لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
جمهوری فدرال آلمان یکی از صنعتیترین کشورهای پیشرو جهان است. این کشور که در قاره اروپا واقع شده از شمال با دریای شمال، دانمارک و دریای بالتیک، از شرق با لهستان و جمهوری چک، از جنوب با اتریش و سوییس و از غرب با فرانسه، بلژیک، لوکزامبورگ و هلند هممرز است.
آلمان دارای نظام سیاسی جمهوری فدرال دموکراتیک پارلمانی بوده و دارای ۱۶ ایالت است. این ایالتها میتوانند در برخی مسائل مستقل عمل کنند. آلمان هنگام جنگ فرانسه و پروس در سال ۱۸۷۱ به عنوان یک ملت-دولت متحد شد. آلمان هم اکنون یکی از صنعتیترین کشورهای جهان است و موتور اقتصادی حوزهی پولی یورو محسوب میشود.
جمهوری فدرال آلمان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، ناتو، کشورهای گروه هشت و گروه پنج بوده و از بنیانگذاران اتحادیه اروپا است. این کشور پرجمعیتترین و ثروتمندترین عضو اتحادیه اروپا نیز هست.
تاریخ
دوران مهاجرت و فرانکها (۳۰۰ تا ۴۸۳)
کارولنژیها و فرانک شرقی از سال ۷۵۱.
تشکیل امپراتوری مقدس روم در آلمان (رایش اول، با تاجگذاری شارلمانی تا سال ۱۸۰۶.).
وقوع جنگ سیساله (۱۶۱۸-۱۶۴۸).
پادشاهی پروس (۱۷۰۱-۱۹۱۸).
اتحاد آلمان و تشکیل رایش دوم در دوران ویلهلم یکم و صدراعظمی بیسمارک ۱۸۸۸ تا ۱۹۱۸.
شکست رایش دوم در جنگ جهانی اول و تشکیل جمهوری وایمار در فاصلهٔ سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۳.
تشکیل رایش سوم توسط آدولف هیتلر در سالهای ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵.
شکست رایش سوم در جنگ جهانی دوم و اشغال آلمان توسط متفقین و شکلگیری آلمان فدرال در سال ۱۹۴۹
شکلگیری جمهوری دموکراتیک آلمان در سال ۱۹۴۹.
اتحاد دو آلمان در سال ۱۹۹۰ به دنبال سقوط دیوار برلین و تشکیل مجدد آلمان متحد
/
/
دیوار برلین
[ویرایش] نخستین ساکنان
سکونت دایم انسان در سرزمینی که آلمان خوانده میشود تاریخی دست کم ۵۰۰ هزار ساله دارد. نئاندرتالها نخستین ساکنان نامآور آلمان هستند. این که نوعی از انسان اندیشمند (Homo sapiens) را چنین نامیدهاند، به یافتههای دیرینشناختی در نئاندرتال یعنی دره نئاندر در نزدیکیهای دوسلدورف برمیگردد.
[ویرایش] رمیها در سرزمین آلمان
از گروههای انسانی ساکن در سرزمین آلمان نخست به صورت مکتوب در نوشتههای یونانی و رُمی نام برده شده است. رُمیها به مدت پنج قرن تا نیمه قرن پنجم میلادی بر آلمان تسلط داشتهاند. شهرهایی چون کلن، تریر، ماینتس و آوگسبورگ در آغاز مقر نظامی رُمیها بوده اند.
[ویرایش] دویچلند
سرزمین آلمان در سدههای میانه شاهد هجوم و جابجایی اقوام است. سرنوشتساز برای آن تسلط فرانکها بر اروپای میانه و غربی بوده است. کارل کبیر یا شارلمانی چهرهی مشهور آنان است که در سال ۸۰۰ امر کرد که پاپ در رم تاج قیصری بر سر وی نهد. وحدت امپراطوری او به دلیل ستیز در میان خاندانش دیری نپایید. آنچه بعدا آلمان نام گرفت در فرانک شرقی تولد یافت که یکی از سه قسمت امپراطوری تقسیم شدهی کارل کبیر به سال ۸۴۳ بود.ین بخش در میان اعقاب کارل کبیر نصیب لودویگ شد که لودویگ شاهِ آلمانی (König Ludwig Germanicus) خوانده میشود. در این بخش به تدریج گرد زبانی که با آن سخن میگفتند و "دویچ" خوانده میشد، احساسی از همبستگی پدید آمد. سرزمین مردم دویچزبان دویچلند، نام گرفت. برخی همسایگان غربی دویچلند را با یک طایفهی دویچزبانی که با آن برخورد داشتند، میشناختند. این طایفه آلِمانها (Alemannen) بودند که در قرون وسطا در منطقهای که شوابن خوانده میشود، سکونت داشتند. چنین شد که فرانسویان دویچلند را آلمان و زبانشان را آلمانی خواندند. ایرانیان نیز که با اروپا عمدتا از طریق فرانسه آشنا شدند، به پیروی از آنان دویچلند را آلمان نامیدند.
[ویرایش] رایش مقدس رمی
سرزمین آلمان ابتدا زیر سیطرهی "رایش مقدس رمی" بود. در قرن پانزدهم قید "ملت آلمان" نیز به این عنوان اضافه شد. فرمانروایان این رایش (دولت فخیمه / امپراتوری)، که قیصر (به آلمانی: Kaiser) نامیده میشدند، بارها کوشیدند بر اقتدار و نفوذ کلام خود بیفزایند. رایش اما هیچگاه یکپارچه نشد و امیران محلی قدرت خودمختار ماندند. پس از جنبش اصلاح دینی، که در کلیسای یکپارچهی مسیحیت رمی شکاف ایجاد کرد، و جنگهایی که پیآمد آن بودند، قدرت قیصر باز صوریتر شد.
[ویرایش] رایش مقدس رمی
در قرنهای ۱۷ و ۱۸ در آلمان نیز به شیوهی فرانسه حکومتگری به قدرت مطلقه (Absolutismus) تمایل داشت. این گرایش اما نه در قدرت مرکزی، بلکه در سطح ولایات و امیرنشینهای شهری کارساز شد. دستاورد این جریان بوروکراسی متمرکز دولتی در ولایات و شهرها بود. جنبش اصلاح دینیای که لوتر پرچمدارش بود نواحیای از آلمان را، عمدتا در بخش شرقی، به کلیسای جدید که پروتستان نام گرفت، گرواند
[ویرایش] روحیهی پروتستانی
پروتستانتیسم با خود روحیاتی به همراه آورد که بر فرهنگ آلمانی سخت تأثیر گذاشت سختکوشی و سادهگرایی و انضباط و روحیهی تبعیت از مقررات دولتی و نیز باز بودن برای انسانگرایی عصر جدید و روشنگری و انتقاد از نظمهای کهن عقیدتی و اجتماعی. تأثیرات متناقض بودند. در جایی تعصب ایجاد کردند، در جایی و به اعتباری آزادمنشی
[ویرایش] کنگرهی وین
"دولت فخیمهی رمی ملت آلمان" با حملهی ناپلئون فروپاشید. حملهی ناپلئون فقط یک حملهی نظامی نبود. ایدههای انقلاب کبیر فرانسه نیز در اروپای مرکزی گسترش یافتند. نظم کهن از هم گسست.کنگرهی وین (۱۸ سپتامبر ۱۸۱۴ تا ۹ ژوین ۱۸۱۵)، که بر آن بود اروپای پس از غلبه بر ناپلئون را بنیاد گذارد، در جهت احیای نظم کهن کوشید. از ۳۸ دولت ریز و درشت آلمانی اتحادیهای به سرپرستی اتریش تشکیل شد. در این اتحادیه، که مجلس آن به نام بوندستاگ (Bundestag مجمع اتحادیه) در فرانکفورت تشکیل میشد و در آن امیران روابط خود را تنظیم میکردند، استانهای شرقی پروس و نیز شلسویگ که در اتحاد با دانمارک قرار داشت، شرکت نداشتند.
[ویرایش] برآمد پروس
بلافاصله پس از انقلاب رقابت و ستیز در میان حکومتهای آلمانی بویژه میان اتریش و پروس بالا گرفت. پروس از جنگ آلمانی ۱۸۶۶ پیروز بیرون آمد. اتحادیهی آلمان فروپاشید و پروس بر شمال آلمان نیز سلطه یافت. از تعداد حکومتهای خودمختار آلمانی کاسته شد پروس چنان قدرت یافت که پس از جنگ با فرانسه در سالهای ۱۸۷۰/۷۱ که آن را به نفع خود تمام کرد، توانست با سیاستگزاری صدراعظم بیسمارک اتریش را کنار گذاشته، دیگر حکومتهای خودمختار آلمانی را از میان برداشته و آلمان قیصری را با رهبری پروس بنیاد گذارد.
[ویرایش] آلمان قیصری
آلمان قیصری به لحاظ نظامی و اقتصادی نیرومند بود. چون در ردیف قدرتهای بزرگ جهانی بود مایل بود در تقسیم استعماری جهان سهم بزرگی را نصیب خود کند. ایدئولوژی آن ناسیونالیسمی بود که برخلاف بینش رایج در انقلاب ۱۸۴۸/۴۹ هیچ همخوانیای با دموکراتیسم نداشت و به نظامیگری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
منابع آبهای زیرزمینی در جهان
مقدمه:
همزمان با افزایش جمعیت در جهان، نیاز به آب سالم و قابل شرب نیز افزایش مییابد. از سوی دیگر منابع آبهای زیرزمینی به دلیل آلودگیها و تغییرات آب و هوایی در حال کاهش است، در نتیجه نگاهها به سوی منابع آبهای زیرزمینی که منابع حیاتی آب در مناطق خشک ونیمه خشک محسوب میشوند سوق یافته است.
درسال 1960 یونسکو برنامه بین المللی آبشناسی1(IHP) را اجرا کرد و سازمان جهانی هواشناسی2(WMO) برنامه جهانی آبشناسی3(OHP) را عملیاتی نمود. هدف این برنامه شبیه سازی، نمایش و اندازهگیری آبهای سطحی و نزولات جوی است. شناخت و اندازهگیری آبهای زیرزمینی مشکل است و مقایسه آنها با آبهای سطحی به دلیل کمبود شناخت و نقشههای موجود سخت است. نتیجه سرمایه گذاری در این راه، بررسی آبهای زیرزمینی و مدیریت منابع باقیمانده است.
در طول دهه آخر قرن بیستم، افزایش آبهای زیرزمین باعث کاهش اهمیت بحران آب در مقیاس محلی، منطقه ای و حتی جهانی شد. استفاده از آب جهت آبیاری مزارع، منابع آب را تحت تنش قرار داد. در هر حال مدیریت منابع آب زیرزمینی به شناخت موقعیت منابع، نقشه، مدل، حجم و میانگین جایگزینی سالیانه و کیفیت شیمیایی آبهای زیرزمین نیازمند است. در مجموع، منابع آبهای خشکی کمتر می شود.
تلاش گسترده جهانی که جهت مدیریت منابع آب زیرزمین توسط تعدادی از آژانسها صورت می پذیرد به برنامه جهانی تشخیص و نقشه برداری آبشناسی(4WHYMAP) موسوم است.
آبهای زیرزمینی
آبهای زیرزمینی نفوذ آب حاصل از بارندگیها در حوضه های آبخیز، منابع آب زیر زمینی( آبخوانها ) را در دشتهای تحت پوشش بوجود آورده اند. همانگونه که قبلا اشاره شد وقوع چند سال خشکسالی متوالی و کمبود شدید آب در منابع آب سطحی، علاوه بر کاهش نفوذ از آبهای سطحی به آبخوانها موجب باعث افزایش مصرف از آبهای زیر زمینی گردید که باعث افت سطح آب در آبخوانها شده است.
مدیریت منابع آب زیر زمینی با بهره گیری از فن آوری انرژی اتمی
کاربرد تکنیکهای ایزوتوپ اطلاعات ذیقیمتی از وضعیت منابع آب زیر زمینی بدست می دهد و جهت حرکت و منشاء آلاینده ها را از محیط های مختلف شناسایی می کند. این تکنیک در کاوش منابع آب زیرزمینی و استفاده منطقی آن بسیار موثر می باشد.
کاربرد تکنیکهای ایزوتوپ اطلاعات ذیقیمتی از وضعیت منابع آب زیر زمینی بدست می دهد و جهت حرکت و منشاء آلاینده ها را از محیط های مختلف شناسایی می کند. این تکنیک در کاوش منابع آب زیرزمینی و استفاده منطقی آن بسیار موثر می باشد.انرژی اتمی به عنوان گزینه مناسب (جایگزین انرژی برق) در فرآیند شیرین سازی آب کاربرد دارد.
●ایزوتوپها چه هستند و کاربرد آنها چیست؟
عناصری که اتم های آن ها دارای عدد جرمی یا جرم متفاوت باشند را ایزوتوپ می نامند. فراوانی طبیعی ایزوتوپ های عناصر تشکیل دهنده آب و آلاینده ها (هیدروژن، کربن، اکسیژن و نیتروژن) از فراوانترین ایزو توپها هستند. این ایزوتوپها ردیابهای طبیعی موثری هستند و می توان از آنها برای ردیابی منشا و جهت و سرعت حرکت آلاینده آبهای زیر زمینی استفاده کرد.ترسیم نقشه های کیفی تراکم ایزوتوپ ها بصورت نقاط روشنی روی نقشه نمایان می گردد.بدیهی است تمامی آلاینده های منابع آب از سطح زمین به منابع آب نفوذ می کنند.تکنیک ایزوتوپها در خاورمیانه در مطالعات آب رودخانه نیل و تاثیر آن بر منابع آب زیر زمینی حاشیه آن تا فاصله ۶۰ کیلومتری استفاده شده است. نفوذ آلایند ه ها در منابع زیرزمینی مصر و سودان قابل شناسایی است. حفاظت کیفی منابع آب با توجه به رشد فزاینده جمعیت و نیاز آبی در این مناطق از اهمیت ویژه ای برخوردار است . لذا سازمان جهانی انرژی اتمی ( IAEA ) با بهره گیری از فن آوری ایزوتوپها در قالب برنامه همکاری حفاظت کیفیت منابع آب زیرزمینی مورد استفاده در مصارف خانگی و کشاورزی، سرمایه گذاری به عمل آورده است.کاربرد ایزوتوپها هیدروژن، کربن و اکسیژن امکان شناسایی منشاء آلاینده را فراهم کرده است. همچنین ردیابی آلاینده ها تا فاصله ۶۰ کیلومتری منابع منشاء آلاینده را شناسایی نموده اند و در این راستا استراتژیهای موثر مدیریت منابع آب برای حفظ منابع آب شیرین (قدیم و جدید) به اجرا گذاشته شده است.همچنین با اندازه گیری ایزوتوپهای کربن در صحرای سوریه عمر منابع آب زیرزمینی را تعیین نموده (از یک سال تا ۴۰ هزار سال) و اندازه گیری ایزوتوپ هیدروژن در منابع قدیمی (فسیلی) نشان می دهد که آب و هوا از امروز سرد تر بوده است. همچنین اندازه گیری ایزوتوپها نشان می دهد در حال حاضر فرآیند تغذیه منابع بسیار کند می باشد.بهره گیری از دانش ایزوتوپها امکان پیش بینی ورود آلاینده ها را میسر می سازد. می دانیم آلاینده های منابع زیر زمینی ممکن است برای قرنهای متوالی در زیرزمین باقی بمانند و زدایش و حذف آلاینده های منابع زیرزمینی کاری پر هزینه و دشوار است.تکنیک ایزوتوپ می تواند نقاط آسیب دیده منابع زیرزمینی ناشی از ورود آلاینده ها را مشخص نموده و مسیر و سرعت حرکت آن را تعیین نماید. یکی از شاخصهای اصلی آلاینده ها تعیین غلظت و تراکم نیترات می باشد که ناشی از فعالیتهای کشاورزی نشت از زباله های خانگی و یا فعالیت های صنعتی است.با تعیین خصوصیات ایزوتوپهای نیتروژن شناسایی منشاء آلاینده (نیترات) ممکن می گردد با شناسایی منشاء آلاینده (نیترات) نسبت به حذف آلاینده ورودی به منابع آب برنامه ریزی صورت می گیرد. این تکنیک قادر است آلاینده های جدید و ناشناخته را شناسایی کند و هشدارهای لازم را برای متولیان توزیع آب تئوریزه نماید. این در حالی است که پارامترهای آزمونهای شیمیایی و بیولوژی قادر نیست علت تجمع و تراکم بسیاری از آلاینده ها را مشخص نماید.
●کاربرد انرژی اتمی تامین آب شرب
تکنیکهای اتمی همینطور در انتخاب راههای دیگر تامین آب بویژه در نقاط ساحلی که با معضل کمبود آب یا شوری آب روبرو هستند کار ساز می باشد.طبیعی ترین منابع آب جهان آب دریاها می باشند که همواره در دسترس بوده و هنوز سالم هستند. اما شوری آب دریا بایستی متعادل گردد تا قابل شرب باشد و عملیات شیرین سازی آب به انرژی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
نهضت هاى فکرى فرهنگى جهان اسلام 1- نهضت حروفیه نهضت حروفیه رستاخیزى علیه قالب پرستى و کلیشه هاى لفظى و ذهنى عقاید و باورهاى عامه بود. اسناد و منابع موجود درباره نهضت حروفیه توسط مخالفان نوشته شده و بنابراین پژوهش درباره عقاید و شعائر این نهضت با اشکال روبرو است . از شعائر منسوب به این نهضت چنین مى توان فهمید که نهضت حروفیه ، نهضتى افسانگرایانه با تعابیرى انسانى از اسلام بوده است . قالب پرستان و متعصبان در تحریف شعائر و عقاید این نهضت بسیار کوشیده اند و اتهامات شگفتى بر آن وارد کرده اند. اما با توجه به مقطع زمانى پیدایش این نهضت ، زمینه هاى سیاسى - اجتماعى و پایگاه مردمى آن را مى توان ترسیم کرد. اگر اشتباه نکنیم نهضت حروفیه جبهه اى از تصوف مردمى است که در قرن هفتم و هشتم هجرى که دوره حساسى در تاریخ ایران و اسلام بشمار مى رود، شکل گرفته است . آتشى که مغولان در پهنه وسیع از ایران و جهان اسلام برافروختند و در ادامه آن ایلخانان و بعد تیموریان دود غلیظ و کشنده اى از آن متصاعد ساختند، رسالت بس بزرگى بر دوش تصوف مردمى که پشتوانه عرفانى - فلسفى نسلها و پناهگاه عقیدتى توده ها محسوب مى شد، گذاشته بود. فضل الله استرآبادى مؤ سس این نهضت در سال 740 هجرى در استرآباد بزاد و از عارفان بنام و زاهدان مشهور عصر خود گردید. او پایگاه اجتماعى وسیعى در میان توده ها داشت . او پیشه ورى سخت کوش بود که در باور توده ها به حلال خوار مشهور گشت ؛ یعنى که از دسترنج خویش زندگى مى کرد و مردى باانصاف بود. گویند نمد مال یا کلاه مال ؟ بوده است . او قبل از چهل سالگى در بلاد مختلفى اقامت گزید. از زادگاهش به حجاز رفت و پس از زیارت بیت الله در خوارزم اقامت گزید. اندکى بعد به اصفهان رفت و در آنجا شغل نمد مالى یا کلاه مالى برگزید و دوباره به تبریز شتافت و بار دیگر به اصفهان بازگشت . او خود را از سادات علوى معرفى مى کرد. گویند در سال 788 هجرى نهضت فکرى خود را آغاز کرد. کتاب جاویدان نامه را به او نسبت مى دهند که حاوى شعائر و تعابیر او از اسلام بوده است .مخالفان تاریخ مرگ او را در سال 796 هجرى نوشته اند. میرانشاه فرزند تیمور به فتواى فقهاء شریعت او را کشت و جسدش را در کوچه و بازار تبریز بگرداند تا عبرت خلق شود!! عقایدى را که به فضل الله استرآبادى نسبت داده اند، چنین است : عالم ، قدیم است و جهان در حرکت دائم ، کلیه تغییر و تحولات معلول حرکت است . پس از خداوند، انسان اصالت دارد. خوبى و بدى در خارج از وجود انسان قرار ندارد، بلکه در خود او است . این انسان است که آفریننده خوبى و بدى است . انسان بر دیگر موجودات به قوه ناطقه کلمه نیاز دارد و... نهضت حروفیه براى شکستن الفاظ جامد و بى روح ، تکیه بر ارزش عددى حروف الفبا داشت تا مخاطبان را به تاءمل و تفکر وادارد و این رمز مبارزه با خرافات و اوهام و الفاظى بود که قشریون مذهبى با آن سر خلق را به بند مى کشیدند. تیمور که مانند اسلاف خود با قدرت مذهبى علماء و فقهاء مذاهب در آمیخته بود، در قساوت و قتل عام و سرکوب مخالفان کوچک ترین تردیدى بخود راه نمى داد. اسلام پناهى او که به همت فقهاء و فتواى آنان به نفع او، سیطره سیاسى شگفتى پدیدار ساخته بود، شکست ناپذیر مى نمود نهضت حروفیه در ستیز با سلطه سیاسى - اقتصادى بر عنصر آگاهى توده ها تکیه کرد تا با زر و زور و تزویر پیکار کند. استخدام شعر به عنوان زیان نهضت که با دو زبان فارسى و ترکى و دیگر گویش هاى محلى و منطقه اى ایران همراه بود، نقش مهمى در انگیزش خلق داشت .شعارهاى استراتژیکى نهضت حروفیه آگاهى انسان و برابرى و مساوات و عدالت اجتماعى بود.برخى محققان فضل الله استرآبادى : نعیمى را متولد استرآباد مازندران دانسته اند که عقایدش را در سفرهایش بدست آورد. میراثهاى فرهنگى نهضت حروفیه به دو زبان ترکى و فارسى نگاشته شده که بخشهائى از آن نقل شده است. نتایج این نهضت قیام توده ها علیه حکام تیمورى در ولایات و شهرهاى بزرگ بود. قیام مردم اصفهان علیه خراج گزاران تیمور و قتل عام مردم آن سامان ، نخستین واکنش توده ها بشمار مى رود. گویند فضل الله پس از خود جانشینانى معرفى کرده است که راه او را ادامه دهند. نهضت حروفیه تا اقصاى ایران و کشورهاى مجاور آن زمان راه یافت . در آناطولى خانقاهى به تعلیم و ترویج حروفیان پرداخته بود. دختر فضل الله در ادامه راه پدرش نقش مؤ ثرى در تنویر افکار زنان داشت . او نیز به دستور قراقویونلو در تبریز کشته شد. حروفیان طبیعت را از معنویت و انسانیت را از مادیت جدا نمى دانستند. محتواى فکرى - فلسفى این نهضت زیربناى عقیدتى نهضت هاى دیگرى در ایران گردید که تا اواخر دوره قاجاریه ظهور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
نقش دین در جهان معاصر
نیم نگاهی به فهرست کشورهای پیشرفته صنعتی و مبتنی بر دمکراسی و آزادی در جهان امروز نشانگر این است که اکثریت قریب به اتفاق این کشورها دارای پس زمینه فرهنگی و دینی اروپایی- مسیحی هستند. حتی با قدری تامل میان این طیف وسیع از مردم جهان آشکار می شود که در میان اروپاییان، اروپای غربی و امریکای شمالی از یکسو و در بین مسیحیان نیز عمدتا پروتستان ها و کاتولیک ها در این جرگه قرار دارند. به بیان دیگر بخش توسعه نیافته این بخش از حوزه تمدنی، عبارت از مردمان ارتدوکس عمدتا شرقی و پیش از این کمونیست هستند.
علاوه بر این و از منظری دیگر درمیان مجموعه وسیع ادیان و حوزه های تمدنی دنیای امروز از مسیحی کاتولیک، پروتستان و ارتدکس؛ تا مسلمان سنی، شیعی و وهابی؛ و حوزه کنفوسینی تا بودا؛ و از یهود تا برهمن و...، عمده نهادها و نمادهای توسعه و صنعت، فناوری و نوآوری، علم و حلم، مدارا و مراعا، آزادی و آبادی، دمکراسی یا مردمسالاری و انسان سالاری همگی در دنیایی انباشته و مرکزیت یافته اند که دو حوزه تمدنی مهم از آن محرومند: اسلام و مسیحیت ارتدکس! از سوی دیگر از بین کشورهای اسلامی نیز از شرق آسیا، خاور میانه تا آفریقا، عمدتا کشورهایی از گردونه سعادت دنیوی دور افتاده اند که بیشترین حجم مردم آنان را مسلمانان تشکیل می دهند. بدین معنا که ممالکی مانند هند و مالزی با وجود سکونت تعداد زیادی مسلمان در این دو، مسلمانان دارای اکثریت نیستند و لذا اندیشه و فرهنگ اسلامی نقش تعیین کننده ای در این ممالک ایفا نمی کند. بیش از 50 کشور اسلامی در جهان وجود داردکه اکثریت قریب به اتفاق آنان دارای ساختارهای کهن اقتصادی و اجتماعی اند و هنوز از مهمترین کانون های جهانی در تضییع حقوق بشر بشمار می روند." آرند لیفارت (Arend Lifart,2000) در الگوی دمکراسی خود 36 کشور را فهرست می کند که در طول 20 سال گذشته بسوی دمکراسی ثابت گام نهاده اند. در این میان فقط 5 کشور در آسیا و افریقا قراردارند (بوتسوانا، هند، اسرائیل، ژاپن، و ماریتوس) ولی هیچیک از آنها دارای اکثریت اسلامی نیستند (هرچند که هند دارای بیش از 100 میلیون مسلمان است)." در گزارشی که راین تاگیرا (Rein Tagira,2002) در زمینه "چشم انداز های دمکراسی در کشورهای اسلامی" منتشر ساخته است می نویسد امروزه هیچ کشور دمکراتیکی در بین ممالک اسلامی وجود ندارد. او در یک مقایسه گسترده میان کشورهای به دمکراسی روی آورده در طول سالهای پس از جنگ جهانی دوم و بویژه پس از فروپاشی شوروی و بلوک سیاسی- نظامی شرق چنین تحلیل می کند که الگوی حرکت بسوی دمکراسی و جنبش دمکراسی خواهی روبه گسترش است." درسال 1928 دمکراسی بعنوان خصوصیت عمده فرهنگ پروتستانتیزم شناخنه می شد. سراسر اروپای پروتستان از انگلستان، هلند و سوئیس گرفته تا لتوانی، استونی و فنلاند، همگی دمکراتیک بودند، در حالیکه در بین کشورهای کاتولیک فقط کشورهای بلژیک، فرانسه و چکسلواکی وجود داشت. البته در سال 1935 زمانی که آلمان پروتستان از دمکراسی روی برگرداند از سوی استونی، لتوانی و لهستان و لیتوانی دنبال شد. ولی همچنان منطقه وسیعی از کشورهای پروتستان در حوزه دمکراسی ماندند. در آن سالها دغدغه مهم چگونگی گسترش دمکراسی در ممالک کاتولیک بود. امروزه این تصویر دگرگون شده است. دمکراسی در دنیای امروز طیف گسترده ای از ممالک پروتستان- کاتولیک از مدیترانه تا آمریکای جنوبی را در بر می گیرد. حتی دمکراسی به کشورهایی نظیر ژاپن، هند، اسرائیل و یونان نیز تسری پیدا کرده است. به بیان تاگیرا، زمانی که کمونیزم در اروپای شرقی و میانه ازهم پاشید، اولین انتخابات آزاد الگوی جدیدی را تولید کرد. دمکرات ها در کشورهایی که بطورسنتی کاتولیک- پروتستان بودند پیروز شدند ولی کمونیستها در کشورهای اسلامی و ارتدوکس همچنان باقی ماندند. این تفاوت ها حتی بر میزان رشد اقتصادی این کشورها نیز اثر نهاد بطوریکه بر پایه اندازه گیری کامرون، نرخ رشد اقتصادی کشورهای کاتولیک- پروتستان از 29.5 امتیاز در مجارستان تا 24 در کرواتی کشانده می شود در حالیکه کشورهای اسلامی از 22.7 در گرجستان تا 11.4 در ترکمنستان در امتداد است. فدراسیون روسیه به امتیاز 20.3 رسید. بنابر برآورد کامرون، آزادی فردی و سیاسی از 1999 تا 2000 نرخ رشد همه کشورهای کاتولیک- پروتستان پسا کمونیستی را از 12 به 13 کشاند، در حالیکه در کشورهای ارتدکس- اسلامی در این دوره نرخ رشد از 11 امتیاز در رومانی به یک امتیاز در ترکمنستان سقوط کرد. روسیه در این میان به 6 امتیاز دست یافت! او معتقد است پس از فروپاشی شوروی، دمکراسی بسرعت در کشورهای دارای پیشینه کاتولیک-پروتستان روبه رشد نهاد. البته فرایند رشد دمکراسی در کشورهای ارتدوکس با کمی تردید و در کشورهای اسلامی بطور قطع شکل نهادینه بخود نگرفت. در گرجستان تمامی امیدهای مربوط به ظهور دمکراسی رو به یاس نهاد و در منطقه بالکان بویژه در آلبانی مسلمان نشین دمکراسی بسیار شکننده است و در بوسنی و کوزوو فقط به زور سرنیزه نیروهای بین مللی حافظ صلح، نمایی از دمکراسی باقی مانده است. در شرق آسیا صرفنظر از هندوستان با فرهنگ دمکراتیک باز مانده از دوران استعمار انگلیس، کشوری هایی مانند پاکستان پس از سالها گردش در بین دمکراسی و دیکتاتوری، بنگلادش و اندونزی نتوانسته اند دمکراسی را در کشور پایه ریزی کنند. ترکیه پس از 80 سال تمرین دمکراسی هنوز در این راه به موفقیت لازم نرسیده است. ایران با وجود مجلس و ریاست جمهوری انتخابی، هنوز در انحصار تصمیم گیری غیردمکراتیک گروهی از روحانیت قرار دارد. کشور نیمه مسیحی- مسلمان لبنان باوجود 40 سال امید و تلاش، سرانجام به عقب رانده شد. تاگیرا در جمع بندی خود از مروری بر تحولات دهه های اخیر در زمینه رشد گسترش دمکراسی در مناطقی از جهان این پرسش را مطرح می سازد که "آیا فرهنگ اسلامی دارای زمینه های ناسازگار با فرهنگ دمکراسی است که چنین کشورهای اسلامی را ازدنیای دمکراتیک به حاشیه رانده است؟" (1) با مروری بر طرح بنیادین پرسش مورد نظر در مقاله حاضر، رویکرد اصلی این است که کشور ایران با پس زمینه چند صد ساله خود در باور به اندیشه و سلوک اسلامی از نوع شیعه، دارای چه جایگاهی است؟ آیا بدلیل خاستگاه دینی مردم ایران و به استناد گزارشهای واقعی و اجتناب ناپذیر موجود، برای دستیابی به دمکراسی پایدار، آزادی و توسعه اقتصادی راه بدیلی برای برون رفت از بن بست تاریخی درماندگی در تمامیت گرایی یا توتالیتاریزم وجود دارد؟ آیا استبداد شرقی به تعبیر فراگیرتر و استبداد ایرانی از نوع پاتریمونیالیستی آن راه محتوم حیات سیاسی- اجتماعی مردم دین باور ایرانی است؟ آمار و شواهد موجود منتشر شده در گزارش "دمکراسی در قرن بیستم" در سال 2000 حاکی است که در طول یک قرن گذشته تعداد دولت های دمکراتیک در ابتدای قرن بیست یعنی 1900 میلادی، از صفر مطلق به ١٢٠ کشوردر انتهای قرن یعنی در سال 2000، رسیده است. این تعداد ٦٢ درصد کل دولتهای جهان را تشکیل می دهد که ٥٨ درصد جمعیت جهان نیز در این قلمروهای سیاسی زندگی می کنند. پس از رتبه اول دمکراسی در جهان، ٢٠ درصد دولتهای جهان دارای نظام های سیاسی اقتدارگر (Authoritarianism) است که این نسبت در سال ١٩٠٠ برابر صفر مطلق بوده است. در این قلمروهای سیاسی و جغرافیایی، بیش از ٣٣ درصد جمعیت جهان زندگی می کنند. بر پایه این گزارش "علاوه بر این حدود ٨ درصد از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
خدا ، انسان و جهان مقدمه
دین در جهان معاصر
آیا انسان معاصر را در آستانه ورود به هزاره سوم میلادی، نیازی به دین ورزی و دین پژوهی نیست؟ آیا با صعود انسان به قله های بلند دانش تجربی، دیگر عصر ایمان دینی سپری شده است؟ و سرانجام، آیا انسان متجدد در دست یابی به سعادت و خوشبختی حقیقی، با اتکا به دست مایه های بشری خود، کامیاب بوده است؟ اینها، و دهها پرسش مشابه دیگراز جمله مسائل بنیادینی هستند که انسان معاصر با آن روبه روست. البته جای انکار نیست که عصر مدرن با تمام ظواهر رنگارنگ و فریبنده خود، انسان دیندار را به چالش می خواند و بسیاری از آنان که به سحر مظاهر مادی مدنیت نوین مفتون گشته اند، دیانت را جریانی رو به افول می دانند و مشتاقانه در انتظار رؤیت غروب خورشید دین نشسته اند. نگاهی سطحی بر پوسته های ظاهری زندگی انسان معاصر و دستاوردهای حیرت انگیز صنعت و فناوری (تکنولوژی) مدرن، چه بسا پندار فوق را تأیید کند یا دست کم با آن سازگار بنماید، با این حال چنین به نظر می رسد که بررسی جامع تر، ژرف تر و ناقدانه تر وضعیت جهان و انسان متجدد گزافه بودن ادعای پایان یافتن عصر ایمان و بی نیازی انسان معاصر از دین را برملا می سازد.
عقل گرایی
عقل گرایی (Rationalism) در شکل نوین خود، در اروپای قرن هفدهم و با تأملات رنه دوکارت (1596-1650) فیلسوف و ریاضیدان نامدار فرانسوی، آغاز شد و با آثار فیلسوفانی همچون باروخ اسپینوزا ( 1632-1677) ولایب نیتس (1646-1716) تداوم یافت. عقل گرایی در عصر تجدد آن است که عقل جزئی استدلال گر را اساسی ترین ابزار شناخت می داند و بر پایه برخی روایت های افراطی آن، عقل قادر است همه امور شناختنی را درک کند و آنچه قابل درک عقلی نباشد، قابل شناختن نیست.
تجربه گرایی
جریان فکری دیگری که پس از رنسانس در جهان غرب به موازات عقل گرایی، نضج گرفت و سرانجام از رقیب خود (یعنی عقل گرایی) پیش افتاد، تجربه گرایی (Empiricism) بود. هر چند که تجربه گرایی در تاریخ فلسفه سابقه ای طولانی داشت. جریان تجربه گرایی نوین، ما با تأکیدات بدیع فرانسیس بیکن (1561-1626) بر لزوم به کار گیری استقرا – به جای استدلال قیاسی – آغاز شد و سپس مورت های نوین آن در فلسفه های جان لاک (1632-1704) ،جرج برکلی (1685-1753) و دیوید هیوم (1711-1776) عرضه گردید. در جریان عقل گرایی و تجربه گرایی، به رغم مخالفت های اساسی، در یک مطلب هم داستان اند و آن اینک: هر گونه شناخت فراعقلی و فرا حسی را به دیده تردید می نگرند و ارزش و اعتباری برای معارف و حیاتی و شناخت های شهود انسان در نظر نمی گیرند.
از دیگر عوامل بروز بحران های معاصر سیطره علم مداری ( scienticism) بر اندیشه بسیاری از دانشمندان علوم تجربی است . علم مداری که می توان آن را فرزند خلف تطبیق تفکر تجربه گرایانه در حوزه دانش های تجربی دانست به معنای اعتقاد به این مطلب است که علم تجربی یگانه راهنمای قابل اعتماد بشر به سوی حقیقت می باشد.
نسان محوری :
یکی از ویژگیهای دوران تجدد حاکمیت دیدگاههای اومانیستی و انسان محورانه است. انسان سنتی واقعیت و هویت خویش را در پرتو ارتباط با آفریدگار جست و جو می کرد و کمال خود را در بندگی و قرب معبود می یافت. اما بر پایه اومانیسم انسان محور و اساس همه واقعیت ها و ارزش هاست و همه چیز، حتی خدا و دین نیز باید در ارتباط با او توجیه و تفسیر شوند. بحران معرفتی :
به رغم رشد تصاعدی و شگفت انگیز داده های اطلاعاتی (1) انسان متجدد به لحاظ معرفتی در موقعیتی قرار دارد که می توان آن را تحیر معرفتی نوین نامید. ریشه های اولیه این سرگشتگی ،در عصر جدید به تأملات کانت در محدودیت های شناخت بشری باز می گردد. برای مثال : مطالعات جدید در حوزه هرمینوتیک (دانش تفسیر) به این نتیجه رهنمون شد که هیچ گاه نمی توان فهم کاملی از سخن یا نوشته دیگران داشت، تحولات جدید در حوزه منطق و معرفت شناسی فی المثل ظهور نظریه های جدید در باب معنا و معیار صدق یک گزاره، این سرگشتگی و افزونی بخشید. بر خلاف دیدگاه سنتی که گزاره صادق را گزاره ای مطابق با واقعیت می دانست، در دیدگاههای جدید، صدق مفهومی کاملاً متفاوت دارد. به هر تقدیر، عقل گرایی و تجربه گرایی دنیای جدید آن گونه که در کوتاه کردن دست انسان متجدد از معارف و حیاتی توفیق یافته، در رهنمونی او به سوی معرفت های بدیل قابل اعتماد، کامیاب نبوده اند.
بحران های اخلاقی :
با توجه به پیوند بنیادین آدمی با اخلاق، تعریف انسان به (حیوان اخلاقی) چندان گزاف نیست . اندیشمندان بشری از دیرباز، در باب اخلاق و اخلاقیات تأمل ورزیده و نظریه پردازی کرده اند و همواره در طول تاریخ، انسان های نیک نهادی بوده اند که پس از تصفیه و پیرایش درون خویش به اصلاح عالم انسانی برون و عرضه آموزه های اخلاقی پرداخته اند. نسبی گرایی، سود گرایی و لذت گرایی اخلاقی – دست کم در برخی روایت های خود سهم وافری در توسعه ناهنجارهای اخلاقی و تربیتی داشته اند. از سوی دیگر، دیدگاههای انسان محور و فردگرایانه جماعتی از نو اندیشان، فضای اندیشه ی اخلاقی را چنان آلوده که تاریخ نظیری برای آن سراغ ندارد. انحطاط اخلاقی انسان متجدد اختصاصی