واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

نقش محبت در زندگی خانوادگی 20ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نقش محبت در زندگی خانوادگی

نظام هستی بر اساس مهر و محبت پروردگاربه انسان پدید آمده است اگر محبت نبود،نه طلوعی بود ونه غروبی. نه بهاری بود و شکفتن گلها و نه نغمه های شورانگیز بلبلان . نه کوهساری وجود داشت و نه آبشاری ، نه امواج غلطان دریاها به چشم می خورد و نه ستارگان در آسمانها چشمک می زدند .

اگر عشق و دلدادگی نبود شوریدگان به دنیا نمی آمدند و اشعار نغز و زیبا سروده نمی شد . اگر سوز و گداز دلدادگان نبود کوه بیستون شکافته نمی شد و ذوق و هنر هرگز تولد نمی یافت ، دیگر معلم شوریده دلی پیدا نمی شد و کلاسهای درس تعطیل می گردید .

دفتر زندگی با کلمه عشق و محبت آغاز شد و جلوه های گوناگون جمال و کمال در کل هستی پدید آمد . انسانها هم که جزئی از نظام کلی هستی هستند با عشق متولد می شوند با دلدادگی به تلاش و کوشش می پردازند و در آخرین لحظات زندگی سرشار و لبریز از عشق و دلدادگی چون حبابها به اقیانوس هستی و ابدیت می پیوندند . پس آغاز و سرانجام زندگی و هستی از مهر و محبت آکنده است و آنان که از عشق و دلدادگی خبری ندارند نامشان در دفتر و جریده انسانها ثبت و ضبط نمی شود .

اگر می خواهیم خانواده استواری داشته باشیم اگر مایل هستیم از زندگی لذت و بهره بگیریم ، اگر می خواهیم کودکان ما با نشاط و خرمی زندگی کنند ،‌ اگر می خواهیم استعدادهای خداداد در آنان شکوفا گردد و اگر می خواهیم روح امید و اعتماد و تلاش و کوشش در آنان زنده شود . زندگی خانوادگی را از مهر و محبت لبریز و سرشاز نماییم و در و دیوار خانه را با صفا و صمیمیت آذین بندی کنیم .

رسول خدا ( ص ) می فرمود : هیچ بنایی در نزد پروردگار محبوب تر از بنای خانوادگی نیست بدیهی است که منظور خانواده ای است که لبریز از مهر و محبت باشد . در گفتار دیگری فرمود . مرد مسلمان پس از اسلام فایده ای برتر و والاتر از همسری مسلمان به دست نیاورده است . همسری که هر گاه به او می نگرد سراسر وجودش از شادی و سرور لبریز می گردد . هر گاه از او چیزی را طلب می کند از او اطاعت می کند و درغیبت شوهرش با همه وجود از ناموس و مال او پاسداری می نماید . پرواضح است که این گونه ارتباط استوار و صمیمی جز در پرتو مهر و محبت زن و شوهر به یکدیگر امکان پذیر نیست . پیوندهای عاطفی است که زن و شوهر را به وحدت و یگانگی سوق داده هر دو یکی می شوند و دوگانگی و اختلاف و درگیری از میان برداشته می شود . در برخی از روایات اسلامی از همسر به انیس موافق تعبیر شده است.

پیشوایان دینی با انتخاب چنین کلماتی به همه خانواده ها گوشزد می کردند که زن و مرد در محیط خانوادگی باید با یکدیگر دوست و صمیمی و مونس و همدم یکدیگر باشند . واضح است که وصول به این هدف جز در پرتو دوستی و صمیمیت خالصانه امکان پذیر نیست . رسول خدا (ص) می فرمود : من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم اول بوی خوش ، دوم زنان و سوم نماز را که نور چشم من است . هدف اساسی پیامبر بزرگوار این بوده است که برای همه زنان و مردان این واقعیت را تبیین کند که کانون خانوادگی باید از مهر و محبت لبریز باشد تا زندگی مفهوم واقعی خود را از دست ندهد .

در تاریخ اسلام آمده است که رسول خدا (ص) قبل از تولد فاطمه موظف شد مدت چهل روز از خدیجه کبری فاصله بگیرد و به اعتکاف بپردازد . خدیجه کبری در این مدت از شوق و عشق رسول خدا ( ص ) بی تاب شده ، اشکهای فراوانی از دیده فرو می ریخت ، رسول خدا برخی از مؤمنان را نزد خدیجه فرستاد و یپام داد که این فراقت و دوری به دستور پروردگار می باشد ومهر و محبت ایشان به او کماکان گرم و سوزان است . با توجه به مقدمات ذکرشده این حقیقت آشکار می شود که زندگی جز در پرتو مهرورزی و محبت کردن امکان پذیر نمی تواند باشد .

در اینجا این سئوال مطرح می شود که زن و شوهر چگونه باید با یکدیگر برخورد داشته باشند تا کانون خانوادگی از مهر و محبت لبریز گردد . در پاسخ می گوییم که هیچ معلومی بدون علت تحقق نمی یابد . برای ایجاد صفا و صمیمیت باید رفتارهای خاصی در محیط خانوادگی حاکمیت داشته باشد تا صفا و یگانگی فراهم آید به همین مناسبت به رفتارهایی که موجب ایجاد صفا و صمیمیت می شود اشاره می کنیم .

1- اولین عاملی که موجب پدید آمدن صمیمیت می شود خوش اخلاقی است . بدیهی است که منظور از حسن خلق نرمی وملایمت و تحمل و شکیبایی است . زن و مرد باید سعی کنند در ارتباط با همدیگر روحیات انسانی را در حد کمال مراعات کنند و از تندی و تیزی وعصبانیت و حساسیت ها جداً‌ پرهیز نمایند . از امام حسن مجتبی نقل شده است : هیچ عیش و زندگی برتر و والاتر از خوش اخلاقی نیست .

2-دومین عاملی که صفا و صمیمیت را در محیط خانوادگی فراهم می آورد خوش زبانی است . زن ومرد خانواده باید از ابراز هر نوع کلمات و الفاظ زننده و کوبنده اجتناب کنند و هرگز نسبت به یکدیگر زخم زبان نزنند زیرا هیچ عاملی همانند نیش زدن به صمیمیت خانواده لطمه وارد نمی کند . رسول خدا در طول زندگی خود در ارتباط با مسائل شخصی و خانوادگی هرگز زبان به انتقاد نگشود و اگر اعتراض و انتقادی می کرد در انحصار مواردی بود که به حدود و قوانین الهی تجاوزی به عمل آمده بود و در غیراین صورت با سکوت و نادیده گرفتن گذشت می کرد .

3- سومین نکته که بسیار حساس است و در ایجاد و حفظ صمیمیت ها نقش مؤثر را عهده دار است خوش برخوردی است . همه افراد علاقه دارند که دیگران با آنان برخورد خوبی داشته باشند . بنابراین زن و مرد هم از این قاعده کلی مستثنی نیستند. هر مردی دوست دارد وقتی به خانه قدم می گذارد همسرش با چهره ای خندان و با گشاده رویی با او برخورد کند . چنانکه زن خانه نیز متوقع است وقتی مرد وارد خانه می شود سختی ها و دشوارهای زندگی را فراموش کند و با چهره ای متبسم و خندان با همسرش مواجه شود . فراموش نکنیم که برخوردهای اولیه افراد بسیار مؤثر و نقش آفرین است . به عنوان مثال سبقت گرفتن در سلام را و افشای سلام در برخوردها تأثیر بسزایی در دیگران دارد و روحیه ها و رفتارها را تغییر می دهد . به اعتقاد ما یکی از نشانه های بارز خردمندی در زن و مرد خوش برخوردی است عده کمی هستند که از این توانایی برخوردارند . این گونه افراد در اولین برخورد با دیگران اعم از خردسال و بزرگسال آنان را شیفته و مجذوب خود می کنند و در برابر این عده بسیاری از مردم نیز برخوردی خشک و ساده دارند .



خرید و دانلود  نقش محبت در زندگی خانوادگی 20ص


تحقیق در مورد محبت به خداوند

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 21 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

محبت به خداوند

محبت یعنى دوست داشتن چیزى یا کسى دوستى با گرایش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پدید آید آن کس به محبوب خود مایل مى‏شود و براى رسیدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود.

محبت در حقیقت دوست داشتن کمال و بیزارى از نقص است. هم موجودات ناقص ذی‏شعور و هم موجود کامل حقیقى دوستدار کمال و بیزار از نقص هستند. یعنى هم خداوند محب است و هم انسان‏ها خداوند محبوب هم هست چون کمال مطلق است پس برترین محبوب و در حقیقت محبوب واقعى خداست.

با توجه به این مطالب مى‏توان محبت را به دو گونه تقسیم کرد و احکام مختص و مشترک هر یک از آنها را بیان نمود: محبت یا محبت موجود ناقص و فقیر به کمال است و یا محبت موجود کامل و غنى به کمال در هر صورت، محبوب، کمال است.

عوامل محبت:

محبت رابطه‏اى است میان محب و محبوب. وقتى محب به محبوب معرفت یابد چون در او کمالى مشاهده مى‏کند به او محبت مى‏یابد. بنابراین یکى از عوامل اصلى در واقع شرط لازم پدید آمدن محبت معرفت است.

محبت انسان به کمال ریشه در معرفت او به خویشتن دارد. هر انسانى نسبت به خود علم حضورى دارد و همزمان وجود خود که رتبه‏اى از کمال است و فقر خود را درک مى‏کند پس به خود محبت دارد؛ چرا که خود را واجد رتبه‏اى از کمال مى‏شناسد و به کمالاتى که در انتظار اوست محبت دارد چرا که از فقر خود آگاه و از آن بیزار است.

محبت انسان به خود، او را وامى‏دارد که به سوى کمال حرکت کند و نقص را از خود بزداید هر چیز که محبوب انسان واقع مى‏شود از آن روست که انسان کمالى را در آن مى‏یابد و رسیدن به آن را رفع نقص خود مى‏داند. قواى نفس انسان هر یک به تناسب خود دوستدار چیزى هستند، محبت غذا، نکاح، جاه، مال و هر محبت دیگرى براى رفع نقصانى در انسان است. دقت در عامل معرفت عامل اصلى دیگرى را به ما نشان خواهد داد معرفت به کمال، عامل محبت است پس کمال موجود در محبوب یکى دیگر از عوامل ایجاد محبت است.

هر دو عامل یعنى معرفت به کمال محبوب و کمال موجود در محبوب هر چه رتبه بالاترى داشته باشند محبت نیز شدیدتر خواهد شد این دو عامل، هم در محبت موجود ناقص به کمال و هم در محبت موجود کامل به کمال حضور دارند یعنى هم انسان در اثر معرفت به کمال محبوب به آن محبت مى‏یابد و هم خداوند به سبب کمال بندگان به آنها محبت دارد.

عامل سومى نیز در محبت وجود دارد که مختص محبت موجود ناقص به کمال است آن عامل، آگاهى به فقر و نیازمندى است. عامل سوم محبت انسان به کمال شناخت فقر و وابستگى اوست. انسان، فاقد برخى کمالات است و از این فقدان بیزار است پس به رفع آن مشتاق مى‏شود و محبت کمال را پیدا مى‏کند.

مراتب محبت:

با توجه به این عوامل در مى‏یابیم که هر گاه عوامل محبت قوى‏تر باشند محبت نیزشدیدتر است بنابراین مى‏توان برترین رتبه محبت را هنگامى یافت که محبوب در بالاترین مرتبه کمال باشد. برترین محبوب خداست چرا که کمال‏ترین حقیقت هستى اوست و برترین و شدیدترین محبت وقتى تحقق مى‏یابد که محبوب خدا باشد.

بالاترین رتبه معرفت به برترین موجود عالم، شدیدترین محبت را پدید مى‏آورد بنابراین هر موجودى که به خداوند معرفت بیشترى داشته باشد، محبت شدیدترى دارد. بیشترین معرفت به خداوند از آن خود خداوند است یعنى او ذات خود معرفت دارد و دیگر موجودات همه از معرفت حقیقت او عاجزند: ما عرفناک حق معرفتک.

عامل سوم محبت به انسان اختصاص دارد آگاهى انسان از فقر خود، ناشى از علم حضورى او به وجود خود است انسان به خود و محدودیت وجود خود بالاترین آگاهى را دارد در نگاه اول این آگاهى در همه انسان‏ها شدید و به یک میزان است ولى به دو دلیل این معرف نیز داراى مراتبى است اول آن که انسان‏هاى معصیت کار و سرکش چنان از نفس خویش غافل مى‏شوند که گاه ادعاى خدایى مى‏کنند و فقر و نیازمندى خود را منکر مى‏شوند.در قرآن کریم آمده است:

و لا تکونوا کالذین نسوا اللَّه فانسیهم انفسهم اولئک هم الفاسقون؛ و چون کسانى مى‏باشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشى کرد، آنان همان نافرمانند.

در این آیه فراموشى خداوند سبب خود فراموشى معرفى شده است. خود فراموشى همراه با عفلت از صفات نفس است کسى که خود را فراموش کند فقر و ذلت و نیازمندى



خرید و دانلود تحقیق در مورد محبت به خداوند


تحقیق درمورد- اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

توجه اسلام به مهرورزی

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مى‏کند ، آنجا که مى‏فرماید :

« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ » 

نیازمندى‏ها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏فرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندى‏ها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏گوید : خشم و غضب من در آنان است .

آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی

پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره    ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد.        ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است.  ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش  بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)



خرید و دانلود تحقیق درمورد- اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی


تحقیق درباره. اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا . پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است . پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

توجه اسلام به مهرورزی

پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در روایتى مردم را براى حل مشکلاتشان به سوى آراستگان به مهر و محبّت راهنمایى مى‏کند ، آنجا که مى‏فرماید :

« اُطْلُبُوا الْحَوائِجَ إلى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ أُمَّتِى تُرْزَقُوا وَتَنْجَحُوا فَانَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : رَحْمَتى فِى ذِى الرَّحْمَةِ مِنْ عِبَادِى وَلاَ تَطْلُبُوا الْحَوائِجَ عِنْدَ القاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ فَلاَ تُرْزَقُوا وَلاَ تَنْجَحُوا فَإنَّ اللّه‏َ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ : إِنَّ سَخَطِى فِیْهِمْ » 

نیازمندى‏ها و حوائج خود را در میان امت من از آراستگان به مهر و محبّت بخواهید تا به رزق و روزى دست یابید و کامیاب و رستگار شوید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏فرماید : مهر و رحمت من در میان بندگانم نزد آراستگان به مهر و رحمت است ، نیازمندى‏ها و حوائج خود را از سنگدلان مخواهید که به رزق و روزى نرسید و کامیاب نگردید ، زیرا خداى عزّوجلّ مى‏گوید : خشم و غضب من در آنان است .

آیات و احادیث منتخب در مورد مهرورزی

پیامبر اسلام (ص):ان حسن الخلق ذهب بخیر الدنیا و الاخره    ( جامع السعاده/ ج 1 ص 273)امام صادق (ع) : لاعیش اهنأ من حسن الخلق( علل الشرایع / ج2/ ص 246)هیچ زندگانی گواراتر از حسن خلق نیستامام صادق (ع) : من ساء خلقه عذّب نفسه ( جامع السعاده/ ج 1 ص 271)هرکس بداخلاق باشد خودرا عذاب می دهدامام علی (ع) : حسن الخلق خیر الرفیق ( بحار الانوار/ ج77/ص 396)خوش اخلاقی بهترین رفیق آدمی استقرآن کریم:انک لعلی خلق عظیم ( سوره قلم / آیه 4)همانا بدرستیکه تو دارای اخلاق نیکو هستیمحدثین در باره اخلاق پیامبر اسلام نوشته اند:آن حضرت با مردم انس می گرفت و هیچکس را زا خود نمی راند. بزرگان هر قومی را مورد احترام قرار می داد اگر کسی تقاضایی از آن حضرت میکرد اجابت می نمود و اگر میسر نبود با نهایت محبت اورا قانع میکرد. با مردم به گشاده روئی برخورد می نمود. برای خدا غضب میکرد ولی هیچگاه برای خودش خشمگین نمی شد. همیشه لبخند بر لب داشت . تند خووسختگیر نبود . هرگز دشنام و سخن زشت از دهانش بیرون نمی آمد. از کسی عیبجویی نمی کرد.امام صادق:از مانیست کسی که هنگام خشم ، خویشتندار بوده و با همنشینان و دوستان خود خوش اخلاق و خوش رفتار نباشد.        ( الامام الصادق والمذاهب الاربعه ج2 ص 350)پیامبر اسلام:خوش اخلاق باشید زیرا سرانجام آن خواه ناخواه بهشت است و از بدخلقی بپرهیزید که خلق بد خواه ناخواه در آتش است.  ( وسایل الشیعه / ج2/ ص221)پیامبر اسلام : آنکس نزد من از همه محبوبتر و روز قیامت ازهمه به من نزدیکتر است که اخلاقش نیکو تر و تواضعش  بیشتر باشد.( قرب الاسناد / ص22)



خرید و دانلود تحقیق درباره. اسلام دین محبت و مسلمان نماد مهرورزی


نقش محبت در زندگی خانوادگی 20ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

نقش محبت در زندگی خانوادگی

نظام هستی بر اساس مهر و محبت پروردگاربه انسان پدید آمده است اگر محبت نبود،نه طلوعی بود ونه غروبی. نه بهاری بود و شکفتن گلها و نه نغمه های شورانگیز بلبلان . نه کوهساری وجود داشت و نه آبشاری ، نه امواج غلطان دریاها به چشم می خورد و نه ستارگان در آسمانها چشمک می زدند .

اگر عشق و دلدادگی نبود شوریدگان به دنیا نمی آمدند و اشعار نغز و زیبا سروده نمی شد . اگر سوز و گداز دلدادگان نبود کوه بیستون شکافته نمی شد و ذوق و هنر هرگز تولد نمی یافت ، دیگر معلم شوریده دلی پیدا نمی شد و کلاسهای درس تعطیل می گردید .

دفتر زندگی با کلمه عشق و محبت آغاز شد و جلوه های گوناگون جمال و کمال در کل هستی پدید آمد . انسانها هم که جزئی از نظام کلی هستی هستند با عشق متولد می شوند با دلدادگی به تلاش و کوشش می پردازند و در آخرین لحظات زندگی سرشار و لبریز از عشق و دلدادگی چون حبابها به اقیانوس هستی و ابدیت می پیوندند . پس آغاز و سرانجام زندگی و هستی از مهر و محبت آکنده است و آنان که از عشق و دلدادگی خبری ندارند نامشان در دفتر و جریده انسانها ثبت و ضبط نمی شود .

اگر می خواهیم خانواده استواری داشته باشیم اگر مایل هستیم از زندگی لذت و بهره بگیریم ، اگر می خواهیم کودکان ما با نشاط و خرمی زندگی کنند ،‌ اگر می خواهیم استعدادهای خداداد در آنان شکوفا گردد و اگر می خواهیم روح امید و اعتماد و تلاش و کوشش در آنان زنده شود . زندگی خانوادگی را از مهر و محبت لبریز و سرشاز نماییم و در و دیوار خانه را با صفا و صمیمیت آذین بندی کنیم .

رسول خدا ( ص ) می فرمود : هیچ بنایی در نزد پروردگار محبوب تر از بنای خانوادگی نیست بدیهی است که منظور خانواده ای است که لبریز از مهر و محبت باشد . در گفتار دیگری فرمود . مرد مسلمان پس از اسلام فایده ای برتر و والاتر از همسری مسلمان به دست نیاورده است . همسری که هر گاه به او می نگرد سراسر وجودش از شادی و سرور لبریز می گردد . هر گاه از او چیزی را طلب می کند از او اطاعت می کند و درغیبت شوهرش با همه وجود از ناموس و مال او پاسداری می نماید . پرواضح است که این گونه ارتباط استوار و صمیمی جز در پرتو مهر و محبت زن و شوهر به یکدیگر امکان پذیر نیست . پیوندهای عاطفی است که زن و شوهر را به وحدت و یگانگی سوق داده هر دو یکی می شوند و دوگانگی و اختلاف و درگیری از میان برداشته می شود . در برخی از روایات اسلامی از همسر به انیس موافق تعبیر شده است.

پیشوایان دینی با انتخاب چنین کلماتی به همه خانواده ها گوشزد می کردند که زن و مرد در محیط خانوادگی باید با یکدیگر دوست و صمیمی و مونس و همدم یکدیگر باشند . واضح است که وصول به این هدف جز در پرتو دوستی و صمیمیت خالصانه امکان پذیر نیست . رسول خدا (ص) می فرمود : من از دنیای شما سه چیز را دوست دارم اول بوی خوش ، دوم زنان و سوم نماز را که نور چشم من است . هدف اساسی پیامبر بزرگوار این بوده است که برای همه زنان و مردان این واقعیت را تبیین کند که کانون خانوادگی باید از مهر و محبت لبریز باشد تا زندگی مفهوم واقعی خود را از دست ندهد .

در تاریخ اسلام آمده است که رسول خدا (ص) قبل از تولد فاطمه موظف شد مدت چهل روز از خدیجه کبری فاصله بگیرد و به اعتکاف بپردازد . خدیجه کبری در این مدت از شوق و عشق رسول خدا ( ص ) بی تاب شده ، اشکهای فراوانی از دیده فرو می ریخت ، رسول خدا برخی از مؤمنان را نزد خدیجه فرستاد و یپام داد که این فراقت و دوری به دستور پروردگار می باشد ومهر و محبت ایشان به او کماکان گرم و سوزان است . با توجه به مقدمات ذکرشده این حقیقت آشکار می شود که زندگی جز در پرتو مهرورزی و محبت کردن امکان پذیر نمی تواند باشد .

در اینجا این سئوال مطرح می شود که زن و شوهر چگونه باید با یکدیگر برخورد داشته باشند تا کانون خانوادگی از مهر و محبت لبریز گردد . در پاسخ می گوییم که هیچ معلومی بدون علت تحقق نمی یابد . برای ایجاد صفا و صمیمیت باید رفتارهای خاصی در محیط خانوادگی حاکمیت داشته باشد تا صفا و یگانگی فراهم آید به همین مناسبت به رفتارهایی که موجب ایجاد صفا و صمیمیت می شود اشاره می کنیم .

1- اولین عاملی که موجب پدید آمدن صمیمیت می شود خوش اخلاقی است . بدیهی است که منظور از حسن خلق نرمی وملایمت و تحمل و شکیبایی است . زن و مرد باید سعی کنند در ارتباط با همدیگر روحیات انسانی را در حد کمال مراعات کنند و از تندی و تیزی وعصبانیت و حساسیت ها جداً‌ پرهیز نمایند . از امام حسن مجتبی نقل شده است : هیچ عیش و زندگی برتر و والاتر از خوش اخلاقی نیست .

2-دومین عاملی که صفا و صمیمیت را در محیط خانوادگی فراهم می آورد خوش زبانی است . زن ومرد خانواده باید از ابراز هر نوع کلمات و الفاظ زننده و کوبنده اجتناب کنند و هرگز نسبت به یکدیگر زخم زبان نزنند زیرا هیچ عاملی همانند نیش زدن به صمیمیت خانواده لطمه وارد نمی کند . رسول خدا در طول زندگی خود در ارتباط با مسائل شخصی و خانوادگی هرگز زبان به انتقاد نگشود و اگر اعتراض و انتقادی می کرد در انحصار مواردی بود که به حدود و قوانین الهی تجاوزی به عمل آمده بود و در غیراین صورت با سکوت و نادیده گرفتن گذشت می کرد .

3- سومین نکته که بسیار حساس است و در ایجاد و حفظ صمیمیت ها نقش مؤثر را عهده دار است خوش برخوردی است . همه افراد علاقه دارند که دیگران با آنان برخورد خوبی داشته باشند . بنابراین زن و مرد هم از این قاعده کلی مستثنی نیستند. هر مردی دوست دارد وقتی به خانه قدم می گذارد همسرش با چهره ای خندان و با گشاده رویی با او برخورد کند . چنانکه زن خانه نیز متوقع است وقتی مرد وارد خانه می شود سختی ها و دشوارهای زندگی را فراموش کند و با چهره ای متبسم و خندان با همسرش مواجه شود . فراموش نکنیم که برخوردهای اولیه افراد بسیار مؤثر و نقش آفرین است . به عنوان مثال سبقت گرفتن در سلام را و افشای سلام در برخوردها تأثیر بسزایی در دیگران دارد و روحیه ها و رفتارها را تغییر می دهد . به اعتقاد ما یکی از نشانه های بارز خردمندی در زن و مرد خوش برخوردی است عده کمی هستند که از این توانایی برخوردارند . این گونه افراد در اولین برخورد با دیگران اعم از خردسال و بزرگسال آنان را شیفته و مجذوب خود می کنند و در برابر این عده بسیاری از مردم نیز برخوردی خشک و ساده دارند .



خرید و دانلود  نقش محبت در زندگی خانوادگی 20ص