لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
موضوع :
تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل
( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
تأثیر تماشای تلویزیون بر کیفیت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدائی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
الف- بخش اول :
1- صفحه عنوان و فهرست
2- پیشگفتار
ب – بخش دوم :
فصل اول: مبادی تحقیق
- مقدمه
1- عنوان تحقیق
2- تعریف و تحدید موضوع تحقیق
3- تعریف مسئله مورد پژوهش
4- هدف تحقیق
5- ضرورت و اهمیت تحقیق
6- فرضیه ها
7- محدودیتها و مشکلات تحقیق
8- تعریف اصطلاحات و واژه ها
فصل دوم: زمینه و پیشینه تحقیقات انجام شده
فصل سوم:
1- بیان روش تحقیق
2- تعیین جامعه آماری و روش نمونه گیری
3- توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها
4- روش آماری
5- بررسی فرضیه های الف و ب
فصل چهارم : خلاصه و نتیجه گیری
1- یافته های اصلی و نتیجه گیریها
2- پیشنهادات
الف – پیشنهادات عملی
ب – پیشنهاد به محققان بعدی
بخش سوم :
1- فهرست منابع
2- خلاصه تحقیق
مقدمه
در عصر حاضر هر روز ما شاهد تغییر و تحولاتی در سطح جهان هستیم که این تغییرات بر روی افراد آن جامعه اثر می گذارد.
افراد می خواهند به نوعی، از تغییر و تحول جهان خود آگاه شوند که در این راستا رسانههای گروهی می توانند به ما کمک بنمایند و از طریق این رسانه ها بسیاری از اطلاعات را بدست آوریم یکی از این دسته رسانه ها تلویزیون میباشد که هر روز بیشتر و بیشتر جای خود را در میان باز کرده است. کمتر خانه ای را شاهد هستیم که در آن تلویزیون نباشد و افراد خانواده از برنامه های آن استفاده نکنند.
در میان بییندگان و تماشاکنندگان تلویزیون فرزندان خانواده بیننده پر و پا قرص تلویزیون هستند تلویزیون می تواند اثرات بسیاری را بر روی دانش آموزان بگذارد که در بین دختران و پسران و همچنین سنین مختلف متفاوت است. اما چگونگی استفاده از این رسانه و کیفیت برنامه های تلویزیون می تواند موضوع مهمی باشد مسئولین سینما نیز در نظر دارند با بالا بردن کیفیت برنامه های خود اطلاعات مفید و مناسبی در گروههای سنی مختلف بر جای بگذارند، اما گاه با زیاده روی در تماشای این وسیله و استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
موضوع :
تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل
( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )
خلاصه
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال، مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار دادهاند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم میباشد، به همین جهت، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.
در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید، چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانشآموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.
پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.
پس از نمرهگذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی میتواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی) پرسشنامه مذکور میباشد. بنابراین میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنیها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل میتوان گفت، با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونیتر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.
همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابلهای و بین منبع کنترل و شیوه مقابلهای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافتههای جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانشآموزان با سلامت روان و شیوه مقابلهای آنان میباشد.
مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از دادهها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنیهایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت مینمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند، توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع میتوان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنیها منجر به افزایش سلامت روان و درونیتر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
تأثیر تماشای تلویزیون بر کیفیت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدائی
فهرست مطالب
عنوان
صفحه
الف- بخش اول :
1- صفحه عنوان و فهرست
2- پیشگفتار
ب – بخش دوم :
فصل اول: مبادی تحقیق
- مقدمه
1- عنوان تحقیق
2- تعریف و تحدید موضوع تحقیق
3- تعریف مسئله مورد پژوهش
4- هدف تحقیق
5- ضرورت و اهمیت تحقیق
6- فرضیه ها
7- محدودیتها و مشکلات تحقیق
8- تعریف اصطلاحات و واژه ها
فصل دوم: زمینه و پیشینه تحقیقات انجام شده
فصل سوم:
1- بیان روش تحقیق
2- تعیین جامعه آماری و روش نمونه گیری
3- توصیف ابزارها و وسایل جمع آوری داده ها
4- روش آماری
5- بررسی فرضیه های الف و ب
فصل چهارم : خلاصه و نتیجه گیری
1- یافته های اصلی و نتیجه گیریها
2- پیشنهادات
الف – پیشنهادات عملی
ب – پیشنهاد به محققان بعدی
بخش سوم :
1- فهرست منابع
2- خلاصه تحقیق
مقدمه
در عصر حاضر هر روز ما شاهد تغییر و تحولاتی در سطح جهان هستیم که این تغییرات بر روی افراد آن جامعه اثر می گذارد.
افراد می خواهند به نوعی، از تغییر و تحول جهان خود آگاه شوند که در این راستا رسانههای گروهی می توانند به ما کمک بنمایند و از طریق این رسانه ها بسیاری از اطلاعات را بدست آوریم یکی از این دسته رسانه ها تلویزیون میباشد که هر روز بیشتر و بیشتر جای خود را در میان باز کرده است. کمتر خانه ای را شاهد هستیم که در آن تلویزیون نباشد و افراد خانواده از برنامه های آن استفاده نکنند.
در میان بییندگان و تماشاکنندگان تلویزیون فرزندان خانواده بیننده پر و پا قرص تلویزیون هستند تلویزیون می تواند اثرات بسیاری را بر روی دانش آموزان بگذارد که در بین دختران و پسران و همچنین سنین مختلف متفاوت است. اما چگونگی استفاده از این رسانه و کیفیت برنامه های تلویزیون می تواند موضوع مهمی باشد مسئولین سینما نیز در نظر دارند با بالا بردن کیفیت برنامه های خود اطلاعات مفید و مناسبی در گروههای سنی مختلف بر جای بگذارند، اما گاه با زیاده روی در تماشای این وسیله و استفاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
تأثیر دو شیوه پیادهروی تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیمهای CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 ساله
( چکیده:
در این پژوهش تأثیر دو شیوه پیادهروی، تداومی و تناوبی در سراشیبی بر آنزیمهای CPK و LDH سرم در پسران مبتدی 15 تا 18 ساله بررسی شد.
19 پسر غیرورزشکار 15 تا 18 ساله (10 نفر در گروه فعالیت تداومی و 9 نفر در گروه تناوبی)، به صورت تصادفی از مدارس شهر همدان شرکت داشتند. اندازهگیری برخی از مشخصات آنتروپومتریکی و فیزیولوژیک آنها مانند: سن، قد، وزن، محیط ران، درصد ضربان قلب ذخیره و ظرفیت هوازی (با روش 170 PWC روی دوچرخه کارسنج) در دو گروه همسان بود.
صبح ناشتا پس از نمونهگیری پیش آزمون، افراد به ارتفاع 3000 متری کوه الوند انتقال یافتند تا 14 کیلومتر را با زمان 120 دقیقه و با شیب معین به طرف پایین کوه، پیادهروی نمایند.
گروه فعالیت تداومی بدون استراحت، 14 کیلومتر را با شدت درصد ضربان قلب ذخیره معادل میانگین ضربان در دقیقه پیمودند. گروه تناوبی مجاز به 23 قیقه استراحت تناوبی (در هر 3 کیلومتر5 دقیقه) بودند و تحت شدت درصد ضربان قلب ذخیره، معادل میانگین ضربه در دقیقه همین مسافت را طی کردند.
پس از پایان فعالیت و در 24 و 72 ساعت ریکاوری باز هم نمونهگیری به عمل آمد، تا رفتار فیزیولوژیک آنزیمهای CPK و LDH به عنوان نشانگرهای بیوشیمیایی درد در پاسخ به فعالیت پیادهروی مورد بررسی قرار گیرد.
اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازهگیریهای تکراری و آزمون t تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد.
میزان غلظت CPK در هر دو گروه تداومی و تناوبی افزایش داشته است و اوج آنزیم CPK در 24 ساعت ریکاوری (IU/L 554) معنیدار بود. با آنکه انباشت LDH روند افزایشی داشته است. (IU/L 292)، اما، با الگوی تغییرات CPK در ریکاوری متفاوت میباشد.
این یافتهها نشان میدهد که، پایین آمدن از ارتفاعات به دو شیوه بدون استراحت یا با استراحت از جنبه اثرگذاری بر نشانگرهای CPK و LDH با هم تفاوتی ندارند.
( واژههای کلیدی: آنزیم CPK، آنزیم LDH، فعالیت تداومی، فعالیت تناوبی، انقباض برونگرا.
مقدمه
ورزش و حرکت موجب رشد و توسعه فعالیت سیستمهای تشکیلدهندهی بدن همانند افزایش ظرفیت سیستم قلبی- عروقی، افزایش در ظرفیت حیاتی ریهها و جذب اکسیژن، تقویت سیستم عضلانی جهت بهبود اعمال روزمره و بهبود فیزیولوژیک تطابق انسان با شرایط مختلف محیطی میگردد. به همین دلیل، عدهای از مردم در خصوص نقش مهم فعالیت بدنی آگاهی لازم را کسب نموده و به شرکت در رشتههایی نظیر: پیادهروی، کوهنوردی، ورزشهای صبحگاهی و همگانی که به امکانات زیادی نیاز ندارند، روی آوردهاند.
کوهنوردی فعالیتی همگانی، مفرح و تابع روابط گروهی میباشد که، تحت تأثیر شرایط محیطی از جمله: شیب مسیر، ارتفاع از سطح دریا و فصل فعالیت قرار میگیرد. در این ورزش، استراحتهای کوتاه بین فعالیت به ازای هر ساعت، 10 دقیقه حایز اهمیت است، البته باید از استراحتهای طولانی مدت بهخصوص در هوای سرد اجتناب ورزید (7).
در این زمینه بیتوجهی به شدت کار، مدت و نوع انقباض عضلانی ممکن است موجب آسیب بافت شود که به آزردگی عضلانی اطلاق شده است. یعنی، هنگامی که، ساختار و عملکرد عضلات اسکلتی دچار حالت ناخوشایند و درد میشوند که، بیشتر در نتیجه فعالیتهای برونگرا بروز میکند. در طول این مدت از قدرت عضلانی کاسته شده و عضله به حالت سست و ناکارآمد، باقی میماند و ممکن است تا چند روز ادامه داشته باشد (12، 11، 3). این پدیده که در پیشینه علوم ورزشی به آن کوفتگی یا آزردگی عضلانی اطلاق میشود، در سالهای اخیر مورد توجه خاص پژوهشگران قرار گرفته است.
در همین مدت نشانگرهای بیوشیمیایی کوفتگی CPK و LDH به داخل خون ترشح میشود. غلظت این دو آنزیم در عضلات اسکلتی و میوکارد بیشتر است (11). برخی از این آنزیمها که به درون سرم راه یافتهاند، از سلولهای آسیبدیده منشأ میگیرند. افزایش میزان آزادسازی آنزیمها در گردش خون ممکن است