لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 63
مقدمه:
تحقیق حاضر سعی دارد که در 2 بعد جداگانه برخی از علل مهاجرت نیروی کار در ایران را مورد بررسی قرار دهد. اگر بخواهیم عوامل اصلی مهاجرت را بطور کلی مورد تقسیمبندی قرار دهیم میتوانیم دو دسته از عوامل را مؤثر بدانیم. گروه اول را عوامل فشار(Push Factors) مینامند که شامل غیراقتصادی شدن فعالیتهای کشاورزی، توزیع ناعادلانه زمین، رشد جمعیت و ثابت ماندن بازده تولید در بخش کشاورزی است.
گروه دوم به عوامل کششی یا جذب(Pull Factors) موسومند که شامل دوگانگی منطقهای و نخصیص بیشتر منابع در بخشهای شهری(خدمات و صنعت) و بهتر بودن سطح زندگی در مناطق شهری است. به منظور تجزیه وتحلیل تأثیر این 2 دسته از عوامل از شاخصهای درآمدهای انتظاری در شهر از مدل هریس- تودارو استفاده میشود.
در بحثهای تئوریک و نظری به این نتیجه میرسیم که نمیتوان دیوار بلندی بین عوامل کشش و جذب ترسیم کرد. چون نوعی ارتباط متقابل بین این 2 دسته از عوامل وجود دارد. به عقیدة آنها آنچه که واقعاَ مهاجرت نیروی کار را تسریع میکند همان دوگانگی منطقهای است. این 2 معتقدند که مهاجرت در هر منطقهای امری طبیعی است چون نوعی توالی در رشد بخشها وجود دارد و خودبهخود و به مرور زمان با جایگزین شدن عوامل تولیدی بجای یکدیگر سهم نیروی کار در بخش کشاورزی در اشتغال کل کاهش مییابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزایش مییابد.
اما آنچه که کشورهای در حال توسعه را از کشورهای پیشرفته متمایز میسازد ناهمگونی در مهاجرت نیروی کار است. بطوری که در این کشورها محدود بودن امکانات تولید از یک طرف و محدود بودن ارتباطهای بخش کشاورزی با سایر بخشهای اقتصاد از طرف دیگر موجب میشود تا این کشورها تلاش بیشتری در جهت گسترش بخش صنعت شهری از خود نشان بدهند.
این 2 گروه از عوامل اقتصادی همراه با عوامل غیراقتصادی مانند روابط و شیوه تولید، سازمان اجتماعی تولید و غیره موجب میشوند تا از اهمیت بخش کشاورزی در جریان توسعه کاسته شود و نقش پیشتاز به بخشهای شهری واگذار شود به ویژه آنکه بخش عمدهای از تولیدات در بخش کشاورزی را کالاهای مصرفی تشکیل میدهند که هر چند دارای ارتباطهای پسین گستردهای هستند لیکن ارتباطهای پیشین آنها بسیار محدود و مشخص است.
در این حالت بخش پیشتاز اقتصاد بخش صنعت خواهد بود تا از یک طرف به عنوان ستون اصلی و رشد عمل کند و از طرف دیگر از طریق تولید محصولات صنعتی مورد استفاده در بخش کشاورزی مانند تراکتور- پمپ آب- کمباین- کود- سم و غیره بخش کشاورزی را به جلو بکشد.
بدین ترتیب بخش کشاورزی در مراحل اولیه توسعه اقتصادی قربانی جریان توسعه است و برای بهبود باید انتظاری طولانی بکشد که این خود یکی از دلایل اصلی مهاجرت نیروی کار از روستاها به مناطق و مراکز شهری میباشد.
در تحقیق حاضر ابتدا بطور مجزا دوگانگی منطقهای به عنوان عامل جذب و فشار مورد بررسی قرار گرفته است که مشخص شود تا چه حد تفاوت در نرخهای رشد منطقهای و نابرابری در رابطة مبادلة بین محصولات کشاورزی و صنعتی بر مهاجرت تأثیر داشته است و در نهایت در قسمت سوم نتیجهگیری و پیشنهادات ارائه خواهد شد.
البته لازم به تذکر است که برخلاف گذشته که مهاجرت نیروی کار روستایی به دلیل تامین نیروی انسانی مراکز شهری از نظر اقتصاددانان مطلوب تلقی میشد ولی امروزه مهاجرت به عنوان عامل عمدهای که پدیدة عمومی و فراگیر نیروی کار مازاد شهری را دامن میزند و مشکلات جدی بیکاری شهری را وخیمتر میکند مورد توجه قرار میگیرد. این مشکلات بواسطة عدم توازن ساختاری و اقتصادی بین مناطق شهری و روستایی بوجود آمده است.
فصل اول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بررسی علل زنگ زدن فولاد S.S 316
●
امروز مقاله ای را که برای شما تهیه نموده ام ، در پاسخ به سوال دوست عزیزم جناب مهندس فرجی میباشد. و اما سوال به شرح زیر است:
چرا فولاد زنگ نزن(stainless steel) نوع 316 ،زنگ می زند؟
در جواب به این سوال ابتدا به معرفی این نوع فولاد می پردازیم.
فولادهای زنگ نزن (S.S) طبق دسته بندی موسسه آهن و فولاد امریکا (AISI) به دو گروه سری 300-200 و سری 400 طبقه بندی می شوند که هر سری شامل چندین فولاد با رفتارهای مختلف می باشد.
فولادهای زنگ نزن سری 300-200 آستنیتی (Austenitic) می باشند که بسیار چقرمه (tough) و نرم (ductile) بوده و نیازی به عملیات حرارتی ندارند در نتیجه این فولادها برای جوشکاری مناسب اند و تحت شرایط عادی اتمسفری نیازی به آنیله شدن ندارند.
این فولادها در برابر خوردگی مقاومند و معمولا غیر مغناطیسی هستند و فقط از طریق کار سرد (cold work) سخت میشوند.
محدوده کربن در این فولادها 0.08 تا 0.25 درصد، میزان کروم 16 تا 26 درصد و میزان نیکل 6 تا 22 درصد است.
آنچه که در نوع 316 باعث تمایز آن نسبت به انواع دیگر فولاد S.S همچون 304 شده وجود میزان حداکثر 3 درصد مولیبدنیوم در آن می باشد.مولیبدنیوم مقاومت خوردگی این آلیاژ کروم-نیکل را در برابر تخریب اکثر مواد و حلالهای شیمیایی صنعتی بالا برده و همچنین در برابر خوردگی حفره ای (pitting) حاصل از کلرایدها مقاومت میکند.به همین خاطر نوع 316 مهمترین فولادی است که در محیطهای دریایی استفاده میگردد.
Type Analysis of Stainless Type 316:
1.00% max.
Silicon
0.08% max.
Carbon
16.00-18.00%
Chromium
2.00% max.
Manganese
10.00-14.00%
Nickel
0.045% max.
Phosphorus
2.00-3.00%
Molybdenum
0.030% max.
Sulfur
دو عامل مهم در خوردگی این نوع فولادها یکی حساس شدن (sensitization) و عامل دیگر که باعث زنگ زدن جوشهای آن می شود اکسید زدایی نکردن آن می باشد.حال هر کدام بطور مختصر توضیح داده می شود.
حساس سازی یا حساس شدن (sensitization):
رسوب (ته نشین شدن) کرباید در مرز دانه ها ،هنگامی که فولادهای زنگ نزن آستنیتی در یک بازه زمانی در محدوده دمای بین 425 تا 870 درجه سانتیگراد(800 تا 1600 درجه فارنهایت) حرارت داده می شوند(بخصوص در جوشکاری) را حساس شدن می گویند.
مدت زمانی که فولاد در این دما قرار میگیرد مقدار کرباید رسوب شده را تعیین میکند.وقتی کرومیوم کرباید در مرز دانه ای رسوب میکند نواحی کناری فورا از کروم تهی میشود.در صورتیکه این ته نشینی و تهی سازی نسبتا پیوسته باشد ،فولاد را نسبت به خوردگی بین دانه ای (intergranular corrosion) مستعد می سازد.همچنین حساس شدن مقاومت فولاد را در برابر انواع دیگر خوردگی همچون خوردگی حفره ای (pitting) ،خوردگی شکافی (crevice corrosion) و ترک خوردگی تنشی(SCC) کاهش میدهد.
روش جلوگیری از sensitization
با استفاده از منحنی های حساس سازی دما-زمان میتوان از حساس شدن جلوگیری نمود و تاثیر میزان کربن را روی این پدیده مشاهده نمود.در شکل پایین نمونه ای از این منحنی ها را برای فولاد ۳۰۴ را مشاهده می تمایید.
روش دیگر جلوگیری از حساس شدن استفاده از فولادهای پایدار( stabilized steels) همچون 321 و 347 میباشد.اینگونه فولادهای زنگ نزن محتوی تیتانیوم (titanium) و یا نیوبیوم(niobium) بوده که میل به ترکیب با کربن دارند و به آسانی کرباید تشکیل میدهند،این موضوع باعث میشود حتی وقتی در طولانی مدت در معرض دمای sensitization قرار بگیرد کروم در حلال باقی بماند .
تنها راه حل اصلاح فولادهای زنگ نزن حساس شده، آنیله کردن آن می باشد.
در جلسه بعد اسید شویی(pickling) و غیر فعال سازی (passivation) فولادها شرح داده خواهد شد.
10:14 || محمد رضایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 14 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
بنام خداوند جان و خرد
پرخاشگری و علل آن
پرخاشگری
ایراد آسیب عمدی به دیگران
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
بررسی علل زنگ زدن فولاد S.S 316
●
امروز مقاله ای را که برای شما تهیه نموده ام ، در پاسخ به سوال دوست عزیزم جناب مهندس فرجی میباشد. و اما سوال به شرح زیر است:
چرا فولاد زنگ نزن(stainless steel) نوع 316 ،زنگ می زند؟
در جواب به این سوال ابتدا به معرفی این نوع فولاد می پردازیم.
فولادهای زنگ نزن (S.S) طبق دسته بندی موسسه آهن و فولاد امریکا (AISI) به دو گروه سری 300-200 و سری 400 طبقه بندی می شوند که هر سری شامل چندین فولاد با رفتارهای مختلف می باشد.
فولادهای زنگ نزن سری 300-200 آستنیتی (Austenitic) می باشند که بسیار چقرمه (tough) و نرم (ductile) بوده و نیازی به عملیات حرارتی ندارند در نتیجه این فولادها برای جوشکاری مناسب اند و تحت شرایط عادی اتمسفری نیازی به آنیله شدن ندارند.
این فولادها در برابر خوردگی مقاومند و معمولا غیر مغناطیسی هستند و فقط از طریق کار سرد (cold work) سخت میشوند.
محدوده کربن در این فولادها 0.08 تا 0.25 درصد، میزان کروم 16 تا 26 درصد و میزان نیکل 6 تا 22 درصد است.
آنچه که در نوع 316 باعث تمایز آن نسبت به انواع دیگر فولاد S.S همچون 304 شده وجود میزان حداکثر 3 درصد مولیبدنیوم در آن می باشد.مولیبدنیوم مقاومت خوردگی این آلیاژ کروم-نیکل را در برابر تخریب اکثر مواد و حلالهای شیمیایی صنعتی بالا برده و همچنین در برابر خوردگی حفره ای (pitting) حاصل از کلرایدها مقاومت میکند.به همین خاطر نوع 316 مهمترین فولادی است که در محیطهای دریایی استفاده میگردد.
Type Analysis of Stainless Type 316:
1.00% max.
Silicon
0.08% max.
Carbon
16.00-18.00%
Chromium
2.00% max.
Manganese
10.00-14.00%
Nickel
0.045% max.
Phosphorus
2.00-3.00%
Molybdenum
0.030% max.
Sulfur
دو عامل مهم در خوردگی این نوع فولادها یکی حساس شدن (sensitization) و عامل دیگر که باعث زنگ زدن جوشهای آن می شود اکسید زدایی نکردن آن می باشد.حال هر کدام بطور مختصر توضیح داده می شود.
حساس سازی یا حساس شدن (sensitization):
رسوب (ته نشین شدن) کرباید در مرز دانه ها ،هنگامی که فولادهای زنگ نزن آستنیتی در یک بازه زمانی در محدوده دمای بین 425 تا 870 درجه سانتیگراد(800 تا 1600 درجه فارنهایت) حرارت داده می شوند(بخصوص در جوشکاری) را حساس شدن می گویند.
مدت زمانی که فولاد در این دما قرار میگیرد مقدار کرباید رسوب شده را تعیین میکند.وقتی کرومیوم کرباید در مرز دانه ای رسوب میکند نواحی کناری فورا از کروم تهی میشود.در صورتیکه این ته نشینی و تهی سازی نسبتا پیوسته باشد ،فولاد را نسبت به خوردگی بین دانه ای (intergranular corrosion) مستعد می سازد.همچنین حساس شدن مقاومت فولاد را در برابر انواع دیگر خوردگی همچون خوردگی حفره ای (pitting) ،خوردگی شکافی (crevice corrosion) و ترک خوردگی تنشی(SCC) کاهش میدهد.
روش جلوگیری از sensitization
با استفاده از منحنی های حساس سازی دما-زمان میتوان از حساس شدن جلوگیری نمود و تاثیر میزان کربن را روی این پدیده مشاهده نمود.در شکل پایین نمونه ای از این منحنی ها را برای فولاد ۳۰۴ را مشاهده می تمایید.
روش دیگر جلوگیری از حساس شدن استفاده از فولادهای پایدار( stabilized steels) همچون 321 و 347 میباشد.اینگونه فولادهای زنگ نزن محتوی تیتانیوم (titanium) و یا نیوبیوم(niobium) بوده که میل به ترکیب با کربن دارند و به آسانی کرباید تشکیل میدهند،این موضوع باعث میشود حتی وقتی در طولانی مدت در معرض دمای sensitization قرار بگیرد کروم در حلال باقی بماند .
تنها راه حل اصلاح فولادهای زنگ نزن حساس شده، آنیله کردن آن می باشد.
در جلسه بعد اسید شویی(pickling) و غیر فعال سازی (passivation) فولادها شرح داده خواهد شد.
10:14 || محمد رضایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
کمرویى; علل پیدایش و راههاى درمان آن
مقدمه:
انساناصالتاموجودىاست اجتماعى و نیازمند برقرارى ارتباط با دیگران. بسیارى از نیازهاى عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیتهایش فقط از طریق تعاملبین فردى و ارتباطات اجتماعى ارضا مىگردد. در واقع،خودشناسى، برقرارى ارتباط مؤثر و متقابل با دیگرانو پذیرش مسؤولیت اجتماعى از اهداف اساسى همه نظامهاى تربیتى است. در دنیاى پیچیده امروز، یعنى در عصر ارتباطات حضور فعال فرهنگى و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژى برتر انکارناپذیر است.
در هر جامعهاى درصد قابل توجهى از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلى داشته باشند، ناخواسته خود را در حصارى از کمرویى محبوس و زندانى مىکنند و شخصیت واقعى و قابلیتهاى ارزشمند ایشان در پس تودهاى از ابرهاى تیره کمرویى ناشناخته مىماند.
چه بسیار دانشآموزان، دانشجویان، کارمندان، کارگران و... هوشمند و خلاقى که در مدارس، دانشگاهها، ادارات، کارخانجات و... فقط به دلیل کمرویى و ناتوانى اجتماعى، همواره از نظر پیشرفت تحصیلى و شغلى و قدرت خلاقیت و نوآورى نمره کمترى عایدشان مىشود; چرا که کمرویى یک مانع جدى براى رشد قابلیتها و خلاقیتهاى فردى است.
پدیده کمرویى در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیدهتر از جوانان است و چنین پیچیدگى روانى ممکن است در اغلب موارد نیازهاى درونى، تمایلات، انگیزهها، قابلیتها، فرصتها، هدفها و برنامه شغلى، حرفهاى و اجتماعى جوانان ایشان را به طور جدى متاثر و دگرگون کند.
پرداختن به پدیده کمرویى و بررسى مبانى روانشناختى آن از اینرو حائز اهمیت است که تقریبا همه ما بهگونهاى تجاربى از کمرویى را در موقعیتهاى مختلف داشتهایم. اما نکته مهمتراین است که بعضىها درهمهشرایطوموقعیتهاى اجتماعى به کمرویى قابل توجهى دچار مىشوند. بنابراین مىتوان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردى از زندگى اجتماعى خود به گونهاى دچار کمرویى شدهاند. اما پدیده کمرویى داراى درجات مختلفى است:
- بعضىها صرفا در مواقع و موقعیتهاى خاص دچار کمرویى مىشوند;
- بعضىها در برخى از مواقع و موقعیتها دچار کمرویى مىشوند;
- بعضىها در غالب مواقع و موقعیتها دچار کم رویى مىشوند;
- بعضى از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است، تقریبا در همه موقعیتهاى اجتماعى دچار کمرویى مىشوند.
روندتحولات اجتماعى گویاى این حقیقت است که مساله کمرویى غالبا با گذشت زمان، فشردگى و پیچیدگى روابط بین فردى وتشدیدفشارهاىاجتماعى، رقابتها، گوشهگیرىها، تکروىها، عزلت گزینىها و تنهایىها گستردهتر و شدیدتر مىشود و درصد بیشترى از جوانان و بزرگسالان را فرا مىگیرد که مىتواند به تدریجبه صورت نوعى بیمارى روانى درآید. مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روشهاى تربیتى و درمانى مناسب و مؤثر از گسترش و تشدید آن جلوگیرى کنیم.
کمرویى چیست؟
یکی از تعاریف کمرویی ـمشکل پیدا کردن در برقراری یک ارتباط خوب با اطرافیان است.برای برخی از افراد مشکلاتی که کم رویی پدید میاوردممکن است باعث ایجاد ناراحتی های جسمی ـنگرانی و اضطراب باشد.در هر موقعیتی ـخجالتی بودن میتواند اثرات سویی بر روابط فرد بگذارد.یکی دیگر از مشکلات افراد خجالتی این است که در شرایط خاص نمی توانند به راحتی تصمیم بگیرند.دکتر فیلیپ زیمباردو یکی از پیشگامان مطالعه در مورد کمرویی می گوید :برخی افراد مهارتهای اجتماعی لازم را برای برقرارسازی ارتباطات انسانی ندارند.این افراد نمیدانند که چگونه باید یک مکالمه را اغاز نمایند و یا چگونه سوالی را در کلاس مطرح کنند.
کمرویى یک توجه غیر عادى همراه با ترس به خویشتن است که در یک موقعیت اجتماعى ظاهر مىشود و در نتیجه آن، فرد دچارنوعى اختلال در رفتار و عضلات بدنى شده و شرایط عاطفى و شناختىاش متاثر مىگردد. یعنى زمینه بروز رفتارهاى خام و ناسنجیده و عکسالعملهاى نامناسب در وى فراهم مىشود. به دیگر سخن پدیده کمرویى به وجود مشکل در برخوردهاى اجتماعى و رفتارها و احساسهاى آزار دهنده شخصى مربوط مىشود که همواره به صورت یک ناتوانى یا معلولیت اجتماعى ظاهر مىگردد. به کلام ساده کمرویى یعنى: «خود توجهى» فوقالعاده و ترس از مواجه شدن با دیگران. زیرا کمرویى نوعى ترس یا اضطراب اجتماعى است که در آن فرد از مواجه شدن با افراد ناآشنا و ارتباطات اجتماعى گریز دارد.
بنابراین فرد کمرو، از یک طرف نگران رو به رو شدن با افراد جدید است و از سوى دیگر از وارد شدن به اماکن جدید و کسب کار و تجارت تازه هراس دارد که مجموعه این حالات احساس عجز در عین توانمندى را در وى به دنبال خواهد داشت. البته باید توجه داشت که احساس کمرویى افراد، همیشه در برابر انسانها متبلور مىشود و نه حیوانات، اشیا و موقعیتهاى طبیعى و جغرافیایى.
نگاه اجمالی
کمرویی مشکل پیچیدهای است که برای غلبه برآن باید از روشهای مختلف استفاده کرد. توصیهها و تمریناتی که ارائه میشود، تنها زمانی میتوانند ارزشمند باشند که تصمیم خود را نسبت به تغییر روش زندگی خود اتخاذ کرده باشید و در کنار آن به این اعتقاد داشته باشید که امکان تغییر وجود دارد. درواقع تا زمانی که اعتقادی به تغییرپذیری نداشته باشیم، تصور تغییر یافتن محال است. عنصر لازم دیگر شجاعت در عملکرد است. این یعنی از تغییر نترسیدن و به پیشواز تغییرات رفتن در جهت بهبود روش زندگی و داشتن زندگی بدون کمرویی
کمرویى از دیدگاه بین فرهنگى
کمرویى یک پدیده گسترده و متنوعى است که در نزد افراد، خانوادهها، جوامع و فرهنگهاى مختلف معانى متفاوتى دارد. یک کودک یا نوجوان ممکن است از نظر روانشناسىاجتماعى فردى کمرو باشد، اما از نظر خانواده یا مدرسه به عنوان یک کودک یا نوجوان مؤدب و متین تلقى گردد. به عبارت دیگر بعضىها افراد کمرو را انسانهایى ساکت، مؤدب و محترم مىدانند و تصور مىکنند که این افراد، شهروندان سالم و بىآزارى هستند و برخى نیز افراد کمرو را انسانهاى مطیع، حرف گوشکن، مستعد و مقبول اجتماع مىدانند.
بعضى نیز کمرویى را براى دختران امرى عادى و صفتى مثبت تلقى مىکنند و آن را براى پسران یک ویژگى یا منش ناپسند مىدانند. در حالىکه کمرویى همانگونه که پیشتر اشاره شد یک معلولیت اجتماعى و مانع رشد مطلوب شخصیت است و براى هر دو جنس امرى نامطلوب است.
برخى دیگر کمرویى را در افراد، به خصوص در دختران مترادف با حیا و عفت مىدانند و آن را تایید و تمجید و تشویق مىکنند،
در حالىکه «حیا» یکى از برجستهترین صفات انسانهاى متعالى بوده، شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. به بیان دیگر قدرت خویشتندارى امرى ارادى وارزشمند است و برعکس، کمرویى پدیدهاى کاملا غیر ارادى، ناخوشایند و حکایتگر ناتوانى و معلولیت اجتماعى است.
انتظار این است که در جوامع اسلامى به ویژه در کشور ما با توجه به ارزشهاى والاى قرآنى و وظایف و تکالیف شرعى فردى و گروهى، پذیرش مسؤولیتهاى اجتماعى و اتصاف به فضیلتهاى اخلاقى، رشدى متعادل و متوازن داشته باشد. بدون تردید مسلمانان کمرو نمىتوانند در انجام بعضى از وظایف و مسؤولیتهاى اجتماعى خود موفق باشند. فىالمثل خمیر مایه ایفاى وظیفه مهم امر به معروف و نهى از منکر، برخوردارى از شجاعت اخلاقى و مهارت در برقرارى ارتباط اجتماعى متقابل، مؤثر و مفید است.
تغییر زندگی
اگر دیگر نمیخواهید تحت عنوان وامانده اجتماعی به حیات خود ادامه دهید یا از دیدن اینکه ، کمرویی شدید مانع استفاده از فرصتهای خوب زندگی میشود، احساس ناراحتی میکنید، وقت آن است که همه چیز را تغییر دهید. چهارنوع تغییرات اساسی میباید انجام شود که عبارتند از:
تغییر شیوههای فکری درباره خود و کمرویی