لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بسمالله الرحمن الرحیم
حجـاب
تهیهکننده: فاطمه حاجی عموعصار
شماره دانشجویی: 8217312172
نام استاد: سرکار خانم مریم رضایی
نام درس: تاریخ اسلام
کد کلاس: 105
مقدمه
یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین و کان الله غفورا رحیما.
ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند. این برای آنکه آنها (به عفت و حریت) شناخته شوند تا از تعرض (هوسرانان) آزار نکشند، بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است.
پوشش بانوان از مسائل مهمی است که از جنبههای گوناگون قابل بررسی و ملاحظه است. امروزه پرداختن به مسئله حجاب بدون درنظر گرفتن ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و ... ما را در جهت شناخت دقیق واقعیتهای مربوط به آن یاری نخواهد کرد.
از طرفی با سیطرة نبی فرهنگ غرب از جمله فرهنگ برهنگی در سایه تبلیغات گستردة رسانهای مسائل و شبهات گوناگونی دربارة حجاب مطرح شده است. این تبلیغات و شبهه افکنیهای مغرضانه و شیطانی برضد حجاب تا آنجا پیش رفته و مؤثر واقع شده که گروهی برهنگی و بی بندباری را برای زن یک ارزش و نشانة تمدن انگاشتهاند و حجاب و عفاف و پاکدامنی را نماد عقبماندگی و جهالت و خلاصه یک ضد ارزش معرفی کردهاند. این وقاحت تا به آن حد رسیده که کشورهایی که خود را سردمدار فرهنگ و تمدن امروز غرب میدانند و کشور خود را مهد آزادی و دموکراسی معرفی میکنند از حضور دختران و زنان محجبه در محل تحصیل و کار جلوگیری میکنند و از آنان میخواهند تا از پوشش خود دست بردارند. بنابراین بر آن شدم تا قدمی در جهت تحکیم حجاب و عفاف بردارم.
واژة حجاب
پیش از اینکه استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یادآوری کنیم. آن نکته اینست که معنای لغوی حجاب که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست؟ کلمة حجاب هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب. بیشتر استعمالش به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش میدهد که پرده وسیلة پوشش است، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی حجاب نیست، آن پوشش حجاب نامیده میشود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد. در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را اینطور توصیف میکند: «حَتَی تَوارَت بِالحِجابَ» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد. پردة حاجز میان قلب و شکم را «حجاب» مینامند.
در دستوری که امیرالمومنین علیهالسلام به مالک اشتر نوشته است میفرماید: فَلا تُطَوَلَنَ احتِجابَکَ عَن رَعیتِکَ. یعنی در میان مردم باشد، کمتر خود را در اندرون خانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسمالله الرحمن الرحیم
نقش انتظار فرج حضرت امام زمان (عج) در گسترش مهرورزی
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصروا جعلنا من اعوانه و انصاره
خدا کند تو بیایی
تقدیم به مادری که، امید دلها را در کنار قلب خود جای داد و وجودش را به پای او ریخت، تا آخرین ودیعه ولایت را به عالم امکان تحویل داد.
سلام بر تو که از نور ولایت نیک مواظبت کردی وحق امانت را ادا نمودی و سرّ خدا را حفظ کردی و ولی خدا را حمل نمودی و در حفظ او زحمت فراوان کشیدی.
و اگر هم ادب را بیشتر رعایت کنیم سلاممان را پیشاپیش به آستان مادر بزرگوارش حضرت نرجس سلامالله علیها تقدیم داریم باشد راه را نزدیکتر کرده باشیم- بدان امید که به شفاعت ما برخیزد و نزد فرزند گرامیش سفارش ما را بفرماید.
این بار با لسانی دیگر، یا ایها العزیز، این بار با قلبی که اعتقادش را بر زبان میآورد به استقبال تو آمدهایم و با چشمانی شرمنده- که سعی در رعایت آداب محضر تو دارد- به حضورت شرفیاب شدهایم. بهانهای دیگر است که با ندای «اباصالح» صدایت زنیم. و با ذکر «داعیالله» سلامت کنیم و با کلمه «ولیالله» درودت فرستیم و با گلواژه «العجل» انتظارت کشیم و با فریاد «ادرکنی» از تو جوابی بطلبیم.
تو از حال ما خبر داری و انتظار دلمان را میدانی.
به مادرت فاطمه(س) که هنوز برایش اشک میریزی سلام ما را بیجواب و ندای ما را بیپاسخ مگذار.
خداوندا- درود بفرست بر محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه زهرا و حسن مجتبی و حسین شهید و بر تمامی جانشینان و چراغهای روشنگر تاریکیها و مشعلهای فروزان پرهیزکاری – و درود بر ولیّت، یا اباصالح المهدی، ای امام منتظران، ای امید ناامیدان- ای نوای بینوایان، ای دوای دردمندان، ای پناه مستمندان، ای باب یتیمان- ای فروغ بیپایان، ای محبوب عارفان، ای معشوق عاشقان، ای شفای مجروحان، ای زمزمه کروبیّان- ای یوسف کنعانیان جهان به امید این که این نالههای جانسوز فراق مقبول درگاه تو افتد و تشنگان دیدارت را جرعهای بنوشانی.
ای که از جمله خوبان جهان خوبتری تو پناه همهای، حجت ثانی عشری
چه شود ما را بپذیری و نمایی نظری
تاریخ انتظار و شکیبایی ما به آن ظلم که در عاشورا بر ما رفته است برمیگردد، به آن تیرها که از کمان قساوت برخاست و برگلوی مظلومیت نشست، به آن سم اسبهای کفر که ابدان مطهر توحید را مشبک کرد، به آن جنایتی که دست و پای مردانگی را برید. از آن زمان تاکنون ما به آب حیات انتظار زندهایم، انتظار ظهور منتقم خون حسین(ع).
تاریخ استقامت ما از آن زمان هم دورتر میرود، از عاشورا میگذرد و به بعثت پیامبر اکرم میرسد. هم او در مقابل همه جهل و ظلم و کفر و شرک و عناد و فسادی که جهان آن زمان را پوشانده بود وعده میفرمود که کسی خواهد آمد. نامش نام من، کنیهاش کنیه من، لقبش لقب من، دوازدهمین وصی من خواهد بود و جهان را از توحید و عدل و عشق و داد پر خواهد فرمود. اما تاریخ صبر و انتظار ما به دورترها برمیگردد، به مظلومیت و تنهایی عیسی، به غربت موسی، به استقامت نوح و از همه اینها گذر میکند تا به مظلومیت هابیل میرسد.
انتظار و بردباری ما را وسعتی است از هابیل تاکنون و تا برخاستن فریاد جبرئیل در زمین و آسمان و آوردن مژده ظهور امام زمان(عج).
آری و در آن زمان هستی حیات خواهد یافت. عشق پر و بال خواهد گشود و در رگهای خشکیده علم، خون تازه خواهد دوید. پشت هیولای ظلم و جهل با خاک، انس جاودان خواهد گرفت، شیطان خلع سلاح خواهد شد، انسان بر مرکب رشد خواهد نشست و عروج را زمزمه خواهدکرد.
دیدار خورشید تلاشی بزرگ میطلبد برای نوکردن عهد به همان سان که هر سحرگاه پهنه زمین پرده شب را از سر میاندازد تا در استقبال از خورشید گرما و نور را شاهد باشد. هیهات که همه عهد در گرو شناخت ومهر است و ما نیمه شعبان همه سالها را تنها با نقل و شیرینی و گفتگوهایی عاری از آنچه موجب «تجدید عهد» میشود سپری میسازیم.
چگونه است که در میان صدها هزار صفحه کتاب درسی که دانشآموزان ما در دورههای مختلف مطالعه میکنند جایی برای ذکر نام بلند آن که همه رستگاری و همه بودن در گرو بودن با او و عهد با اوست وجود ندارد؟
به همان سان که معلمان و خطیبان و سخنوران ما به آرامی از کنار این امر میگذرد و تنها به ذکر دعایی کوتاه آن هم در پایان همه سخن و قول خود اکتفا میکنند. فرزندان ما در انتظار شنیدن سرود بهارانند، از زبان آنان که آمدن بهار را باور آوردهاند. فرزندان ما مهیای خواندن بهارانند اگر مادرانشان نام « بهارآفرین» را بر زبانشان جاری سازند.
و از این روی آنان که به حضور و ظهور تو بر دل و اندیشه نرسیدهاند، بیگمان زنده نه که مردهاند و سپاس و هزاران درود و ثنا بر حق، که ما را لایق عهد عظمای خویش قرار داد و در این راه عاشقانه، دستهای ما را به دست یدالهی تو پیوند داد. یا بقیه الله نگاهمان بر آستان منور احمدی، علوی، زهرایی، مهدوی و سروریت به زنجیر عشق جاودانه متصل بادا
اینک اگر اجازه دهی- صدایت میزنم- سلامت میدهم- دعایت میکنم.
مقام معظم رهبری میفرماید:
امام زمان(ع) مثل خورشیدی است. با دلها مرتبط و با روحها و باطنها متصل است و برای انسانی که دارای معرفت باشد موهبتی از این برتر نیست که احساس کند، ولی خدا، امام بر حق، عبدصالح، بنده برگزیده در میان همه بندگان عالم ومخاطب به خطاب الهی در زمین، با او و در کنار اوست. او را میبیند و با او مرتبط است.
اتکا به خدای متعال و اعتقاد به نگاه رئوفانه و پدرانهی حضرت بقیهالله به ملت این تأثیر بزرگ را در زندگی ما و در رفتار ما دارد که ما را با قوت قلب در مقابل امواج گوناگون وادار به استقامت میکند.
این بیانصافی است که امام زمانمان 1174 سال منتظر ما باشد و ما حتی یک سال و بلکه چند ماه به درستی منتنظر او نبودهایم او با محبتی بسیار شبها و در خلوت مناجات با خدا از ما یاد کرده و ما به یاد او نبوده و تنها به فکر حوائج خویش بودهایم.