واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درمورد کارآموزی آموزشگاه طراحی لباس گلشن صبا 26ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

محل کارآموزی :

آموزشگاه طراحی لباس

گلشن صبا

مقدمه :

تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد، همیشه انسان لباس می پوشیده است ولی البته در طول تاریخ با گذشت زمان و با تفاوت مکانها لباس فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است. در گذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ سرما و گرما و نیز زینت و تجمل مورد استفاده قرار می‌گرفته است و جنبه ایمنی و حفاظت آن در درجه بعد بوده، اما در زندگانی صنعتی امروز، نقش ایمنی لباس و جنبه حفاظت آن در بسیاری از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد. فضا نوردان، مأموران آتش نشانی، کارگران معادن، غواصان وبسیاری دیگر، از لباسهای مخصوص برای حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده می کنند. وسایل تولید لباس در عصر ما به قدری متنوع شده و توسعه یافته است که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.

امروزه با توجه به تنوع و اهمیت بیشتر لباس نسبت به گذشته روشهای دوخت هم توسعه یافته است و در کنار کار دوخت نیز متدهای الگوکشی جهت متناسب و خوش ترکیب شدن بر روی بدن افراد برنامه ریزی و طراحی شده است. در این بخش سعی شده تا انواع الگوهای تدریس شده در آموزشگاه به نحو صحیح ارائه شود. این الگوها شامل : انواع دامن، بالاتنه، آستین، انواع یقه، شلوار و طرز دوخت آن و ... که با متد گرلاوین می‌باشد.

فصل اول :

آشنایی کلی با مکان کارآموزی

محل کارآموزی :

آموزشگاه گلشن صبا به سرپرستی خانم رضیه نشان در سال 1382 تأسیس گردید. در این آموزشگاه تدریس الگو به روشهای گلاوین، متریک و مولر می باشد و همچنین به آموزش دوخت انواع لباسها از قبیل : انواع یقه ها، آستین ها، شلوار ، کت و ... می پردازد که در هر دوره تعدادی کارآموز در مقاطع نازک دوزی، ضخیم دوزی، لباس عروس، لباس شب می پذیرد و در پایان از این کارآموزان امتحان عملی و تئوری گرفته می شود و مدرک دیپلم از سازمان فنی و حرفه ای به این کارآموزان داده می شود. ساعاتی که کارآموزان در این آموزشگاه هستند بستگی به دوره ای که می گذرانند است مثلاً : نازک دوزی 460 ساعت و لباس عروس و شب 270 ساعت می باشد.

آموزشگاه گلناز نیز به سرپرستی خانم فاطمه عباسی در سال 1376 تأسیس گردید. در این آموزشگاه متدهای متریک و گرلاوین و نیز آموزش دوخت انواع لباس شب، عروس،‌کت و دامن و ... تدریس می شود. فضای کارآموزی حدوداً 90 متر است. 6 الی 7 عدد چرخ خیاطی برای کارآموزان



خرید و دانلود تحقیق درمورد کارآموزی آموزشگاه طراحی لباس گلشن صبا  26ص


تحقیق/ لباس های محلی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

لباس های محلی ایران

پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.

پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.

به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:

۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا

۲) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی

۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت

۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی

۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم

۶) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه

۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.

پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد.

بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش کمربندی از طلا که به آن کیف پول خود را می آویخت، به کمر می بستند. گفته شده است که عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.

بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.

بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.

اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقش‌های روی پارچه و تزیین لباس با منجوق‌های رنگارنگ و حاشیه‌های زردوزی و گلابتون یا چین واچین‌ها یا دوختن سکه (طلا،



خرید و دانلود تحقیق/ لباس های محلی ایران


تحقیق درمورد کارآموزی آموزشگاه طراحی لباس گلشن صبا 26ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

محل کارآموزی :

آموزشگاه طراحی لباس

گلشن صبا

مقدمه :

تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد، همیشه انسان لباس می پوشیده است ولی البته در طول تاریخ با گذشت زمان و با تفاوت مکانها لباس فوق العاده متنوع و متفاوت بوده است. در گذشته بیشتر لباس به عنوان حفظ سرما و گرما و نیز زینت و تجمل مورد استفاده قرار می‌گرفته است و جنبه ایمنی و حفاظت آن در درجه بعد بوده، اما در زندگانی صنعتی امروز، نقش ایمنی لباس و جنبه حفاظت آن در بسیاری از رشته ها در درجه اول اهمیت قرار دارد. فضا نوردان، مأموران آتش نشانی، کارگران معادن، غواصان وبسیاری دیگر، از لباسهای مخصوص برای حفظ خود در برابر انواع خطرها استفاده می کنند. وسایل تولید لباس در عصر ما به قدری متنوع شده و توسعه یافته است که با گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.

امروزه با توجه به تنوع و اهمیت بیشتر لباس نسبت به گذشته روشهای دوخت هم توسعه یافته است و در کنار کار دوخت نیز متدهای الگوکشی جهت متناسب و خوش ترکیب شدن بر روی بدن افراد برنامه ریزی و طراحی شده است. در این بخش سعی شده تا انواع الگوهای تدریس شده در آموزشگاه به نحو صحیح ارائه شود. این الگوها شامل : انواع دامن، بالاتنه، آستین، انواع یقه، شلوار و طرز دوخت آن و ... که با متد گرلاوین می‌باشد.

فصل اول :

آشنایی کلی با مکان کارآموزی

محل کارآموزی :

آموزشگاه گلشن صبا به سرپرستی خانم رضیه نشان در سال 1382 تأسیس گردید. در این آموزشگاه تدریس الگو به روشهای گلاوین، متریک و مولر می باشد و همچنین به آموزش دوخت انواع لباسها از قبیل : انواع یقه ها، آستین ها، شلوار ، کت و ... می پردازد که در هر دوره تعدادی کارآموز در مقاطع نازک دوزی، ضخیم دوزی، لباس عروس، لباس شب می پذیرد و در پایان از این کارآموزان امتحان عملی و تئوری گرفته می شود و مدرک دیپلم از سازمان فنی و حرفه ای به این کارآموزان داده می شود. ساعاتی که کارآموزان در این آموزشگاه هستند بستگی به دوره ای که می گذرانند است مثلاً : نازک دوزی 460 ساعت و لباس عروس و شب 270 ساعت می باشد.

آموزشگاه گلناز نیز به سرپرستی خانم فاطمه عباسی در سال 1376 تأسیس گردید. در این آموزشگاه متدهای متریک و گرلاوین و نیز آموزش دوخت انواع لباس شب، عروس،‌کت و دامن و ... تدریس می شود. فضای کارآموزی حدوداً 90 متر است. 6 الی 7 عدد چرخ خیاطی برای کارآموزان



خرید و دانلود تحقیق درمورد کارآموزی آموزشگاه طراحی لباس گلشن صبا  26ص


تحقیق لباس های محلی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

لباس های محلی ایران

پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.

پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.

به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:

۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا

۲) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی

۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت

۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی

۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم

۶) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه

۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.

پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد.

بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش کمربندی از طلا که به آن کیف پول خود را می آویخت، به کمر می بستند. گفته شده است که عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.

بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.

بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.

اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقش‌های روی پارچه و تزیین لباس با منجوق‌های رنگارنگ و حاشیه‌های زردوزی و گلابتون یا چین واچین‌ها یا دوختن سکه (طلا،



خرید و دانلود تحقیق لباس های محلی ایران


تحقیق درمورد: لباس های محلی ایران

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

لباس های محلی ایران

پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است.

پوشش زن و مرد ایرانی ازجمله مسایلی است که از دوران باستان در ایران دارای اهمیت بوده و در شرع مقدس اسلام نیز برآن تأکید بسیار شده است. پوشش ایرانی از ابتدای تاریخ باستانی این کشور تا کنون دست خوش تحولات جدی نشده و مفهوم پوشش از زمان باستان به این سو در فرهنگ ایرانی حفظ شده است. بررسی پوشاک از این لحاظ اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی دررابطه با سیر تحول تاریخی, زیبا شناسی, اعتقادات, طبقات اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی یک قوم یا تمدن کسب کرد.

به طورکلی عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از:

۱) شرایط جغرافیایی و محیطی و آب و هوا

۲) نحوه زندگی و اسکان و اوضاع اجتماعی

۳) جنگ ها و اوضاع سیاسی و نوع حکومت

۴) شرایط و اوضاع اقتصادی و پیشرفت های تکنولوژی

۵) اعتقادات مذهبی و آداب و رسوم

۶) نظام طبقاتی حاکم بر جامعه

۷) روابط فرهنگی, اقتصادی و سیاسی با سرزمین های مجاور.

پوشاک ایرانیان در زمان ۵۵۰ قبل از میلاد تا دوران جنگ های صلیبی، ادامه لباس بابلی ها و آشوری ها و بسیارمتنوع و گوناگون بود. آن ها لباسی به نام «کندیس» به تن می کردند که از پشم، کتان و ابریشم تهیه می شد. کندیس موجود در این دوران لباسی بود با آستین های گشاد که به صورت پیلی هایی منظم در پشت بازو قرار می گرفت. دامن این لباس در جلو شکم یا در زیر پهلوها چین می خورد و به شکل پیلی هایی منظم در می آمد. در زیر این لباس، پیراهن و شلوار زیر و جوراب می پوشیدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، این نخستین باراست که در تاریخ، لباس زیر، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراین زمینه تردیدهایی نیز مطرح شده ولی آن چه مسلم است این که در ۱۳۵۰ قبل از میلاد به شهادت آثاری که از تمدن عیلامی به دست آمده، ایرانیان «لباس کامل» به تن می کرده اند. لباس کامل متشکل از یک دامن بلند و تن پوشی با آستین های بلند بوده که بر تن پیکره های پادشاهان و ملکه های عیلامی یافت شده است. مردان بلند پایه اجازه داشتند کندیس بر تن کنند که آن را نیز پادشاه هدیه می داد. کندیس به رنگ بنفش مایل به آبی بود و تزییناتی به رنگ سفید و نقره ای داشت در حالی که کندیس گروه های اجتماعی پایین تر، سرخ رنگ بود. این رنگ قرمز ساردی نام داشت و از شکوفه های درخت ساندیکس گرفته می شد.

بعدها رداهایی از ابریشم و پشم به رنگ های گوناگون عرضه شد. لیکن رنگ های قرمز، زرد و آبی تیره از محبوبیت بیش تری برخوردار بودند. بنفش و آبی تیره از رنگ های سلطنتی به شمار می رفت و قهوه ای رنگ ویژه سوگواری بود. درایران قبل از میلاد، پادشاه؛ شالی از پارچه طلا و همسرش کمربندی از طلا که به آن کیف پول خود را می آویخت، به کمر می بستند. گفته شده است که عایدی شهرها، به عنوان «پول توجیبی» از سوی برخی از پادشاهان به همسرانشان بخشیده می شد. دریک نقش، تصویری از شاه باستانی ایران نشان داده شده است با ردایی به رنگ بنفش با برودری دوزی از نخ های طلا و مزین به جواهر.

بعدها کند یس جای خود را به کتی داد که روی شلوار پوشیده می شد و به طور یقین منشاء کت و شلوار استاندارد امروزی مردان بوده است. درایران باستان، کفش را از چرم نرم به رنگ زرد و به شکل پا می ساختند که تا مچ پا را می پوشاند و به وسیله دکمه و تسمه هایی که روی آن نصب شده بود، بسته می شد. بعدها تزییناتی از چوب مروارید و سنگ های گران بها همراه با برودری دوزی های زیبا به کفش افزوده شد. دست کش، چوب دستی گران بها و بادبزن با دسته بلند، ویژه خاندان سلطنتی بود که توسط خدمه حمل می شد. جواهرمورد استفاده ایرانیان بسیار هنرمندانه و زیبا، از طلای وزین مروارید نشان، همراه با میناکاری و سنگ های کم یاب ساخته می شد. سنگ ها به شکل سرانسان تراش داده می شد. گوشواره، دست بند، گردن بند و انگشتر به ویژه انگشتر مهردار به نشانه اقتدار مورد استفاده بوده است. ایرانیان قوطی و شیشه هایی از مرمر برای نگه داری عطر و لوازم آرایش داشتند. دختران در سن ازدواج که پانزده سالگی بود، گوش واره می آویختند. هم چنین دختران و پسران دراین سن موظف بودند کمربند تبرک یافته ای را به کمر ببندند.از زنان ایران باستان شمار اندکی تندیس به جای مانده است و همین امر اظهار نظر در مورد پوشش آن ها را دشوار می کند؛ زیرا زنان در زندگی اجتماعی شرکت چندانی نداشتند ولی نقش برجسته ای که از سده پنجم پیش از میلاد در دست است، یک ملکه را در پیراهن و شلواری کامل نشان می دهد و احتمالا لباس زنان دوران های بعد نیز چنین بوده است. پارسیان لباس هایی مانند لباس های مردم امروزی بر تن می کردند. بعد ها خود را به زیورآلات مادی نیز می آراستند. جز دو دست؛ باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند و به جهت ستر سر و پای خود؛ از سربند یا کلاه یا پاپوش استفاده می کردند. شلواری سه پارچه و پیراهنی کتانی و رولباسی می پوشیدند که آستین آن ها دست ها را می پوشاند و کمر بندی بر میان خود می بستند. گفته می شود بسیاری از طرح های کنونی پوشاک؛ از جمله لباس های مربوط به دوچرخه سواری و اسب سواری از لباس های ایران باستان الهام گرفته شده است و پوشاک قبایل کرد و لر در ایران نیز تا حد زیادی ملهم از لباس های هخامنشیان و پارت ها است.

بیش تر مورخین چنین اظهار نظر کرده اند که لباس مادها را هخامنشیان نیز مورد استفاده قرار داده اند. لباس آن دوران نیز از ۳ قطعه پارچه متفاوت درست شده بود که به کمک حاشیه ها از یک دیگر مشخص می شدند. حاشیه درهمه لبه ها و کناره های لباس به چشم می خورد. بالاترین قطعه لباس, پارچه ای بود که روی شانه ها قرار می گرفت. این پارچه از این مچ دست تا آن مچ دست را در بر می گرفت و سوراخی برای عبور سر در میان داشت و در قسمت جلو تا روی سینه و در پشت تا روی شانه ها را پوشش می داد. دوم پارچه یک رنگی بوده به طرف پایین بدن در جلو تا کمر و در پشت تا زیر نشیمن گاه و قطعه سوم پارچه ای نقش دار بوده که به صورت لنگ بسته می شد و در پشت و جلو قدی یکسان داشته است.

اگرچه پوشیدن لباس برای جلوگیری از سرما و تابش آفتاب یا به منظور ستر و پوشش بدن است، اما در برخی فرهنگ ها، انتخاب رنگ و نقش‌های روی پارچه و تزیین لباس با منجوق‌های رنگارنگ و حاشیه‌های زردوزی و گلابتون یا چین واچین‌ها یا دوختن سکه (طلا،



خرید و دانلود تحقیق درمورد: لباس های محلی ایران