لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
مفهوم بارورسازی دینامیکی ابرها
واقعیت مفهوم بارورسازی دینامیکی عبارت است از بارورسازی ابرهای ابر سرد با مقادیر کافی هسته یخ یا خنک کننده به منظور انجماد سریع ابر،به علت بارورسازی،آب مایع ابر سرد به ذرات یخ تبدیل می شود،گرمای نهان را آزاد می کند.و شناوری را افزایش داده و بدین طریق حرکت صعودی ابر را تقویت می کند.در شرایط مناسب باعث رشد بیشتر ابر بخار آب بیشتر و بازده بیشتر بارندگی می شود.علاوه بر آن ،ایجاد بارندگی ممکن است سبب حرکت نزولی شدیدتر و فعل و انفعال با محیط همرفت فعال تری را ایجاد کند.
مفهومم بارورسازی دینامیکی اولین بار توسط سیمپسون در 1967 محک زده شد.فرضیه زنجیره وقایع در این آزمایشهای اولیه توسط وودلی و همکاران در 1982 تشریح و خلاصه شد.تعداد کمی از مراحل فرض شده در زنجیره وقایع در آزمایشهای گذشته بررسی یا تایید و توسط مدلهای عددی اثبات شده است.مشاهدات تجربی ،انجماد سریع ابرهای بارور شده را نشان داده اند و شواهدی دال بر رشد ابر به ارتفاعات بالاتردر نتیجه بارورسازی دینامیکی ارائه گردیده است بدلیل مشکل اندازه گیری و مستند کردن زنجیره واکنش های فرضی،آزمایشات اولیه شامل آزمایش FACE-1 و FACE-2 در زمره آزمایشات نوع جعبه سیاه قرار گرفته است
بعد از برخی نتایج دلگرم کننده اولیه،این مفهوم در بسیاری از پروژه ها بررسی شده است.نتایج آزمایشهای تگزاس نشان داد که بارورسازی با یدید نقره ارتفاع ابر را تا حدود 7% نواحی را تا 43% افزایش داد.با وجود این نتایج دلگرم کننده ،آنها سوالات جدیدی را نیز مطرح کردند.افزایش در ارتفاع قله ابر بطور قابل توجهی کمتر از فرضیه های اصلی یا یافت شده در آزمایشهای اولیه می باشد
در واکنش به این یافته ها فرضیه اولیه به منظور توضیح عدم افزایش در ارتفاع قله ابرهای بارور شده را تعدیل کردند.زمانی که یک ابر بارور نشده بتواند 5 مرحله شامل مرحله رشد کومه ای،مرحله باران ابر سرد ،مرحله بارندگی قله ابر ،مرحله حرکت نزولی و مرحله پراکندگی طی کند،ابرهای بارور شده چندین مرحله بیشتر سپری می کنند.دو مرحله اول همان مراحل قبلی هستند،مرحله سوم اثرات اولیه بارورسازی را بروز می دهد،و مرحله یخی شدن نام دارد.این مرحله همچنین شامل انجماد قطرات باران است که بعدا منجر به مرحله تخلیه می شود.
ادامه مراحل بعدی شامل مرحله نزول و ادغام،مرحله کومولونیمبوس رشد یافته و در پایان مرحله همرفتی پیچیده است.در مواردی که شناوری در مرحله یخی شدن نتواند آب را حمل کند پراکندگی رخ می دهد.
رزنفلد و وودلی در سال 1993 تعدیلهایی برای مدل مفهومی که در برگیرنده توجه بیشتر به فرایندهای خرد فیزیکی بود،پیشنهاد کردند. مدل مفهومی تعدیل شده مشتمل بر تولید و حمل جرم بارندگی بیشتر در منطقه بارور شده و بالای آن است که مهلت بیشتری برای توسعه مداوم ابر فراهم می شود. در مرحله بعد تخلیه جرم افزوده یافته باعث افزایش حرکت نزولی و بارندگی شده در حالیکه همزمان مهلت رشد اضافی در ناحیه ای که مقداری از گرمای نهان رها شده قبلی را حفظ می کند فراهم می شود.این مفهوم تعدیل شده فرض می کند که وجود قطرات بزرگی تعدیل شده فرض می کند که وجود قطرات بزرگی تبدیل سریع آب ابرسرد به یخ را در ابر سهولت می بخشد
با وجودیکه این مدل مفهومی پذیرفتنی است و زنجیره منطقی وقایع در افزایش بارندگی را ارائه می کند،به علت اینکه بسیاری از مراحل در زنجیره برای اندازه گیری خیلی مشکل است،این مدل مفهومی بسیار پیچیده می باشد.اگر یک ارتباط در فرایند نادرست باشد،ردیابی اثرات بارورسازی بسیارمشکل خواهد بود.بویژه در ابرهاهمرفتی که بطور طبیعی تغییر پذیری زیادی رانشان می دهند.آزمایشهای متمرکز برای جمع آوری اطلاعات همانند مطالعات مدلسازی برای اثبات و حمایت این فرضیه مورد نیاز است
با وجود اینکه افزایش بارندگی از ابرهای منفرد در یک مقیاس محدود مستند شده اند ولی شواهدی دال بر تاثیر بر روی بارندگی منطقه مستند نشده است بنابراین این روش برای افزایش بارندگی به منظور تامین منابع آب هنوز بصورت یک فن آوری اثبات نشده باقی مانده است.
بارورسازی ابر گرم اصطلاح ( بارورسازی جاذب الرطوبه) بسته به طراحی آزمایش ،نوع ماده بارورسازی مورد استفاده و نوع ابری که مورد آزمایش بوده است،معانی کمی مختلف از ابتدا بخود گرفت.در تمام موارد ،هدف نهایی افزایش بارندگی توسط عواملی می باشد که فرآیند همامیزی را افزایش دهد.وارد کردن مستقیم اندازه مناسبی از CCN که بتواند به عنوان نطفه های مصنوعی قطره باران مصنوعی عمل کند با استفاده از اسپد های آب ،محلولهای نمکی رقیق ،یا نمکهای پودر شده رایج ترین تکنیکهای بارورسازی جاذب الرطوبه بودند که در گذشته استفاده شدند.هدف اولیه وارد کردن نطفه های مصنوعی قطره باران (ذرات نمک با قطر بزرگتر از ?m 10 ) کوتاه کردن زمان عمل تعداد CCN در تعیین جمعیت اولیه قطرکهای ابر و بنابراین تسریع آغاز فرایند همامیزی است .این مفهومم قبلا در برنامه های ایالات متحده و سایر کشورها استفاده گردیده است و هنوز در کشورهای جنوب شرقی آسیا و هند مورد استفاده قرار می گیرد با وجود اینکه این فن آوری به طور گسترده در کشورهای بسیاری در جنوب شرقی آسیا استفاده شده است ،آزمایشهای آماری گذشته با وجود اینکه بعضی از آنها حاکی از اثرات مثبت بوده اند عموما بدون نتیجه بوده اند.نتایج مشاهدات و مدلسازی در مورد این که تحت شرایط معین طیف اندازه قطره (نطفه های مصنوعی) باروری بهینه،بارندگی در بعضی از ابرها می تواند افزایش یابد،حمایت های را جلب کرده ند.
نقاط ضعف این رهیافت این است که مقدار زیادی نمک مورد نیاز بوده و پخش نمک در نواحی در جریان ورودی به ابر مشکل می باشد.علاوه بر آن ،آهنگ رشد ذرات به قطرات باران بایستی به خوبی با نیم رخ جریان بالا و هماهنگ باشد و گرنه رشد آنها کارا نخواهد بود اندازه قطره باروری بهینه تابع سرعت صعود و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
مشخصات ریخته گری و ذوب
آلومینیم و آلیاژ های آن به دلیل نقطه ذوب کم و برخورداری از سیالیت بالنسبه خوب و همچنین گسترش خواص مکانیکی و فیزیکی در اثر آلیاژ سازی و قبول پدیده های عملیات حرارتی و عملیات مکانیکی ، در صنایع امروز از اهمیت زیادی برخور دارند و روز به روز موارد مصرف این آلیاژ ها توسعه می یابد . عناصر مختلف مانند سیلیسیم ، منیزیم و مس در خواص ریخته گری و مکانیکی این عنصر شدیداً تأثیر می گذارند و یک رشته آلیاژ های صنعتی پدید می آورند که از مقاوت مکانیکی ، مقاوت به خورندگی و قابلیت ماشین کاری بسیار مطلوب برخوردارند . قابلیت جذب گاز و فعل و انفعالات شیمیایی در حالت مذاب از اهم مطالبی است که در ذوب و ریخته گری آلومینیم مورد بحث قرار می گیرد .
تقسیم بندی آلیاژ ها
آلیاژ های آلومینیم در اولین مرحله به دو دسته تقسیم می گردند :
الف ) آلیاژ های نوردی (Wrought Alloys) که قابلیت پزیرش انواع و اقسام کارهای مکانیکی ( نورد ، اکستروژن و فلز گری ) را دارند .
ب ) آلیاژ های ریختگی (Casting Alloys) که در شکل ریزی و ریخته گری های آلومینیم با گسترش بسیار مورد استفاده اند . آلیاژ های نوردی که در مباحث شکل دادن فلزات مورد مطالعه قرار می گیرند از طریق یکی از روش های شمش ریزی (مداوم ، نیمه مداوم ، منفرد ) تهیه می گردند و پس از قبول عملیات حرارتی لازم ، تحت تاثیر یکی از زوش های عملیات مکانیکی به شکل نهایی در می آیند .
آلیاژ سازها (Hardeners)
این عناصر که به نام های Temper Alloys و Master Alloysنیز نامیده می شوند به مقدار زیادی در صنایع ریخته گری آلومینیم به کار می روند ، زیرا آلومینیم با نقطه ذوب کم اغلب قادر به ذوب و پذیرش مستقیم عناصر با نقطه ذوب بالا نیست (مس 1083 درجه ، منگنز 1244 درجه ، نیکل 1455 درجه ، سیلیسیم 1415 درجه ، آهن 1539 درجه و تیتانیم 1660درجه سانتی گراد ) . همچنین عناصر دیگری که نقطه ذوب بالا ندارند ، دارای فشار بخار وشدت تصعید و اکسیداسیون می باشند که در صورت استفاده مستقیم درصد اتلاف این عناصر شدیدا افزایش می یابد ( منیزیم ، روی ) . ترکیب شیمیایی و نقطه ذوب بعضی از آلیاژ ها که در صنایع آلومینیم به کار می رود .مشخصات متالوژیکی آلیاژ ها در فصل جداگانه ای مورد مطالعه قرار خواهد گرفت . تهیه آلیاژ ساز ها معمولا در کار گاههای ریخته گری نیز انجام می گیرد در این مواقع اغلب روش های زیر مورد استفاده است .
معمولا قطعات عنصر دیر ذوب را ریز نموده و در فویل های الومینیمی پیچیده و یا در شناور های گرافیتی قرار داده ودر داخل مذاب الومینیم (800 درجه تا 850 درجه تحت فلاکس )فرو می برند و سپس آن را به هم میزنند.
در بعضی موارد ودر صورت امکان از دو کوره ذوب استفاده می نمایند و بعد از ذوب دو عنصر ،آن ها را باهم مخلوت میکنند. این عمل در مورد اجسامی که تا 1100 درجه سانتی گراد نقطه ذوب دارند مقرون به صرفه است ولی در مورد عناصر با نقطه ذوب بالا عملا مشکلاتی را فراهم میکند.
در جریان ذوب وساخت الیاژ وتنظیم شارژ علاوه بر مشخصات ترکیبی الیاژ بایستی میزان اتلاف در جریان ذوب که به نوع کوره ،روش ذوب وروش تصفیه بستگی دارد ،مورد توجه قرار گیرد.
نقطه ذوب
ترکیب
نقطه ذوب
ترکیب
560
640
830
770
915
850
800
1020
1150
11 89
9 91 Al-Mg
11 89
91Al-Mn
75
11 89
91
20 80Al-Fe
50 50
660
620
1046
570
600
600
680
730
765
15-85
12-88Al-Si
50-50
50-50
45-55Al-Cu
3-97Al-Be
11-89
9-91Al-Ni
20-80
ترکیب شیمیایی و نقطه ذوب آلیاژ ساز ها درآلومینیم
کنترل ترکیب
الیاژهای متعدد و متفاوت الومینیم هر یک به نوعی دارای ناخالصی های طبیعی هستند که در شمش های اولیه آنان موجود میباشد وعلاوه بر آن شارژ نا مناسب وعدم دقت در شارژ باعث بروز انواع نا خالصی ها در فلز مذاب میگردد.عناصر نا خالصی اغلب از حد حلالیت متجاوز هستند و به صورت فازهای فلزی وتر کیبات فلزی در قطعه ریخته شده ظاهرمی گردند .
ترکیبات بین فلزی همچنین تحت تا ثیر پدیده جدایش در مذاب حاصل میشوند که در عمل برای جلوگیری از این پدیده تنظیم شرایط ریخته گری و انجماد الزامی میگردد. بعضی از عناصر متشکله آلیاژ ماندد منیزیم ،برلیم ،سدیم و کلسیم در اثر حرارتهای محیط ذوب و وجود هوا اکسیده میگردند ودرصد اتلاف انان در مذاب افزایش می یابد،به خصوص اگر زمان نگاه داری مذاب در درجه حرارتهای بالا زیاد باشد از این رو ترکیب
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
مزایای نشر الکترونیکی
بسیاری از امتیازاتی که برای نشر الکترونیکی بر می شمارند ، صرفاً با مقایسه آن با نشر چاپی قابل درک است . وجود این امتیازات ، کاملاً نسبی هستند و به عواملی چون نرم افزار ، قالبهای ذخیره اطلاعات ، زیر ساختهای اطلاعاتی ‚ و مانند بستگی دارد .
« واریان » مزایای نشر الکترونیکی را در زیر چهار عنوان اصلی ، این چنین بر می شمارد ؛
الف : صرفه جویی در فضای کتابخانه ها : کتابهای قرن گذشته امروز به راحتی قابل خواندن هستند ؛ اما دیسکهای فلاپی که ده سال قبل تهیه شده اند ممکن است امروز قابل خواندن نباشند . س در آرشیوهای الکترونیکی ، نیاز به تهیه پشتیبان از اطلاعات آنها داریم تا بنا به ضرورت و با استفاده از ابزار رابط تبدیل ، به رسانه جدید و قالب نو تبدیل شوند . همه این فعالیتها هزینه بر هستند – البته کتابخانه های سنتی همه هزینه بر هستند ؛ اما د رمجموع ، تردیدی نیست که کتابخانه های الکترونیکی هزینه های کتابخانه های سنتی را کاهش می دهند ، این موضوع به ویژه از بعد معضلات مربوط به گسترش فضای کتابخانه برای مجموعه سازی و ذخیره مدارک ، قابل توجه است .
ب .نظارت : نظارت بر استفاده از رسانه الکترونیکی بسییار آسانتر است . فرمهای باز خورد ، توجه به علائق کاربران ، و صرفه اقتصادی استفاده از رسانه الکترونیکی ، در تصمیم های مربوط به تهیه منابع و سیاستگذاری نشر تاثیردارند . ویژگی نظارت د رنشر الکترونیکی ، نوع ارتباط بین استفاده کنندگان و ارائه دهندگان خدمات ناشر را دچار تحول می کند .
ج . جستجو : جستجو در رسانه الکترونیکی آسانتر و سریعتر است ؛ منابع از طریق فرامتن به سهولت قابل نمایش هستند .
د . پشتیبانی : هزینه ذخیره و انتقال اطلاعات در رسانه الکترونیکی کم است و به همین دلیل ، پشتیبانی نیز سهل تر و کم هزینه تر است . همین نکته می تواند بر کیفیت ارتباط علمی تاثصیر مثبت بگذارد .
عناوینی که « واریان » بدانها اشاره می کند ، گر چه به نوعی نسبتاً جامع بیانگر مزایای نشر در محیط الکترونیکی هستند ، اما برای درک بهتر و برای ملموس کردن این مزایا ، نیازمند بسط آنها هستیم . در یک جمع بندی کلی ، مزایای نشر الکترونیکی را می توان به شرح زیر دسته بندی کرد :
پس از انتشار ، سرعت انتقال در محیط الکترونیکی بسیار زیاد است ؛
هزینه انتشار متون کمتر است ؛
سرعت باز خورد مطالب بیشتر است ؛
فرایند انتشار مراحل کوتاهتر و کم هزینه تر است ؛
دسترسی کاربران از نقاط دور ، آسان و سریعتر است ؛
امکان مقایسه متون مشابه با سرعت بیشتر ، زمان و هزینه کمتر میسر است؛
امکان پرهیز از دوباره کاری تسهیل می شود ؛
کاوش در متون الکترونیکی از سرعت بالاییی برخوردار است ؛
امکان تدوین و طبقه بندی منابع الکترونیکی د رحوزه های گوناگون علوم در حجم بالا و مقیاس وسیع ، و با سرعت اندک فراهم می گردد ؛
امکان مباحثه و مذاکره د رباره مطالب منتشر شده ، به صورت همزمان (فردی و گروهی ) فراهم می گردد ؛
پدید آورندگان میتوانند مستقیماً اقدام به انتشار مطالب خود کنند ؛
اشتراک منابع اطلاعاتی مفهوم وسیعتر و واقعی تری می یابد ؛
قالب بندی متون و تغییر شکل آن به تناسب سلیقه کاربر امکان پذیر است ؛
دسترسی به مفاهیم و موضوع های مرتبط د رحوزه های گوناگون فراهم می گردد ؛
محدودیتهای چاپ مطالب ، بویژه مقالات علمی – که انتشار آنها در مجلات بسیار دشوار و مستلزم فرایند طولانی بود – از میان می رود ؛
انحصارات – هر چند نه در سطح وسیع – کمرنگ تر می شود ؛
برخی محدودیت های دسترسی به منابع اطلاعات – که د رنشر سنتی وجود دارد – از جمله محدودیت های زمانی و مکانی و وجود شرایط خاص ، رنگ می بازند ؛
بازبینی ، ویرایش و اصلاح مطالب ، آسانتر و سریعتر است ؛
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
مریخ
دانشمندان این سیاره را از طریق تلسکوپ های مستقر در زمین و فضا مشاهده کرده اند. سفینه هایی نیز تلسکوپ و تجهیزاتی دیگر را با خود به این سیاره برده اند. سفینه های نخستین طوری طراحی شده بودند که با گذر از کنار مریخ به مشاهده آن بپردازند. بعدها، سفینه هایی در مداری به دور مریخ شروع به گردش نموده و یا حتی بر سطح آن فرود آمده اند اما تا کنون هیچ انسانی پای بر روی این سیاره نگذاشته است. دانشمندان شواهدی را مبنی بر اینکه زمانی در سطح مریخ آب جریان داشته است، پیدا نموده اند. شواهدی شامل کانال ها، دره ها و آبگذرها بر سطح مریخ. اگر این بیان از شواهد درست باشد، این امکان وجود دارد که همچنان در لایه های زیرین این سیاره آب مایع یافت شود. ضمنا یک سفینه مقادیر زیادی از یخ را در سنگهای زیرین مریخ که بیشتر نزدیک قطب جنوب این سیاره می باشند کشف کرده است. به علاوه، یک گروه از دانشمندان ادعا کرده اند که مدرکی پیدا نموده اند که نشان می دهد زمانی در مریخ موجودات زنده اقامت داشته اند. این مدرک شامل مواد موجود در سنگ های آسمانی پیدا شده در زمین می باشد. اما تشریح این گروه از این سنگ آسمانی هنوز نتوانسته است که بقیه دانشمندان را متقاعد کند. سطح مریخ نشانه ها و خصوصیات برجسته ای از قبیل یک تنگه بسیار عمیق تر و بلند تر از تنگه های موجود در زمین و کوه هایی بسیار مرتفع تر از اورست دارد. بر فراز سطح این سیاره اتمسفری وجود دارد که 100 مرتبه از اتمسفر زمین رقیق تر است. با این حال این اتمسفر به اندازه ای تراکم دارد که بتواند یک سیستم آب و هوایی شامل ابرها و بادها را ایجاد نماید. طوفانهایی مهیب همراه با گرد و خاک گاهی همه سطح این سیاره سرخ را در بر می گیرند. مریخ از زمین بسیار سرد تر است. دمای آن از 125- درجه سانتیگراد در نزدیک قطبها در فصل زمستان تا 20 درجه سانتیگراد در میان روز و نزدیک استوا متغیر است. میانگین دمای مریخ حدود 60- درجه سانتیگراد می باشد. مریخ با زمین تفاوت های زیادی دارد و این تفاوت ها بیشتر از فاصله دور مریخ از خورشید و کوچکتر بودن آن نسبت به زمین ناشی می شود. میانگین فاصله مریخ از خورشید حدود 227.920.000 کیلومتر می باشد این فاصله تقریبا 5/1 برابر فاصله زمین تا خورشید است. میانگین شعاع مریخ 3.390 کیلومتر یعنی تقریبا نصف شعاع کره زمین می باشد. مشخصات مریخ مدار و گردش مانند دیگر سیارات منظومه شمسی مدار مریخ نیز به شکل بیضی می باشد. اما کشیدگی بیضی مدار مریخ از همه سیارات بیشتر است. فاصله مریخ تا خورشید در کمترین حالت 206.620.000 کیلومتر و در بیشترین حالت 249.230.000 کیلومتر می باشد. مریخ در هر 687 روز زمینی یک دور کامل به دور خورشید گردش می کند. این مدت زمان یکسال در مریخ است. فاصله مریخ تا زمین به موقعیت هر دو سیاره در مدار خود بستگی دارد. کمترین فاصله بین این دو سیاره همسایه از یکدیگر 54.500.000 کیلومتر و بیشترین فاصله آنها از هم 401.300.000 کیلومتر میباشد. مانند زمین، مریخ نیز حول محور طولی از غرب به شرق د رحرکت است. روز خورشیدی مریخ 24 ساعت و 39 دقیقه و 35 ثانیه طول می کشد. این مدت زمانیست که مریخ یک دور کامل حول محور خود نسبت به خورشید طی می کند. محور طولی مریخ نسبت به صفحه مداری آن عمود نیست بلکه زاویه ای تقریبا برابر 19/25 درجه دارد. انحراف این سیاره باعث می شود که در زمانهای مختلف، تابش نور خورشید به قسمتهای مشخص، متغیر باشد. در نتیجه در مریخ نیز مانند زمین شاهد تغییر فصل می باشیم. جرم و چگالی جرم مریخ معادل 1020*42/6 تن می باشد این عدد را می توان به صورت 642 همراه با 18 صفر مقابل آن نوشت. جرم زمین حدودا 10 برابر جرم مریخ است. چگالی مریخ 933/3 گرم در هر سانتیمتر مکعب می باشد که این رقم تقریبا معادل 70 درصد چگالی زمین می شود. نیروی گرانش از آنجائیکه مریخ بسیار کوچکتر و کم جرم تر از زمین است لذا نیروی گرانش آن نیز از زمین ضعیف تر و تنها 38 درصد گرانش زمین می باشد. بنابراین اگر شخصی در سطح مریخ بایستد تصور می کند که 62 درصد از وزن خود را از دست داده است. همینطور اگر سنگی در مریخ رها شود بسیار کندتر از زمین به سطح سیاره می رسد. خصوصیات فیزیکی مریخ دانشمندان هنوز مطالب زیادی در مورد درون مریخ نمی دانند. یک روش خوب برای شناسایی درون این سیاره کار گذاشتن تجهیزات لرزه سنج در سطح مریخ است. این تجهیزات کوچکترین حرکات و تکان های سطح و درون سیاره را ثبت کرده و به این شکل به دانشمندان برای تشخیص آنچه که درون مریخ است کمک می کند. محققان اخیرا از این روش برای مطالعه درون زمین نیز استفاده کرده اند. دانشمندان چهار منبع اصلی اطلاعاتی برای مطالعه درون سیاره سرخ دارند: 1) محاسبات شامل جرم، چگالی، گرانش و ویژگی های گردش مریخ. 2) دانش ما از دیگر سیارات. 3) آنالیز سنگ های آسمانی پیدا شده در زمین که از مریخ آمده اند. 4) اطلاعات جمع آوری شده توسط ماهواره هایی که دور مریخ در گردشند. آنها فکر می کنند که احتمالا مریخ نیز مانند زمین دارای سه لایه است: 1) پوسته سنگی 2) جبه ای متشکل از سنگهای متراکم تر که در زیر پوسته قرار گرفته است 3) هسته ای که بیشتر از آهن تشکیل شده است. پوسته دانشمندان بر این گمانند که میانگین ضخامت پوسته مریخ در حدود 50 کیلومتر می باشد. از آنجا که ارتفاعات بیشتر در نیمکره جنوبی قرار گرفته اند در نتیجه میتوان گفت که ضخامت پوسته نیمکره شمالی کمتر است. بیشتر پوسته احتمالا از سنگهای آتشفشانی به نام بازالت تشکیل شده است. بازالت علاوه بر مریخ در سطح زمین و ماه نیز وجود دارد. بعضی دیگر از سنگهای سطح مریخ، به ویژه در نیمکره شمالی، آندزیت (Andesite) نام دارند. آندزیت نیز نوعی سنگ آتشفشانی است که در زمین نیز یافت شده است. مقدار سیلیکای موجود در این سنگ نسبت به بازالت بیشتر است. سیلیکا ترکیبی از سیلیکون و اکسیژن می باشد. جبه جبه مریخ نیز احتمالا شبیه به ترکیب های جبه زمین است. بیشتر جبه زمین متشکل از سنگی به نام پرایدوتیت (peridotite) است. این سنگ عموما از سیلیکون، اکسیژن، آهن و منیزیوم تشکیل شده. فراوان ترین ماده معدنی در پرایدوتیت الیوین (olivine) می باشد. منبع اصلی گرمای درون مریخ باید شبیه به زمین باشد یعنی فعل و انفعالات هسته ای اتمهایی مانند اورانیوم، پتاسیوم و تریوم. در حین این فعل و انفعالات، میانگین دمای جبه مریخ می تواند حدود 1500 درجه سانتیگراد باشد. هسته مریخ احتمالا دارای هسته ای با ترکیبات آهن، نیکل و سولفور است. چگالی مریخ به نوعی مبین اندازه هسته آن می باشد. چگالی این سیاره از زمین بسیار کمتر است. در نتیجه، شعاع هسته آن نیز نسبت به شعاع هسته زمین کوچکتر است. شعاع هسته مریخ احتمالا بین 1500 و 2000 کیلومتر می باشد. برخلاف زمین که هسته آن عمدتا مایع و مذاب است، هسته مریخ احتمالا به صورت جامد می باشد چرا که مریخ میدان مغناطیسی چشمگیری ندارد. میدان مغناطیسی تاثیری است که یک جسم مغناطیسی در اطراف و پیرامون خود ایجاد می نماید. حرکت یک سیاره با هسته مذاب منجر به شکل گیری میدان مغناطیسی در اطراف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
مدار مخابراتی
مقدمه سیگنال بزرگ: هر گاه دامنه (ولتاژ) بیس امیتر از 5 یا 6 ولت بیشتر باشد در حوزه سیگنال بزرگ هستیم.
Q3,Q2,Q1 مشابه هستند.
- حال به بررسی مداری می پردازیم که صدق بر گفتار می باشد.
Q2,Q3 آینه ای و برای بایاس به کار می روند.
فرکانس ورودی W0 : (نزدیک فرکانس میانی است) W0 بقدری بالا است که CE اتصال کوتاه شود.
Vi(t) = V1CoS
الف) Vi(t) = 0 V1=0
علیرغم اینکه Vi روشن یا خاموش باشد ← VBE2 = VBE3 = VDCQ
علت زمین شدن نقطه A توسط خازن Ce است.
در زمانی که Vi=0 داریم
حالت دوم
در این حالت
VDC بایاس Q1 وقتی Vi روشن است.
VDCQ بایاس Q1 وقتی Vi خاموش باشد.
Ij(x) تابع بسل فوریه اول از مرتبه j ام
از طرفی با توجه به این موضوع که جریان DC از نقطه A نمی تواند وارد خازن Ce شود تمام آن را وارد تراتریستور Q2 می شود پس می توان گفت:
در واقع در تراتریستور Q3,Q2 به عنوان منبع جریان هستند.
و با توجه به رابطه قبل می توان VDC را محاسبه کرد.
نتیجه: علارغم اینکه سیگنال ورودی فاقد DC است ولی می تواند با یاس Q1 را تغییر دهد.
مثال: اگر Vi(t)=260cos l06t میزان جابجایی بایاس با چنین سیگنال محاسبه کنند در مثال قبل :
توجه جابجایی 210 mv در بایاس نسبتاً بالا است.
(ممکن است تراتریستور در پریود منفی ورودی به آستانه قطع هم برسد).
توجه شد و درست است که ولتاژ ورودی ولتاژی کاملاً ac است اما جریانی که ایجاد می کند دارای جریان DC است که این عامل روی بایاس تاثیر می گذارد.
IDC مولفه DC جریان خروجی
: مولفه اصلی جریان خروجی
: این مولفه n ام جریان خروجی است. (هارفوییک n ام)
- نتیجه 2- علارغم اینکه سیگنال ورودی یک سیگنال تک فرکانس است اما جریان خروجی شامل تمام هارفوییک های ورودی است.
حال اگر x را این گونه تعریف کنیم.
به ازای
-یعنی محدوده مولفه اول هارمونیکی بزرگتر از دوم و دوم بزرگتر از سوم و که این به نفع ماست.
نکته که باشد یا دامنه سیگنال اما ورودی از آنگاه هارمونیک دوم به بعد در خروجی قابل ملاحظه ای نمی شود دیگر نمی توان از آنها صرف نظر کرد به عبارت دیگر سیگنال خروجی از سیگنال ورودی فاصله می گیرد. دیگر همشکل نمی شود و اعوجاج فرکانس به وجود می آید.