لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
عنوان مقاله :
اثرات طلاق بر روی کودکان
چکیده :
طلاق ، از مهم ترین پدیده های حیات انسانی محسوب می شود . این پدیده دارای اضلاعی است ، به تعداد جامعة انسانی. طلاق ، در ادبیات فارسی به معنای انفصال و جدایی بین دو نفر ، جدا شدن زن وشوهر از یکدیگر ، رها شدن از قید و بند نکاح و زناشویی آمده است .
طلاق ، یک پدیده روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... است که در کل بر فرآیند خانواده تأثیر به سزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری بر روی فرد و جامعه به دنبال دارد . در اسلام از آن به عنوان « ابغض الحلال » یاد می شود .
کلید واژه : طلاق – کودکان .
مقدمه :
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی – عاطفی افراد خانواده ، موجب بروز آسیبهای اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه ، سرقت ، قتل ، جنایت و... می شود . با توجه به آسیبهای اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که به سلامت روانی – عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد ، بایستی تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد . در حال حاضر جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است .
آمار جهانی در ارتباط با طلاق مؤید این واقعیت است که در آمریکا 20 درصد کودکان در خانه هایی زندگی می کنند که فقط یکی از والدین ( به طور معمول مادر ) عهده دار خانواده است . ( کاپلان و سادوک ، 1991 م )
طلاق ، به هر دلیلی درست یا نادرست ، پیامهایی برای فرد و جامعه دارد . تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است ، به طوری که آنها بطور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن را .
روند سیر طلاق بدین صورت است ، که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی ، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود .
مرحلة بعدی پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوجین است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز، در این جاست که خانواده ، شادابی خود را از دست می دهد ، آنگاه جدایی و طلاق صورت می گیرد .
عوامل مؤثر بر طلاق :
الف ) عوامل زیستی : شامل عدم تناسب سن ، ازدواج در سنین پایین ، بیماری های مسری ، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و ...
ب ) عوامل روانی و اخلاقی : شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی ، بدبینی ، سخت گیری ها و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر ، دروغگویی و ...
ج ) عوامل اجتماعی : شامل ناهماهنگی طبقاتی ، دخالتهای بی مورد دیگران ، ازدواج های اجباری ، تعدد زوجین و ...
اثرات طلاق بر روی کودکان :
اکثر والدین مطلقه ، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق ، خیلی نگران هستند . آنها می خواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهدکرد ؟
جامعه شناسان و روان شناسان ، اطلاعات قابل قبولی دربارة اثرات طلاق بر روی کودکان ، در دسترس قرار داده اند . تحقیقات ، نشان می دهد ، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد . همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی مثل جنسیت ، شخصیت ، میزان ناسازگاری ، و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد .
سن کودک :
دربارةاثرات طلاق بر روی کودک کوچکتر از 2 تا 3 سال ، اطلاعات بسیار کم است . بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند ، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک ، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند ، ممکن است مشکل به وجود آید .
والدین ، بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند ، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند ، به رشد و نمو خود ادامه دهد .
نوزادی :
نوزادان ، نمی توانند تعارض را درک کنند ، اما ممکن است ، نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند . آنها ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند .
کودکان پیش دبستانی :
کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که باعث طلاق و جدایی والدین شان شده اند . به طور مثال ، ممکن است ، فکرکنند ، که اگر آنها شامشان را خورده بودند ، پدر از آنها دور نمی شد . کودکان پیش دبستانی ، از تنها ماندن یا ترک کامل ، هراس دارند . آنها به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند . همچنین ، ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند ، اگر چه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند .
کودکان سن مدرسه ای :
بسیاری از روان شناسان معتقدند ، سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان مدرسه ابتدایی از کودکان کودکستانی یا بزرگتر مشکل تر است . کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است ، تا درد و رنج و ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج ، خیلی کم سن و سال است . او ممکن است غم ، خجالت ، رنجش ، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند . توانایی کودک در بازی ، فعالیت وتعامل با کودکان دیگر ، ممکن است ، کمک کند تا از عهدة وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید .
کودکان در این سن امید دارند ، والدین شان نزد یکدیگر باز گردند . کودک ، ممکن است ، احساس طرد شدگی از سوی والدی که او را ترک کرده است ، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.
نوجوانی :
نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم ، ترس ، تنهایی ، افسردگی و گناه را تجربه می کنند . برخی از آنها احساس می کنند ، اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند . روبه بزرگسالی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف طلاق
عوامل موثر درایجاد طلاق در خانواده ها -داشتن بیماریهای روحی و روانی
مشکلات جنسی
اعتیاد
دخالت والدین و اطرافیان
بدبینی و داشتن سوءظن
فساد اخلاقی و اجتماعی
تفاوت های فرهنگی
فقدان بلوغ و آگاهی
عوامل اقتصادی و حقوقی
رضایت زوجین در انتخاب همسر
تعداد افراد خانواده زوجین
جرم
راههایی برای جلوگیری از پدیده طلاق
رفع آسیب های اجتماعی
رفع مشکلات و دغدغه های اقتصادی
توازن حقوق مادی و غیر مادی زوجین
تاکید برازدواج های صحیح وآگاهانه توسط زوجین
عوامل موثر در شکل گیری یک ازدواج موفق
A – عوامل فرهنگی
- دین و مذهب
- آداب و رسوم
- اعتقادات و باورها
- سنت های غیر معمول
- شیوه لباس پوشیدن
B –عوامل جسمانی
C – عوامل سیاسی
D-سن ازدواجچ
- جنبه روانی
-جنبه فیریولوژی
E- شغل
5-معیارهای مشترک در انتخاب همسر اصالت خانوادگی
ایمان و دینداری
اخلاق نیکو
رعایت اصول هم کفو بودن
تناسب دینی و ایمانی
همتایی فرهنگی و فکری
همتایی در تحصیلات علمی
تناسب سنی
تناسب مالی
همتایی اخلاقی
تناسب خانوادگی
تناسب اجتماعی
عوامل موثر در هیجان ها و عواطف نوجوانان
تغییرات فیزیولوژیک
استعدادها و فعالیت های ذهنی
معاشرت جنسی
روابط خانوادگی
ارزشها و معیارهای اجتماعی
احساسات دینی و مذهبی
کنترل والدین
ناکامی
احساس بی کفایتی
ناکامی
احساس بی کفایتی
انتظارات جامعه
سازگاری با محیط تازه
عقب ماندگی درسی
مسائل شخصی
برخی از رغبت های نوجوان
رغبت های تفریحی
رغبت ها و تمایلات اجتماعی
رغبت های شخصی
رغبت های تحصیلی
رغبت های شغلی
رغبت های دینی
مسائل و مشکلات عمده نوجوانان و جوانان
مسئله شغل
مسئله تحصیل
مسئله مطالعه آزاد
مسئله مقبولیت و خودنمایی
مسئله جنسی
مسئله همسرگزینی
مسئله جنگ نسل ها
مسئله همزیستی بدون تفاهم
مسئله تضاد ارزشها
مسئله ناهماهنگی خانه و مدرسه
مسئله عدم استقلال یا استقلال زیاد
هراس از رقیب
فقر آرمان اجتماعی
ویژگیهایی دوران رشد نوجوانان
تعاریف
رفتار
شخصیت
نوجوانی
بلوغ
تغییرات جسمی در دوران بلوغ
تغییراندازه بدن
تغییر نسبت های بدن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
طلاق و پیامدهاى شوم آن در سرنوشت فرزندان
ازدواج از سنتهاى حسنه جامعهاسلامى است و توجه به آن در روایات واحادیث، اهمیت مساله را بیش از پیشآشکار مىسازد. ازدواج علاوه بر آرامشزن و مرد، موجب بقاى نسل و سلامتجامعه مىگردد; چنانکه قرآن مىفرماید:یکى از نشانههاى خداوند این است کهبرایتان همسرى آفرید تا موجب آرامشتانباشد و بین شما الفت و مهربانى قرار داد.
با وجود تاکید بسیار بر ازدواج، جایىکه پاى شرف، دین و امکان خطر گناهپیش آید، طلاق ضرورت مىیابد. اسلامچون مسیحیت کاتولیک، پیمان ازدواج راناگسستنى نمىداند و یا چون یهود، به بازبودن نسبى درهاى خروجى اعتقادىندارد; بلکه طلاق را مبغوضترین حلالهامىشمرد (2) و آن را امرى آسیبى ولىاجتنابناپذیر مىداند و معتقد استچنانچه در حدى متعارف نگه داشته شود،مىتواند حایز نتایج مثبتى براى خانواده وجامعه باشد. (3) در جوامع پیشرفتهصنعتى، روابط انسانى و در پى آن روابطخانوادگى از ابعاد معنوى تهى و در نتیجهسست، سرد و آسیب پذیر شدهاست; تنهاهدف زندگى مشترک، ارضاىخواستههاى غریزى است و جسم وخواستههاى آن، محور تمام ارزشها وکوششهاست. چیزى ارزش خواندهمىشود یا به نظر داراى ارزش مىآید کهنیازهاى طبیعى و کششهاى جسمانى راپاسخ دهد; پس بمحض یکنواختشدنروابط جسمانى، طرفین در جستجوىسرچشمههاى دیگر تمتع، به پیوندهاىدیگر مىاندیشند
متاسفانه در سالهاى اخیر در کشور مانیز بویژه در شهرهاى بزرگى چون تهران -که بافت زندگى شهرى آن را به یک جامعهصنعتى تبدیل نموده است - آمار طلاقنسبتبه ازدواج، حرکتى افزایشى داشتهاستبطورى که طبق آمار بدست آمده درسال 1359، از هر 32377 ازدواج، 5260مورد به طلاق منجر شده و در سال1360، از 57833 مورد ازدواج، 9414مورد آن به طلاق انجامیده است که از اینتعداد در سال 59، 76/15 درصد طلاق بهتهران تعلق داشته و 11/7 درصد به کلکشور و در سال 60، 28/16 درصد بهتهران و 29/8 درصد در کل کشور بودهاست. (5)
دوگانگى وسیعى در آمار طلاق شهر وروستا بویژه تهران و روستا وجود دارد ودر مواردى تا 4 برابر گزارش شده است.علت این دوگانگى این است که در جامعهسنتى، سنتها همچون ستونهاى استوارموجب بقاى خانواده شده است در حالىکه جوامع صنعتى طلاق را نفى مىکنند وموجبات استحکام پیوند زناشویى را نیزفراهم نمىآورند; به همین دلیل الگو قراردادن قوانین غربى در جامعه اسلامى ماکار ساز نبوده، از معضلات پىآمد طلاقنمىکاهد; زیرا این قوانین مطابق با عرفغرب تدوین شده است و نمىتواندخواستههاى جوامع اسلامى و سنتى رابرآورده سازد. متاسفانه برخى ازتحصیلکردههاى این گونه جوامع نیزفریب ظواهر فریبنده این قوانین را خورده،پس از بازگشتبه وطن بانگ سر مىدهندکه بطور مثال حق طلاق به زن تعلق داشتهباشد و... . باید به اینان یادآورى کنیم کهآمار طلاق در خانوادههاى بىسواد و یابالاتر از فوق لیسانس و در میانخانوادههایى که زن استقلال مالى دارد،بیشتر است.
خوشبختانه زن مسلمان، از الگوىکامل خویش، بانوى دو عالم حضرتفاطمه زهرا«علیها السلام» پیروى مىکند که بهدست مبارک خویش دستاس مىکردند وبراى فرزندانشان لباس مىدوختند. زنجامعه ما علاوه بر رسیدگى به امور خانه،همسر و فرزندان، به اقتصاد منزل چه درخانه بعنوان خود اشتغالى (بافتنى،خیاطى، فرشبافى) و چه خارج از خانهکمک موثرى مىکند و همواره با رضایتکامل ایثار کرده، زندگى را بخوبى در کنارهمسر و فرزندان ادامه مىدهد. او مصداقاین ضرب المثل معروف است که:
زن خوب و فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
عدهاى از تحصیلکردگان ما که دادسخن سر مىدهند و خواستار یکسانشدن قوانین طلاق کشورمان با جوامعغربى هستند و دادن حق طلاق به زن،تقسیم دارایى و... را با همسر بعنوانپیشرفت و تمدن مطرح مىسازند، آگاهنیستند که در غرب آمار ازدواج اصولابسیار پایین است و روابط جنسى از چنانآزادى برخوردار است که تفاوت چندانىاز لحاظ حقوقى میان فرزندان نامشروع ودیگر فرزندان وجود ندارد و یا اگرازدواجى انجام مىگیرد اغلب بر اثرخیانت زن و شوهر و بىتفاوتى جامعه بهاین امر به طلاق مىانجامد. مرداک، جامعهشناس معروف، در بررسى طلاقدر چهل کشور به این نتیجه رسید که دربرخى جوامع، افکار عمومى با طلاقموافق است و حتى چنان آن را موردتشویق قرار مىدهند که اگر مردى براىمدت زیادى با یک زن زندگى کند، مورداستهزا قرار مىگیرد. حال این را مقایسهکنید با خانوادههاى سنتى ما که با وجودمقصر نبودن در طلاق دخترشان، چنان ازاین قضیه سرافکنده و شرمگین مىشوندکه ممکن استبه خاطر شدت سرزنشدختر خود را به بیمارى روانى یا به کاممرگ بکشانند.
جامعه ما طلاق را ننگ و علت آن رامعمولا بىکفایتى زن مىداند و این مسالهخود کمک بسیار مؤثرى در حفظ بنیانخانواده است; البته اگر ادامه زندگى بهگونهاى با درد و رنج همراه شود که خودموجب فساد بیشتر گردد طلاق در عینمذموم بودن، جایز شمرده مىشود
در مذمت طلاق پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»فرمودهاند: طلاق ندهید زنان را الا ازتهمتى، که خداى تعالى ذوا قان را دوستندارد یعنى کسانى که هر وقتخواهندزنى نو کنند از مردان و زنان که هر وقتخواهند شوهرى نو کنند. (8)
طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد،رها شدن از قید نکاح و رهایى از زناشویىاست. (9) دهخدا طلاق را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
عنوان مقاله :
اثرات طلاق بر روی کودکان
چکیده :
طلاق ، از مهم ترین پدیده های حیات انسانی محسوب می شود . این پدیده دارای اضلاعی است ، به تعداد جامعة انسانی. طلاق ، در ادبیات فارسی به معنای انفصال و جدایی بین دو نفر ، جدا شدن زن وشوهر از یکدیگر ، رها شدن از قید و بند نکاح و زناشویی آمده است .
طلاق ، یک پدیده روانی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... است که در کل بر فرآیند خانواده تأثیر به سزایی می گذارد و عوارض بسیار ناگواری بر روی فرد و جامعه به دنبال دارد . در اسلام از آن به عنوان « ابغض الحلال » یاد می شود .
کلید واژه : طلاق – کودکان .
مقدمه :
طلاق و فروپاشی خانواده ضمن بر هم زدن تعادل روانی – عاطفی افراد خانواده ، موجب بروز آسیبهای اجتماعی مانند فرار فرزندان از خانه ، سرقت ، قتل ، جنایت و... می شود . با توجه به آسیبهای اجتماعی پیامد طلاق و آثار بدی که به سلامت روانی – عاطفی افراد خانواده و به خصوص کودکان دارد ، بایستی تدابیر لازم برای حفظ و انسجام خانواده به کار برد . در حال حاضر جهان با روند رو به افزایش طلاق مواجه است .
آمار جهانی در ارتباط با طلاق مؤید این واقعیت است که در آمریکا 20 درصد کودکان در خانه هایی زندگی می کنند که فقط یکی از والدین ( به طور معمول مادر ) عهده دار خانواده است . ( کاپلان و سادوک ، 1991 م )
طلاق ، به هر دلیلی درست یا نادرست ، پیامهایی برای فرد و جامعه دارد . تأثیر طلاق بر فرزندان بسیار پیچیده و اسفبار است ، به طوری که آنها بطور ناخواسته درگیر تضادهایی می شوند که نه توان درک آنها را دارند و نه تاب تحمل و کنار آمدن با آن را .
روند سیر طلاق بدین صورت است ، که ابتدا تنش و درگیری میان زن و شوهر آغاز می شود و این روند در تکامل خود به بی علاقگی های عاطفی ، دوست نداشتن و سپس دشمنی علنی و واقعی با همسر منجر می شود .
مرحلة بعدی پیدایش فکر طلاق در یک یا هر دو زوجین است و روی آوردن یکی از طرفین به فرد یا افراد دیگر به عنوان محرم راز، در این جاست که خانواده ، شادابی خود را از دست می دهد ، آنگاه جدایی و طلاق صورت می گیرد .
عوامل مؤثر بر طلاق :
الف ) عوامل زیستی : شامل عدم تناسب سن ، ازدواج در سنین پایین ، بیماری های مسری ، عقیم بودن مرد و نازا بودن زن و ...
ب ) عوامل روانی و اخلاقی : شامل تزلزل پایه های ایمان و سقوط مبانی اخلاقی ، بدبینی ، سخت گیری ها و لجاجت زوجین نسبت به یکدیگر ، دروغگویی و ...
ج ) عوامل اجتماعی : شامل ناهماهنگی طبقاتی ، دخالتهای بی مورد دیگران ، ازدواج های اجباری ، تعدد زوجین و ...
اثرات طلاق بر روی کودکان :
اکثر والدین مطلقه ، در مورد واکنشهای کودکشان نسبت به جدایی و طلاق ، خیلی نگران هستند . آنها می خواهند بدانند آیا کودک من سالم و شاداب رشد خواهدکرد ؟
جامعه شناسان و روان شناسان ، اطلاعات قابل قبولی دربارة اثرات طلاق بر روی کودکان ، در دسترس قرار داده اند . تحقیقات ، نشان می دهد ، که اثرات طلاق بستگی به سن کودک هنگام طلاق دارد . همچنین اثر طلاق بر کودک به فاکتورهایی مثل جنسیت ، شخصیت ، میزان ناسازگاری ، و درگیری والدین و حمایت های خانواده و دوستان کودک بستگی دارد .
سن کودک :
دربارةاثرات طلاق بر روی کودک کوچکتر از 2 تا 3 سال ، اطلاعات بسیار کم است . بچه های خردسال در صورت وقوع طلاق به طور معمول رنج نمی برند ، گرچه در صورتی که رابطه یا پیوند نزدیک ، بین یکی از والدها و کودک آسیب ببیند ، ممکن است مشکل به وجود آید .
والدین ، بایستی نسبت به برنامه های سرپرستی و مراقبت از کودک به توافق برسند ، آنچنان که کودک در حالی که ناسازگاری بین والدینش را تجربه می کند ، به رشد و نمو خود ادامه دهد .
نوزادی :
نوزادان ، نمی توانند تعارض را درک کنند ، اما ممکن است ، نسبت به تغییرات خلقی و سطح انرژی والدینشان واکنش نشان دهند . آنها ممکن است اشتهای خود را از دست بدهند یا دچار اضطراب شوند .
کودکان پیش دبستانی :
کودکان از 2 تا 5 سالگی به این اعتقاد می رسند که باعث طلاق و جدایی والدین شان شده اند . به طور مثال ، ممکن است ، فکرکنند ، که اگر آنها شامشان را خورده بودند ، پدر از آنها دور نمی شد . کودکان پیش دبستانی ، از تنها ماندن یا ترک کامل ، هراس دارند . آنها به طور معمول تغییرات را انکار کرده و همکاری نمی کنند و ممکن است افسرده یا خشمگین شوند . همچنین ، ممکن است پرخاشگرانه و نافرمان عمل کنند ، اگر چه خواستار امنیت در پناه یک بزرگسال هستند .
کودکان سن مدرسه ای :
بسیاری از روان شناسان معتقدند ، سازگاری نسبت به جدایی و طلاق برای کودکان مدرسه ابتدایی از کودکان کودکستانی یا بزرگتر مشکل تر است . کودک مدرسه رو به اندازه کافی بزرگ است ، تا درد و رنج و ناشی از جدایی والدینش را درک کند و در عین حال برای درک یا کنترل واکنش نسبت به این درد و رنج ، خیلی کم سن و سال است . او ممکن است غم ، خجالت ، رنجش ، وفاداری دوطرفه و عصبانیت شدید را تجربه کند . توانایی کودک در بازی ، فعالیت وتعامل با کودکان دیگر ، ممکن است ، کمک کند تا از عهدة وضعیت زندگی خانوادگی اش برآید .
کودکان در این سن امید دارند ، والدین شان نزد یکدیگر باز گردند . کودک ، ممکن است ، احساس طرد شدگی از سوی والدی که او را ترک کرده است ، داشته باشد و از سردرد یا دل درد شکایت کند.
نوجوانی :
نوجوانان 10 تا 19 ساله خشم ، ترس ، تنهایی ، افسردگی و گناه را تجربه می کنند . برخی از آنها احساس می کنند ، اگر در کارهای روزمره شان یا مراقبت از خواهر و برادرشان احساس مسئولیت کنند . روبه بزرگسالی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارکان طلاق چیست
طلاق دارای 4 رکن است
صیغه طلاق
مرد طلاق دهنده
زن طلاق داده شده
گواه گرفتن به هنگام اجرای صیغه
انواع طلاق:
طلاق را به دو گروه تقسیم می کنیم : 1- رجعی 2- بائن
1-طلاق رجعی طلاقی است که به درخواست مرد جاری می شود و مرد موظف است تمام حقوق زن از قبیل مهر ، نفقه ، پوشاک و مسکن را برای مدت صد روز ( مدت عده ) تامین کند. در این نوع طلاق بعد از وقوع آن مادامی که عده زن تمام نشده باشد مرد می تواند به زن خود رجوع کند وبا رجوع بدون تجدید نکاح و عقد جدید می تواند با او مباشرت کند و زندگی را ادامه دهند در این حالت طلاق باطل می شود.
2- طلاق باین : طلاقی است که در آن مرد حق رجوع به زن خود را ندارد یعنی مانند طلاق رجعی نمی تواند بدون اجرای عقد جدید به او رجوع کند و در برخی از انواع آن اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند لازم است تجدید نکاح نماید .
طلاق بائن انواعی دارد :
الف) طلاق دختر صغیر، یعنی دختری که هنوز 9 سال تمام ندارد.
ب) طلاق زن یائسه : یعنی زنی که به سن نازایی (حدود 50 سالگی) رسیده است و دیگر نمی تواند بچه دار شود.
ج) طلاق در دوران نامزدی : یعنی زنی که شوهرش پس از عقد با او مباشرت نکرده باشد
د)طلاق زن سه طلاقه : یعنی زنی که او را سه دفعه متوالی پس از سه ازدواج طلاق داده باشند.
در این نوع طلاق اگر مرد بخواهد به زن خود رجوع کند ، بایستی عقد جدید انجام بشود.
ه) طلاق خلع : طلاقی است که در آن با واسطه ی کراهتی که زن از شوهر خود دارد مالی به او می دهد تا طلاق واقع شود . این مال میتواند مهر یا مال دیگر زن باشد و در هر صورت می تواند به اندازه مهر باشد یا کمتر و یا بیشتر از آن مرد درمقابل که زن به او می دهد وی را طلاق می دهد. شرایط این نوع طلاق آن است که زن از مرد متنفر باشد ولی مرد از زن کراهت نداشته باشد . چرا که اگر تنفر فقط از طرف مرد باشد ازدواج به طلاق عادی (رجعی ) منجر می گردد و اگر از هر دو جانب و زن و شوهر باشد در این صورت طلاق مبارات در میان خواهد بود .
پس طلاق خلع از راه کراهت زن نسبت به مرد حاصل می شود .
در طلاق خلع حق رجوع در دست زن است و لی در هر حال ایجاب و قبول از دو سو شرط است .
و) طلاق مبارات : طلاقی است که به علت کراهت طرفین ازدواج (زن و شوهر) از همدیگر واقع میشود یعنی این نوع طلاق به آن دلیل صورت می گیرد که هم زن از مرد کراهیت پیدا کرده و هم مرد از زن . در این طلاق زن مقداری از مهر یا مالی را که در هر صورت کمتر از مهر اوست به مردی می پردازد تا وی را طلاق دهد.
بنابراین طلاق مبارات دو شرط اساسی وجود دارد :
اول اینکه کراهیت از دو سو باشد
دوم اینکه فدیه نباید بیشتر از مهر زن باشد . در طلاق مبارات حق رجوع در اختیار زن است و ایجاب وقبول از هر دو سو شرط می شود.
علل طلاق :
بررسی های اجتماعی نشان می دهند که علل و انگیزه های طلاق در نظام های اجتماعی مختلف نیز یکسان نیستند به عبارت دیگر