لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 76
1- تشخیص مفاهیم :
مدیریت آموزشی :
آموزش سنتی ( ترمیم یا تغییر )
بسیاری از سئوالات کارشناسان و متخصصان در زمینه آموزش براین محور استوار است که چگونه می توان بدون خدشه دار کردن سنت و فرهنگ ، ابزارها و تکنولوژی های نوین آموزشی را بکار بست .این سئوال را باید به روشی غیر مستقیم پاسخ گفت . به عبارت بهتر باید با بهره گیری از روش ها و ابزار های نوین به ترمیم کاستی ها و نقص های روش های سنتی پرداخت . مولوی چندین قرن پیش گفته است :چون که با کودک سر و کارت فتاد هم زبان کودکی باید گشاد . به اعتباری توانایی ها و پتانسیل های خلاق این تکنولوژی ها به گونه ای است که به هیچ عنوان سنت را محدود نمی کند . به اعتباری توانایی ها و پتانسیل های خلاق این تکنولوزی ها به گونه ای است که به هیچ عنوان سنت را محدود نمی کند .یکی از این پتانسیل ها ی خلاق بهره گیری از وبلاگ ها در آموزش می باشد . چه آموزش های حقیقی و چه آموزش های مجازی .بعنوان مثال می توان در دروس مربوط به کامپیوتر در بخش عملی دانش آموزان را به طراحی و ایجاد وبلاگ ها تشویق نمود . از آن پس برای بخش تحقیق یا فعالیت های کلاسی دروس دیگر می توان از دانش آموزان خواست تا یافته های خود را به طور خلاصه بر روی وبلاگ ها قرار داد . هرکدام از دانش آموزان می توانند با مبادله اطلاعات از این طریق و همچنین ارتباط با یکدیگر از طریق بخش نظر بدین وبلاگ ها با اشتیاق مضاعف به یادگیری تشویق شوند . از آنجا که دانش آموزان به تکنولوپی های جدید بسیار علاقه نشان می دهند و قدرت جذابیت این رسانه ها این علاقه مندی را تشدید کرده است&سرعت و میزان یادگیری افزایش خواهد یافت
زمان کاشت در مورد بعضی از محصولات در کنترل آفات نقش مهمی دارد. به عنوان مثال با کشت گیاه در زمان نبود آفت (زودتر یا دیرتر از زمان کشت معمول) گیاه از خسارت آفت فرار داده میشود.
در تناوب زراعی گیاهی که بعنوان گیاه دوم کاشته میشود، نباید در ارتباط سیستماتیک بوتانیکی با گیاه اول باشد. در واقع اگر آفات گیاه اول با آفات گیاه دوم متفاوت باشد میتوان در بیولوژی آفات ایجاد اختلال کرد و جمعیت آنها را کاهش داد.
* تکنیک رهاسازی نرهای عقیم
در این روش با تکثیر جمعیت انبوهی از حشرات نر و قرار دادن آنها تحت تاثیر مواد رادیواکتیو و رهاسازی آنها در طبیعت در تولید مثل آنها اختلال ایجاد میشود. این یک روش دیگر مبارزه با آفات است. یکی از تکنیکهای بسیار جالب که حداقل در مورد 10 گونه از آفات توصیه شده است. در این روش بطور خلاصه، نرها را در اَنسکتاریوم یا محیط پرورش حشرات با جمعیتهای بسیار انبوه تولید میکنند، سپس آنها را تحت تاثیر مواد رادیواکتیو مثل کبالت قرار میدهند، این عمل باعث بوجود آمدن اختلالات ژنتیکی در اسپرم حشرات نر میشود. بعد از رهاسازی حشرات نر در طبیعت، با حشرات ماده آزاد جفتگیری میکنند. اما تخمهای تولید شده توسط مادهها عموماً تفریغ نمیشود و از آن نِتاجی بوجود نمیآید.
انواع سبکهای مدیریتی :
سبکهای سازمانی و مدیریت در این بخش براساس نتایج حاصله از تحقیق تجربی، برای هر نوع از انواع فرآیند تحقیق و توسعه (طرح غالب، علمی و فناوری سطح بالا)، ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه تشریح میشود و مفاهیم فناوری، سازماندهی و روش مدیریتی از لحاظ مدیریت راهبردی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.طرح غالب مدیریت راهبردی: فعالیتهای آزمایشی بسیار محدود (حدود 5 درصد از مصارف تحقیق و توسعه) و عمدتاً دارای خصوصیات کاوشی هستند. در مرحلة بهرهبرداری، نرخ توقف یک برنامة تحقیق و توسعه معادل با صفر است. معمولاً فناوری ثابت است و برخورداری از امتیاز دانش: نسبت به رقبا نمیتواند همواره باقی و پایدار بماند. از آنجایی که فناوری مورد استفاده معمولاً ثابت و در دسترس است، تقلید و نسخهبرداری آسان است. موفقیت یک نوآوری و، به طور کلیتر، موفقیت یک رقابت، به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایینبودن هزینههای تولید بستگی دارد. یک عامل مهم برای این منظور، نوآوری مکرر و معرفی محصولات جدید به بازار است (مثلاً در صنایع پارچهبافی، شرکتها هر ساله محصولات یا خطوط جدیدی را عرضه میکنند). برای دستیابی به این هدف موارد ذیل حیاتی است:O دستیابی به منابع بازار اطلاعات در مورد کسب طرحهای کاربرد مورد نیاز برای محصولات جدید و تسریع فرآیند بهرهبرداری؛O تهیة تجهیزات سرمایهای مورد نیاز و توسعه فرآیندهای تولید برای تضمین پایین بودن هزینههای تولید؛O برخورداری از یک فرآیند کارآ و زمانبندیشدة بهرهبرداری و مهندسی. با فرض این که هیچ احتمال خطر فنی وجود نداشته باشد، احتمال خطر موجود تماماً تجارتی است و در صورتی که فرآیند مورد نظر کاملاً مطابق با نیازهای بازار باشد، میتواند کاهش یابد. بنابراین، بازاریابی نیازهای بازار را، که پاسخ به آنها هدف شرکت است، تعریف میکند، در حالی که تحقیق و توسعه، بهترین پاسخ فناورانه به چنین نیازهایی را تعیین میکند.سازمان تفاوت شدیدی مابین ماهیت فعالیت کاوشی و بهرهبرداری از توانمندیهای فناورانه وجود دارد. معمولاً فعالیتهای کاوشی از فعالیتهای بهرهبرداری تفکیک میگردند. هستة فعالیت تحقیق و توسعه، شامل مرحلة بهرهبرداری است که در آزمایشگاههای بهرهبرداری اجرا میشود. این هستة مرکزی شامل طراحی محصولات جدید در جایی است که فناوریهای جدیداً به اثبات رسیده و در دسترس، به کار گرفته میشوند و همچنین شامل فرآیند تولید مرتبط است. آزمایشگاههای بهرهبرداری، بیشتر امور تحقیق و توسعه را اجرا میکنند ( آنها به طور میانگین 95 درصد از کل هزینهها را پوشش میدهند). از آن جایی که کاهش پیچیدگی تغییرات فناوری سبب کاهش تعداد حوزههای فناوری که باید تحت نظارت قرار گیرند، میشود و هم چنین نیاز به دسترسی به منابع خارجی دانش را کم میکند، فعالیتهای آزمایشی گرایش دارند که در آزمایشگاهها و در مراکز شرکتها متمرکز شوند.رویکرد مدیریتی: یکی از عوامل مهم اتخاذ تکنیکهای مدیریتی است که ادغام امور تحقیق و توسعه (فعالیتهای بهرهبرداری) با فعالیتهای توسعة فرآیند تولید، تولید و بازاریابی را تسهیل کند. رابطهای قوی بین آزمایش و بهرهوری وجود ندارد. واحدهای آزمایش، ورودیهای کلی را برای آزمایشگاههای بهرهبرداری تدارک میبینند. بنابراین، آزمایش کاملاً مستقل از نتایج حاصله از آزمایشها است و نیازی به ادغام ندارد.الگوی علمی مدیریت راهبردی: صنایع علمی باید با خطرات بزرگی در زمینة فعالیتهای تحقیق و توسعه مواجه شوند. فعالیت آزمایشی شدیداً اتفاقی است، حال آنکه هدف مرحلة بهرهبرداری، نمایش جنبههای مثبت یافتههای جدیدی است که از طریق تعدادی آزمونهای علمی به اثبات رسیده باشند. اجرای برنامههای متعدد تحقیق و توسعه تا سر حد امکان، ضروری است تا خطر مرتبط با این فرآیند کاهش یابد. این توانایی خط تحقیق و توسعه برای ایجاد نوآوریها است که راهبرد تولید شرکت را تعیین میکند. به عبارت دیگر، راهبرد یک شرکت به برونداد تحقیق و توسعه آن بستگی دارد. نتیجة طبیعی ماهیت این فرآیند، این است که مبنای ایجاد مزیت، معرفت علمی و فنی است. البته زمانبندی نیز حایز اهمیت است، زیرا هر چه فرآیند بهرهبرداری سریعتر باشد، موقعیتهای بهرهبرداری بیشتر خواهند بود. تعیین مجموعة متناسبی از طرحهایی که باید به انجام برسند، فرآیندی پیچیده است. تصمیمها با استفاده از تکنیکهایی اتخاذ میشوند که به یافتن مجموعهای از طرحها کمک شود که به طور صحیح بین خطرها و امتیازها تعادل حاصل میکنند. معمولاً تکنیکهای سنتیDCF برای ارزیابی خوب بودن یک طرح، مناسب نیستند. برای این کار، تکنیکهای کیفی نظیر نظارت بر فهرستها (چک لیستها) مورد استفاده قرار میگیرند. میتوان طرحهایی را که در مرحلة بهرهبرداری قرار دارند، با استفاده از تکنیکهای اصلاح شدةDCF ارزیابی کرد. با وجود این، هم در مرحله آزمایش و هم در مرحله بهرهبرداری، احتمال خطر، عامل مهمی در انتخاب طرحها محسوب میشوند و شرکتها عموماً از روشهای معتبر و دقیقی برای تعیین آن استفاده میکنند. سازمان: تمایل بر آن است که فعالیتهای تحقیق و توسعه، در یک بخش نگاه داشته شوند. تحقیق و توسعه معمولاً در سطح شرکتی انجام میشود و به عنوان یک کار مهم که در مسیری کاملاً مجزا از بقیة سازمان عمل میکند، مورد نظر قرار میگیرد. در شرکتهای شیمیایی، مواردی وجود دارند که این فعالیتها به طور کامل در سطوح واحد تجارتی به انجام میرسند، زیرا آنها به طور ویژه بر حوزة علمی مشخصی که به یک واحد تجارتی خاص ارتباط پیدا میکند، متمرکز میشوند. در هر مورد، تمایز چشمگیری با مدیریت تجارتی وجود دارد. اخیراً در برخی شرکتها (عمدتاً در صنایع دارو سازی)، سازمان تحقیق از سازمان بهرهبرداری تفکیک شده است.رویکرد مدیریتی: با در نظر داشتن ماهیت متفاوت تحقیق و توسعه، رویکرد مدیریت آنها نیز باید متفاوت باشد. معمولاً کار تحقیق و توسعه به طور ضعیفی با امور دیگر ادغام میشود. در بعضی از موارد، دلیل این ادغام ضعیف آن است که تولید، مشکلات مرتبط با فناوری را نشان نمیدهد (صنایع دارویی). در موارد دیگر، تولید بخشی از فرآیند تحقیق و توسعه است، یعنی مرحله تولید عمده، بخشی از فرآیند تحقیق و توسعه است (صنایع شیمیایی).بازاریابی، اطلاعاتی را در زمینة راهبردها و حرکتهای رقبا تأمین میکند و این امر میتواند بر زمانبندی برنامههای تحقیق و توسعه تأثیر بگذارد. در این جا نیز ادغام ضعیف است، هر چند که اهمیتی روزافزون مییابد، زیرا زمانبندی معرفی یک محصول جدید، بر عاملی مهم برای موفقیت بدل میشود.فناوری پیشرفتهمدیریت راهبردی: در الگوی فناوری پیشرفته، ترکیبی از خصوصیات دو الگوی قبلی وجود دارد. از یک طرف، نوآوری شدیداً مبتنی بر یافتههای فناورانة جدید است. فناوری، مبنایی را برای شناسایی ترکیبات جدید محصول یا بازار تدارک میبیند و حوزههای رقابتی جدیدی را به وجود میآورد. بنابراین، از لحاظ تحقیق و توسعه فعالیت آزمایشی بسیار قویتری از صنایع در الگوی طرح غالب وجود دارد. گذشته از این، با در نظر داشتن آنکه احتمال خطر ویژهای برای عقیمماندن یک برنامة تحقیق و توسعه در مرحلة بهرهبرداری وجود دارد، برای کاهش عدم قطعیت در مرحلة بهرهبرداری و اجتناب از شکست آزمایش امری حیاتی است. آزمایش میتواند به فناوریهای جدیدی که توانایی تولید محصولات موجود را ایجاد میکنند و یا به ادغام فناوریهای موجودی که از حوزهها و ضوابط مختلفی به دست میآیند، مربوط باشد. ارتباطی قوی بین تحقیق و توسعه و مدیریت راهبردی وجود دارد. فناوری نوعی مزیت رقابتی و یک عامل راهبردی بسیار مهم است. مدیریت ارشد، مستقیماً برای فعالیتهای آزمایشی در حوزههایی که به سبب دوربودن از بهرهبرداری بازاری، واحدهای تجارتی مایل به عمل در آنها نیستند، سرمایهگذاری میکند. در سازوکارهایی که برای مرتبط نگاه داشتن چنین طرحهای شرکتی ایجاد میشوند؛ واحدهای صنفی و تجارتی سرمایهگذاری میکنند. مثلاً، یکی از این ساز و کارها، بازارهای داخلی است. طرحهای تحقیق و توسعه صنفی، توسط واحدهای تجارتی که به طور جزئی برای این طرحها سرمایهگذاری میکنند و حق دسترسی به نتایج آن را کسب میکنند، خریداری میشوند، هر چند که آنها نمیتوانند در روش اجرای آن طرحها تأثیر بگذارند. این امر تضمین میکند که طرحهای شرکتی از آغاز دارای جهتگیری بازاری هستند و از پیشداوری نسبت به یک تجارت خاص جلوگیری به عمل میآورد.سازمان آزمایشگاههای آزمایشی معمولاً به دو دلیل تحت کنترل شرکتی قرار دارند: اول آنکه آنها اغلب تحقیقات را در حوزههایی به انجام میرسانند که بسیار دور از بازار به نظر میرسند و دوم آنکه، آنها اغلب به منزلة ادغامکنندگان فناوریهای مختلفی عمل میکنند که مستلزم گروههای مختلفی از فناوری هستند. آزمایشگاههای شرکتی عموماً حول رقابتهای مرکزی فناورانة شرکت سازماندهی میشوند. در عوض آزمایشگاههای بهرهبرداری معمولاً در سطح واحدهای تجارتی قرار دارند و مدیریت آنها قویاً با مدیریت تجارتی ادغام میشود. آنها فعالیتهایی را با اهداف بهبود محصولات جاری و طراحی نسلهای جدیدی از محصولات برای عرصههای تجارتی موجود، به انجام میرسانند. این آزمایشگاهها فناوریهای آزمایششدة جدیدی را که باید در محصولاتشان به کار گرفته شوند، از آزمایشگاههای آزمایشی دریافت میکنند. در بعضی از موارد، اگر بهرهبرداری از فناوری به محصول جدیدی منتهی شود، یک واحد تجارتی جدید برای ادارة آن ایجاد میگردد. ساختار جغرافیایی آزمایشگاههای تحقیق و توسعه شدیداً غیرمتمرکز و در عین حال یکپارچه است. تمرکززدایی برای مواجهه با پیچیدگی تغییرات فناوری و کنترل رقابتهایی که از نظر جغرافیایی کمتراکم هستند نیز ضروری است. گذشته از این، یک همکاری قوی و ارتباطی در میان حوزههای مختلف فناوری، وجود دارد.O روش مدیریتی: یکی از جنبههای مهم؛ ادغام واحدهای تحقیق و توسعه و هم چنین ادغام با سایر واحدها است.یک جریان مداوم فناوری از آزمایش به بهرهبرداری و سپس به تولید و مهندسی، مورد نیاز است. یک راهحل معمول، حرکت جا به جایی افراد از آزمایشگاههای آزمایشی به آزمایشگاههای بهرهبرداری است. هنگامی که آزمایش یک برنامه به پایان میرسد، محققان و دانشمندانی که سهمی در برنامه داشتهاند، اغلب طرح را در آزمایشگاه بهرهبرداری تعقیب میکنند و بر توسعة موفقیتآمیز (مهندسی تولید) و هم چنین بر مرحله تجارتیکردن طرح، نظارت میکنند. این کار سبب تسهیل ایجاد سازمانی میشود که گروهها در آن به طور متقارن روی نسلهای مختلف محصول کار میکنند. هر گروه، با نسل خاصی از محصولات در ارتباط است و مرحلة کار خود را از مرحله آزمایش آغاز میکند و به سمت واحدهای بهرهبرداری و پس از آن به تولید و بازاریابی حرکت میکند.نتیجهگیری و مفاهیم مدیریتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی عوامل مؤثر بر رضایت شغلی ،میزان درآمد،جنسیت،نحوه مدیریت
رضایت شغلی چیست و چگونه می توان به آن دست یافت؟ این مسأله ای است که بسیاری افراد با آن دست به گریبانند. چه افراد جویای کار که می خواهند برای اولین مرتبه محیط کار را تجربه کنند و چه کسانی که سالهاست در حرفه خود مشغولند و از مشکلات آن رنج می برند. محیط کار هر انسانی خانه دوم اوست، چه بسیار افرادی که عمده ساعات شبانه روز خود را مجبورند در محیط کاری خود بگذرانند. ساده پیداست که این محیط نیز همچون خانه باید برآورنده حداقلی از نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها بتوانند ضمن کسب درآمد به ارتقای دانش حرفه ای خود پرداخته و خدمتی صادقانه ارائه دهند.
عوامل متعددی وجود دارد که در کنار هم می توانند ایجاد کننده رضایت شغلی در افراد باشد. چه بسا تنها نبود یک عامل از مجموع این عوامل می تواند از ایجاد رضایت در فرد بکاهد یا حتی او را در زمره افراد ناراضی از شغل خود قرار دهد. میزان درآمد، وجهه اجتماعی، امکان ارتقای شغلی، نحوه مدیریت در محل کار، عدم تبعیض و میزان آگاهی فرد از شغل خود از مهمترین عوامل ایجاد رضایت شغلی در افراد است.
میزان درآمد عاملی در انتخاب شغل
میزان درآمد یکی از جدی ترین و مهمترین دلایل انتخاب شغل در افراد است به گونه ای که در بسیاری از موارد حتی می تواند باعث نادیده گرفتن عوامل دیگر باشد. گاه افرادی را می بینیم که با وجود داشتن مشاغل مهم، کلیدی و دارای پایگاه و وجهه اجتماعی تنها به دلیل کمی درآمد از شغل خود احساس رضایت نکرده به گونه ای که حتی در موارد بسیاری به تغییر شغل خود حتی با شغلهایی با منزلتی پائینتر اقدام می کنند. پزشکی یکی از شغلهایی است که به سرنوشتی این گونه گرفتار آمده است. زمانی پزشکی شغلی با منزلتی بالا و درآمدی خوب بیشترین محبوبیت را در بین اقشار جامعه داشت. اما امروزه به دلیل کثرت جمعیت جامعه پزشکی و همسو نبودن آن با جمعیت جامعه درآمد پزشکان به میزان قابل توجهی کم شده است و شاید هم این کاهش درآمد صرفاً در مقایسه با درآمد پزشکان در گذشته کم به نظر می رسد. اما همین امر پزشکان جوان و جویای پول را به یکی از ناراضی ترین افراد جامعه تبدیل کرده است.
دکتر مقدم، پزشک عمومی که در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران در بخش اورژانس مشغول است در این مورد می گوید: «امروز اکثریت جوانها بیشتر به دنبال درآمد بیشتر به سمت رشته های پزشکی گرایش پیدا می کنند و کمتر به منزلت این شغل می اندیشند. اما وقتی وارد بازار کار می شوند تازه درمی یابند که آن درآمد رویایی سرابی بیش نبوده و حتی کار نیز به آسانی پیدا نمی شود. آمار پزشکان بیکار کمتر از مشاغل دیگر نیست.» دکتر رضایی، پزشک عمومی دیگری است که یک شرکت تبلیغاتی را به تازگی راه اندازی کرده است. در مورد علت تغییر شغلش می گوید: «سطح درآمد پزشکان نسبت به سایر مشاغل بسیار پایین آمده است. مهمترین علت آن هم افزایش تعداد پزشکان نسبت به بیماران است. طبق آمار برای هر هزار نفر یک پزشک احتیاج است. در حال حاضر جمعیت کشور، حدود ۶۰ میلیون نفر است. پس برای این تعداد، شصت هزار پزشک مورد نیاز است. در حالیکه ما بالای صدهزار پزشک در کشور داریم یعنی ۴۰ هزار پزشک بیش از نیازمان داریم. این درحالی است که ۲۰ هزار نفر هم دانشجوی پزشکی هستند. به عبارت دیگر تا دو سه سال دیگر، ۱۲۰ هزار پزشک خواهیم داشت اما جمعیت در این مدت ۲ برابر نخواهد شد. ظرفیت پذیرش دانشجو هم که کم نمی شود، سطح بهداشت مردم هم بالا رفته است. اگر وضع به همین صورت باقی بماند، ما در بازار پزشکی باید برای داشتن مریض با هم رقابت کنیم آن هم رقابت ناسالم برای مریضهایی که وجود ندارند. پس پزشکان این میان بازنده اند و امیدی هم نیست که وضع بهتر شود. پس پزشک یا مجبور است به کارهای جانبی رو بیاورد یا اصلاً تغییر شغل دهد.» آرزو داشتم دکتر شوم ولی نتوانستم
دکتر محمد دادگران مدیر گروه کارشناسی ارشد مدیریت رسانه، بیش از منافع مادی عوامل متعددی را در انتخاب شغل مؤثر می داند. مهمترین عوامل از نظر او وجاهت اجتماعی، احترام به ارزش کار افراد، ساعات کار ،امنیت، محیط کار و خدمات رفاهی و روابط انسانی است. او در ادامه می گوید: میان ایفای نقش و نگرش از دیدگاه روانشناسی اجتماعی رابطه ای بسیار نزدیک وجود دارد. آن زمانی که فرد با پیش زمینه های مثبت انتخاب شغل کند طبیعتاً در کار خود تا حد زیادی موفق خواهد بود و برعکس نگرش منفی می تواند پیامدهای ناگواری را در پی داشته باشد. به ویژه در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد. غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. این امر به ویژه در زمانی بیشتر نمود می یابد که فرد از لحاظ حقوق و مزایا و امکانات رفاهی در سطح بسیار پایینی قرار داشته باشد. طبیعتاً اکثریت قریب به اتفاق کارکنان و مستمری بگیران ثابت جامعه قدرت خریدشان همواره در حد قابل توجهی پایین تر از سطح جریان عمومی قیمتهاست و همواره شکاف و فاصله عمیقی میان این دو جریان وجود دارد. همین امر عدم تعادل میان مزدها و هزینه کالا و خدمات مورد نیاز برای معیشت را تشدید کرده و آثار سوء آن بصورت کاهش انگیزش کارکنان و تنزل بهره وری در جامعه ما مشهود می شود.
عدم کفایت دستمزدها بخشی از مزدبگیران ثابت را ناگزیر می سازد تا در صدد انجام کار دوم و حتی سومی برآیند و این مسأله افزون بر حاکمیت بخشیدن به نوعی روابط ناسالم باعث می شود این مشاغل کاذب وغیرتولیدی توان و انرژی افراد را تا حد زیادی کاهش دهد و همین امر برکیفیت بهره وری کار و عملکرد سازمانهای دولتی و خصوصی اثرات منفی به صورت آسیبهای گوناگون اجتماعی می گذارد. این امر نه تنها تأثیر منفی بر سازمان یا جامعه می گذارد بلکه تا نسوج خانواده راه می یابد و آثار ناگواری در روابط میان افراد درون خانواده از خود بجای می گذارد. در جامعه ای که میان آموزش و تولید رابطه پایدار وجود ندارد، غالباً افراد به کارهایی گمارده می شوند که از سرناچاری آن را انتخاب می کنند. پس با پیش زمینه منفی به انجام وظایف محوله خود می پردازند. نقش مدیریت در رضایت شغلی
مدیران در رضایت شغلی کارکنان و کارمندان خود نقش به سزایی دارند. و در واقع یکی از مهمترین ارکان هر محیط کاری به شمار می روند. در بخش خصوصی مدیران به علت باز بودن دستشان در تغییرات واحد خود، به مراتب سهم بیشتری در ایجاد رضایت در کارمندان و زیردستان خود دارند. پرداخت منصفانه و به موقع حقوق کارمندان، ایجاد امکان ارتقای شغلی و ایجاد فضای صمیمی در محیط کاری از مهمترین امکانات آنهاست. «افسانه. م» فارغ التحصیل رشته پرستاری که در سه بیمارستان دولتی و دو بیمارستان خصوصی خدمت کرده و حال پس از هشت سال سابقه کار پرستاری، این شغل را رها کرده و به دنبال شغل جدید است می گوید: «دیگر هیچگونه وابستگی به شغل پرستاری نداشتم. شغل پرستاری به گونه ای است که باید آن را دوست داشته باشی تا بتوانی انجامش دهی. اما من دیگر انگیزه ام را از دست داده بودم، علتش هم برخوردهای خیلی بد از مدیران بود.مخصوصاً در آخرین بیمارستانی که کار می کردم و یکی از بهترین بیمارستانهای خصوصی هم هست، مدیران بیمارستان آنچنان رفتار بدی با ما داشتند که احساس می کردم برده هستم. بدی دیگری نیز شغل ما دارد و آن این است که از نظر وجهه اجتماعی هنوز هم شغل پرستاری جا نیفتاده و تصورات غلطی نسبت به این شغل وجود دارد. البته ما همه این مطالب را می دانستیم و مشکلات شغلمان را پذیرفته بودیم. ولی وقتی در محیط کار نیز احترامی وجود نداشت و بیماران هم به خاطر درد یا مشکلی که داشتند بعضی مواقع واقعاً برخورد بدی می کردند که وقتی همه این جوانب را یکجا در نظر بگیریم؛ یعنی بی احترامی، خستگی، حقوق پایین و فشارهای مضاعف به نظر شما دیگر چه انگیزه ای می ماند. من اواخر دچار افسردگی شدید شده بودم.»
وی در تشریح مشکلات شغلی خود می گوید: مثلاً زمانی که ما هجده ساعت سر کار بودیم، چون حق شب کاری به ما می دادند، می گفتند، نمی توانید استراحت کنید و اگر هم می خواهید دراز بکشید باید حتماً با لباس کار باشید و وقتی ما در اتاق بودیم، در را به شدت باز می کردند که این موضوع خیلی برخورنده بود.
در قانون کار آمده است کسانی که شب کار هستند دو ساعت از کار مال خودشان است و می توانند استراحت کنند. البته من در CCU بودم و محیط CCU در دو حالت متفاوت است. بعضی مواقع شلوغ است؛ یا مریض بد حال در آن بستری است که حتی یادمان می رود یک لحظه بنشینیم ولی مواقعی هم می شود که بخش خیلی آرام است و نیازی به ما نیست ولی آنها می گفتند، چون شما حق شب کاری می گیرید، حتی اگر هیچ کاری نداشته باشید نباید استراحت کنید.
مورد دیگری که خیلی مرا ناراحت می کرد این بود که جلوی بیماران به ما اهانت می کردند و با ما رفتار بدی داشتند و جالب اینجاست که دائماً ما را با پرستاران آمریکا مقایسه می کردند. در صورتی که وضعیت ما با آنها اصلاً قابل مقایسه نیست. آنجا هر پرستار حداکثر دو بیمار دارد و اگر بیمارش فوت کند به پرستارش مرخصی می دهند در صورتی که ما مرخصی ای که حقمان بود را نیز باید به زور از آنها می گرفتیم و اصلاً به روحیه و خستگی ما اهمیت نمی دادند و مطمئنم اکثر همکاران من نیز همین احساس را دارند و فقط برای برطرف کردن مشکلات مالیشان این کار را ادامه می دهند، نه به خاطر عشق و علاقه شان به رشته پرستاری.»
دکتر علی اکبر فرهنگی مدرس دانشگاه در رشته مدیریت، نقش مدیران را در ایجاد انگیزه و اشتیاق به کار در میان کارمندان بسیار حائز اهمیت می داند. او در این مورد می گوید : «ایجاد ساختار مناسب از یک طرف و طراحی استراتژیهای مناسب از طرف دیگر به همراه سبک رهبری سه عاملی هستند که در دست مدیران قرار دارند و بنابراین مدیران از طریق این عوامل به راحتی می توانند پاسخگوی نیازهای کارمندانشان باشند و زمینه لازم را در جهت رضایت شغلی در آنها ایجاد کنند. اما آنچه که مسلم است این است که در وهله اول مدیران ما باید دارای شرایطی بوده و آموزش های لازم را دیده باشند تا بتوانند از عهده این کار برآیند و از سوی دیگر از طریق به کارگماری درست و صحیح مدیران یعنی درواقع آن پدیده ای که ما آن را شایسته سالاری می نامیم این امر تحقق می یابد. پس مدیران باید در چارچوبی از شایسته سالاری انتخاب شده و آموزشهای لازم را دیده واختیارات لازم را کسب کنند. »
رضا مجیدی کارمند یکی از شرکتهای بزرگ دارویی است. از مشکلات کاریش می گوید:« متأسفانه یکی از مشکلات بزرگ ما در واحدهای شغلی، غیرحرفه ای بودن مدیران است. بسیاری از مدیران بدون هیچ گونه آگاهی، تخصص، مهارت و یاحتی آموزشهای آکادمیک صرفاً به خاطر روابط خانوادگی یا رفاقتی بر مسند مدیریت قرار گرفته اند و همین بی تجربگی و بی مهارتی آنان مشکلات زیادی را برای کارمندان به همراه می آورد. بخصوص وقتی مدیری عوض می شود تا مدیر جدید با وظایفش و فعالیتهای شرکت آشنا شود، انرژی زیادی از کارمندان به هدر می رود. مثلاً در شرکت خود ما مدیر با هر کاری آشنایی دارد به جز دارو و حال می خواهد یک شرکت بزرگ دارویی را هم اداره کند. به همین علت گاه ما کارمندان را به شدت دچار مشکل می کند. دوباره کاریهای بی جهت و اشکال تراشی های بی اساس از عمده مشکلات ما کارمندان به علت ناآگاهی های مدیر است.» دکتر زهرا نژاد بهرام کارشناس ارشد علوم سیاسی و مدرس رشته حقوق در دانشگاه است. وی که سابق بر این معاون فرماندار تهران بوده، اکنون دبیر ستاد جذب سرمایه گذاریهای خارجی زنان است. او نیز عدم شایسته سالاری را یکی از معضلات بزرگ جامعه می داند ومی گوید:«متأسفانه طراحی ساختار سیستم مدیریتی براساس شایستگی نبوده و گزینشها شایسته مدار نیست. افراد برای کارهای دیگری عشق و علاقه و ذوق داشته اند اما به کارهای دیگری گمارده شده اند. این افراد وقتی وارد کار می شوند، چون کار نمی تواند اقناعشان کند یا تربیت شغلی آنها با آن شغل همگونی ندارد، طبیعتاً احساس نارضایتی می کنند.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
بررسی آسیب های شغلی و عوامل مرتبط با آن در میان کادر مراقبتی خدماتی مراکز درمانی شهر گرگان در سال
مجری: .................................
سازمان اجرا کننده طرح: دانشکده پرستاری ومامایی بویه گرگان
مسأله تحقیق: سازمانهای بهداشتی و درمانی با جالشهای جدیدی مواجه هستند. برآورده سازی نیازها و انتظارات بیماران روز به روز مشکل تر می شود. بنابراین متخصصان بهداشت و درمان باید به دنبال راه هایی باشندکه بتوانند بطور اثر بخش و کارآمد خدمات مورد نیاز بیماران را فراهم سازند. در بخش بهداشت و درمان، بیمارستان به عنوان یکی از نهادهای مهم ارائه دهنده خدمات بهداشتی درمانی به شمار می رود که با تسهیلات ویژه خود در بازگشت سلامت جسمانی و روانی افراد بیمار جامعه و آموزش نیروهای متخصص بخش بهداشت ودرمان، پژوهش های پزشکی و در نهایت ارتقاء سطح سلامت جامعه نقش اساسی ایفا می کند. ارائه بهینه خدمات درمانی و بهبود فرآیندهای بیمارستانی بدون مشارکت کلیه نیروهای انسانی و روانی خدمات مستمر، مطلوب و موثر توسط ایشان امکان پذیر نمی باشد. در امر مراقبتهای بهداشتی درمانی، نیروی انسانی به دیگر عوامل نقش کلیدی تر دارد. برای پاسخگوئی شایسته به نیازهای جاری و نیازهای روز افزون آتی، هماهنگی سریع و مستمر با سایر بخشهای جامعه و استفاده مطلوب از منابع موجود بیش از هر چیز به نیروی انسانی، متخصص، مطلع، کارآزموده و مسئول نیاز است. مهمترین آن حفظ سلامت این افراد در محیط کار می باشد . حوادث شغلی یکی از مهمترین مشکلات کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه محسوب می شود. مهمترین بخش هزینه های این حوادث، هزینه های انسانی آنها می باشد. مرگ های ناشی از حوادث شغلی باعث اتلاف عمر، سال های کاری و هزینه های مرتبط می گردد. قابل توجه بودن هزینه های انسانی حوادث شغلی منجر به فوت، توجه بیشتر به ارایه ی خدمات ایمنی و بهداشت کار را طلب می کند. کیفیت خدمات در بیمارستان جدای از مساله ایمنی در بیمارستان نیست و تا زمانی که مدیر اقدام موثری در خصوص کاهش بروز حوادث بیمارستانی ننماید ایمنی مناسب در بیمارستان تحقق نمی یابد.
اهداف کلی طرح: تعیین آسیب های شغلی و عوامل مرتبط با آن در میان کادر مراقبتی خدماتی مراکز درمانی شهر گرگان
جامعه مورد مطالعه و روشهای جمعآوری دادهها: جامعه:کادر مراقبتی خدماتی مراکر درمانی شهر گرگان- ابزارگردآوری اطلاعات: پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه گروهی و انفرادی
چگونگی استفاده از نتایج: طراحی و ارائه برنامه های ایمنی شغلی مبتنی بر مدیریت راهبردی به منظور مدیریت بلند مدت حوادث در کشور به همراه انجام ارائه مدلی مناسب برای تعیین این نوع آسیب ها و در نتیجه کنترل آن برای کاهش آسیب های محیط کار
مقدمه و معرفی طرح: در یک قرن گذشته، پیشرفت دانش و تکنولوژی موجب رشد گسترده اقتصادی در غالب کشورهای صنعتی شده است. امروزه، ثروت مادی به طور اساسی حاصل به کار بستن دانش فنی و بیش از هر چیز دیگر، ثمره کاربرد آگاهی ها در زمینه علم و فن است. در این مفهوم، آنچه در رابطه با پیشرفت اجتماعی همراه با رشد مستمر اقتصادی اهمیت پیدا می کند، تطبیق دادن دانش فنی با نیاز استفاده کنندگان این دانش و شرایط فرهنگی، اجتماعی و فیزیکی موجود در کاربرد آن است. بسیاری از شواهد بویژه در کشورهای در حال رشد صنعتی نشان داده است که فقدان تناسب میان تکنولوژی و استفاده کننده آن در محیطی که تکنولوژی در آن بکار گرفته می شود، نتایج منفی از قبیل پایین بودن سطح و کیفیت تولید و بالا بودن میزان جراحات و حوادث ناشی از کار را سبب شده است. در حال حاضر حدود 45 درصد جمعیت دنیا و 58 درصد افراد بالای 10 سال در شمار نیروی کار دنیا قرار می گیرند(1). تلاش آنها که بی تردید به توان ایشان بستگی دارد، موجب استحکام پایه های اقتصادی جامعه می گردد. به این ترتیب سلامت نیروی کار از شروط اولیه بهره وری بوده و بیشترین اهمیت را در رابطه با توسعه پایدار اقتصادی اجتماعی دارا خواهد بود. بسیاری از افراد بیش از یک سوم زندگی پس از بلوغ خود را در محیط های مخاطره آمیز کاری می گذرانند که در این زمان با انواع مخاطرات شغلی روبرو هستند. حوادث به طور اعم و حوادث شغلی به طور اخص ضمن تاثیر بر شاخص های اقتصادی، ضایعات انسانی نیز با خود به همراه خواهند داشت. هر چند هنوز سنجش تمامی ابعاد هزینه های انسانی مثل درد و رنج و غصه قربانیان و اطرافیان آنها علی رغم تمام تلاش های به عمل آمده غیرممکن است اما برخی دیگر از ابعاد آن قابل سنجش است .هزینه های ناشی از عدم سلامتی محیط و نیروی کار به راحتی قابل لمس نمی باشد (2) ولی بر میزان آن در درآمد ناخالص ملی قابل احتساب است (3).
اساس اصول اقتصاد ایمنی، هر بیماری یا هر مرگ زودرس به نوعی هزینه محسوب می شود، لذا سنجش بار بیماری به علت مرگ زودرس به وسیله مقیاس پولی بسیار ضروری است. هر چند حفظ سلامت افراد جامعه و ارتقای آن از وظایف دولت ها است ولی حفظ و ارتقای سلامتی نیروی کار هر جامعه تاثیرات مثبت اقتصادی بیشتری برای جامعه خواهد داشت. از همین رو رعایت مسایل ایمنی و بهداشت محیط های کار یکی از وجوه دخالت دولت ها در بازار کار قلمداد می شود. برای آن که دولت ها بتوانند با توجه به منابع محدود خود سرمایه گذاری کنند لازم است از هزینه های تحمیلی در این زمینه آگاهی یابند (4). بر اساس آمار سازمان بین المللی کار در دنیا سالیانه دو میلیون نفر یعنی در هر 15 ثانیه یک نفر در اثر حوادث و بیماری های مرتبط با کار کشته می شوند. این در حالی است که این آمار در دو سال قبل از بررسی میلیون نفر بوده است. در حال حاضر میزان تلفات انسانی ناشی از کار سه برابر افرادی است که هر سال در جنگ ها به قتل می رسند (5) .بنابر اعلام سازمان بین المللی کار، حوادث شغلی عظیم ترین مشقت های انسانی و غرامت های اقتصادی را به وجود می آورد. هزینه متوسط حوادث و بیماری های ناشی از کار چهار درصد تولید ناخالص داخلی کشورهاست (5). از این رو مباحث اقتصادی جایگاه ویژه ای در بررسی حوادث شغلی پیدا نموده است. یکی از کمک هایی که علم اقتصاد ایمنی به مسایل حوادث شغلی می کند این است که خسارات به وقوع پیوسته را معین و خسارات بالقوه ای را که امکان وقوع آنها وجود دارد تخمین بزند (3). در بحث هزینه یابی حوادث دو دیدگاه حسابداری و اقتصادی وجود دارد.در دیدگاه حسابداری صرفا به هزینه های دفتری یا هزینه های آشکار توجه میشود ولی در دیدگاه اقتصادی علاوه بر هزینه های آشکار به هزینه های پنهان یا هزینه فرصت منابع توجه خاصی می شود (6) باید توجه داشت در سطح فردی بیشتر هزینه ها از نوع غیر اقتصادی هستند که بخش هایی از آن همچون درد و غم قربانی و اطرافیانش اساسا مادی نیستند با وجود این محاسبه هزینه حوادث در سطح فردی از لحاظ انسانی و اخلاقی اولویت خاصی(8) در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موضوع تحقیق:
مشاوره شغلی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
مشاوره شغلی
2
چند پرسش و پاسخ در باره مشاوره شغلی
5
مهارت مشاوره ای
9
بذر اشتغال
11
منابع
14
مشاوره شغلی
مشاوره شغلی عبارت است از تعیین یک حرفه که با استعدادها و امکانات و خصوصیات روانی و جسمی فرد سازگار و هماهنگ باشد.
به عبارتی در این شاخه راهنمایی و مشاوره دو دسته اطلاعات مورد بررسی قرار میگیرند. یک دسته اطلاعات مربوط به مشاغل و دسته دیگر اطلاعات مربوط به ویژگیها و استعدادهای فرد و در جریان مشاوره تلاش میشود تا هماهنگی و تناسب بین این دو دسته اطلاعات مشخص شود و تعیین گردد تا چه اندازهای شرایط مربوط به یک حرفه با تواناییها و ویژگیهای فرد سازگاری دارد.
تاریخچه مشاوره شغلی
در گذشته انتخاب مشاغل توسط افراد بسیار متفاوتتر از شرایط کنونی بوده است. جوانان خانواده معمولا مشاغل و حرفه خود را به صورت موروثی از پدران خود دریافت میکردند و در نتیجه مشاوره شغلی چندان مفهوم و اهمیتی برای آنان نداشت. اما با شروع پیچیدهتر شدن جوامع ، گسترش یافتن حرفهها و مشاغل متعدد ، تخصصیتر شدن حرفهها و احساس نیاز به همخوانی بین توانایی فرد و نوع حرفه ، نیاز مراکز صنعتی و ... به افراد ماهر ، افزایش بیرویه جمعیت جوان کشورها و افزایش دانش آموزان و ... زمینه و احساس نیاز بوجود فرآیندی با عنوان راهنمایی شغلی را فراهم ساخت.
بطور کلی آغاز کلی فرآیند مشاوره با کارهای فرانک پارسونز در سالهای 1907 تا 1908 که او را پدر راهنمایی شغلی و حرفهای می دانند در شهر بستون آمریکا بود. البته قبل از پارسونز نیز فعالیتهای پراکندهای در زمینه راهنمایی شغلی و سایر مشاورهها بطور غیر رسمی و بخصوص در مدارس انجام میگرفت. پارسونز یک مرکز راهنمایی حرفهای تأسیس کرد. به دنبال آن اولین مجله حرفهای یعنی بولتن حرفهای در سال 1915 میلادی انتشار یافت. در سال 1917 میلادی شرکت فعالانه آمریکا در جنگ جهانی اول ایجاب نمود که آن کشور افراد متخصص را در زمینههای گوناگون تربیت و به میدانهای جنگ روانه کند. در آن زمان بالا بودن هوش به عنوان اولین ویژگی برای انتخاب افراد مورد نظر بکار گرفته شد.در ایران شروع به کار مشاوره به صورت مقدماتی به سالهای 1337 تا 1350 بر میگردد که رفته رفته به صورت متکاملتری در آمده است. تربیت مشاوران و اعزام آنان به مدارس راهنمایی تحصیلی ، تهیه بروشورهای شغلی و استفاده از فعالیتهای مختلف جهت آشنا سازی دانش آموزان به ویژگیهای خود و مشاغل ، از جمله کارهای انجام گرفته در این زمینه بوده است. علاوه بر اینکه بر اساس اهداف مشاوره شغلی بازپروریهای شغلی و دورههای ضمن خدمت برای مشاغل مختلف بوجود آمد، که طی آنها تلاش میشد کارآیی و توانایی افراد مشغول در حرفههای مختلف را بالا ببرند.
اهمیت مشاوره شغلی
شغل و حرفه فرد از آنجایی که بخش عمدهای از زندگی او را به خود اختصاص میدهد و به عبارتی انسان ساعات زیادی از وقت خود را در محل کار خویش و درگیر حرفه خویش میگذراند، اهمیت بسزایی دارد. چنین شرایطی اگر چنانچه با شرایط و تواناییها و علایق فرد همخوانی نداشته باشد، به عدم رضایت شغلی خواهد انجامید. تحقیقات نشان میدهد عدم رضایت شغلی یکی از مهمترین مشکلات استرسزا در زندگی فرد است که میتواند جنبههای دیگر زندگی او را تحت تأثیر قرار دهد.
به عنوان مثال فرض کنید فردی را که به شغل خود علاقمند نیست یا تواناییهای لازم برای انجام آن را بطور مفید ندارد، خستگی او مسلما بیشتر از فردی خواهد بود که با رضایت و لذت کامل آن شغل را انجام میدهد. فرد اول با دامنهای از استرس و خستگی شدید وارد منزل میشود و میزان تحمل و مقاومت او در برابر جنبههای مختلف زندگی پایینتر از فرد دوم خواهد بود که شغل خود را کامروابخش تلقی میکند.
علاوه بر تأثیرات فردی مشاوره شغلی ، تأثیرات اجتماعی آن را نیز نباید از نظر دور داشت. کارآیی فرد در حرفهای که به او واگذار شده است بسیار تحت تأثیر توانایی و استعداد و علاقه او به آن شغل دارد. عدم هماهنگی فرد با شرایط شغل کارآیی او را در مسیر اهداف شغلی مرکز ، کارخانه یا مؤسسه پایین خواهد آورد. مؤسسات و مراکز مختلف کاری مایل به بکارگیری افرادی هستند که کارآیی بالاتری داشته باشند.
فرآیند مشاوره شغلی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مشاوره شغلی در بازار کار
پیشگفتار :
عصر حاضر ، عصر اطلاعات نامگذاری شده است و این اطلاعات نیز همچون عوامل نیروی انسانی ، مواد اولیه ، انرژی و ماشین آلات به عنوان یکی از عوامل تولید مطرح می گردد. اطلاعات به عنوان یک منبع استراتژیک ، برنامه ریزان را در بررسی گزینه ها را انتخاب گزینه های برتر یاری و مساعدت می نماید .
با توجه به گسترش فنآوری اطلاعات و ارتباطات در کشور و نیز ارائه طرحهای جامع از جمله نظام جامع اطلاع رسانی بازار کار ، طراحی و پیادهسازی پروژه هایی همچون نظام جامع راهنمایی و مشاوره شغلی ، جهت تحقق طرح مذکور ضروری به نظر می رسد.
برنامه ریزیهای مدون و جامع به منظوراستفاده از فنآوریهای اطلاعات و ارتباطات (ICT) در جهت ارائه و نشر اطلاعات و اخبار بازار کار به کارفرمایان و کارآفرینان و سرمایه گذارن داخلی و خارجی ، در راستای ترغیب و تشویق آنان به سرمایه گذاری در بازار کار ایران ، از وظایف پیش بینی شده در چارت سازمانی ادارة بررسی، هدایت و مشاوره شغلی کارفرمایان ( اداره کل هدایت نیروی کار ) میباشد ، لذا بر همین اساس و باتوجه به اهداف عملیاتی طرح اطلاع رسانی بازار کار و مکانیزاسیون نمودن مراکز خدمات اشتغال و کاریابیهای غیردولتی سراسر کشور ، مبنی بر ارائه سرویس و خدمات سریعتر و بهتر به کارفرمایان متقاضی نیروی کار و جویندگان کار ،نسبت به ارائه طرحی یکپارچه ، جامع و مکانیزه برای راهنمایی و مشاوره شغلی در کشور مبادرت ورزیده ایم .
امید است با پیاده سازی طرح مذکور بتوانیم در راستای هدایت شغلی نیروی کار و دستیابی به اثرات ثمر بخش آن در بازار کار کشورنایل گردیم.
مقدمه :
در عصر کنونی که تمدنی نوین در حال شکل گیری و تکوین است، موجی عظیم، بخش وسیعی از جهان حاضر را فرا گرفته است و دنیای بدیعی از کار، اشتغال، تفریح و .... خلق نموده است.
الوین تافلر در کتاب موج سوم به دو موج عظیم تحولات اشاره می نماید که هر کدام به میزان وسیعی بر فرهنگها و تمدنهای پیشین تاثیرگذار بوده اند. موج اول (انقلاب کشاورزی) هزاران سال طول کشید تا ماموریت خود را به پایان برساند و موج دوم یعنی پیدایش تمدن صنعتی 300 سال بطول انجامید.
امروز موج سوم به سرعت بستر تاریخ را طی نموده و در طول چند دهه موجودیت خود را به کمال رسانده است که تحت عنوان تمدن اطلاعات و ارتباطات و عصر اطلاعات نامگذاری شده است، عصری که طبقات جامعه را بر اساس دسترسی به اطلاعات و استفاده بهینه از آن تقسیم بندی می نماید. تحولات اخیر و تاثیرات شگرفی که این تحولات بر تمام عرصه های زندگی، منجمله کار و اشتغال می گذارد، طراحی و شکل دهی نظام های جامع را برای دسترسی به اطلاعات مطلوب ضروری می سازد.(موج سوم - الوین تافلر – 1377)