لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه:
از سال 1850معلوم شده است که فلز تحت تنش تکراری با نوسانی،در تنشی به مراتب کمتر از تنش لازم برای شکست در اثر یک مرتبه اعمال بار ، خواهد شکست. شکستهایی که در شرایط بارگذاری دینامیک رخ می دهند شکستهای خستگی نامیده میشوند. که این نامگذاری احتمالا مبتنی بر این دلیل است که به طور کلی مشاهده می شود شکستها فقط پس از یک دوره کار زیاد رخ می دهند.هیچگونه تغییر واضحی در ساختار فلزی که به علت خستگی می شکند وجود نداردتا بتوان به عنوان مدرکی برای شناخت دلایل شکست خستگی از آن استفاده کرد. با پیشرفت صنعت و افزایش تعداد وسایلی از قبیل خودرو ، هواپیما،کمپرسور،پمپ،توربین و غیره که تحت بارگذاری تکراری و ارتعاشی هستند،خستگی بیشتر متداول شده و اکنون چنین برداشت می شود که عامل حداقل 90درصد شکستهای ناشی از دلایل مکانیکی حین کار خستگی باشد.
/
تئوری شکست:
دلیل عمده خطرناک بودن شکست خستگی این است که بدون آگاهی قبلی و قابل رویت بودن رخ می دهد.خستگی به صورت شکستی با ظاهر ترد ، بدون هیچگونه تغییر شکل نا خالص در شکست نتیجه میشود. معمولاسطح شکست در مقیاس ماکروسکوپی بر جهت تنش کششی اصلی عمود است.معمولا سطح شکست خستگی از ظاهر سطح شکست تشخیص داده میشود،که از یک ناحیه هموار حاصل از عمل سایش با اشاعه ترک در مقطع و یک ناحیه ناهموار که در هنگام عدم تحمل بار توسط مقطع ،در قطعه به صورت نرم شکسته شده است تشکیل می شود.غالبا پیشرفت شکست توسط یک دسته حلقه نشان داده می شود،که از نقطه شروع شکست به طرف داخل پیشرفت می کند.
سه عامل عمده برای وقوع شکست خستگی ضروری هستند.این عوامل عبارتند از:
1-تنش کششی حداکثری به مقدار بسیار زیاد
2-تغییرات به حد کافی زیاد یا نوسانی در تنش وارده
3-زیاد بودن چرخه های تنش وارده.
علاوه بر این متغیرهای دیگری مانندتمرکز تنش ،خوردگی،دما،بار اضافی ،ساختار متالورژیکی،تنشهای باقیمانده و تنشهای مرکب هم وجود دارند که شرایط را برای ایجاد خستگی تقویت می کنند.
خصوصیات ساختاری خستگی:
در مطالعات تغییرات ساختاری اصلی در فلزی که به آن تنش چرخه ای اعمال می شود، فرایند خستگی برای سهولت درک به مراحل زیر تقسیم شده است:
1- شروع ترک : شامل ایجاد اولیه عیب خستگی که با عملیات تابانیدن مناسب برطرف می شود.
2- رشد ترک نوار لغزش :عبارت است از عمیق شدن ترک اولیه روی صفحات با تنش برشی زیاد، این مرحله غالبا رشد ترک مرحله 1 نامیده می شود.
3- شکست ترک روی صفحاتی با تنش کششی زیاد: عبارت است از رشد یک ترک معین در جهت عمد بر تنش کششی حداکثر . این مرحله معمولا رشد ترک مرحله 2 نامیده می شود.
4- شکست نرم نهایی: هنگامی رخ می دهد که طول ترک به اندازه کافی برسد، طوری که سطح مقطع باقیمانده نتواند بار وارده را تحمل کند.
سهم نسبی هر مرحله از کل چرخه های مسبب شکست به شرایط آزمایش و ماده بستگی دارد. اما کاملا مشخص شده است که یک ترک خستگی می تواند قبل از اینکه 10درصد عمر کل نمونه منقضی شود، تشکیل شود.البته
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شکستخستگی
مقدمه
ازسال 1850معلومشدهاستکهفلزتحتتنشتکراریبانوسانی،درتنشیبهمراتبکمترازتنشلازملازمبرایشکستدراثریکمرتبهاعمالبار،خواهدشکست.شکستهاییکهدرشرایطبارگذاریدینامیکرخمیدهندشکستهایخستگینامیدهمیشوند. کهایننامگذاریاحتمالامبتنیبرایندلیلاستکهبهطورکلیمشاهدهمیشودشکستهافقطپسازیکدورهکارزیادرخمیدهند.هیچگونهتغییرواضحیدرساختارفلزیکهبهعلتخستگیمیشکندوجودنداردتابتوانبهعنوانمدرکیبرایشناختدلایلشکستخستگیازآناستفادهکرد. باپیشرفتصنعتوافزایشتعدادوسایلیازقبیلخودرو،هواپیما،کمپرسور،پمپ،توربینوغیرهکهتحتبارگذاریتکراریوارتعاشیهستند،خستگیبیشترمتداولشدهواکنونچنینبرداشتمیشودکهعاملحداقل 90درصدشکستهایناشیازدلایلمکانیکیحینکارخستگیباشد.
تئوریشکست
دلیلعمدهخطرناکبودنشکستخستگیایناستکهبدونآگاهیقبلیوقابلرویتبودنرخمیدهد.خستگیبهصورتشکستیباظاهرترد،بدونهیچگونهتغییرشکلناخالصدرشکستنتیجهمیشود.معمولاسطحشکستدرمقیاسماکروسکوپیبرجهتتنشکششیاصلیعموداست.معمولاسطحشکستخستگیازظاهرسطحشکستتشخیصدادهمیشود،کهازیکناحیههموارحاصلازعملسایشبااشاعهترکدرمقطع (قسمتبالایشکل 1) ویکناحیهناهموارکهدرهنگامعدمتحملبارتوسطمقطع،درقطعهبهصورتنرمشکستهشدهاستتشکیلمیشود.غالباپیشرفتشکستتوسطیکدستهحلقهنشاندادهمیشود،کهازنقطهشروعشکستبهطرفداخلپیشرفتمیکند.شکل 1مشخصهدیگریازخستگیرانیزنشانمیدهدوآناینستکهمعمولاشکستدرنقطهوجودتمرکزتنش،مانندیکگوشهتیزیاشیار،یادریکتمرکزتنشمتالورژیکیمانندناخالصی،رخمیدهد.
سهعاملعمدهبرایوقوعشکستخستگیضروریهستند.اینعواملعبارتنداز:(1)تنشکششیحداکثریبهمقداربسیارزیاد، (2)تغییراتبهحدکافیزیادیانوسانیدرتنشوارده،و(3)زیادبودنچرخههایتنشوارده. علاوهبراینمتغیرهایدیگریمانندتمرکزتنش،خوردگی،دما،باراضافی،ساختارمتالورژیکی،تنشهایباقیماندهوتنشهایمرکبهموجوددارندکهشرایطرابرایایجادخستگیتقویتمیکنند.
چونهنوزمفهومیکلیازعلتبروزخستگیدرفلزاتبهدستنیاوردهایم،لازماستبعضیازاینعواملراازدیدگاهعاساساتجربیموردبحثقراردهیم.بهعلتزیادبودنحجماطلاعاتیازاینقبیل،فقطتشریحنکاتبرجستهممکنخواهدبود.
چرخههایتنش
ابتداتعریفمختصریازانواعکلیتنشهاینوسانیکهباعثیخستگیمیشوند،بیانمیکنیمشکل2 چرخههاینمونهایتنشخستگیرانشانمیدهد.شکل 2(الف) چرخهکاملامعکوستنشسینوسیشکلیرانشانمیدهد. اینچرخهیکحالتآرمانیاستکهتوسطدستگاهخستگیمحورچرخانمورتو.لیدشدهودرعملازچرخشمحوریباسرعتثابتوبدوناضافهباربهدستمیآید.درایننوعچرخهتنش،تنشهایحداقلوحداکثربرابرند. تنشحداقلهمانکمترینتنشجبریدرچرخهاست . تنشکششیمثبتدرنظرگرفتهمیشودوتنشفشاریمنفیاست.
شکل 2(ب) یکچرخهتنشتکراریرانشانمیدهدکهدرآنتنشحداکثروتنشحداقلبرابرنیستند. درایننمودارهردوتنشکششیاند. ولییکچرخهتنشتکراریمیتواندشاملتنشهایحداقلوحداکثرباعلامتمخالفیاهردودرفشارنیزباشد.شکل 2(پ) چرخهتنشمرکبیرانشانمیدهدکهدرقطعهایمانندبالهواپیماودراثرتندبادهاتحتبارهایاضافیدورهایغیرقابلپیشبینیقرارمیگیرد.
خصوصیاتساختاریخستگی
درمطالعاتتغییراتساختاریاصلیدرفلزیکهبهآنتنشچرخهایاعمالمیشود،فرایندخستگیبرایسهولتدرکبهمراحلزیرتقسیمشدهاست:
1. شروعترک : شاملایجاداولیهعیبخستگیکهباعملیاتتابانیدنمناسببرطرفمیشود.
2. رشدترکنوارلغزش :عبارتاستازعمیقشدنترکاولیهرویصفحاتباتنشبرشیزیاد،اینمرحلهغالبارشدترکمرحله 1 نامیدهمیشود.
3. شکستترکرویصفحاتیباتنشکششیزیاد: عبارتاستازرشدیکترکمعیندرجهتعمدبرتنشکششیحداکثر . اینمرحلهمعمولارشدترکمرحله 2 نامیدهمیشود.
4. شکستنرمنهایی: هنگامیرخمیدهدکهطولترکبهاندازهکافیبرسد،طوریکهسطحمقطعباقیماندهنتواندبارواردهراتحملکند.
سهمنسبیهرمرحلهازکلچرخههایمسببشکستبهشرایطآزمایشومادهبستگیدارد. اماکاملامشخصشدهاستکهیکترکخستگیمیتواندقبلازاینکه 10درصدعمرکلنمونهمنقضیشود،شکیلشود.البتهدرتصمیمگیریدرموردزمانیکهیکنوترلغزشعمیقشدهمیتواندترکنامیدهشود،ابهامزیادیوجوددارد . بهطورکلی،سهمبیشتریازکلچرخههایمسببشکستبهاشاعهترکهایمرحله2 درخستگیکمچرخهتعلقداردتاخستگیپرچرخه،درصورتیکهرشدترکدرمرحله 1 برایخستگیپرچرخهوتنشکمن،بیشتراست . اگرتنشکششیزیادباشد،مانندخستگیدرنمونههایباشیارتیز،رشدترکمرحله 1 بههسچوجهقابلمشاهدهنیست.
بررسیساختاریدقیقخستگیاینواقعیترانشانمیدهدکهمعمولاترکهایخستگیدریکسطحآزادشروعمیشوند . درمواردنادریکهترکهایخستگیازقسمتداخلیشروعمیشوند،همیشهمرزی،مانندحدفاصلیکلایهسطحیکربورهشدهوفلزاصلی،بایدوجودداشتهباشد.
خستگیشباهتهاییباجریانمومسانوشکستتحتتغییرشکلتکجهتییاایستادارد. بررسیهایگوفنشاندادهاستکهفلزتحتکرنشچرخهایتوسطلغزشبرصفحاتاتمیمشابهودرهمانجهاتبلورشناسیکرنشتکجهتیتغییرشکلمیدهد. درحالیکهلغزشدرتغییرشکلتکجهتیمعمولادرتمامدانههامنتشرمیشود،درخستگیفقطدربعضیدانههاخطوطلغزشمشاهدهمیشودودردانههایدیگرهیچاثریازلغزشوجودندارد. بهطورکلیخطوطلغزشهنگامچندهزارچرخهاولتنشتشکیلمیشوند.چرخههایپیدرپیخطوطلغزشاضافیتولیدمیکنند،ولیتعدادخطوطلغزشمستقیماباتعدادچرخههایتنشمناسبنیست. لغزشقابلرویتدربسیاریازفلزاتخیلیزودبهمقداراشباعمیرسد،کهاینامربهصورتنواحیپیچیدهایازلغزشسنگینموازیباآنچهبهطورطبیعییکنوارلغزشبود،مشاهدهمیشود. نوترهایلغزشحینخستگیبهمعنایتشکیلترکنخواهدبود.
یکجنبهمهمساختاریکهبهنظرمیرسدمنحصربهتغییرشکلخستگیباشد،تشکیلسطحیازبرآمدگیوشیاراستکهفرورفتگیهاینوارلغزشوبرآمدگیهاینوارلغزشنامیدهمیشود.انجامعملیاتفلزنگاریخیلیدقیقبرقسمتهایمخروطیسطحنمونهنشاندادهاستکهترکهایخستگیدرمکانهایفرورفتگیوبرآمدگیشروعمیشوند.تجربیاتزیادینشانمیدهندکهلغزشمتقاطعدرفرایندایجادب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مقدمه:
از سال 1850معلوم شده است که فلز تحت تنش تکراری با نوسانی،در تنشی به مراتب کمتر از تنش لازم برای شکست در اثر یک مرتبه اعمال بار ، خواهد شکست. شکستهایی که در شرایط بارگذاری دینامیک رخ می دهند شکستهای خستگی نامیده میشوند. که این نامگذاری احتمالا مبتنی بر این دلیل است که به طور کلی مشاهده می شود شکستها فقط پس از یک دوره کار زیاد رخ می دهند.هیچگونه تغییر واضحی در ساختار فلزی که به علت خستگی می شکند وجود نداردتا بتوان به عنوان مدرکی برای شناخت دلایل شکست خستگی از آن استفاده کرد. با پیشرفت صنعت و افزایش تعداد وسایلی از قبیل خودرو ، هواپیما،کمپرسور،پمپ،توربین و غیره که تحت بارگذاری تکراری و ارتعاشی هستند،خستگی بیشتر متداول شده و اکنون چنین برداشت می شود که عامل حداقل 90درصد شکستهای ناشی از دلایل مکانیکی حین کار خستگی باشد.
/
تئوری شکست:
دلیل عمده خطرناک بودن شکست خستگی این است که بدون آگاهی قبلی و قابل رویت بودن رخ می دهد.خستگی به صورت شکستی با ظاهر ترد ، بدون هیچگونه تغییر شکل نا خالص در شکست نتیجه میشود. معمولاسطح شکست در مقیاس ماکروسکوپی بر جهت تنش کششی اصلی عمود است.معمولا سطح شکست خستگی از ظاهر سطح شکست تشخیص داده میشود،که از یک ناحیه هموار حاصل از عمل سایش با اشاعه ترک در مقطع و یک ناحیه ناهموار که در هنگام عدم تحمل بار توسط مقطع ،در قطعه به صورت نرم شکسته شده است تشکیل می شود.غالبا پیشرفت شکست توسط یک دسته حلقه نشان داده می شود،که از نقطه شروع شکست به طرف داخل پیشرفت می کند.
سه عامل عمده برای وقوع شکست خستگی ضروری هستند.این عوامل عبارتند از:
1-تنش کششی حداکثری به مقدار بسیار زیاد
2-تغییرات به حد کافی زیاد یا نوسانی در تنش وارده
3-زیاد بودن چرخه های تنش وارده.
علاوه بر این متغیرهای دیگری مانندتمرکز تنش ،خوردگی،دما،بار اضافی ،ساختار متالورژیکی،تنشهای باقیمانده و تنشهای مرکب هم وجود دارند که شرایط را برای ایجاد خستگی تقویت می کنند.
خصوصیات ساختاری خستگی:
در مطالعات تغییرات ساختاری اصلی در فلزی که به آن تنش چرخه ای اعمال می شود، فرایند خستگی برای سهولت درک به مراحل زیر تقسیم شده است:
1- شروع ترک : شامل ایجاد اولیه عیب خستگی که با عملیات تابانیدن مناسب برطرف می شود.
2- رشد ترک نوار لغزش :عبارت است از عمیق شدن ترک اولیه روی صفحات با تنش برشی زیاد، این مرحله غالبا رشد ترک مرحله 1 نامیده می شود.
3- شکست ترک روی صفحاتی با تنش کششی زیاد: عبارت است از رشد یک ترک معین در جهت عمد بر تنش کششی حداکثر . این مرحله معمولا رشد ترک مرحله 2 نامیده می شود.
4- شکست نرم نهایی: هنگامی رخ می دهد که طول ترک به اندازه کافی برسد، طوری که سطح مقطع باقیمانده نتواند بار وارده را تحمل کند.
سهم نسبی هر مرحله از کل چرخه های مسبب شکست به شرایط آزمایش و ماده بستگی دارد. اما کاملا مشخص شده است که یک ترک خستگی می تواند قبل از اینکه 10درصد عمر کل نمونه منقضی شود، تشکیل شود.البته در تصمیم گیری در مورد زمانی که یک نوار لغزش عمیق شده می تواند ترک نامیده شود، ابهام زیادی وجود دارد . به طور کلی ،سهم بیشتری از کل چرخه های مسبب شکست به اشاعه ترکهای مرحله2 در خستگی کم چرخه تعلق دارد تا خستگی پر چرخه، در صورتی که رشد ترک در مرحله 1 برای خستگی پرچرخه و تنش کمتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
طرح مسئله :
از ممیزههای انسان از دیگر موجودات قدرت تفکر، هوشمندی، کنجکاوی و چراجویی و علتیابی بوده و هست و انسان که در اجتماع متأثر از اجتماع و مؤثر بر اجتماع است ناگزیر از شناخت اجتماع، پدیدهها و رویدادهای اجتماعی است.
اجتماع انسانی و جهان مداوم در حال شدن است و در این شدن باید تصمیم به تکامل خویش گیرد و این تکامل حاصل نمیشود مگر با انباشت اطلاعات و تحقیق، رد و ابطال، نقد و انتقاد، عبرتگیری و جستجوگری، تلاش و تلاش.
به گفته کارل ریموند پوپر متدولوژیست علم «راز پیشرفت دمکراسیهای غربی نه در ثروت و منابع طبیعی، بلکه در سابقة وجود اندیشة آزادی و انتقاد باید جست»! مهمترین راز دمکراسی نقد است، پس آنچه برای پیشرفت و حرکت به جلو لازم است نقد دائم و تحلیل و بررسی است.
آنچه که روشن است حرکت جریان اصلاحطلبی و تغییر خواهی در ایران است. حرکتی که از انقلاب مشروطه آغاز شده و ادامه دارد. اما مفهوم اصلاحطلبی را باید فراتر از نام یک جریان و یا گروه سیاسی حاضر دانست چرا که
ایران امروز در عرصه سیاست، اقتصاد، فرهنگ، امنیت در داخل و خارج خواستار تغییر است و لازمه تغییر حرکت و اصلاح است. البته منظور ما در این مقاله از اصلاحطلبی و اصلاحات معنای عام و گستردة آن نیست بلکه جریانیست که پس از دوم خرداد 1376 نمود یافت و بدین نام خوانده شد.جامعه و کشوری که عزم بر پیشرفت، تغییر و قدرتمندی و افزایش منزلت دارد با باید دائماً نظر بر گذشته، حال و آینده داشته باشد. گذشته را حال و آینده، حال را گذشته و آینده و آینده را گذشته و حال بداند اما آنچه در ید اراده و عمل ماست حال است اما حالی که تا چند لحظه قبل آینده و تا لحظاتی دیگر گذشته خواهد بود. آنچه آینده را روشن خواهد ساخت عزم و اراده امروز ماست. بر خودباوری و تلاش و تصمیم بر تکامل و پیشرفت. بر این اساس «سیاستهای دولت (احزاب، گروهها و جنبشها) باید همچون فرضیاتی تلقی شوند که باید مدام در معرض حک و اصلاح قرار گیرند. سیاستگذاری (عمل سیاسی) ذاتاً متضمن متبعات پیشبینی نشده است، و هر چه پیش اندیشی و بحث و انتقاد دربارة آن بیشتر باشد امکان توفیق آن بیشتر است. انتقاد احتمال حذف خطا را افزایش میدهد. در سیاستگذاری حسن نیت کفایت نمیکند و تصمیمات سیاسی باید دائماً آزمایش شوند نه به این منظور که موارد موفقیت آنها معلوم گردد، بلکه قصد مشخص شدن نارساییها و معایب آنها.
برعکس، سیاستمداران معمولاً بر شواهد موفقیت سیاستهای خود تأکید میکنند راز تجسس در خطاهای ناشی از تصمیمات خود پرهیز میکنند و این مهمترین سبب رکود و شکست است». و درست به همین دلیل باید رویدادها، پدیدهها، شکستها و پیروزیها و موفقیت و ناکامیهای اجتماعی و سیاسی و... را مورد کنکاش، علتیابی و آسیبشناسی قرار دارد. بله باید علتیابی کرد و سبب رکود و شکست را یافت و آن را اصلاح ساخت. این مسایل قابل تعمیم به حزب، جریان یا... سیاسی نیز میباشد چرا که این تشکلها دائماً در رقابت سیاسی، مایل به جلوه و بزرگنمایی و نمودن موفقیتها و سرپوش و توجیه شکستها و معایب و بدعملکردیهایند.
بحث و بررسی، تحقیق و تحلیل درباره علل شکست جبهه دوم خرداد که جبهه اصلاحات نیز نامیده میشود و دلایل شکست این جبهه در انتخابات ریاست جمهوری دورة نهم در خرداد 1384 از مباحثی است که در نشستها، سخنرانیها، گزارشها و مصاحبهها هر کس از منظری به آن اشاراتی داشته است اما این رویداد به طور علمی، دقیق و همهسویه مورد مطالعه و کنکاش قرار نگرفته است، ابتدا این مقاله بر آن نیست که به تمامی عوامل دخیل در موضوع بپردازد بلکه سعی بر آن است که یکی از دلایل مطرحه را مورد کنکاش و دستیابی قرار دهد. «برای ملتها، به ویژه ملتهای کهنی چون ایران نقاط عطف تاریخی کم نبوده و نیست. این نقاط عطف تاریخی- سیاسی گاه با دستاوردهای خویش عمل شادیها و پایکوبیها و گاه با نتایج منفی خود موجب سرشکستگی و دلمردگیها بوده است»!
تحلیل محتوا :دوم خرداد 1376 سرآغاز جریان ملی و مهمی بود که درسهای بسیاری به ملت و دولتمردان ما آموخت و میآموزد. در انتخابات دوم خرداد 1376 شاهد مشارکت عمومی و استقبال گستردة مردم در مبارزه انتخاباتی و در پای صندوقهای رأی بودیم، به صورتی که اگر به بررسی مشارکت مردمی در انتخاباتهای ریاست جمهوری از آغاز انقلاب اسلامی ایران بنگریم مشاهده میشود که در انتخابات دورة اول 67 درصد، دومین انتخابات 64 درصد، سومین انتخابات 74 درصد، انتخابات چهارم و پنجم 54 درصد و انتخابات ششم 50 درصد میرسد. از انتخابات سوم به بعد شاهد سیر نزولی و افول مشارکت مردم در انتخابات هستیم اما به یکباره در انتخاب 1376 دوره هفتم، شاهد افزایش شرکت در انتخابات تا 76 درصد بودیم. این روند استقبال عمومی در سه انتخابات بعدی مجلس ششم، شوراهای اسلامی شهر و روستا دورة اول و ریاست جمهوری هشتم همچنان ادامه مییابد. که این پدیدة افزایش استقبال و مشارکت عمومی به صورت انفجاری جای بسی علتیابی و موشکافی دارد. اما بعد از انتخابات ریاست جمهوری دورة هشتم استقبال و مشارکت رو به کاستی مینهد و شاهد افول در شاخصهای مشارکت مردم هستیم، این روند در انتخابات دورة دوم شوراهای اسلامی شهر و روستا و مجلس هفتم ادامه مییابد.
انتخابات دوم خرداد 1376 که به لحظهای تاریخی تعبیر و تفسیر شد و به عنوان نقطه عطفی در تاریخ ایران شمارده میشود در سالهای حول و حوش 1376 که مردم در پی فشارهای اقتصادی و سیاسی داخلی و خارجی در حالی که نرخ تورم اعداد بالایی را نشان میداد، فضای سیاسی بسته مینمود، بسیاری از سفارتخانههای دول خارجی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
شکل گیری و علل شکست ملی شدن صنعت نفت در مجلس شانزدهم
کودتای بیست و هشت مرداد که با طراحی انگلستان و آمریکا و اجرای مشترک آن دو به انجام رسید، پایان غم انگیزی بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دورة جدیدی از دیکتاتوری و استبداد بوده است. نظر به اهمیت این واقعه، نگاهی گذرا به آنچه که گذشت، میاندازیم.
نهضت ملی شدن صنعت نفت، سرآغاز یک همدلی فعالانه میان همه گروهها و شخصیتهای سیاسی و مذهبی بود که به منافع ایران و اسلام میاندیشیدند. ولی این گروهها در طول زمان و پس از دست یازیدن به قدرت سیاسی، به قلع و قمع و حذف یکدیگر پرداختند. کودتای بیست و هشت مرداد که با طراحی انگلستان و آمریکا و اجرای مشترک آن دو به انجام رسید، پایان غم انگیزی بر نهضت ملی شدن صنعت نفت و آغاز دوره جدیدی از دیکتاتوری و استبداد بوده است. نظر به اهمیت این واقعه، نگاهی گذرا به آنچه که گذشت، میاندازیم.
با پیروزی نهضت ملی در جریان قیام سی ام تیر 1331 و روی کارآمدن مجدد دکتر مصدق، نهضت، به اوج اقتدار خود رسید، خصوصاً آن که در اولین روز، پیروزی دیگری برای آن رقم زده شد؛ دادگاه لاهه در همان شب، به نفع مردم ایران رای صادر نمود. مجلس شورای ملی نیز روز سیام تیر را به عنوان روز قیام مقدس ملی اعلام نمود و قوامالسلطنه را به دلیل کشتار مردم و قیام مسلحانه علیه ملت ایران، مفسد فیالارض شناخت و کلیه اموال او را مشمول مصادره دانست.
رئیس مجلس، سیدحسن امامی، که از فراماسونهای برجسته و از طرفداران دربار و شاه بود، کنار رفت و آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی به ریاست مجلس انتخاب شد. در مجلس هم کمیسیونی برای تعقیب مسببین حوادث و کشتار سیام تیر تشکیل گردید. اما در عین حال، دکتر مصدق، سرلشکر احمد وثوق، فرمانده ژاندارمری زمان قوام السلطنه را که در جریان قیام، دست به کشتار مردم زده بود، به عنوان کفیل وزارت دفاع منصوب کرد.
دکتر مصدق، قدرت بلا منازع
به دنبال تضعیف دربار و نمایندگان مجلس طرفدار شاه، و تقویت قدرت دکتر مصدق مجلس شورای ملی، طی مصوبهای دیگر بنا به درخواست دکتر مصدق، اختیارات قانونگذاری را برای ششماه به او واگذار کرد و این در شرایطی بود که دکتر مصدق علاوه بر ریاست قوه مجریه، ارتش، فرماندهی کل قوا و اختیارات تام در قانونگذاری، عملا در کشور قدرتی بلامنازع شده بود. از طرف دیگر، شاه که به شدت توسط دکتر مصدق کنترل میشد به گونهای که حتی هزینههای شخصی دربار او نیز به دقت بررسی میگردید و بدون اجازه مصدق عملاً کاری نمیتوانست انجام دهد. تا جائیکه حتی بعضی از اعضای خانواده سلطنت نیز از کشور تبعید شدند.
در شانزدهم مرداد ماه سال 1331، مجلس طی ماده واحدهای، استاد خلیل طهماسبی، عامل اعدام انقلابی سپهبد رزم آرا و عضو برجسته فدائیان اسلام، را با قید سه فوریت، مشمول تبرئه و سپهبد رزم آرا را خائن به ملت ایران دانست.
قطع رابطه انگلیس با ایران
در اواخر مهرماه 1331، و در پی تلاش نافرجام وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس، و هاری ترومن، رئیس جمهور آمریکا، برای سیطر مجدد بر نفت ایران، دولت انگلیس رابطه سیاسی خود را با ایران قطع کرد و در پی آن دولت ایران نیز با تشکیل شرکت ملی نفت ایران، برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت در ایران گام موثری برداشت.
با وجود این، در شرکت نفت، مرتضی قلی بیات (سهام السلطان)، به عنوان مدیر عامل و رضا فلاح به عنوان مدیر پالایش که هر دو به جاسوسی برای انگلستان شهرت داشتند، منصوب شدند به همین جهت، حسین مکی و نمایندگان عضو هیئت مدیره شرکت نفت، در اعتراض به انتخاب این افراد استعفا دادند و در پی آن، دکتر مصدق، جمع دیگری را به مدیریت امور نفت برگزید. اما رضا فلاح و مرتضی قلیخان بیات را در مسئولیت خود ابقا کرد.
احمد قوام السلطنه که به موجب مصوبه مجلس میبایست تحت تعقیب قرار گیرد و مجازات شود علی رغم اینکه دسترسی به وی ممکن بود، از مجازات وی استنکاف شد و عملاً اقدامی علیه وی صورت نگرفت. همین امر، زمینه ساز جرأت یافتن دیگران در فعالیت علیه مصدق و اعتراض دیگر رهبران و سیاسیون نهضت گردید و در کنار مجموعهای از ناهماهنگیهای مختلف که موجب بروز اختلافات و تشتت تصمیمات بود، بستری مناسب برای دخالت بیشتر بیگانگان و پیگیری سیاست سقوط دولت ملی فراهم شد.
شبکه «بدامن» و فعالیتهای آن
این سیاست مصدق که در داخل مورد اعتراض نیروهای مذهبی و روحانیون قرار گرفته بود، سازمان جاسوسی انگلستان را بر آن داشت که شبکهای از فعالیتهای سیاسی علیه دولت مصدق را در قالب فعالیتهای کمونیستی سازماندهی نماید. فعالیتهائی که از حوز اشراف حزب توده و سازمان جاسوسی دولت کمونیستی شوری خارج بود و هر دو تصور میکردند که فعالیت این گروههای سیاسی به نفع سیاستهای آنها صورت میگیرد. در همین راستا، سازمان جاسوسی انگلستان، با هدایت شاپور جی در داخل و کریستوفر ودهاوس درانگلستان، با کارگردانی اسدالله علم به جذب تعدادی از کمونیستهای سابق پرداخت و با به خدمت گرفتن آنها، فعالیتهای مختلفی را در پوشش حزب توده انجام داد.
تصور حزب توده و روسها، گسترش نفوذ آنها در ایران بود. اما تصور دکتر مصدق، استفاده از آنان در مسیر اهداف خود بود این گروه انگلیسی که در بین مردم به «توده نفتی» مشهور بودند، با تبلیغات علیه مذهب و روحانیت و معتقدات دینی، این باور را در میان مردم ایجاد میکردند که دولت مصدق دولتی ضد مذهبی و زمینه ساز نفوذ کمونیستهاست. شبکههای تحت هدایت «شاپور جی» و «اسدالله علم» در اجرای این سیاست نقشی فعال داشتند. اسدالله علم، با جذب چهرههای روشنفکر،