لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
فهرست
عنوان
مقدمه کتاب
سابقه خلقت جن، ابلیس، شیطان
شبهؤهای ابلیس و پاسخ آنها
نظر اشاعره و معتزله درباره مهلت دادن به ابلیس
ابلیس به پنج دلیل مستوجب لعنت گردید
کار و حرفههای ابلیس-شیطان
واژه لغوی شیطان(satan)
شیطان در آیات و روایات قرآنی
کمنگاههای شیطان
نزدیکترین حالت شیطان به بنده
ماجرای مؤذنی که با نگاه کردن به نامحرم کافر شد
مکانهای حضور شیطان
بهترن دام شیطان
لطیفه کوتاه درباره شیطان
عنوان
استاد شیطان
خوراک شیطان
گفتگوی پیغمبر با شیطان
شیطان زدگی
چرا از شیطان رجیم به خدا پناه میبریم
دو دسته از پیروان شیطان
مبارزه با وسوسههای شیطان و نفس اماره
تفاوت شیطان و ابلیس
شیطان پرستان چه کسانی هستند؟
مراسم نیایش شیطان پوستان
شیطان در مذاهب بودائی
شیطان در دین زرتشت
شیطان در دین مسیحیت
پاسخ شیطان به پیروان خود در قیامت
شیطان در ضربالمثلها
عنوان
شیطان در ادبیات
جنگ آدم و شیطان
منابع مأخذ
مقدمه
انسان موجودی مختار است و برای دسیابی به سعادت و رستگاری و کمال خود در دنیا و آخرت همواره در معرض اعمال اراده و انتخاب تصمیمگیری است و او در راه زندگی خویش و در گزینش کارها و نیازهای خود در لحظههای عمر خوبیش مواجه با وسوسههای شیاطین جن است، هر گاه آدمی بتواند با اراده قوی مملو از ایمان این خواستهها و امیال را که توسط شیطان به دایره ذهن او هجوم میآورند قبل از اینکه منجر به عمل شوند تزکیه و تصفیه نماید و از بین آنها، آن را که مطابق عقل و شرع است انجام دهد و از آنه موافق عقل و شرع نیست خودداری کند به صراط مستقیم که رستگاری سعاد ابدی است راه یابد انسان همواره در گزنش و انتخاب خود، دو راه بیشتر ندارد یکی راه شیطان و گمراهی است و دیگری راه کمال و صراط مستقیم، و تمام تلاش شیطان آن است که بر سر راه مستقیم بنشیند و بعنوان یک رهزن ماهر نگذارد کسی این صراط را طی کند. راه شیطان در حقیقت نقطه مقابل صراط مستقی به خدا پرستی منتهی میشود و چون حضرت آدم نشانه انسانیت است، عداوت شیطان هم نسبت به او بدین خاطر است حضرت آدم نشانه انسانیت است نه آنکه عداوت شخص با او داننسته باشد در پایان خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به این حقیر توفیق و عنایتی ارزانی داشتند که بتوانم گام کوچکی در راه خدمت به جامعه بردارم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
عصمت پیامبران و شبهات پیرامون آن
یکی از مواردیکه منکرین عصمت انبیاء در قرآن کریم بدان استناد می کنند، آیات مربوط به داستان عصیان حضرت آدم در بهشت است. خداوند متعال در این زمینه در جایی از قرآن کریم چنین میفرماید: و عصی آدم ربه فغوی ثم اجتبیه ربه فتاب علیه و هدی (و حضرت آدمعلیهالسلام از آن جا که در برابر پروردگار خویش عصیان کرد لذا بی بهره ماند، سپس پروردگار او را برگزید و توبهاش پذیرفت و او را هدایت نمود.» طه/122و121 چنان که ملاحظه می شود، در این آیات صریحاً به حضرت آدمعلیهالسلام نسبت عصیان داده شده است و این خود به خوبی حاکی از عدم عصمت و امکان ارتکاب گناه در مورد انبیاء آسمانی است؟! پاسخ در حل اشکال مذکور 2 پاسخ گفته شده است که اینکه ما به آن 2 اشاره میکنیم: الف- باید دانست آنچه لازمهی عصمت است انجام اوامر و نواهی الهی است. از طرفی باید دانست که نهی دو گونه است: 1- نهی تحریمی 2- نهی تنزیهی و ارشادی. نهی تحریمی آن است که اگر کسی با آن مخالفت کند و علی رغم نهی الهی مرتکب آن فعل شود گرفتار عقاب و عذاب خواهد شد. نهی تنزیهی و ارشادی آن است که تنها جنبهی راهنمایی و ارشاد دارد و مخالفت و یا اطاعت آن، خود بخود و مستقیماً سبب عقاب و یا ثوابی نمیگردد. از این دو قسم «نهی» تنها قسم اول است که دال بر حرمت بوده و مخالفت با آن منافات با عصمت دارد یا هیچ دلیل روشن و قاطعی نداریم که «نهی» ای که در مورد خوردن از «شجرهی ممنوعه» خطاب به حضرت آدمعلیهالسلام رسیده بوده، نهی تحریمی بوده است، بلکه با توجه به آیات قبل، به خوبی روشن است که این نهی جنبهی تنزیهی و ارشادی داشته چرا که تعلیل این «نهی» هرگز ناظر به عقاب و عذاب نیست. ب- پاسخ دیگری که در این زمینه بیان گردیده این است که جایگاهی که حضرت آدمعلیهالسلام قبل از هبوط به «دنیا» در آن قرارداشته است. (بهشت) اصولاً جای تکلیف نبوده، بلکه این دنیای ماست که محل تکلیف و ظرف اوامر و نواهی خداوندی است بنابراین قبل از آن به این دنیا، حضرت آدمعلیهالسلام تکلیفی را زیر پا ننهاده و هرگز مرتکب عصیان و سرکشی در مقابل خداوند نشده است. به هر حال، همین احتمال که ممکن است «نهی» مذکور، تحریمی نباشد، دلالت آیات فوق را بر عصیان و گناه حضرت آدمعلیهالسلام که منافی با عصمت باشد از بین میبرد و در نتیجه، این گونه ظواهر آیات نمیتواند دلیل محکم و مبتنی در برابر ادلة قاطع و صریح عصمت باشد.
شبهه انکار عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و ائمه(علیهم السلام)
شیاطین شبهه افکن مى گویند: تمام کلام مسلمانان این است که افرادى مثل پیامبر(صلى الله علیه وآله)و امام از ویژگى فوق انسانى به نام عصمت برخوردار هستند. به عبارت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله)در شنیدن و تلقى وحى معصوم بوده و اشتباه نمى کند; در ابلاغ آن به مردم نیز اشتباه نمى کند; در تبیین و تفسیر آن براى مردم هم مرتکب خطا نمى شود. چون همچنان که مى دانید، یکى از وظایف پیامبر(صلى الله علیه وآله) علاوه بر تلاوت قرآن، تعلیم آن به مردم و تبیین و تفسیر آن نیز مى باشد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) اولین مفسر قرآن است و تفسیر او معتبرترین تفسیر و پذیرفتن آن هم بر مردم واجب است. بر همین اساس، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در تفسیر قرآن نیز باید معصوم باشد. علاوه بر تمام این موارد، پیامبر(صلى الله علیه وآله) در رفتار و عمل هم معصوم است و مرتکب خطا و اشتباه نمى شود. البته در مورد محدوده عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) در مقام عمل بحثهایى در علم کلام مطرح است; از قبیل اینکه پیامبر(صلى الله علیه وآله) از چه زمانى و در مورد چه اعمالى معصوم است آیا پیامبر(صلى الله علیه وآله) تنها در مورد کبائر معصوم است یا محدوده عصمت او شامل صغائرنیز مى شود؟ پاسخ این گونه سؤالات در علم کلام ارائه مى شود. به هر حال، پیامبر(صلى الله علیه وآله) ویژگى خاصى دارد که سایر مردم از آن برخوردار نیستند. این خصوصیت موجب مى شود پیامبر(صلى الله علیه وآله) در گرفتن آیات قرآن از فرشته وحى، ابلاغ آن به مردم و تفسیر و تبیین آن براى آنها مرتکب اشتباه و خطا نشود. به عبارت دیگر پیامبر(صلى الله علیه وآله) در فهم قرآن اشتباه نمى کند. چون لازمه تفسیر قرآن، فهم صحیح از معانى آیات است. ما شیعیان چنین خصوصیتى را براى ائمه اثنى عشر(علیهم السلام) و صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(علیها السلام)نیز قائل هستیم و بر این اعتقاد هستیم که آن بزرگواران نیز در تمام مراحل معصوم هستند. البته ائمه(علیهم السلام) به طور مستقیم وحى را از فرشته وحى دریافت نمى کردند، بلکه آن را از پیامبر(صلى الله علیه وآله)اخذ مى کردند.
آخرین شبهه اى که مادر تمام شبهه ها است، در اینجا مطرح مى شود. براساس این شبهه، مسأله عصمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و امام(علیه السلام) پایه و اساسى ندارد و آنها هم مثل سایر مردم هستند و نمى توان چنین ویژگى خاصى را براى ایشان ثابت کرد. آنها هم مثل سایر انسانها در معرض خطا و اشتباه قرار دارند. این شبهه به معنى انکار عصمت انبیاء و ائمه(علیهم السلام)است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
فهرست
عنوان صفحه مقدمه ..................................................................................................................2
سابقه خلقت جن، ابلیس، شیطان......................................................................4
شبهه های ابلیس و پاسخ آنها..........................................................................5
نظر اشاعره و معتزله درباره مهلت دادن به ابلیس........................................16
ابلیس به پنج دلیل مستوجب لعنت گردید........................................................18
کار و حرفههای ابلیس-شیطان........................................................................18
واژه لغوی شیطان(satan)................................................................................19
شیطان در آیات و روایات قرآنی.....................................................................22
بهترن دام شیطان ..............................................................................................24
منابع و مآخذ......................................................................................................27
مقدمه
انسان موجودی مختار است و برای دسیابی به سعادت و رستگاری و کمال خود در دنیا و آخرت همواره در معرض اعمال اراده و انتخاب تصمیمگیری است و او در راه زندگی خویش و در گزینش کارها و نیازهای خود در لحظههای عمر خوبیش مواجه با وسوسههای شیاطین جن است،
هر گاه آدمی بتواند با اراده قوی مملو از ایمان این خواستهها و امیال را که توسط شیطان به دایره ذهن او هجوم میآورند قبل از اینکه منجر به عمل شوند تزکیه و تصفیه نماید و از بین آنها، آن را که مطابق عقل و شرع است انجام دهد و از آنه موافق عقل و شرع نیست خودداری کند به صراط مستقیم که رستگاری سعاد ابدی است راه یابد انسان همواره در گزنش و انتخاب خود، دو راه بیشتر ندارد یکی راه شیطان و گمراهی است و دیگری راه کمال و صراط مستقیم، و تمام تلاش شیطان آن است که بر سر راه مستقیم بنشیند و بعنوان یک رهزن ماهر نگذارد کسی این صراط را طی کند.
راه شیطان در حقیقت نقطه مقابل صراط مستقی به خدا پرستی منتهی میشود و چون حضرت آدم نشانه انسانیت است، عداوت شیطان هم نسبت به او بدین خاطر است حضرت آدم نشانه انسانیت است نه آنکه عداوت شخص با او داننسته باشد.
در پایان خدای بزرگ را شاکر و سپاسگزارم که به این حقیر توفیق و عنایتی ارزانی داشتند که بتوانم گام کوچکی در راه خدمت به جامعه بردارم و از همه عزیزانی که به گونهای در به انجام رساندن کار تألیف این کتاب مرا یاری نمودند تشکر و قدردانی مینمایم امید است که خوانندگان فهیم و بصیر این اثر، نگارندة این سطور را با نظرات و پیشنهادات خود در رفع ناقص و تکمیل مطالب یاری نمایند.
امین یا رب العالمین