واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد مناظره و گفتگوی علمی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آموزشکده فنی و حرفه ای

عنوان:

مناظره و گفتگوی علمی

استاد:

سرکار خانم جهانشاهی

تهیه کننده :

طیبه سلیمی

بهار 89

توجه به گفته نه گوینده در مناظره وبحث علمی یکی از مشکلات مبتلا به انسان های دنیای جدید اختلال در فرآیند ارتباطی است. اختلالی که نه از گوینده بلکه از شنونده حاصل می شود. اختلالی که در این نوشته به کژفهمی از آن یاد شده است. چگونه می توانیم از این نوع اختلالات ارتباطی رهایی جوییم؟ مقاله زیر به کندوکاو این مقوله از فرآیند ارتباط خواهد پرداخت.

ما نمی توانیم رابطه خوبی با دیگران برقرار کنیم مگر آنکه در کنار آنها باشیم. لیکن تنها بودن، به صورت فیزیکی در اطراف دیگران کافی نیست و لازم است با آنها ارتباط روحی نیز برقرار سازیم. روان شناسان راه های برقراری این تماس را مورد بررسی قرار داده اند.

فرایند ارتباط یعنی رساندن پیام به شخص دیگر و یا درک آنچه دیگری می کوشد به ما بگوید، یک مهارت اجتماعی که برای تمامی روابط انسانی از اهمیتی بنیادی برخوردار است. ارتباط روشن و صریح، برخوردهای روزانه ما با دیگران را تسهیل می سازد، لازم است دقیقاً آنچه را که کارفرما یا والدینمان از ما می خواهند، بفهمیم؛ لازم است آنچه را که از فروشنده می خواهیم، به او بگوییم؛ اگر آنچه را که طرف مقابل می گوید، دقیق بفهمیم؛ حل اختلاف ها کار ساده ای است: هنگامی که افراد با مشکلاتشان به ما مراجعه می کنند دوست داریم بدانیم دقیقاً چه کمکی می توانیم به آنها بکنیم. همچنین ارتباط روشن و واضح بر مبنای روابط صمیمانه است. ما نمی توانیم با دیگران رابطه نزدیک برقرار کنیم یا آن را حفظ کنیم مگر آنکه درباره آنچه آنها احساس می کنند و آنچه آنان را خوشحال یا ناراحت می کند، چیزی بدانیم. ما نمی توانیم مورد علاقه یا محبوب دیگران باشیم مگر آنکه راجع به ما چیزی بدانند. با این که مایلیم فرآیند ارتباط را کار ساده ای تلقی کنیم، اما این امر پیچیده تر از آن است که به نظر می آید و کژفهمی ها به سادگی می تواند فرآیند ارتباط را مخدوش کند.

ریشه های کژفهمی

شخصی پیامی دارد که می خواهد آن را منتقل کند. اما آنچه او در عمل می گوید دقیقاً همان چیزی نیست که منظورش بوده است: ممکن است او بیشتر یا کمتر از آنچه قصدش بود صحبت کند یا آنکه صرفاً آن را بد بیان کرده باشد. آنچه فرد دوم در حقیقت می شنود امکان دارد همانی نباشد که گفته شده است؛ شاید فرد بخشی از پیام را حذف یا تحریف کرده است. لذا، آنچه شنونده می شنود، برداشت سوم از همان پیام مورد نظر خواهد بود. هنگامی که شنونده پاسخ می دهد، این پاسخ براساس آنچه گوینده قصد گفتن آن را داشته یا حتی براساس آنچه گوینده واقعاً گفته است نبوده، بلکه براساس آن چیزی است که در حقیقت شنیده است.

پاسخ شنونده نیز دستخوش همین فرآیند تحریف قرار می گیرد. پاسخ گفته شده ممکن است با پاسخ مورد نظر اندکی تفاوت داشته باشد و پاسخ شنیده شده از سوی فرد نیز که ابتدا سخن گفته بود می تواند با پاسخی که عملاً گفته شده یکی نباشد. این فرآیند تحریف می تواند نتایجی فاجعه آمیز یا حتی مضحک به بار آورد. روان شناسی به نام واتزلاویک حکایتی را در این باره نقل می کند که هنگام ملاقات با مدیر یک مرکز بهداشت روانی پیش آمده بود. هنگامی که واتزلاویک می رسد، به سوی مسئول پذیرش رفته و می گوید (یا فکر می کند که گفته است) «نام من واتزلاویک ست» . مسئول پذیرش تصور می کند که او می گوید: «نام من اسلاویک نیست» و لذا پاسخ می دهد «من هم که نگفتم چنین چیزی است.» واتزلاویک بر گفته خود اصرار می کند و می گوید: «اما من به شما می گویم که این طور است. پس چرا شما می گویید چنین چیزی نیست؟» در این زمان هر دو نفر متقاعد شده اند که دیگری حتماً مریض است.

خطاهای گوینده در اغلب اوقات، به خاطر یکی دو اشتباه رایج که در زیر ارائه می شود در کژفهمی پیام نقش دارند:

1- کوشش برای سخن گفتن بیش از حد در یک پیام: در نتیجه، احتمال این که شنونده بتواند تمامی آنچه را که گفته شده است به خاطر بسپارد، کم می شود، مثلاً، این مورد را در نظر بگیرید: «ما در اینجا جمع شده ایم تا بر روی گزارش کار کنیم. سعی می کنم فردا به کتابخانه بروم، چون که طرح جدیدی برای قسمت آخر گزارش پیدا کرده ام. تصادفاً به یک ماشین برای فردا صبح نیاز دارم. همین طور سعی می کنم تا رئیس کتابخانه را ملاقات کنم و ببینم آیا می تواند منابع متعددی را به ما معرفی کند. تصور می کنم که دانشجویان علوم اجتماعی در این گزارش به ما کمک کنند، پس ما می توانیم قسمتی از این گزارش را برعهده آنها بگذاریم.»

2- گفتار بیش از اندازه آرام و یکنواخت، یا سریع: اگر شنونده نتواند حرف گوینده را به وضوح بفهمد، اطلاعات از دست خواهد رفت.

3- محو کردن بخش اصلی پیام با بیان جزئیات بی ارزش: «خواهرم فردا برای دیدن پدر و مادر به منزل ما می آید، بنابراین از ماشین من استفاده خواهد کرد و همچنین به این خاطر به منزلمان می آید که آقای رضایی را- که فردا شب او هم مهمان ماست - ملاقات کند. آقای رضایی همانی است که در کارخانه ماشین سازی کار می کرد، بگذریم. من به یک ماشین نیاز دارم. فردا باید بروم دانشگاه چون امتحان شیمی دارم. درس خوبی است، اما استاد ما گاهی اوقات سرحال نیست...»

4- در نظر نگرفتن دیدگاه شنونده: مثلاً، شخص ممکن است به افرادی که در شهر ناآشنا هستند آدرس را با استفاده از علایم محلی بگوید. وی به جای آنکه نام خیابان را ذکر کند، می گوید: «برو به همون گوشه ای که معمولاً پیرمرد سبزی فروش آنجا می ایستد.»



خرید و دانلود تحقیق در مورد مناظره و گفتگوی علمی


کودکان نابینا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. کودک نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می کشد. افراد خانواده نخستین کسانی هستند که کودک نابینا حضور آنها را درک می کند. بنابر این پدر ومادر کودک نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.

پدر ومادری که بطور غیرمنتظره کودک نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه کنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل کوچک و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می کند. اتکای به نفس را از او می گیرد و به خود یاری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر کودک نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین کودک نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانندکه درک آنها از فرزندشان به کلی با درک وی از خودش متفاوت است. کودک نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته که از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.

 

این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. کودک نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد که به کسب محارتهای خودیاری منجر می شود. لیکن از آنجایی که بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند که بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درک نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین باید به رشد حرکتی و تقویت مهارتهای جهت یابی کودک توجه خاصی داشت. کودک در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرک وبازی است و بتدریج به تفاوتهای خود با دیگران پی می برد.

 کم کم به محدودیتهای خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید کودک را دریافت. باید او را با محیط آشنا کرد تا احساس امنیت کند.

 شرایط شرکت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا کرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت. اگر کودک رها شده و در خود فرو رود، بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.

بدون شک نقص بینایی در احراز تجربه و کسب دانش محدودیتهایی ایجاد می کند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست که فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا که در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل کرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. در موسیقی ممتاز می شوند.

برخی از کارها را مشترکاً با بینایان انجام می دهند. فکر و دست آنان با کمک و دید بینایان بر بسیاری از مشکلات فایق می آید.

آموزش و پرورش کودکان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محکم اولیا خانه و مدرسه امکان پذیر می گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق کامل و تقسیم کار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیک شود. اولیاً خانه و مدرسه دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مکرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می کنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.

زندگی امروز حاکی از ایده های نوینی است که مبتنی بر پرورش تفکر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفکر و استدلال در کودکان بوسیله پرورش خلاقیت امکان پذیر است و این امر برعهده خانواده و مدرسه است.خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فکر کرد که دیگران فکر نمی کنند.کودکی که دچار آسیب بینایی است ممکن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نکند و با مشکلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و کشف محیط را در کودک ایجاد می کند، بنابراین ضروری است که والدین و مربیان این کودکان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روشهایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت



خرید و دانلود  کودکان نابینا


تحقیق درباره معراج

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

توضیح علمی معراج چیست؟

(طبق روایات تذکره نویسان مسلمان) معراج در ماه رجب که هفتمین ماه عربی (ماه قمری) میباشد صورت گرفت و شبی که محمد بآسمان رفت شب بیست و هفتم آن ماه بود.

طبق روایات مسلمین مسافرت آسمانی محمد (ص) موسوم به معراج دو مرحله داشت مرحله اول عبارت بود از مسافرت محمد از مکه به (بیت المقدس) و مرحله دوم را مسافرت از بیت المقدس بآسمان تشکیل میداد.

تذکره نویسان مسلمان قسمتی از وقایع آن شب را از زبان خود محمد (ص) نق میکنند بدین شکل:

محمد (ص) میگوید آن شب من در مکه خوابیده بودم و هنوز تصمیم مربوط بطرد من بموقع اجرا گذاشته نشده بود و دیدم که سقف خانه شکافت و جبرئیل از آن جا وارد گردید.

جبرئیل سینه ام را شکافت و بعد با آب زمزم آن را شست و سپس ابریقی آورد که پر از (حکمت) بود و آنچه در ابریق وجود داشت در شکاف سینه ام ریخت و شکافت سینه ام را بست و دستم را گرفت و گفت برخیز و مرا سوار براق (اسب بالدار) کرد.

اسب بالدار که محمد در آن شب بر آن سوار شد مرکبی بود حد فاصل بین اسب و استر و دارای صورتی چون صورت زن و با سرعت برق حرکت می کرد و وقتی محمد (ص) سوار بر آن اسب شد حالی داشت بین بیداری و خواب.

محمد بعد از اینکه سوار بر (براق) شد براه افتاد و بدواً در شهر (حبرون) توقف کرد زیرا قبر ابراهیم آنجا بود و (محمد) بر سر قبر وی دعا خواند.

سپس پیغمبر اسلام سوار شد و براه افتاد و مرتبه ای دیگر در (بیت اللحم) که محل تولد مسیح است توقف کرد و آنجا نیز دعا خواند و آنگاه سوار بر (براق) راه بیت المقدس را پیش گرفت و وارد (مسجدالاقصی) گردید.

در آنجا قسمت اول سفر محمد (ص) یعنی مسافرت خاکی در آن شب خاتمه یافت و قسمت دوم یا مسافرت آسمانی از مسجدالاقصی واقع در (بیت المقدس) شروع شد.

قبل از اینکه محمد در آن شب بطرف آسمان حرکت کند اثر پای خود را روی (قبه الصخره) یعنی (گنبد سنگی) واقع در بیت المقدس باقی گذاشت همچنان که (ابراهیم) در زمان حیات اثر پای خود را روی (مقام ابراهیم) باقی نهاد.

محمد (ص) سوار بر (براق) از زمین راه آسمان را پیش گرفت و وارد آسمان ماه که آسمان اول و از تمام آسمان ها بزمین نزدیک تر می باشد شد.

در آن جا محمد (ص) حضرت (آدم) را یافت و مشاهده کرد که آدم بین دو گروه از آدمیان قرار گرفته است که بتازگی از زمین آمده اند و بعضی از آنها طرف راست هستند و برخی در طرف چپ.

آنهائی که در طرف راست (آدم) بودند کسانی محسوب میشدند که میباید به بهشت بروند و کسانی که در طرف چپ (آدم) قرار داشتند میباید راه جهنم را در پیش بگیرند.

(آدم) چون انسان است وقتی دسته اول را میدید تبسم میکرد و از مشاهده دسته دوم میگریست زیرا (آدم) پدر تمام افراد بشر میباشد و مانند یک پدر از خوشحالی فرزندان خود مسرور و از بدبختی آنان متأثر می شود.

محمد از آسمان اول گذشت و بآسمان دوم رفت و در آنجا عیسی و (یوحنا) را دید و سپس راه آسمان سوم را در پیش گرفت و مشاهده کرد که (یوسف) آنجاست.

محمد در آسمان چهارم (ادریس) و در آسمان پنجم (هارون) و در آسمان ششم موسی و در آسمان هفتم که بلندتر از آن آسمانی وجود ندارد (ابراهیم) را یافت.

ابراهیم در آسمان هفتم بدیوار خانه ای که معلوم شد خانه فرشتگان است تکیه داده بود و معلوم شد که نقشه ساختمان آن خانه فرقی با نقشه ساختمان خانه کعبه ندارد.

بعد از آسمان هفتم منطقه ای قرار گرفته که مانند منطقه اطراف خانه کعبه (حرم) است و در انتهای حرم (سدره المنتهی) قرار گرفته و آن درختی است که بعد از مجهول مطلق واقع شده و هیچکس نمیداند که پس از آن وضع ملکوت چگونه است.

در آنجا پیغمبر بقدری بخداوند نزدیک شد که صدای قلم خداوند را می شنید و می فهمید که خدا مشغول نگاهداری حساب افراد بشر میباشد ولی با اینکه صدای



خرید و دانلود تحقیق درباره معراج


تحقیق در مورد مناظره و گفتگوی علمی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

آموزشکده فنی و حرفه ای

عنوان:

مناظره و گفتگوی علمی

استاد:

سرکار خانم جهانشاهی

تهیه کننده :

طیبه سلیمی

بهار 89

توجه به گفته نه گوینده در مناظره وبحث علمی یکی از مشکلات مبتلا به انسان های دنیای جدید اختلال در فرآیند ارتباطی است. اختلالی که نه از گوینده بلکه از شنونده حاصل می شود. اختلالی که در این نوشته به کژفهمی از آن یاد شده است. چگونه می توانیم از این نوع اختلالات ارتباطی رهایی جوییم؟ مقاله زیر به کندوکاو این مقوله از فرآیند ارتباط خواهد پرداخت.

ما نمی توانیم رابطه خوبی با دیگران برقرار کنیم مگر آنکه در کنار آنها باشیم. لیکن تنها بودن، به صورت فیزیکی در اطراف دیگران کافی نیست و لازم است با آنها ارتباط روحی نیز برقرار سازیم. روان شناسان راه های برقراری این تماس را مورد بررسی قرار داده اند.

فرایند ارتباط یعنی رساندن پیام به شخص دیگر و یا درک آنچه دیگری می کوشد به ما بگوید، یک مهارت اجتماعی که برای تمامی روابط انسانی از اهمیتی بنیادی برخوردار است. ارتباط روشن و صریح، برخوردهای روزانه ما با دیگران را تسهیل می سازد، لازم است دقیقاً آنچه را که کارفرما یا والدینمان از ما می خواهند، بفهمیم؛ لازم است آنچه را که از فروشنده می خواهیم، به او بگوییم؛ اگر آنچه را که طرف مقابل می گوید، دقیق بفهمیم؛ حل اختلاف ها کار ساده ای است: هنگامی که افراد با مشکلاتشان به ما مراجعه می کنند دوست داریم بدانیم دقیقاً چه کمکی می توانیم به آنها بکنیم. همچنین ارتباط روشن و واضح بر مبنای روابط صمیمانه است. ما نمی توانیم با دیگران رابطه نزدیک برقرار کنیم یا آن را حفظ کنیم مگر آنکه درباره آنچه آنها احساس می کنند و آنچه آنان را خوشحال یا ناراحت می کند، چیزی بدانیم. ما نمی توانیم مورد علاقه یا محبوب دیگران باشیم مگر آنکه راجع به ما چیزی بدانند. با این که مایلیم فرآیند ارتباط را کار ساده ای تلقی کنیم، اما این امر پیچیده تر از آن است که به نظر می آید و کژفهمی ها به سادگی می تواند فرآیند ارتباط را مخدوش کند.

ریشه های کژفهمی

شخصی پیامی دارد که می خواهد آن را منتقل کند. اما آنچه او در عمل می گوید دقیقاً همان چیزی نیست که منظورش بوده است: ممکن است او بیشتر یا کمتر از آنچه قصدش بود صحبت کند یا آنکه صرفاً آن را بد بیان کرده باشد. آنچه فرد دوم در حقیقت می شنود امکان دارد همانی نباشد که گفته شده است؛ شاید فرد بخشی از پیام را حذف یا تحریف کرده است. لذا، آنچه شنونده می شنود، برداشت سوم از همان پیام مورد نظر خواهد بود. هنگامی که شنونده پاسخ می دهد، این پاسخ براساس آنچه گوینده قصد گفتن آن را داشته یا حتی براساس آنچه گوینده واقعاً گفته است نبوده، بلکه براساس آن چیزی است که در حقیقت شنیده است.

پاسخ شنونده نیز دستخوش همین فرآیند تحریف قرار می گیرد. پاسخ گفته شده ممکن است با پاسخ مورد نظر اندکی تفاوت داشته باشد و پاسخ شنیده شده از سوی فرد نیز که ابتدا سخن گفته بود می تواند با پاسخی که عملاً گفته شده یکی نباشد. این فرآیند تحریف می تواند نتایجی فاجعه آمیز یا حتی مضحک به بار آورد. روان شناسی به نام واتزلاویک حکایتی را در این باره نقل می کند که هنگام ملاقات با مدیر یک مرکز بهداشت روانی پیش آمده بود. هنگامی که واتزلاویک می رسد، به سوی مسئول پذیرش رفته و می گوید (یا فکر می کند که گفته است) «نام من واتزلاویک ست» . مسئول پذیرش تصور می کند که او می گوید: «نام من اسلاویک نیست» و لذا پاسخ می دهد «من هم که نگفتم چنین چیزی است.» واتزلاویک بر گفته خود اصرار می کند و می گوید: «اما من به شما می گویم که این طور است. پس چرا شما می گویید چنین چیزی نیست؟» در این زمان هر دو نفر متقاعد شده اند که دیگری حتماً مریض است.

خطاهای گوینده در اغلب اوقات، به خاطر یکی دو اشتباه رایج که در زیر ارائه می شود در کژفهمی پیام نقش دارند:

1- کوشش برای سخن گفتن بیش از حد در یک پیام: در نتیجه، احتمال این که شنونده بتواند تمامی آنچه را که گفته شده است به خاطر بسپارد، کم می شود، مثلاً، این مورد را در نظر بگیرید: «ما در اینجا جمع شده ایم تا بر روی گزارش کار کنیم. سعی می کنم فردا به کتابخانه بروم، چون که طرح جدیدی برای قسمت آخر گزارش پیدا کرده ام. تصادفاً به یک ماشین برای فردا صبح نیاز دارم. همین طور سعی می کنم تا رئیس کتابخانه را ملاقات کنم و ببینم آیا می تواند منابع متعددی را به ما معرفی کند. تصور می کنم که دانشجویان علوم اجتماعی در این گزارش به ما کمک کنند، پس ما می توانیم قسمتی از این گزارش را برعهده آنها بگذاریم.»

2- گفتار بیش از اندازه آرام و یکنواخت، یا سریع: اگر شنونده نتواند حرف گوینده را به وضوح بفهمد، اطلاعات از دست خواهد رفت.

3- محو کردن بخش اصلی پیام با بیان جزئیات بی ارزش: «خواهرم فردا برای دیدن پدر و مادر به منزل ما می آید، بنابراین از ماشین من استفاده خواهد کرد و همچنین به این خاطر به منزلمان می آید که آقای رضایی را- که فردا شب او هم مهمان ماست - ملاقات کند. آقای رضایی همانی است که در کارخانه ماشین سازی کار می کرد، بگذریم. من به یک ماشین نیاز دارم. فردا باید بروم دانشگاه چون امتحان شیمی دارم. درس خوبی است، اما استاد ما گاهی اوقات سرحال نیست...»

4- در نظر نگرفتن دیدگاه شنونده: مثلاً، شخص ممکن است به افرادی که در شهر ناآشنا هستند آدرس را با استفاده از علایم محلی بگوید. وی به جای آنکه نام خیابان را ذکر کند، می گوید: «برو به همون گوشه ای که معمولاً پیرمرد سبزی فروش آنجا می ایستد.»



خرید و دانلود تحقیق در مورد مناظره و گفتگوی علمی


مقاله درباره. اعجاز علمی قرآن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

اعجاز علمی قرآن

 

قرآن کتابی است آسمانی که از جانب خداوند بر پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) وحی گردیده و در کلی‌ترین وجه، می توان آن را کتاب «هدایت» برشمرد. مهمترین معجزه حضرت محمد(ص) قرآن است و ایشان تنها پیامبری است که دارای معجزه جاوید می‌باشد و نسلهای متعدد انسانها خواهند توانست از این معجزه جاوید بهره ببرند. ولی معجزه بودن قرآن چگونه دانسته می‌شود؟

در نگاه اول قرآن معجزه‌ای ادبی است که در اوج فصاحت و بلاغت قرار دارد و هیچ شعر و یا کلام عربی نمی‌تواند به پای آن برسد. نظمی خاص در چینش کلمات قرآن وجود دارد؛ اگرچه قرآن نه شعر است و نه نظم؛ ولی دارای آهنگی خاص است که این موسیقی بر اعراب تأثیری شگرف داشت؛ سران مشرک عرب در اوایل بعثت پیامبر اکرم(ص) چون این ویژگی قرآن را می‌دیدند، مردم را از شنیدن آن نهی می‌نمودند. دیگر اینکه قرآن عقل را متحیر می‌کند که چگونه این همه معارف عالی می‌تواند از سوی فردی بیسواد به زبان آورده شود؟ از جنبه‌های دیگر اعجاز قرآن، اسرار خلقت در قرآن (اعجاز علمی) است که در یکی دو قرن اخیر، بسیاری از متخصصان علوم مدرن را به شگفتی واداشته است؟ مثلاً «اشاره» به حرکت زمین و خورشید و زوجیت گیاهان و… . ولی اعجاز علمی قرآن چیست و چه ویژگیهایی دارد؟

 

تفسیر علمی

اعجاز علمی قرآن مربوط به انطباق قرآن با علوم تجربی است که اصطلاحاً به آن «تفسیر علمی» می‌گویند. منظور از «تفسیر» در اینجا روشن شدن نکات مشکل در الفاظ معانی و اهداف یک آیه است و مقصود از «علم» علوم تجربی. یعنی علومی که با شیوه آزمون و خطا درستی یا نادرستی نظریه‌ها و قوانین حاکم بر طبیعت را بررسی می‌کند؛ پس مقصود از تفسیر علمی، توضیح دادن آیات قرآن به وسیله علوم تجربی است.

تا زمان حضور پیامبر اکرم(ص)، مردم هرگاه در مورد آیات قرآن سوالی داشتند، می‌توانستند از ایشان بپرسند، ولی پس از فوت آن بزرگوار، نیاز به تفسیر و تبیین قرآن آشکار شد؛ به ویژه با فتوحات گسترده مسلمانان هر سال بر قلمرو جهان اسلام افزوده می‌شد و هزاران نفر مسلمان می‌شدند و به دنبال آن، اسلام با هزاران سوال و فکر جدید مواجه می‌گردید. پس مسلمانان برای تفسیر آیات قرآن به سراغ اصحاب و اهل بیت پیامبر(ص) رفتند تا مجهولات خود را از ایشان بپرسند و اینگونه بود که علم تفسیر آغاز شد و راههایی گوناگون برای تفسیر قرآن ارائه گردید که یکی از آنها «تفسیر علمی قرآن» بود که به عنوان تطبیق آیات قرآن با علوم تجربی دانسته می‌شود.

 

انواع تفسیر علمی

خود تفسیر علمی روشهای فرعی متفاوتی دارد که برخی آن را تفسیر به رأی و برخی آن را از اقسام مهم تفسیر در عصر حاضر می‌پندارند. همانگونه که در ادامه خواهیم دید، بعضی مفسران قرآن، با تکیه بر بعضی «انحرافات» تفسیر علمی قرآن را بکلی رد نمودند و آن را نوعی «تأویل» و «تفسیر به رأی» نامیدند. در اینجا شیوه‌های تفسیر علمی را بررسی می‌نمائیم:

 



خرید و دانلود مقاله درباره. اعجاز علمی قرآن