لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حادثهاى بنام نفخ صور
قرآن کریم از حادثهاى به نام «نفخ صور» گزارش مىدهد، که در دو نوبت رخ خواهد داد:
الف: نفخ صورى که مایه مرگ همه جانداران در آسمان و زمین مىگردد (مگر آن کس که خدا بخواهد);
ب - نفخ صورى که سبب احیاى مردگان و حضور آنان در پیشگاه الهى مىشود. چنانکه مىفرماید:
(و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیها اخرى فاذا هم قیام ینظرون) (زمر / 68): در صور دمیده مىشود، و بر اثر آن، جز آنکه خداى بقاى او را خواسته است، هر که در آسمانها و زمین استیکسر مدهوش مرگ مىشوند، سپس بار دیگر صور دمیده مىشود و ناگهان مردمان (از خواب مرگ)برخاسته و در صحنه محشر نظاره گر (سرنوشتخود) مىگردند.
قرآن کریم در خصوص حشر و نشر انسانها در روز رستاخیز مىگوید: (یخرجون من الاجداث کانهم جراد منتشر) (قمر / 7): مردگان بسان ملخهاى پراکنده از قبرها بیرون مىآیند.
کیفیت نفخ صور و حکمرانی خداوند در عرصه قیامت در کلام امام سجاد «ع»
در «تفسیر علی بن ابراهیم » در ذیل آیة صعق آیه 68 سوره زمر از حضرت سجاد علی بن الحسین علیهما السلام روایت کرده است که : از آن حضرت سؤال شد: فاصلة زمانی مابین دو نفخة صور (نفخة اماته و نفخة احیاء) چقدر است ؟ حضرت فرمود: به قدری که خداوند اراده کند.
به آن حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا! به ما خبر ده چگونه در صور دمیده میشود؟ فرمود: اما در نفخ اول ، خداوند به اسرافیل امر میکند که به دنیا فرود آید. و با إسرافیل صوری است ، و آن صور یک سر و دو طرف دارد؛ و فاصلة بین هر طرفی از سر آن صور تا طرف دیگر به اندازة دوری آسمان و زمین است .
ملائکة آسمان چون ببینند که اسرافیل به دنیا فرود آمده است و با او صور است میگویند: اینک خداوند در مرگ و هلاکت و فنای اهل آسمانها و اهل زمین اذن و اجازه داده است .
اسرافیل از آسمان به زمین فرود می آید، و در حظیرة القدس بیت المقدس رو به کعبه می ایستد. و چون مردم روی زمین نظرشان به اسرافیل افتد با خود میگویند: خداوند همین اکنون اجازة فنا و هلاکت اهل دنیا را داده است .
در این حال اسرافیل در صور میدمد، و از آن طرفی که بسوی زمین است صدائی خارج میشود که هیچ زنده و ذی روحی در زمین نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند.
و از آن طرفی که بسوی آسمانهاست صدائی خارج میشود بطوریکه هیچ زنده و ذی روحی نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند؛ مگر اسرافیل .
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند، مکث و درنگ می کنند. در این حال خداوند به اسرافیل خطاب میکند: مُتْ؛ بمیر، اسرافیل هم می میرد.
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند مکث و درنگ می کنند. و سپس خداوند به آسمانها امر میکند و آنها به تموج و اضطراب می افتند، و به کوهها فرمان میدهد و آنها به حرکت در می آیند؛ و این است مفاد کریمة شریفة : یَوْمَ تَمُورُ السمَآءُ مَوْرًا * وَ تَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا. (آیه 9 از سوره طور)؛ یعنی تَبْسُطُ، باز و منبسط میگردد، و مفاد کریمة شریفة : تُبَدلُ الاْرْضُ غَیْرَ الاْ رْضِ. (آیه 48 از سوره ابراهیم)؛ زمین تبدیل میشود به زمین دیگری ، یعنی زمینی که بر روی آن گناه نشده است ، زمینی مسطح و یکپارچه که در آن نه کوهی است و نه گیاهی ، همانطور که خداوند در اولین مرحله زمین را آفرید و گستراند. و در این حال عرش خدا بر آب عودت میکند و عالم مشیت و ارادة خدا بر وجود منبسط و مجرد که از هر لون و شکلی منزه است بر میگردد؛ و پروردگار در کاخ عظمت و قدرت مستقر خواهد شد.
در این هنگام خداوند جبار جل جلاله با صدای بلندِ جَهوَری بطوریکه تمام اقطار آسمانها و زمین ها بشنوند ندا میکند: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ؟ (آیه 16 از سوره غافر)؛ «امروز سلطنت و فرمانروائی حقة مطلقه برای کیست ؟»
هیچکس نیست که در پاسخ خدا چیزی گوید. و خداوند جبار جل جلاله در این وقت خود، به خود پاسخ میدهد: لِلهِ الْوَحِدِ الْقَهارِ؛ «سلطنت و حکومت اختصاص به خداوند واحد قهار دارد.»
منم که با قدرت قهریه و با اسم القهارِ خود بر جمیع مخلوقات چیره شدم و همه را میراندم .
إنی أَنَا اللَهُ، لاَ إلَهَ إلا أَنَا وَحْدِی ؛ لاَ شَرِیکَ لِی وَ لاَ وَزِیرَ لِی . أَنَا خَلَقْتُ خَلْقِی بِیَدِی ، وَ أَنَا أَمَتهُمْ بِمَشِیتِی ، وَ أَنَا أُحْیِیهِمْ بِقُدْرَتِی ؛ «بدرستیکه حقاً منم خدا، هیچ معبودی در هیچیک از عوالم جز من نیست . من در کار خود و در اسم و صفت خود و در ذات خود شریک و معاونی ندارم . و من مخلوقات را تنها به دست قدرت خود آفریدم ، و من تنها آنها را به مشیت و ارادة خود میراندم ، و من تنها به قدرت خودم آنانرا زنده میگردانم .»
خداوند جبار، خود در صور یک نفخه میدمد، و از آن طرفی که به سمت آسمانهاست صدائی خارج میشود که هیچکس در آسمانها نمی ماند مگر آنکه زنده میشود و بر پا می ایستد و مانند وَهَلاتِ اولین قیام میکند، و فرشتگانِ حاملینِ عرش همه بر میگردند، و بهشت و دوزخ حاضر میشوند، و جمیع خلائق برای حساب محشور میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
صور فلکی
مقدمه
از زمانهای کهن ، مردم در آسمان شب در میان گروههای ستارگان ، اشکالی خیالی دیدهاند. با استفاده از خطوط ، آنها ستارگان این گروهها را به یکدیگر متصل کرده و اشکالی به نام صورت فلکی را تشکیل دادهاند. امروز طبق سیستمی بین المللی آسمان پیرامون زمین به 88 منطقه تقسیم میشود و هر منطقه در بر گیرنده یک صورت فلکی است.طرح هر صورت فلکی نمایانگر شیء یا جانداری است و تعدادی از آنها به یاد شخصیتهای اسطورهای نامگذاری شدهاند. از زمین ، ستارگان هر صورت فلکی مجاور یکدیگر به نظر میآیند، اما در حقیقت آنها فاصله بسیاری از همدیگر دارند. همگی آنها در فواصل مختلفی از زمین قرار دارند. اگر میتوانستیم از جای دیگری از فضا به صورت فلکی جبار نگاه کنیم، طرح ستارهای آن از آنچه که از زمین میبینیم، متفاوت میباشد
کره آسمان
از زمین ، صورتهای فلکی چنین به نظر میرسند که به داخل کرهای تو خالی معروف به کره آسمان چسبیدهاند. ظاهراً این کره هر 24 ساعت یکبار در مسیری شرقی _ غربی به دور زمین میگردد. شبکهای از خطوط معروف به بعد و میل به اختر شناسان کمک میکند تا محل ستارگان کره آسمان را بیابند و نقشههای ستارگان ،
کرهای فرضی بر روی صفحهای تخت هستند
قدر ظاهری
هنگامی که به ستارگان درخشان در آسمان شب مینگریم، برخی از بقیه درخشانترند. ستاره شناسان برای بیان میزان درخشندگی ستارگان ، از یک مقیاس درخشندگی به نام قدر ظاهری استفاده میکنند. برای اولین بار هیپارخوس ، منجم یونانی قرن دوم پیش از میلاد ، ستارگان را این چنین طبقه بندی کرد. سپس دامنه مقیاسش برای در بر گرفتن اجرام سماوی درخشانتر و کم نورتر ، افزایش یافت.
صلیب جنوبی
ساکنان نیمکره جنوبی کره آسمان بنگرند. هیچ ستاره درخشانی مجاور این قطب نیست، اما صورت فلکی صلیب جنونی نشانهای برای یافتن آن است. اگر چه صلیب جنونی از تمام صور فلکی کوچکتر است، اما در زمینه روشن کهکشان راه شیری جنوبی ، یافتن آن آسان است. با گذشت زمان، نقطهای از کره آسمان که محور چرخش زمین رو به آن است، تغییر مکان میدهد. در طی سالها این تغییر تنها به اندازه عرض ظاهری ماه است، ولی در خلال قرنها ، این جابجایی شدید است. مثلاً اگر شهرهای نیمکره شمالی نظیر ونکوور یا لندن در 3 هزار سال قبل از میلاد وجود داشتند، ساکنانشان میتوانستند صورت فلکی صلیب جنوبی را ببیند
منطقة البروج
چنین به نظر میرسد که همزمان با گردش زمین به دور خورشید، خورشید در مقابل زمینه متغیری از ستارگان حرکت میکند. مسیر سالیانه خورشید به دایرة البروج و پهنهای از آسمان که با زاویه تقریبی 9 درجه از طرفین آن گسترده می شود، به منطقه البروج معروف است. تمدنهای باستانی برای اندازه گیری زمان، منطقه البروج را به 12 صورت فلکی تقسیم کردند ولی اکنون صورت فلکی دیگری به نام حوا به این باریکه آسمان افزوده شده است.
صور فلکی مهم
برخی از 88 صور فلکی از سایری معروفتند، و طرحهایی دارند که فوراً تشخیص داده میشوند. این طرحها همچون نشانه به ستاره شناسان در یافتن آنها در آسمان شبانه کمک میکنند. بهترین نمونه ، جبار (شکارچی) ، از درخشنانترین صور فلکی آسمان است. صورت فلکی معروف دیگر دب اکبر (خرس بزرگ) است . دب اکبر شامل هفت ستاره درخشان است که برای مدتهای طولانی علاوه بر ستاره شناسی ، در دریانوردی نیز راهنمای مفیدی بودهاند.
صورت فلکی چیست؟
اگر در شبی صاف به آسمان بنگرید بی شک از تلالو ستارگان لذت خواهید برد. هزاران سال پیش هم بشر از دیدن اسمان لذت می برده ( به طور یقین آسمان پیشینیان بسیار پر ستاره تر بوده ! ) شاید در نظر اول ستارگان آسمان مجموعه ای پراکنده از ستارگان به نظر برسند. اما با کمی دقت می توان اشکال زیبایی را با متصل کردن ستاره ها به هم با خطوطی فرضی در آسمان ترسیم کرد. درحدود 4500 سال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
صور فلکی
مقدمه
از زمانهای کهن ، مردم در آسمان شب در میان گروههای ستارگان ، اشکالی خیالی دیدهاند. با استفاده از خطوط ، آنها ستارگان این گروهها را به یکدیگر متصل کرده و اشکالی به نام صورت فلکی را تشکیل دادهاند. امروز طبق سیستمی بین المللی آسمان پیرامون زمین به 88 منطقه تقسیم میشود و هر منطقه در بر گیرنده یک صورت فلکی است.طرح هر صورت فلکی نمایانگر شیء یا جانداری است و تعدادی از آنها به یاد شخصیتهای اسطورهای نامگذاری شدهاند. از زمین ، ستارگان هر صورت فلکی مجاور یکدیگر به نظر میآیند، اما در حقیقت آنها فاصله بسیاری از همدیگر دارند. همگی آنها در فواصل مختلفی از زمین قرار دارند. اگر میتوانستیم از جای دیگری از فضا به صورت فلکی جبار نگاه کنیم، طرح ستارهای آن از آنچه که از زمین میبینیم، متفاوت میباشد
کره آسمان
از زمین ، صورتهای فلکی چنین به نظر میرسند که به داخل کرهای تو خالی معروف به کره آسمان چسبیدهاند. ظاهراً این کره هر 24 ساعت یکبار در مسیری شرقی _ غربی به دور زمین میگردد. شبکهای از خطوط معروف به بعد و میل به اختر شناسان کمک میکند تا محل ستارگان کره آسمان را بیابند و نقشههای ستارگان ،
کرهای فرضی بر روی صفحهای تخت هستند
قدر ظاهری
هنگامی که به ستارگان درخشان در آسمان شب مینگریم، برخی از بقیه درخشانترند. ستاره شناسان برای بیان میزان درخشندگی ستارگان ، از یک مقیاس درخشندگی به نام قدر ظاهری استفاده میکنند. برای اولین بار هیپارخوس ، منجم یونانی قرن دوم پیش از میلاد ، ستارگان را این چنین طبقه بندی کرد. سپس دامنه مقیاسش برای در بر گرفتن اجرام سماوی درخشانتر و کم نورتر ، افزایش یافت.
صلیب جنوبی
ساکنان نیمکره جنوبی کره آسمان بنگرند. هیچ ستاره درخشانی مجاور این قطب نیست، اما صورت فلکی صلیب جنونی نشانهای برای یافتن آن است. اگر چه صلیب جنونی از تمام صور فلکی کوچکتر است، اما در زمینه روشن کهکشان راه شیری جنوبی ، یافتن آن آسان است. با گذشت زمان، نقطهای از کره آسمان که محور چرخش زمین رو به آن است، تغییر مکان میدهد. در طی سالها این تغییر تنها به اندازه عرض ظاهری ماه است، ولی در خلال قرنها ، این جابجایی شدید است. مثلاً اگر شهرهای نیمکره شمالی نظیر ونکوور یا لندن در 3 هزار سال قبل از میلاد وجود داشتند، ساکنانشان میتوانستند صورت فلکی صلیب جنوبی را ببیند
منطقة البروج
چنین به نظر میرسد که همزمان با گردش زمین به دور خورشید، خورشید در مقابل زمینه متغیری از ستارگان حرکت میکند. مسیر سالیانه خورشید به دایرة البروج و پهنهای از آسمان که با زاویه تقریبی 9 درجه از طرفین آن گسترده می شود، به منطقه البروج معروف است. تمدنهای باستانی برای اندازه گیری زمان، منطقه البروج را به 12 صورت فلکی تقسیم کردند ولی اکنون صورت فلکی دیگری به نام حوا به این باریکه آسمان افزوده شده است.
صور فلکی مهم
برخی از 88 صور فلکی از سایری معروفتند، و طرحهایی دارند که فوراً تشخیص داده میشوند. این طرحها همچون نشانه به ستاره شناسان در یافتن آنها در آسمان شبانه کمک میکنند. بهترین نمونه ، جبار (شکارچی) ، از درخشنانترین صور فلکی آسمان است. صورت فلکی معروف دیگر دب اکبر (خرس بزرگ) است . دب اکبر شامل هفت ستاره درخشان است که برای مدتهای طولانی علاوه بر ستاره شناسی ، در دریانوردی نیز راهنمای مفیدی بودهاند.
صورت فلکی چیست؟
اگر در شبی صاف به آسمان بنگرید بی شک از تلالو ستارگان لذت خواهید برد. هزاران سال پیش هم بشر از دیدن اسمان لذت می برده ( به طور یقین آسمان پیشینیان بسیار پر ستاره تر بوده ! ) شاید در نظر اول ستارگان آسمان مجموعه ای پراکنده از ستارگان به نظر برسند. اما با کمی دقت می توان اشکال زیبایی را با متصل کردن ستاره ها به هم با خطوطی فرضی در آسمان ترسیم کرد. درحدود 4500 سال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
حادثهاى بنام نفخ صور
قرآن کریم از حادثهاى به نام «نفخ صور» گزارش مىدهد، که در دو نوبت رخ خواهد داد:
الف: نفخ صورى که مایه مرگ همه جانداران در آسمان و زمین مىگردد (مگر آن کس که خدا بخواهد);
ب - نفخ صورى که سبب احیاى مردگان و حضور آنان در پیشگاه الهى مىشود. چنانکه مىفرماید:
(و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیها اخرى فاذا هم قیام ینظرون) (زمر / 68): در صور دمیده مىشود، و بر اثر آن، جز آنکه خداى بقاى او را خواسته است، هر که در آسمانها و زمین استیکسر مدهوش مرگ مىشوند، سپس بار دیگر صور دمیده مىشود و ناگهان مردمان (از خواب مرگ)برخاسته و در صحنه محشر نظاره گر (سرنوشتخود) مىگردند.
قرآن کریم در خصوص حشر و نشر انسانها در روز رستاخیز مىگوید: (یخرجون من الاجداث کانهم جراد منتشر) (قمر / 7): مردگان بسان ملخهاى پراکنده از قبرها بیرون مىآیند.
کیفیت نفخ صور و حکمرانی خداوند در عرصه قیامت در کلام امام سجاد «ع»
در «تفسیر علی بن ابراهیم » در ذیل آیة صعق آیه 68 سوره زمر از حضرت سجاد علی بن الحسین علیهما السلام روایت کرده است که : از آن حضرت سؤال شد: فاصلة زمانی مابین دو نفخة صور (نفخة اماته و نفخة احیاء) چقدر است ؟ حضرت فرمود: به قدری که خداوند اراده کند.
به آن حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا! به ما خبر ده چگونه در صور دمیده میشود؟ فرمود: اما در نفخ اول ، خداوند به اسرافیل امر میکند که به دنیا فرود آید. و با إسرافیل صوری است ، و آن صور یک سر و دو طرف دارد؛ و فاصلة بین هر طرفی از سر آن صور تا طرف دیگر به اندازة دوری آسمان و زمین است .
ملائکة آسمان چون ببینند که اسرافیل به دنیا فرود آمده است و با او صور است میگویند: اینک خداوند در مرگ و هلاکت و فنای اهل آسمانها و اهل زمین اذن و اجازه داده است .
اسرافیل از آسمان به زمین فرود می آید، و در حظیرة القدس بیت المقدس رو به کعبه می ایستد. و چون مردم روی زمین نظرشان به اسرافیل افتد با خود میگویند: خداوند همین اکنون اجازة فنا و هلاکت اهل دنیا را داده است .
در این حال اسرافیل در صور میدمد، و از آن طرفی که بسوی زمین است صدائی خارج میشود که هیچ زنده و ذی روحی در زمین نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند.
و از آن طرفی که بسوی آسمانهاست صدائی خارج میشود بطوریکه هیچ زنده و ذی روحی نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند؛ مگر اسرافیل .
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند، مکث و درنگ می کنند. در این حال خداوند به اسرافیل خطاب میکند: مُتْ؛ بمیر، اسرافیل هم می میرد.
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند مکث و درنگ می کنند. و سپس خداوند به آسمانها امر میکند و آنها به تموج و اضطراب می افتند، و به کوهها فرمان میدهد و آنها به حرکت در می آیند؛ و این است مفاد کریمة شریفة : یَوْمَ تَمُورُ السمَآءُ مَوْرًا * وَ تَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا. (آیه 9 از سوره طور)؛ یعنی تَبْسُطُ، باز و منبسط میگردد، و مفاد کریمة شریفة : تُبَدلُ الاْرْضُ غَیْرَ الاْ رْضِ. (آیه 48 از سوره ابراهیم)؛ زمین تبدیل میشود به زمین دیگری ، یعنی زمینی که بر روی آن گناه نشده است ، زمینی مسطح و یکپارچه که در آن نه کوهی است و نه گیاهی ، همانطور که خداوند در اولین مرحله زمین را آفرید و گستراند. و در این حال عرش خدا بر آب عودت میکند و عالم مشیت و ارادة خدا بر وجود منبسط و مجرد که از هر لون و شکلی منزه است بر میگردد؛ و پروردگار در کاخ عظمت و قدرت مستقر خواهد شد.
در این هنگام خداوند جبار جل جلاله با صدای بلندِ جَهوَری بطوریکه تمام اقطار آسمانها و زمین ها بشنوند ندا میکند: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ؟ (آیه 16 از سوره غافر)؛ «امروز سلطنت و فرمانروائی حقة مطلقه برای کیست ؟»
هیچکس نیست که در پاسخ خدا چیزی گوید. و خداوند جبار جل جلاله در این وقت خود، به خود پاسخ میدهد: لِلهِ الْوَحِدِ الْقَهارِ؛ «سلطنت و حکومت اختصاص به خداوند واحد قهار دارد.»
منم که با قدرت قهریه و با اسم القهارِ خود بر جمیع مخلوقات چیره شدم و همه را میراندم .
إنی أَنَا اللَهُ، لاَ إلَهَ إلا أَنَا وَحْدِی ؛ لاَ شَرِیکَ لِی وَ لاَ وَزِیرَ لِی . أَنَا خَلَقْتُ خَلْقِی بِیَدِی ، وَ أَنَا أَمَتهُمْ بِمَشِیتِی ، وَ أَنَا أُحْیِیهِمْ بِقُدْرَتِی ؛ «بدرستیکه حقاً منم خدا، هیچ معبودی در هیچیک از عوالم جز من نیست . من در کار خود و در اسم و صفت خود و در ذات خود شریک و معاونی ندارم . و من مخلوقات را تنها به دست قدرت خود آفریدم ، و من تنها آنها را به مشیت و ارادة خود میراندم ، و من تنها به قدرت خودم آنانرا زنده میگردانم .»
خداوند جبار، خود در صور یک نفخه میدمد، و از آن طرفی که به سمت آسمانهاست صدائی خارج میشود که هیچکس در آسمانها نمی ماند مگر آنکه زنده میشود و بر پا می ایستد و مانند وَهَلاتِ اولین قیام میکند، و فرشتگانِ حاملینِ عرش همه بر میگردند، و بهشت و دوزخ حاضر میشوند، و جمیع خلائق برای حساب محشور میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حادثهاى بنام نفخ صور
قرآن کریم از حادثهاى به نام «نفخ صور» گزارش مىدهد، که در دو نوبت رخ خواهد داد:
الف: نفخ صورى که مایه مرگ همه جانداران در آسمان و زمین مىگردد (مگر آن کس که خدا بخواهد);
ب - نفخ صورى که سبب احیاى مردگان و حضور آنان در پیشگاه الهى مىشود. چنانکه مىفرماید:
(و نفخ فى الصور فصعق من فى السموات و من فى الارض الا من شاء الله ثم نفخ فیها اخرى فاذا هم قیام ینظرون) (زمر / 68): در صور دمیده مىشود، و بر اثر آن، جز آنکه خداى بقاى او را خواسته است، هر که در آسمانها و زمین استیکسر مدهوش مرگ مىشوند، سپس بار دیگر صور دمیده مىشود و ناگهان مردمان (از خواب مرگ)برخاسته و در صحنه محشر نظاره گر (سرنوشتخود) مىگردند.
قرآن کریم در خصوص حشر و نشر انسانها در روز رستاخیز مىگوید: (یخرجون من الاجداث کانهم جراد منتشر) (قمر / 7): مردگان بسان ملخهاى پراکنده از قبرها بیرون مىآیند.
کیفیت نفخ صور و حکمرانی خداوند در عرصه قیامت در کلام امام سجاد «ع»
در «تفسیر علی بن ابراهیم » در ذیل آیة صعق آیه 68 سوره زمر از حضرت سجاد علی بن الحسین علیهما السلام روایت کرده است که : از آن حضرت سؤال شد: فاصلة زمانی مابین دو نفخة صور (نفخة اماته و نفخة احیاء) چقدر است ؟ حضرت فرمود: به قدری که خداوند اراده کند.
به آن حضرت گفته شد: ای فرزند رسول خدا! به ما خبر ده چگونه در صور دمیده میشود؟ فرمود: اما در نفخ اول ، خداوند به اسرافیل امر میکند که به دنیا فرود آید. و با إسرافیل صوری است ، و آن صور یک سر و دو طرف دارد؛ و فاصلة بین هر طرفی از سر آن صور تا طرف دیگر به اندازة دوری آسمان و زمین است .
ملائکة آسمان چون ببینند که اسرافیل به دنیا فرود آمده است و با او صور است میگویند: اینک خداوند در مرگ و هلاکت و فنای اهل آسمانها و اهل زمین اذن و اجازه داده است .
اسرافیل از آسمان به زمین فرود می آید، و در حظیرة القدس بیت المقدس رو به کعبه می ایستد. و چون مردم روی زمین نظرشان به اسرافیل افتد با خود میگویند: خداوند همین اکنون اجازة فنا و هلاکت اهل دنیا را داده است .
در این حال اسرافیل در صور میدمد، و از آن طرفی که بسوی زمین است صدائی خارج میشود که هیچ زنده و ذی روحی در زمین نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند.
و از آن طرفی که بسوی آسمانهاست صدائی خارج میشود بطوریکه هیچ زنده و ذی روحی نمی ماند مگر آنکه هلاک میشوند و می میرند؛ مگر اسرافیل .
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند، مکث و درنگ می کنند. در این حال خداوند به اسرافیل خطاب میکند: مُتْ؛ بمیر، اسرافیل هم می میرد.
آنوقت به قدری که خداوند اراده کند مکث و درنگ می کنند. و سپس خداوند به آسمانها امر میکند و آنها به تموج و اضطراب می افتند، و به کوهها فرمان میدهد و آنها به حرکت در می آیند؛ و این است مفاد کریمة شریفة : یَوْمَ تَمُورُ السمَآءُ مَوْرًا * وَ تَسِیرُ الْجِبَالُ سَیْرًا. (آیه 9 از سوره طور)؛ یعنی تَبْسُطُ، باز و منبسط میگردد، و مفاد کریمة شریفة : تُبَدلُ الاْرْضُ غَیْرَ الاْ رْضِ. (آیه 48 از سوره ابراهیم)؛ زمین تبدیل میشود به زمین دیگری ، یعنی زمینی که بر روی آن گناه نشده است ، زمینی مسطح و یکپارچه که در آن نه کوهی است و نه گیاهی ، همانطور که خداوند در اولین مرحله زمین را آفرید و گستراند. و در این حال عرش خدا بر آب عودت میکند و عالم مشیت و ارادة خدا بر وجود منبسط و مجرد که از هر لون و شکلی منزه است بر میگردد؛ و پروردگار در کاخ عظمت و قدرت مستقر خواهد شد.
در این هنگام خداوند جبار جل جلاله با صدای بلندِ جَهوَری بطوریکه تمام اقطار آسمانها و زمین ها بشنوند ندا میکند: لِمَنِ الْمُلْکُ الْیَوْمَ؟ (آیه 16 از سوره غافر)؛ «امروز سلطنت و فرمانروائی حقة مطلقه برای کیست ؟»
هیچکس نیست که در پاسخ خدا چیزی گوید. و خداوند جبار جل جلاله در این وقت خود، به خود پاسخ میدهد: لِلهِ الْوَحِدِ الْقَهارِ؛ «سلطنت و حکومت اختصاص به خداوند واحد قهار دارد.»
منم که با قدرت قهریه و با اسم القهارِ خود بر جمیع مخلوقات چیره شدم و همه را میراندم .
إنی أَنَا اللَهُ، لاَ إلَهَ إلا أَنَا وَحْدِی ؛ لاَ شَرِیکَ لِی وَ لاَ وَزِیرَ لِی . أَنَا خَلَقْتُ خَلْقِی بِیَدِی ، وَ أَنَا أَمَتهُمْ بِمَشِیتِی ، وَ أَنَا أُحْیِیهِمْ بِقُدْرَتِی ؛ «بدرستیکه حقاً منم خدا، هیچ معبودی در هیچیک از عوالم جز من نیست . من در کار خود و در اسم و صفت خود و در ذات خود شریک و معاونی ندارم . و من مخلوقات را تنها به دست قدرت خود آفریدم ، و من تنها آنها را به مشیت و ارادة خود میراندم ، و من تنها به قدرت خودم آنانرا زنده میگردانم .»
خداوند جبار، خود در صور یک نفخه میدمد، و از آن طرفی که به سمت آسمانهاست صدائی خارج میشود که هیچکس در آسمانها نمی ماند مگر آنکه زنده میشود و بر پا می ایستد و مانند وَهَلاتِ اولین قیام میکند، و فرشتگانِ حاملینِ عرش همه بر میگردند، و بهشت و دوزخ حاضر میشوند، و جمیع خلائق برای حساب محشور میشوند.