واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

دانلود مقاله هجرت و نقش آن در پیدایش و تداوم تمدن ها 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

هجرت و نقش آن در پیدایش و تداوم تمدن ها

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ

نیمه ی اول ماه ربیع الاول 1428هـجری قمری، مصادف است با نیمه ی اول اولین ماه ازسال 1386 هجری شمسی که دربردارنده ی دو رخداد مهم تاریخی؛ یعنی ولادت با سعادت پیامبر اکرم(ص) وهجرت آن بزرگوارهمراه با اصحاب گرانقدرش از مکه به مدینه می باشد.

در رابطه با ولادت پیامبر اکرم (ص) شاهد برگزاری برنامه های متفاوت از سوی مسلمانان در اقصی نقاط جهان، از مراسمات گرفتــه تا سرودن اشعار و مولود نامه خوانی و شیرینی خوردن و اطعام دیگران وچه بسا در این امر افراط نموده و دچار بدعت نیز گشــــته و روز ولادت ایشان راجشن میلاد نام نهاده اند؛ در حالی که نیک می دانیم اعیاد دینی دو تا بیشتر نیستند: عید قربان و عید فطر.

البته ناگفته پیداست که نمی توان هرگونه مراسم و بزرگداشتی را هم عید تلقی نمود؛ لذا اگر کسی یا جمعی به مناسبتی غیر از دو عید فوق الذکر، به نیت یادآوری تاریخ و پند و موعظه گرفتن از آن، مراسمی – ونه عیدی – را بر پا می نما یند، نباید به بدعت و نو آوری در دین متهَم گردند؛ زیرا تهمت ناروا به دیگران زدن نیز دست کمی از ارتکاب برخی از گناهان ندارد.

اما داعیان، خطیبان، سخنوران، شاعران وهنرمندان آنگونه که باید نسبت به موضوع دوم یعنی«هجرت» توجه آنچنانی مبذول نداشته اند؛ این در حالی است که اهمیت هجرت کمتر از ولادت، معراج و سایر رخدادهای تاریخی نیست.همین موضوع مرا واداشت که قلم نا رسای خویش را برداشته و در این رابطه مطالبی را تقدیم خوانندگان بزرگوار نمایم؛ باشد که اهل قلم در این وادی بیشتر قلم زنند وبه تکمیل یا نقد این مقاله همت ورزند.

این مقاله درپی آن است به سوألاتی از این قبیل جواب دهد که: هجرت در تشکیل تمدن ها چه نقشی داشته است؟ اهمیت هجرت در چیست؟ چرا پیامبر دستور هجرت را صادر نمود؟ نتایج هجرت چه بود؟ وچرا هجرت پیامبر از مکه به مدینه مبدأ تاریخ اسلام واقع گردید؟

تمدن ها همگی در پی مهاجرت ها به وجود آمده اند:

ما در طول تاریخ27 تمدن شناخته شده داریم از جمله: تمدن آمریکای جدید، تمدن اروپای جدید،، یونان، روم، چین، هند، بین النهرین، سومر، آکاد،بابل وامثال این ها همگی درپی مهاجرت قومی از سرزمینی به سرزمین دیگری به وجود آمده اند،یعنی قوم مهاجر در سرزمین جدید تمدن می ساخت و متمدن می شد. مثلاً تمدن "بین النهرین" در پی کوچ مهاجران «آرامی»به قولی از عربستان و به قولی دیگر از نقاط شمالی به عراق فعلی به وجود آمد؛مهاجران در آنجا تمدن عظیم آشوری وآکادی و بابلی و از همه بزرگتر تمدن سومری را تأسیس نمودند یا مثلاً آریا یی ها از نواحی شرقی همراه با برخی از قبایل دیگر در قسمت غربی دریای خزر به هند کوچ کردند و تمدن بزرگ "هند"؛ یعنی فرهنگ،ادبیات؛ هنر و مذهب هند را به وجود آوردند.گروهی دیگر از این قبایل به خراسان آمده و تمدن" پارس" را بنا نهادند و گروهی دیگر به فارس آمدند و "هخامنشیان" و" ساسانیان" را ساختند، گروهی دیگر به نواحی آذربایجان وغرب ایران آمدند وتمدن عظیم "مانَاها" و "مادها" رابنا نهادند و گروهی دیگر به یونان کوچ کردندوتمدن" یونان" را تأسیس نمودندو عده ای دیگر به غرب رفتند وتمدن" روم" را ساختند همه ی تمدن های فوق الذکر را آریائی ها بعد از کوچ خویش بنا نهاده اند. آخرین تمدن نیز که تمدن آمریکای جدید است به وسیله ی مهاجران اروپایی شکل گرفت.

حال سوأل برسر این است که آیا مهاجران شایستگی بنای تمدن ها را داشته اند یا اینکه سرزمین هایی که مهاجران بدانها روی آورده اند، مستعد رشد بودند وزمینه ی تأسیس تمدن ها را داشته اند؟

دکتر علی شریعتی در جواب این سوأل می گوید: هیچکدام ! زیرا آریائی ها بیش از ده الی بیست هزار سال در نواحی خزربه صورت وحشی زندگی می کردند در حالی که کوچکترین اثری از تمدن در میانشان نبود؛ پس خود تمدن ساز نبودند واز آن طرف ایرانی ها و هندی ها هم برای رشد تمدن مساعد نبودند؛ زیرا قبل از ورود آریائی ها دهها هزار سال در ایران وهند می زیستند ولی تمدنی را نساختند. یا مثلاً تمدن جدید آمریکا که آخرین تمدن بشری است، به واسطه ی عده ای از مهاجران اروپایی که به قول شریعتی از وحشی ترین و جنایتکارترین آدمها بودند، شکل گرفت؛ کسانی چون مسیونرها و مزدوران اروپایی که در آفریقا آدم شکار می کردند واگر کوچ نمی کردند و در آلمان و ایتالیا می ماندند باید در زندان هامی پوسیدند ویا به دار کشیده می شدند و از آن طرف سرخ پوستان آمریکاهم قرن ها در آنجا ساکن بودند ولی تمدنی نساختند پس نه سرزمین آمریکا تمدن خیز بود و نه مهاجران اروپا متمدن بودند.

حال این سوأل پیش می آید که پس چه چیزی تمدن ساز است؟

جواب این است که نفس مهاجرت تمدن آفرین است؛ هجرت ازسرزمین ابتدایی، هجرت از چارچوب ها و قالب های بسته وسنت های منجمد فکری، هجرت از نظام آموزشی و تربیتی غلط، از عادات و رسوم روزمره ی زندگی، از سرزمین ووطن محبوب، از دل مشغولی ها و مشاغل روزمره، هجرت از هر آنچه لذت بخش است، از خویشاوندان و روابط انسانی گذشته و...

بله ! ترک سرزمینی که قرن ها محل سکونت خود و آباء و اجدادمان بوده و عشق وایمان وتقدس وهمه ی لذت آدمی در آنجا بوده، ورفتن به سرزمینی ناشناخته که هیچ پیوندی با آن سرزمین وجود نداشته، گرچه امری ساده نیست؛ اما در عین حال بسیار تأثیر گذار وتمدن ساز است. کوچ کردن از همه ی این تعلقات را هجرت می گویند وکسی که دست به هجرت می زند مهاجر ودر اساس متمدن گفته می شود؛ چرا که شایستگی تمدن را پیدا می کند، قالب ها و قیدها را در هم شکسته، تغییر را از خود آغاز نموده و منشاء تغییر و تحول در بنیان های اجتماعی گشته است « ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم».

پس آنگونه که فاشیست ها ونژادپرستان ادعا می کنند، نژادها ذاتاً تمدن ساز نبوده اند و برتری ذاتی در میان انسان ها وجود ندارد و خدا همه را از یک فطرت سرشته است و این آدمیان هستند که بعد از خلقت با استفاده از اختیار خویش ظرفیت وجودی خویش را ارتقاء می دهند. "تاین بی "یکی از فلاسفه ی بزرگ تاریخ معاصر که می گویند بعد از ابن خلدون، مورخ بزرگ وفیلسوفی به عظمت او نیامده، می گوید: « مردانی که تاریخ بشریَت را ساخته اند همگی بدون استثناء دارای یک وجه مشترکند؛ اینان زندگیشان به دودو ره ی متضاد تقسیم می شود 1ـ دوره ی انعزال و دورشدن از جامعه 2ـ دوره ی بازگشت به جامعه. اینان در دوره ی انعزال که افراد عادی جامعه هستند، تشخَص خاصی ندارند واگر هم دارند در استعداد است نه در فعلیت. لذا کسی متوجه غیر عادی بودن آنها نیست. آنان در این دوره به مرحله ی تکوین می رسند وتربیت می شوند، زمینه ی رشد فکری و روحی آنها فراهم می گردد وهنگامی که بر می گردند،انسانی جدید وحامل رسالت جدیدی هستند.در زندگی همه ی شخصیت های بزرگ و مؤثر از پیامبران گرفته تا دیگر مصلحان،این حالت مشترک وجود دارد. » نمونه ی این شخصیت های مهاجر عبارتند از: حضرت ابراهیم که هجرتش از عراق به فلسطین واز آنجا به مصر و مکه، اورا به طلایه دار توحید ویکتا پرستی ودرهم شکننده ی کاخ نمرود ونمرودیان مبَدل ساخت و هجرتش از فلسطین به مکه منجر به تأسیس خانه ی کعبه و مرکز عبودیت انسان ها در جهان گشت. ویا حضرت موسی که در کاخ فرعون در ناز و نعمت بسرمی برد، یک حادثه ( کشتن مرد قبطی ) اورا به صحرا و دوری از جامعه کشاند؛ فقر، چوپانی، آوارگی وگرسنگی را تجربه می کند؛ سپس به دیار فرعون بر می گردد؛ اما نه به عنوان شاهزاده ای کاخ پرور بلکه به عنوان یک چوپان پیامبر، علیه نظامی که در آن پرورش یافته، قیام می کند و نظام فاسد فرعونیان را در هم می شکند.

اما در رابطه با تشکیل تمدن اسلامی باید گفت که این تمدن با بعثت پیامبر اکرم (ص) و نزول اولین آیات قرآن بر پیامبر(ص) در غار حراء شکل گرفت و پایه های آن ریخته شد. پیامبر در اوج حکمت و رعایت اولویات، ابتدا به تبلیغ رسالت خویش به خانواده اش و سپس به خویشاوندان نزدیک وافرادی که شایستگی پذیرش رسالت او را داشتند، پرداخت و بعد از سه سال دعوت سری و ایمان آوردن شصت نفر از افراد بسیار لایق، دعوت خود را علنی ساخت و با شروع این مرحله رویارویی مشرکین با ایشان آغاز گردید. ابتدا با تطمیع، سپس با تهدید و ارعاب و شکنجه و قتل یاران ادامه پیدا نمود. اما با وجود همه اینها پیامبر از مبارزه مسلحانه با قریش نهی گردید و به صبر و تحمل تو صیه گردیدکه " واصبر علی ما یقولون واهجرهم هجراً جمیلاً " اما دیگر بیش از این بذر این تمدن اصیل آسمانی در این محیط فاسد شکوفا نمی گشت و می بایست پیامبر(ص) محیط مناسبی برای شکوفایی بذر دعوت خویش پیدا می کرد؛ این بود که یک بار در سال پنجم بعثت به برخی از اصحاب خود اجازه هجرت داد تا بدین وسیله هم جان اصحاب که مجریان برنامه الهی بودند از گزند دشمن مصون بماند و هم پایگاهی جدید و حامیانی جدید برای خود دست و پا کند. اما این پایگاه احتیاطی در حبشه جز برای اوقات ضروری و اوضاع اضطراری به علت دوری آن از محیط مکه، کافی نبود.



خرید و دانلود دانلود مقاله هجرت و نقش آن در پیدایش و تداوم تمدن ها 15 ص


تحقیق علت پیدایش رمان 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

رمان

علت پیدایش

رمان در قرن هفدهم پدید آمد.گفته اند که مجموعه ای از دلایل اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی باعث به وجود آمدن این شکل از داستان نویسی شد. این قرن مقارن با دوره روشنگری و نوزایی در اروپا بود. در دوره انقلاب صنعتی که در انگلستان آغاز شد و دامنه آن تمام اروپا را دربرگرفت طبقات اجتماعی متحول شدند. زمینداران اشراف به شهر آمدند و کارخانه دار شدند. کشاورزان بی زمین نیز تبدیل به کارگران کارخانه و صنعتگران و طبقات میانی دوره قبل نیز بدل به نوعی تکنوکرات و بوروکرات شدند. این دگردیسی طبقات ذائقه جدیدی را به و جود آورد و دیگر طبقات متوسط و بورژواها داستان های رمانس را که قالب بی رقیب دوره ی فئودالیسم نمی خواندند. از سوی دیگر

نکاتی پیرامون رمان و رمان‏نویسی

نوشتن رمان فعالیتی است که‌ در وهله‌ نخست از تخیل نویسنده‌ مایه‌ می‏گیرد. تخیلی که‌ خودریشه‌ در احساسات و هیجانات نویسنده دارد. نویسنده‌ می‏خواهد میان رویا و واقعیت پل بزند. از یک سو زندگی با محدودیت‏ها و مسائل خاص خود و از سوی دیگر جهان رویاها و تخیلات. واقعیت و رویا اغلب با هم سازگار نیستند. زندگی یک نویسنده‌ عجین با تخیلات ادبی و الهام است. نویسنده تمنا را فرا می‏خواند تا از طریق فراخواندن تخیلی تمنا راهی به سوی آن بجوید، راهی که واقعیت‏ها آن را سد کرده‌اند. کسی که می‏خواند یا می‏نویسد می‏خواهد به‌ زندگی خود معنا بدهد. و یا آن را اندکی بیشتر شورانگیز نماید.

جامعه‌ بی‏بهره‌ از ادبیات جامعه‌ایی است که‌ نمی‏تواند به‌ خود بنگرد و زشتی‏ها و زیبایی‏های خود را ببیند و بازشناسد. چنین جامعه‌ایی نمی‏تواند با خود برخوردی انتقادی داشته‌ باشد. رمان نه‌ فقط فعالیت تخیل بلکه‌ یکی از جلوه‌های اندیشه‌ انتقادی است و باید این را هم در نظر بگیریم که‌ این اندیشه‌ از کشمکش‏ها و تناقض‏های جامعه‌ مایه‌ می‏گیرد. اعصار پر از تضاد و تناقض اعصاری بارور برای ظهور رمان هستند. زمانی که‌ د‏ن کیشوت خانه‌اش را ترک کرد تا جهان را همچنان که‌ در کتابهای پهلوانی خوانده‌ بود باز یابد، رمان نشان داد که‌ جهانی که‌ د‏ن کیشوت بدان پا می‏نهد با جهان شناخته‌شده‌ و آشنای کتاب‏هایش زمین تا آسمان تفاوت دارد. در هر قدمش دامی و هر لحظه‌اش یقین‏های سلحشور پیر را به‌ چالش می‏خواند.

در د‏ن کیشوت چالش میان خیال و واقعیت از طریق مهتر سلحشور پیر سانچو که‌ پایی در واقعیت دارد به‌ عرض ارباب می‏رسد، هرچند عرایض مهتر به‌ زحمت می‏تواند خللی در رویاهای با شکوه‌ ارباب پدید آورد. د‏ن کیشوت رمانی است درباره‌ واقعیت: صورتی در زیر دارد آنچه‌ در بالاستی. واقعیت را باید کشف کرد و فهمید. واقعیت تکه‌ تکه‌ شده‌ است، جهان یکپارچگی خود را از دست داده‌ است. به‌ قول کوندرا رمان زمانی زاده‌ شد که‌ واقعیت یکپارچه‌ جای خود را به‌ واقعیت‏های نسبی داده‌ بود. شکوفایی رمان خود واقعیتی تاریخی است. پس اهمیت هستی‏شناسانه‌ایی که برا ی رمان قائل‏اند از کجا سرچشمه‌ می‏گیرد؟ اگر رمان به‌ دلیل تطابق با دوران تاریخی‏اش و به‌ دلیل جواب‏گو بودن به‌ الزامات تاریخی و اجتماعی رونق یافته‌ است در آن صورت باید آن را به‌ مثابه‌ ژانری اجتناب‏ناپذیر و قائم به‌ ذات درشمار آورد. به‌ هر حال چه‌ رمان را زاییده‌ نبوغ فردی و چه‌ آن را مولود نیروهای اجتماعی و تاریخی بدانیم از آن نمی‏شود صرف‏نظر کرد. رمان برترین نوع ادبی زمان ماست. رسالت هستی‏شناسانه‌ رمان کدام است؟ رمان نمی‏تواند تغییری در واقعیت به‌ وجود بیاورد و نوع تغییری هم که‌ در آگاهی عصر خود به‌ وجود می‏آورد محدود به‌ جماعتی روشنفکر است و آن هم خود جای چون و چرا دارد.

آیا رمان جنبه‌ تفننی و ذوقی دارد و به‌ قول سارتر در مقابل مرگ یک کودک کاری از آن برنمی‏آید؟ اهمیت ادبیات به‌ طور کلی و رمان به‌ طور خاص در فرهنگ‏آفرینی است. کاری که‌ از رمان برمی‏آید افزودن چند قطره‌ به‌ فرهنگ است و البته‌ این فرهنگ‏آفرینی جریانی بسیار کند و ناچیز و تدریجی است. بالاخره‌ مؤلفه‌های تعیین‏کننده‌ فرهنگ باورها، عقاید، ارزش‏ها و معنویات از یک سو و مادیات و امرار معاش و معیشت از دیگر سو هستند. نمی‏خواهم بین عوامل معنوی و مادی تقابل و تضاد برقرار کنم و یا یکی را به‌ عنوان باعث و بانی وجود دیگری به‌ شمار آورم. زمانی کارل مارکس گفت "معنویات ما ریشه‌ در مادیات دارد و تکنولوژی فرهنگی مناسب به‌ خود می‏آفریند، ما فقط از ابزار و اختراعات مادی استفاده‌ نمی‏کنیم بلکه‌ به‌ تملک آنها نیز درمی‏آییم و این در برخی از موارد یعنی ازخودبیگانگی". چرا باید به‌ تملک اشیاء درآییم و چرا انسان نمی‏تواند به‌ آن ارباب و سرور خودآگاه‌ هگلی یا مارکسی مبدل شود؟ پاسخ هگل این بود که‌ مانعی در خودآگاهی ما وجود دارد. آن مانع یا حایل بلاخره‌ در آخرین مرحله‌ از میان برمی‏خیزد و ذهن به‌ خودآگاهی کامل می‏رسد و بر خود واقف می‏شود. مارکس پاسخی



خرید و دانلود تحقیق علت پیدایش  رمان 15 ص


تحقیق درباره نگرشى جدید بر قانون دیات با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

نگرشى جدید بر قانون دیات - سیر تاریخى پیدایش نظام دیات

سید محمد موسوى بجنوردى (1)

چکیده: یکى از مباحث قابل بررسى در فقه اسلامى قانون حاکم بر دیات است. نگارنده در این مقاله، ابتدا نگرشى تاریخى به قانون دیات در جهان قبل از اسلام دارد و سپس به بررسى نظام دیات در دین اسلام مى‏پردازد و نظر فقهاى مذاهب گوناگون را در مورد ماهیت‏حقوقى نظام دیات بیان مى‏دارد. در پایان، تعداد و کیفیت‏سه مورد (دینار، درهم و حله) از موارد ششگانه دیات مورد بررسى قرار مى‏گیرد.

نظام دیات در جهان قبل از اسلام

الف: در مجموعه قوانین حمورابى

ضمن کاوشهاى باستان‏شناسى که در منطقه شوش بین سالهاى 1899 تا 1902 انجام شد، یک گروه فرانسوى موفق به کشف یکى از پرارزش‏ترین منابع تاریخ حقوق، یعنى «مجموعه قوانین حمورابى‏» شدند. این مجموعه قوانین، بر سنگى به طول دو و نیم و به عرض یک و نیم متر حک شده و قدیمیترین و کاملترین قوانین مربوط به حدود چهار هزار سال پیش بر آن منقوش شده است. (2) مجموعه قوانین حمورابى با توجه به زمان تدوین آن، یکى از شاهکارهاى تاریخ قانون و قانونگذارى است که به ادعاهاى افتخارآمیز کسانى که قوانین روم و یونان را تنها منبع قوانین فعلى و برجسته‏ترین آنها مى‏دانند خاتمه مى‏دهد.

این مجموعه قوانین مشتمل بر 282 ماده است که در مورد مقررات مدنى، تجارى، کیفرى، روابط بین زن و شوهر و حقوق زن تدوین شده است. بخش قابل توجهى از قوانین این مجموعه را قوانین کیفرى به خود اختصاص داده است. نظام قصاص و دیات در این مجموعه بر اساس امتیازات طبقاتى است و با مجرمین در مورد پرداخت دیه به طور یکسان برخورد نمى‏شود. مطابق این مجموعه قوانین، قصاص وقتى قابل اعمال است که مرتکب عمدا دیگرى را به قتل رسانده باشد یا عضوى از اعضاى او را شکسته و یا او را مجروح کرده باشد. جرح غیرعمدى، طبق مندرجات ماده 206 فقط موجب پرداخت هزینه مداواى شخص مجروح مى‏شده و ضارب ناگریز به پرداخت آن بوده است. در ضرب و جرح غیرعمدى که منتهى به فوت مى‏شده، ضارب را به دلیل غیرعمدى بودن قتل به قصاص محکوم نمى‏کردند، اما باید نیم مانا نقره به عنوان دیه به اولیاى دم مى‏پرداخته است.

ب: در حقوق روم

حقوق روم از قدیمیترین و مهمترین حقوقهاى قضایى به شمار مى‏آید و مى‏توان از آن به عنوان منبع تاریخى بیشتر قوانین امروز غرب نام برد. درواقع، حقوق روم سالهاى طولانى در تدوین قانون الهام بخش حقوقدانان اروپایى بوده است. از مشهورترین قوانین رومى «قانون الواح دوازده‏گانه‏» است که جزئیاتش در پنج لوح آخر آن ذکر شده است. (3) در قانون الواح براى اولین بار جرایم به دو دسته جرایم عمومى و خصوصى تقسیم شده است. (4)

در حقوق روم، هم قصاص از جانى را پذیرفته بودند و هم دیه را; بدین معنا که شخص مورد تجاوز حق داشته یا با شخص متجاوز درباره پایان دادن دعوا توافق کند یا در صورت عدم توافق قصاص نماید. البته باید توجه داشت که در حقوق روم قصاص فقط در مورد اعضا و جوارح (مثلا چشم در برابر چشم) بوده است.

جایگزینى نظام دیه با نظام قصاص در نزد رومیها، پس از طى مراحل تکاملى مبنى بر جلب رضایت اولیاى مقتول یا خود مجنى‏علیه صورت مى‏گرفته است. در قانون الواح امکان صلح بین جانى و مجنى‏علیه و پرداخت مبلغى از سوى جانى جایز دانسته شده و این، همان نظام دیات در قانون مذکور است. از جمله کیفرهایى که دادگاههاى روم علیه جنایتکاران صادر مى‏کردند مى‏توان اعدام و پرداخت دیه را نام برد.

ج: در حقوق آنگلوساکسون

اولین مجموعه قانون آنگلوساکسونها در انگلیس، در قرن هفتم میلادى، نوشته شد. در این مجموعه، سیستم کاملى جهت جبران ضررهاى بدنى بیان شده که در جامعه انگلیس به صورت یک عرف پذیرفته شده در آمده است. بنابر این مجموعه قوانین، مقدار دیه نفس با توافق بین دو طرف دعوا تعیین مى‏شده است; یعنى طرفین دعوا اختیار داشتند تا نوع و میزان جبران ضرر را تعیین کنند. مقدار دیه‏اى که جانى به خانواده مجنى‏علیه مى‏پرداخته، در حالتهاى مختلف متفاوت بوده (چون در آن زمان، بخشى از جامعه انگلیس را طبقه بردگان تشکیل مى‏دادند که متعلق به فئودالها بودند) و جانى با پرداخت دیه، از هرگونه مسئولیت دیگرى معاف مى‏گردیده است.

در آن دوران، دیه مقتول به سه جزء تقسیم مى‏شده است: یک جزء آن به دلیل از دست رفتن یکى از رعایاى پادشاه به پادشاه داده مى‏شد، جزء دیگر را مالک (فئودال) به دلیل از دست دادن یکى از افراد خود برمى‏داشت و جزء سوم آن بین افراد خانواده مجنى‏علیه تقسیم مى‏شد. (5)

د: در حقوق عصر جاهلیت

اعراب جاهلى نظام پرداخت دیات را جهت پایان بخشیدن به انتقام و منازعات خونى، تا حدودى جبران خسارت وارده و عدم توسل به زور براى جلوگیرى از جنگ و خرابیهاى حاصل از آن اعتبار بخشیدند. به نحوى که براى جانى و قبیله‏اش این امکان به وجود آمد که با توافق مجنى‏علیه یا اولیاى او پرداخت دیه جایگزین قصاص شود. این شیوه نو، تحول بسیار مهمى را در حیات قبایل عرب به وجود آورد، زیرا در لابه‏لاى متون تاریخى به مواردى برمى‏خوریم که اولیاى مقتول به گرفتن دیه بسنده کردند; اگر چه مقدار این دیه براى همه اشخاص مساوى نبود و بر حسب درجات قبایل و شان و منزلت مقتول تفاوتهایى داشت. به این معنا که هنگام اخذ دیه، اختلاف طبقاتى و موقعیت مقتول در نظر گرفته مى‏شد. به عنوان مثال دیه مردى که از طبقه اشراف بود با دیه مردى که از طبقه پست‏تر از اشراف بود تفاوت داشت.

در بین قریش میزان معمولى دیه ده شتر بود که این میزان به قولى بعد از نذر عبدالمطلب، جد پیغمبر اکرم(ص)، به صد شتر رسید. (6) دیه امرا و بزرگان به هزار شتر نیز مى‏رسید. دیه حلیف، نصف دیه صریح و دیه زن، نصف دیه مرد بود.

در مورد پرداخت دیه، اصل بر این بود که در صورت قدرت جانى بر پرداخت آن، از خود او گرفته شود و در صورت عدم توان او بر پرداخت دیه از «عصبه‏»، یعنى بستگان نزدیک جانى که با او رابطه خونى دارند گرفته شود. (7)

کیفیت مجازات در میان اعراب زمان جاهلیت

ساکنان شبه جزیره عربستان، در عصر جاهلیت‏به دو گروه «بدو» یا بادیه‏نشین و «حضر» یا شهرنشین تقسیم مى‏شدند. حضر ساکنان شهرهاى بزرگ بودند و تعدادشان نسبت‏به بدو، که قسمت اعظم اعراب بادیه‏نشین را تشکیل مى‏دادند، بسیار اندک بود. با وجود این، در زمینه احکام دیه و فصل منازعات خونى اختلاف چندانى با یکدیگر نداشتند.

بادیه‏نشینان، قبایل متجاوز و جنگجویى بودند که تعصبات قبیله‏اى بر آنان حاکم بود; به طورى که این عصبیت، یگانه وسیله حمایت افراد قبیله از تجاوزات بیگانگان به حساب مى‏آمد و عامل مؤثرى براى از بین رفتن شخصیت مستقل افراد قبیله و ایجاد شخصیت‏حقوقى براى آنان بود. افراد یک قبیله به دلیل اینکه خون واحدى در رگهایشان جارى بود، حیات اجتماعى واحدى داشتند و برخوردى که با افراد قبیله خود داشتند با رفتارى که با افراد دیگر قبایل داشتند متفاوت بود. در نتیجه، یک قبیله همچون دولتى قائم به ذات و مستقل عمل مى‏کرد و در شئون داخلى و خارجى خود حاکمیت مطلق داشت. اساس زندگى اجتماعى و سیاسى داخل قبیله مبتنى بر اصل تضامن افراد و تساوى کامل آنان در حقوق بود. مالکیت افراد به طور اشتراکى و جمعى بود و اموال قبیله به همه افراد آن تعلق داشت. مذهب نیز مذهب همه افراد قبیله بود.

حفظ امنیت و فصل خصومات بین افراد یک قبیله به شیخ و رئیس قبیله مربوط مى‏شد و او بود که در صورت تحقق جرمى در داخل قبیله حکم صادر مى‏کرد.

اعراب در عصر جاهلیت‏به صورت پراکنده زندگى مى‏کردند و یک حکومت مرکزى که بتواند تمام قبایل را طبق قوانین و مقررات واحدى گرد هم جمع کند نداشتند; ولى یک نظام حاکم بین همه قبایل وجود داشت و آن این بود که «قتل کیفر قتل است‏» یا «قتل، بازدارنده‏ترین عامل ارتکاب قتل است‏».

نظام دیات در دین اسلام

دین مقدس اسلام درباره نظام دیات، روش جدیدى بنا نکرد، بلکه آن را به همان مفهوم عرفى و عقلایى که متداول بود، پذیرفت. البته این بدان معنا نیست که اسلام براى نظام دیات، توسعه قائل نشد; بلکه اسلام با قراردادن مقررات ویژه‏اى قانون دیه را مضبوط ساخت تا از اعمال سلیقه‏هاى شخصى و سنتهاى قبیله‏اى ممانعت‏به عمل آورد. به عنوان مثال در عصر جاهلیت، حسب و نسب اشخاص موجب افزایش مقدار دیه بود، ولى اسلام درباره دیه نفس، دیه جراحات و دیه اعضا و جوارح، نسبت‏به همه به طور یکسان قانون وضع کرد و این معنا را به شکل امضایى و به نحو قضیه حقیقیه تشریع کرد.

الف: تشریع نظام دیات به نحو قضیه حقیقیه

تشریع احکام و قوانین در همه جوامع عقلایى به نحو قضیه حقیقیه است. این قانون کلى در مورد نظام دیات نیز جارى است. به این معنا که هرگاه موضوعش با قیود و شرایطى که در فعلیت آن قانون دخالت دارد موجود گردد، قانون دیات نیز نسبت‏به اشخاص فعلیت مى‏یابد.

با عنایت‏به روایات وارده از ائمه اطهار(ع) که فرموده‏اند: «کانت الدیة فی الجاهلیته ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص)» (8) و همچنین با توجه به آنچه ذکر شد، معلوم مى‏شود که نظام دیات در مجموعه قوانین حمورابى، در حقوق رومیها و آنگلوساکسونها و نیز در دوران اعراب حکم امضایى بوده است و اسلام هم این حکم عقلایى را، که بدون شک اثر مثبت در نظم عمومى و امنیت جامعه و تا حدودى جبران خسارتهاى بدنى و جانى دارد، به همان مفهوم عرفى و عقلایى آن امضا فرموده و مورد تایید قرار داده است.

ب: بررسى ماهیت‏حقوقى نظام دیات

نوع ضمان و تعهد نسبت‏به ماهیت‏حقوقى دیه مسلما عقدى و قراردادى محسوب نمى‏شود، اما درباره اینکه چنین مسئولیتى جنبه کیفرى صرف داشته باشد یا جنبه مدنى صرف و یا ترکیبى از آن دو، اختلاف نظر وجود دارد. به طور کلى سه دیدگاه عمده در مورد ماهیت‏حقوقى نظام دیات ابراز شده است:

1) گاه بر اساس برخى ویژگیهاى مسئولیت کیفرى از جمله قابلیت تغلیظ و تشدید در زمان و مکان خاص، تحدید شرعى یا قانونى میزان و مبلغ آن، نظام دیات رنگ مسئولیت کیفرى به خود مى‏گیرد.

2) گاه بر اساس برخى از خواص و آثار مسئولیت مدنى از جمله پرداخت آن به شخص متضرر یا وراث او و عدم پرداخت آن به خزانه دولت، جبران خسارت و ضمان قهرى تلقى مى‏شود.

3) گاه به دلیل وجود برخى از خواص و آثار مسئولیت کیفرى و مدنى در دیه، نظریه‏اى مبنى بر اینکه ماهیت‏حقوقى دیات آمیخته‏اى از هر دو مسئولیت‏باشد شکل مى‏گیرد.

ج: نظر فقهاى مذاهب گوناگون در مورد ماهیت‏حقوقى نظام دیات

در عصر جاهلیت از طریق نظام دیات هم درصدد بودند که خسارات وارده را جبران کنند و هم جانى را به کیفر اعمال خود برسانند. این نظر با آراى فقهاى امامیه نزدیک است.

در میان فقهاى مذاهب اربعه شافعیه و حنبلیه معتقدند:

دیات جمع دیه است و آن عبارت است از مالى که بر اثر جنایت وارده بر مجنى‏علیه به اولیاى دم در صورت قتل نفس و یا به خود مجنى‏علیه در صورت ضرب و جرح پرداخت مى‏گردد. (9)

فقهاى حنفیه اعتقاد دارند:

دیه از ادا مشتق شده است و عبارت است از مالى که در مقابل تلف نفس ادا مى‏گردد. (10)

نظر فقهاى مالکیه این است که:

دیه عبارت است از چیزى که در مقابل قتل نفس به عنوان خون بها به ولى دم ادا مى‏گردد. (11)

آنچه از مجموع آراى مذاهب اربعه به دست مى‏آید (حنفیه و بعضى از مالکیه به طور صریح، شافعیه و حنبلیه) این است که دیه ظهور در جبران خسارت دارد و قهرا جنبه کیفرى و مجازات ندارد. بنابراین دیه به عنوان مالى در ازاى اثر جنایت‏به مجنى‏علیه یا بستگان او پرداخت مى‏شود.

کاوشى در خصوص موارد ششگانه در نظام دیات

یکى از موضوعاتى که لازم است در مورد آن بحث و بررسى صورت گیرد، عناوین ششگانه دیات است. با طرح پرسشهایى مى‏توان ماهیت‏حقوقى موارد ششگانه در نظام دیات را روشن کرد. برخى از این پرسشها عبارت است از:

1) آیا عناوین ششگانه، باصولها، موضوعیت دارد؟

2) آیا قیمت‏یکى از این عناوین ملاک و پایه است و بقیه موارد به اعتبار تساوى قیمت آنها با پایه ذکر شده، مشخص مى‏شوند و خودشان باصولها هیچ‏گونه موضوعیتى ندارند؟

3) آیا قیمت صد شتر در نظام دیات پایه است‏یا قیمت و ارزش هزار دینار؟

فقهاى عظام، در وجوب تخییرى انواع ششگانه دیات اتفاق نظر دارند. به این معنا که معتقدند جانى در مقام ادا مى‏تواند یکى از انواع ششگانه دیات را انتخاب کند و بپردازد. همچنین متفقند که هر یک از شش نوع دیه، فى نفسه، اصل و بدل از غیر خود نیست. لکن به نظر مى‏رسد با توجه به روایات وارد شده و نظامهاى حقوقى دنیا قبل از اسلام دیه‏اى که به عنوان اصل و پایه انتخاب شده هزار دینار (برابر با 750 مثقال طلاى صیرفى) است و پنج نوع دیگر دیه به این اعتبار عنوان شده است که در زمان صدور روایت‏یا زمان تشریع حکم، توان خرید هر یک از انواع پنجگانه (صد شتر، دویست گاو، هزار گوسفند، دویست‏حله و ده هزار درهم) از لحاظ قیمت معادل با توان خرید هزار دینار برابر بوده است. البته این معنى قابل انکار نیست که در روایات متعدد، ملاک را صد شتر یا قیمت صد شتر قرار داده‏اند و ما - ان شاء الله - در مقام جمع بین روایات، با در نظر گرفتن اعتبار عقلایى، پایه و اصل را بیان خواهیم کرد.

الف: نظر اهل تشیع

1) صحیحه عبدالرحمن بن حجاج:

قال: سمعت ابن ابی لیلى یقول: کانت الدیة فی الجاهلیة ماة من الابل فاقرها رسول الله(ص) ثم انه فرض على اهل البقر ماتى بقرة، و فرض على اهل الشاة الف شاة ثنیة، و على اهل الذهب الف دینار، و على اهل الورق عشرة الف درهم و على اهل الیمن الحلل ماتی حلة. قال عبدالرحمن بن الحجاج: فسالت ابا عبدالله(ع) عما روى ابن ابى لیلى. فقال: کان على(ع) یقول: الدیة الف دینار، و قیمة الدینار عشرة دراهم و عشرة آلاف لاهل الامصار، و على اهل البوادی ماة من الابل، و لاهل السواد ماة بقرة، او الف شاة. (12)

ملاحظه مى‏شود که در این صحیحه، عبدالرحمن بن حجاج مطلبى را از ابن لیلى نقل مى‏کند و سپس از حضرت صادق(ع) در مورد صحت آن سؤال مى‏کند. حضرت در پاسخ شخص مى‏فرماید که دیه، قدرت و



خرید و دانلود تحقیق درباره نگرشى جدید بر قانون دیات با فرمتword


عوامل تأثیر گذار در پیدایش شهر یاسوج

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

عوامل تأثیر گذار در پیدایش شهر یاسوج از لحاظ :

1- طبیعی

2- اقتصادی

3- اجتماعی

4- سیاسی

چکیده :

شهر ها در همه زمانها و در تمامی نقش‌ها و اشکالی که در طی زمان پذیرفته اند ، وجوه مشترکی کلی را به نمایش گذاشته‌اند. بدین ترتیب در بیانی کلی می توان گفت که شهر موجودی است زنده و پویا و متحول ، در بستر زمان و در پهنه مکان و متأثر از عوامل و شرایط اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، تاریخی ، سیاسی و ....

در این میان پیدایش و شکل گیری شهر یاسوج‌، اتفاقی و تصادفی نبوده است . بلکه متأثر از فرآیندهای طبیعی،‌ا قتصادی ، اجتماعی و سیاسی بوده که در چند دهه اخیر مراحل گوناگونی را طی کرده است .

سئوال اصلی این پژوهش این است که عوامل اصلی شکل گیری این شهر چه بوده است ؟

هدف این پژوهش پاسخ گویی به این سئوال اساسی میباشد .

واژگان کلیدی : یاسوج ، توسعه شهری ، عوامل طبیعی ، اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی .

مقدمه :

انسانها برای کار و زندگی در پهنة ‌محدود و کم و بیش متراکم گرد هم می آیند‌کم‌کم شهرها را پدید می‌آورند‌.بنابراین می‌توان گفت شهر عالیترین مکان تجمع زیستی انسان از ابتدا تا کنون بوده است. به عبارت دیگر شهر به عنوان محل سکونت و معیشت انسانی بیان کنندة فعل و انفعالات سیاسی – اقتصادی – اجتماعی- فرهنگی بوده است که امروزه اهمیت زیادی پیدا کرده است. شهرها روند متفاوتی را در طول تاریخ طی کرداند. مرحله رو آوردن انسان به زندگی شهری ازمهمترین مقاطع تاریخی بشریت است(شاهی سوندی ،1384، صص (3-2))

عبدالرحمن بن خلدون (808-733هـ .ق )‌در مورد تحول زندگی اجتماعی بشر از بادیه‌نشینی تا سکونت در شهرها و روستاها می گوید انسان به علت سرشت مدنی ناگزیر به گردهم آمدن با همنوعان خود و ایجاد تشکیلات اجتماعی که در آن هر عضو برای رفع نیازهای خود محتاج به همکاری با دیگران است شهرهای بزرگ نتیجه روند طولانی شهرنشینی در مقیاس کوچک بوده و شهر نشینی در مقیاس کوچک را نیز باید ناشی از بهبود در وضعیت زیر بنای روستا دانست . بررسی تاریخی شیوة‌گسترش هر شهر دلایل گوناگونی دارد این دلایل در شناسایی الگوی شکل گیری و ساختار فضایی و کالبدی شهر در گذر زمان و بستر مکان حائز اهمیت است . کاربرد مهم این شناسایی ، به تشخیص درست نحوه توسعه کمک می کند . شهرها با تحولات اقتصادی ،



خرید و دانلود  عوامل تأثیر گذار در پیدایش شهر یاسوج


زمینه پیدایش فیزیک کلاسیک

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

 

زمینه پیدایش فیزیک کلاسیک

مقدمه

هنگامیکه اروپا در ظلمت جهل و بی خبری بسر می برد، دانشمندان اسلامی و در راس آنان اندیشمندان ایرانی اندوخته های علمی یونانیان را جمع آوری و حراست کردند و با دانش و اندیشه های ایرانیان باستان درآمیختند. تعاریف و اصول هندسه ی اقلیدسی توسط ایرانیان مورد بررسی و نقد قرار گرفت. مثلثات کروی توسط فضلای ایرانی ابداع و دستگاه اعداد با کشفیات هندیان تکمیل و بوسیله ی بازرگانان به اروپا برده شد. از قرن یازدهم میلادی به بعد بعضی از کشیشان به جامه ی طلاب مسلمان در می آمدند و کتبی را که با دقت محافظت می شد با خود به غرب می بردند و ترجمه می کردند

در قرن شانزدهم دستگاه خورشید مرکزی منظومه شمسی تدوین و مسیر حرکت سیارات با دقت رصد شد. در نتیجه تقدس دایره ها در هم شکسته شد و مدار بیضوی حرکت سیارات مورد قبول واقع شد. روش استقرایی توانی نو یافت و به مقابله با قیاس برخاست و مسیر جدیدی برای اندیشه های علمی بوجود آمد

آزمایش کردن قباحت خود را از دست داد و اجسام از بلندی رها شدند تا زمان سقوط آنها بطور تجربی بررسی شود. قوانین سقوط آزاد اجسام به کل جهان تعمیم داده شد شد و قانون جهانی گرانش کشف گردید. علت حرکت سیارات به دور خورشید صورت بندی شد. اختراع و تکمیل تلسکوپ انسان را با دنیایی رو به رو ساخت که قبل از آن هرگز تصورش نمی رفت. آنگاه ناچیزی زمین در مقابل کاینات به اثبات رسید

استفاده از نماد گرایی در ریاضیات آغاز و هندسه تحلیلی به عنوان ابزاری قدرتمند برای تجسم و تکمیل کشفیات حساب دیفرانسیل و انتگرال به کار گرفته شد. ماهیت فیزیکی نور با آزمایش مورد سئوال قرار گرفت. در نتیجه نظریه ی دانه ای و نظریه ی موجی بودن نور برای توجیه آن ابداع شد. عنصر پنجم ارسطوئی اتر بیش از پیش بکار گرفته شد. اما این بار نه به عنوان یک عنصر، بلکه به عنوان زمینه ای برای انتشار نور و توجیه حرکت نور در فضا و انتقال نیروی گرانش و تصور می شد که کالبد فضا از اتر انباشته شده است

 

1-2

عصر تاریکی و دوره ی انتقال اول

با سقوط امپراطوری روم در اواسط قرن پنجم میلادی تمدن در اروپای غربی به سطح بسیار پائینی رسید. تعلیم و تربیت تقریباً از بین رفت و تنها راهبان  دیرهای کاتولیک و معدودی افراد غیر روحانی با فرهنگ و دانش یونانی و لاتینی رشته ی باریکی داشتند

در این دوران دانش باستان توسط دانشمندان اسلامی محفوظ ماند، دانشمندان اسلامی ضمن آنکه دانش یونانی را حفظ کردند، اندوخته های علمی ایران باستان، چین و هند را را نیز جمع آوری نموده، خود نیز به باروری آن کوشیدند. خلفای بغداد به حامیان علم بدل گشتند و فضلای برجسته ای را به دربار خود فراخواندند. آثار هندی و یونانی از جمله آثار برهمگویت، و اصول اقلیدسی و مجسطی به عربی ترجمه شد. کتب یونانی به عنوان یکی از شرایط صلح، از امپراطور بیزانس مصادره شد و در اختیار فضلای عرب زبان قرار گرفت. در این عصر فضلای زیادی به نوشتن آثاری در زمینه ریاضیات و نجوم پرداختند که مشهورترین آنها محمد ابن موسی الخوارزمی بود. خوارزمی رساله ای در جبر و کتابی در باره ارقام هندی نوشت که بعدها در قرن دوازدهم به لاتین ترجمه شد و تاثیر زیادی در اروپا گذاشت.  ابوالوفا بوزجانی کتب بطلمیوس را ترجمه و تشزیح کرد و شرحی بر کتاب دیوفانتس نوشت. اصیل ترین و بدیع ترین اثر جبری حل معادله درجه سوم توسط خیام بوجود آمد. وی اصلاحیه دقیقی نیز برای تقویم انجام داد

خواجه نصیرالدین طوسی اولین اثر در باب مثلثات مسطحه و کروی را نوشت و کار پیشتر خیام را با شرح و تصیحیحاتی منتشر کرد که ساکری کارش را در هندسه نااقلیدسی با یاد داشتی از نوشته های نصیرالدین در باب توازی شروع کرد. نوشته های خواجه نصیرالدین توسط جان والیس در آکسفورد تدریس شد

ابن هیثم که در غرب به الهازن شناخته می شود، بزرگترین فیزیکدان مسلمان شناخته شده است. وی رساله ای در نور نوشت و ذره بین را کشف کرد. به نسبت زاویه تابش و زاویه انکسار پی برد و اصول تاریکخانه را شرح داد و در مورد قسمتهای مختلف چشم بحث کرد. رساله ی نور ابن هیثم نفوذ زیادی در اروپا گذاشت. کارهای وی توسط کمال الدین فارسی پیگیری شد

در مورد نجوم تنها کافیست گفته شود که بسیاری از نامها و واژه های امروزی در نجوم ریشه عربی دارند. بتدریج آثار علمی ایرانیان تنها زینت بخش کتاب خانه گردید و هنگامیکه شرق در حال به خواب رفتن علمی و غفلت بود، غرب در حال بیدار شدن بود. اوضاع علمی سایر کشورهای اسلامی و هندوستان و چین هم از ایران بهتر نبود، بلکه بدتر بود

 

فیزیک در ایران

کشور ما نسبت دیرینه ای در نجوم دارد. قدیمی ترین متن ایران پیش از اسلام، اوستا کتاب دینی زرتشتیان است که متاسفانه فقط یک پنجم آن باقی مانده است. در این متن به کروی بودن زمین اشاره شده است که این یک ردپای نجومی از ایران باستان است. همچنین در متن های دینی زرتشتی مربوط به دوره ساسانی به نام صورت های فلکی، ستاره ها و سیارات اشاره شده است.

مورد دیگر نجوم ایران پیش از اسلام مربوط به قرن اول میلادی یعنی 6 قرن پیش از ظهور اسلام است.در قرن اول میلادی عده ای از فعالان (رهبران دینی که هم رهبر بودن و هم دانشمند) به علتی نامعلوم و زمان اشکانیان از سیستان به هند مهاجرت کردند و دانش و فرهنگ ایرانی را با خود به این کشور بردند و آن را با فرهنگ و دانش هندی آمیخته کردند. گفته می شود این افراد همچنین در هند باقی مانده اند و تمایز نژادی خود را حفظ کرده اند. در هر حال این مسلم است که تقویم ایرانی که این افراد به هند بردند که در آن شروع سال اول بهار است و هنوز در هند مورد استفاده قرار می گیرد. البته آنها عملا از تقویم اروپایی استفاده می کنند اما تقویم رسمی  در قانون اساسی این کشور همان تقویم ایرانی است. از کتب قدیمی ایران کتاب نجومی باقی نمانده است غیر یک اثر مهم به نام ذیج شهریاران. ذیج به معنی کتابچه نجومی است که لغت قدیمی فارسی است. این کتاب در زمان بهرام گور و توسط پادشاهان ساسانی تالیف شده است که یک قرن بعد در زمان انوشیروان تصمیم گرفتند این کتاب را کامل تر کنند که به



خرید و دانلود  زمینه پیدایش فیزیک کلاسیک