واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

گزارش کار طراحی مدار چاپی (طرز کار با نرم افزار PROTEL 99 SE) 37 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 37

 

 

به نام خدا

دانشکده فنی حرفه ای پسران گناباد

عنوان

گزارشکار طراحی مدار چاپی

(طرز کار با نرم افزار PROTEL 99 SE)

استاد گرانقدر

جناب آقای مهندس زمانی

گردآوردنده

سید رضا حسینی یزدی

مراحل نصب نرم افزار :

ابتدا گزینه setupراانتخاب کرده ، سپس صفحه ذیل ظاهر می شود.

 

کلیک کرده ،سپس صفحه ذیل ظاهر می شود.

 

فایل مورد نظر را جهت نصب برنامه انتخاب نمایید.

سپس جهت ادامه نصب این گزینه را انتخاب نمایید

 

کلیک کنید.



خرید و دانلود  گزارش کار طراحی مدار چاپی (طرز کار با نرم افزار PROTEL 99 SE) 37 ص


مقاله درمورد... مدار مخابراتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مدار مخابراتی

مقدمه سیگنال بزرگ: هر گاه دامنه (ولتاژ) بیس امیتر از 5 یا 6 ولت بیشتر باشد در حوزه سیگنال بزرگ هستیم.

Q3,Q2,Q1 مشابه هستند.

- حال به بررسی مداری می پردازیم که صدق بر گفتار می باشد.

Q2,Q3 آینه ای و برای بایاس به کار می روند.

فرکانس ورودی W0 : (نزدیک فرکانس میانی است) W0 بقدری بالا است که CE اتصال کوتاه شود.

Vi(t) = V1CoS

الف) Vi(t) = 0 V1=0

علیرغم اینکه Vi روشن یا خاموش باشد ← VBE2 = VBE3 = VDCQ

علت زمین شدن نقطه A توسط خازن Ce است.

 

 

در زمانی که Vi=0 داریم

 

حالت دوم

در این حالت

 

VDC بایاس Q1 وقتی Vi روشن است.

VDCQ بایاس Q1 وقتی Vi خاموش باشد.

 

Ij(x) تابع بسل فوریه اول از مرتبه j ام

 

از طرفی با توجه به این موضوع که جریان DC از نقطه A نمی تواند وارد خازن Ce شود تمام آن را وارد تراتریستور Q2 می شود پس می توان گفت:

 

در واقع در تراتریستور Q3,Q2 به عنوان منبع جریان هستند.

و با توجه به رابطه قبل می توان VDC را محاسبه کرد.

 

نتیجه: علارغم اینکه سیگنال ورودی فاقد DC است ولی می تواند با یاس Q1 را تغییر دهد.

مثال: اگر Vi(t)=260cos l06t میزان جابجایی بایاس با چنین سیگنال محاسبه کنند در مثال قبل :

 

توجه جابجایی 210 mv در بایاس نسبتاً بالا است.

(ممکن است تراتریستور در پریود منفی ورودی به آستانه قطع هم برسد).

توجه شد و درست است که ولتاژ ورودی ولتاژی کاملاً ac است اما جریانی که ایجاد می کند دارای جریان DC است که این عامل روی بایاس تاثیر می گذارد.

 

IDC‌ مولفه DC جریان خروجی

: مولفه اصلی جریان خروجی

: این مولفه n ام جریان خروجی است. (هارفوییک n ام)

- نتیجه 2- علارغم اینکه سیگنال ورودی یک سیگنال تک فرکانس است اما جریان خروجی شامل تمام هارفوییک های ورودی است.

حال اگر x را این گونه تعریف کنیم.

به ازای

-یعنی محدوده مولفه اول هارمونیکی بزرگتر از دوم و دوم بزرگتر از سوم و که این به نفع ماست.

 

نکته که باشد یا دامنه سیگنال اما ورودی از آنگاه هارمونیک دوم به بعد در خروجی قابل ملاحظه ای نمی شود دیگر نمی توان از آنها صرف نظر کرد به عبارت دیگر سیگنال خروجی از سیگنال ورودی فاصله می گیرد. دیگر همشکل نمی شود و اعوجاج فرکانس به وجود می آید.



خرید و دانلود مقاله درمورد... مدار مخابراتی


مقاله درمورد... شرح فنی و عملکرد قطعات در مدار

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

شرح فنی و عملکرد قطعات در مدار :

دیود D در ورودی تغذیه مثبت قرار دارد و نقش آن جلوگیری از ارتباط تغذیه معکوس به مدار است . در قسمت تغذیه از آن سی 7805 استفاده شده که این آی سی تغذیه 5 ولت مورد نیاز برای آی سی میکروکنترلر را تأمین می کند . در همین قسمت تغذیه ، خازنهای / بمنظور جلوگیری از ورود نویزهای تغذیه به مدار استفاده شده اند و این بدان علت است که آی سی های میکروکنترلر حساسیت زیادی نسبت به ولتاژ تغذیه دارند . لذا وجود این خازنها الزامی است .

7 بکاررفته در این ساعت از نوع آند مشترک بوده و ترانزیستور های همراه با مقاومت های تا برای اسکن آن بکار برده شده اند .جریان مورد نیاز دیودهای نورانی توسط مقاومت (محدود ) و تأمین می شود .

باز هم بنا بر اهمیت نویز گیری ، خازن را بر روی تغذیه میکروکنترلر قرار داده ایم . خازن و مقاومت برای ریسـت اتوماتیکذ میکروکنترلر میباشد .

مقاومت و دیود زینر در ورودی فرکانس قرار دارند و از رسیدن ولتاژ های بیش از5 ولت به میکروکنترلر جلوگیری می کنند .

کریستال و خازنهای .

برای اوسیلاتور میکروکنترلر می باشند .

 

سطوح منطقی صفر و یک

عدم وجود کلید قطع

لامپ خاموش

وجود داشتن کلید وصل

لامپ روشن

همان گونه که ارشاد شد در مدارات دیجیتالی دو حالت موجود است که معمولا" برای بیان وضعیت کاری مدار به کار می رود : مثلا" برای نشان دادن روشن و خاموش بودن لامـپ از اصطلاحات مختلفی استفاده می شود که در جدول 1-5 نشان داده است .

 

هر یک از این اصلاحات بیانگر مفهوم خاصی از مدار است ؛ برای مثال روشن و خاموش بودن ، حداقل و حداکثر بودن ولتاژ اعمال شده به مدار و معرف وجود و عدم وجود است . برای بیان مفاهیم و عبارات دیجیتالی به منظور خلاصه نویسی بیش تر از صفر و یک استفاده می شود . البته باید دقت داشت که صفر و یک به کار رفته در مدارات دیجیتالی با صفر و یک عبارات جبری یکسان نیست . در مباحث دیجیتال 0 و 1 نشان دهنده ی وضعیتی از مدار هستند ؛ در صورتی که در جبر معمولی صفر و یک بیانگر مقدار عددی است .

سطح ولتاژ (حداکثر ولتاژ) مدارات دیجیتالی دارای مقادیر مختلف (15و 5 ) است . یکی از این مقادیر ولتاژی سطح ولتاژ ماکزیمم (5 ولت) و سطح مینیم (صفر) است که در مدارات زیاد به کار می رود .

در شکل 8-5 وضعیت کاری هر مدار به همراه سطوح ولتاژ و معادل عبارت منطقی آن ها نشان داده شده است .

 

وصل وضعیت کلید (وضعیت مدار)

5 ولت مقدار ولتاژ ولت متر (سطح ولتاژ)

1 وضعیت منطقی (مقدار منطقی)

قطع وضعیت کلید (وضعیت مدار)

0 ولت مقدار ولتاژ ولت متر (سطح ولتاژ)

0 وضعیت منطقی (مقدار منطقی)

3- دروازه های منطقی

دروازه های منطقی مطابق شکل 9-5 عملگرهایی با یک یا چند وودی و خروجی

خروجی ورودی

ساختمان داخلی دروازه های منطقی را مدارات و قطعات الکترونیکی همچون دیودها ، ترانزیستورها و ... تشکیل می دهند ولی برای ترسیم مدارات منطقی از علامات اختصاری استفاده می کنیم . هر دروازه بر اساس منطقی خاص که برای وضعیت های وودی و خروجی آن تعریف شده ساخته می شود . در این جا فقط به بررسی سه دروازه ی مهم و پایه ای می پردازیم .



خرید و دانلود مقاله درمورد... شرح فنی و عملکرد قطعات در مدار


مقاله درمورد رله نوعی کلید الکتریکی است که با هدایت یک مدار الکتریکی دیگر باز و بسته می

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

رله

رله نوعی کلید الکتریکی است که با هدایت یک مدار الکتریکی دیگر باز و بسته می‌شود. رله را جوزف هنری در سال ۱۸۳۵ اختراع کرد.

از آنجا که رله می‌تواند جریانی قوی‌تر از جریان ورودی را هدایت کند، به معنی وسیع‌تر می‌توان آن را نوعی تقویت کننده دانست.

در گذشته رله‌ها معمولاً با سیم‌پیچ ساخته می‌شد و از جریان برق برای تولید میدان مغناطیسی و باز و بسته کردن مدار سود می‌برد. امروزه بسیاری از رله‌ها به صورت حالت جامد ساخته می‌شوند و اجزای متحرک ندارند

رله دیستانس(رله مقاومت سنج):

رله دیستانس یک رله حفاظتی است که زمان قطع آن تابع مقاومت طول سیم می باشد.در بیشتر اوقات زمان قطع رله باید تابع محل اتصال کوتاه نسبت به رله باشد ، و از این رو این زمان باید تابع جهت معینی از انرژی اتصال کوتاه باشد.به طوریکه می دانیم هرچه محل اتصال کوتاه ازاز رله دور تر باشد ، مقاومت ظاهری قطعه سیم بین محل اتصالی تا رله بزرگتر شده و در نتیجه مقاومت اهمی و غیر اهمی آن نیز بزرگتر می شود.از آنجا که در رشد تاسیسات برقی رابطه مستقیمی بین مقاومت و طو ل سیم وجود دارد ، لذا با استفاده از رله دیستانس به عنوان رله حفاظتی در سراسر خطوط انتقال انرژی ، عملا مشکل حفاظت موضعی و تنظیم جهش زمانی رله های پی در پی بر طرف می شود.

چنانچه در شکل می بینیم،در موقع بروز اتصال کوتاه در نقطه غیر مشخص یک شبکه حلقوی تمام رله های دیستانسی که در شبکه نصب شده است و جریان اتصال کوتاه از آنها عبور می کند،تحریک می شوند ولی فقط نزدیکترین رله به محل اتصالی موفق به قطع سیم اتصالی شده از شبکه می شود. زیرا قطعه سیم بین این دو نقطه کوچکترین مقاومت را شامل است و به این خاطر زمان قطع این رله نیز از همه کوتاهتر می باشد.

رله دیستانس برای انجام صحیح وظیفه حفاظتی که بعهده دارد از اعضا زیادی تشکیل شده است مهمترین آنها عبارتند از :

1-عضو تحریک کننده

2-عضو سنجشی رله دیستانس (عضو زمانی)

3-عضو جهت یاب

4-تعداد زیادی رله کمکی

در ضمن باید دانست که عضو سنجشی رله دیستانس مطلقا مقدار قدر مطلق

عوامل موثر را نمی سنجد بلکه تغییرات مقدار کمیتی را که قبلا تنظیم شده است میسنجد .

عامل موثر در رله دیستانس میتواند هر یک از کمیتهای زیر باشد:

1- مقاومت ظاهری U/I=Z(امپدانس).

2-  هدایت ظاهری I/U=1/Z (ادمیتانس).

3- مقاومت اهمی U.cos φ/I=Z.cos φ (رزیستسانس).

4- هدایت اهمی I.cosφ/U=cosφ/Z (کنداکتانس).

5- مقاومت غیر اهمی U.sinφ/I=Z.sinφ (رآکتانس).

6- هدایت غیر اهمی I.sinφ/U= sinφ/Z (سوسپتانس).

7- امپدانس مخلوط U+f(I)

رله ای که کمیت Z را اندازه گیری می کندرله امپدانس نامیده می شود و رله ای که X   را می سنجد رله رآکتانس می گویند.

در گذشته برای حفاظت شبکه های بالاتر از 110KV  از رله رآکتانس استفاده می شد ، زیرا در رله رآکتانس اثر نا مطلوب جرقه دخالت ندارد. همانطور که می ئانید قوس الکتریکی دارای مقاومت اهمی قابل ملاحظه ای می باشد که سبب تغییر دادن امپدانس خط و در نتیجه سنجش غلط توسط رله امپدانس می شود. اما امروزه با اضافه دستگاههای دیگری اثر نا مطلوب مقاومت قوس جرقه نیز در رله امپدانس خنثی شده است و به این خاطر از رله رآکتانس کمتر استفاده می شود.

رله دیستانس را نی توان حهت حفاظت هر شبکه ای با هر فشار الکتریکی به کار برد. برای حفاظت شبکه های به ولتاژ بالاتر از 60000 v  هزار ولت , امروزه فقط از رله دیستانس استفاده می شود. همچنین به کمک رله دیستانس می توان ترانسفور ماتور ها و ژنراتورها را نیز حفاظت نمود.

رله دیستانس اولین بار در آلمان در سال 1923 در یک شبکه فشار قوی نصب شد. طرز کار رله دیستانس را به کمک شکل زیر می توان بیان نمود.

از الکترو مغناتیس 2 جریانی که   متناسب با اتصال کوتاه است عبور می کند , به محض اینکه جریان اتصال کوتاه به مقدار معین برسد , هسته داخلی آن جذب شده و کنتاکت 4 بسته می شود و در نتیجه مدار رله قطع کننده کلید صلی بسته شده و سبب قطع می گردد.الکترومغناطیس 3 نیز بر روی ولتاژ خط نصب شده است و از بوبین آن جریانی متناسب با ولتاژ شبکه عبور می کند که موجب به وجود آمدن گشتاور مخالف برای کنتاکت می شود . پس هر چه ولتاژبیشتر باشد یا به عبارتدیگرهر چه اتصال کوتاه از محل نصب رله دورتر باشد نیروی مقاوم الکترو مغناطیس 3 بیشتر و در ضمن مقاومت ظا هری خط تا نقطه اتصالی نیز بیشتر می شود.

نوع دیگر رله دیستانی که توسط زیمنس ساخته شد :

, صفحه گردان آلومینیومی F  در بین دو حوزه الکترو مغناطیسی که یکی توسط جریان و دیگری توسط ولتاژ خط تغذیه می شود قرار دارد.اثر نیروی بوبین جریان و بوبین ولتاژ در صفحه F مخالف یکدیگر می باشد و می توان توسط فرم مخصوصی که



خرید و دانلود مقاله درمورد رله نوعی کلید الکتریکی است که با هدایت یک مدار الکتریکی دیگر باز و بسته می


تحقیق در مورد مدار تلویزیون 120 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 139 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه

تعریف تلویزیون

آنچه که امروزه در اصطلاح عمومی تلویزیون نامیده می شود عبارت است از انتقال پیوسته تمام معلومات قابل رویت یک میدان دید توسط امواج الکترومغناطیسی از یک نقطه به محل دیگر به نحوی که تمام تغییرات طبیعی این میدان دید حرکات تغییرات روشنایی و تاریکی از دور با احساس همزمانی و پیوستگی قابل تعقیب باشد.

ولی در واقع تلویزیون هنگامی حقیقی است که دیدگان با مسلح شدن به نوعی وسیله اپتیک مثلاً جام جمشید افسانه ای بتواند با انتخاب شخصی و بدون هیچ وسیله کمکی دیگر شیئی را از دور رویت و آن را در نظر بگیرد. سیستمهای رادار که در آنها از انعکاس امواج میلیمتری متمرکز تصویر نقاط دور به وجود می آید می توانند به عنوان یک نوع تقرب نسبی به جام جادویی تلویزیون واقعی در نظر گرفته شوند.

آنچه که ما در اینجا بدان خواهیم پرداخت آن نوع از تکنیک انتقال تصاویر است که پس از مدت بیش از سی سال زمان تکامل امروزه میدان صنعتی وسیعی را به خود اختصاص داده است . این تکنیک که به نحو فوق العاده ای پیشرفت کرده است ولی تکامل آن را هنوز پایان نیافته است دستگاههایی را به وجود آورده است که با آنها گرچه افسانه جام جمشید به حقیقت نپوسته است ولی اهمیت آنها از نقطه نظر کوشش انسان برای از میان بردن حدود

فضائی حس بینائی به هیچ وجه کمتر نیست. ما در روی صفحه تصویر یک گیرنده تلویزیون می توانیم فقط آن چیزی را از دور ببینیم که در آن محل از دوربین تلویزیون گرفته شده توسط فرستنده و گیرنده با شرایطی که برای واضح بودن تصویر قائل می شویم و نیز توسط حدود طبیعی انتشار امواج ااکترومغناطیسی تعیین می شود. با استفاده از تقویت کننده های مدرن با حداقل نویز- تقویت کننده های پارامتری و Maser- و به کمک ماهواره ها از این حدود تقریباً از میان رفته اند و میدان عمل تلویزیون به نحو غیر قابل تصوری وسعت گرفته است.

مقایس زمانی تجزیه تصویر

میدان تصویر تلویزیون یک ((میدان)) یا ((مجموعه)) ای از سطرهای (افقی) تصویر است که مجاور هم قرار گرفته اند و یک نوع ((رده های سطر)) بوجود می آورند. بنا به تجسم اولیه در مورد ساختمان موزائیکی تصویر که هر سطر از المانهای کوچکی با سطع معینی تشکیل می شوند باید هر سطر را مجموعه ای از نقاط با روشنایی مختص به خود حساب آورد. ولی واقعیت این است که نه تنها در طول خطوط سطرها بلکه در امتداد عمود بر آن هم تغییرات روشنایی تصویر و همراه با آن تغییرات دامنة سیگنال الکتریکی حامل آن بطور پیوسته اسن و هیچگونه جهشی از یک نقطه به نقطه دیگر یا از یک سطر به سطر دیگر صورت نمی گیرد. بنابراین تجسم موازئیک مانند تصویر گرچه یک وسیله کمکی است ولی بر خلاف واقعیت فیزیکی است. در آینده این مطلب را دقیق تر مورد مطالعه قرار خواهیم داد.

برای مطالعات بعدی لازم است سطرهای تصویر را از بالا به پایین با 1و2و3و...K شماره گذاری کنیم.

تجزیه تصویر در مقایس زمان فرکانسهای کاملاً متفاوت زیر را بدست می دهد:

الف: فرکانس سطرها و یا فرکانس افقی Fz عبارت است از تعداد سطرهایی که در یک ثانیه نوشته می شوند.

ب: فرکانس میدان تصویر م یا فرکانس عمودی Ff که عددی است مشخص تعداد میدانهای سطرها که در یک ثانیه نوشته می شوند.وقتی کلیه سطرهای یک تصویر هنگام تجزیه از شماره 1 تا k (آخرین سطر) پشت سر هم نوشته شوند فرکانس میدان تصویر Ff و فرکانس تصویر Fb مساویند. فرکانس تصویر Fb تعداد تصاویر کاملی را که در یک ثانیه نوشته می شوند مشخص می کند. در طریقه معمول امروزی به نام ((روش بین هم قرار دادن سطرها)) و یا Interlaced Scanning برای از بین بردن اثر چشمک زدن میدان دید در دو میدان شامل سطرهای با شماره های فرد(1و3و5...1-k) و دیگری از سطرهای با شماره های جفت تشکیل می گردد. میدانهای سطر با فرکانس میدان تصویر Ff نوشته می شوند و از هر دو میدان سطر یک میدان کامل تصویر بوجود می آید. این

دو میدان بین هم قرار می گیرند و فرکانس تصویر Fb نصف Ff می باشد. در محل گیرنده در اثر کندی کار چشم اینطور احساس می شود که عملاً در هر ثانیه به اندازه Ff تصویر کامل نوشته می شود در سیستم اروپایی Hz25=Fb و از این رو 50=Ff می باشد.

ج: ماکزیمم فرکانس مدولاسیون Fmax را که بعداً دقیق تر تعریف خواهد شد می توان برای تجسم بهتر به صورت تعداد تغیراتی که در هر ثانیه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مدار تلویزیون 120 ص