لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مقدمه
نقش کنترل بیولوژیکی در مدیریت تلفیقی آفات
این کنترل طبیعی بزرگترین قسمت از بنیادی را که مدیریت اکولوژیکی آفات باید بر اساس آن ساخته شود ، فراهم می نماید . بدون آن ما قادر نیستیم که هیچ محصولی را چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی تولید نماییم .
با موثر واقع شدن کنترل بیولوژیکی طبیعی ، قسمت عمده ی آفات کنترل می شوند و ما فقط لازم است بر روی چندگونه مشکل آفرین که به دلایل مختلفی تحت کنترل بیولوژیکی طبیعی قرار نمی گیرند ، متمرکز شویم .
کنترل بیولوژیکی باید به عنوان ستون فقرات هر برنامه IPMدر نظر کرفته شود.
کنترل بیولوژیکی می تواند به چند روش رشد و توسعه یابد . بهینه سازی تاثیر دشمنان طبیعی استقرار یافته از طریق اقدامات حفاظتی ، سریعترین و مستقیم ترین راه برای کاهش آلودگی ناشی از مصرف حشره کشها و کم کردن هزینه های کنترل آفات است .این وضعیت اصلی ترین جنبه ی مدیریت تلفیقی آفات را تشکیل می دهد ، زیرا هم اکنون تقریباَ 99 درصد آفات بالقوه تحت کنترل بیولوژیکی طبیعی قرار دارند . هم اکنون ممکن است نیاز باشد که با یک درصد باقی مانده گونه ها که آفات واقعی را تشکیل می دهند ، از طریق کنترل شیمیایی مبارزه شود ، اما با انجام تحقیقات صحیح می توان این آفات را نیز تحت کنترل بیولوژیکی دراورد. یعنی می توان از طریق وارد سازی دشمنان طبیعی جدید یا تکثیر گونه های استقرار یافته به روش تولید انبوه و کلنی سازی دوره ای و یا دیگر تکنیک های کنترل بیولوژیکی به این مهم دست یافت.
اگر با بهره گیری از این روشها باز هم کنترل بیولوژیکی حاصل نشود ، باید امکان استفاده از سایر روشهای غیر شیمیایی جایگزین به شدت مورد بررسی قرار گیرند. در مورد آفات مهم و جدی احتمالاَ چندین روش امید وار کننده را می توان و باید به طور همزمان مورد ارزیابی قرار داد ، زیرا یافتن یک راه حل سریع برای جلوگیری از زیانهای سنگین سالیانه ضروری است . آنالیز سیستمها به عنوان یک ابزار موثر در بهینه سازی مدیریت آفات در دست تکوین است.
بحث های جالب و توضیحات کافی در زمینه ی امکان موجود در این زمینه به وسیله ی گتز و گوتیرز (1982) و هوفاکر (1980) ارایه شده است .
استفاده از سموم شیمیایی انتخابی و روشهای کاربردی انتخابی یعنی جایگزین کردن آنها به جای سموم شیمیایی پرقدرتی که طیف وسیعی از دشمنان طبیعی را می کشند انتخاب زمان صحیح کاربرد آنها ، کاهش دوز مصرفی و یا تغییر فرمولاسیون آنها به منظور حفظ بهتر دشمنان طبیعی ، می تواند نخستین گام موثر در جهت کنترل تلفیقی آفات تلقی گردد . یک روش انتخابی دیگر عبارت از سمپاشی قسمتی از محصول ( سمپاشی نواری – فقطه ای یا یک خط در میان ) در یک زمان معین است تا اینکه قسمتی از دشمنان طبیعی به عنوان ذخیره حفظ شوند ( هول و بیرز ، 1985) . دستکاری در محصول از طریق برداشت نواری یا دیگر عملیات زراعی نیز می تواند استفاده از آفت کش ها را کاهش دهد . یک مثال جالب از این روش با جزییات کامل به وسیله ی استرن (1969) ارایه شده است . او و همکارانش دریافتند که سمپاشی اول فصل جهت کنترل سن های Lygus در پنبه ، دشمنان طبیعی زیادی را از بین می برد و اغلب باعث طغیان دیگر آفات پنبه ماند کرم قوزه ، شب پره کلم و کنه های تار عنکبوتی می گردد. اینها به نوبه ی خود نیازمند سمپاشی مخصوص هستند . با وجود این ، می توان با استفاده از روشهای دیگر از سمپاشی های اول فصل ، بر علیه سنهای L ygus به مقدار زیاد اجتناب نمود . اولاَ می توان انتشار سن های بالغ Lygus را از مزارع یونجه ( جایی که آنها به عنوان آفت کم اهمیت تلقی می شوند) به مزرعه ی پنبه به وسیله ی برداشت نواری یونجه و یا از طریق کشت نوارهای یونجه در مزارع پنبه ، محدود نمود . ثانیاَ امروزه معلوم شده است که محصول پنبه می تواند جمعیت های بسیار بالاتری از سن های Lygus را از آنچه که قبلاَ تصور می شد ، بدون ایجاد خسارت اقتصادی تحمل نماید . به کارگیری این آگاهی به مقدار زیادی استفاده از حشره کشها را در نیمه ی اول فصل رشد کاهش داده و بدین ترتیب وقوع طغیان آفات بالقوه و طغیان مجدد آفات کلیدی به حداقل رسیده است .لازم به ذکر است که تلاش برای ایجاد بالاترین درصد ممکن تلفات در یک آفت معین با یک ماده ی شیمیایی ، عموماَ برهم زننده تعادل اکولوژیکی است . میزان مرگ و میر ایجاد شده باید طوری طراحی گردد که فقط اوج جمعیت آفت را که باعث خسارت اقتصادی می گردد، کاهش دهد . بنابراین ، وارد کردن تلفاتی در حدود 80% به جای 98% ، می تواند برای کنترل شیمیایی مورد نیاز سریع کافی باشد ، که در نتیجه کمتر باعث طغیان آفات بالقوه و طغیان مجدد آفات کلیدی می گردد و به علاوه سرعت رشد مقاومت به آفت کشها را کاهش می دهد . صحت این دیدگاه اخیراَ در کالیفرنیا به وسیله برنامه مدیریت تلفیقی کنه در روی بادام به اثبات رسیده است . این برنامه بر حضور کنه های فیتوزئید شکارگر مقاوم به آفت کشها در باغ و رها سازی تلقیحی نژادهای مقاوم انتخاب شده در آزمایشگاه ( در صورت نیاز) توام با کاربرد مقادیر کمی از کنه کشها در حد یک پنجم تا یک دهم میزان استاندارد ، مبتنی می باشد. اگر میزان کنه کش توصیه شده در برچسب سموم استفاده گردد، تقریباَ کلیه کنه های تار عنکبوتی حذف می شود که این موضوع باعث گرسنگی یا پراکندگی کنه های شکارگر می گردد. این امر به نوبه خود سبب طغیان مجدد کنه های آفت می شود .در صورتی که مصرف میزان کم کنه کش بدون اینکه باعث حذف طعمه شود ، باعث کنترل موثرآن می گردد. دیگر آفت نیزبه وسیله استفاده از آفت کشهایی که نسبت به کنه شکارگر انتخابی هستند ، کنترل می گردند. در این برنامه مراقبت و دیده بانی جمعیت آفت و دشمن طبیعی به صورت هفتگی مورد نیاز است . میزان صرفه جویی کشاورزان برای سال اول اگر رها سازی تلقیحی مورد نیاز باشد در حدود 60 دلار در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت زمان
مقدمه
راههای مختلفی برای بیان درک ما از زمان وجود دارد. برای قرنها مردم از حرکت ماه، ساعت آفتابی، اذان، زنگ کلیسا برای تنظیم برنامه زمانی روزانه خود استفاده کردند تا اینکه در قرن دوازدهم راهبان کاتولیک ساعتهایی را برای تنظیم فعالیتهای خود ساختند.
در طول تاریخ تمدنها به زمان و ابعاد آن توجه داشتهاند و این توجه در این دوران نیز وجود دارد و عباراتی مانند «وقت طلاست» گویای این توجه است. جوامع امروزی جوامعی هستند که در آنها تعداد ساعات کافی در طول روز وجود ندارد. فناوریهای نو محیطی فراهم آوردهاند که تقریباً در مدت زمان کم میتوان به خیلی از اطلاعات دسترسی پیدا کرد و خیلی کارها را سریعتر و آسانتر انجام داد اما تمایل به سریعتر انجام دادن کارها و بیشتر کار انجام دادن روز به روز بیشتر میشود.
این رویکرد که همواره با بشر همراه بوده است این احساس را برای او به وجود آورده است که از زمان عقب میماند و نمیتواند از آن به صورت مؤثر بهره گیرد. تاریخ به ما میگوید که مدیریت ضعیف زمان یک مسئله قدیمی است، مسئلهای است که فناوری آن را به وجود نیاورده است و آن را نمیتواند حل کند. در شرایطی که ابزار بیشتری برای مدیریت زمان در اختیار داریم و فرایندهای اداری، کمتر درپیچ و تاب تشریفات اداری و کاغذ بازی گم میشوند، مدیریت ضعیف زمان را کمتر میتوان مخفی کرد. مدیریت زمان موضوعی است که همه ما، چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای، نیاز داریم با آن روبرو شویم تا در زندگی موفق شویم.
در ادامه در مورد وجوه مختلف مدیریت زمان صحبت میکنیم. ابتدا نگاهی به اصول عمومی مدیریت زمان خواهیم داشت. توجه به این اصول کمک میکند که درک بهتری از مفهوم مدیریت زمان داشته باشیم و پیشنهادهایی ارائه میکند که میتوانید آنها را در حوزههای مدیریت زمان در زندگی خود به کار برید. پس از ارائه رهنمودهای عمومی، به حوزههای مدیریت زمان به صورت دقیقتر خواهیم پرداخت. ابتدا راجع به مدیریت زمان در زندگی شخصی میپردازیم و سپس مدیریت زمان را در حوزه کسب و کار مدنظر قرار میدهیم.
اصول عمومی مدیریت زمان
مدیریت زمان مجموعهای از مهارتهاست که شما را در استفاده مؤثر از زمان کمک میکنند. رهنمودهای عمومی وجود دارند که میتوانند برای مدیریت زمان در حوزههای متفاوت مانند خانه، مدرسه و کار استفاده شوند. در این بخش، برخی از این رهنمودها را شرح میدهیم. ابتدا دلایل استفاده نکردن مردم از مدیریت زمان و مزایای حاصل از مدیریت زمان را مورد بررسی قرار میدهیم.
احتمالاً روشنترین دلیل عدم استفاده از مدیریت زمان این است که مردم نمیدانند مدیریت زمان چیست. دلیل دوم سستی و تنبلی است؛ بعضی از مردم فاقد هدف و انگیزش لازم برای برنامهریزی مؤثر هستند. گروه سومی که از مدیریت زمان استفاده نمیکنند آنهایی هستند که دوست دارند تحت فشار و تنگی وقت (دقیقه نود) و شرایط بحران کار کنند.
ممکن است در شرایطی استفاده نکردن از مدیریت زمان توجیهپذیر باشد اما مزایای استفاده موفق از مدیریت زمان هر گونه دلیل یا توجیه را رد می کند. مدیریت زمان کمک میکند که تعیین کنید کدام یک از کارهایی که انجام میدهید مهمترین هستند. این عمل به شما این امکان را میدهد به برخی فعالیتها اولویت زیادی دهید و برخی از فعالیتها را حذف کنید.
همچنین مدیریت زمان به شما کمک میکند که از طریق حذف مزاحمتها و فعالیتهای غیرضروری، مدت زمانی که واقعاً کار میکنید را افزایش دهید. یکی از وجوه رضایت بخش مدیریت زمان کاهش استرس در زندگی است. کاهش سطح استرس موجب بهبود سلامت روحی و جسمی میشود.
چگونه وقت خود را میگذرانید؟
وقتی تصمیم گرفتید که از استراتژیهای مدیریت زمان استفاده کنید، از همان زمان باید شروع کنید. اولین قدم تحلیل و بررسی روشی است که در حال حاضر از وقت خود استفاده میکنید. این کار نباید از طریق حافظه انجام شود. ممکن است شما اکثریت زمانهای بیکاری خود را به یاد نیاورید یا قادر نباشید زمانهایی را که صرف مکالمات طولانی میکنید دقیقاً بیاد آورید. برای ثبت نحوه گذراندن وقت میتوانید از یک دفتر یادداشت، دفتر گزارش فعالیت یا یک دفتر برنامهریزی با بخشهای تفکیک شده به ساعت برای ردیابی فعالیتها استفاده کنید. نه تنها آنچه که در طول روز انجام میدهید بلکه احساس خود (خسته، پرانرژی، عصبانی، بیحال و...) را ثبت کنید. هر وقت که فعالیت خود را تغییر میدهید، نوع فعالیت و زمان شروع آن را ثبت کنید.
پس از ثبت فعالیتها برای چندین روز، یادداشتها آماده برای تحلیل هستند. خیلی از فعالیتهای ثبت شده در گزارش به صورت بارز دیده میشوند چرا که وقت زیادی صرف آنها شده است. دیگر حوزه مهم در یادداشتها، فعالیتهای غیرضروری است که در طول روز انجام دادهاید. وقتی این فعالیتها به صورت جداگانه دیده شوند خیلی زمانبر نیستند اما وقتی دستهبندی شوند، زمان کل آنها ممکن است قابل ملاحظه باشد. تحلیل فعالیتهایتان که در گزارش ثبت شدهاند در قدم بعدی، یعنی اولویتبندی فعالیتها، به شما کمک خواهد کرد.
اولویتبندی فعالیتها
اولویتبندی یکی از مهمترین قدمهای مدیریت زمان است. این عمل کمک میکند که موارد زمانبر که نه اوقات خوشی را ترتیب میدهند و نه کمک میکنند که به اهداف خود دست یابید را حذف کنید. این مرحله بیشترین تغییر در جهت افزایش زمان را به دنبال دارد. با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مدیریت تعادل بین کار و زندگی
سالها پیش آلوین تافلر(۱۹۸۰) در کتاب «موج سوم» خود پیشبینی کرده بود که با تغییر فناوری؛ بهویژه در عرصه ارتباطات و اطلاعات؛ شیوه کار و زندگی و رابطه انسانها دچار دگرگونیهای اساسی خواهدشد.
در این مقاله تعادل بین کار و زندگی و ضرورت مدیریت کردن آن به منظور جلوگیری از عوارض عدم تعادل بین کار و زندگی، بررسی شده و اشاره شده است که تعارض بین کار و زندگی مسئله اغلب افراد، سازمانها و جوامع است و شدت و ضعف آن با سطح پیشرفت فناوری و توسعهیافتگی، ارزشهای فرهنگی و اجتماعی، سیاستها و برنامههای سازمانها و دولتها، و ویژگیهای فردی رابطه دارد. همچنین، با توصیف و تشریح عوامل مؤثر بر ایجاد تعارض بین کار و زندگی در کشورهای پیشرفته صنعتی، فهرستی از عوارض ناشی از آن ارایه شده و با این استدلال تاریخی که بسیاری از مسائل امروز کشورهای صنعتی میتواند مشکل آینده کشورهای درحال توسعه باشد؛بر اهمیت مدیریت تعادل بین کار و زندگی تأکید شده است. با توجه به ابعاد و گستره موضوع که فرد، سازمان و جامعه را تحت تأثیر خود قرارمیدهد و با رویکردی سیستمی، همه افراد جامعه، در هر سطح و در هر شغلی؛ مسئولیت دارند در راه ایجاد تعادل بین کار و زندگی گام بردارند. صاحبنظران و اندیشمندان علوم اجتماعی نیز بهعنوان پیشگامان این حرکت وظیفه دارند با گسترش فرهنگ تعادل در کار و زندگی؛اهمیت موضوع را برای همه افراد؛ بهویژه مدیران و تصمیمگیران جامعه؛ تشریح و تبیین کنند و راهحلهایی برای پیشگیری یا حذف و کاهش عوارض عدم تعادل در کار و زندگی بیابند.
● مقدمه
سالها پیش آلوین تافلر(۱۹۸۰) در کتاب «موج سوم» خود پیشبینی کرده بود که با تغییر فناوری؛ بهویژه در عرصه ارتباطات و اطلاعات؛ شیوه کار و زندگی و رابطه انسانها دچار دگرگونیهای اساسی خواهدشد. زمانی که وی در حال نوشتن این اثر بود تعداد رایانههایی که به صورت شبکهای فعالیت داشتند بسیار اندک بود، ولی او بهخوبی پیشبینی کرد که با گسترش این شبکهها بسیاری از افراد خواهند توانست وظایف شغلی خود را در خانه انجام دهند. بهطورمثال، مدیران میتوانند فرایند تولید و عملیات تجاری را کنترل و هدایت و منشیها هم میتوانند بدون حضور در محل کار، بسیاری از امور دفتر یک مدیر را پیگیری کنند. وی نتیجه چنین تغییری را شکل گرفتن کلبههای الکترونیک دانست که درآن اشکال مختلفی از خانواده، ترکیبی مطلوب از عشق و دیگر فضیلتها در رابطه با کار را بهنمایش خواهد گذاشت. بخش اول پیشبینی نویسنده بهخوبی مشهود و قابل لمس است ولی درنتیجهگیری وی از این شرایط جای تردید فراوان است.
در زمان انتشارکتاب موج سوم؛ خوانندهای از یک کشور در حال توسعه شاید چنین تصور میکرد که سالها طول خواهد کشید تا امواج مورد نظر تافلر به مرزهای کشورش برسد؛ اما این امواج در زمانی بسیار کوتاه از طریق فناوریهای جدید مانند اینترنت؛ ماهواره؛ تلفن همراه و مانند آن قبل از پایان هزاره دوم از مزرها گذشت و حتی وارد حریم امن و خصوصی افراد شد.
هلهله شادی اندیشمندان موافق این تغییرات و تحولات و نگرانی سایر اندیشمندان از این پیشرفتهای اعجابآور و مهارنشدنی دو روی یک حقیقت واحد است که جای تأمل و بررسی دارد. در اواخر هزاره دوم؛ کاستلز (۱۳۸۲) در کتاب سه جلدی خود که با عنوان فارسی « عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ » ترجمه شده، بخشی از نتایج این تحولات را بهتصویر کشیده است. در کتاب وی نه تنها شواهدی برای برخی از خوشبینیهای تافلر در مورد روابط افراد خانواده بهچشم نمیخورد؛ بلکه شواهدی از اشکال و مناسبات خانوادگی، حتی در برخی از جوامع شرقی مانند تایوان، ارایه شده است که بدون قضاوت ارزشی در این زمینه، حداقل در فضای فرهنگی حاکم بر جامعه ما رفتارهایی غیرطبیعی و نابهنجار تلقی میشود.
نگرانیهای حاصل از این تحولات، بهویژه در عرصه خانواده، به اقداماتی از سوی دولتها و سازمانها برای ایجاد تعادل بین کار و زندگی منجر شده است. تعیین روزی بهنام «روز تعادل بین کار و زندگی» در ایرلند و ماهی بهنام «ماه کار و خانواده» در آمریکا و همچنین ایجاد شرکتهای مشاوره و سایتهای اینترنتی برای گسترش فرهنگ تعادل بین کار و زندگی و یافتن راه حل برای بهبود روابط افراد خانواده، همگی شواهدی بر اهمیت روزافزون این بحث است
● تعریف و تاریخچه موضوع
به دلیل پیچیدگی و چند وجهی بودن موضوع تعادل بین کار و زندگی؛ اغلب در درک و تفسیر آن مشکلاتی بهوجود میآید. براثر همین برداشت نادرست است که بسیاری از افراد کار و زندگی را به دو امر کاملاً جدا از هم تقسیم میکنند و با درمقابلهم قراردادن اولویتهای فرد و سازمان، کار و زندگی را بهعنوان بازی مجموع صفردرنظر میگیرند که منافع یکطرف به ضرر طرف مقابل تمام میشود( هاروارد بیزنس). علاوه براین، از آنجا که عوامل مختلفی در سطح اجتماع( مانند اقتصاد، فرهنگ، سیاست، و...)، سازمان(فرهنگ سازمانی، مدیریت، حوزه فعالیت، و...)، و فرد ( ویژگیهای شخصیتی، جنسیت، وضعیت تأهل، موقعیت سازمانی، میزان درآمد، و...)، در تعبیر و تفسیر موضوع تعادل بین کار و زندگی دخالت دارند؛ ارایه یک تعریف قابل قبول برای همه افراد؛ در همه زمانها و مکانها امری غیرممکن است.
چنین مشکلی در تعریف تعادل بین کار و زندگی به معنای آن نیست که نمیتوان به وجوه اشتراک و اهدافی که در این موضوع نهفته است، دست یافت. سایت اینترنتی تعادل بین کار و زندگی(۲۰۰۵)، دو مفهوم اساسی را برای ایجاد اشتراک ذهنی در این مورد مفید دانسته است که عبارتند از: موفقیت و خشنودی. این دو مفهوم به چراهای بسیاری پاسخمیدهد: چرا شما کارمیکنید؟ چرا درآمد بیشتری میخواهید؟ خانهجدید، فرستادن بچهها به مدرسه، انجام موفقیتآمیز کار و ...؟ سؤالهایی است که پاسخ به آنها تا حد زیادی ما را به درک تعادل بین کار و زندگی نزدیک میکند. خشنودی در اینجا مفهوم گستردهای دارد که رضایت، شادی، عشق، و هر نوع خوشی در زندگی را شامل میشود. موفقیت و خشنودی دو وجه متعامل از یک واقعیتاند که یکی بدون دیگری معنای خود را از دست میدهد. اگر به اطراف خود نگاه کنیم؛ افراد زیادی را خواهیم یافت که به موفقیتهای مهمی در زندگی دستیافتهاند ولی نشانی از خشنودی در چهره آنها دیده نمیشود؛ یا حداقل آنگونه که شایسته است، شاد نیستند. اگر افراد بتوانند در هر لحظه از زندگی خود موفقیت توأم با شادی را تجربه کنند، به این تعریف نزدیک میشویم که بگوییم « تعادل در کار و زندگی یعنی یک روز سرشار از موفقیت و خشنودی در چهار بخش از زندگی: کار، خانواده، دوستان، و خود ».
در تعریف دیگری؛ شرایطی که در آن آزادی کارکنان در پرداختن به فعالیتها و مسئولیتهای دلخواه خود؛ خارج از محیط کار مخدوش نشود؛ تعادل در کار و زندگی تلقی شده و این به معنای آن است که باید کارها بر مبنای عقلانیت و هوشمندی بیشتری سازماندهی و به نحو مؤثرتری انجام شود.
درطول تاریخ، کار به عنوان یکی از راههای اساسی مشارکت اجتماعی و بیان شخصیت و عظمت انسان بوده و انسان خود را با کار معنا کرده است؛ با وجود این، کار تنها راه مشارکت اجتماعی نیست و تمامی وجود انسان در کار خلاصه نمیشود. نیاز انسان به آرامش و استراحت، بر عهده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
«گستره دانش مدیریت پروژه (PMBOK) عبارتی جامع و فراگیر می باشد که به توصیف مجموعه دانش های درگیر در حرفه مدیریت پروژه می پردازد. همچون دیگر حرفه ها نظیر حقوق، پزشکی و حسابداری، وظیفه بکارگیری و پیشبرد گستره این دانش بر عهده دست اندرکاران این حرفه و اقشار دانشگاهی است. گستره دانش مدیریت پروژه دربردارنده شیوه های سنتی قابت شده ای است که به صورت فراگیر به کار گرفته شده و همچنین شامل علوم ابتکاری و شیوه های پیشرفته ای می باشد که پیش از این، دامنه استفاده از آنها محدودتر به نظر می رسیده و اطلاعات منتشر شده و غیر منتشره در این زمینه را در برمی گیرد.
چکیده ای از مدیریت پروژه
مدیریت پروژه یک حرفه نو ظهور است. همیشه تیم مدیریت پروژه مسئول مشخص سازی این نکته می باشد که در هر پروژه معین چه مواردی برای آن مناسب بوده و با آن در تناسب می باشد.
مدیریت پروژه یک حرفه نسبتاً جوان است.
مدیریت پروژه چیست؟
مدیریت پروژه به کار بستن دانش ها، مهارت ها، ابزارها و تکنیک های مرتبط با فعالیت های یک پروژه در جهت رسیدن به نیازهای آن می باشد. با بهره گیری از موارد فوق الذکر در خلال مراحلی همچون «مرحله آغازین»، «برنامه ریزی»، «اجرا»، «کنترل» و «اختتامیه (مرحله پایانی)»، فرایند مدیریت پروژه صورت می پذیرد. تیم پروژه به مدیریت کارهای پروژه پرداخته و این کارها عموماً شامل موارد ذیل است :
مدیریت تقاضاهای متناقض مرتبط با محدوده طرح، مدت زمان اجرا، هزینه اجرا، ریسک طرح و کیفیت آن.
مدیریت سهام داران با مجموعه انتظارات و احتیاجات متفاوت.
مدیریت ملزومات شناسائی شده طرح.
این نکته، بسیار حائز اهمیت است که تعداد زیادی از فرایندها در مدیریت پروژه طبیعتاً تکرارپذیرند. تا حدودی می توان شرح قدم به قدم جزئیات پیشرونده یک طرح را نیز به واسطه ماهیت و لزوم آن در تمام طول چرخه حیات پروژه، در زمره این دسته از فرایندها به شمار آورد. به عبارت دیگر هرچه بیشتر در مورد پروژه خود بدانید، بهتر می توانید آن را مدیریت نمائید.
گاهاً (حتی) برای بیان رویه سازمانی مدیریت کارهای مستمر یک سازمان اجرائی از اصطلاح «مدیریت پروژه» استفاده می گردد ؛ (اما) صحیح تر آن است که این شیوه مدیریتی را «مدیریت پروژه ای» بنامیم، چراکه در این شیوه، با بسیاری از جنبه های مختلف این قبلی کارها، برخوردی همچون یک پروژه به عمل می آید تا تکنیک های مدیریت پروژه را در مورد آنها بکار بندند.
رابطه با دیگر جنبه های (دانش) مدیریت
(Relationship to Other Management Disciplines)
اغلب مهارت های مورد نیاز به جهت مدیریت پروژه ها منحصراً به (دانش) مدیریت پروژه تعلق دارند. (به عنوان مثال روش تجزیه و تحلیل مسیر بحرانی و یا ساختار شکست کار (WBS). به هر صورت، PMBOK سایر موضوعات و جنبه های مدیریتی (مورد نیاز جهت مدیریت پروژه ها) را نیز پوشش می دهد. همانگونه که در شکل 1-2 این مطلب به وضوح نشان داده شده است.
«مدیریت عمومی» دربردارنده مباحثی چون برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، اجرا و کنترل کلیه عملیات های یک موسسه فعال می باشد. PMBOK بسیاری از جنبه ها و زمینه های «مدیریت عمومی» را تعدیل نموده و یا تحت پوشش خود قرار می دهد؛ مواردی همچون رفتار سازمانی، پیش بینی های مالی و تکنیک های برنامه ریزی که عناوین مذکور تنها اسامی تعداد اندکی از آنهاست.
زمینه دانش مدیریت پروژه
مدیریت یکپارچگی پروژه (Project Integration Management)
مدیریت یکپارچگی پروژه، دربردارنده فرایندهای مورد نیاز، جهت تضمین هماهنگی و یکپارچگی میان اجزاء مختلف یک پروژه به نحو مناسب بوده و همچنین، مبحث یکپارچگی، با هدف برآورده سازی مجموعه انتظارات و نیازمندیهای سهامداران ( و یا فراتر روی از آنها) به ایجاد تبادل و توازن میان اهداف و گزینه های متعارض پروژه می پردازد. امکان یکپارچه سازی و منسجم نمودن کلیه فرآیندهای مدیریت پروژه، مقدمتاً به واسطه انسجام فرآیندهای مشروح در این بخش فراهم می آید.
ایجاد برنامه پروژه (Project Plan Development) ؛ به جمع آوری نتایج سایر فرآیندهای برنامه ریزی پرداخته و آنها را در قالب یک مستند یکپارچه و منسجم، در کنار یکدیگر قرار می دهد.
اجرای برنامه پروژهExecution) ؛ (Project Plan به انجام برنامه پروژه از طریق فعالیت های موجود در آن می پردازد.
کنترل تغییر یکپاچه ( Integrated Change Control ) ؛ هماهنگ نمودن تغییرات در طول کل پروژه می پردازد.
فرآیندهای فوق الذکر، با یکدیگر و نیز با سایر فرآیندهای موجود در زمینه های دیگر دانش مدیریت پروژه در تعامل می باشند. هر فرآیند، بر حسب نیازمندیهای پروژه، ممکن است تلاش یک فرد، تعداد بیشتری از افراد و یا گروه ها را متوجه خود نماید. عموماً هر یک از این فرآیندها، حداقل یکبار در هر فاز پروژه به اجرا درمی آیند.
وقتی نیازمند انجام یک برآورد هزینه ای، برای یک برنامه احتیاطی هستیم و یا در تعیین و شناسایی ریسک های درگیر با گزینه های مختلف مبحث کارگزینی، الزامی وجود داشته باشد، مدیریت یکپارچگی پروژه، وارد معرکه می گردد. به هر صورت، برای تکمیل موفق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
با درنظر گفتن نقش بسیار مهمی که سیستمهای مدیریت دانش در محیط کسب وکار امروزی ایفا می کند، این اهمیت زمانی بیشترجلوه گر می شودکه در زمینه مشتری مداری صورت گیرد. مدیریت ارتباط با مشتری بنیادواساس بیشتر سازمانهای امروزی است که با هدف ایجاد روابط بلندمدت با مشتریان و درک ترجیحات وسلایق آنها جهت دستیبابی به سودآوری برای سازمان ظهور پیدا کرده است. بنابراین می توان گفت که مدیریت دانش نقش اساسی دراستقرار موفقیت آمیز مدیریت ارتباط با مشتری ایفا می کند. مقاله حاضر ابتدا مدیریت ارتباط با مشتری، مدیریت دانش، انواع دانش و مدل جامعی از مدیریت دانش رامعرفی می نماید. سپس معماری مدیریت دانش برای سیستم مدیریت ارتباط با مشتری را ارائه می دهد .
واژگان کلیدی: مدیریت دانش[1]، مدیریت ارتباط با مشتری[2]، معماری مدیریت دانش[3]
مقدمه :
مدیریت ارتباط با مشتری ،یک استراتژی تجاری مشتری مجور است که با ارزشمندترین دارای یک کسب وکار که همانا مشتریان آن است سروکار دارد،به همه فرآیندهای تجاری مربوط به مشتری رسیدگی می کند،هم برای شرکت وهم برای مشتری ایجاد ارزش می کندوبرای ایجاداین ارزش وبه اجرا درآوردن استراتژیهای تجاری مربوط به مشتری، از تکنولوژیهایی با پتانسیل بالا بهره می گیرد.
اگر بپذیریم که زنجیره مدیریت ارتباط بامشتری به صورت زیر باشد:
داده های مربوط به مشتری ± اطلاعات مشتری± دانش مشتری ± برآورده
ساختن نیازهای مشتریان بر پایه اصول علمی
آنگاه می توان گفت که مدیریت ارتباط با مشتری با دانش ژرف از مشتریان ،تمایلات وترجیحات آنها آغاز می گردد. این دانش از طریق تجزیه وتحلیل داده های مربوط به مشتریان، رفتار وترجیحات آنها حاصل می آید. هدف مدیریت ارتباط با مشتری از این دانش طراحی وگسترش استراتژیهای بازاریابی است که به موجب آن ارتباط متقابل، فعال و بلند مدت بامشتری حفظ می گردد. بر اساس این دیدگاه، دانش مشتری وارتباط با او دو ستون اصلی است که بر مبنای آن هر سیستم مدیریت ارتباط بامشتری فعالیت می نماید.
مزایای استراتژیک بدست آمده از طریق کاربرد مدیریت ارتباط بامشتری زمانی بیشترین تاثیر را خواهد داشت که طراحی آن ساده وعملکردآن مطمئن باشد. بهترین شیوه این که به تحقق این مهم کمک می کنداستفاده ازمفاهیم مدیریت دانش در طراحی مدیریت ارتباط با مشتری است. درطراحی مدیریت ارتباط بامشتری بایستی به نحوفزاینده ای ازمعماری مدیریت دانش الهام گرفت(Malhoyra,2001).
مدیریت ارتباط بامشتری :
مدیریت ارتباط بامشتری رامیتوان مدیریت دانش مشتری به منظورردرک بهتراز نیازهای مدیریت مشتریان جهت ارائه خدمات بهتربه آنان درنظر گرفت .این مفهوم همانندچتری است که مشتری رادرمرکزیت یک سازمان قرار می دهد.
مدیریت ارتباط بامشتری بر حفظ وبهبودکیفیت خدمات برای مشتریان تمرکز داردکه این امرازطریق برقراری ارتباط اثر بخش با مشتریان ،توزیع کارآمد محصولات وخدمات ،اطلاعات ونیازهای مشتریان حاصل می آید.
ریشه های CRM برمبنای مفاهیم بازاریابی رابطه مندقرار دارد که دردهه 1980پدیدار شده است .CRMسازمانهاراملزم می سازدتا به جای یافتن مشتریان جدیدتاکید بیشتری بر حفظ ونگهداری مشتریان موجود داشته باشند.
seth بازاریابی رابطه مندرابعنوان تداوم فعالیتهای تجاری مشترک بین عرضه کننده ومشتری میداندوهدف ازآن را افزایش دادن رشد تجاری ،کاهش قیمت ودر یک کلام ایجاد ارزش برای مشتری می داند.تحقیقات نشان می دهدکه رابطه مستقیمی بین نرخ حفظ مشتری و سودآوری سازمان وجود دارد.یعنی افزایش 5%درنرخ حفظ مشتری بین 25-20% افزایش سودآوری رابه دنبال خواهد داشت .
به طور کلی می توان چرخه CRMرابه صورت زیر خلاصه کرد:
1-درک نیازهای مشتریان
2-ایجادنمودن ارزش برای مشتریان
3-ایجاد وفاداری در مشتریان
4-جذب مشتریان جدید
5-سود آوری برای مشتریان(ahooja, 2001)
مدیریت دانش
مدیریت دانش عبارت است از مدیریت دانش موجوددرسازمان ودراختیارآن قراردادن برای کارکنان سازمان به منظور انجام تصمیمات بهتر.
ازطریق منسجم نمودن داده های حاصل از CRMسازمانهاقادر خواهند بودتااز سیستمهای CRM تحلیلی جهت انجام تصمیمات تجاری بصورت موثر استفاده استفاده کنند.
چهارچوب مدیریت دانش که در این مقاله ارائه خواهد شد شامل چهار فرآیند عمده واساسی می باشد:
1- شناسایی وتولید دانش
2- ذخیره سازی وکد گذاری کردن دانش
3- توزیع وانتشار دانش
4- بهره برداری وبازخورد گرفتن ازدانش