لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
«یک مدل تصادفی مربوط به تصمیمات استراتژیک»
ـ مدل تصادفی: تصمیمات استراتژیک
ما تلاش میکنیم عوامل تأثیرگذار در تصمیمگیری را برحسب متغیرها تهیه کرده و ارتباطات بین آنها را تعیین کنیم. تلاشها در جهت ارائه و تکمیل مدل یکپارچه و پیشرفته است. این امر با درنظر گرفتن متغیرهای مهم و تأثیرگذار در چهار فهرست قابل ارائه است که این موارد دارای ویژگیهای مشترکی هستند. این موارد بشرح زیر هستند.
ـ ویژگیها و خصوصیات محیطی: این متغیرها مربوط به ماهیت ساختار هستند و بر چهارچوب سازمانی آن میتوانند تأثیر داشته باشند.
ویژگیهای واحد «بخش» تصمیمگیری: متغیرهای زیادی در ارتباط با این موضوع وجود دارند که میتوانند در فرآیند تصمیمگیری تأثیرگذار باشند.
ـ ویژگیهای اطلاعاتی: این متغیرها با ابعاد و مقادیر کمی ارتباط دارند که در این رابطه اطلاعات و سیستم اطلاعاتی مرتبط با آنان بهگونهای طراحی شدهاند که بتوانند از فرآیند تصمیمگیری استراتژیک حمایت و پشتیبانی کنند.
90101 ویژگیهای محیط کاری «کاربردی»:
فرآیند انجام هر تصمیمگیری نمیتواند بدون وجود فضای کاربردی قابل پیادهسازی نیست. این فرآیند به منظور تحقق علاوه بر محیط پیادهسازی به عواملی نیز نیازمند است. مهمترین این موارد بشرح زیر هستند.
ـ محیط و فضای خارجی: تقاضا و درخواستها برای دریافت هر نوع خدمات میتواند سبب اعمال فشار و تنش بر محیط شود و بدنبال آن فضای بازار و شرایط حاکم برآن و میزان تقاضای مشتری تأثیر میپذیرند. در این رابطه برخی آژانسها و نمایندگیها میتوانند سبب تشویق و ترغیب فعالیتهای سازمانی و تحولات درون آن شوند.
ـ محیط سازمانی: درحین فرآیند سازماندهی، چهارچوب کاری از جمله عوامل مهم و کلیدی در این رابطه هستند. میزان ارتباطات و بر هم کنشهای داخلی میتوانند عملکرد حفاظتی و پشتیبانی از فعالیتهای مدیریتی را انجام دهد. اهداف و سیاستها برپایه محیط کاربردی و عملیاتی تعیین میشوند.
90102 ویژگیها و خصوصیات یک تصمیم ویژه
هر فرآیند تصمیمگیری استراتژیک برحسب ویژگیهای سازمانی تعیین میشود. این خصوصیت واحد و منحصر بفرد را میتوان بصورت زیر طبقهبندی کرد:
1ـ ماهیت مشکل استراتژیک، این امر دارای 2 بخش است،
ـ مقیاس و وسعت مسأله بستگی به تصمیمات استراتژیک و ابعاد سازمانی دارد. این امر را میتوان معمولاً برحسب میزان تأثیرگذاری منابع تعیین کرد. در این رابطه متغیر زمان و میزان در دسترس آن در تصمیمگیری از جایگاه ویژهای برخوردار است.
ـ میزان پیچیدگی و تفاوتهای برپایه تعریفی که از یک مسأله استراتژیک ویژه صورت میگیرد تعیین میشود. در این رابطه خصوصیات و ویژگیهای محیط و شرایط کاری میتوانند سریعاً ماهیت و محتوای تصمیم را تغییر دهند. نظر و عقیده مرتبط با آن میتواند از یک هفته تا هفته دیگر دچار تغییر شود. بازار میتواند در عرصه رقابت بین ارائه کنندگان محصولات میتواند در نرخ سرعت تغییرات اثرات قابل توجهی داشته باشند.
2ـ عوامل مربوط به تصمیمگیری میتوانند در رابطه با هر نوع تصمیم استراتژیک تغییر کنند، باتوجه به تعداد متغیرها حالات و روشهای گوناگون قابل استفاده هستند و میتوان در رابطه با هر موضوع چندین راه حل را ارائه داد. مثالهایی از این عوامل مهم بشرح زیر هستند.
ـ کیفیت تصمیمگیری در رابطه با سازمان.
ـ میزان قابلیت انحراف و اشتباه در هر بار تصمیمگیری
ـ گسترش و توسعه واحد تصمیمگیری از نظر تعداد اعضاء که میتواند نتایج قابل توجهی بدنبال داشته باشد.
ـ زمان و منابع مربوط که در یک فرآیند برای حل کردن یک مسأله بکار گرفته میشوند.
90103 ویژگیهای واحد تصمیمگیری:
ویژگیهای متنوع و گوناگونی در رابطه با واحد تصمیمگیری وجود دارند. این عوامل میتوانند در سطوح مدیریتی گوناگون تأثیرگذار باشند، ورودی و خروجی فرآیند بشرح زیر است:
ـ مهارتها و کارآیی میتواند در مرحله اول انتخاب و فرآیند تصمیمگیری، تأثیرگذار باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن .doc :
ارائه یک سیستم خبره جهت کاریابی برای افراد بیکار
چکیده :
این مقاله یک ES را برای ارزیابی افراد بیکار در خصوص پستهای معین نشان می دهد این خبره از تکنیکهای Neuro –Fuzry برای تجزیه و تحلیل یک پایگاه داده ها از افرادبیکار و بنگاهههای کاریابی استفاده می کنند فرآیند انطباق یک فرد بیکار با یک کار پیشنهاد شده انجام می شود از طریق یک ...........از سیستم Neuro –Fuzry مجموعه های ازمایشات گسترده تاریخچه ای از داده های افراد بیکار (که متعلق به یک کلاس اجتماعی هستند) پستهای متعددی را می پذیرند یا رد می کنند.
{ آزمایشات گسترده نشان می دهند که مجموعه های افراد بیکار (که به یک کلاس اجتماعی تعلق دارند) پستهای متعددی را می پذیرند یا رد می کنند.} که در این پروژه استفاده می شود جهت تعیین اوزان پارامتر های سیستم.
مثالهای جدید از Case هایی رسیده از قبول یا رد یک موقعیت بعنوان یک بخش از مجموعه آموزشی در نظر گرفته می شوند. آزمایشات مجدد بعد از دستیابی به یک میزان استاندارد از حالتهای از حالتهای جدید موجود بدست می آید .
خروجی سیستم یک میزانی از مناسب بودن هر فرد بیکار جهت یک کار معین می باشد.
معرفی :
یکپارچه سازی شبکه های عصبی و فازی منطقی سبب بوجود آمدن یکسری از سیستم ها تصمیم گیری خبره بسیار قوی شده است. در سالهای اخیر، دامنه مورد مطالعه از فرآیند شبکه های عصبی بصورت گسترده و قابل توجه ای در حال افزایش می باشد. بعلاوه یک میزان موفقیت در استفاده از سیستم های خبره تلفیق بصورت قابل ملاحظه ای افزایش یافته است در بسیاری از زمینه ها مانند طرح ها، درک زبان عصبی، روباتیک ، تشخیص ها بیماری، تشخیص عیب یابی ابزار آلات صنعتی، آموزش، توصیه یابی و بازیابی اطلاعات. بهر حال در مورد کاریابی خبره ادبیات موضوعی مشخصی در گذشته وجود ندارد. فرآیند انطباق یک فرد بیکار با یک شغل مشخص بندرت احتیاج به مطالعات ساختاری بسیار عمیق و هدف یابی کامل نسبت به یک روش Boolean matchin metchal که استفاده می کنند از یک صفحه web مانند A beater tast Europ's career market on the ) انتخاب جداگانه افراد واجد شرایط برای پستهای مختلف یک کار بسیار مشکل می باشد چه در شرکتهای بزرگ چه در شرکت های کوچک و نیاز به سیستمهای تصمیم گیری خبره دارد. نرم افزارSkills Analyzer tod (labate & Meds keys 1993) طراحی شده است برای حل مسائل مدیریتی که کلاس بندی کارمندان به گروههای مختلف را محور کار خود قرار می دهد و ترکیبی از شبکه های عصبی و آنالیزهایی برمبنای قانون را به منظور تقسیم کارمندان شرکت به گروههای کاری مختلف مورد استفاده قرار می دهد.
سیستم فوق یک سیستم خبره است هر چند تکنیک های تلفیقی مورد استفاده آن قدیمی تر می باشند.
تکنیکهای collaboration filtering در نرم افزار Casper (1) جهت بوجود آمدن موتور جستجوی مبتنی بر هوش مصنوعی بوجود آمد. سیستم Casper بر روی زیر سیستمهایی که ذیلا آورده می شوند تمرکز می نماید
1- یک سیستم مشخصه کاربر که یک پایگاه داده از مشخصات رفتاری فرد را بوجود می آورد درون سایت کاریابی که شامل یک موتور فیلترینگ مکانیزه توصیه سرویس ها و یک موتور برای جستجوی فردی می باشد.
2- تکنولوژی سرویس متحرک (2) که بعنوان EMA شناخته می شود یک سرویس توصیه فعال شمرده می شود و در جهت بوجودآوری اطلاعات بر اساس نیاز یا جایی که توجه به کارهای مرتبط می شود برای یک کاربر خاص استفاده می گردد.
متدهایی که بوسیله Casper و EMA استفاده شده است در زمینه توصیه و پدیدآوری اطلاعات می تواند بسیار با موفقیت زیادی در پدیدآوری اطلاعات استفاده شود.
هر چند چنین سیستم هایی خبره نیستند و هیچ مورد واقعی ای در زمینه کاریابی خبره به حساب نمی آیند. آموزش مجدد بر اساس رد نهایی و یا قبول نهایی استفاده کاربر بوسیله بنگاه ها یک نکته حساس می باشد و نمی بایست نادیده گرفته شود. کم نیستند موردهای توصیه شده که با درصدهای بالا یا متوسط توصیه شده اند ولی در یک مصاحبه معمولی رد شده اند توصیه گرهای خبره و سیستمهای پدید آوری آموزش را تضمین نمی کنند و باید بعنوان یک پایگاه داده اطلاعات کار در نظر گرفته شوند نه به عنوان یک کاریابی واقعی ساختار کنونی مقاله که در قسمت 2 آورده می شود معماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 76
گزارش کارورزی در یک شرکت نرم افزاری
.: فهرست مطالب :.
طراحی سایت با نرم افزار FrontPage 5
- قسمت Size 5
- قسمت Layout 5
a) گزینه ی Alignment 5
b) گزینه ی Float 6
c) گزینه ی Specify width 6
d) گزینه ی Cell padding 7
e) گزینه ی Cell Spacing 7
f) گزینه ی Table Direction 7
انواع Button 8
• Form Field Properties 9
- Name 9
- Value 9
• سربرگ General 10
• سر برگ Formatting 11
• سربرگ Advanced 12
• سربرگ Language 14
طریقه ی لینک دادن فریمها به یکدیگر 14
پاورقی 20
انتها نویس (Endnote) 22
شماره (Numbering) 23
کار با شیوه ها 27
چاپ پرونده 29
قالب بندی خودکار 31
طراحی یک اسلاید با ایجاد زمینه جدید 33
اضافه کردن اسلاید از فایلهای دیگر به فایل جاری 36
ایجاد پیوند در Power Point 36
Setup Show 37
Loop Continuously until 'Esc' 38
Show without Animation 39
Slide Transition 40
Rehearse Timing 41
روش ارسال نامه 45
پارامترهای تکمیلی در E- mail 46
Reply 47
طریقه حذف نامه ها : 47
طریقه ضمیمه کردن یک فایل ِAttachment 48
پوشه ها (Folders) 49
ایجاد دفترچه Address Book 50
پوشه ها (Folders) 51
عوض کردن مشخصات Account 53
Signature (امضای دیجیتال) 54
طریقه فرستادن Greeting Card از سایت Yahoo 55
Out look express 56
پیکر بندی Out look Express 56
چاپ و ذخیره اطلاعات صفحه 57
چاپ اطلاعات صفحه 58
مدیریت فایلهای موقت 59
افزودن یک آدرس وب به لیست سایتهای مورد علاقه Favorites 61
مشخص کردن صفحات وب برای مشاهده در حالت Offline 63
به روز رسانی همه صفحات Offline 63
جستجو در اینترنت دو صورت دارد 65
قواعد حاکم بر جستجو 65
چگونگی ایجاد یک وب لاگ شخصی در persianblog.com 66
طراحی سایت با نرم افزار FrontPage
من درقسمت کارشناسی و ارزشیابی تحصیلی یک نمونه وب سایت با کمک FrontPage طراحی کردم که در قسمت کار با جدولها و قسمتهای دیگر توانستم چیزهایی یاد بگیرم برای ایجاد جدول از منوی table گزینه ی insert و سپس table را انتخاب می کنیم . پنجره ای با عنوان insert table باز می شود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
طرح یک پرسش پیرامون میزگرد تعامل دین و ادبیات داستانی
مقدمه میزگرد را می توان از دو منظر به داوری نشست:
الف) شیوه گفتگو و تعامل بین اعضا و چگونگی پیش رفت بحث
ب) محتوای مباحث مطرح شده
نگارنده قصد ورود به قضاوت پیرامون بند الف و چند و چون ورود و خروج اعضای جلسه در بحث را ندارد، هر چند برای او باور کردنی نیست بزرگان عرصه معرفت در تعاملات یک جلسه نقد و بررسی،از عبارت های «تو سرم نزن» اینجا «بحث ریاکارانه است»، «مغالطه نکن»،«اینها یک خطابه بیش نیست» بهره گیرند. نکته جالب این است که گاه لحن کلام در این میزگرد به گونه ای که حکایت از نوعی گفتگوی ماقبل میزگرد می کند و همین امر خواننده را دچار مشکل می سازد و شواهدی دال بر این موضوع در متن پیداست مثلاً: ابک: مستور تعریف خود را از ادبیات دینی... بگوید و این که آیا مؤلفه هایی را می تواند بر آن چه در جلسه قبل به آن اشاره شد، اضافه و طرح کند.
مستور: متن تنظیم شده جلسه قبل را با دقت مطالعه کردم.
ابک: آقای دینانی در اینجا می خواهیم نظرشما را بدانیم، در جلسه پیش یک پرسش استفهامی مطرح کردید...
با تأمل بر چنین نکاتی است که می توان فهمید بخشی از بر افروختگی حاکم بر جلسه ناشی از تعارضات جلسه قبلی است بهتر بود جلسه به گونه ای اداره نمی شد که تا آنجا پیش برود که کار به استفاده از [.....] بکشد،و خواننده از خود بپرسد که سوابق بحث چیست؟
دغدغه اصلی
به نظر می رسد که دغدغه اصلی این جلسه جستجوی نوعی تعریف برای دین است که از آن منظر بتوان ادبیات دینی را از میان دیگر اقسام ادبیات بازشناسی کرد:
در این میزگرد پیداست که تعامل اصلی میان جناب آقای دکتر دینانی و جناب آقای مستور اتفاق افتاده است، و دیگر عزیزان شرکت کننده به گونه ای نظاره گرانی در تعریف دین گاه فعال و گاه خاموشند و همین امر روند غنایی جلسه را دچاربحران فقدان دیدگاههای متنوع نموده است.
آقای دکتر دینانی می فرمایند:
«دین از نظر من نزول غیب است، ما باید به لحاظ تکیه بر برهان عقلی، به یک عالم غیبی برسیم... و آن غیب حاکم است بر شهادت»....
که این تعریف استاد به نظر ناظر است بر استنباطی از آیه 3 سورة بقره:
الذین یؤمنون بالغیب...
و اما آقای مستور با رویکرد تحلیلی و فروکاهنده، دین را به سه مقوله «ایمان، معنویت و اخلاق معطوف به خداوند» می کاهد که البته همانطور که خودشان می فرمایند گویی پیش از دغدغه دریافت صحیح از دین، نگرانی دیگری دارند و آن دستیابی به پاسخی برای به این سؤال است که آیا ادبیات دینی وجود خارجی دارد یا نه؟ و بر این باورند که اگر این تقسیم بندی را بپذیریم «آن وقت می توانیم به تعریفی از ادبیات دینی برسیم»
ابهام در مؤلفه های دین
به نظر می رسد که در این گفتگو مؤلفه های آقای مستور باید مورد تحلیل حاضران قرار می گرفت تا در فضای مفهومی این مؤلفه ها قلمروهایی برای تبیین داستان دینی فراهم آید. بطور گذرا از آن رد شده است:
1) باید دانست که معنویت معادل دین نیست، معنویت نوعی گرایش آدمی به مطلق است که می تواند بقول سپهری نوعی گوش دادن به «ترنم مرموزی» باشد که در عالم زمزمه می شود، گرایشی که انسان را جستجوی «هیچ ملایم» بکشاند یا روح ویژگیهای طبیعت که «تائو» باشد، این گرایش ضرورتاً در چارچوب تعالیم وحیانی انبیاء نیست. در جهان امروز،بسیار کوشیده می شود که نیاز به مطلق گرایی با صورتبندی تکنیکی از روشهای ذن و یوگا... بصورت آئین های مدرن جایگزین دین شود.
2) ایمان را دو نوع می توان معنی کرد:
اصولاً ایمان و کفر در فضای عقیده به وحی الهی معنا پیدا می کند و در ادیان غیر وحیانی این مفاهیم معنا ندارد البته متکلمان اسلام در همة مواردی که به کتاب و سنّت استناد کرده اند، آگاه یا ناآگاه بر یک سلسله مقبولهای پیشین تکیه داشته اند ولی این مطلب که یک امر گریز ناپذیر در تفسیرهر متنی است در اینجا مورد نظر ما نیست. و امّا عرفای اسلام، آنان از «ایمان» به گونه ای کاملاً متفاوت با متکلمان سخن گفته اند. در نظر آنان جوهر ایمان نه «شهادت دادن» است نه«عمل به تکلیف» و نه«معرفت فلسفی». آنان می گویند: جوهر ایمان عبارت است از «اقبال آوردن به خداوند و اعراض نمودن از همة اغیار».
این اقبال عبارت است از گونه ای جهت گیری وجودی که سراسر هستی آدمی را فرا می گیرد و زیستن جدیدی را برای وی به ارمغان می آورد.
1-2) نوعی اعتراف به ادعای یک نبی و اخباری که از تماس با غیب می گیرد. این چنین تعریفی،خواسته خداوند متشخص در حیطه ادیان است.
2-2) ایمان، پذیرش نوعی جهان ماورای ماده که ضرورتاً ممکن است تماس روشن و واضح و مشخصی را با انسان برقرار نکند و این مؤمنان باورمند به تعالیم هیچ پیامبری هم نباشد.
3) اخلاق
در بحث با اخلاق برخوردی عام صورت گرفته و معلوم نیست که منظور از اخلاق کدام یک حالت های زیر است:
1-3) هنجاری (Normative)
در این نوع اخلاق هدف فراهم آوردن اصول و احکام اخلاقی است و گزاره های آن توصیه و ترغیب یا نهی و منعی اخلاقی را در بر دارند، مانند: راست گویی خوب است، راست بگو
2-3) توصیفی (Descriptive)
اخلاق توصیفی عبارت است از تحقیق تجربی، توصیفی، علمی، تاریخی که هدف آن توصیف یا تبیین نظام ها و اصول اخلاقی موجود و متبع از سوی افراد و جوامع و از رهگذر آن دستیابی به نظریه ای در باب سرشت اخلاقی انسان است، مانند اینکه بنظر این یا آن مکتب یا شخص ، دزدی بد است.
در تعریف آقای مستور از مؤلفه های دین، معلوم نیست که آیا احکام جایی دارند یا نه؟ و آیا ایشان احکام دینی را صرفاً در حیطه های باید و نباید اخلاقی محصور می دارند؟ که در چنین حالتی باور ایشان به نسبی بودن اخلاق کار را دشوار می کند؟
دین، مقوله ای چند لایه ای
اگر دین را مجموعه تعالیم انبیاء بدانیم که رنگ مکان و زمان را به خود گرفته است می توان دین را در سه لایه (نه مؤلفه) سطح بندی کرد،لایه هایی که از هم مجزا نیستند و نوعی رابطه تابعی و متقابل دارند.
الف) لایه نمادی
این لایه شامل مناسک، شعائر و مراسمی است که پیروان یک دین و آئین را از دیگران مجزا می کند و بواسطه خاستگاه تشریعی که دارند انجام آنها وجوب پیدا می کند و در موردی انکار هر یک از آنها به معنای خروج از آن دین محسوب می شود، مانند فروع دین در اسلام (البته باید فراموش نکرد که این لایه در بستر تاریخ رنگ فرهنگها را به خود می گیرد و باید آن اشکال اولیه و اصیل را از حالت تاریخی آنها تفکیک نمود)
ب) لایه اعتقادی
این لایه مجموعه ای از باورها و اعتقادات عقلی است که یک فرد طی استنتاج عقلی خود به آن می رسد، این لایه می تواند به دو طریق حاصل شود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
مردم سالاری ؛ بررسی یک نظریه در دو نظام حقوقی
چکیده ""مردم سالاری"" از مفاهیم بحث برانگیز در حوزه فلسفه سیاست و حقوق است. با توجه به گرایشی که در کشورهای گوناگون به این نظریه وجود دارد، این پرسش مطرح شده است که آیا می توان مردم سالاری را منطبق با فرهنگ و ارزش های هر ملت بومی ساخت یا مردم سالاری نظریه ای یکپارچه است که نفی مطلق یا تسلیم کامل تنها چاره مواجهه با آن است؟
در کشور ما این پرسش تحت عنوان چگونگی جمع بین جمهوریت و اسلامیت آغاز شده و با طرح نظریه ""مردم سالاری دینی"" ادامه یافته است، این در حالی است که در برابر طرفداران، برخی نیز اساسا منکر چنین ماهیتی شده و حتی آن را بدعت آمیز خوانده اند.
مقاله حاضر در صدد آن است تا پس از بررسی مبانی ونتایج نظریه مردم سالاری در غرب، اثبات نماید که در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، این نظریه به مثابه روش اداره جامعه پذیرفته شده است اما به مثابه یک جهان بینی، نه !
واژه های کلیدی : مردم سالاری، جمهوریت، اعلامیه جهانی حقوق بشر، قانون اساسی، مردم سالاری دینی
مقدمه
مردم سالاری نظریه ای است که ، به رغم پیشینه طولانی ، هنوز هم در کانون گفت وگوهای علمی ، به ویژه در حوزه فلسفه سیاست و حقوق قرار دارد.از جمله پرسشهایی که در سالهای اخیر در این زمینه مورد توجه جدی است موضع دین و نظام های سیاسی مبتنی بر آن ، و به طور خاص جمهوری اسلامی ایران ، در برابر این نظریه است.
مسلمانان در مواجهه با این مفهوم و سایر مفاهیم جدید شیوه های متفاوتی داشته اند که در این نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت. به عقیده ما ، نه «انکار یا تسلیم محض» و نه « ترکیب و التقاط» شیوه درستی برای مواجهه با مفاهیمی نیست که در دامن منظومه های فکری بیگانه زاییده شده و تکامل یافته اند. « نقد منطقی» و البته « اصول گرایانه» شیوه مورد قبولی است که تلاش می شود در این مقاله ارایه شود..
بخش اول:شیوه های مواجهه مسلمانان با مفاهیم جدید
پیشرفت دانش بشری زایش اندیشه ها و مفاهیم نوینی را در پی دارد که بر بستر اصول و مبانی فکری خاص خود استوار است .توسعه ارتباطات فرهنگی نیز به تبادل این اندیشه ها و راهیابی مفاهیم جدید به سایر منظومه های فکری و اجتماعی می انجامد . این دو واقعیت می تواند برای رشد و کمال بشری میمون و با برکت باشد؛ مشروط بر آنکه از یکجانبه گرایی و جریان یکسویه اطلاعات خودداری گردد و تهاجم فرهنگی، جایگزین تبادل داده ها نگردد.
متأسفانه در دنیای امروز ، افزون بر فرهنگ استکباری که موجب القای متکبرانه و یک طرفه باورها و خواسته های جهان غرب به جهان سوم گشته است، خود باختگی برخی ملت ها و دولت های اسلامی نیز زمینه ساز تجّری بیگانگان و پس رفت و سستی خودی ها شده است ؛ واقعیت تلخ و دردناکی که استاد فرزانه ، شهید آیـت الله مرتضی مطهری از آن به "استسباع"[1] تعبیر کرده اند. شیوه مواجهه،درک و پذیرش مفاهیم و اصطلاحاتی نظیر آزادی، حقوق بشر، مدیریت، مشارکت، جامعه مدنی، خشونت، تساهل و تسامح، تکثرگرایی و عقلانیت مصداق های بارز و قابل مطالعه در این زمینه هستند.
1- انکار یا تسلیم محض
برخی متفکران و نویسندگان به "صراحت" تأکید می کنند که اینگونه مفاهیم ، "مفهوم های فلسفی یکپارچه ای هستند که یا پذیرفته می شوند یا رد می شوند. وابسته کردن این مفهوم ها به پسوندهای معینی چون غربی یا اسلامی تحریف فلسفه سیاسی و اشتباه و خطایی است که زندگی اجتماعی را دچار سردرگمی و گمراهی می کند. مردم ایران بر سر دو راهی هستند. یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را ردّ کنند و به عواقب خطرناک این رد کردن تن دهند. راه سوم وجود ندارد."(مجتهد شبستری، 1379، ص 78) اینان معتقدند" بخش قابل قبولی از آن موضوعات و مفاهیم جدید وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران شده و در آن قانون تلفیقی صورت گرفته است...فصل حقوق ملت، حق حاکمیت ملت و قوای ناشی از آن ، ماده ها و اصول متعددی هست به منظور تفکیک قوای سه گانه که فلسفه اش کنترل قدرتهای سیاسی با یکدیگر است؛ در قانون اساسی ایران تصریحاتی شده درباره آزادی مطبوعات ، آزادی تحزّب ، آزادی اجتماعات، آزادی بیان و... مهم این است که این قانون اساسی با این مفاهیم و موضوعات، مهر دینی خورده و مورد تأیید علمای دین قرار گرفته است . این نکته به لحاظ معرفت شناسی و از نظر چالش میان مدرنیته و دین مهم است...این تصور که ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود دارد نادرست است. ریشه های این مفاهیم در متون دینی اسلامی وجود ندارد زیرا اینها اصولاً مفاهیم و موضوعات جدیدی هستند که در زندگی بشر پدید آمدهاند" . (مجتهد شبستری، 1379، ص 78)
نتیجه طبیعی این باور آن است که گفته شود " در مسائل حکومت و سیاست، فعل و قول معصوم حجت نیست"(مجتهد شبستری، بهمن 77) و بالاتر اینکه مثلاً "در تعارض تکالیف دینی و حقوق بشر، حقوق بشر مقدم است"2 چنین دیدگاهی در میان ما ، نو پیدا نیست.از آن زمان که نخبگان و اعیان با غرب آشنا شدند،برخی به این نظر متمایل گردیدند و برخی به نظرات دیگر.تقابل این دیدگاهها در حوادث پس از مشروطیت به آسانی قابل درک است.
2- ترکیب و التقاط
نوع دیگر برخورد با مفاهیم مورد بحث، که آثار و خطرات آن کمتر از نوع اول نیست، برخورد التقاطی با آنهاست.در مقابل گروه نخست،عده ای در تلاش هستند تا به خیال خود ضمن پذیرش قطعی و تام این مفاهیم ، از اصول و ارزشهای مورد احترام خود نیز دست بر ندارند و چاره کار را در این می بینند که به هر بهای ممکن رنگ دین را به آن مفاهیم زده و به خیال خود دین را "عصری" و هماهنگ با مقتضیات زمان سازند.
مقصود این گروه از "مردم سالاری دینی" ،نگاه دینی به مردم سالاری نیست تا احیاناً موجب قبول یا ردّ بخش هایی از آن نظریه گردد.مراد این دسته انضمام مردم سالاری به دینداری و برقراری سازش بین آن دو است ؛ به گونه ای که ممکن است در برخی اصول و احکام دینی نیز به سود مردم سالاری به مفهوم رایج آن در غرب تجدید نظر شود تا اسلام توان ماندگاری داشته باشد.
چنین برخوردی از آن جهت خطرناک تر است که ناخواسته گوهر دین را به بدعت ها می آلاید و افزون بر تهی کردن آموزه های دینی از محتوی و روح اصلی خود ,تمیز حقیقت را برای دیگران نیز دشوارتر می سازد. باید توجه داشت که این شیوه , حتی ممکن است از سوی علاقمندان و با انگیزه دلسوزی نیز دنبال شود, امّا این امر نباید مرزبانان حریم دین را از پیامد های ویرانگر آن غافل کند.
"گاهی پیروانِ خود مکتب به علت ناآشنایی درست با مکتب مجذوب یک سلسله نظریات و اندیشه ها ی بیگانه می گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مکتب میدهند و عرضه می نمایند...امروز...گروهی را می بینیم که واقعاً وابسته به مکتب های دیگر بالخصوص مکتب های ماتریالیستی هستند و چون می دانند با شعارها ومارکهای ماتریالیستی کمتر می توان جوان ایرانی را شکار کرد,اندیشه های بیگانه را با مارک اسلامی عرضه می دارند... واین خطرناک تر است که افرادی مسلمان ,امّا ناآشنا به معارف اسلامی و شیفته مکتب های بیگانه ,به نام اسلام اخلاق می نویسند و تبلیغ می کنند اما اخلاق بیگانه. فلسفه تاریخ می نویسند همانطور.فلسفه دین ونبوت می نویسند همانطور. اقتصاد می نویسند همانطور . سیاست می نویسند همانطور . جهان بینی می نویسند همانطور.تفسیرقرآن می نویسند همانطور و..."(مطهری، بیتا ،ص92) استاد شهید مطهری ,این را یکی از آفات نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر دانسته ونقص عمده نواندیشان ومصلحانی مانند اقبال را در این می داند که " با فرهنگ اسلامی عمیقاً آشنا نیست"( مطهری، بیتا، ص55) بر خلاف کسانی نظیر سید جمال که "متوجه خطرهای تجدد گرایی افراطی بود . او می خواست مسلمانان علوم وصنایع غربی را فرا گیرند امّا با اینکه اصول تفکّر مسلمانان یعنی جهان بینی آنها جهان بینی غربی گردد وجهان را با همان عینک ببینند که غرب می بیند مخالف بود. او مسلمانان را دعوت می کرد که علوم غربی را بگیرند امّا از اینکه به مکتب های غربی بپیوندند آنها را بر حذر می داشت. سید جمال همانگونه که با استعمار سیاسی غرب پیکار می کرد با استعمار فرهنگی نیز در ستیزه بود"(همان،ص20), "نه مجذوب تمدن غرب بود ونه مرعوب"(همان،ص33) و آرزو می کرد که مسلمانان "تمدن غربی را با روح اسلامی , نه با روح غربی اقتباس نمایند. اسلام حاکم همان اسلام نخستین باشد بدون پیرایه ها و ساز و برگ ها"(همان، ص36)
بر همین اساس است که استاد مطهری می گوید که "من به عنوان یک فرد مسئول به مسئولیت الهی به رهبران عظیم الشان نهضت اسلامی که برای همه شان احترام فراوان قائلم هشدار می دهم و بین خود و خدای متعال اتمام حجت می کنم که نفوذ ونشر اندیشه های بیگانه به نام اندیشه اسلامی وبا مارک اسلامی ,اعم از آنکه از روی سوءنیت ویا عدم سوءنیت صورت گیرد ,خطری است که کیان اسلام را تهدید می کند"(همان،ص92)
3_ نقد منطقی و اصول گرایانه
از نظر نگارنده هر دو شیوه مواجهه با تمدن و فرهنگ غرب که ذکر شد نمونه بارز همان " استسباع"وغفلت از این نکته است که نهاد ها و اصطلاحات نو پیدا ,از جمله در عرصه حقوق و فلسفه سیاست ,بر مبانی و در بسترهای خاص تولید می شوند و از این رو در تحلیل ,نقد وتصمیم گیری عالمانه درباره آنها نباید در خلأ اندیشید .این نکته اصل مهمی است که در تعامل فرهنگ ها ، بطور کلی،صادق است.برای مثال کسانی را در نظر بگیرید که اصولاً مادّی می اندیشند و معتقدند "هر چه هست همین زندگی (و لذات) دنیوی است و حیاتی پس ازمرگوجودندارد."3، آیا چنین کسانی می توانند مفاهیمی مانند "حیات طیبه" 4،و"سعادت" 5 را از فرهنگ اسلام،همانگونه که هست، درک کنند؟آیا می توانند این مفاهیم را کاملاً بپذیرند و یا رنگ و پسوند "دهری" به آن بیفزایند؟ مفاهیم متولد در فرهنگ غرب و هر تمدن دیگری نیز چنین هستند. این اصطلاحات لباس هایی هستند که بر اندام های فکری خاص پوشانده شده اند و پوشاندن بی چون وچرای آن بر اندام های دیگر نمی تواند نشانه روشنفکری و پویایی باشد . خردمندی اقتضاء می کند که نه خود و نه مردم را بر سر این دو راهی نبینیم که " یا باید این مفاهیم را بپذیرند یا آنها را رد کنند" و آنها در معرض این تهدید خود ساخته و موهوم قرار دهیم که در صورت عدم پذیرش باید" به عواقب این رد کردن تن دهند" و"راه سوم وجود ندارد. "
باید تصریح کرد که: راه سوم و عاقلانه آن است که پس از شناسایی و درک عمیق ودرست مفاهیم نو پیدا در همان بستر و با همان مشخصاتی که با آن زاییده شده اند ,به مبانی و اصول فکری و عقیدتی خود مراجعه کنیم , آنچه را در تعارض با این مبانی و اصول نیست , بپذیریم و به