واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

مختصری در معرفی شیخ بهایی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مختصری در معرفی شیخ بهایی

مولف کتاب یا رساله (تحفه حاتمی ) بهاءالدین محمد عاملی معروف به « شیخ بهائی » فرزند شیخ عزالدین حسینی بن عبد الصمد از علمای بزرگ جبل عامل لبنان است که گاهی او را جبلی و گاه جبعی ( که احتمالاً مخفف جبل عامل است ) عنوان داده اند .

نسب شیخ بهائی به حارث بن عبدالله اعور همدانی ( متوفی به سال 65 هـ . ق ) صحابی خاص و معروف حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام می رسد که در قرن اول هجری در نتیجه سختگیریهای عمال بنی امیه خانواده او از یمن به لبنان ، که پس از مدینه دومین مرکز تجمع شیعیان محسوب می شد نقل مکان کردند . بهاء الدین محمد ( شیخ بهائی ) به سال 953 هجری قمری در شهر بعلبک متولد شد و در کودکی همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرد و در ایران نخست در محضر پدرش و سپس در محضر اساتید حوزه علمیه قزوین و اصفهان به تحصیل علم پرداخت و در علم حدیث و تفسیر و فقه و ادبیات عرب سرآمد اقران گشت .

علوم ریاضی را از بزرگترین دانشمند زمان خویش مولا علی مذهب و مولانا افضل قاینی کسب کرد و آنگاه به تألیف و تصنیف کتب و رسائل مفید و ارزشمند در رشته های مختلف علوم و قشون پرداخت و بیش از هشتاد اثر علمی و فقهی و ادبی از خود برجای گذاشت .

شیخ بهائی در اکثر علوم عصر خویش به درجة استادی نائل گشت و آثار برجای مانده از او همه حکایت از تبحر استادی و جامعیت او می کنند .

با آنکه گرفتار مشاغل دولتی بود و به قول اسکندر بیک منشی « وکالت حلالیات و تصدی شرعیات اصفهان با او بود » در عین حال هیچ گاه از تحقیق و تحریر و تدریس غافل نبود و شیفتگان دانش از اطراف و اکناف عالم برای کسب فیض و تحصیل علم به محضر او روی می آورند بطوری که می توان گفت اکثر علما و فضلا و رجال علمی و دینی و سیاسی دوران بعد از شیخ بهائی مانند : ملا محمد تقی مجلسی ، نظام الدین قریشی ، ملامحسن فیض کاشانی ، میرزا رفیع الدین نائینی ، صدرالمتأهلین ، ملا محمد باقر سبزواری و دهها عالم دیگر که ذکر اسامی آنان از حوصلة این مقال بیرون است همه از شاگردان اویند .

شیخ بهائی بزودی خود را از مشاغل و مقامات دولتی کنار کشید و به سیرو سیاحت در آفاق و انفس پرداخت و قدم در وادی عرفان نهاد ؛ مدتی در عراق عرب ، شام ، مصر و حجاز و بیت المقدس و شهرهای مختلف ایران گردش کرد و مدت سی سال از عمر خود را بدین ترتیب و در مصاحبت و معاشرت علما ، عرفاء و صوفیان گذراند . پس از این مسافرات طولانی هنگامی که شاه عباس صفوی از حضور او در ایران آگاه شد مقدم او را گرامی داشت و او را به شایستگی نزد خود خواند و پیوسته او را در سفر و حضر همراه خود داشت . علاقة شیخ بهائی بیشتر به شهر مقدس مشهد و بارگاه ملائک پاسبان ثامن الائمه حضرت رضا علیه السلام بود ، و به طوری که نوشته اند چندین بار بتنهایی و یا همراه با شاه عباس صفوی به مشهد سفر کرده و به زیارت مرقد مطهر حضرت نائل گردیده است .

شیخ بهائی در اواخر عمر در شهر اصفهان رحل اقامت افکند و به سال 1030 هـ . ق در این شهر دارفانی را وداع گفت . در تشییع جنازه او تمام مردم اصفهان شرکت داشتند و میدان نقش جهان مملو از جمعیت بود و مجلسی اول بر جنازه او نماز گزارد و بیش از پنجاه هزار نفر از مردم اصفهان بر او اقامه نماز کردند . جسد او را پس از انجام مراسم غسل و کفن به مشهد مقدس منتقل کرده و بر روان وصیتی که خود شیخ کرده بود در پایین پای مبارک در منزلی که در ایام اقامت در مشهد مقدس مدرس او بود به خاک سپردند که اکنون یکی از رواقعهای حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام می باشد .

مختصری در معرفی تحفه حاتمی

کتاب تحفه حاتمی یکی از نوشته ها و آثار شیخ بهاءالدین عاملی است که در سال 1013 به رشته تحریر آمده است . در مقدمه کوتاه مصنف بر کتاب مذکور چنین می خوانیم :

« چون حاتم بیگ قصد ادراک و فهم مربوط به اسطرلاب را کرد ، با من به مباحثه و مذاکره پرداخت و چون رساله ای نبود که بر کل مباحث و مطالب ضروری آن فن محتوی و منطوی باشد ، لهذا به خاطر فاتر رسید که با قصور بضاعت … رساله ای که بر کافه مقاصد ضروری این فن شریف محتوی … باشد ترتیب نماید . »

حاتم بیگ کیست ؟

حاتم بیگ اردوبادی از رجال و شخصیت های روزگار شاه عباس اول است که پس از میرزا لطف شیرازی در اول فروردین سال 1000 هجری به مرتبه وزارت رسید . وی خود را از اختلاف خواجه نصیر الدین طوسی می دانست و به همین جهت به علوم معقول و منقول عنایت داشت و با وجود مشاغل دیوانی ، به تتبع و فحص و بحث در آثار بزرگان علم و فرهنگ می پرداخت .

حاتم بیگ وزیری بود با کفایت ، صادق ، علم دوست و آگاه به علوم و هنر و شعر و شاعری که با عده از شخصیتهای علمی عصر خود رابطه نزدیک داشت ، چنان که جلال الدین محمد یزدی منجم ، شیخ بهائی و ملا مظفر گنابادی با وی آمد و شد و نشست و برخاست داشتند .

حاتم بیگ پس از 19 سال وزارت در سال 1019 هجری در ارومیه درگذشت و ظاهراً گنبد حاتم خانی در قسمت غربی حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مربوط به اوست .

باب اول

دربیان حد اسطرلاب و القاب اجزاء و خطوط آن

اسطرلاب دو نوع بود : کروی و مسطح . و مسطح دو صنف بود : شمالی و جنوبی . و مقصود در این رساله بیان اعمال اسطرلاب مسطح شمالی است .

و بعضی از علمای این فن در حد اسطرلاب مسطح چنین فرموده اند که : « هو جسم مشتمل علی صفائح مرسوم ، فیها خطوط مستقیمه و مستدیره تامه و ناقصه متوازیه و غیر متوازیه ، یعرف به کثیر من احوال الفلکیات و الارضیات و الزمانیات » . و مراد از احوال فلکیات ، احوال بعضی کواکب است و دوایر و اجزای آن که بر فلک مفروض می گردد . مثل ارتفاع آفتاب و موضع آن از فلک البروج و دوایر و طالع وقت و امثال این امور و مراد از احوال ارضیات ، آنچه تعلق به بقای زمین و اجزای



خرید و دانلود  مختصری در معرفی شیخ بهایی 15 ص


نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

نگاهی کوتاه به تربت شیخ احمد جام

 

تربت جامی ها، مردمی خون گرم، مهمان نواز، متدین، سخت کوش، وطن دوست و مرز دارند. تبار آنان آریایی و زبانشان فارسی با گویش شیرین محلی تربتی است. بیش‌تر مردم این شهر مسلمان و پیرو مذاهب شیعه جعفری و سنی هستند. شهرستان تربت جام در سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375 هـ . ش، 210.349 نفر جمعیت داشته است. صنایع دستی شهرستان تربت جام را قالی و قالیچه بافی، کرباس بافی، پلاس بافی، جوال و خورجین بافی، بافتن دستمال و چادرشب و ظروف سفالین تشکیل می دهد. از روزگار کهن صنعت فرش بافی در این شهرستان رواج داشته است و جنبه صادراتی دارد. دار قالی ها معمولا در خانه ها برپا می شود و کارگاه‌های قالی بافی نیز در این شهرستان به فراوانی وجود دارند. قالی‌ها با طرح قالی مشهد در رنگ های لاکی، قرمز دانه و قهوه ای نیز به بازار عرضه می‌شود. آرامگاه شیخ جام، پل خاتون، تپه جهانگیر آباد، تپه سراب، تپه شور قلعه، تپه صدر آباد، تپه طلایی، تپه قشه توت، تپه گرماب، تپه گلارچه، تپه گنج آباد، خواجه حسام، قلعه استای، قلعه زور آباد، قلعه فیض آباد، قلعه گبری، قلعه گوش لاغر، قنقر، کاریز دیوان، گلار صارم و مسجد خواجه عزیزالله مکان های دیدنی و تاریخی این منطقه را تشکیل می‌دهند.

 

مشخصات جغرافیاییشهرستان تربت جام، با پهنه ای حدود 8362 کیلومتر مربع، در شمال خاوری استان خراسان رضوی، در کنار مرز ایران و افغانستان، در مسیر راه مشهد – اسلام قلعه، از نظر جغرافیایی در 35 درجه و 14 دقیقه پهنای شمالی و 60 درجه و 38 دقیقه درازای خاوری و بلندی 928 متر از سطح دریا قرار دارد. این شهرستان از شمال به شهرستان سرخس، از باختر به شهرستان های مشهد، فریمان و تربت حیدریه، از جنوب به شهرستان تایباد و از خاور به افغانستان محدود است. هوای تربت جام معتدل است و بیش ترین درجه حرارت در تابستان ها به 40 درجه بالای صفر و کم‌ترین آن در زمستان ها به 13 درجه زیر صفر می رسد. میانگین باران سالیانه آن، حدود 254 میلی‌متر است. تربت جام در مسیر راه آسفالته مشهد – تایباد قرار گرفته و به درازای 162 کیلومتر به سوی شمال باختری به مشهد و به درازای 62 کیلومتر به سوی جنوب به شهر تایباد می‌پیوندد. دو راه شنی نیز از این شهر به سوی شمال خاوری، به درازای 171 کیلومتر به صالح آباد و دیگری به سوی جنوب خاوری، به درازای 35 کیلومتر به قلعه حمام کشیده شده است.وجه تسمیه و پیشینه تاریخی تربت جام از روزگار باستان تاکنون به نام های گوناگونی چون «بوزگان»، «بوزیگان»، «بوزجان»، «پوچکان»، «زام»، «سام»، «جام»، «تربت شیخ جام» و «تربت جام» خوانده شده است. شهری باستانی به نام «بوزیگان» و یا « بوزگان» از سده 3 پ. م تا سده 2 هـ . ق، در کنار شهر کنونی وجود داشته که ظاهرا در اثر زلزله از بین رفته است. شهر کنونی از حدود سده 3 هـ . ق، ایجاد و اندک اندک گسترش یافته است. این شهر پس از باز سازی و آبادی دوباره، «بوزجان» یا «پوچکان» نامیده شده و کرسی ناحیه جام، (به گویش شمالی قهستان «زام» یا «سام») گردیده است. شهر تربت جام نیز مانند شهر تربت حیدریه به نام شیخ بزرگی که در آن به خاک سپرده شده سرشناس است. شیخ احمد جام، مقلب به ژنده پیل، از عارفان نامی سده 5 هـ . ق، بود و نام کنونی شهر به مناسبت تربت یا آرامگاه وی «تربت شیخ جام» و «تربت جام» نامیده شده است. تربت جام از روزگاران کهن از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. اهمیت تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و بازرگانی آن، از سده 3-4 هـ . ق، نمایان گشته، و در زمان زندگی شیخ احمد جام (44- 536 هـ . ق) یعنی سده های 5 و 6 هـ . ق، شکوفا شده است.تربت جام در سده های 7 و 8 هـ . ق، هم زمان با یورش مغول و تیمور لنگ آسیب زیادی دید. تربت جام در دوران صفوی به ویژه شاه عباس بزرگ، اهمیت نظامی یافته و در آن، امنیت و آرامش برقرار بوده است. اما در اواخر این دوران و در زمان شاه ساطان حسین صفوی (1105- 1135 هـ . ق) اوزبک ها و افغان ها به مرزهای خاوری ایران، از جمله ناحیه تربت جام، دست اندازی کردند. سرانجام سرداری از خاور ایران، به نام نادر قلی افشار برخاست و افغان ها را از ایران راند و خود در 1148 هـ . ق، پادشاه ایران شد. در زمان نادر شاه افشار، ایران بار دیگر توانمند شد و نه تنها مرزهای خاوری آن، از یورش اوزبک ها، افغان ها و ترکمانان در امان ماند، بلکه به سال 1153 هـ . ق / 1740 م، آن سوی رود جیحون یا آمودریا و قلمرو اوزبک ها، یعنی خوارزم و بخارا هم مطیع نادر شاه و حکومت ایران شد. با درگذشت نادر شاه در سال 1160 هـ . ق، بار دیگر نا آرامی در خراسان آغاز گشت و تا اوایل سده 13 هـ . ق، ادامه یافت.کریم خان زند، که در شیراز بر ایران حکومت می کرد، به احترام نادر شاه افشار، خراسان را هم چنان در دست فرزندان نادرشاه باقی گذاشت. بعدها آقا محمد خان قاجار خراسان، از جمله تربت جام را، در 1210 هـ . ق گشود. فتحعلی شاه قاجار (1212- 1250 هـ . ق) حقوق متحدان نخستین خویش، یعنی ترکمانان که برای دستیابی به حکومت ایران، به قاجاریه کمک کرده بودند، نادیده گرفت و در نتیجه سرکشی ترکمانان آغاز شد و در دوران ناصرالدین شاه (1264 – 1313 هـ . ق) شدت یافت و یکی از شوم ترین دوران های تاریخی را برای مردم خراسان، از جمله ناحیه تربت جام و دیگر شهرهای خراسان خاوری، پدید آورد.

مساجد در شهرستان تربت جام

مسجد مولانا تربت جامدر تایباد تربت جام ، نزدیکی مرز کنونی ایران و افغانستان ، بنایی زیبایی از دوره تیموری به نام مسجد و مزار مولانا شیخ زین الدین واقع شده است . بانی این مسجد پیر احمد خوافی وزیر شاهرخ بهادر تیموری می‌باشد و مسجد در سال 848 هجری قمری به دستور وی ساخته شده است. اهمیت این بنا بیش‌تر از لحاظ دارا بودن کتیبه‌های زیبای سر در ، کاشی کاری معرق و حواشی آن است که از هر جهت ، شامل نکات ظریف هنری و ویژگی‌های دوره تیموری است . در کتیبه کاشی معرق تاریخی مسجد ، نام شاهرخ و پیر احمد خوافی خوانده می‌شود.گذشته از کتیبه تاریخی ایوان و حواشی آن ، کتیبه‌ای بر روی سنگ نقر شده است و در بالای سر قبر قرار دارد . این کتیبه منظوم که به خط نستعلیق نوشته شده ، حاکی از این است که معجر مشبکی از سنگ رخام در سال 1030 هجری قمری از طرف خواجه درویش نامی برای قبر شیخ زین الدین علی ساخته شده است . این معجر هم اینک در خارج مسجد و جلو ایوان نصب شده است . بنا تحت شماره 309، در زمره آثار تاریخی به ثبت رسیده است.مسجد خواجه عزیز الله تربت جامدر شهر تربت جام و در شمال آرامگاه شیخ جام قرار دارد . در حال حاضر به صورت نیمه ویران درآمده است و از سده 5 هـ.ق. بر جای مانده است.مسجد عتیق تربت جام این بنا در جنوب غربی گنبدخانه قرار دارد و مسجد جامعی به سبک شبستانی گنبددار شامل پنج رواق است که رواق‌های محوری آن ، عریض‌تر از رواق‌های کناری است . در مرکز بنا ،‌ گنبدی بر روی چهار تویزه زده شده بوده که بعداً ویران شده است . ابعاد کل بنا 50/25 * 19 متر است.گچ‌بری‌ها ، نقش اندازی آجری روی بدنه گچی و نوع کاشی بنبا ،‌از نقطه نظر سبک ، متعلق به قرن هشتم هجری است و از نظر مطالعه تطبیقی ، مشابه آن را می‌توان در بسطام (692 هـ.ق.) ،‌سلطانیه (684 هـ.ق.) و



خرید و دانلود  نگاهی کوتاه به   تربت  شیخ احمد  جام 13 ص


تحقیق درباره مزار شیخ احمد جامی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

شیخ احمد جامی

شیخ احمد جامی از اولاد لیث بن جریر علی از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرنانی بود که به حضرت ابراهیم می رسد . که در عربستان زندگی می کرد عده ای از این قبایل به ایران مهاجرت کردند و عده ای در کاشمر ساکن شدند .

در سال 440 این کودک پا به دنیا گذاشت او در جوانی خود اهل منکرات و شراب خواری و کارهای دگر بود ولی در همه حال روحیه ای قوی و پیشرفت زیادی داشت و با تفاوتی با جوان های دیگر داشت او در جوانی عاشق کبک بود و در 18 سالگی عاشق زنی شد احمد با عبور و پشت سر گذاشتن همه عشق های خود در نهایت به عشق نهایی یعنی عشق به خدا رسید شیخ احمد در سن 22 سالگی متحول شد و راه خدا را در پیش گرفت و توبه کرد . در مورد توبه کردن احمد چنین روایت است که یک شب شیخ احمد باید دوستان خود را به شراب دعوت می کرد ، وی رفت برای گردآوری شراب که به او صدای آمد که گفت : چرا این کار را انجام می دهی و بیا به سوی خداوند و احمد دگرگون شد و و برای رفیقان خود هم چند دانه کشمش برد و در آبی در کوزه ریخت و به دوستانش داد و وقتی که خوردند آنها به خداوند روی آوردند و توبه کردند .

شیخ احمد جامی برای مدتی از روستا خارج شد و در کوه های اطراف روستا به عبادت پرداخت و بعد از گذشت سالها به شهر آمد و تمامخمره هایی که در شراب خانه ها بود را شکست افرادی که شراب می فروختند از وی شکایت کردند و به دستور حاکم آن را به داخل استبلی انداختند بعد از مدتی گفتند که انگار است ها سر به آخور گذاشته و گریه می کند و حاکم دستور داد که شیخ احمد را از شهر بیرون کند تا کسی را نفرین نکند . اشاره به شعر حافظ و جام شکنی شیخ احمد :

حافظ مرید جام می است آری صبا برو وز بند و بندگی برسان شیخ جام را

بعد از مدت ها به او وحی شد که در جلوی تو نوری است اورا دنبال کن شیخ احمد این نور را دنبال کرد تا به منطقه ای به نام زام رسید در روستایی به نام بیزگ رفت و در کوه بیزک به خودسازی پرداخت در دامنه کوه مسجدی ساخت که به نام مسجدند و معروف است که نوری که دنبال او بود در همان مکان ناپدید شد و بعد از مدتی به شهر بوژگان رفت چون مذهب احمد سنی حنفی بود و مردم بوژگان شیعه اسماعیلی بودند با او مخالفت کردند و او شهر بوژگان را ترک کرد و به روستای معدآباد آمد و برای جنگ سلطان سنجر دعا کرد تا پیروز شود و پیروز شد و از آن پس با سلطان سنجر سلجوقی دوستی کرد و در آنجا ماند و سلطان سنجر به او ارادت زیادی یافت .

او در معد آباداز زنی به نام بی بی خدیجه خواست که باغش را وقف او کند آن زن هم در عوض او گفت تو مرا شفاعت کن که به بهشت بروم شیخ احمد هم یک نامه نوشت که زمانی که من مردم و اگر بهشتی بودم این زن را هم شفاعت می کنم و بعد از مرگ بی بی خدیجه نامه اکه خواسته بود در کفن وی بگذارند قرار دادند و او را در گوشه باغ دفن کردند . شیخ احمد جامی در سال 536 فوت کردند و در محوطه خانقاه ایشان را دفن کردند و این روستا به نام تربت احمد جام نام گرفت که بعد از 100 تا 150 سال بعد به تربت جام مشهور شد .

سنگی که در اول ورودی آرامگاه قرار دارد سنگ مرکب نام دارد این نام به دلیل این بود که شیخ احمد به روی آن می نشست و به شاگردان خود درس می داد بعد از فوت شیخ احمد جامی فرزندان او یک جامعه ای را تشکیل دادند که 900 سال به طول انجامید . به بازماندگان احمد جامی خواجه گویند گروه اصلی خواجه ها را فرزندان شیخ احمد جامی تشکیل می دادند و گروه دوم را کسانی که در اطراف احمد جامی کار می کردند خواجه نام داشت و به آخر اسم های خود پسوند احمدی گذاشتند مانند کلیدداراحمدی – محرراحمدی و ...

بعد ها که هر حکومتی ایرانی در تربت جام حاکم می شد آثاری در آرامگاه بنا می کردند و آرامگاه به صورت مجموعه ای از آثار تاریخی دوره های مختلف از سلجوقی تا حال درآمد.



خرید و دانلود  تحقیق درباره مزار شیخ احمد جامی 10 ص


تحقیق درباره شیخ احمد جام 16 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

شیخ احمد جامی

شیخ احمد جامی از اولاد لیث بن جریر علی از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرنانی بود که به حضرت ابراهیم می رسد . که در عربستان زندگی می کرد عده ای از این قبایل به ایران مهاجرت کردند و عده ای در کاشمر ساکن شدند

 

 

شیخ احمد جامی

شیخ احمد جامی از اولاد لیث بن جریر علی از اصحاب رسول اکرم و از اعراب عدرنانی بود که به حضرت ابراهیم می رسد . که در عربستان زندگی می کرد عده ای از این قبایل به ایران مهاجرت کردند و عده ای در کاشمر ساکن شدند .

در سال 440 این کودک پا به دنیا گذاشت او در جوانی خود اهل منکرات و شراب خواری و کارهای دگر بود ولی در همه حال روحیه ای قوی و پیشرفت زیادی داشت و با تفاوتی با جوان های دیگر داشت او در جوانی عاشق کبک بود و در 18 سالگی عاشق زنی شد احمد با عبور و پشت سر گذاشتن همه عشق های خود در نهایت به عشق نهایی یعنی عشق به خدا رسید شیخ احمد در سن 22 سالگی متحول شد و راه خدا را در پیش گرفت و توبه کرد . در مورد توبه کردن احمد چنین روایت است که یک شب شیخ احمد باید دوستان خود را به شراب دعوت می کرد ، وی رفت برای گردآوری شراب که به او صدای آمد که گفت : چرا این کار را انجام می دهی و بیا به سوی خداوند و احمد دگرگون شد و و برای رفیقان خود هم چند دانه کشمش برد و در آبی در کوزه ریخت و به دوستانش داد و وقتی که خوردند آنها به خداوند روی آوردند و توبه کردند .

شیخ احمد جامی برای مدتی از روستا خارج شد و در کوه های اطراف روستا به عبادت پرداخت و بعد از گذشت سالها به شهر آمد و تمام خمره هایی که در شراب خانه ها بود را شکست افرادی که شراب می فروختند از وی شکایت کردند و به دستور حاکم آن را به داخل استبلی انداختند بعد از مدتی گفتند که انگار است ها سر به آخور گذاشته و گریه می کند و حاکم دستور داد که شیخ احمد را از شهر بیرون کند تا کسی را نفرین نکند . اشاره به شعر حافظ و جام شکنی شیخ احمد :

حافظ مرید جام می است آری صبا برو وز بند و بندگی برسان شیخ جام را

بعد از مدت ها به او وحی شد که در جلوی تو نوری است اورا دنبال کن شیخ احمد این نور را دنبال کرد تا به منطقه ای به نام زام رسید در روستایی به نام بیزگ رفت و در کوه بیزک به خودسازی پرداخت در دامنه کوه مسجدی ساخت که به نام مسجدند و معروف است که نوری که دنبال او بود در همان مکان ناپدید شد و بعد از مدتی به شهر بوژگان رفت چون مذهب احمد سنی حنفی بود و مردم بوژگان شیعه اسماعیلی بودند با او مخالفت کردند و او شهر بوژگان را ترک کرد و به روستای معدآباد آمد و برای جنگ سلطان سنجر دعا کرد تا پیروز شود و پیروز شد و از آن پس با سلطان سنجر سلجوقی دوستی کرد و در آنجا ماند و سلطان سنجر به او ارادت زیادی یافت .

او در معد آباداز زنی به نام بی بی خدیجه خواست که باغش را وقف او کند آن زن هم در عوض او گفت تو مرا شفاعت کن که به بهشت بروم شیخ احمد هم یک نامه نوشت که زمانی که من مردم و اگر بهشتی بودم این زن را هم شفاعت می کنم و بعد از مرگ بی بی خدیجه نامه اکه خواسته بود در کفن وی بگذارند قرار دادند و او را در گوشه باغ دفن کردند . شیخ احمد جامی در سال 536 فوت کردند و در محوطه خانقاه ایشان را دفن کردند و این روستا به نام تربت احمد جام نام گرفت که بعد از 100 تا 150 سال بعد به تربت جام مشهور شد .

سنگی که در اول ورودی آرامگاه قرار دارد سنگ مرکب نام دارد این نام به دلیل این بود که شیخ احمد به روی آن می نشست و به شاگردان خود درس می داد بعد از فوت شیخ احمد جامی فرزندان او یک جامعه ای را تشکیل دادند که 900 سال به طول انجامید . به بازماندگان احمد جامی خواجه گویند گروه اصلی خواجه ها را فرزندان شیخ احمد جامی تشکیل می دادند و گروه دوم را کسانی که در اطراف احمد جامی کار می کردند خواجه نام داشت و به آخر اسم های خود پسوند احمدی گذاشتند مانند کلیدداراحمدی – محرراحمدی و ...

بعد ها که هر حکومتی ایرانی در تربت جام حاکم می شد آثاری در آرامگاه بنا می کردند و آرامگاه به صورت مجموعه ای از آثار تاریخی دوره های مختلف از سلجوقی تا حال درآمد.

- آب انبار :



خرید و دانلود  تحقیق درباره شیخ احمد جام 16 ص


تحقیق درباره شیخ بهایی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مختصری در معرفی شیخ بهایی

مولف کتاب یا رساله (تحفه حاتمی ) بهاءالدین محمد عاملی معروف به « شیخ بهائی » فرزند شیخ عزالدین حسینی بن عبد الصمد از علمای بزرگ جبل عامل لبنان است که گاهی او را جبلی و گاه جبعی ( که احتمالاً مخفف جبل عامل است ) عنوان داده اند .

نسب شیخ بهائی به حارث بن عبدالله اعور همدانی ( متوفی به سال 65 هـ . ق ) صحابی خاص و معروف حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام می رسد که در قرن اول هجری در نتیجه سختگیریهای عمال بنی امیه خانواده او از یمن به لبنان ، که پس از مدینه دومین مرکز تجمع شیعیان محسوب می شد نقل مکان کردند . بهاء الدین محمد ( شیخ بهائی ) به سال 953 هجری قمری در شهر بعلبک متولد شد و در کودکی همراه خانواده اش به ایران مهاجرت کرد و در ایران نخست در محضر پدرش و سپس در محضر اساتید حوزه علمیه قزوین و اصفهان به تحصیل علم پرداخت و در علم حدیث و تفسیر و فقه و ادبیات عرب سرآمد اقران گشت .

علوم ریاضی را از بزرگترین دانشمند زمان خویش مولا علی مذهب و مولانا افضل قاینی کسب کرد و آنگاه به تألیف و تصنیف کتب و رسائل مفید و ارزشمند در رشته های مختلف علوم و قشون پرداخت و بیش از هشتاد اثر علمی و فقهی و ادبی از خود برجای گذاشت .

شیخ بهائی در اکثر علوم عصر خویش به درجة استادی نائل گشت و آثار برجای مانده از او همه حکایت از تبحر استادی و جامعیت او می کنند .

با آنکه گرفتار مشاغل دولتی بود و به قول اسکندر بیک منشی « وکالت حلالیات و تصدی شرعیات اصفهان با او بود » در عین حال هیچ گاه از تحقیق و تحریر و تدریس غافل نبود و شیفتگان دانش از اطراف و اکناف عالم برای کسب فیض و تحصیل علم به محضر او روی می آورند بطوری که می توان گفت اکثر علما و فضلا و رجال علمی و دینی و سیاسی دوران بعد از شیخ بهائی مانند : ملا محمد تقی مجلسی ، نظام الدین قریشی ، ملامحسن فیض کاشانی ، میرزا رفیع الدین نائینی ، صدرالمتأهلین ، ملا محمد باقر سبزواری و دهها عالم دیگر که ذکر اسامی آنان از حوصلة این مقال بیرون است همه از شاگردان اویند .

شیخ بهائی بزودی خود را از مشاغل و مقامات دولتی کنار کشید و به سیرو سیاحت در آفاق و انفس پرداخت و قدم در وادی عرفان نهاد ؛ مدتی در عراق عرب ، شام ، مصر و حجاز و بیت المقدس و شهرهای مختلف ایران گردش کرد و مدت سی سال از عمر خود را بدین ترتیب و در مصاحبت و معاشرت علما ، عرفاء و صوفیان گذراند . پس از این مسافرات طولانی هنگامی که شاه عباس صفوی از حضور او در ایران آگاه شد مقدم او را گرامی داشت و او را به شایستگی نزد خود خواند و پیوسته او را در سفر و حضر همراه خود داشت . علاقة شیخ بهائی بیشتر به شهر مقدس مشهد و بارگاه ملائک پاسبان ثامن الائمه حضرت رضا علیه السلام بود ، و به طوری که نوشته اند چندین بار بتنهایی و یا همراه با شاه عباس صفوی به مشهد سفر کرده و به زیارت مرقد مطهر حضرت نائل گردیده است .

شیخ بهائی در اواخر عمر در شهر اصفهان رحل اقامت افکند و به سال 1030 هـ . ق در این شهر دارفانی را وداع گفت . در تشییع جنازه او تمام مردم اصفهان شرکت داشتند و میدان نقش جهان مملو از جمعیت بود و مجلسی اول بر جنازه او نماز گزارد و بیش از پنجاه هزار نفر از مردم اصفهان بر او اقامه نماز کردند . جسد او را پس از انجام مراسم غسل و کفن به مشهد مقدس منتقل کرده و بر روان وصیتی که خود شیخ کرده بود در پایین پای مبارک در منزلی که در ایام اقامت در مشهد مقدس مدرس او بود به خاک سپردند که اکنون یکی از رواقعهای حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام می باشد .

مختصری در معرفی تحفه حاتمی

کتاب تحفه حاتمی یکی از نوشته ها و آثار شیخ بهاءالدین عاملی است که در سال 1013 به رشته تحریر آمده است . در مقدمه کوتاه مصنف بر کتاب مذکور چنین می خوانیم :

« چون حاتم بیگ قصد ادراک و فهم مربوط به اسطرلاب را کرد ، با من به مباحثه و مذاکره پرداخت و چون رساله ای نبود که بر کل مباحث و مطالب ضروری آن فن محتوی و منطوی باشد ، لهذا به خاطر فاتر رسید که با قصور بضاعت … رساله ای که بر کافه مقاصد ضروری این فن شریف محتوی … باشد ترتیب نماید . »

حاتم بیگ کیست ؟

حاتم بیگ اردوبادی از رجال و شخصیت های روزگار شاه عباس اول است که پس از میرزا لطف شیرازی در اول فروردین سال 1000 هجری به مرتبه وزارت رسید . وی خود را از اختلاف خواجه نصیر الدین طوسی می دانست و به همین جهت به علوم معقول و منقول عنایت داشت و با وجود مشاغل دیوانی ، به تتبع و فحص و بحث در آثار بزرگان علم و فرهنگ می پرداخت .

حاتم بیگ وزیری بود با کفایت ، صادق ، علم دوست و آگاه به علوم و هنر و شعر و شاعری که با عده از شخصیتهای علمی عصر خود رابطه نزدیک داشت ، چنان که جلال الدین محمد یزدی منجم ، شیخ بهائی و ملا مظفر گنابادی با وی آمد و شد و نشست و برخاست داشتند .

حاتم بیگ پس از 19 سال وزارت در سال 1019 هجری در ارومیه درگذشت و ظاهراً گنبد حاتم خانی در قسمت غربی حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام مربوط به اوست .

باب اول

دربیان حد اسطرلاب و القاب اجزاء و خطوط آن

اسطرلاب دو نوع بود : کروی و مسطح . و مسطح دو صنف بود : شمالی و جنوبی . و مقصود در این رساله بیان اعمال اسطرلاب مسطح شمالی است .

و بعضی از علمای این فن در حد اسطرلاب مسطح چنین فرموده اند که : « هو جسم مشتمل علی صفائح مرسوم ، فیها خطوط مستقیمه و مستدیره تامه و ناقصه متوازیه و غیر متوازیه ، یعرف به کثیر من احوال الفلکیات و الارضیات و الزمانیات » . و مراد از احوال فلکیات ، احوال بعضی کواکب است و دوایر و اجزای آن که بر فلک مفروض می گردد . مثل ارتفاع آفتاب و موضع آن از فلک البروج و دوایر و طالع وقت و امثال این امور و مراد از احوال ارضیات ، آنچه تعلق به بقای زمین و اجزای



خرید و دانلود  تحقیق درباره شیخ بهایی 15 ص