لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
شهر ری یکی از قدیمیترین شهرهای جهان و ایران و از شهرهای استان تهران است. تاریخ بنا ری به زمان اقوام آریایی میرسد و ری از تمام شهرهای ماد بزرگتر بود. ری در لغت به معنای شهر سلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. ری در دورهای پایتخت ایران بودهاست. این شهر در طول تاریخ به نام مختلفی خوانده میشده، راگا، رغه، ارشکیه، رام اردشیر، ام البلاد، ری شهر، و محمدیه از نامهایی بودند که ری در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده. بنابرآنچه که در اوستا آمده ری سیزدهمین شهری است که درجهان ساخته شدهاست.
تاریخ ری
/
تپه میل (آتشکده بهرام) در جنوب شهرری
پیدایش ری
در بنای شهر ری اختلافاتی وجود دارد .
در کتاب نزههالقلوب آمدهاست ری را «شیث بنیآدم» بنا نهادهاست. در مختصر البلدان ابن فقیه بنای ری را به احفاد «بیلان ابن اصبهان بن فلوج بن سام بن نوح» نسبت دادهاست.
رابرت کرپرتر، سیاح انگلیسی به پیروی از مولف کتاب آثارالبلاد نقل میکند «ایرانیان بنای این شهر را به هوشنگ پسربزرگ کیومرث نسبت میدهند.»
همچنین مولف کتاب هفت اقلیم مینویسد: "در بنای شهر ری اختلاف بسیار کردهاند بعضی برآنند که ری را رازبن اصفهان بن فلوح بنا کرده و برخی گویند رازبن خراسان ساخته و بعضی نقل میکنند هوشنگ. و کسانی هم روایت میکنند کیخسرو بن سیاوش.
همچنین میگویند ری شهری است که فیروزبن یزدجرد بنا کرد و آن را رامفیروز نام نهاد. در فرهنگنامه دهخدا آمده است: بانی ری، راز بن فاروس بن لواسان و به قولی شیس بنی آدم است.
عدهای نیز بنای ری را به (روی) از فرزندان نوح و یا ریبن بیلان بن اصفهان بن فلوخ نسبت دادهاند.
ری پیش از اسلام
ری در دوران پیش از اسلام مرکز بزرگ دینی زرتشتیان بوده و به وسیله مدیران موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان در آن وجود داشت و به طور کلی ری در دوران مادها و هخامنشیان وحتی قبل از آن نیز شهری مقدس به شمار میآمد. قرار گرفتن ری در مسیر جاده ابریشم که از آنجا به همدان میرفت علاوه بر جنبه مذهبی به ری اهمیت بازرگانی نیز میدادهاست، لذا مردم ری عموماً بازرگان و تاجر پیشه بودهاند.
ورود آریاییها در حدود هزاره دوم پیش از میلاد به ری و استقرار شعبهای از آنها در مسیر حرکت خود به شمال و غرب، آثاری از خود بر جای گذاشته که شواهد آن به صورت کورههای سفال پزی در کهریزک و نیز در سال ۱۳۷۳ در تپه معمورین در فرودگاه بین المللی امام خمینی به دست آمدهاست، پس از ورود به آریاییها که مهمترین آنها مادها و پارسها میباشند و در آمیختن آنها (مادها) با بومیانی که پیش از آنها در این سرزمین مستقر بودند این منطقه نیز در تقسیم بندی مادها به رماد رازی یا راگا، راگس که در جنوب تهران قرار داشت قرار گرفت (۷۲۰ - ۵۵۰ پ.م) با پیروزی کوروش بر جد خود آژدهاک در سال (۵۵۰پ.م) پایههای اولین امپراتوری بزرگ جهانی پیریزی شده که مدت دو قرن تا سال (۳۳۰ پ.م) دوام یافت این امپراتوری علاوه برسرزمینهای واقع در محدوده حکومت ماد از شرق تا سند، غرب تا آسیای صغیر را نیز در بر میگرفت، در تقسیم بندی داخلی تغییرات چندانی نسبت به دوره ماد داده نشد و ایالات مادی همچنان با همان نام بر جای ماندند در این دوره این منطقه در محدوده (رک) قرار داشتهاست. در بند ۱۲ از ستون ۱ متن پارسی باستان کتیبه بیستون آمدهاست.
/
داریوش شاه گوید: پس از آن، فرورتیش با سواران کم گریخت، سرزمینی (ری) نام در ماد سو روانه شد...
در بند ۱۱ ستون ۳ متن پارسی باستان بار دیگر از ری نام برده میشود.
داریوش شاه میگوید: پس از آن من سپاه پارسی را از ری نزد ویشتاسپ فرستادم...
اسکندر مقدونی در تعقیب داریوش سوم از راه همدان به ری وارد میشود و ویرانیها به بار میآورد. پس از مرگ وی به دست سردارانش تقسیم شد و در این میان سلوکوس سردار نامی او با غلبه بر آنتیگون قسمت اعظم آسیای غربی را تصرف نموده و سلسله سلوکی را در سال (۳۱۲ پ.م) تشکیل داد.
در عهد سلوکیان، در ری زلزلهای شدید روی داد، شهر بر اثر این زلزله ویران شد و سلوکوس اول (بین سالهای ۳۱۲-۲۸۰ قبل از میلاد) شهر را دوباره ساخت و نام زادگاه خود اورپس را بر آن نهاد، به همین خاطر در دوران سلوکیان از شهر ری به نام اورپس در تاریخ یاد میشود.
کاروانسرای شاهعباسی شهرری، اکنون به عنوان انبار استفاده میشود.
در عصر اشکانیان به علت اینکه آثار بجا مانده از اشکانیان توسط سلسله بعدی یعنی ساسانیان از بین رفتهاست اطلاعات زیادی در دست نیست و لی آنچه مسلم است ری همچنان اهمیت خود را حفظ کرده و برج و باروی عظیمی در نزدیکیو ابتدای چشمه سوربن یا چشمه علی فعلی که اختصاص به شاهان و امرا داشت ساخته شدهاست. در این دوران ری به صورت یک مرکز دینی تجاری و قطب کشاورزی و دامداری به حیات خود ادامه دادهاست.
شهر ری در دوران ساسانیان از مراکز بزرگ دینی زرتشتیان بود و در آن به وسیله موبدان موبد نوعی حکومت دینی نظیر واتیکان وجود داشت. باید گفت ری در دوره ساسانیان شهر مقدس نامیده میشد و آتشکده ری از بزرگترین آتشکدههای آن عصر بود که بقایای آن نیز هم اکنون وجود دارد.
ری پس از اسلام
در دوره پس از اسلام که سپاه ایران در جنگ نهاوند از مسلمانان شکست خورد و حکومت مرکزی از بین رفت، کشور ایران و ممالک تابعه آن نیز به تدریج تکه تکه گردیدند و تکلیف هر شهر از جمله ری به دست مرزبانان آن افتاد. پس از فتح ری نو یا ری زیرین به دستور نعیم بن مقرن و به دست همین زینبدی بنا شد و ری قدیم یا ری برین تخریب شد. ری نو در جنوب شرقی ری قدیم بنا گردید.
ری در آغاز قرن چهارم دوران پرشکوهی از رشد و توسعه خود را آغاز کرد و این عهد مرداویج دیلمی اولین شاه خاندان زیاری بود. مرداویج در سال ۳۱۵ هجری در صحنه سیاست ظاهر شد و در سال ۳۱۹ هجری استقلال یافت و پایتخت خود را ری قرار داد.
ری در حکومت رکن الدوله پایتخت او محسوب میشد و در این زمان بازهم بر اهمیت ری افزوده شد. در این دوره ری مرکز سیاسی فرهنگی ایران و جهان اسلام تبدیل شد و این امر رونق دانش و ادب را در این شهر درپی داشت.
ری در دوره اسلامی، پناهگاه فرمانداران بنیامیه بود. این شهر از کشمکشهای مذهبی آسیب بسیار دید و در سال ۶۱۷ هـ. ق مردم آن، در تاخت و تاز مغولان قتل عام شدند. هنوز آثار حمله مغولان از بین نرفته بود که ری بار دیگر در سال ۷۸۶ هـ.ق به دست سپاهیان تیمور به ویرانهای بدل شد و از آن پس، دیگر روی آبادی به خود ندید. ویرانههای ری قدیم هنوز نزدیک شهر کنونی ری باقی است.
وجه تسمیه
ری در لغت به معنای شهرسلطنتی است. ساکن و اهل ری را رازی مینامند. همچنین شیخ ربوه دمشقی (متوفی 727 هـ) نوشته است: از ری به معنی نیکویی یاد شده است. همچنین (راج) یا (راک) از نامهای ری به معنای مشعشع است. ری در تاریخ پرسابقه خود، اسم ها و لقبهای متعددی را داشته است که در هر دوره به مناسبتی با یکی از این نامها خوانده میشده.
نامهای قدیم ری
آرساسیا، آرساکیا، ارشکیه، اروپس، اروپوس، اَلرّی، اورپا، اورپُس، ائوروپوس، بت رازیکایه، حضرت عبدالعظیم، دورا، رِ، راجیس، راجیش، راجیک، راز، رازی، رازوک، راژس، راک، راکس، راکیا، راگ، راگا، راگای، راگز، راگس، راگو، راگیا، راگیانا، رام اردشیر، رام پیروز (رام فیروز)، رائی، راورُپُس، رای، رغه، رک، رگ، رگا، رگس، رگه، ری ارشیر، ریشهر، شیخالبلاد، ماد پایین، ماد راجیانا، ماد رازی، ماد راگیان، ماد رگیانا، ماد سفیلا، محمدیه، مدی، ئوروپوس.
در مقدمه فرهنگنامه تطبیقی، کثرت صور و بخشی از اسامی و القاب ذکر شده ری به علت تفاوت در تلفظها، گویشها و ضبط و حتی احتمالا بر اثر اشتباه ناسخان به صورتهای مختلف بیان شده است.
نکته دیگر آنکه اسامی ری کاملا نقل نشده و نیاز به تحقیق بیشتری دارد. به عنوان نمونه عروسالبلاد.و امالبلاد. دو تا از القاب مشهور ری هستند که در فهرست بالا از قلم افتاده است. همچنین در یک اثر متعلق به 520 هجری قمری آمده است. منوچهر پیشدادی شهر ری را که خراب بود از نو بنا نهاد و آن را (ماه جان) نامید. ژان شاردن سیاح و جهانگرد دوره صفوی نیز در شمار القاب و عناوین ری (باب الابواب الارض)، (سوق العالم) و (بلدة البلاد) را ذکر میکند. همچنین در مورد نام ری، در الواح بیستون در آن لوحی است که به زبان مادی میباشد راگا ثبت کرده و در لوح دیگر که به زبان تورانی است (راگ کا ان).همچنین در یک متن جغرافیایی قرن چهارم هجری از ری به نام (مهدیه) یاد شده و در علت این نامگذاری نوشته است: زیرا مهدی در روزگار منصور در ری اقامت داشت و رشید در آنجا زاده شد.
تاریخ استعمال نامهای ری
نام ری در منابع باستانی به کرات و به اشکال گوناگون برده شدهاست. در پیوستهای غیررسمی منسوب به تورات کتاب مقدس یهودیان به نامهای «توبیت» و «ژودیت» به ترتیب این شهر به نام «راگس» و «راگو» ذکر شدهاست.
در کتاب مقدس زرتشتیان نام ری از چند جهت برده شدهاست. یکی از آن جهت که این شهر زادگاه زرتشت بوده که آن را به نام «رغه» و "راگاً یاد شدهاست. در کتیبه بیستون که سنگ نبشتهای از داریوش است نیز رگا نامیده شدهاست.
سلوکیان به ری «اروپاً و اشکانیان»ارشکیه«لقب داده بودند. اشکانیان این شهر را پایتخت خود قرار داه بودند. ولی وقتی ساسانیان به پادشاهی میرسند دوباره این شهر را به نام باستانی آن، »ری" نامیدند.
در بسیاری از منابع اسلامی «محمدیه» عنوان دیگری برای ری ذکر میشود. این تعداد نام برای شهرری از آن جهت بود که هر کدام از شاهان که کمر به آبادانی این شهر میبستند نام دلخواه خود را بر آن مینهادند.
جغرافیا
/
نمایی از شهر ری و باروی ری، عکس از بالای دژ رشکان
شهر ری محدودهای است با مساحت ۲۲۹۳ کیلومتر مربع، از شمال به شهرستان تهران، از جنوب به شهرستان قم از شرق به شهرستان ورامین و شهرستان پاکدشت، از غرب به شهرستانهای اسلامشهر، رباط کریم و زرندیه محدود میشود.[۲۸] مساحت بخشای سهگانه شهرستان ری: بخش مرکزی 174؛ بخش کهریزک 543، و فشاپویه 1645 کیلومتر مربع میباشد.[۲۹] شهر ری مرکز شهرستان ری بین مختصات جغرافیایی '۳۶°۳۵ شمالی، '۲۶°۵۱ شرقی واقع شده است. ارتفاع این شهر از سطح دریا 1062 متر است. شهر ری در جنوبشرقی شهر تهران و متصل به اسن شهر است. فاصله ری تا مرکز شهر تهران بالغ بر 14 کیلومتر است.
آب و هوا
هوای شهر ری معتدل و خشک میباشد. حداکثر درجه حرارت در تابستان ۴۲ درجه سانتیگراد بالای صفر و حداقل در زمستان به ۴ درجه سانتیگراد زیر صفر میرسد. میزان باران سالیانه شهر ری به طور متوسط ۲۰۰ میلیمتر است.
ناهمواریها
شهرستان ری در دشت واقع گردیده و کوههای آن ارتفاع زیادی ندارند. این کوهها عبارتند از:
کوه بیبیشهربانو: این کوه در شرق شهر ری و متصل به آن میباشد.[۳۲] کوه بیبی شهربانو در شرق شهر ری و ارتفاعش از سطح دریا 1535 متر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جمعیت
جمعیت سال 1375در سال 1375 در شهرستان اردکان نسبت شهرنشینی 79% بوده که به دو شهر اردکان و شهر تازه تاسیس احمدآباد اختصاص یافته است(شهر احمدآباد در حدود 4500 نفر جمعیت دارد). شهر اردکان در سال 75 دارای 9472 خانوار معمولی ساکن با 43708 نفر جمعیت بوده و نسبت جنسی شهر معادل 107 مرد در مقابل هر 100 زن بوده است. این میانگین در سطح کشور 4/104 است. شهر اردکان از نظر جمعیت ووسعت پس از مرکز استان (شهر یزد) اولین شهر استان است. جمعیت بافت قدیمی شهر اردکان حدود 8/1 جمعیت کل شهر است.
روند شهرنشینی در شهرستان طی سالهای 75-45همانطور که ملاحظه می شود طی سالهای 70-45 از سهم جمعیت روستانشین شهرستان کاسته و به سهم جمعیت شهرنشین شهرستان افزوده شده است.
مهاجرترشد جمعیت شهر اردکان بطور عمده متاثر از رشد طبیعی بوده و از باروری و مرگ ومیر تاثیر پذیرفته و در مجموع مهاجرت در افزایش جمعیت شهر نقش چندانی نداشته است. جهت حرکت جریان های مهاجرتی عمدتا متوجه شهر یزد(مرکز استان) است.
گروه های مهاجر وارد شده به شهر اردکانگروهی با منشا روستایی که عمدتا مربوط به خارج شدگان از آبادی های شهرستان هستند.گروهی با منشا شهری (63% کل مهاجران) که عمدتا مربوط به شهرهای سایر استان ها هستند.از مهاجرین وارد شده به شهر اردکان در فاصله سالهای (70-55) نسبت مردان بیش از زنان است. بیش از 70% مهاجران در گروه سنی زیر 30 سال قرار دارند.جریان های مهاجرت داخل شهری عموما از مناطق مرکز شهر به سوئی حواشی شهر و نواحی جدید و نوساز صورت می گیرد.
سواداز 38136 نفر جمعیت 6 ساله و بیشتر شهر , 81% جمعیت(26/86% مردان و 44/75% زنان ) با سواد بوده اند.
اشتغال به تحصیل در مراکز آموزش عالیدانشگاه ها در اردکان (جمعیت جوان) :دانشگاه آزاد : (1300 دانشجو) مرکز آموزش فنی و حرفه ای شهید بهشتی : (900 دانشجو)مرکز جهاددانشگاهی : ( 400 دانشجو)دانشگاه پیام نور : ( 2700 دانشجو)بیش از نصف دانشجویان دختر هستند.بطور کلی از اصولی که می توان در معماری و شهرسازی شهر اردکان همچون شهرهای دیگر مناطق کویری ایران با چنین شرایط اقلیمی (گرم و خشک ) به خوبی مشاهده کرداصل حریم و درونگرایی است.در واقع تجلی این اصول در معماری و شهرسازی قابل روئیت است و ریشه آنها در فرهنگ مردم جای دارد.مردم شهر به دلیل فرهنگ درونگرای خود کمتر در عرصه فضاهای عمومی شهر حاضر می شوند و به همین دلیل فضاهای عمومی شهر ( پارکها , فضاهای تفریحی و تفرجی و...) معمولا از حضور ساکنین اصلی شهر خالی اند, آنچه به چنین فضاهایی در شهر اردکان حیات و سرزندگی بخشیده حضور قشر جوان دانشجو است که البته این قشر نیز از فضاهای مناسب تفریح و تفرج محرومند. غالب دانشجویان شهر از دیگر شهرهای کشور هستند و برخلاف فرهنگ درونگرای حاکم در شهر تمایل به حضور در فضاهای عمومی و فضاهای شهری دارند که در طراحی ها باید به نیازهای آنها توجه داشت.
ویژگی های فرهنگی مردم اردکانمردم شهر اردکان سخت کوش, با ایمان , بردبار و پاک اندیش , ساده و بی پیرایه , متعصب در امور دینی و مقید به برپایی عزاداری در چند ماه از سال هستند. تعصب ووابستگی خاص به مذهب , پشتکار و سختکوشی , مهمانوازی , صرفه جویی , سوداگری , همکاری و تعاون , روحیه کار , روحیه قناعت پیشگی و اقتصادی بودن , اهل ریسک نبودن و بی اعتمادی به اقلیم و شرایط آب و هوایی و... ویژگیهایی هستند که تا حدودی متاثر از شرایط اقلیمی خاص منطقه ( اقلیم کویری و گرم و خشک) هستند.مردم اردکان آریایی نژاد و ایرانی الاصل هستند و به زبان فارسی و لهجه شیرین یزدی سخن می گویند.بیشتر مردم شهرمسلمان و شیعه جعفری هستند و شماری زرتشتی نیز در ناحیه زندگی می کنند.از جمعیت شهر اردکان 6/99% مسلمان و4/0% زرتشتی , مسیحی و ... هستند.
مذهب و رسومات مذهبیشهر اردکان دارای بافتی سنتی و مذهبی است و انجام فرایض و اصول مذهبی از ارکان و اولویتهای اصلی برنامه روزانه مردم اردکان است. وجود مساجد , تکیه ها , حسینیه ها , مدارس علمیه و امامزاده ها گویای این مطلب است. مسجد جامع شهر نیز به عنوان قطب مذهبی شهر عمل می کند.شاید بتوان یکی از دلایل بالا بودن سرانه مذهبی را در بافت تاریخی, موقوفات مردمی جهت ساخت حسینیه و مسجد دانست.مراسم سینه زنی و نوحه سرایی در دهه محرم , مراسم نذر و عزاداری , سفره ابوالفضل و سفره مرتضی علی , اسفند دود کردن , نخود مشکل گشا , دعا نویسی , تعزیه خوانی و شبیه گردانی , نخل گردانی , ساخت علم و کتل و آذین بندی و ... از رسومات مذهبی شهر به شمار می آیند.نخل گردانی در ماه محرم و برپایی مراسم عزاداری در تکیه و حسینیه های بافت از جمله مرسومات آئینی است که شهر اردکان بدان معروف شده است.نخل گردانی از مراسمی است که در ماه محرم در اردکان با شکوه و عظمت خاصی صورت می گیرد. گرداندن نخل معمولا در اوایل شب یا پس از ختم تعزیه عصر انجام می گیرد. هنگام بلند کردن نخل , طبال ها طبل می نوازند و جمعیت با فریاد( یا حسین) چوب های حمال آن را بر دوش می گیرند و نخل را بر دوش می گیرند و نخل را با شور و هلهله از جا بلند میکنند و سه مرتبه دور میدان می گردانند . درانتهای مراسم نخل را سر جای خود می گذارند و تا محرم سال آینده در محل خود باقی می ماند.نیمه شعبان : در شب میلاد ولی عصر (عج) شهر چراغانی می شودو مردم سرور و شادی سر می دهند . در قدیم در این شب مردم به نمایش و خیمه شب بازی می پرداختند.
جاذبههای فرهنگیاز آنجا که این شهرستان به عنوان بخشی از استان امروزی یزد در طول تاریخ تا حدودی دوران بدون جنگ و جدال را پشت سر گذاشته لذا یکی از محیطهای امن جهت زندگی اقلیتهای دینی نیز محسوب میشده ، بطوریکه امروزه عدهای از زرتشتیان در کنار مسلمانان به زندگی روزمره خود در کمال همدلی و همکاری ادامه می دهند. در شهرستان اردکان پیرانگاهها و زیارتگاههای متعددزرتشتیان نظیر پیر سبز چک چک ، پیرهریشت ، پارس بانو و... وجود دارد که مورد تقدیس زرتشتیان ایران و جهان میباشد.
پیرانگاههای زرتشتیانپیر سبز چک چک:در میان کوههای اردکان و انجیره در راه طبس قرار دارد و علت اصلی این نام ریزش قطرهای آب از بریدگی کوههای سخت سنگی است. زرتشتیان استان ، ایران و جهان بخصوص از روزهای سوم تا دهم تیرماه و گاهی از اواخر خردادماه تا دهم تیرماه نسبت به انجام نذورات و زیارات و ذبح گوسفند در این مکان جمع و به انجام فرایض دینی خود میپردازند.آنها در این مکان بناهای متعدد استراحت در دامنه کوه ساختهاند.پیرهریشت:در پنج کیلومتری شمال اردکان قرار گرفته و دارای چند ساختمان جهت اقامت است.
ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی بافت قدیم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 108 صفحه
قسمتی از متن .doc :
منظور از مطالعات حاضر بررسی و شناخت تحقیقات آب و هوایی و تعیین اقلیم حوضه مذکور می باشد که برای رسیدن به این مقصود لازم است آمار و اطلاعات ایستگاه های هواشناسی مجاور آن مورد بررسی و تجزیه قرار گیرد. برای تعیین پارامترهای هواشناسی از ایستگاه کلیماتولوژی فریدونشهر که در فاصله 30 کیلومتری شمالشرقی ونزدیکترین و کاملترین ایستگاه به حوضة مربوطه می باشد استفاده شده است و این ایستگاه در ارتفاع 2490 متری نسبت به سطح آزاد دریا و بین طول 0 عرض و 0 در 170 کیلومتری غرب اصفهان قرار دارد لذا پس از تحقیق و بررسی و تکمیل آمار 25 سالة فریدونهشر(1355 – 1354 الی 1379 – 1378) پارامتر های هواشناسی، محاسبه و نتیجة آن در جدول شمارة(1) درج شده است.
نگاهی به موقعیت طبیعی منطقه و عوامل اصلی که سازند های بنیادی بشمار می آیند مشخص می سازد که آب وهوای منطقة مطالعاتی متأثر از دو ویژگی اصلی است.
الف- کوهستانی بودن منطقه که تقریباً بر تمامی پدیده های هواشناسی اثر می گذارد و فاکتور اصلی تنوع اقلیمی آن به شمار می آید.
ب- بخش های غربی منطقه در معرض جریانهای مرطوبی است که از بخش شمال غربی، غرب، و جنوب غربی، منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد و در صعود هوا بر دامنة کوه ها بخش اعظم بار رطوبتی آن، بصورت نزولات جوی برف و باران تخلیه می گردد.
ج- بخش شرقی در معرض ریزشهای هوایی است که در بخش غربی، تحت تأثیر فرسایش رطوبتی پشگفته قرار گرفته است و بدین دلیل میزان بارش از غرب به شرق کاهش می یابد. بطورکلی اساس گردشهای جوی اختلاف در جه حرارت بین قطبین و استواست. محرک های اصلی جریانهای هوا در ایران مراکز کم فشار و پرفشاری هستند که نیمکره شمالی و برروی فلات ایران تشکیل می شوند مرکز پرفشار بعنوان مرکز هدایت و صدور جریانات جوی مراکز کم فشار بعنوان مرکز مکش و جذب آنها عمل می کنند. معمولاً در عرض های جغرافیایی متوسط، حرکت توده ها و جریانات هوا از باختر به خاور می باشد وکشور ایران به دلیل قرار گرفتن در عرض جغرافیایی متوسط دارای جریانات کلی باختری می باشد که سیستم فشار زیاد دینامیکی جنب حاره بر روی آن کاملاً گسترش می یابد.
4-2- ریزشهای جوی ماهیانه:
یکی از پارامترهای اساسی در مطالعات آبخیزداری بررسی و شناخت ریزشهای جوی ماهیانه بوده که با استفاده از آن در مدیریت آبخیزداری می توان پوشش گیاهی، آب و خاک را با برنامه ریزی و اجرای طرح های مناسب رشد و توسعه داد.
برای محاسبات ریزشهای جوی میانگین ماهیانه و سالیانه از ایستگاه کلیماتولوژی فرویدونشهر استفاده شد است. لذا بررسی توزیع بارندگی ماهیانه که نشان دهنده رژیم بارندگی هر منطقه می باشد بیانگر مدیترانه ای بودن رژیم بارندگی منطقه است این رژیم در بهار و پائیز بر بخش وسیعی از ایران حاکم است بطور کلی در این رژیم، بارندگی ماهیانه کاهش یافته و بالاخره در فروردین ماه و اردیبهشت ماه بارنگی منظم در منطقه خاتمه می یابد. از این رو حجم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
شهر اهواز
اَهواز یکی از شهرهای بزرگ ایران و مرکز استان خوزستان است. این شهر که بخش مرکزی کلانشهر اهواز میباشد، از نظر جغرافیایی در ۳۱ درجه و ۲۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۴۰ دقیقه طول شرقی قرار گرفتهاست و در جلگه خوزستان به ارتفاع ۱۸ متر از سطح دریا واقع میباشد.
شهر اهواز با ۲۲۰ کیلومتر مربع مساحت، دومین شهر وسیع ایران پس از تهران میباشد.[۲] جمعیت آن نیز در سرشماری سال ۱۳۸۵ ۹۶۹٬۸۴۳ نفر بوده که اهواز را در جایگاه هفتمین شهر پرجمعیت ایران قرار میدهد.[۳]
کارون پرآبترین رود ایران، اهواز را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کردهاست که این امر جلوه زیبایی به این شهر دادهاست. وجود کارخانجات بزرگ صنعتی، شرکت مناطق نفتخیز جنوب و شرکت ملی حفاری ایران در اهواز، این شهر را به یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران تبدیل کردهاست و همین امر سبب شده که مهاجران بسیاری را در خود بپذیرد.
شهرهای اطراف اهواز عبارتاند از: شهرهای تاریخی دزفول و شوشتر و شوش در سمت شمال، رامهرمز در شرق، ماهشهر، شادگان و خرمشهر در جنوب و دشت آزادگان در سمت غرب.
اهواز کنونی محور ترانزیتی بسیار مهمی است که از راههای زمینی و ریلی و هوایی دیگر شهرهای ایران را به بنادر مهمی مانند ماهشهر و آبادان و بندر امام خمینی و خرمشهر به عنوان مرزهای آبی و شلمچه و چزابه بهعنوان مرزهای زمینی با کشور عراق متصل میکند که بر این اساس جادههای منتهی به اهواز همیشه دارای بار سنگین ترافیکی است.
تاریخچه
پیش از اسلام
در زمان ایلامیها در حدود شهر کنونی اهواز شهری به نام تاریانا قرار داشتهاست. عدهای از مورخین متأخر نیز بدون استناد تاریخی عنوان نمودهاند نام اهواز در دوران باستان اوکسین بودهاست، در صورتی که چنین چیزی واقعیت نداشته و نام این شهر در دورهٔ ایلامیان تاریانا (Tareiana) بوده. اوکسین احتمالاً تلفظ یونانی اوز یا هوز است مراد از آن همان خوزستان است. در زمان هخامنشیان هووج یا خوجستان یا همان هوجستان خوانده میشود و داریوش کبیر در کتیبه بیستون خوزستان را به همین نام هووج نام بردهاست. خوز به معنی نیشکر و خوزستان به زبان ایلامی شکرستان است.
در زمان اردوان چهارم از سلسله اشکانی اهواز مدتی پایتخت بودهاست. در جنگ اردشیر بابکان و اردوان پنجم که در رامهرمز صورت گرفت و اردشیر بر اردوان غلبه کرد اهواز صدمات بسیاری دید. اردشیر بابکان مؤسس دودمان ساسانیان در محل قدیمی شهر اهواز دو شهر بنا نهاد که در یکی از آنها بازاریان سکونت داشتند و در دیگری بزرگان و اشراف. نخستین هوجستان واجار (خوزستان بازار) و دومی را هرمزداردشیر نام داشت.
شهر اهواز در آن زمان هرمزشهر (هرمزداردشیر) نام داشت.[۴] (بازماندههای هرمزشهر که در زیر سطح اهواز کنونی قرار دارد به خاطر پروژه مترو با خطر تخریب روبروست.[۵]) البته در روزگار ساسانیان رامشهر نیز نامیده میشدهاست.
در زمان ساسانیان به ویژه در زمان اردشیر بابکان و پسرش شاپور اول بر روی کارون در حدود اهواز سدهای زیادی ساخته شد از جمله سد اهواز یا بند اهواز یا شادروان اهواز که به سد خداآفرید هم معروف بود و توسط اردشیر بابکان ساخته شد. کانالهای آبیاری و نهرهای مختلف که از سد مذکور منشعب شده بود باعث آبیاری کشتزارها و نخلستانها و در نهایت سرسبزی و خرمی اهواز شده بود. مثل نهر شاهجرد که در بالای سد اهواز از کارون جدا میشد و از داخل بخش قدیمی شهر عبور میکرد و آن را به دو بخش تقسیم میکرد: بخشی که بین نهر شاهجرد و رود مسرقان (گرگر) بود که اصل شهر اهواز و در واقع هستهٔ اولیه و بافت قدیمی شهر و در حدود کوهپایه واقع شده بود.
حدود محلهٔ کارون کنونی اهواز و منبع آب و بازار و مسجد جامع شهر آنجا بود لذا آن را مدینه یا شهر میگفتند و در قسمت شرق نهر شاهجرد بود و قسمت دیگر به نام الجزیره یا جزیره که بین شاهجرد و کارون اصلی واقع شده بود نامیده میشد و در واقع بخش غربی اهواز قدیم بود (حدود بخش مرکزی و کنونی شهر مثل باغ شیخ و نادری و ۳۰ متری و باغ معین و خیابان۲۴ متری) آثار نهر شاهجرد هم اکنون در محله اهواز قدیم کنونی بین خزعلیه (خرمکوشک) و اهواز وجود دارد.
دوران اسلامی
نام کنونی اهواز، به ظاهر بازمانده از دوران اسلامی است ((جمعِ مکسر ”هوز“) به نام «خوزی» (در منابع یونانی ouxioi و در متون هخامنشی huja = عیلام). در وقایع اسلامی اهواز به دست ابوموسی اشعری والی بصره به فرمان عمر بن الخطاب در سال ۱۷ هجری قمری اشغال شد. در اثر این حمله بخش اشرافینشین شهر که به هرمز اردشیر موسوم بود به کلی ویران شد ولی بخش بازاری آن باقی ماند و این بخش همان اوز یا هوز است که در قرن اول هجری به نام اولیه اهواز یا سوقالاهواز (خوزستان بازار) خوانده میشد.
در زمان آل بویه اهواز به تصرف آنان درآمد و تحت حکومت آل بویه قرار گرفت. در سدهٔ ۴ هجری عضدالدوله دیلمی (فنا خسرو) اقدام به مرمت و آبادانی اهواز کرد و شبکههای آبیاری را مرمت کرد و پل معروف هندوان اهواز را از نو ساخت. اهواز در این دوره به حدی آباد و حاصلخیز شد که مقدسی آن را انبار بصره گفتهاست محلهٔ شرقی اهواز در این دوره بنا و با پلی جزیرهای که در میان کارون به نام دجیل قرار داشت به محله ناصری بعدی وصل شد.
یاقوت حموی و حمزه اصفهانی و مقدسی گویند: «اهواز قدیم به وسیله نهر شاهجرد به دو محلهٔ بزرگ تقسیم شده بود محلهٔ غربی که بین رودخانه و نهر شاهجرد واقع و جزیره خوانده میشد و محلهٔ شرقی که در پای کوه و بازار و مسجد جامع در آن بنا شده بودند و به اصطلاح شهر یا مدینه خوانده میشد. شهر شاهجرد در بالای سد اهواز از کارون جدا و روی به طرف شکارهٔ کنونی میرفت. لفظ اوباره که اکنون محلی است در اهواز در جنوب خیابان ۳۰ متری به معنی آب باره و محل عبور آب است که یادآور همان نهرهای شاهجرد و غیرهاست.»
ابن منشاد مینویسد: «اهواز شهر بزرگی است، مردمش زرتشتی و مسلمان و انبار کالاها و فرآوردههای خوزستان شکر، بافتههای پشمی، جامههای دیبا، پارچههای کنفی و دیگر محصولات را از همهٔ شهرهای ایران به اهواز میآورند و از این شهر و به وسیلهٔ کشتی از راه خلیج فارس به هندوستان و چین و از راه بصره و عراق و اصفهان به سایر کشورهای جهان حمل میکنند. بازرگانان و سوداگران و بیگانگان در این شهر سود بسیار میبرند. نام اهواز با کالاهای شکر و پارچه، در همهٔ جهان مشهور و به بزرگی موصوف بود و به همین جهت عربها این شهر را «سوقالاهواز» نامیدهاند.»
منظرهٔ پل سفید، قدیمیترین پل دایر روی رود کارون در اهواز، زمستان ۸۴
از قرن ششم هجری قمری به بعد به علت خراب شدن سد شادروان و همچنین جنگلها و اغتشاشات داخلی و بروز بیماریهای وبا و طاعون، اهواز رو به خرابی رفت تا آن که در سال ۱۸۶۹ میلادی (۱۲۴۸ هجری خورشیدی) همزمان با حفر کانال سوئز و توجه اروپائیان رونق تازهای گرفت. ناصرالدین شاه قاجار هم از این فرصت برای گسترش کشتیرانی بر روی رود کارون استفاده کرد و در سال ۱۲۶۶ هجری خورشیدی کشتیرانی را بر رود کارون برای خارجیان آزاد اعلام کرد و توسط والی خوزستان در کنار اهواز قدیم بندرگاهی به نام «بندر ناصری» احداث کرد. در پی احداث این بندر نام اهواز به «ناصریه» تبدیل شد ولی در دورهٔ پهلوی به نام قدیمی «اهواز» خوانده شد.
کشتیرانی در خوزستان از طریق رود کارون صورت میگرفته و به ناچار دو بخش بودهاست. در شاخهٔ کارون شمالی از شوشتر تا اهواز و در شاخهٔ جنوبی از اهواز تا خلیج فارس کشتیرانی میشدهاست. این امر به این دلیل بودهاست که در مسیر کارون در محل کنونی اهواز صخرهای بزرگ قرار داشته که عبور کشتی از آن را ناممکن میکردهاست. همچنین ویرانههای سد اهواز نیز مانع دیگری برای کشتیرانی بودهاست. بنابراین کشتیهایی که از شوشتر میآمدهاند در محل اهواز بارها را به کشتی دیگری در سمت دیگر صخره منتقل میکردهاند. این کار باعث به وجود آمدن انبارها و کاروانسراهای بسیاری در اهواز شد و یکی از دلایل رونق تجارت در اهواز هم همین امر بودهاست. در شوشتر اسنادی به دست آمده که حاکی از تجارت دریایی با دورترین بندرهای دنیا است و این امر جز با وجود بندری در کنار صخرهٔ پیشگفته برای تخلیه و بارگیری مجدد میسر نمیشدهاست.
به نوشتهٔ کسروی اهواز نوین پس از اعطای اجازهٔ ناصرالدین شاه به خارجیان برای کشتیرانی در قسمت جنوبی کارون رونق دوباره یافت زیرا وجود رشتهسنگی در محل کنونی پل هفتم مانع از ادامه مسیر کشتیها به قسمتهای بالا دست کارون میشد و کشتیها ناچار بودند بار خود را در این سوی صخره تخلیه کنند و سپس به کشتیهایی که در آن سوی صخره بودند منتقل کنند. کم کم ساختمانها و تأسیساتی در این قسمت به وجود آمد و رونق آن هر روز بیشتر میشد. قسمت شرقی شهر ابتدا شکل گرفت و محلهٔ عامری و خیابان ۲۴ متری تقریباً اولین قسمتهای اهواز جدید بودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه
ابتدا بحث پرسشی را مطرح میکنیم. این پرسش ممکن است بیفایده و سطحی به نظر برسد. اما روش مطالعه ما به پاسخ آن بستگی دارد. پرسش این است:
تعریف شهر چیست؟
بسیاری از پژوهشگران علوم گوناگون، تعریفهایی متفاوتی از شهر ارائه دادهاند؛ مثلاً جغرافیدانان پدیده تمرکز اقوام و تجمع آنان را بیشتر با ملاحظه شرایط محیطی مجاور و مقتضیات زمینی که شهر در آن پا میگیرد، ارزیابی میکنند. آنها این مطالعه را بیشتر به تقسیمبندی زمینهای تحت ساخت و ساز، و زمینهای آزاد اختصاص میدهند و کمتر به جنبههای شهری آن توجه میکنند.
جامعهشناسان به روابط انسانی میان شهروندان توجه نشان میدهند.
حقوقدانان و سیاستمداران مسأله اصلی را ساختارهای اجتماعی و سیاسی و قوانین و مقرراتی ارزیابی میکنند که زندگی جمعی شهروندان را سامان میدهد.
اقتصاددانان برنامهریزی سرمایهگذاری و استفاده بهینه از استعدادهای اقتصادی جامعه را هدف مطالعه خود قرار میدهند.
همان گونه که ملاحظه میشود، همه جا سخن از دیدگاه مختلف و یک سویه است که البته همگی قابل احترامند ولی جامع نیستند. اما، شهرساز (مهندس یا معمار) تعریفی جامع از شهر بیان میکند.
از دید شهرساز، شهر همواره خود را با افرادی که در آن زندگی میکنند، تطبیق میدهد و ساکنان شهر، آن را تغییر میدهند. این انطباق و رابطه متقابل در حال انجام یافتن و شکل گرفتن دائمی است.
از مجموعه علوم یاد شده، شهرسازی یا به تعریف دیگر، علمی که ساماندهی شهر یا ساماندهی تودههای مستقر در قطعهای از زمین را به عهده دارد، (که از آن در زبانهای مختلف Town Planing وStadtebau و غیره تعبیر میشود.) تولید مییابد. به این طریق شهرسازی چهره سهگانه علم، تکنولوژی و هنر را به خود میگیرد:
علم: زیرا مطالعه پدیدههای طبیعی وانسانی برای کشف قوانین مورد نیاز جهت هدایت ما برای تحقق ما را به عهده دارد.
تکنولوژی: از این جهت که پیشرفتهای بدست آمده در علم، کاربردی جهت پاسخگویی به نیازهای بسیار متنوع زندگی داشته باشد.
هنر: بدین سبب که همواره از احساسات بشری استفاده میکند و به زیبایی و هماهنگی و همسازی توجه دارد، و با تلاش برای خلق جذابیتهای محیطی در زندگی روزمره، به آسایش دست مییابد و روح و نشاط را کشف مینماید.
از مباحث بالا بر میآید که شهرساز به تنهایی قادر نخواهد بود همه کارها را انجام دهد ولی میتواند و باید نقش هماهنگ کننده تخصصهای مختلف را به منظور دستیابی به مناسبترین برنامه ریزی و تقسیمبندی ایفا کند. شهرساز باید تواناییهای مختلف را در خود ایجاد نماید. و دارای حس مشاهده قوی باشد. همواره به خاطر داشته باشید که مسئولیتی سنگین بویژه در برابر نسلهای آینده برعهده دارد.
شهرسازی را در یک جمعبندی میتوان به مثابه مقرراتی دانست که به جمعیتها میپردازد و از این طریق به نسبت به ساماندهی منطقی شهرها، سرزمینها، حومه آنها، ابزار تولید و ارتباط جمعی و ... به منظور دستیابی به شرایط بهتر زندگی فردی و اجتماعی اقدام مینماید.
شهرسازی به عنوان یک علم، پیشینه چندانی ندارد ولی به عنوان هنری که تا کنون موفق به ارائه راه حلهایی بسیار مطلوب برای مشکلات شهری شده است بسیار قدیمی است.
در گذشته اعتقاد بر آن بود که هیپوداموس (Hypodamous) اولین کسی بوده است که قسمتهای مختلف شهر را آگاهانه در ارتباط با هم دیده و او را پدر شهرسازی میدانستند ولی اکثریت این باور را مردود دانستهاند و اعتقاد دارند که هنر شهرسازی برای اولین بار در یونان مطرح نشده است. و احتمال میدهند که هیپوداموس شخصی ناشناس در هاراپا بوده است. با توجه به روابط منظمی که بین قسمتهای مختلف شهرهای هاراپا (Harappa) دیده شده است. در این محدوده به دنبال بانیان هنر شهرسازی میگردند البته نظام شبکههای شطرنجی در کاهون (Kahun) در 2670 قبل از میلاد و سپس در تلالعمارانه (Tel-el amarna) و دیگر نقاط مطرح میگردد که با توجه به دارا نبودن معیارهای خاص در شهرسازی آنها را مورد قبول نمیدانند.
معروف است که نخستین پیامبری که به امر شهرسازی توجه خاص داشته حزقیال نبی بوده است که حدود 600 سال قبل از میلاد منطقهبندی را در شهر معمول نمود و دستور داد بیتالمقدس از لحاظ شهرسازی به مناطقی چند تقسیم و در هر منطقه قسمتی از تأسیسات عمومی و خصوص بنا شود و شاید بتوان گفت نخستین بار بود که بشر در شهر خود قسمتی را به تأسیسات مذهبی و قسمت دیگر را به ساختمانهای دولتی و بخشی را به محل سکونت اختصاص داد.
شکل شهر
کار اصلی طراحی شهری تعیین شکل مطلوب برای شهر است. گرچه طراحی شهری به غیر از مقیاس شهر و مناطق شهری در دو مقیاس طراحی پروژه و طراحی شبکه نیز کاربرد دارد لیکن مباحث نظری مربوط به شکل شهر عمدتاً در مقیاس کل شهر مطرح شده است.
مواد خامی که طراح شهر از آنها به منظور شکل دادن به شهر استفاده میکند عبارتند از: فضا به مفهوم فضاهای عمومی شهر نظیر خیابانها، میدانها، پارکها و مکان، مقیاس، شکل و ارتباط بین آنها. واژگان فضا در ادبیات طراحی شهری نسبتاً غنی است. محور دید، حیاط، فضای تنگ، فضای پر پیچ و خم، دالان، مسیر، رؤیه، سقف، فضای باز طبیعی، پارک، کاسه، تاج، دره واز این قبیل نمونهها از این واژگانند.
فعالیتهای مرئی که میتواند در جذابیت و عملکرد بهتر فعالیتها و فضاها مؤثر باشند.
توالی: فضای شهر متشکل از شبکهای از فضا ها است با دیدهای متوالی. یک دید واحد آنقدر اهمیت ندارد تا مجموعهای مرتبط از دیدها بیرون آمدن از یک فضای تنگ و باریک و وارد شدن به یک فضای گشاد تأثیر عمدهای بر تجربهکننده میگذارد. یکی از کارهای اساسی طراحی شهری اینست که فضاهای شهری را به عنوان فضاهایی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد که شخص در آنها به حرکت میپردازد.
ارتباطات: هر فضا معانی خاصی را به استفاده کنندگان آن منتقل میکند. خواه این کار از طریق نمادهای صریح صورت گیرد و یا بر اساس معلومات مشاهدهگر از معانی اشکال و حرکات مشهود. این معانی بصور گوناگون در فضا پخش شدهاند.
سطوح: رویة دیوارها، سقفها و کفها از مشخصات بارز و کاملاًُ مرئی هر فضای شهری است با عملکردها و معانی نمادی گوناگون.
عناصر طبیعی: (نظیر سنگ، خاک، آب) اینها بستر اصلی زیستگاها را تشکیل میدهند و بصور و معانی مختلف میتوانند در شکلدهی شهر نقش داشته باشند.
گیاهان: گیاهان نیز یکی از اجزای اصلی تشکیلدهنده و شکلدهند محیطاند که بیش از هر عامل دیگری از جذابیت برخوردارند.
جزئیات: در یک فضای ساخته شده، بسته به مقیاس، بسیاری از جزئیات ممکن است مد نظر قرار گیرد نظیر:نرده، نیمکت، علائم، تیر، سطل آشغال، شیر آتشنشانی، سیمکشی، چراغ، صندوق پست، پله، جدول، اطاقک تلفن و امثال آن.
طراح شهری با توجه به عملکرد و نقش هر یک به مکانیابی و پیدا کردن شکل مناسب برای آنها میپردازد. این اجزاء معمولاً ابزار کار طراحی شهری در پایینترین مقیاس است.
اهمیت دادن به شکل شهر بخاطر نقشی است که شکل شهر میتواند در تحقیق اهداف یک شهر داشته باشد. ارتباط برخی از اهداف شهر، با شکل شهر از گذشته برای ما روشن است. برای مثال نیاز به امنیت و دفاع از شهر در تعیین مکان اندازه و شکل و جزئیات آن شامل حصار و خندق، فشردگی بافت، وسعت معابر اصلی جهت حرکت ابزار جنگی، قرار گرفتن فعالیتهای خاص در مرکز و از این قبیل اثر تعیینکنندهای داشته است.
بعضی از این روابط آگاهانه صورت میگیرد و برخی نظیر تأثیر عوامل اقلیمی ـ جغرافیایی بطور ضمنی اثر خود را بر شکل شهر میگذارند. لیکن امروز با گسترش و پیچیدگی شهرها طبعاً اهداف به مراتب بیشتری برای شهرها در نظر گرفته میشود و طراحی شهری نیز باید حتیالمقدور زمینه تحقق آن اهداف را فراهم سازد. مسائل زیست محیطی، رفتاری، هویت، تنوع، خوانایی، معنی، ادراک و محدودیت های مختلف فضایی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی عواملی هستند که باید در فرایند شکلدهی به محیط مورد توجه قرار گرفته و شکل حاصله متناسب و در رابطه با مسائل و اهداف فوق باشد. کوینلینچ در مورد جامعه غربی هدف نهایی را رفاه انسان قرار داده و اجزاء آن را پنج دسته عامل شامل: الف) سلامتی، برابری، بقا، تداوم و قابلیت انطباق؛ ب) انسجام، معنی، عکسالعمل، ج) توسعه، رشد، انگیزه، انتخاب و آزادی، د) مشارکت، استفاده فعالانه از قدرت، کارآئی، مهارت، کنترل و هـ) راحتی و آسایش دانسته و سپس آنها را در دو دسته عوامل مربوط به رابطه بین انسان و اشیاء و رابطه بین انسان و انسان تقسیم میکند.
فرم شهرها:
همانگونه که قبلاًُ بیان گردید بحث شهر و شهرسازی بحث واقعیتهای طبیعی و اجتماعی و یا بحث تجمع انسانهاست ضمن اینکه شهر زمینی است که انسان بر روی آن رشد و نمو میکند و بر اساس نیازهای خود آن را تغییر میدهد و میسازد.
طراحی شهری و شهرسازی، به منظور ایجاد محیط مناسب جهت زندگی انسان و نظام دادن(واقعی ـ عملکردی) به فضای زیست او، انجام میگیرد. همچنین جهت دستیابی به استفاده