واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پیشگفتار

کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ ابزار تولید را به‌ منظور ادغام‌ آنها برای‌ تولید محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه‌می‌کند (ریچارد کانتیلون‌ R. Cantillon در حدود سال‌ 1730).

ـ کارآفرین‌ عاملی‌ است‌ که‌ تمامی‌ ابزار تولید را ترکیب‌ می‌کند و مسوولیت‌ ارزش‌ تولیدات‌، بازیافت‌ کل‌سرمایه‌ای‌ را که‌ بکار می‌گیرد، ارزش‌ دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌ای‌ که‌ می‌پردازد و همچنین‌ سود حاصل‌ را برعهده‌ می‌گیرد (جان‌ باتیست‌ سی‌ ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان‌ فرانسوی‌ در سال‌ 1803 میلادی‌).

ـ کارآفرینی‌ پلی‌ است‌ بین‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌، به‌ ویژه‌ جنبه‌های‌ غیراقتصادی‌ جامعه‌ و موسسات‌انتفاعی‌ تاسیس‌ شده‌ برای‌ تمتع‌ از مزیت‌های‌ اقتصادی‌ و ارضاء آرزوهای‌ اقتصادی‌ (آرتور کول‌ ( A. Cole )،1946).

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ تخصص‌ وی‌ تصمیم‌گیری‌ عقلائی‌ و منطقی‌ درخصوص‌ ایجاد هماهنگی‌ در منابع‌کمیاب‌ می‌باشد (کاسون‌، 1982).ـ کارآفرینی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ تسریع‌کننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادی‌ را فراهم‌ می‌آورد (ویلکن‌( Wilken )، 1980)

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ شرکتهای‌ جدیدی‌ را که‌ سبب‌ ایجاد و رونق‌ شغل‌های‌ جدید می‌شوند، شکل‌می‌دهند (که‌ چموف‌ ( B - Kirchhoff )، 1994).

ـ رابرات‌ لمب‌ ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که‌ «کارآفرینی‌ یک‌ نوع‌ تصمیم‌گیری‌ اجتماعی‌ است‌ که‌توسط‌ نوآوران‌ اقتصادی‌ انجام‌ می‌شود و نقش‌ عمدة‌ کارآفرینان‌ را اجرای‌ فرآیند گستردة‌ ایجاد جوامع‌ محلی‌،ملی‌ و بین‌المللی‌ و یا دگرگون‌ ساختن‌ نمادهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ می‌دانست‌.

ـ هربرتون‌ ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ وظیفه‌ تعیین‌ نوع‌ کسب‌ و کارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و یا آن‌ را می‌پذیرد.

ـ ردلیچ‌ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ در حالی‌ که‌ مدیر، سرپرست‌ و هماهنگ‌کننده‌فعالیت‌های‌ تولید است‌، برنامه‌ریز، نوآور و تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ در یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ نیز می‌باشد.

ـ مک‌ کله‌لند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ «یک‌ شرکت‌ (یا واحداقتصادی‌) را سازماندهی‌ می‌کند و ظرفیت‌ تولیدی‌ آن‌ را افزایش‌ می‌دهد.»

ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ را همانا شناسایی‌ و بهره‌برداری‌ از کرهای‌فرصت‌طلبانه‌ برای‌ گسترش‌ شرکتهای‌ کوچکتر می‌داند.

ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ سود و رشد،شغلی‌ را به‌ وجود می‌آورد و مدیریت‌ می‌کند.

ـ چل‌ ( E.chell ) و هاروث‌ ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌کارآفرینان‌ افرادی‌ هستند که‌ قابلیت‌ مشاهده‌ و ارزیابی‌ فرصتهای‌ تجاری‌، گردآوری‌ منابع‌ مورد نیاز و دستیابی‌به‌ ارزیابی‌ حاصل‌ از آن‌ را داشته‌ و می‌توانند اقدامات‌ صحیحی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ انجام‌ دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است‌، کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ کوچک‌ وجدیدی‌ را با سرمایه‌ خود شروع‌ می‌نماید.

ـ ادی‌ ( G.Eddy ) و الم‌ ( k.olm ) (1985) معتقدند که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ مایل‌ و قادر به‌مخاطره‌پذیری‌ است‌ و در عین‌ حال‌ ابزار تولیدی‌ و اعتباری‌ را در هم‌ می‌آمیزد تا به‌ سود یا اهداف‌ دیگری‌همچون‌ قدرت‌ و احترام‌ اجتماعی‌ دست‌ یابد. ـ تراپ‌مان‌ ( J. Torpman ) و مورنینگ‌ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب‌ «نظام‌های‌کارآفرینانه‌» در دهة‌ 1990 می‌نویس ن د: کارآفرین‌ یعنی‌ ترکیب‌ متفکر با مجری‌، کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ فرصت‌ارائه‌ یک‌ محصول‌، خدمات‌، روش‌ و سیاست‌ جدید یا راه‌ تفکری‌ جدید برای‌ یک‌ مشکل‌ قدیمی‌ را می‌یابد.کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ می‌خواهد تاثیر اندیشه‌ محصول‌ یا خدمات‌ خود را بر نظام‌ مشاهده‌ کند. ـ جفری‌ تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص‌ کارآفرینی‌ می‌نویسد: «کارآفرینی‌ خلق‌ و ایجاد بینشی‌ ارزشمند از هیچ‌ است‌. کارآفرینی‌ فرایند ایجاد و دستیابی‌ به‌ فرصتها و دنبال‌ کردن‌ آنها بدون‌ توجه‌ به‌منابعی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر موجود است‌. کارآفرینی‌ شامل‌، خلق‌ و توزیع‌ ارزش‌ و منافع‌ بین‌ افراد، گروهها،سازمانها و جامعه‌ می‌باشد. ـ دیوید مک‌ کران‌ ( D. Mckeran ) و اریک‌ فلانیگان‌ ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان‌ را افرادی‌نوآور، بافکری‌ متمرکز، و به‌ دنبال‌ کسب‌ توفیق‌ و مایل‌ به‌ استفاده‌ از میانبرها می‌دانند که‌ کمتر مطابق‌ کتاب‌ کارمی‌کنند و در نظام‌ اقتصادی‌، شرکتهایی‌ نوآور، سودآور و با رشدی‌ سریع‌ را ایجاد می‌نمایند.

در واقع‌، هنوز هم‌ تعریف‌ کامل‌، جامع‌، مانع‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ صاحبنظران‌ ارائه‌ نشده‌ است‌، لیکن‌ دراین‌ بین‌ تئوری‌ و تعاریف‌ اقتصاددان‌ مشهور اتریشی‌ به‌ نام‌ «جوزف‌ شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی‌ و نقش‌ کارآفرینان‌ در فرآیند توسعه‌ مورد توافق‌ و ارجاع‌ اکثر محققین‌ در این‌ زمینه‌ است‌: بر طبق‌ نظر وی‌ کارآفرین‌ نیروی‌ محرکة‌ اصلی‌ در توسعة‌ اقتصادی‌ و موتور توسعه‌ می‌باشد و نقش‌ وی‌عبارت‌ است‌ از نوآوری‌ یا ایجاد ترکیب‌های‌ تازه‌ از مواد. شومپیتر مشخصة‌



خرید و دانلود دانلود طرح توجیهی و کارآفرینی کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص (word)


استفاده مستقیم از آبهای شور

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 34 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

استفاده مستقیم از آبهای شور ( بدون شیرین کردن آنها )

1- استفاده از آبهای شور سطحی ( جاری ) و زیرزمینی به عنوان آب آبیاری در کشاورزی و مسائل آنها

مقدمه :

آبها را از نظر قابلیت هدایت الکتریکی یا به عبارت دیگر زیان شوری براساس نظریه ویل کوکس (68) به چهار گروه تقسیم کرده اند : گروه های ووو که در آن آب گروه با هدایت الکتریکی مخصوص در 25 درجه سانتیگراد بین 100 و 250 میکروموس بر سانتیمتر کاملاً بی ضرر و آب گروه با هدایت الکتریکی بین 2250 و 5000 نامناسب برای کشاورزی تشخیص داده شده است ، مگر آنکه با ایجاد شرایط مناسب بتوان با احتیاط از آن به عنوان آب آبیاری استفاده کرد . اما عملاً می بینیم که در کشور ما به علت ناکافی و یا در دسترس نبودن آب شیرین ، از آبهای خیلی شورتر برای کشاورزی استفاده می کنند . به عنوان مثال در حاشیه کویرهای جنوب البرز ( دشت کویر ) آبهایی که هدایت الکتریکی آنها بیش از 8000 میکروموس بر سانتیمتر است در مواردی برای آبیاری زراعتهایی مانند پنبه ، ذرت ، چغندرقند مورد استفاده قرار می گیرد . دلیل آنرا از جمله اینطور می توان توجیه کرد :

حد تعیین شده درجه شوری برای آب آبیاری با معیارهای آمریکایی و دیگر کشورهای مشابه با شرایط طبیعی ایران ، نمی تواند کاملاً تطبیق کند . علت آنرا شاید بتوان در عوامل ذیل جستجو کرد :

الف) دلایل عدم تطبیق معیارهای آمریکایی با شرایط طبیعی ایران و غیره

(1-) از آنجایی که کشاورزی در ایران قرنها سابقه دارد ، ممکن است که با گذشت زمان و براساس تئوری انتخاب طبیعی ، گیاهانی که مقاومت بیشتری داشته اند ، توانسته اند شوری زیاد آبها را تحمل کنند واین مقاومت بتدریج در آنها تقویت شده و به نسلهای بعدی انتقال پیدا کرده باشد . این موضوع بخصوص با توجه به آزمایشهای یکی از دانشمندان شوروی به نام

Strogonov می تواند مورد قبول واقع شود :

این دانشمند ثابت کرده است که می توان مقاومت گیاهان را نسبت به شوری آب آبیاری از طریق خیساندن بذر آنها در محلولهای شور ، قبل از کاشتن آنها ، به طور مصنوعی افزایش داد و در واقع همان واکنشی را در آنها به وجود آورد که تزریق واکسن در انیسان به وجود می آورد .

(2)- آبیاری به روش کرتی یا غرقابی که یک روش سنتی آبیاری در ایران است و به خصوص در مناطق خشک و حاشیه کویری آن ، از قدیم معمول بوده و هنوز رواج دارد، در کنترل شوری خاک بسیار مؤثر است . علاوه بر آنکه عملاً می بینیم که این روش در جلوگیری از شور شدن خاک تأثیر دارد ، بررسیها در این زمینه در دیگر کشورهای جهان نیز نشان داده که تحت شرایطی بهترین روش آبیاری برای کنترل شوری و یا جلوگیری از شور شدن خاک در موارد آبیاری با آب شور ، روش آبیاری غرقابی یا کرتی است و اعمال این روش در شرایطی ، تأثیر قابل توجهی در جلوگیری از شور شدن خاک دارد ، از ان جمله :

زمین به اندازه کافی شیب داشته باشد ، هر کرت خوب هموار و مسطح باشد تا همه جای آنرا آب بگیرد ، جنس خاک سبک و قابلیت نفوذ آب در آن زیاد باشد و خلاصه زهکشی زمین کامل باشد و غیره .

با آنکه این روش با لحاظ مصرف آب زیاد ، به خصوص در کشور ما که از جهت کمبود آب در مضیقه هستیم چندان مطلوب نیست ، ولی از آنجایی که ایستادن آب زیاد در هر کرت ، سبب افزایش قوهو ثقل و در نتیجه شستشوی نمک و پایین بردن آن در زمین می شود ، تا حدود زیادی مانع از شور شدن خاک می گردد . اعمال این روش در نقاط یا شرایطی بجا به نظر می رسد ، که آب دیگری که مناسب آبیاری باشد و بشود با بکار بردن روش دیگری در مصرف آن صرفه جویی کرد ، وجود نداشته باشد .

آبی که به این روش در سطح زمین ( هر کرت ) می ایستد ، به ویژه در شرایطی که زهکشی خوب باشد ، قادر است به میزان قابل توجهی املاحی را که بین دو آبیاری متوالی در خاک جمع می شود ، بشوید و از منطقه ریشه گیاه خارج کند . و خلاصه به همین دلیل می توان گفت که در ایران ابهایی که به ظاهر شور و خطرناک است ، سالهاست مورد استفاده قرار می گیرد ولی در بسیاری از موارد زمین همچنان قابل بهره برداری است و شوری آب آبیاری – نتوانسته آنرا از پای در آورد و حتی خانواده ها همچنان از درآمد آن امرار معاش می کنند .

به عقیده نگارنده با آنکه در روش آبیاری غرقابی یا کرتی که یک روش سنتی و بسیار قدیمی است ، مقدار زیادی آب مصرف می شود ، در حالی که آب در بعضی از همین مناطق که روش سنتی آبیاری اعمال می شود ، بسیار با ارزش است ، بکار بردن این روش آبیاری در مواردی که خاک شور است و یا شوری آب ، شورتر شدن خاک را تهدید می کند ، ( و به همین دلیل امکان استفاده از دیگر روشهای آبیاری وجود ندارد ). مصلحت است که زمین به روش کرتی کشت و آبیاری بشود و هر چند سال یک بار هم به روش نشتی و غیره ( مراجعه شود به کتاب حفاظت منابع طبیعی (خاک ) تألیف نگارنده ) زیرا اگر این کار را نکنیم و فقط به منظور صرفه جویی در مصرف آب ، روشهای دیگری که کنترل شوری خاک با آنها ، مشکل یا غیر ممکن است را به کار ببریم ، سرانجام روزی خواهد رسید که زمین شور شده و دیگر قابل بهره برداری نیست . از آنجایی که در این گونه مناطق ، معمولاً ارزش زمین از ارزش آب کمتر نیست زیرا زمین قابل کشت و زرع هم کم است ، کویر شدن زمین هم تقریباً همانگونه مسأله ایجاد می کند که نبودن آب و یا شور و غیر قابل استفاده بودن آن .

حتی در بعضی از منابع میخوانیم که برای بدست آوردن موفقیت در این امر و شستشوی بیشتر نمک ، لزوم آبیاری بیش از اندازه را در این مورد توصیه می کنند . این موضوع را عملاً در زمینهای شور و حساس حواشی کویرها نیز به خوبی میتوان مشاهده کرد . اصرار کشاورزان مناطق کویری در آبیاری زیادتر محصول به ویژه در فواصل کوتاه تر ، نشانه ای از تجربه آنان در این مورد است .

(3) بسیاری از آبهای شور در ایران ، دارای مقدار قابل توجهی گچ است که در فاصله بین دو آبیاری مقداری از آن در خاک جمع می شود و از تأثیر نامطلوب نمکها می کاهد .

(4) زهکشی زمین خوب و کامل بوده که به این طریق بر اثر شستشو نمک خارج شده است .

(5) از خاکهای سبک با قابلیت نفوذ زیاد ، استفاده شده است .

تنها در ایران نیست که طبقه بندی آب آبیاری از نظر شوری به روش آمریکایی با شرایط طبیعی آن تطبیق نمی کند ، بلکه بسیاری از کشورها نیز با این مسئله روبرو هستند ، از آن جمله ، الجزایر ، مصر ، هندوستان ، مجارستان و غیره را می توان نام برد . به عنوان مثال بررسیها در اسرائیل نشان داده که تقریباً 60 درصد از آبهایی که برای آبیاری در این منطقه صرف می شود ، اگر با معیارهای آمریکایی سنجیده بشود ، زیاد بدرد آبیاری نمی خورد . از این رو دانشمندان در منطقه مذکور سعی کرده اند به طریق دیگری آبهای آبیاری را طبقه بندی کنند مثلاً در یکی از نظر شوری بر حسب نوع گیاه و نوع خاک طبقه بندی شده است . در این طبقه بندی ، حد شوری آب آبیاری برای گیاهان گرمسیری مقاوم به شوری حتی تا 000، 20 میکروموس بر سانتیمتر افزایش داده است . در این طبقه بندی دلیل علمی خاصی ارائه نشده و احتمالاً بیشتر متکی بر تجربیات نویسنده آن است .

یکی از اساتید دانشگاهی در ایران سعی کرده است طریقه ای را برای طبقه بندی آبهای آبیاری ایران از نظر شوری ارائه دهد که اصول آن مبتنی بر تعادل آب و املاح در خاک بوده و در واقع جنبه علمی و استدلالی داشته باشد :« روش استدلالی برای تعیین شوری آب آبیاری در ایران » .

ارائه دهنده این روش ، در آخر مقاله خود نتیجه گیری می کند که میزان شوری مجاز یک آب آبیاری به سه عامل بستگی دارد . ما در اینجا برای آنکه سخن را کوتاه کنیم ، فقط به ذکر خلاصه ای از آن به شرح ذیل اکتفا می کنیم .

شوری مجاز یا آب آبیاری ، به سه عامل ذیل بستگی دارد :

اول – میزان مقاومت گیاه نسبت به شوری : هر چه مقاومت گیاه بیشتر باشد از آبهای شورتری می توان برای آبیاری آن استفاده کرد .

دوم – هر چه راندمان آبیاری کمتر باشد ، از آب شورتری می توان استفاده کرد . اینطور می توان گفت : در حالت حدّ ، یعنی وقتی که مقدار آبی که به خاک داده می شود ، نسبت به مقداری که گیاه برای رویش خود نیاز دارد ، خیلی زیاد باشد ، بطوریکه راندمان آبیاری به طرف صفر میل می کند ، در این صورت شوری آب آبیاری یا شوری حد ، نمی تواند در مورد یک خاک با بافت متوسط از دو برابر شوری خاک در رطوبت اشباع ، تجاوز کند . یادآوری می شود که معمولاً خاکهایی که بافت متوسط دارد ، هدایت الکتریکی محلول خاک در ظرفیت زراعی ، تقزیباً دو برابر هدایت الکتریکی عصاره گل اشباع خاک است .

چنین می توان گفت که با در نظر گرفتن رابطه های بکار برده شده استفاده از آبهای شور ، برای آبیاری با راندمان صددرصد ، امکانپذیر نیست و بایستی همیشه مقداری آب ، بیشتر از آنچه که گیاه احتیاج دارد به زمین داد ، تا خاک شورتر نشود . بر این اساس ، در مواردی که آب آبیاری شور است ، باید از روشهای آبیاری قطره ای و بارانی که راندمان آبیاری در آنها بیشتر از روشهای سنتی است با احتیاط استفاده کرد و سیستم طوری تنظیم بشود که راندمان زیاد آب ، باعث بالا رفتن درجه شوری خاک نگردد .

سوم – نوع خاک در بهره برداری از آبهای شور نقش مهمی دارد . هر چه بافت خاک سبک تر باشد از آب شورتری می توان برای آبیاری استفاده کرد .



خرید و دانلود  استفاده مستقیم از آبهای شور


کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پیشگفتار

کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ ابزار تولید را به‌ منظور ادغام‌ آنها برای‌ تولید محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه‌می‌کند (ریچارد کانتیلون‌ R. Cantillon در حدود سال‌ 1730).

ـ کارآفرین‌ عاملی‌ است‌ که‌ تمامی‌ ابزار تولید را ترکیب‌ می‌کند و مسوولیت‌ ارزش‌ تولیدات‌، بازیافت‌ کل‌سرمایه‌ای‌ را که‌ بکار می‌گیرد، ارزش‌ دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌ای‌ که‌ می‌پردازد و همچنین‌ سود حاصل‌ را برعهده‌ می‌گیرد (جان‌ باتیست‌ سی‌ ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان‌ فرانسوی‌ در سال‌ 1803 میلادی‌).

ـ کارآفرینی‌ پلی‌ است‌ بین‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌، به‌ ویژه‌ جنبه‌های‌ غیراقتصادی‌ جامعه‌ و موسسات‌انتفاعی‌ تاسیس‌ شده‌ برای‌ تمتع‌ از مزیت‌های‌ اقتصادی‌ و ارضاء آرزوهای‌ اقتصادی‌ (آرتور کول‌ ( A. Cole )،1946).

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ تخصص‌ وی‌ تصمیم‌گیری‌ عقلائی‌ و منطقی‌ درخصوص‌ ایجاد هماهنگی‌ در منابع‌کمیاب‌ می‌باشد (کاسون‌، 1982).ـ کارآفرینی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ تسریع‌کننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادی‌ را فراهم‌ می‌آورد (ویلکن‌( Wilken )، 1980)

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ شرکتهای‌ جدیدی‌ را که‌ سبب‌ ایجاد و رونق‌ شغل‌های‌ جدید می‌شوند، شکل‌می‌دهند (که‌ چموف‌ ( B - Kirchhoff )، 1994).

ـ رابرات‌ لمب‌ ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که‌ «کارآفرینی‌ یک‌ نوع‌ تصمیم‌گیری‌ اجتماعی‌ است‌ که‌توسط‌ نوآوران‌ اقتصادی‌ انجام‌ می‌شود و نقش‌ عمدة‌ کارآفرینان‌ را اجرای‌ فرآیند گستردة‌ ایجاد جوامع‌ محلی‌،ملی‌ و بین‌المللی‌ و یا دگرگون‌ ساختن‌ نمادهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ می‌دانست‌.

ـ هربرتون‌ ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ وظیفه‌ تعیین‌ نوع‌ کسب‌ و کارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و یا آن‌ را می‌پذیرد.

ـ ردلیچ‌ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ در حالی‌ که‌ مدیر، سرپرست‌ و هماهنگ‌کننده‌فعالیت‌های‌ تولید است‌، برنامه‌ریز، نوآور و تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ در یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ نیز می‌باشد.

ـ مک‌ کله‌لند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ «یک‌ شرکت‌ (یا واحداقتصادی‌) را سازماندهی‌ می‌کند و ظرفیت‌ تولیدی‌ آن‌ را افزایش‌ می‌دهد.»

ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ را همانا شناسایی‌ و بهره‌برداری‌ از کرهای‌فرصت‌طلبانه‌ برای‌ گسترش‌ شرکتهای‌ کوچکتر می‌داند.

ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ سود و رشد،شغلی‌ را به‌ وجود می‌آورد و مدیریت‌ می‌کند.

ـ چل‌ ( E.chell ) و هاروث‌ ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌کارآفرینان‌ افرادی‌ هستند که‌ قابلیت‌ مشاهده‌ و ارزیابی‌ فرصتهای‌ تجاری‌، گردآوری‌ منابع‌ مورد نیاز و دستیابی‌به‌ ارزیابی‌ حاصل‌ از آن‌ را داشته‌ و می‌توانند اقدامات‌ صحیحی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ انجام‌ دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است‌، کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ کوچک‌ وجدیدی‌ را با سرمایه‌ خود شروع‌ می‌نماید.

ـ ادی‌ ( G.Eddy ) و الم‌ ( k.olm ) (1985) معتقدند که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ مایل‌ و قادر به‌مخاطره‌پذیری‌ است‌ و در عین‌ حال‌ ابزار تولیدی‌ و اعتباری‌ را در هم‌ می‌آمیزد تا به‌ سود یا اهداف‌ دیگری‌همچون‌ قدرت‌ و احترام‌ اجتماعی‌ دست‌ یابد. ـ تراپ‌مان‌ ( J. Torpman ) و مورنینگ‌ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب‌ «نظام‌های‌کارآفرینانه‌» در دهة‌ 1990 می‌نویس ن د: کارآفرین‌ یعنی‌ ترکیب‌ متفکر با مجری‌، کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ فرصت‌ارائه‌ یک‌ محصول‌، خدمات‌، روش‌ و سیاست‌ جدید یا راه‌ تفکری‌ جدید برای‌ یک‌ مشکل‌ قدیمی‌ را می‌یابد.کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ می‌خواهد تاثیر اندیشه‌ محصول‌ یا خدمات‌ خود را بر نظام‌ مشاهده‌ کند. ـ جفری‌ تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص‌ کارآفرینی‌ می‌نویسد: «کارآفرینی‌ خلق‌ و ایجاد بینشی‌ ارزشمند از هیچ‌ است‌. کارآفرینی‌ فرایند ایجاد و دستیابی‌ به‌ فرصتها و دنبال‌ کردن‌ آنها بدون‌ توجه‌ به‌منابعی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر موجود است‌. کارآفرینی‌ شامل‌، خلق‌ و توزیع‌ ارزش‌ و منافع‌ بین‌ افراد، گروهها،سازمانها و جامعه‌ می‌باشد. ـ دیوید مک‌ کران‌ ( D. Mckeran ) و اریک‌ فلانیگان‌ ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان‌ را افرادی‌نوآور، بافکری‌ متمرکز، و به‌ دنبال‌ کسب‌ توفیق‌ و مایل‌ به‌ استفاده‌ از میانبرها می‌دانند که‌ کمتر مطابق‌ کتاب‌ کارمی‌کنند و در نظام‌ اقتصادی‌، شرکتهایی‌ نوآور، سودآور و با رشدی‌ سریع‌ را ایجاد می‌نمایند.

در واقع‌، هنوز هم‌ تعریف‌ کامل‌، جامع‌، مانع‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ صاحبنظران‌ ارائه‌ نشده‌ است‌، لیکن‌ دراین‌ بین‌ تئوری‌ و تعاریف‌ اقتصاددان‌ مشهور اتریشی‌ به‌ نام‌ «جوزف‌ شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی‌ و نقش‌ کارآفرینان‌ در فرآیند توسعه‌ مورد توافق‌ و ارجاع‌ اکثر محققین‌ در این‌ زمینه‌ است‌: بر طبق‌ نظر وی‌ کارآفرین‌ نیروی‌ محرکة‌ اصلی‌ در توسعة‌ اقتصادی‌ و موتور توسعه‌ می‌باشد و نقش‌ وی‌عبارت‌ است‌ از نوآوری‌ یا ایجاد ترکیب‌های‌ تازه‌ از مواد. شومپیتر مشخصة‌ اصلی‌ کارآفرین‌ را «نوآوری‌»می‌دانست‌ و کار یک‌ کارآفرین‌ را «تخریب‌ خلاق‌» تعریف‌ کرد. وی‌ در کتاب‌ «نظریة‌ اقتصاد پویا» اشاره‌ می‌کندکه‌ تعادل‌ پویا از طریق‌ نوآوری‌ و کارآفرینی‌ ایجاد می‌گردد و اینها مشخصة‌ یک‌ اقتصاد سالم‌ هستند.



خرید و دانلود  کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص


کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پیشگفتار

کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ ابزار تولید را به‌ منظور ادغام‌ آنها برای‌ تولید محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه‌می‌کند (ریچارد کانتیلون‌ R. Cantillon در حدود سال‌ 1730).

ـ کارآفرین‌ عاملی‌ است‌ که‌ تمامی‌ ابزار تولید را ترکیب‌ می‌کند و مسوولیت‌ ارزش‌ تولیدات‌، بازیافت‌ کل‌سرمایه‌ای‌ را که‌ بکار می‌گیرد، ارزش‌ دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌ای‌ که‌ می‌پردازد و همچنین‌ سود حاصل‌ را برعهده‌ می‌گیرد (جان‌ باتیست‌ سی‌ ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان‌ فرانسوی‌ در سال‌ 1803 میلادی‌).

ـ کارآفرینی‌ پلی‌ است‌ بین‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌، به‌ ویژه‌ جنبه‌های‌ غیراقتصادی‌ جامعه‌ و موسسات‌انتفاعی‌ تاسیس‌ شده‌ برای‌ تمتع‌ از مزیت‌های‌ اقتصادی‌ و ارضاء آرزوهای‌ اقتصادی‌ (آرتور کول‌ ( A. Cole )،1946).

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ تخصص‌ وی‌ تصمیم‌گیری‌ عقلائی‌ و منطقی‌ درخصوص‌ ایجاد هماهنگی‌ در منابع‌کمیاب‌ می‌باشد (کاسون‌، 1982).ـ کارآفرینی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ تسریع‌کننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادی‌ را فراهم‌ می‌آورد (ویلکن‌( Wilken )، 1980)

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ شرکتهای‌ جدیدی‌ را که‌ سبب‌ ایجاد و رونق‌ شغل‌های‌ جدید می‌شوند، شکل‌می‌دهند (که‌ چموف‌ ( B - Kirchhoff )، 1994).

ـ رابرات‌ لمب‌ ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که‌ «کارآفرینی‌ یک‌ نوع‌ تصمیم‌گیری‌ اجتماعی‌ است‌ که‌توسط‌ نوآوران‌ اقتصادی‌ انجام‌ می‌شود و نقش‌ عمدة‌ کارآفرینان‌ را اجرای‌ فرآیند گستردة‌ ایجاد جوامع‌ محلی‌،ملی‌ و بین‌المللی‌ و یا دگرگون‌ ساختن‌ نمادهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ می‌دانست‌.

ـ هربرتون‌ ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ وظیفه‌ تعیین‌ نوع‌ کسب‌ و کارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و یا آن‌ را می‌پذیرد.

ـ ردلیچ‌ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ در حالی‌ که‌ مدیر، سرپرست‌ و هماهنگ‌کننده‌فعالیت‌های‌ تولید است‌، برنامه‌ریز، نوآور و تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ در یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ نیز می‌باشد.

ـ مک‌ کله‌لند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ «یک‌ شرکت‌ (یا واحداقتصادی‌) را سازماندهی‌ می‌کند و ظرفیت‌ تولیدی‌ آن‌ را افزایش‌ می‌دهد.»

ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ را همانا شناسایی‌ و بهره‌برداری‌ از کرهای‌فرصت‌طلبانه‌ برای‌ گسترش‌ شرکتهای‌ کوچکتر می‌داند.

ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ سود و رشد،شغلی‌ را به‌ وجود می‌آورد و مدیریت‌ می‌کند.

ـ چل‌ ( E.chell ) و هاروث‌ ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌کارآفرینان‌ افرادی‌ هستند که‌ قابلیت‌ مشاهده‌ و ارزیابی‌ فرصتهای‌ تجاری‌، گردآوری‌ منابع‌ مورد نیاز و دستیابی‌به‌ ارزیابی‌ حاصل‌ از آن‌ را داشته‌ و می‌توانند اقدامات‌ صحیحی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ انجام‌ دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است‌، کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ کوچک‌ وجدیدی‌ را با سرمایه‌ خود شروع‌ می‌نماید.

ـ ادی‌ ( G.Eddy ) و الم‌ ( k.olm ) (1985) معتقدند که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ مایل‌ و قادر به‌مخاطره‌پذیری‌ است‌ و در عین‌ حال‌ ابزار تولیدی‌ و اعتباری‌ را در هم‌ می‌آمیزد تا به‌ سود یا اهداف‌ دیگری‌همچون‌ قدرت‌ و احترام‌ اجتماعی‌ دست‌ یابد. ـ تراپ‌مان‌ ( J. Torpman ) و مورنینگ‌ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب‌ «نظام‌های‌کارآفرینانه‌» در دهة‌ 1990 می‌نویس ن د: کارآفرین‌ یعنی‌ ترکیب‌ متفکر با مجری‌، کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ فرصت‌ارائه‌ یک‌ محصول‌، خدمات‌، روش‌ و سیاست‌ جدید یا راه‌ تفکری‌ جدید برای‌ یک‌ مشکل‌ قدیمی‌ را می‌یابد.کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ می‌خواهد تاثیر اندیشه‌ محصول‌ یا خدمات‌ خود را بر نظام‌ مشاهده‌ کند. ـ جفری‌ تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص‌ کارآفرینی‌ می‌نویسد: «کارآفرینی‌ خلق‌ و ایجاد بینشی‌ ارزشمند از هیچ‌ است‌. کارآفرینی‌ فرایند ایجاد و دستیابی‌ به‌ فرصتها و دنبال‌ کردن‌ آنها بدون‌ توجه‌ به‌منابعی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر موجود است‌. کارآفرینی‌ شامل‌، خلق‌ و توزیع‌ ارزش‌ و منافع‌ بین‌ افراد، گروهها،سازمانها و جامعه‌ می‌باشد. ـ دیوید مک‌ کران‌ ( D. Mckeran ) و اریک‌ فلانیگان‌ ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان‌ را افرادی‌نوآور، بافکری‌ متمرکز، و به‌ دنبال‌ کسب‌ توفیق‌ و مایل‌ به‌ استفاده‌ از میانبرها می‌دانند که‌ کمتر مطابق‌ کتاب‌ کارمی‌کنند و در نظام‌ اقتصادی‌، شرکتهایی‌ نوآور، سودآور و با رشدی‌ سریع‌ را ایجاد می‌نمایند.

در واقع‌، هنوز هم‌ تعریف‌ کامل‌، جامع‌، مانع‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ صاحبنظران‌ ارائه‌ نشده‌ است‌، لیکن‌ دراین‌ بین‌ تئوری‌ و تعاریف‌ اقتصاددان‌ مشهور اتریشی‌ به‌ نام‌ «جوزف‌ شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی‌ و نقش‌ کارآفرینان‌ در فرآیند توسعه‌ مورد توافق‌ و ارجاع‌ اکثر محققین‌ در این‌ زمینه‌ است‌: بر طبق‌ نظر وی‌ کارآفرین‌ نیروی‌ محرکة‌ اصلی‌ در توسعة‌ اقتصادی‌ و موتور توسعه‌ می‌باشد و نقش‌ وی‌عبارت‌ است‌ از نوآوری‌ یا ایجاد ترکیب‌های‌ تازه‌ از مواد. شومپیتر مشخصة‌ اصلی‌ کارآفرین‌ را «نوآوری‌»می‌دانست‌ و کار یک‌ کارآفرین‌ را «تخریب‌ خلاق‌» تعریف‌ کرد. وی‌ در کتاب‌ «نظریة‌ اقتصاد پویا» اشاره‌ می‌کندکه‌ تعادل‌ پویا از طریق‌ نوآوری‌ و کارآفرینی‌ ایجاد می‌گردد و اینها مشخصة‌ یک‌ اقتصاد سالم‌ هستند.



خرید و دانلود  کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص


کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

پیشگفتار

کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ ابزار تولید را به‌ منظور ادغام‌ آنها برای‌ تولید محصولات‌ قابل‌ عرضه‌ به‌ بازار، ارائه‌می‌کند (ریچارد کانتیلون‌ R. Cantillon در حدود سال‌ 1730).

ـ کارآفرین‌ عاملی‌ است‌ که‌ تمامی‌ ابزار تولید را ترکیب‌ می‌کند و مسوولیت‌ ارزش‌ تولیدات‌، بازیافت‌ کل‌سرمایه‌ای‌ را که‌ بکار می‌گیرد، ارزش‌ دستمزدها، بهره‌ و اجاره‌ای‌ که‌ می‌پردازد و همچنین‌ سود حاصل‌ را برعهده‌ می‌گیرد (جان‌ باتیست‌ سی‌ ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان‌ فرانسوی‌ در سال‌ 1803 میلادی‌).

ـ کارآفرینی‌ پلی‌ است‌ بین‌ جامعه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ کل‌، به‌ ویژه‌ جنبه‌های‌ غیراقتصادی‌ جامعه‌ و موسسات‌انتفاعی‌ تاسیس‌ شده‌ برای‌ تمتع‌ از مزیت‌های‌ اقتصادی‌ و ارضاء آرزوهای‌ اقتصادی‌ (آرتور کول‌ ( A. Cole )،1946).

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ تخصص‌ وی‌ تصمیم‌گیری‌ عقلائی‌ و منطقی‌ درخصوص‌ ایجاد هماهنگی‌ در منابع‌کمیاب‌ می‌باشد (کاسون‌، 1982).ـ کارآفرینی‌ به‌ عنوان‌ یک‌ تسریع‌کننده‌، جرقة‌ رشد و توسعة‌ اقتصادی‌ را فراهم‌ می‌آورد (ویلکن‌( Wilken )، 1980)

ـ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ شرکتهای‌ جدیدی‌ را که‌ سبب‌ ایجاد و رونق‌ شغل‌های‌ جدید می‌شوند، شکل‌می‌دهند (که‌ چموف‌ ( B - Kirchhoff )، 1994).

ـ رابرات‌ لمب‌ ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که‌ «کارآفرینی‌ یک‌ نوع‌ تصمیم‌گیری‌ اجتماعی‌ است‌ که‌توسط‌ نوآوران‌ اقتصادی‌ انجام‌ می‌شود و نقش‌ عمدة‌ کارآفرینان‌ را اجرای‌ فرآیند گستردة‌ ایجاد جوامع‌ محلی‌،ملی‌ و بین‌المللی‌ و یا دگرگون‌ ساختن‌ نمادهای‌ اجتماعی‌ و اقتصادی‌ می‌دانست‌.

ـ هربرتون‌ ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ وظیفه‌ تعیین‌ نوع‌ کسب‌ و کارموردنظر را بر عهده‌ داشته‌ و یا آن‌ را می‌پذیرد.

ـ ردلیچ‌ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ در حالی‌ که‌ مدیر، سرپرست‌ و هماهنگ‌کننده‌فعالیت‌های‌ تولید است‌، برنامه‌ریز، نوآور و تصمیم‌گیرنده‌ نهایی‌ در یک‌ شرکت‌ تولیدی‌ نیز می‌باشد.

ـ مک‌ کله‌لند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که‌ کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ «یک‌ شرکت‌ (یا واحداقتصادی‌) را سازماندهی‌ می‌کند و ظرفیت‌ تولیدی‌ آن‌ را افزایش‌ می‌دهد.»

ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة‌ اصلی‌ کارآفرینی‌ را همانا شناسایی‌ و بهره‌برداری‌ از کرهای‌فرصت‌طلبانه‌ برای‌ گسترش‌ شرکتهای‌ کوچکتر می‌داند.

ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است‌ که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ جهت‌ دستیابی‌ به‌ سود و رشد،شغلی‌ را به‌ وجود می‌آورد و مدیریت‌ می‌کند.

ـ چل‌ ( E.chell ) و هاروث‌ ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات‌ خود به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌کارآفرینان‌ افرادی‌ هستند که‌ قابلیت‌ مشاهده‌ و ارزیابی‌ فرصتهای‌ تجاری‌، گردآوری‌ منابع‌ مورد نیاز و دستیابی‌به‌ ارزیابی‌ حاصل‌ از آن‌ را داشته‌ و می‌توانند اقدامات‌ صحیحی‌ را برای‌ رسیدن‌ به‌ موفقیت‌ انجام‌ دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است‌، کارآفرین‌ کسی‌ است‌ که‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ کوچک‌ وجدیدی‌ را با سرمایه‌ خود شروع‌ می‌نماید.

ـ ادی‌ ( G.Eddy ) و الم‌ ( k.olm ) (1985) معتقدند که‌ کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ مایل‌ و قادر به‌مخاطره‌پذیری‌ است‌ و در عین‌ حال‌ ابزار تولیدی‌ و اعتباری‌ را در هم‌ می‌آمیزد تا به‌ سود یا اهداف‌ دیگری‌همچون‌ قدرت‌ و احترام‌ اجتماعی‌ دست‌ یابد. ـ تراپ‌مان‌ ( J. Torpman ) و مورنینگ‌ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب‌ «نظام‌های‌کارآفرینانه‌» در دهة‌ 1990 می‌نویس ن د: کارآفرین‌ یعنی‌ ترکیب‌ متفکر با مجری‌، کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ فرصت‌ارائه‌ یک‌ محصول‌، خدمات‌، روش‌ و سیاست‌ جدید یا راه‌ تفکری‌ جدید برای‌ یک‌ مشکل‌ قدیمی‌ را می‌یابد.کارآفرین‌ فردی‌ است‌ که‌ می‌خواهد تاثیر اندیشه‌ محصول‌ یا خدمات‌ خود را بر نظام‌ مشاهده‌ کند. ـ جفری‌ تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص‌ کارآفرینی‌ می‌نویسد: «کارآفرینی‌ خلق‌ و ایجاد بینشی‌ ارزشمند از هیچ‌ است‌. کارآفرینی‌ فرایند ایجاد و دستیابی‌ به‌ فرصتها و دنبال‌ کردن‌ آنها بدون‌ توجه‌ به‌منابعی‌ است‌ که‌ در حال‌ حاضر موجود است‌. کارآفرینی‌ شامل‌، خلق‌ و توزیع‌ ارزش‌ و منافع‌ بین‌ افراد، گروهها،سازمانها و جامعه‌ می‌باشد. ـ دیوید مک‌ کران‌ ( D. Mckeran ) و اریک‌ فلانیگان‌ ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان‌ را افرادی‌نوآور، بافکری‌ متمرکز، و به‌ دنبال‌ کسب‌ توفیق‌ و مایل‌ به‌ استفاده‌ از میانبرها می‌دانند که‌ کمتر مطابق‌ کتاب‌ کارمی‌کنند و در نظام‌ اقتصادی‌، شرکتهایی‌ نوآور، سودآور و با رشدی‌ سریع‌ را ایجاد می‌نمایند.

در واقع‌، هنوز هم‌ تعریف‌ کامل‌، جامع‌، مانع‌ و مورد پذیرش‌ همة‌ صاحبنظران‌ ارائه‌ نشده‌ است‌، لیکن‌ دراین‌ بین‌ تئوری‌ و تعاریف‌ اقتصاددان‌ مشهور اتریشی‌ به‌ نام‌ «جوزف‌ شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی‌ و نقش‌ کارآفرینان‌ در فرآیند توسعه‌ مورد توافق‌ و ارجاع‌ اکثر محققین‌ در این‌ زمینه‌ است‌: بر طبق‌ نظر وی‌ کارآفرین‌ نیروی‌ محرکة‌ اصلی‌ در توسعة‌ اقتصادی‌ و موتور توسعه‌ می‌باشد و نقش‌ وی‌عبارت‌ است‌ از نوآوری‌ یا ایجاد ترکیب‌های‌ تازه‌ از مواد. شومپیتر مشخصة‌ اصلی‌ کارآفرین‌ را «نوآوری‌»می‌دانست‌ و کار یک‌ کارآفرین‌ را «تخریب‌ خلاق‌» تعریف‌ کرد. وی‌ در کتاب‌ «نظریة‌ اقتصاد پویا» اشاره‌ می‌کندکه‌ تعادل‌ پویا از طریق‌ نوآوری‌ و کارآفرینی‌ ایجاد می‌گردد و اینها مشخصة‌ یک‌ اقتصاد سالم‌ هستند.



خرید و دانلود  کارآفرینی تولید خیار شور 34 ص