لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
سلمان رشدی
احمد سلمان رشدی (زادۀ ۱۹ ژوئن ۱۹۴۷) نویسنده هندیالاصل تبعه انگلستان است. رُمان معروف آیات شیطانی از آثار اوست.
زندگی شخصی
وی در بمبئی هند و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمد. پدر او بازرگانی هندی است. سلمان رشدی در دانشگاه کمبریج انگلستان تحصیل کرده است و در حال حاضر تبعه کشور انگلستان است. وی تا به حال چندین بار ازدواج کرده است.
آثار
اولین کتاب سلمان رشدی، گریموس، در سال ۱۹۷۵ به چاپ رسید که مورد استقبال مردم قرار نگرفت.
دومین اثر او کتاب بچههای نیمهشب است که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، برنده ی جایزه بوکر شد، و سالها بعد در سال ۱۹۹۳ برنده جایزه بوکرِ بوکرها شد که به این معنی بود که این کتاب بهترین اثر از میان رمانهای برنده جایزه بوکر در ۲۵ سال اول اعطای این جایزه است. بچههای نیمهشب را مهدی سحابی به فارسی ترجمه کزد و در سال ۱۳۶۴ شمسی برنده جایزه ی بهترین رمان خارجی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نیز شد. کتاب شرم نیز در همان سالها به فارسی ترجمه و چاپ شد.
چهارمین اثر او کتاب آیات شیطانی است که در کشورهای ایران، هند، پاکستان، بنگلادش، مصر و آفریقای جنوبی رسماً ممنوع اعلام شده است.
سبک آثار
سبک روایی رشدی را از گونه رئالیسم جادویی میدانند[۳] رمان بچههای نیمهشب تمهایی از طبل حلبی گونتر گراس را در خود دارد که رشدی آن را الهامبخش نوشتن کتاب میداند. آیات شیطانی نیز به وضوح وامدار مرشد و مارگریتا اثر میخائیل بولگاکف روسی است.
فتوای قتل
سید روحالله خمینی، رهبر جمهوری اسلامی ایران در ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ حکم قتل سلمان رشدی را صادر کرد و این فتوا تا به امروز بر قوت خود باقی است. رهبر فعلی ایران، سید علی خامنهای نیز در سال ۱۳۸۳ خورشیدی حکم آیتالله خمینی را غیر قابل تغییر خواند.[4] پس از این فتوا برخی از نهادهای دولتی ایران، جایزههایی برای قتل او تعیین کردند.[5][6]
متن کامل فتوای سید روحالله خمینی که در تاریخ ۱۴ فوریه ۱۹۸۹ برای اولین بار از رادیوی دولتی ایران منتشر شد بدین شرح است:
بسمه تعالی انا لله و انا الیه راجعون، به اطلاع مسلمانان غیور سراسر جهان میرسانم، مؤلف کتاب «آیات شیطانی» که علیه اسلام و پیامبر و قرآن، تنظیم شده است، همچنین ناشرین مطلع از محتوای آن، محکوم به اعدام میباشند. از مسلمانان غیور میخواهم تا در هر نقطه که آنان را یافتند، سریعاً آنها را اعدام نمایند تا دیگر کسی جرأت نکند به مقدسات مسلمین توهین نماید و هر کس که در این راه کشته شود، شهید است ان شاءالله. ضمناً اگر کسی دسترسی به مؤلف کتاب دارد ولی خود قدرت اعدام او را ندارد، او را به مردم معرفی نماید تا به جزای اعمالش برسد. و السلام علیکم و رحمةالله و برکاتة. روحالله الموسوی الخمینی ۲۹ بهمن ۱۳۶۷ / ۱۷ رجب
بازتاب بینالمللی فتوای قتل سلمان رشدی
بازتاب صدور فرمان قتل سلمان رشدی توسط روحالله خمینی در میان افراد مختلف متفاوت بود. در این میان برخی از مسلمانان بخصوص در پاکستان با برگزاری تظاهراتی به حمایت از فتوای قتل سلمان رشدی توسط آیتالله خمینی اقدام کردند. اما کشورهای اروپایی و آمریکا یکپارچه صدور فتوای قتل توسط رهبر نظام جمهوری اسلامی را محکوم کردند. در همین راستا، تعدادی از دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در اروپا، از کشورهای محل تحصیل خود اخراج گردیدند.
ترور و زندگی مخفیانه
درپی صدور فتوای قتل توسط آیتالله خمینی و اعلام آمادگی برخی مسلمان در نقاط مختلف جهان، وزارت کشور انگلستان مسئولیت حمایت از سلمان رشدی که شهروندی و اقامت انگلستان را داشت، برعهده گرفت و با گماردن محافظان دولتی از وی حمایت کرد.
دریافت لقب شوالیه
وی در ژوئن سال ۲۰۰۷، از الیزابت دوم، ملکه پادشاهی متحده، به پاس خدماتش به عالم ادبیات، لقب شوالیه دریافت کرد.
این اقدام باعث واکنشهای گسترده مثبت و منفی در کشورهای مختلف ازجمله در برخی محافل داخلی انگلیس شد.
در همین ارتباطات سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران با محکوم کردن این اقدام، در کنفرانسی خبری در تهران گقت: «مدال دادن به یکی از منفورترین چهرهها در جهان اسلام، نمونه بارزی از ضدیت با اسلام در میان مقامات ارشد بریتانیاست».
زندگی نامه سلمان رشدی
چهارم مهر ماه 1367برابر با24سپتامبر 1988:
انتشارات وایکینگ در لندن که جزء گروه انتشاراتی پنگوین میباشداقدام به انتشار کتابی نمودکه نام «satanic verses» برروی جلدآن خودنمایی می کرد.معادل فارسی نام این کتاب «آیات شیطانیی» بود.چهل روز بعد ابتدا کشور هند وسپس پاکستان فروش این کتاب راممنوع اعلام کردند.متعاقبا چندین کشور اسلامی دیگر نیز اقدام به تحریم فروش این کتاب کردند.روز 24 دی ماه 1367 مسلمانان شهر«برادفورد»انگلستان طی تظاهراتی اقدام به سوزاندن نسخه های کتاب آیات شیطانی نمودند.روز23بهمن ماه برابربا 12 فوریه 1989،مسلمانان پاکستان در شهر اسلام آباد به تظاهرات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مسعود سعد سلمان
تفاوت ها تولد زادگاه:
مسعود سعد سلمان سراینده ی بزرگ شعر دری بود و در نیمه قرن پنجم وآغاز قرن ششم سرآمد حسبیه سرایان ونخستین شاعر پارسی گوی در سرزمین هندوستان است همزمان با او دهها شاعر دیگر در دستگاه فروانروایی غزنویان به سرودن نظم می پرداختند و برخی از آن ها از دید نام وجاه بر او برتری داشتند.
اصل خاندان مسعود سعد از همدان بود و با قدرت یافتن غزنویان یکی از کاشبه غزنین مهاجرت کرده بود و در دربار غزنوی وارد شغل دیوانی شده بود مسعود سعد به احتمال زیاد در بین سالهای 438 و 440 در لاهور به دنیا آمد واین که در بعضی تذکره ها زادگاه اورا همدان یابرهان نوشته اند صحیح نیست وخود شاعر در اشعار گوناگون به این نکته تصریح کرده است:
ای لاهور و ریسک بی من چه گونه ای بی آفتاب روشن روشن چگونه ای
ای جره بازدشت گذار شکار دست بسته میان تک نشیمن چگونه ای
-مهدی اخوان ثالث در سال 1307 در مشهد به دنیا آمده و پدرش عطار طبیب بود.
نوجوانی: کودکی ونوجوانی شاعر و در لاهور صرف آموختن علم وادب نیز فراگرفتن فنون جنگاوری وشکار و تیراندازی وسوارکاری کردید به ویژه آن که به سبب اشتغال پدرانش به امور دیوانی آموختن شعر وادب وترس در خاندانش موروثی بود چنانکه خود می گوید: سعد مسعود همان دادست از براعت که سعد سلمان.
مهدی اخوان ثالث در ابتدا به موسیقی علاقه داشت و بدور از چشم پدر تا به تار زدن می پرداخت هنگامی که پدر فهمید او را کرد.
پس از آن به شعر علاقمند شد وی پس از آموزش ابتدایی وارد هنرستان شد واز کار سوهان کشی اره کشی و آهنگری چیزهایی بیاموخت. سپس به تهران رفته در کریم آباد و رامین به معلمی مشغول شد.
نام زندان و مدت زندانی بودن
مسعود سعد سلمان به مدت ده سال در زندان های سو دهک و نای ( هفت سال در سو ودهک و سه سال در نای)زندانی بود و سه سال در برنج گرفتار بود.
اما مهدی اخوان ثالث در زندان های قصر وقزل قلعه به مدت یکسال و در خوزستان به مدت 9ماه به زندان می افتد
بعد از رهایی:
مسعود سعد پس از رهایی از زندان به لاهور بازگشت و به سرپرستی املاک پدر خودسعد سلمان که تا این زمان هنوز زنده بود پرداخت بونصر که اهل ادب بود از قدیم با مسعود آشنا بود شاعر را بار دیگر به عمل دیوانی کشاند و او را از ندیمان خاص عضدالدوله نیز زاد کرد. شاعر درمجالس بزم شیرزاد در کنار ندیمان و عمله طب به شعر خواندن می پرداخت
اخوان ثالث پس از رهایی به کار روزنامه نویسی می پردازد ودر رادیو و سازمان فیلم ابراهیم گلستان مشغول میشود.
مدتی بعد به خوزستان رفته و برنامه ی ادبی اهواز به راه می اندازد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
سلمان فارسی
سلمان فارسی یا روزبه از صحابه ایرانی مشهور پیامبر اسلام بود که محمد پیامبر اسلام او را از اهل بیت خواند. او از مانویان ایرانی بود که مجبور به فرار از ایران شد و به حجاز گریخت و در آنجا به بردگی درآمد و سپس توسط محمد آزاد گشت. سلمان فارسی که دانشهای ایرانیان را میدانست از مشاوران محمد، از جمله طراح اصلی حفر خندق در جنگ خندق بودهاست. او از اصحاب علی بن ابیطالب بوده و در انتهای عمر خود والی مدائن گردید.
فهرست مندرجات
۱ زندگی
۱.۱ زادگاه و کودکی
۱.۲ ایمان به مانی
۱.۳ ایمان به مسیحیت
۱.۴ ایمان به اسلام
۱.۵ جنگ خندق
۱.۶ حکومت مدائن
۱.۷ مرگ
۱.۸ آرامگاه
۲ سلمان در روایات اسلامی
۲.۱ از قول پیامبر
۲.۲ از قول جعفر صادق
۲.۳ دیگر روایات
۳ پاورقی
۴ منابع
زندگی
زادگاه و کودکی
سلمان فارسی که نام اصلی او «روزبه» است در دشت ارژن[نیازمند منبع] در کازرون[نیازمند منبع] فارس دیده به جهان گشود. او کودکی خود را در ناحیهٔ جی در اصفهان گذرانید[نیازمند منبع] و در آنجا بزرگ شد. او از فرزندان اشراف پارسی از سلسله «پیشدادیان» بودهاست.[نیازمند منبع] برخی از محققان او را از خاندانی مزدکی میدانند[۱] و برخی معتقدند از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بوده است.[۲] برخی نیز معتقدند پدرش فروخ پور مهیار یکی از روحانیان زرتشتی («بدخشان کاهن») بود[نیازمند منبع] و کار همیشگیاش هیزم نهادن بر شعلهٔ آتش بود. وی در کودکی بر اثر از دست دادن مادر خود تحت سرپرستی عمهاش در آمد.[۳]
ایمان به مانی
سلمان فارسی از طبقه برگزیدگان جامعه مانوی بوده است و چون دین مانی را بر دین زرتشتی ترجیح داده بود مجبور به فرار از ایران شد. ابوریحان بیرونی در «الآثار الباقیه عن القرون الخالیه» مینویسد: انجیل سبعین (بلامس) نام انجیلی است که سلام پسر عبدالله سلام از زبان سلمان فارسی نوشته است.[۴][۵][۶][۷]
روزبه بعد از آنکه فهمید قرار است او را شش ماه با اعمال شاقّه زندانی کنند و پس از آن اگر به آیین نیاکانش ایمان نیاورد اعدامش کنند، با همکاری عمهاش گریخت.[نیازمند منبع]
ایمان به مسیحیت
او پس از مانیگری مدتی به مسیحیت روی آورد.[نیازمند منبع] برخی معتقدند چون از کشیشان شنیده بود که ظهور پیامبر جدید نزدیک است،[نیازمند منبع] خانه را ترک گفت. در بیابان کاروانی دید که به سوی شام میرفت؛ پس به مسافران پیوست و رهسپار سرزمینهای ناشناخته شد. مدتی در شام و موصل اقامت کرد تا آن که در سرزمینهای عربی به اسارت قبیله بنی کلب در آمد و مردی یهودی از بنی قریظه او را به بردگی خرید و به یثرب برد.[۸]
ایمان به اسلام
در تاریخ گزیده حمداله مستوفی آمده است که روزبه (سلمان فارسی) پس از فرار از ایران در حوالی حجاز توسط قبیله بنی کلب به بردگی گرفته شد و به قبیله دیگری فروخته شد تا اینکه سرانجام در شمار بردگان محمد(درود بر او و خاندانش)، پیامبر اسلام درآمد و محمد(درود بر او و خاندانش) سلمان فارسی را از بردگی آزاد کرده و از مشاوران خود قرار داد.[۹]
در سفینة البحار آمده است هنگامی که محمد(درود بر او و خاندانش) به مدینه هجرت کرد با دعوت پیامبر با دین اسلام آشنا شد و مسلمان شد و پیامبر با مولای او قراردادی بست که سلمان کار کند و از درآمدهای خود، خود را آزاد کند. پیامبر و مسلمانان مدینه به او کمک کردند که بهای خود را (به مبلغ چهل نهال خرما و چهل وقیه-هر وقیه معادل چهل درهم) به یهودی بپردازد و آزاد شود[۱۰].
جنگ خندق
در جنگ خندق، که در سال ۵ هجری رخ داد و به پیشنهاد سلمان، پیرامون شهر خندق کندند. هر گروهی میخواست سلمان با آنها باشد؛ مهاجران میگفتند: سلمان از ما است و انصار نیز میگفتند: او از ماست. محمد(درود بر او و خاندانش) گفت[نیازمند منبع]: «سَلْمانُ مِنّا أهْلَ الْبَیْت»؛ سلمان از اهل بیت ما است.
در سال ۱ هجری، زمانی که پیامبر اسلام میان هر دو نفر از مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادری برقرار کرد، میان سلمان و ابودردا (عویمر بن زید) نیز عقد اخوت بست و در این ماجرا به سلمان گفت[نیازمند منبع]: «یا سلمان أنت من أهل البیت و قد آتاک الله العلم الاوّل و الاخر و الکتاب الاوّل و الکتاب الاخر: ای سلمان، تو از اهل بیت ما هستی و خدای سبحان به تو دانش نخستین و واپسین را عنایت کردهاست و کتاب اوّل (نخستین کتابی که بر پیامبران الهی نازل شده بود) و کتاب آخر (قرآن مجید) را به تو آموختهاست.»
حکومت مدائن
پس از مرگ محمد ، سلمان از معدود کسان معتقد به امامت علی بن ابیطالب بود.[نیازمند منبع] او نزد علی نیز منزلتی بسیار والا داشت.[نیازمند منبع] در خلافت عمر بن خطاب به حکومت مدائن منصوب شد. سلمان، حتی حقوق اندک سالانه خود را هم به نیازمندان میداد و بسیار اندک برای خود برمیداشت.[۱۱]
مرگ