لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مبانی استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش مقدمه بررسی تاریخی کشورهای پیشرفته و یا در حال پیشرفت در شکوفایی اقتصادی و تحول نظام آموزشی آنان نشان دهنده توجه جدی مدیران و برنامه ریزان این کشورها به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و ترویج آن در بین جامعه است، به طوری که هم اکنون در بسیاری از کشورها مقوله استاندارد در سالهای آخر مقطع تحصیلی دبیرستان و مقاطع مختلف دانشگاهی تدریس شده ضمن آنکه در این کشورها این امر به یک پدیده فرهنگی و اجتماعی حایز اهمیت تبدیل گردیده است . اگر چه به کار بردن لفظ استاندارد و استاندارد سازی بیشتر در حیطه ی صنعت و تولید به کار گرفته شده است اما باید توجه داشت که همه جا و همه چیز می تواند مورد توجه فرایند استاندارد سازی قرار گیرد . بطوری که طیف وسیعی از شئونات زندگی انسان که یکی از آنها مسئله تعلیم و تربیت است را می توان در این قالب جای داد . امروزه هیچ سازمان یا موسسه ای را نمی توان یافت که از جهت های گوناگون با امر استاندارد سرو کار نداشته باشد. در این میان استاندارد کردن نظام آموزشی ، به دلیل اینکه از ویژگیهای خاصی برخوردار است اهمیت بیشتری را به خود اختصاص داده است . نظام آموزش و پرورش یک کشور حیاتی ترین و زیر بنایی ترین بخش برای اقتصاد آن کشور محسوب می شود و در عین حال نهادی است که همه مردم به نوعی با آن مرتبط می باشند، بنابراین مردمی ترین نهاد نیز به شمار میآید . در کشور ما قریب به هفده میلیون و یکصد هزار دانش آموز و بیش از نهصد هزار نفر معلم و کارمند در بیش از 138 هزار آموزشگاه به صورت مستقیم فعالیت دارند . با وجود این گستردگی و برای جلوگیری از بی راهه روی ها ، نیاز به وجود چهارچوبهای مشخص ـ برای انجام فعالیتهای گوناگون در این نظام ـ به نام استاندارد و استاندارد سازی بیش از هرچیز احساس می شود .به طور کلی 3 عامل عمده را می توان در توجه به استاندارد و استانداردسازی در آموزش و پرورش ذکر کرد : 1- افزایش فاصله علمی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ، در نتیجه توجهی که کشورهای توسعه یافته به امر استاندارد سازی در نظام آموزشی نموده اند . 2- ظهور آگاهی هرچه بیشتر در بین جامعه نسبت به فواید بهره گیری از استانداردها در زمینه های مختلف . 3-ضرورت جلوگیری از بی راهه رویها و تکیه بر چارچوبهائی مدون که از درجه اعتماد بالایی برخوردار باشند . استاندارد مفهوم ثابتی نیست و همراه با دگرگونی ها و پیشرفت هایی که در اثر تحقیقات علمی بوجود می آید، معیارهای آننیز دچار تغییرمی شود. استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است که مبنایی برای پیشرفت های آتی محسوب می شود. بکارگیری استانداردها در سازمان، فواید زیادی را به همراه دارد. بهره گیری از آنها می تواند موجب ساده سازی امور، امکان تعویض پذیری آنها، افزایش ایمنی فعالیتها و صرفه جویی در منابع مادی و اقتصادی و انسانی را به همراه داشته باشد. در این میان استانداردهای آموزشی را می توان به عنوان سیستم و سامانه ای در نظر گرفت که کار کنترل کیفی فعالیتهاو خدمات ارائه شده از سوی این نظام را بر عهده دارند. بکارگیری استانداردها در آموزش وپرورش، نیازمند رعایت پیش نیازهائی است که توجه به آنها می تواند موجب ترویج و تحقق و همچنین پایداری استانداردها به گونه ای بهتر شود. از جمله این پیش نیازها، تعریف دقیق اهداف نظام آموزشی و نیازهای آن، شناسایی دقیق خواسته های جامعه از این نظام و راههای دستیابی به آنها و همچنین افزایش توان انطباق پذیری نظام آموزشی با توجه به تغییرات پیرامونی از جمله تحولات جهانی است.
تاریخچه استاندارد بحث بهره گیری از استاندارد دارای سابقه طولانی است ، این پدیده از دیر زمان در زندگی بشر وجود داشته است استاندارد نیز مانند بسیاری از پدیده های طبیعی در نتیجه گذر از دوره های زمانی و در نتیجه شناخت و برداشتی که انسان از محیط پیرامون خود به صورت ناخودآگاه کسب کرده ، بوجود آمده است . برای مثال تاریخ پیدایش سیستم شمارش ده دهی که هم اکنون نیز مورد استفاده قرار می گیرد به گذشته بسیار دور باز می گردد و در واقع الگویی است از تعداد انگشتان دو دست انسان و به همین صورت استاندارد کردن تقویم و تعداد روزهای ماه در سال رومی که توسط ژولیس سزار در 46 سال قبل از میلاد مسیح انجام شده است . 1 در کشور ما نیز علی رغم تشکیلات رسمی و مدون که در سال 1304 با تصویب قانون اوزان و مقیاس ها شکل گرفت ، پیشینه استاندارد از قدمت بسیار زیادی برخوردار است و با استناد با اسناد تاریخی ، فرهنگی و هنری به جا مانده ، به هزاره های قبل از میلاد بر می گردد . از جمله این مقیاس ها « کوبیت » بود که تقریباً برابر طول دست انسان بود و فاصله از سر انگشتان تا مفصل ساعد را شامل می شد و همچنین می توان به واحد وجب اشاره کرد که طولی برابر تقریباً نیم کوبیت داشت . 2 سیر تکاملی زندگی انسان به مرور زمان موجب شد که نیاز به وجود ملاکها و شاخص هائی برای اندازه گیری و ارزیابی امور و پدیده ها بیش از بیش احساس شود که در این مسیر رویدادهای تاریخی نیز بی تأثیر نبوده اند . پس از جنگ دوم جهانی در سال 1946 ، بیست و پنج کشور جهان طی ملاقاتی در لندن نسبت به تأسیس یک سازمان بین المللی برای استانداردها اقدام نمودند تا از طریق آن به دنبال راههای ارتقاء کیفیت در کارها باشند . پس از آن در سال 1947 سازمان بین المللی استاندارد (ISO)3 رسماً تأسیس شد که در حال حاضر بیش از 90 کشور جهان از جمله ایران عضو این سازمان می باشند . از همان ابتدای کار، این سازمان با تشکیل کمیته های فنی به تدوین استانداردهای گوناگون در زمینه های مختلف پرداخت و در ادامه کار در سال 1979 کمیته فنی 196 (TC196) سازمان بین المللی استاندارد به نام « کمیته تضمین کیفیت و مدیریت کیفیت » تشکیل شد که هدف آن تدوین استانداردهایی برای تضمین کیفیت می بود پس از آن این سازمان در سال 1986 اولین استانداردهای مربوط به سیستمهای کیفی با عنوان واژه شناسی کیفیت و تعاریف مفاهیم سخت به شماره ISO 8402 را تهیه و تدوین نمود. به دنبال آن در سال 1987 مجموعه استانداردهای سیستم کیفیت تحت شماره 9000 تا 9004 از سوی سازمان بین المللی استاندارد منتشر شد . که ویرایشهای جدید از آنها در سال 2000 جهت بهره برداری دقیق تر مورد معرفی قرار گرفته اند.ِ4 مفهوم استاندارد5 استاندارد سطحی از کیفیت است که از سوی عموم قابل قبول دانسته شده است.6 استاندارد نظامی است مبتنی بر نتایج علوم و فنون و تجارب بشری ، استاندارد یعنی قانون ، قاعده ، اصل ، ضابطه و به طور کلی هر امری که طبق اصول منظم و مرتبی انجام گیرد . استاندارد تبلور آگاهی و آزمایش گذشته است . 7 همچنین عباس بازرگان در کتاب ارزشیابی آموزشی خود، در تعریف استاندارد آورده است : استاندارد (معیار) سطح مطلوب نشانگرهایی است که «کیفیت ملاک» را مشخص می کند. تعیین استانداردها، همانند ملاکها امری قضاوتی است.8 در این زمینه سازمان بین المللی استاندارد (iso) در بیان تعریف استاندارد چنین آورده است که : استاندارد، مدرکی است در برگیرنده قواعد راهنمایی ها یا ویژگیهایی برای فعالیت یا نتایج آنها به منظور استفاده عمومی و مکرر که از طریق هم رایی فراهم و به وسیله سازمان شناخته شده ای تصویب شده باشد و هدف از آن دست یابی به میزان مطلوبی از نظم و (بهبود کیفیت) در یک زمینه خاص است.9
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
مقدمه:
آیا تا به حال در جایی گمشده اید؟ و در یک شهر جدید و یا در مسیر جاده ای نشانه ای را از کسی پرسیده اید؟ قطب نما و قبله نما، دو وسیلهای هستند که از دیر باز برای یافتن و تعیین جهتهای اصلی جغرافیایی (شمال، جنوب، شرق و غرب) و جستجوی مکان ها به کار می رفتهاند.
از ابتدا، انسان ها برای کشف سرزمین های جدید، مسافرت از شهری به شهر دیگر و یا از کشوری به کشور دیگر نیازمند دانستن جهتهای جغرافیایی بوده اند. با دانستن سمت و سوی جهتهای جغرافیایی و نیز محل آغاز حرکت (مبداء) میتوان جهت و مسیر حرکت را به سمت مقصد مورد نظر تنظیم کرد و گم نشد؛ مخصوصاً اگر مسیر، در طول بیابانها، جنگلها، دریاها و یافتن کسی که نشانی را بداند، محال باشد و یا شب هنگام حرکت کنیم.
قطب نما، وسیله ای است که در این راه کمک بسیاری به انسان ها کرده است. وسیلهی اصلی به کار رفته در قطبنما، آهنربا است. حتماً تا حالا یک آهنربا و یا وسایلی را که در آنها آهنربا به کار رفته است دیدهاید. در غیر این صورت، کافی است سری به یخچال منزلتان بزنید. میبینید، نوار دورِ درِ یخچال آهنرباست که باعث چسبیدن و محکم شدن در به بدنهی آن میشود. در طبیعت، بعضی مواد و سنگها خاصیتی دارند که باعث جذب مواد آهنی و فولادی به آنها میشود.
این خاصیت را خاصیت مغناطیسی یا آهنربایی میگویند، به هر جسمی که این خاصیت را داشته باشد آهنربا میگویند. آهنرباها میتوانند تمامی حجم های آهنی (مثل سوزن، کلید منزل، میخ و ...) را جذب کنند و یا به آنها بچسبند.
وقتی دو آهنربا را کنار هم قرار دهیم، اتفاق جالبی میافتد: دو سر آهنرباها از هم دور میشوند و به هم میچسبند و دو سر دیگر وقتی یکی از آنها را را سر و ته کنیم از هم دور میشوند.
آهنرباها انواع مختلفی دارند: میلهای، نعل اسبی، حلقهای و ... .
هر آهنربا دارای دو سر مختلف است که دارای خصوصیتهای مختلف و مخالف هم هستند. به آنها قطبهای شمال و جنوب آهنربا میگویند. اولی را با N و دومی را با S (حروف ابتدای کلمههای انگلیسی North به معنی شمال و South به معنی جنوب) نمایش میدهند. جذب آهنرباها از یک سمت و دفع (رانش) آنها از سمت دیگر، دقیقاً مربوط به این دو قطب است. قطبهای همنام (مثلاً دوقطب N و N و یا دو قطب S و S از دو آهنربای مختلف) همدیگر را دفع میکنند، ولی دو قطب غیر همنام مثل S از یک آهنربا و N از آهنربای دیگر همدیگر را جذب میکنند. به طور سادهتر، اگر یک آهنربایِ میلهای را از سمت قطب N به نزدیک قطب S یک آهنربای میلهای دیگر ببریم، به یکدیگر میچسبند، ولی اگر آهنربای اول را از سمت قطب S آن به قطب S آهنربای دوم ببریم، از هم دور میشوند. اما موضوع اصلی و جالب آنست که بدانید خودِ کرة زمین هم آهنربای عظیمی است که دقیقاَ خاصیتی مشابه همین آهنرباهای کوچک را دارد. کرهی زمین به دلیل وجود مواد مذاب مغناطیسی (از جنس اکسید آهن) در هستهی مرکزی آن، دارای خاصیت مغناطیسی است.
● قطبنما:
در زمانهای قدیم انسانها متوجه شدند که بعضی از سنگها (که بعداً به آنها سنگهای مغناطیسی گفتند) وقتی از یک نخ آویزان میشوند، در یک راستای مشخص قرار میگیرند. این نکته، سرآغاز کشف قطبنما شد، چون میدیدند، راستایی که آن سنگ میایستد، در راستای شمال و جنوب جغرافیایی است. از آن به بعد از این روش، یعنی آویزان کردن سنگهای مغناطیسی (که بعداً این سنگها را بصورت کوچکتر و میلهای در آوردند) برای یافتن جهت شمال و جنوب استفاده شد.
همانطور که گفتیم، کرهی زمین یک آهنربای بزرگ است که دارای دو قطب شمال و جنوب است. محل قرار گرفتن قطب شمال مغناطیسی در قطب جنوب زمین و محل قرار گرفتن قطب جنوب مغناطیسی در قطب شمال زمین (از نظر جغرافیایی) است. سنگ آهنربا اگرچه در ابعاد کوچکتری نسبت به کرهی زمین است اما مثل آن، آهنرباست. این آهنرباها یکدیگر را جذب و دفع میکنند.
طرز کار قطب نما هم بر همین منوال است.
در اصل قطب نما یک میلة مغناطیسی (آهنربایی) است که به شکل یک عقربه در آمده و در داخل یک محفظهی محافظ، از مرکزش آویزان است. دور تا دور این محفظه، دارای عددهایی هست که هر کدام بخشی از ۳۶۰ درجهی یک دایرهی کامل را نشان میدهد. نوع قرار گرفتن عقربهی قطب نما، زاویههای اصلی و سمت و سوی جهتها در دور تا دور، محل قرار گرفتن قطب نما را نشان میدهد. این عقربه چون آهنرباست، همیشه در راستای شمال و جنوب جغرافیایی قرار میگیرد. قطبهای ناهمنام این عقربه و زمین (که هر دو از جنس آهنربا هستند) به سمت هم قرار میگیرند ولی چون قطبهای مغناطیسی زمین در دو سمت جنوب و شمال خود بیحرکت هستند، پس عقربه بعد از ثابت ماندن، دقیقاً در راستای شمال و جنوب میایستد و به این دلیل جهت عقربه، جهت شمال جغرافیایی را نشان میدهد.
این اصل در همه جای کرهی زمین و در هر لحظه از شبانه روز صادق است. به این دلیل است که قطبنما وسیلهای لازم برای تمام افرادی است که به جهت یابی نیاز دارند؛ افرادی مثل دریانوردان، گردشگران و کوهنوردان.
● قبله نما :
ما مسلمانها برای خواندن نمازهای روزانهی خود، نیازمند یافتن قبلهایم. خانهی کعبه، در شهر مکه و در کشور عربستان است به همین دلیل مسلمانهای تمام کشورهای دنیا میبایست جهت قبله را بیابند. روشهای مختلفی برای یافتن این جهت وجود دارد؛ مثل استفاده از نور آفتاب و قبله نما.
قبلهنما مانند همان قطبنما است. با این تفاوت که به گونهای درجه بندی و تنظیم شده است که علاوه بر نشان دادن جهت شمال، جهت قبله را هم نشان میدهد. باید گفت که یافتن قبله توسط قبلهنما به سادگیِ یافتن شمال و جنوب جغرافیایی نیست. برای قبله، علاوه بر داشتن یک قبلهنما، به یک جدول هم نیاز داریم که دارای مشخصات شهری باشد که ما در آن هستیم، چون جهت قبله نسبت به جهت شمال، در نقطههای مختلف کرهی زمین، زاویهی یکسانی نمیسازد.
شما در فعالیت « رصد ماهوارهها از پشتبام خانه! » روش پیدا کردن طول و عرض جغرافیایی محل زندگی خود را یاد میگیرید. طول و عرض محل زندگی خود را در فلش زیر وارد کنید. این برنامه، زاویهی قبله با جهت شمال را به شما نشان میدهد. حالا با استفاده از یک قطبنما، میتوانید جهت قبله را در محل زندگی خود پیدا کنید.
قطب نما، عقربه ای مغناطیسی است کهتحت تاثیر حوزه مغناطیسی زمین قرار می گیرد. تولید کنندگان قطب نما
چندین چیز دیگر هم به قطب نما ساده اضافه کرده اند تا استفاده آن را راحت تر کنند. اما سوای تمام امکانات اضافه
شده، هسته اصلی همان عقربه ای است که به نیروی آهنربایی کره زمین واکنش نشان می دهد و از روی آن می
توانید جهت های مختلف را بشناسید.
» یک قطب نمای کوهنوردی شامل قسمت های زیر است :
1. یک عقربه آزاد گردان. یک طرف آن دارای رنگی متفاوت سمت دیگر است که بدین وسیله پیدا کردن قطب بسیار
ساده است.
2. محفظه ای مدور و قابل چرخاندن که عقربه در آن قرار دارد. این محفظه می تواند حاوی مایعی باشد که باعث آرام
تر کردن حرکت های عقربه می شود و خواندن آن را دقیق تر می کند.
3. صفحه ای مدور و مدرج به دور محفظه عقربه. این صفحه در جهت حرکت عقربه های ساعت از صفر تا 360 درجه
تقسیم شدهاست.
4. یک فلش جهت یابی و چند خط موازی با آن که به نصف النهار معروف است تمام آن ها در زیر عقربه قرار گرفته
5. یک خط نشانگر یا شاخص که زاویه حامل یا بیرینگ یا زاویه حامل هم معروف است.
6. یک صفحه صاف اتکا که شفاف و مستطیلی شکل است و تمام قطعات قطب نما روی آن قرار دارند. روی این
صفحه می توان خط جهت حرکت را هم مشاهده کرد. هر چه این صفحه اتکا بلند تر باشد، خواندن قطب نما، دقیق
تر انجام خواهد شد.
» وسایل جانبی که بر روی بعضی از قطب نماها وجود دارد :
1. پیکان تنظیم انحراف که ارزش آن را دارد تا پول بیشتری برای آن پرداخت کرد تا بتوان تصحصح مغناطیسی را با کمک آن راحت تر انجام داد.
2. آینه جهت دیدن عقربه که راهی دیگر برای تقویت دقت است.
4. خط کش که به سانتی متر یا اینچ مدرج است و از آن می توان برای اندازه گیری فاصله های روی نقشه استفاده کرد.
5. یک کلینومتر که می توان زاویه شیب را اندازه گیری کند. این وسیله می تواند بحث شیب یک سطح را حل کند. علاوه بر این با استفاده از آن می توانید مشخص کنید که از دو قله تقریبا هم سطح هستند یا نه.
6. یک ذره بینکه از آن برای از نزدیک خواندن فاصله های بین خطوط منحنی میزان استفاده می شود.
بعضی از قطب نماها دارای امکان تنظیم انحراف هستند، ولی آینه ندارند. این نوع قطب نماها از نظر قیمت بین قطب نماهای ساده شکل و قطب نماهای کامل قرار دارند.این نوع قطب نماها برای کسانی که طالب امکانات تنظیم انحراف هستند ولی نمی خواهند برای آینه بهایی بپردازند، چیز مناسبی هستند.
اغلب قطب نماها دارای ریسمانی برای اتصال به کمربند، لباس یا کوله پشتی هستند. انداختن بند قطب نما به دور گردن کار درستی نیست و از نظر ایمنی احتمال بروز مشکل با آن وجود دارد. خصوصا زمانی که صعودهای فنی انجام می دهید.قطب نماهای گرد و کوچک و ارزان و بدون صفحه پائینی برای کارکوهنوردی مناسب نیستند. چرا که با آن ها نمی توانید کارهای دقیق با نقشه انجام بدهید.
تعریف بیرینگ یا زاویه حامل :
بیرینگ به معنی جهت از یک نقطه تا نقطه دیگر است که به صورت زاویه در مقیاس درجه نسبت به خطی که به عنوان مرجع در نظر گرفته شده است، اندازه گیری می شود. این خط مرجع، خطی به طرف قطب شمال واقعی است.
» قطب نما برای دو کار اساسی در رابطه با بیرینگ استفاده می شود :
1. قطب نما برای بیرینگ گرفتن استفاده می شود. اندازه گیری بیرینگ به این معنی است که سمت و جهت از یک نقطه دیگر روی نقشه و یا روی زمین نسبت به شمال مغناطیسی اندازه گیری شود.
2. قطب نما برای دنبال کردن بیرینگ هم استفاده می شود. دنبال کردن بیرینگ بدین معنی است که یک بیرینگ را روی قطب نما مشخص کنیم و سپس به دنبال آن برویم، چه روی نقشه و چه روی زمین.
انواع قطب نما و شیب سنج:
قطب نما وشیب سنج پیشرفته LS – 25 به همراه لمپ افقی و سه پایه آلومینیومی مخصوص ساخت کمپانی USHIKATA- ژاپن
قطب نما وشیب سنج پیشرفته S – 28 با سه پایه آلومینیومی مخصوص ساخت کمپانی USHIKATA- ژاپن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
مبانی زیست شناسی
زیر نظر : سرکار خانم دهقان حقیقی
گرد آورندگان:
نازیین حسینیان
راضیه یوسفیان
سارا طلوع
کلاس اول 110
مواد آلی
ساختمان سلول های زنده از چهار گروه اصلی مولکول های آلی تشکیل شده است. پروتئین ها، ئیدراتهای کربن، چربیها واسیدهای نوکلئیک (هسته ای).
پروتئین ها: موادی هستند که سلول ها برای رشد ونگهداری از خود به آنها نیاز دارند این مواد از اتمهای کربن، هیدروژن، اکسیزن، نیتروزن وگوگرد تشکیل شده اند. پروتئینها مولکول های بزرگی هستند که از واحدهای کوچکتری که اسید آمینه نامیده می شوند ساخته شده اند.
گیاهان از محصولات فتوسنتز ومواد معدنی که از خاک می گیرند استفاده می کنند ومولکول های پروتئینی مورد نیاز خود را می سازند. جانوران ، گیاهان را می خورند وپروتئین های بدن آنها را به واحدهای سازنده شان یعنی اسیدهای آمینه می شکنند وسپس از این اسیدهای آمینه پروتئین های حیوانی را می سازند.
آنزیمها : مولکول های پروتئینی هستند که نقش کاتالیزور حیاتی را در بدن موجودات زنده ایفا می کنند آنزیمها سرعت انجام واکنش های شیمیایی را در بدن جانوران افزایش می دهند آنها به مولکول های اولیه می چسبند وباعث ترکیب شدن آنها با یکدیگر ویا تجزیه آنها به مولکول های ساده تری می شوند. در طی انجام واکنش چطور آنزیمها فعالیت می کنند. ساختمان آنزیم دست نخورده باقی می ماند بنابراین می تواند بارها وبارها در واکنش شرکت کنند البته عمل آنزیمها اختصاصی است وتنها در یک نوع واکنش شرکت می کنند آنزیمها به علت ساختمان خاصی که دارند در دما معینی قادر به فعالیت هستند.
ئیدراتهای کربن : مهمترین منبع انرزی هستند. آنها از اتمهای کربن، هیدروزن واکسیژن ساخته شده اند.
یکی از ساده ترین نیدراتهای کربن گلوکز است که در طی آن فرآیند فتوسنتز در گیاهان ساخته می شود. جانوران گلوکز را از گیاهان می گیرند وبوسیله تنفس سلولی از انرژی نهفته در آن استفاده می کنند جانوران وگیاهان گلوکزی را که مورد نیاز فوری آنها نیست در بدن خود ذخیره می کنند. گیاهان مولکولهای کوچک گلوکز را به هم متصل کرده، مولکول های نشاسته را می سازند.
در جانوران مولکول های گلوکز با هم ترکیب شده وگلیکوژن را تشکیل می دهند هم نشاسته وهم گلیکوژن در هنگام نیاز به انرژی می شکنند وبه مولکول های گلوکز تبدیل می شوند.
سلولز نیدرات کربن دیواره سلول های گیاهی است. پستانداران نمی توانند این ماده را در بدن خود هضم کنند، اما وجود آن برای حرکت مواد غذایی در طول لوله گوارش آنها بسیار مهم وضروری است.
چربیها : منابع غنی از انرژی هستند که پس از مصرف شدن نیدراتهای کربن سلول از آنها برای به دست آوردن انرژی استفاده می کند. پستانداران برای گرم نگه داشتن خود مقداری چربی را در زیر پوست
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مبانی و تفاوتها در فقه زنان
فریبا علاسوند
تناسب بین حق و تکلیف
وقتی درباره نظام حق و نظام تکلیف بحث میشود، مراد از حق، حق واجب است؛ یعنی هر انسانی حقوقی دارد که عقل و شرع او را برای پیگیری و استیفای آنها محق میدانند؛ به گونهای که اگر «من علیه الحق» کوتاهی کند، امکان اقامه دعوی برای شخص بوده و میتواند با استفاده از مجاری قانونی، حق خود را بستاند. در برابر این حق نیز تکالیف الزامی وجود دارند که هر انسانی ملزم به رعایت آنها است. واضح است که هر تکلیفی، مبتنی بر توانایی انجام آن است و عقل و شرع، درباره محال بودن تکلیف غیرمقدور، با یکدیگر موافقند. مهم این است که دایره توانایی هر انسانی، گستردهتر از دایره تکالیف الزامی برعهده او است.از این رو، در این بحث، دو محور را میتوان دنبال کرد:
• اول آن که بین حقوق و تکالیف موجود، تناسب لازم باشد.
• دوم آن که برای انسانی که دایره تواناییاشگسترده تر از دایره تکالیف الزامی او است نیز فکری بشود.
محور اول
رعایت تناسب بین حقوق و تکالیف
این مطلب، در قرآن کریم، به عنوان یک اصل کلی، بارها تکرار شده است و درباره زنان، گویاترین آیات، آیه کریمه ذیل است:
ولهن مثل الّذی علیهن بالمعروف[1] بقره، آیه 228(البته بعضی از علما این آیه را ناظر به تساوی در حقوق و مزایای انسانی بین زن و مرد میدانند. «المرأْ و کرامتها فی القرآن» از آیت الله معرفت.)
برای زنان، همان اندازه که تکلیف برعهده آنان است، حقوقی هست. «لَهُنَّ» یعنی آن چه به نفع زنان است. تعبیر «لَهُ» در این جا به معنای حق است همان گونه که «علیهن» به آن چه برای زنان، لازم الرعایه است، یعنی تکالیف، ترجمه میشود. تأکید قرآن بر این نکته است که تکالیف و حقوق زن، مثل یکدیگرند؛ یعنی آن قدر با یکدیگر تناسب دارند که مانند هم به حساب میآیند؛ اما در واگذاری حقوق و تکالیف و تناسب بین آنها رعایت معروف شده است.
علامه طباطبائی، معروف را به آن چه متناسب با قواعد دینی، اصول عقلانی و زیباییهای عرفی است، ترجمه کردهاند. به بیان دیگر، اگر کسی در منظومه حق و تکلیف زنان، به عنوان پیکرهای واحد و نظاممند بنگرد، آنها را مقتضای خرد میشمرد، در عین آن که عرف اصیل زمانه را نیز منطبق و هماهنگ با آنها خواهد یافت؛ یعنی این منظومه، به گونهای پیریزی شده که تطورات و تغییرات فرهنگها، آداب و... در هر شرایطی میتوانند خود را با آنها هماهنگ سازند و برنامهای بهتر و جامعتر از آن نخواهند یافت که همان نیازها را این گونه پاسخ دهد و استعدادها را به بار بنشاند.[2] البته امروز بسیاری از عرفها تحت تأثیر خواستههای غیرانسانی قدرتهای بزرگ و به کمک نظام های رسانهای پیش رفته ساخته میشوند و یا جهت عوض میکنند. بنابر این، ما عرف را مقید به قید اصیل کردهایم تا شامل عادات و برنامههایی شود که در یک سیر طبیعی به وجود میآیند و در گذر زمان، تغییراتی را میپذیرند.
از سوی دیگر، تکالیفی که بر عهده زن است، در وهله نخست، تکالیفی هستند که به عنوان یک انسان، بر عهده او است؛ یعنی تکالیفی که در آنها بین او و مرد تفاوتی نیست، مجموعه وظایفی که در برابر خدا، خود، مردم و طبیعت پیرامون خویش دارد.
منابع دینی ما، از کتاب، سنت و عقل و اجماع، سرشار از بیان این وظایف است که بیان کم ترین فهرست از آنها سخن ما را به درازا میکشاند.
افزون بر این تکالیف، اوبه عنوان زن نیز وظایفی دارد. رعایت حد پوشش و عفاف، بیش از آن چه بر مردان لازم است، تکلیف او است؛ همان گونه که اگر این زن، ازدواج کرده باشد، تمکین در برابر شوهر، یک تکلیف دیگر است. بدیهی است که اصل در زندگی، انجام تکالیف است و با وجود وظایف زمین مانده، رسیدگی به امور غیرالزامی، گر چه ممنوعیتی هم نداشته باشند، معقول نیست؛ ولی در هر صورت، لازم است نظر دین را درباره این امور نیز بدانیم.
محور دوم
گستردگی تواناییها نسبت به تکالیف
تواناییهای انسان بیش از تکالیفی است که از او خواسته شده است. به بیان دیگر گر چه آدمی قادر به انجام برخی امور است ولی از آنجا که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعارض سازمانی تعریف، مبانی، انواع و مدیریت تعارض
چکیده
این مقاله مفهوم تعارض را شرح داده و تعارض را تعریف میکند. جایگاه تعارض در مدیریت و سازمان را مورد بررسی قرار میدهد. انواع تعارضات سازمانی را برشمرده و آنها را تقسیمبندی میکند. نظریهها و رویکردهای مختلف درباره تعارض سازمانی را شرح میدهد. به منشأ تعارضات سازمانی اشاره میکند و در پایان به مبحث مدیریت تعارض و استراتژیهای آن میپردازد.
منبع : روزنامه همشهری، شنبه 28 خرداد 1384، سال سیزدهم، شماره 3725، صفحه 10
کلیدواژه : تعارض سازمانی؛ تعارضات سازمانی؛ مدیریت تعارض؛استراتژی ایجاد تعارض
1- مقدمه
تعارض پدیدهای است که آثار مثبت و منفی روی عملکرد افراد و سازمانها دارد. استفاده صحیح و مؤثر از تعارض موجب بهبود عملکرد و ارتقای سطح سلامتی سازمان میگردد و استفاده غیر مؤثر از آن موجب کاهش عملکرد و ایجاد کشمکش و تشنج در سازمان میشود. استفاده مؤثر از تعارض مستلزم شناخت و درک کامل ماهیت آن و همچنین علل خلق کننده و کسب مهارت در اداره و کنترل آن است که البته امروز به عنوان یکی از مهمترین مهارتهای مدیریت به شمار میآید. توانایی برخورد با تعارض و اداره آن، در موفقیت مدیران سازمانها نقش ارزندهای دارد. اگر تعارضها سازنده باشند، موجب بروز افکار نو و خلاق میشوند و زمینه تغییر و نوآوری و تحول سازنده را در سازمان فراهم میسازند و در نهایت به مدیریت کمک میکنند تا به اهداف سازمانی خویش نائل آید.
در این مقاله سعی نگارنده بر آن است تا مفهوم تعارض، دیدگاههای سنتی، روابط انسانی و تعاملی و انواع تعارض را تبیین و به مدیران سازمانها کمک کند تا با مهارتهای مدیریت تعارض آشنا و در مواقع لزوم آن را به کار گیرند.
2- مفهوم تعارض
در فرهنگ لغات فارسی، تعارض به معنای متعرض و مزاحم یکدیگر شدن، باهم خلاف کردن و اختلاف داشتن معنی شده است. رابینز در تعریفی میگوید: «تعارض فرآیندی است که در آن، شخص الف به طور عمدی میکوشد تا به گونهای بازدارنده سبب ناکامی شخص در رسیدن به علایق و اهدافش گردد». وی توضیح میدهد که در این تعریف، مفاهیم ادراک یا آگاهی (Perception)، مخالفت(Opposition)، کمیابی (Scarcity) و بازدارندگی (Blockage) نشاندهنده ماهیت تعارض هستند. سایر وجوه مشترک تعریفهای واژه تعارض عبارت از مخالفت، نزاع، کشمکش، پرخاشگری و آشوب است.
3- جایگاه تعارض در مدیریت
بنابر آنچه که گذشت نتیجه میگیریم آنچه که تعارض را ایجاد میکند، وجود نظرات مختلف و سپس ناسازگاری یا ضد و نقیض بودن آن نظریات است. درک نظرات مختلف به مدیران کمک میکند تا شیوه مناسبی را برای حل تعارض انتخاب کنند. با توجه به سیر پیشرفت مکاتب فکری مدیریت در طول سالهای اخیر، سه نظریه متفاوت در مورد تعارض در سازمانها وجود دارد. نخستین دیدگاه اعتقاد دارد که باید از تعارض دوری جست چرا که کارکردهای زیانباری در درون سازمان خواهد داشت، به این دیدگاه نظریه سنتی تعارض(تئوری یگانگی) میگویند.