واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد شعر فارسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شعر فارسی

در پایان عهد صفوی در اصفهان اندک اندک ناخشنودی ناقدان سخن و صاحبان ذوق و هنر از روشی که در شعر پارسی پدید آمده و مقبول گویندگان ایران و هندوستان شده بود، آشکار گشت و بر اثر این ناخشنودی فکر تازه‏یی به میان آمد و آن رها کردن شیوه جدید شعر یعنی شیوه‏یی شد که به سبک هندی شهرت دارد. این دسته معتقد بودند که شیوه شاعرانی از قبیل کلیم کاشانی و صائب تبریزی و وحید قزوینی و نظایر آنان خلاف فصاحت و دور از اصول بلاغتی است که در زبان فارسی وجود دارد و باید آنرا ترک گفت و به شیوه‏یی که همواره مقبول سخن شناسان و ناقدان و گویندگان و نویسندگان استاد بوده است بازگشت. از کسانیکه در این فکر پیشقدم شمرده می‏شوند و سخن آنان به ما رسیده است ولی محمد خان مسرور اصفهانی(مقتول به سال 1168) عم آذر بیگدلی و می‏رسد علی مشتاق اصفهانی (متوفی به سال 1192)استاد آذر بیگدلی و میرزا نصیر اصفهانی (متوفی به سال 1192) صاحب مثنوی معروف «پیر و جوان» و سید احمد هاتف اصفهانی (متوفی به سال 1198) دارای دیوان قصائد و غزلیات و ترجیع‏بند مشهور و لطفعلی بیک آذر بیگدلی (متوفی به سال 1195) صاحب مثنوی خسرو و شیرین و تذکره آتشکده و میرزا محمد صادق نامی اصفهان از معاصران زندیه و آقا محمد صهبای قمی (متوفی به سال 1191) از دوستان مشتاق و هاتف حاجی سلیمان صباحی کاشانی (متوفی به سال 1206) و آقا محمد عاشق اصفهانی (متوفی به سال 1181) هستند که همه معتقد به ترک روش معاصران و پیروی از سبک متقدمان بوده و خود نیز در قصیده یا غزل یا مثنوی شیوه استادان قدیم را مورد تقلید قرار داده‏اند. آذر در شرح حال عم خود مسرور نوشته است که «حضرتش در اصفهان تحصیل کمالات کرده و شوق بسیار به نظم اشعار داشته و شعر را خوب می‏فهمید اما چون در آن زمان طریقه فصحای متقدمین منسوخ بوده شعری ممتاز از ایشان نتراوید» و در شرح احوال مشتاق نوشته است: «بعد از آنکه سلسله نظم سالها بود که به تصرف نالایق متأخرین از هم گسیخته به سعی تمام و جهد مالا کلام او پیوند اصلاح یافته اساس شاعری متأخرین را از هم فرو ریخته بنای فصحای بلاغت شعار متقدمین را تجدید...» عبدالرزاق بیک دنبلی هم در بیان حال مشتاق آورده است: «چون بساط چمن نظم از اقدام خیالات خام شوکت و صائب و وحید و مایشابه به هم و از استعارات بارده و تمثیلات خنک، لگدکوب شد و یکبارگی از طراوت و رونق افتاد مشتاق به تماشای گلزار نظم آمده طومار سخن سرایی آن جمع را چون غنچه بهم پیچیده و بساط نظمی که خود در آن صاحب سلیقه بود و آن روش ضمیری و نظیری است بگسترانید، بر سر شاخسار سخن نواها ساخت و نغمه‏ها پرداخت، عند لیبان خوش نوای عصر او را مقتفی آمدند، اشعار رنگینش زینت نغمات مطربان باربد نوای آن زمان شد و ترنمات شیرینش نقل محفل ظرفای مجلس آرا.» این اشارات معلوم می‏دارد که از اواسط قرن دوازدهم به بعد نهضتی نو در شعر فارسی پدید آمد که دو مرکز عمده آن اصفهان و شیراز بوده و شاعرانی که ذکر کرده‏ایم در یکی از این دو مرکز به سر می‏برده و مشغول تعلیم شاگردانی زیر دست خود بوده‏اند و از همین دو مرکز است که چند شاعر استاد مانند صبای کاشانی شاگرد صباحی و عبدالرزاق دنبلی شاگرد میرزا نصیر اصفهانی و سحاب اصفهانی پسر و پرورده هاتف اصفهانی تربیت شده و در اوایل دوره قاجاری شهرت یافته‏اند. شاعران مذکور و شاگردان و تربیت یافتگان ایشان همه معتقد بازگشت به شیوه استادان سبک عراقی و رها کردن شیوه هندی بوده‏اند و بر اثر این نهضت روح تازه‏یی در قالب شعر فارسی دمیده شد و در عین آنکه سبک هندی در جانب افغانستان و هندوستان همچنان با یک عده طرفدار پرشور به قوت سابق خود باقی بود، در ایران تا پایان دوره قاجاری پیروی از سبک دوره صفوی مذموم شمرده می‏شد و مثلاً رضا قلیخان هدایت در آغاز تذکره معروف خود (مجمع الفصحاء) نوشته است که: «... که در زمان ترکمانیه و صفویه طرزهای نکوهیده عیان شد، و طریقه انیقه انتظام قصیده فصیحه و شیوه شیوای موعظه و نصیحة و حکمیات و زهدیات و حماسیات که رسم فصحای ما تقدم بود باکلیه برافتاد، موز و نان به مخمس و مسدس و مثنوی سرایی و غزل آرایی و تعبیه معما و تعمیه اسمهای بی‏مسما مایل شدند و غزل را چون قراری معین نبود بهر نحویکه طبایع سقیمه و سلیقه نامستقیمه آنان رغبت کرد پریشان‏گویی و یاوه‏درایی و بیهوده‏سرایی آغاز نهادند، به جای حقایق وارده مضامین بارده و به عوض صنایع بدیعه و بدایع لطیفه مطالب



خرید و دانلود تحقیق در مورد شعر فارسی


تحقیق در مورد شعر حجم شعر حرف های قشنگ نیست 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شعر حجم شعر حرف های قشنگ نیست

متن بیانیه « شعر حجم » با امضای یدالله رویایی ، پرویز اسلام پور ، بهرام اردبیلی و 000

شعر حجم از سالهای 46 و 47 رسما” موجودیت خود را اعلام کرد و یدالله رویایی و تنی چند از شاعران در آن سالها بیانیه شعر حجم را نوشتند که برای نخستین بار در نشریه ادبی بارو( 1348 ) منتشر شد .

یدالله رویایی در این باره می نویسد : به دنبال سه ماه بحث و گفت و گو و نشستن های مدیری که در کافه نکیسا ، خانه رویایی ، خانه اردبیلی ، خانه اسلام پور و خانه نصیبی صورت گرفت ، سرانجام در آخرین و طولانی ترین جلسه خود در منزل اسلام پور « بیانیه شعر حجم » تایید و امضاء شد .

در آن ایام این نام ها شرکت داشته اند : پرویز اسلام پور ( شاعر ) ، محمود شجاعی ( شاعر و نمایشنامه نویس ) ، بهرام اردبیلی ( شاعر ) فیروز ناجی ( شاعر ) ، هوشنگ آزادی ور ( شاعر و سینماگر ) ، فریدون رهنما ‌( شاعر و سینماگر ) ، نصیب نصیبی ( سینماگر ) ، پرویز زاهدی ( نویسنده ) ، محمدرضا اصلانی ( شاعر و سینماگر ) ، علی مراد فدایی نیا ( قصه نویس ) ، یدالله رویایی ( شاعر ) و 000

از میان شاعرانی که قرار بود آن بیانیه را امضا کنند و نکردند ، محمدرضا اصلانی بدون تایید امضا نکرد و فریدون رهنما با تایید بیانیه مخالف اصل امضا کردن بود . بیژن الهی و هوشنگ چالنگی در آن زمان در سفر بودند و بعد از انتشار آن به اصرار الهی به تعویق افتاد ، پی گیری اخذ امضا متوقف ماند .

اما متن این بیانیه به شکل زیر تنظیم شده است :

حجم گرایی ( Espacementalisme)

حجم گرایی آنهایی را گروه می کند که در ماوراء واقعیت ها ، به جستجوی دریافت های مطلق و فوری و بی تسکین اند .

مطلق است برای آن که از حکمت وجودی واقعیت و از علت غایبی آن برخاسته است و ، در تظاهر خود ، خویش را با واقعیت مادر آشنا نمی کند .

فوری است برای آنکه شاعر در رسیدن به دریافت ، از حجمی که بین آن دریافت و واقعیت مادر بوده است ، نه از طول ، به سرعت پریده است بی آنکه جای پایی و علامتی به جا گذارد .

بی تسکین است برای آنکه ، به جستجوی کشف حجمی برای پریدن ، جذبه حجم های دیگری است که عطش کشف و جهیدن می دهد .

حجم گرایی نه خودکاری است ، نه اختیاری ،‌ جذبه هایی ارادی است یا اراده ای مجذوب است . جذبه اش از زیبایی است . از زیباشناسی است . اراده اش از شور و از شعور است .

نه هوس است ، نه تفنن ، تپشی است خشن و عصبی .

شعر حجم شعر حرف های قشنگ نیست . شعر کمال است .

عتیقه نیست ولی از بوی باستان بیدار می شود .

کار شعر ، گفتن نیست ، خلق یک قطعه است ، یعنی شعر باید خودش موضوع خودش باشد .

شعر حجم از دروغ ایدئولوژی و از حجره تعهد می گیرد و اگر مسئول است مسئول کار خویش و درون خویش است .

حجم گرایی سبک شعر دیگر ایران است . صفت عصر است و خطابی جهانی دارد و چون صفت عصر است ، نقاشی ، تئاتر ، قصه و سینما و موسیقی را به خود می گیرد .

گزیده حرفهایی درباره بیانیه شعر حجم :

از حرفهای یدالله رویایی :

گفتیم که حجم گرایی نه تقلید طبیعت است ، نه تغییر جا دادن واقعیت و نه حتی استحاله واقعیت ، بلکه « حکمت وجودی » یک واقعیت را جستجو می کند و وقتی علت غایی آن را یافت ، در همانجا در فاصله ای دور از واقعیت می نشیند ، این علت غایبی چیست ؟

تا آنجا که هنر تقلید طبیعت است ، طبیعی است ، یعنی دعوت شکل طبیعی اشیاء ، این خیلی قدیمی و خیلی کلاسیک است . ولی امروز با تراکم کارهای مدرن که این خیال را تصحیح می کند ، یک جور دیگری به این هنر باید فکر کرد .

پس از کلاسیک که بگذریم و جلوتر بیاییم ، یعنی از تقلید واقعیت و دعوت شکل طبیعی شیء می رسیم به آنجا که شاعر و هنرمند واقعیت را تغییر می دهند و در آن تصرف می کنند . مثلا” در کار کوبیست ها تغییر دادن واقعیت ها مطرح می شود : یک شیء که معمولا” جایش روی میز است بر روی پرده معنای دیگر می دهد . برگ درخت اگر بر بازو بروید ، جای طبیعی اش تغییر کرده است و در مقام جدیدش پیامی دیگر دارد .

و این « تغییر جا دادن واقعیت » در کار کوبیست ها تا آنجا است که حتی اگر یک کاغذ رنگ شده را از زمین بردارند و روی تابلو بچسبانند ، به هر حال جایش تغییر کرده و در مقام دیگر معنای دیگر می دهد ، اما این کار ، عوض شدن شکل شیء نیست ، استحاله واقعیت نیست .

سورنالیست ها با تصرف در شکل شیء و گاه در حالت شیء به سوررئال می رسند ، به ماوراء واقعیت بطوری که خواننده می تواند از آن ماوراء با عبور از یک خط به واقعیت مادر برسد . اما حجم گرا به تصرفی اینگونه در شیء بس نمی کند بلکه به جستجوی علت غایی است . او بدوا” از واقعیت یک عبور ذهنی (Mental) دارد ، به طوری که وقتی از آن سوی واقعیت بیرون می آید با یک تجربه و با یک واحد بیرون می آید .

اگر کار شعر فقط گفتن باشد در تاریخ ادبیات ، انبوه شاعر داریم .

اگر کار شعر هیجان آنچه برای گفتن داریم و خلق طرز بیان آن هیجان باشد تا زمان نیما فقط حافظ و مولوی داریم .

اگر کار شعر دیگر گفتن چیزی نباشد ، ولی ساختن یک قطعه باشد تا زمان نیما و کیا شاعر نداریم .

حجم گرایی متعلق به هیچ مکتب نیست و مکتب نیست ، نه مربوط به زمان خاصی است و نه مربوط به سرزمین های خاص . حجم گرایی مربوط به فرهنگ بشریت است . کلیدی است برای رویت های بی مرز و دریچه ای برای طرز تفکرهای خاص .

شاعر حجم گرا شاعر سرعت های مدید و شاعر ساختمان های سریع است . تصویری که می خواهد به تاریکی برود می گذرد تا برود ، اما دم درگاه می گیردش ، خیلی راحت است که بگذرد رد بشود ، اما طبیعت حضور او تمام در آستانه تاریکی است .

شعر تعقیب حقیقت است از بیراهه و که این مذهب رابطه ها است .

در شعر « تشریح پیاز » که شعر خودش هست می گوید :

بی مغز ، در عوض / تودرتو / مغز اما چیست / جز روابط توبه ها ؟/

گشودن دوایر بی مرکز / آشفتن رابطه ها است / و مد بینایی .

قراردادی را پذیرفتن در نپذیرفتن هیچ قراردادی یک حرکت عرفانی است .

این حرکت یک حرکت ایرانی است ، همان طور که عرفانیت ، ایرانی است .

سیری در چگونگی شکل گیری و تدوین بیانیه « شعر حجم » و دیدگاههایی از محمد شمس لنگرودی ، یدالله رویایی و داریوش اسدی کیارس .

محمد شمس لنگرودی شعر حجم را شکل سازمان یافته و پالایش شده موج نو می داند که احمد رضا احمدی در سال 1341 با کتاب « طرح » بنیانش را ریخته است .

لنگرودی در این کتاب در بررسی سیری در چگونگی شکل گیری و تدوین بیانیه به شعر حجم این گونه می نویسد :



خرید و دانلود تحقیق در مورد شعر حجم شعر حرف های قشنگ نیست 10 ص


پاورپوینت در مورد قالب های شعر فارسی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل :  .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید : 49 اسلاید

 قسمتی از متن .ppt : 

 

بــــــــسم اللّه الــــــــــرحمن الـــــــرحیمقالب های شعر فارسی

بیت ، مصراع و قافیه

بیت : به هر سطر از یک شعر بیت می گویند .     ( نکته : کوچکترین واحد شعر یک بیت است .  )

مصراع ( مصرَع ) : هر بیت از دو قسمت تشکیل شده است که هر قسمت یک مصراع نام دارد .  ( نکته : کمترین مقدار سخن آهنگین را مصراع می نامند . )

مثال :          بشنو این نی چون شکایت می کند        از جــدایی ها حــکایـت مـی کند

قافیه : به کلمات غیر تکراری گفته می شود که در پایان بیت ها و مصراع ها می آیند ، بطوری که یک یا چند حرف آخر آنها با هم مشترک است .

نکته (1) : حرف یا حروفی که در کلمات قافیه مشترک می آیند « حروف قافیه » نام دارند .

مثال (1) :     آتـش عشـق است کانـدر نی فتــاد            جـوشش عشـق است کانـدر مـی فتـاد

مثال (2) :      سرآن ندارد امـشب که برآید آفتابی         چه خیالها گـذر کـرد و گذر نکرد خوابی

                به چه دیرماندی ای صبح که جان مابرآمد           بـزه کــردی و نکـردند مـوذنـان صـوابـی

نکته (2) : اگر دو کلمه قافیه در تلفظ یکسان ، ولی در معنی متفاوت باشند قافیه درست است .

مثال :         آتش است این بانگ نای ونیست باد           هـر کـه این آتـش نـدارد نیـست بـاد   

توضیح : این بیت دارای دو قافیه است که هر دو کلمه قافیه، از نظر شکل ظاهری با هم یکسان هستند امّا از جهت معنی با هم فرق دارند . بطوری که نیست در مصراع اول فعل و در مصراع دوم اسم می باشد

و کلمه باد در مصراع اوّل اسم ، امّا در مصراع دوم فعل دعا است .

قافیه میانی ، بیت مقفّی و بیت مُصرّع

قافیه میانی : گاهی برای غنی تر کردن موسیقی شعر علاوه بر قافیه پایانی ، قافیه ای در میان مصراع می آید که به آن قافیه میانی گویند .

مثال :   ملکا ذکر تو گویم که تـو پـاکی و خـدایی     نروم جز به همـان ره که تـوام راه نمـایی

       همه در گاه تو جویم همه از فضل تو پویم        همه توحید تو گویم که به توحید سزایی

بیت مُقفّی : ابیاتی که مصراع های دوم آنها هم قافیه باشند .

مثال: نه چـنان گناهـکارم که به دشمـــنم سپاری     تو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی

   دل همچوسنگت ای دوست به آب چشم سعدی     عجب است اگر نگـردد که بگـردد آسیـابی

بیت مُصرّع : به بیتی گفته می شود که در هر دو مصراع آن قافیه رعایت شده باشد .

مثال : زمیـن گشـت روشـن تـر از آسمـان   جهـانـی خـروشـان و آتــش دمــان

ردیف ،تخلّص، توضیح و نکات مورد توّجه

ردیف : کلمات یا کلماتی است که بعد از قافیه در پایان مصراع ها و ابیات می آیند و عیناً از نظر لفظ و معنی یکسان می باشند .

مثال :            برق با شوقم شـراری بیش نیـست          شعله ، طفل نی سـواری بیش نیست

                  آرزوهــای  دو  عــالــم   دستــگـاه           از کــف خـاکـم غبـاری بیش نیست 

تذکّر : بیت اوّل این شعر مصرّع و دو بیت با هم مقفّی هستند .

یاد آوری : اگر دو کلمه پایان مصراع ها یا ابیات در تلفظ یکسان امّا در معنی متفاوت باشند ، ردیف به حساب نمی آیند بلکه قافیه هستند .

 مثال :            خــرامـان بشـــد ســـوی آب روان          چنـان چـون شـده ، بـاز جـوید روان

توضیح : دو کلمه « روان» بیت بالا قافیه اند زیرا کلمه « روان » در مصراع اول به معنی روح و جان آمده است .

نکته (1) : بیت یا شعری که دارای ردیف باشد ، مردّف نامیده می شود .

نکته (2) : آوردن ردیف در شعر اجباری نیست امّا اگر شاعر بخواهد از ردیف استفاده کند بلافاصله آن را بعد از قافیه می آورد .

نکته (3) : آوردن قافیه در شعر سنتی اجباری است ولی در شعر نو (نیمایی) جایگاه خاصی ندارد .

وزن شعر فارسی : آهنگی که ازشنیدن مصراع های یک شعر در گوش ، احساس می شود وزن نام دارد .

تخلّص : نام شعری شاعر است که در ابیات پایانی شعر خود می آورد .

نکته : تخلّص بیشتر در قالب شعری غزل و قصیده کاربرد دارد .

مثال (1) :       درشمار ار چه نیاورد کـسی حافظ را           شکر کان محنت بی حد وشمار آخرشد

مثال (2) :       امـروز رو نکـرد به در گاه حق سنـا          فـردا به سـوی در گـه او با چه رو رود ؟   



خرید و دانلود پاورپوینت در مورد قالب های شعر فارسی


تحقیق در مورد شعر امروز

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

شعر امروز

روابط با محیط و جهان پیرامون، درک دانش زمان، شناخت تضادها، اندیشیدن به همه این عوامل باعث می شود که « بیان» به یاری واژه ها، عبارات و تمثیلاات و استعارات شکل یابد.

جهان پیرامون اگر جاذب شود و سخن و هنرمند باشد، هنر و هنرمند پرورش می یابند واگر نباشد، سرکوب می شوند و به گونه های غیر هنری و « مادی » رخ می نمایند.

در این سیر « توانایی » در « بین احساس » بسیار مهم است. این توانایی پرورشی است نه « ذاتی». پس از آن در مرحله « متعالی شدن احساس» حرکتها جدا می شود. شیوه تازه ای در مفاهیم شعرها راه می یابد، از این رو به تازه گویی تمایل پیدا می کنیم. بیشتر رهپویان شعر، از مشابه گویی و یا تقلید گویی شروع می کنند. تقلید از شاعری که طبع او را می پسندند. اما معدودی ذوق خود را از ابتدا با آفرینش های بی مانند پرورش می دهند. در این راستا برخی شاعران چون سالکی در این مرحله به تفکر متعالی رسیده و خط تازه ای در راه هنر خویش در پیش می گیرد واگر ثبات یابد، منحرف نشود و زمان در ویرانی اش بی اثر بماند، آنگاه ابدی می شود و « سبک گذار » خواهد شد.

آن کسی که لحظه ای را به هنر می آورد و شاید شعری هم بگوید وخبری به نمایش هنرنمایی بنشیند بی تردید زمانی که می میرد، با خود همه هنر را به خاک می برد. لذا آنان « سبک گذار» خویشند و اینان « هنربران» خویش.

شعر نو از نهایت حد کمال شعر قدیم ، آغاز شد. و پس از به کمال رسیدن شعر کهن دیگر جایی برای رسیدن شعر شاعر نماند. آیا شما می اندیشید پس از « حافظ » چه کسی چنان زیبا و غنی و دقیق غزلسرایی می تواند بکند؟ آیا پس از « سعدی» نظم و نثر ونغز گویی پدید آمد؟

آیا حماسه سرایی بسان « فردوسی» پا به عرصه هستی نهاده؟ اوج ای عرفانی در اشعار مولانا را چه کسی دیگر می تواند بگوید؟ و .......... چرا چنین نشد و نخواهد شد؟

برای این که در محدودیت اوزان شعر کهن دیگر مجالی و فضایی باقی نماند. حال و حرکت تاریخ و جغرافیای زیست، پدیده های تازه جوشیده از زندگی و ........ همه تغییر کرده اند. شاعران پیرامون خود به جای شمع، قپان، فتیله ، گاری و هودج .......... پدیده های تازه ای می بینند که تمثیلات ذهنی را دگرگون می کنند.

البته این « تحمیل تکنولوژیکی » نیست هنوز هم در زوایای این دراندشت زمین کسانی شمع روشن می کنند. فتیله ی چراغشان می سوزد، کالای خود را قپان می کنند، و بر گاری می نشینند. اما همه شاعران در میان آنان نیستند.

برای شاعر امروز قابل قبول نیست که یار مجنون ودر سر به صحرای جنون بگذارد، آیا پیر مغانی هست که ساکن میکده ای باشد؟ حالا کدام باد سحری به سوی معشوق روان است؟ آیا می توان هنوز 9 کرسی گردون را به زیر پای نهاد تا ...... ؟ باید فکری برای گلهای تزئینی آپارتمان کرد!

حالا زمان لانه زنبوری هایی به نام آپارتمان است.

شاعری که در محبس این غرنه های مکعبی و هندسی گرفتار است، از روزنه تنگ پنجره چیزهای محدودی می بیند که با وسعت زندگی، آنها را می سنجد. به راستی شما چند پروانه دیده اید که گرد شمع سوخته باشند؟ چند بلبل روی چه شاخ گلی در حال نغمه سرایی دیده اید؟

و به قول شاعر « تا کی نقد سرو و لب لعل توان گفت؟ » پس باور کنیم که مضامین و تمثیلات و سخن ابزارها تغییر کرده اند؟

در بیش شاعر کهن سفر اثر مستقیم داشته، و با شعر شاعر شاکن و بی سفر تفاوت دارد. وانگهی شغل شاعری در دربارها و محدوده مداحی ها در فکر و شعر بینش شعری بی تفاوت می گذاشته شعر این شاعران با شعر « مولوی» به عنوان نمونه که شعر صوفیانه و بدایت، شفافیت التهاب و هیجان و جان و سنگ ر تمامی شعرهایش موج می زند تفاوت بسیار داشته است.

« شعر نو » پیش از این که « تعریف کردنی» باشد، « حس کردنی» است. زیرا که تحول را اول باید حس کرد آنگاه به تعریف وتشریح نشست.

کشف معانی و ارائه آنها در بافت و قالبهای تازه نگاه تازه حتی به پدیده های قدیمی و ارائه آنها در بافتها و قالبهای تازه.

نظام نظم به گونه ای که تدوین شده درست مانند انواع کلیدهای آهنی و مسی و برنجی است که با آن قفلی را می گشایند، آنان قفل های این کلیدهای را لازم دارند. اما این حق از کسی سلب نمیشود که با کلید تازه تری در خانه را بگشاید. چرا به تازه آوری ها باید تاخت؟ چرا که باید فکر را محدود و قالبی کرد؟ چرا از میان آن همه گیاه زنده و رویا و بویا باید همیشه به گل سرخ و ........... دل بست؟

نظام نثر درتاریخ ادبیات- بسیار متحول شده است. چرا کسی دیگر به سبک و سیاق قابوسنامه، نوروزنامه (خیام)، کیمیای سعادت (غزالی) و تاریخ بیهقی، نثر نمی نویسد؟ هر جائیکه تحول و بینش های « نثری» پذیرفته شده و همه پسندیده اند هر تحول «نظمی» هم باید چنین باشد. امروز «شهر نو» و فردا «شعر فردا» به جهان ادب پا می گذارد که باید فرزندان فردا آن را بپذیرند. این حق نیز برای شاعران امروز نخواهد ماند که شعر فردا را نپسندند و نپذیرند و به دنبالش نروند.

در شعر امروز، شاعری که دلهره ها ، بی عدالتی ها، خوفهای میان خواب، بی نظمی در نظام رابطه ها، سرکشی های صلح نمایانه ، ظرایف نادیده هستی ، لجنزارهائی معروف به جوامع پیشرفته شکنجه ها، پرستش ، عبادت ، مرگ ، تولد ، خودکشی، قتل عام جهان های محروم ... را می بیند، متعهد به بازگوئی تمام تمام آنها در ابعاد زشت و زیبا هست . گاهی باید طوماری بلند از این درد ها را در یک سطر کوچک پیام وار، بدون بنده باز گفت.

«قاصد روزان ابری، داروگ ! کی می رسد باران؟»

وزن در شعر امروز حساسیتهای هجوم آوری را برانگیخت . " وزن " و آهنگ و ارتباط ها همه منوط و مربوط به شاعر است . " مفاهیم " بیشتر مطرح اند . البته برخی قالب " وزن دار " را شعر می دانند و برخی " وزن و قافیه " را دلیل انحراف ذهن شاعر ، در هر صورت نظرهای " اهل نظر



خرید و دانلود تحقیق در مورد شعر امروز


شعر ترحیم و سنگ قبر

شعر ترحیم و سنگ قبر

 

 

 

 

 

بیش از 650 شعر

فایل ورد و قابل ویرایش و کپی برداری

 

مختص درگذشت و نوشته سنگ قبر

شامل اشعار در وصف :‌ پدر - مادر - خواهر - برادر - فرزند - جوان - چهلم - سالگرد - محرم - مختلف - ذکر ابتدایی نام خداوند

نمونه ای از اشعار

 

امروز هستی ام ز امید دعای توست

فردا کلید باغ بهشتم رضای توست

مادرم بهشت من همه  اغوش گرم توست

گویی سرم هنوز بر بالین نرم  توست

***********

در گلستان ادب آموزگارم مادر است

بعد رب العالمین پروردگارم مادر است

من که شاگرد دبیرستان عشق مادرم

اولین معشوق من در روزگار مادر است

*********

در کوچه جان همیشه مادر بـــاقیست     

دریـای مـحبـتـش چو کوثر باقیست

در گـــویــش عـاشـقانـه ، نـام مــــادر     

شعریست کــه تا ابد به دفتر باقیست

*********

ای کـاش کـه تـا ابــد نــمـیــرد مادر            

یـا هـستـی جـاودان بـگیـرد مادر

مهر است سراسر وجودش تــا هـست      

 ای کاش که پـایـان نـپـذیـرد مادر

***********

غم مرگ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و درد کمی نیست

پدر زیبا گل باغ وجود است
که بی او زندگی جز ماتمی نیست

**********

غم مرگ پدر کوچک غمی نیست
جگر می سوزد و درد کمی نیست

پدر زیبا گل باغ وجود است
که بی او زندگی جز ماتمی نیست

***********

از میان جمع ما نام آوری خوشنام رفت
وی بزرگ خاندان بود، چه خوش فرجام رفت

بود مولایش، علی، در لحظه های عمر او
جانب پروردگارش، با دلی آرام رفت

***********

قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود

در عزایت جامه را تن دریدن زود بود

آخر ای یار همه  ای مطهرمهر وفا

در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود

***********

قصه مرگ تو را ناگه شنیدن زود بود

در عزایت جامه را تن دریدن زود بود

آخر ای یار همه  ای مطهرمهر وفا

در سرای جاودان منزل گزیدن زود بود

*************

او که دائم بر لبش لبخند بود
قلب او با قلب ما پیوند بود

در رفاقت، در سخاوت، در صفا
به راستی در هر محفل زبانزد بود

 

 

 



خرید و دانلود شعر ترحیم و سنگ قبر