشر شد که قیمت آن به دلار بود ولى بهره آن به مارک و یا ین ژاپن پرداخت مىشد. این اوراق مورد توجه سرمایهگذارانى قرار مىگرفت که یک رشته تعهدات ارزى داشتند. براى مثال: اگر در ایران اوراق قرضهاى منتشر نبود که سود آن به دلار پرداخت شود، کسانىکه فرزندان آنها در کشورهاى خارج مشغول به تحصیل هستند، از آن استقبال خواهند کرد، چرا که بیشتر اینگونه اشخاص نگران افزایش نرخ برابر ریال و دلار هستند.
چنین ابتکاراتى در دهه ۱۹۸۰ سبب شد تا گروههاى بیشترى بهسوى بازار سرمایه روى آورند و در واقع گونهاى بازاریابى مالى پدید آمده و کسانىکه در جستجوى منابع مالى بودند به بررسى خواستههاى مردم و سرمایهگذاران پرداختند و زمینههائى از سرمایهگذارى را که مناسب شرایط و موقعیت مالى یا انتظارات آنها بود، فراهم آوردند. این جریان به پدید آمدن رشتهاى در قلمرو مدیریت مالى به نام ”مهندسى مالى ـ Financial Engineering“ انجامید. که مهارت متخصصان این رشته، طراحى اوراق بهاءدار متنوع و یا بازده متفاوت بود. بهنحوى که سرمایهگذاران داراى ریسکپذیرى و انتظارات متفاوت را دربرگیرد؛ تا به این وسیله بتوان پسانداز تمامى اقشار مردم را به سمت فعالیتهاى تجارى و صنعتى سوق داد.
براى شرایط ایران نیز مىتوان اوراق بهاءدار مختلف را پیشنهاد کرد و در معرض بحث و بررسى قرار داد.
ارتباط ابزارها و بازارها
به دو شیوه مىتوان با مسئله برخورد کرد:
۱. راهى آسان و کاهلانه:
اگر ساختار اقتصادى مختلف و موجود بر عرصه گیتى را مشابه فرض کنیم، هر چه براى کشورهاى صنعتى و از نظر اقتصادى پیشرفته خوب است، براى ما هم خوب است. اگر آمریکا و اروپا ابزار متنوع مالی، بازارهاى پیچیده و نهادهاى مالی، با وظایف و مسئولیتهاى گوناگون دارند و آنها را لازم مىدانند، ما هم به ناچار باید از همان مسیر به مقصد برسیم. بهطورىکه، دقیقاً همان نهادها و ابزارها و یا اگر هم نتوانستیم، شبیه آنها را بسازیم (چرخ چاه را که نباید دوباره اختراع کرد). تضاد موجود در این شیوهٔ ساده اندیشانه، آن است که اوضاع در خود کشورهاى صنعتى پیشرفته نیز یکدست نیست. انگلستان با بازارهاى سرمایه پیچیده و تنوع بىنظیر ابزارها و نهادهاى مالی، از آلمان ـ که بازار سرمایه بسیط دارد ـ از نظر رشد، تشکیل سرمایه اشتغال کامل، و سایر شاخصهاى مهم اقتصادی، فرسنگها عقب افتاده است.
۲. راهى دشوار و عالمانه: