واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

پوستر شیت معماری لایه باز فتوشاپ (Photoshop Sheet)

پوستر شیت معماری لایه باز فتوشاپ (Photoshop Sheet)

با عرض سلام خسته نباشید به تمام دوستان عزیز 

برای شما تابستان خوب و خاطره انگیزی رو آرزومندم.

این پستی که برای شما کاربران گرامی وبسایت نارنجی فایل شاپ در نظر گرفتم یک پوستر شیت معماری 50 در 70 فتوشاپی جدید هستش،

که لایه باز در اختیارتون قرار می دهم تا اگر خواستین شیت فتوشاپی بسازین،

زیاد به زحمت نیفتین ، فقط کافیه عکسای مورد نظرتون رو در شیت قرار دهید.

لازم به ذکر است که همه چیزهای داخل فایل فتوشاپی قابل تغییر می باشد اگر متنی عنوانی با پروژه ی شما همخوانی نداشته باشد می توانید عنوان

مورد نظر خود را جایگزین کنید. تمامی لایه ها دسته بندی شده تا در پیدا کردن لایه ای که می خوایید تغییر بدهید دچار مشکل نشوید.

 

نمونه ی کار شده شیت : 

 

 

عکس کلی کار :

 

 



خرید و دانلود پوستر شیت معماری لایه باز فتوشاپ (Photoshop Sheet)


مقاله. بررسی تاثیر معماری بر سینمای اکسپرسیونیست

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

بررسی تاثیر معماری بر سینمای اکسپرسیونیست

معماری و سینما هر دو به ایجاد فضا و روح زندگی میپردازند و در فرآیند ادراک فضا، هر دو هنر به اصول مشترکی پایبندند. مصالح معماری عموما مادی و واقعی است و مصالح سینما صوری و خیالی … اگرچه در معماری های اخیر نیز مواردی از قبیل فرا سطح ، فرا فضا و واقعیت های مجازی ، معماری نیز زاه پر پیچ و خم خیال و تصور را به سختی می پیماید و وجوه مشترک معماری و سینما در استفاده از ابزار نوین دیجیتالی برای عینیت بخشیدن به تصورها و تجربه های ما از فضای شهری نیز بر هیچ کس پوشیده نیست.

وقتی معماری به عنوان عام ترین شکل هنر با سینما ارتباط برقرار میکند، جذاب ترین پیوند هنری رخ می دهد.

در گروهی از فیلم های اکسپرسیونیستی ، معماری تاثیری عمیق و موشکافانه داشته است و در گروهی دیگر از قبیل متروپلیس و دونده روی تیغ تصاویر خیالی شهرها ، فیلم را تشکیل داده اند و سینما تحت تاثیر عظیم و شگرف معماری قرار دارد. معماری با ایجاد فرمهای غیر عادی، راهروهای پیچ در پیچ، فضاهای بغرنج، پله های ترک خورده ، بازی با نور و نقاشی های گوناگون، در ایجاد هیجان در فیلم های اکسپرسیونیستی تاثیر شگرفی داشته است. نوشتار فوق به بررسی و معرفی اکثر فیلم های اکسپرسیونیست آلمان و تاثیر معماری بر آنها و همچنین به بررسی تعداد معدودی از فیلم های بعد از سینمای اکسپرسیونیست آلمان که تا حدودی ریشه های اکسپرسیونیستی دارند، می پردازد.

در ابتدا باید به معنی اکسپرسیونیسم نظری بیفکنیم، ریشه اکسپرسیونیسم ابتدا در نقاشی (1911) و سپس به سرعت در هنرهای دیگر ، از قبیل تئاتر، ادبیات و معماری رشد یافت و شکوفا شد. گر چه در معماری، اکسپرسیونیسم به سال 1884 و گارهای گائودی بر میگردد.

اکسپرسیونیسم

عنوان «هیجان گری» در 1911 برای متمایز ساختن گروه بزرگی از نقاشان به کار رفت که در دهه اول سده بیستم بنای کار خود را بر بازنمایی حالات تند عاطفی و عصیان گری علیه نظام های ستم گرانه و ریاکارانه حکومت ها و مقررات غیرانسانی کارخانه ها و عفونت زدگی شهرها و اجتماعات نهاده بودند. این هنرمندان برای رسیدن به هدف همان رنگ های تند و تشویش انگیز و ضربات مکرر و هیجان زده قلم مو و شکل های پیچیده «ون گوگ وار» را در فضایی از چارچوب در رفته و با ژرفنمایی به دور از قرار و سامان می نشانند و هر آنچه آرام بخش و مهذب و چشم نواز و متعادل بود از صحنه کار خود بیرون می راندند. بدین ترتیب میان سالهای 1905 تا 1913 مکتب هیجان گری با درک الهام از هنر خاص وان گوگ و به علمداری نقاشانی چون کوکوشکا و نولده (وفات 1956) و کرشنر در شهر در سد و با عنوان «پٌل» بر پا شد. در میان هیجان گرانی که شهرت جهانی یافته اند از نام های زیر یاد میکنیم: انسور بلژیکی(وفات 1949) با احلال هراس انگیز و نیشخند خراش آور و مونش نروژی که پرده معروفش جیغ (در 1893) به تنهایی مفهوم کامل شیوه هیجان گری را در نظر هر بیننده روشن میسازد و باز امیل نولده(وفات 1956) که با تجسم بخشیدن به پندارهای دینی و صور کابوسی ذهن آشفته اش یکی از نقظه های او آن شیوه را پدید می آورد.تابلو های برخی از هنرمندان قرن شانزدهم همچون گرونوالت و اِل گوکو، که عواطف شدید دینی را از طریق فرم های کژنما و غیربازنما انتقال می دهند، ( اکسپرسیونیسم با این مفهوم کلی، در انگلیسی و فرانسه یا حرف چ کوچک نوشته میشود). واژه اکسپرسیونیسم به مفهوم خاص آن ( با حرف بزرگ E ) به جریان وسیعی در هنر مدرن اروپا اطلاق میشود که پیشینه آن به ون سان ونگوگ باز میگردد.

اکسپرسیونیسم در معماری از نوع گرایش های شخصی شمرده میشد که خیلی سریع به خاموشی گرایید. اکسپرسیونیسم معماری بسیار نزدیک به هنر نو بود که به پیشگامی ویکتورهورتا شکل گرفت، از معماران آن می توان از آنتونی گائودی نام برد. آنتونی گائودی فراتز از هنر نو بود ، او خانه مسکونی کازامیلا را که ترکیب نئوگوتیک و نئوباروک بود طراحی کرد و مهمترین اثر اکسپرسیونیستی کلیسای ساکرادا فامیلیا( خانواده مقدس) 1884 است که به هیچ قرنی تعلق ندارد و یک معماری افسانه ای است. لئوناردو بنه ولو درباره کارهای اکسپرسیونیستی گائودی می گوید: «کارهای او حالت خودکامه داشته و اختصاصی بود، او دشمنانی داشت که نتوانست طرح هایش را ادامه دهد و توسط بقیه معماران انجام گیرد، اما کارهای او هم چون رویداد حباب گونه ای است که عمری ندارد.» از دیگر معماران اکسپرسیونیست اریک مندلسون است که کارهای او دارای پرسپکتیوهای گوناگون است. کارهای او نمایشگاه کارهای 4 معمار گمنام در برلین 1917 و هم چنین طرح برای یک استودیو و برج انیشتین در پوتسدام آلمان 1920 است.

اکسپرسیونیست انتزاعی

این اصطلاح که حدود سال 1950 متداول شد ، توصیف کننده جنبشی در هنر انتزاعی تجسمی است که در دهه 1940 در نیویورک پا گرفت. اکسپرسیونیسم انتزاعی ابتدا درباره برخی از کارهای اولیه کاندینسکی به کار رفت، ولی هنگامی رایج شد که به کارهای آرشیل گورکی و جکسن اطلاق شد. اندکی بعد به آثار دیگر نقاشان نیویورک تسری یافت که نه انتزاعی بودند ( مانند آفریده های دکونینگ و گاتلیب) و نه اکسپرسیونیستی ( همچون کارهای روتکو و کلاین). نقاشانی که با این اصطلاح توصیف می شوند، بیش از آنکه سبکی مشترک داشته باشند، در نگرش و دیدگاه دارای وجه اشتراکند: همه می خواهند در برابر قیود سبکهای سنتی طغیان کنند، روشهای تکنیکی دستوری را زیر پا نهند و معیارهای هنر تمام بر طبق ضوابط دیرینه زیباشناختی را لغو و بی معنا اعلام کنند، دارای روحیه ای پرخاشگرند و بیان گری آزاد و خود انگیخته را طلب می کنند. بارزترین نمونه این خود انگیختگی ، نقاشی کنشی جکسن پولاک است. این جنبش تا حد زیادی نقاشان اروپایی دهه های 1950 و 1960 را تحت تأثیر قرار داده است. این نخستین بار بود که یک جنبش آمریکایی می توانست در چنین موقعیتی قرار گیرد و موجب شود که نیویورک به عنوان مرکز جهانی هنز پیشتاز، جانشین پاریس گردد.

نئو اکسپرسیونیسم

این نهضت واکنشی علیه انتزاع پیشرو است و اساس پیدایش آن به ویژه نزد هنرمندان آلمانی تا حدودی بر هرج و مرج گرایی استوار است. موج بین المللی شگفت انگیز و تا حدودی دور از انتظار فیگوراتیوهاییکه «نئو اکسپرسیونیست» خوانده می شوند، در اولین سالهای دهه 1980 شکل گرفت. نئو اکسپرسیونیسم برای هنرمندانی که نگران موقعیت پیشه خود بودند، پدیده ای کاملا قابل درک بود که بعد از سالهای پرتنش دهه 1970 فرصتی برای تخلیه آرام احساسات و عصبیت های پنهان هنرمندان فراهم آورد. می توان گفت که این موج عظیم، ریشه در فعالیت هنرمندان آلمانی و ایتالیایی داشت . اما نباید از یاد برد که نئو اکسپرسیونیسم، جلودار مطلقی همچو پیکاسو دارد که حتی پیش از



خرید و دانلود مقاله. بررسی تاثیر معماری بر سینمای اکسپرسیونیست


مقاله. بررسی عوامل مشترک معماری و موسیقی و پیوستگی های آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

بررسی عوامل مشترک معماری و موسیقی و پیوستگی های آن

هنر پویا پیوسته در جست و جوی راه های تازه ای برای دستیابی به ابتکارات گونه گون است و همان گونه که هر هنری در روند خود از شرایط زمان و مکان و اجتماع و دیگر عوامل تاثیر می پذیرد ، هنرها در رابطه با یکدیگر نیز به طور مستقیم و یا غیر مستقیم تاثیرپذیرند و بازتاب آن را از هر سو که باشد در قلمرو خاص خود نشان می دهند و بر ظرفیت و کارآیی خود می افزایند .

جست و جوی عوامل مشترک هنرها خود یکی از روشهایی است که می تواند این تاثیرپذیری را آگاهانه افزایش دهد و ابتکارات تازه ای را سبب شود . آنچه در زیر به اختصار می آید از این مقوله است . بررسی یکی از عوامل ناپیدا و ناشناخته بین دو هنر کهن ، ( معماری و موسیقی ) از دیدگاهی خاص که هنر واسطه ای ( مانند شعر ) در تکوین این رابطه نقش اساسی داشته است .

همه ی هنر ها به طور عرضی با هم مرتبط هستند چرا که منشأ همه ی آنها تجلی زیبایی است . این زیبایی در معماری و مجسمه سازی نیز به شکل نسبت های طول و عرض و ارتفاع اتفاق می افتد .

در یک چهره تناسبات هستند که زیبایی می آفرینند . گاهی هم تناسبات رنگها باعث ایجاد زیبایی می شود . که در آنجا هم مجموعه ی فرکانس های نوری ، تناسبات دلپذیری را بوجود می آورند . در موسیقی هم نسبت های صوتی به زیبایی متحد می شوند . نسبت هایی که به تناسب می رسند تناسب گاهی در وج دیداری است و گاهی در وجه شنیداری . در مورد برپایی و بساوایی هم چیزهایی ذکر می شود . بنابراین همه ی هنرها یک وجه دارند و آن وجهی است که با هندسه ی دل فا از قبل طراحی شده است .

ما روی یک پاره خط تنها یک نقطه را پیدا می کنیم که موجزترین نسبت را به ما بدهد . ایجاز در همه هنرها یکی از شروط است .

در نقطه ای که ما پیدا می کنیم نسبت کل پاره خط به بخش بزرگ ، برابر است با نسبت بخش بزرگ به بخش کوچک و این نسبت عدد فی را به ما می دهد . که اصطلاحاً به آن نسبت الهی گفته می شود . یعنی اینکه ما با این قاعده ی الهی مواجه هستم که هر چیزی از یک یعنی وجه حقیقی عالم و وحدت حقیقی عالم نشأت بگیرد ، برای ما زیباست . بعد از عدد یک عددهای دو و سه هستند . تمام گام های موسیقی از این هر عدد حاصل می شوند . وقتی که وارد مبحث ریتم می شویم با هر ضربی یا سه ضربی مواجه هستیم . اصلاً ریتمی از این قاعده خارج نیست . وقتی ریتم ترکیبی می شود حاصل ضرب عددهای دو و سه است و وقتی که ریتم مختلط می شود حاصل جمع این دو عدد است ( البته با ترتیب های متنوع و مختلف ) . وقتی ما از یک که نقطه ای توحید عالم است به سمت کثرت حرکت می کنیم ابتدا با دو و سه مواجه هستیم . در معماری هم با فرکانس های نوری که طول و عر ض و ارتفاع را تعریف می کنند ، سر و کار داریم . و زمانی که این سه به موجزترین شکل واقع شود ، شما احساس زیبایی می کنید . و این تناسبات در اکثر آثار بزرگ معماری وجود دارد . جالب این که این تناسبات در بدن انسان ، آناتومی پرندگان و درختان و همه جای طبیعت به همان نسبت الهی وجود دارد .

کدام بنا به الهامات موسیقایی بیشتری به شما می دهد ؟

مولانا می فرماید : سایه دیوار و سقف هر مکان سایه اندیشه معماردان .

نسبت در ساختمان به دو گونه اتفاق می افتد ، گاهی ما نمای ساختمان را می بینیم و گاهی ما در داخل ساختمان واقع می شویم و حس داخلی ساختمان را درک می کنیم که به آن حس محیطی گفته می شود . معماری ایجاد فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای مادی و معنوی می کند ولی موسیقی فقط فضای معنوی ایجاد می کند ، به عبارت دیگر موسیقی معماری زمان است و معماری موسیقی مکان از جمله مکانهایی که ایجاد فضای مادی و معنوی می کند می توان به خانه ی کعبه و مسجد حضرت رسول ( ص ) و مسجد شیخ لطف الله در اصفهان اشاره کرد .

فضا و کارکرد آن در معماری و موسیقی

فضا ، هم به جایگاه و مکان ، و هم به محیطی عاطفی و روحی ، و هم به اتمسفر Atmosphere یا جو ، و یا جایگاه اثیری اطلاق گردد . در تمام هنرها ایجاد نوعی فضای عاطفی و روحی ، یکی از هدف های آفرینندگان هنرمند است .

در هنر معماری ، فضا ، منزلتی خاص دارد – معمار هنرمند نیز چون دیگر آفرینندگان هنر ، قادر است با ایجاد فضاهای گونه گون ، همان تأثیرات عاطفی و روحی را القاء کند که مثلا موسیقی دان به مدد الحان و سازها ایجاد می کند . همچنان که یک قطعه موسیقی می تواند تحت تاثیر ‹‹ فونوسفر phonosphere ›› یا فضای صوتی ، فضایی روحی ، سرشار از جذبه های معنوی و آسمانی بیافریند ، و یا همانطور که یک قطعه شعر ، قادر است فضایی سخت عرفانی و اشراقی و الهی ایجاد کند ، بنای یک مسجد با آن مناره های سربر آسمان افراشته ، و کشیدگی اضلاع یک کلیسا که گویی سیر به تعالی و عروج را می نمایاند نیز قادر هستند در بیننده صاحب ایمان ، فضایی سرشار از جذبه های مذهبی و معنوی ایجاد کنند . به قول ‹‹ ایانیس زناکیس ›› ‹‹ چه بخواهیم و چه نخواهیم بین معماری و موسیقی پیوند هست – این مسئله مبتنی به ساختارهای ذهنی ما است که در این هر دو هنر یکی است ›› .

در طبقه بندی هنرها معماری جزو هنرهایی به شمار آمده است که هم می تواند زیبا باشد و هم مفید . شوپنهاور معتقد است که : ‹‹ معماری یک نوع مصالحه میان زیبایی و سودبخشی است ›› . ‹‹ گوته ›› گفته است معماری یعنی موسیقی جامد شده ›› . کار معمار ، یا آفریننده بنا ، ایجاد هم آهنگی میان استواری و نااستواری ، سنگینی و سبکی – زبری و نرمی است . در حقیقت معمار از یک سو باید احساس تعالی ، ترحم ، عدالت و فقر را القاء کند و از سوی دیگر اشراقیت و مالداری و اعیانیت و تازه به دوران رسیدگی را بنمایاند . و در تمام این موارد موظف است لطائف و ظرائف و سنت های هنری را نیز از نظر دور ندارد .

ظاهراً همان طور که موسیقی انواع دارد ، معماری نیز به چند نوع منقسم شده است . انواع مشخص کننده موسیقی عبارتند از : موسیقی مذهبی ، موسیقی بزمی و موسیقی رزمی ؛ هر یک از این انواع به شاخه هایی منقسم می



خرید و دانلود مقاله. بررسی عوامل مشترک معماری و موسیقی و پیوستگی های آن