لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
طلاق از منظر دین
و
حقوق زن در خانواده
کاری از : عالی پور و نجف نیا
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
و
دادگستری کرج
طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.
و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.
در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :
آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟
آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟
وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟
ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- تاریخچه ی طلاق
آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.
در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.
در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.
در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.
در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.
در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.
در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت
چکیده
اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژهای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر میشود و مسئلة اشتغال زنان را در آیندة نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت خاص بازار کار در ایران و سیاست کاهش تصدیگری دولت باعث شده است که رویکرد کارآفرینی زنان بیشتر از گذشته مطرح شود. در این رابطه میتوان مسئله را از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. در این مقاله کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت بررسی شده است و پیشنهاد شده که ویژگیهای خاص کارآفرینی را باید از کودکی به زنان تعلیم داد و آن ویژگیها را پرورش داد.
مقدمهدر هر کشوری، نرخ اشتغال و نرخ بیکاری بطور عام، از جمله شاخصها و مؤلفههای مهم توسعة اقتصادی به شمار میرود. از سوی دیگر مسئلة اشتغال بانوان به طور خاص در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت و اهمیت ویژهای پیدا کرده است. (خورشیدی 1383) به نقل از گزارشات و اظهارنظرهای مسئولین مختلف کشوری در جراید، دلایل مذکور را فزونی گرفتن تعداد زنان تحصیلکرده نسبت به مردان، افزایش نرخ طلاق و در نتیجه افزایش تعداد زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار، کاهش نرخ و افزایش سن ازدواج و بطور کلی افزایش تقاضای اشتغال از سوی زنان (به هر دلیل)، ذکر مینماید. در همین راستا (عنایت و موحد 1383) نیز ضمن ارائة آمارهایی مبنی بر افزایش ناگهانی تعداد دانشجویان دختر، افزایش نرخ مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و رشد ناگهانی جمعیت پس از انقلاب اسلامی ، خاطر نشان میسازند که موارد فوق همگی مبین دگرگونی نقش و جایگاه زنان ایرانی است و نقشهای سنتی زنان در درون خانواده و در زمینههای اجتماعی دچار تحول شده است. از سوی دیگر (جعفرنژاد 1383) انگیزة اشتغال در زنان را به دو دستة کلی انگیزههای روانی و اقتصادی تقسیم مینماید. وی معتقد است که گرایش به هر یک از این دو دسته ، بستگی به طبقة اجتماعی و اقتصادی خانوادة زنان دارد. به طوریکه مهمترین انگیزة اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی انگیزة روانی است. در حالیکه همان محقق معتقد است که زنان طبقات متوسط و کمدرآمد بیشتر در پی انگیزههای اقتصادی تمایل به اشتغال دارند. (رجائی 1382) نیز با تقسیم بندی مذکور موافق است ولی سهم بیشتری برای انگیزههای شخصی و روانی در اشتغال زنان قائل است. در هر صورت مرور منابع نشان میدهد که اشتغال زنان در ایران صرف نظر از نوع انگیزه ، رفته رفته از سطح یک مسئله عبور کرده و تبدیل به معضل میشود.
البته آمارها و اظهارنظرها نشان میدهد که اشتغال زنان در یک نگاه کلی در جهان ، وضعیت مناسبی ندارد ولی سهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در این وضعیت نابسامان بسیار بیشتر است . برای رفع هر معضلی ، نخست باید آن معضل را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و به یک شناخت جامع از آن دست یافت. موانع اشتغال زنان ،از ابعاد مختلفی برخوردار است. ادبیات تحقیق در این رابطه بیشتر به سهم موانع بیرونی از جمله موانع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اختصاص دارد و کمتر به موانع درونی اشتغال زنان پرداخته شده است. در این مقاله ، به شیوة کتابخانهای ، موانع مختلف اشتغال زنان در ایران به اجمال بررسی شده و دو نوع از این موانع یعنی کمبود خودباوری و خلاقیت در وجود زنان، مورد مطالعة عمیقتری قرار گرفته است.
2- موضوع تحقیق در این پژوهش وضعیت و مسائل اشتغال زنان در ایران بررسی شده است. در این راستا موانع اشتغال زنان در ایران معرفی شده و در میان آن موانع ، عدم وجود خودباوری و خلاقیت در زنان مورد موشکافی قرار گرفته است. بررسی مفاهیم خلاقیت و خود باوری و چگونگی تقویت این مفاهیم در دورههای مختلف سنی و بررسی نقش خانواده و نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای آموزشی و رسانههای ارتباط جمعی در این میان ، از دیگر موضوعات تحقیق به شمار میرود.
3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق این عبارت که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پائین تر از این میزان است، در سالهای اخیر در منابع داخلی و خارجی بارها و بارها تکرار شده است. بنیفاطمه( 1375) معتقد است که طرح یک مقولة اجتماعی در یک زمان خاص، بیتردید از ضرورت یا ضرورتهای خاصی سرچشمه میگیرد که پرداخت به آن ، نیازمند شناخت میباشد. دبیرکل سابق کمیسیون سازمان ملل در رابطه با سهم نابرابر زنان توضیح میدهد که زنان تنها یک سوم نیروی کار در جهان ، یک دهم درآمد در جهان و تنها یک صدم مالکیت املاک در دنیا را به خود اختصاص میدهند. (روزنامةایران 8 شهریور 1383) مرور منابع نشان میدهد که از دیرباز تا گذشتهای نه چندان دور، اشتغال زنان از مسائلی بوده است که تنها هواداران حقوق زنان از جنبههای گوناگون به آن میپرداختهاند.امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ، اجتماعی و اقتصادی که در هرم جمعیتی زنان رخ داده است، اشتغال زنان و رفع موانع تحقق آن ، تبدیل به ضرورتی انکار ناپذیر شده است که روز به روز بر حساسیت آن افزوده میشود. در این رابطه تحقیقی که وزارت صنایع و معادن تحت عنوان استراتژی صنعتی ایران انجام داده است، بیانگر این مطلب میباشد که در سال 85 نیروی کار زنان در ایران با مردان مساوی خواهد شد و در سال 90، شمار زنان در عرصة نیروی کار 5/1 برابر مردان خواهد بود(غفاری 1383). در این راستا به جرات میتوان ادعا کرد که تغییر نگرش نسبت به لزوم اشتغال زنان در آحاد مختلف جامعه ، کاملا محسوس میباشد. ازجمله میتوان به نتایج تحقیقی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شعبة آذربایجان شرقی انجام شده، اشاره نمود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، هشتاد درصد مردم ارومیه، که از ردههای سنی مختلف و دارای مدارک تحصیلی مختلف و مشاغل متفاوتی بودند، اشتغال زنان را در خارج از منزل یک ضرورت میدانند. (خبرگزاری ایسنا 13 مرداد 82) نتیجة این تحقیق با توجه به سنتی بودن بافت اجتماعی محل نظرسنجی بسیار در خور توجه است.
از سوی دیگر یکی از مسائلی که لزوم پرداختن به اشتغال زنان را مطرح میسازد، فزونی گرفتن تعداد دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر میباشد. خبرگزاری ایسنا در این رابطه اعلام کرده است که در سال 1383 ، بالغ بر 62% از قبول شدگان کنکور را دختران تشکیل میدادند در حالی که نرخ اشتغال زنان در کشور حدود 11% میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 67
قتل و خودکشی از منظر قانون چه تفاوتی دارد؟قتل در لغت به معنی کشتن و کشتار وارد ساختن و لطمه به حیات دیگری است و از حیث سابقه تاریخی در حقوق روم قدیم سلب حیات ارادی برخلاف عدالت از شخصی بوسیله شخص دیگر تعریف شده است. در حقوق فرانسه قتل عمدی عبارت است از سلب عمدی حیات از شخص زنده بوسیله شخص دیگر بدون مجوز قانونی.در حقوق آمریکا قتل عمدی عبارت است از کشتن شخص بدون مجوز قانونی بوسیله دیگری با سبق تصمیم و سوءنیت، مباشرتاً و یا به تسبیب.حضرت امام خمینی (ره) در تحریرالوسیله بیان فرموده اند قتل عمد محض دو رکن دارد: اول اینکه قصد کشتن طرف را داشته باشد، دوم اینکه وسیله ای که به کار می برند کشنده باشد چند به ندرت. مورد دیگری که قتل عمدی را محقق می سازد این است که قصد کند در مورد شخصی عمل انجام دهد که غالباً کشنده است هر چند قصد کشتن او را با این عمل نداشته باشد.در قوانین موضوعه ایران قتل عمد تعریف نشده و تنها به ذکر مصادیق و انواع آن اکتفا شده است و تعریفی که می توان ارائه داد «سلب ارادی حیات از انسان زنده معصوم بوسیله شخص دیگری که در قانون پیش بینی شده است» می باشد.در ماده ۲۰۴ از قانون مجازات اسلامی انواع قتل ذکر شده و مواد ۲۰۵ و ۲۰۷ از قانون یاد شده مجازات قتل عمد را قصاص اعلام نموده است.اغلب جرائم بویژه جرم قتل عمدی دارای عناصر و ارکانی است که عبارتند از: رکن قانونی، مادی و معنوی و رکن عادی جرم قتل خود دارای اجزای مختلف است که تقسیم می شود به: ۱ _ وجود شخص قاتل ۲ _ وجود شخص مقتول ۳ _ فعل ارتکابی فاعل جرم و رابطه علیت و سببیت بین عمل او و قتل طرف ۴ _ مثبت بودن فعل مرتکب که بعضی اعتقاد دارند فعل منفی نیز می تواند موجب تحقق قتل عمد شود که به اعتقاد بنده برای تحقق قتل عمد لازم است فعل مرتکب به صورت مثبت و خارجی بوده اگر در مواردی که قانونگذار ترک فعل را از مصادیق تحقق قتل پیش بینی کرده باشد همانند شرایط ذکر شده در ماده ۶۳۳ از قانون مجازات اسلامی.از نظر عنصر معنوی بایستی وضعیت ذهنی عامل قتل و ارتباط آن با عمل انجام شده توسط مرتکب قتل احراز شود.* تفاوت قتل عمد با خودکشی چیست؟در خودکشی خود فرد مقتول، قاتل خودش محسوب می شود و شخص دیگری در وقوع قتل نقشی ندارد و طبق مقررات جزایی ایران، خودکشی، شروع به خودکشی و ممارست در خودکشی فاقد وصف جزایی بوده و جرم محسوب نمی شوند و طبیعتاً مجازاتی نیز برای آنها پیش بینی و در نظر گرفته نشده است.در قتل عمدی شخص قاتل و شخص مقتول جدای از هم بوده و هر کدام یک جزء از اجزای تشکل دهنده رکن مادی قتل هستند در حالی که در خودکشی شخص قاتل و مقتول یک نفر است تفاوت دیگر از حیث مجازات است که برای قتل عمدی مجازات پیش بینی شده و برای ارتکاب خودکشی مجازاتی پیش بینی نشده است. البته در حقوق قدیم برای خودکشی نیز مجازات پیش بینی نشده بود. به طور مثال در حقوق روم قدیم و مقررات باستانی خودکشی جرم بوده و مجازات آن ضبط اموال او به نفع دولت و عدم دفن او در قبرستان عمومی بوده است. با ظهور دین مسیح، خودکشی ممنوع شد و آن را خلاف مذهب و اخلاق شناختند که تا قبل از انقلاب فرانسه یعنی تا سال های ۱۷۸۹ میلادی خودکشی جرم بود و مجازات آن ضبط اموال و دارایی وی و عدم تشریفات مذهبی دفن مقتول بوده است. بعد از انقلاب فرانسه به لحاظ پذیرش حقوق فردی و اینکه هر کس مالک نفس و جان خود است مجازات خودکشی مردود اعلام شد و قانون ۱۸۱۰ فرانسه خودکشی را جرم ندانسته است.به طور کلی مرگهای ناشی از اقدام مستقیم و غیرمستقیم قاتل بر روی جسم و جان خود خودکشی است. در اسلام ممنوعیت خودکشی در آیه ۳۳ از سوره مبارکه نساء «لاتقتلو انفسکم ان الله کان بکم رحیماً » پیش بینی شده است. ضمانت اجرایی خودکشی در اسلام، امری اخلاقی، درونی و دینی است. مبانی فکری و عقیدتی فرد مؤمن در زندگی اجتماعی خود و مواجه شدن او با مشکلات روزمره، با تلاش و کوشش و ایمان او از لطف و مرحمت الهی ناامید نخواهد شد که اقدام به خودکشی نماید، در نتیجه اگر کسانی پیدا شوند که آگاهانه دست به خودکشی بزنند چون خلاف اوامر الهی از خود سلب حیات نموده اند بی ایمان از دنیا رفته اند.* آیا تفاوتی میان رسیدگی به پرونده قتل و خودکشی وجود دارد؟چون خودکشی از نظر اخلاقی و اجتماعی در ایران یک عمل مردود و گناه کبیره است پذیرش آن از سوی خانواده فرد فوت شده سخت است. لذا ما به عنوان مدرسه ای جنایی که وظیفه رسیدگی به پرونده قتل عمدی و فوتهای مشکوک تهران را به عهده داریم به همکاران قضایی و بازپرسان ویژه قتل توصیه کردیم که در پرونده های مربوط به خودکشی دقت بیشتری نموده و کاملاً احراز نمایند که موضوع، دگرکشی نیست و فرد دیگری در ارتکاب آن نقش نداشته است. عملاً نیز همکاران ما در صحنه های مربوط به خودکشی اعلام شده وقت بیشتری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت
چکیده
اشتغال زنان ایرانی در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت ویژهای پیدا کرده است. از سوی دیگر مشکلات اشتغال که به صورت عام در کشور ایران وجود دارد ، در مورد زنان حادتر میشود و مسئلة اشتغال زنان را در آیندة نه چندان دور با بحران مواجه خواهد ساخت. علیرغم اینکه زنان ایرانی مطابق تحقیقات انجام شده بیشتر تمایل به مشاغل دولتی دارند ولی وضعیت خاص بازار کار در ایران و سیاست کاهش تصدیگری دولت باعث شده است که رویکرد کارآفرینی زنان بیشتر از گذشته مطرح شود. در این رابطه میتوان مسئله را از ابعاد مختلفی مورد بررسی قرار داد. در این مقاله کارآفرینی زنان از منظر تعلیم و تربیت بررسی شده است و پیشنهاد شده که ویژگیهای خاص کارآفرینی را باید از کودکی به زنان تعلیم داد و آن ویژگیها را پرورش داد.
مقدمهدر هر کشوری، نرخ اشتغال و نرخ بیکاری بطور عام، از جمله شاخصها و مؤلفههای مهم توسعة اقتصادی به شمار میرود. از سوی دیگر مسئلة اشتغال بانوان به طور خاص در سالهای اخیر به دلایل مختلف حساسیت و اهمیت ویژهای پیدا کرده است. (خورشیدی 1383) به نقل از گزارشات و اظهارنظرهای مسئولین مختلف کشوری در جراید، دلایل مذکور را فزونی گرفتن تعداد زنان تحصیلکرده نسبت به مردان، افزایش نرخ طلاق و در نتیجه افزایش تعداد زنان خود سرپرست و سرپرست خانوار، کاهش نرخ و افزایش سن ازدواج و بطور کلی افزایش تقاضای اشتغال از سوی زنان (به هر دلیل)، ذکر مینماید. در همین راستا (عنایت و موحد 1383) نیز ضمن ارائة آمارهایی مبنی بر افزایش ناگهانی تعداد دانشجویان دختر، افزایش نرخ مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان و رشد ناگهانی جمعیت پس از انقلاب اسلامی ، خاطر نشان میسازند که موارد فوق همگی مبین دگرگونی نقش و جایگاه زنان ایرانی است و نقشهای سنتی زنان در درون خانواده و در زمینههای اجتماعی دچار تحول شده است. از سوی دیگر (جعفرنژاد 1383) انگیزة اشتغال در زنان را به دو دستة کلی انگیزههای روانی و اقتصادی تقسیم مینماید. وی معتقد است که گرایش به هر یک از این دو دسته ، بستگی به طبقة اجتماعی و اقتصادی خانوادة زنان دارد. به طوریکه مهمترین انگیزة اشتغال در طبقات مرفه اجتماعی انگیزة روانی است. در حالیکه همان محقق معتقد است که زنان طبقات متوسط و کمدرآمد بیشتر در پی انگیزههای اقتصادی تمایل به اشتغال دارند. (رجائی 1382) نیز با تقسیم بندی مذکور موافق است ولی سهم بیشتری برای انگیزههای شخصی و روانی در اشتغال زنان قائل است. در هر صورت مرور منابع نشان میدهد که اشتغال زنان در ایران صرف نظر از نوع انگیزه ، رفته رفته از سطح یک مسئله عبور کرده و تبدیل به معضل میشود.
البته آمارها و اظهارنظرها نشان میدهد که اشتغال زنان در یک نگاه کلی در جهان ، وضعیت مناسبی ندارد ولی سهم کشورهای در حال توسعه از جمله ایران در این وضعیت نابسامان بسیار بیشتر است . برای رفع هر معضلی ، نخست باید آن معضل را از ابعاد گوناگون مورد بررسی قرار داد و به یک شناخت جامع از آن دست یافت. موانع اشتغال زنان ،از ابعاد مختلفی برخوردار است. ادبیات تحقیق در این رابطه بیشتر به سهم موانع بیرونی از جمله موانع فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، اختصاص دارد و کمتر به موانع درونی اشتغال زنان پرداخته شده است. در این مقاله ، به شیوة کتابخانهای ، موانع مختلف اشتغال زنان در ایران به اجمال بررسی شده و دو نوع از این موانع یعنی کمبود خودباوری و خلاقیت در وجود زنان، مورد مطالعة عمیقتری قرار گرفته است.
2- موضوع تحقیق در این پژوهش وضعیت و مسائل اشتغال زنان در ایران بررسی شده است. در این راستا موانع اشتغال زنان در ایران معرفی شده و در میان آن موانع ، عدم وجود خودباوری و خلاقیت در زنان مورد موشکافی قرار گرفته است. بررسی مفاهیم خلاقیت و خود باوری و چگونگی تقویت این مفاهیم در دورههای مختلف سنی و بررسی نقش خانواده و نهادهای اجتماعی از قبیل نهادهای آموزشی و رسانههای ارتباط جمعی در این میان ، از دیگر موضوعات تحقیق به شمار میرود.
3- بیان مسئله و ضرورت تحقیق این عبارت که زنان نیمی از جمعیت جهان را تشکیل میدهند ولی سهم آنان در نرخ اشتغال بسیار پائین تر از این میزان است، در سالهای اخیر در منابع داخلی و خارجی بارها و بارها تکرار شده است. بنیفاطمه( 1375) معتقد است که طرح یک مقولة اجتماعی در یک زمان خاص، بیتردید از ضرورت یا ضرورتهای خاصی سرچشمه میگیرد که پرداخت به آن ، نیازمند شناخت میباشد. دبیرکل سابق کمیسیون سازمان ملل در رابطه با سهم نابرابر زنان توضیح میدهد که زنان تنها یک سوم نیروی کار در جهان ، یک دهم درآمد در جهان و تنها یک صدم مالکیت املاک در دنیا را به خود اختصاص میدهند. (روزنامةایران 8 شهریور 1383) مرور منابع نشان میدهد که از دیرباز تا گذشتهای نه چندان دور، اشتغال زنان از مسائلی بوده است که تنها هواداران حقوق زنان از جنبههای گوناگون به آن میپرداختهاند.امروزه با تغییرات جمعیت شناختی ، اجتماعی و اقتصادی که در هرم جمعیتی زنان رخ داده است، اشتغال زنان و رفع موانع تحقق آن ، تبدیل به ضرورتی انکار ناپذیر شده است که روز به روز بر حساسیت آن افزوده میشود. در این رابطه تحقیقی که وزارت صنایع و معادن تحت عنوان استراتژی صنعتی ایران انجام داده است، بیانگر این مطلب میباشد که در سال 85 نیروی کار زنان در ایران با مردان مساوی خواهد شد و در سال 90، شمار زنان در عرصة نیروی کار 5/1 برابر مردان خواهد بود(غفاری 1383). در این راستا به جرات میتوان ادعا کرد که تغییر نگرش نسبت به لزوم اشتغال زنان در آحاد مختلف جامعه ، کاملا محسوس میباشد. ازجمله میتوان به نتایج تحقیقی که توسط مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران شعبة آذربایجان شرقی انجام شده، اشاره نمود. به گزارش خبرگزاری ایسنا، هشتاد درصد مردم ارومیه، که از ردههای سنی مختلف و دارای مدارک تحصیلی مختلف و مشاغل متفاوتی بودند، اشتغال زنان را در خارج از منزل یک ضرورت میدانند. (خبرگزاری ایسنا 13 مرداد 82) نتیجة این تحقیق با توجه به سنتی بودن بافت اجتماعی محل نظرسنجی بسیار در خور توجه است.
از سوی دیگر یکی از مسائلی که لزوم پرداختن به اشتغال زنان را مطرح میسازد، فزونی گرفتن تعداد دانشجویان دختر به نسبت دانشجویان پسر میباشد. خبرگزاری ایسنا در این رابطه اعلام کرده است که در سال 1383 ، بالغ بر 62% از قبول شدگان کنکور را دختران تشکیل میدادند در حالی که نرخ اشتغال زنان در کشور حدود 11% میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
طلاق از منظر دین
و
حقوق زن در خانواده
کاری از : عالی پور و نجف نیا
دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج
و
دادگستری کرج
طلاق در اصل رها کردن از روی پیمان و قراردارد است ورها کردن از قید زوجیت نیز طلاق نامیده شده است. و در اصطلاح شریعت، همان مفهوم عرفی رایج میان عقلاء را می رساند که شارع مقدس با شرایط خاصّی امضا کرده وبه معنای گشودن پیوند زناشویی با واژه مخصوص یا اشاره و نوشته ای که جایگزین آن باشد، چه پیوند زناشویی بلافاصله گشوده شود و چه بعد از گذشت زمان معین.
و در اصطلاح حقوق نیز طلاق عبارتست از ایقاعی تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که به طور دائم در قید زناشوئی اوست رها می سازد.
در این جا سئوالاتی مطرح می شود که :
آیا طلاق فقط در دین اسلام مطرح شده است؟
آیا طلاق در اسلام جایز است؟ اگر پاسخ مثبت باشد پس وضعیت زنان مطلقه چگونه است؟
وظیفه زن ومرد در مدت عدّه چیست؟ بعد از اتمام عدّه چطور؟
با توجهه به آیات و روایات فرزندان چه سرنوشتی پیدا می کنند؟
آیا حد طلاق در اسلام مشخص شده است؟
زن در خانواده از چه حقوقی برخوردار است؟
ابتدا به طور اجمال تاریخچه ی طلاق را بیان کرده آنگاه به بررسی طلاق از منظر دین پرداخته و حقوق زن در خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.
الف- تاریخچه ی طلاق
آنگونه که از قدیمی ترین قانون مدوّن و ساخته ی دست بشر یعنی < قانون حمورابی> استنباط می شود خانواده اساس اجتماعی بوده و مرد قادر بوده در مواردی که زن تا مهلت معینی صاحب فرزند نمی شده وی را طلاق دهد و نیز اگر زنی بیماری مزمن داشت، مرد بدون آنکه او را طلاق دهد می توانست زن دیگری اختیار کند.
در آتن نیز طلاق برای مرد دشوار نبوده و مرد می توانست بدون ارائه دلیل زن خویش را از خانه براند. در مقابل زن نمی توانست به دلخواه، همسر خویش را ترک گوید ولی در صورت ستم شوهر، زن می توانست به < آرخون > مراجعه و تقاضای طلاق کند و با رضایت < آرخون > طلاق زن صورت می گرفت. گاهی نیز طلاق با رضایت طرفین انجام می گرفت، لیکن این توافق باید رسماً طی تشریفاتی در نزد < آرخون > اعلام می شد.
در مصر قدیم نیز شوهر نمی توانست زن خود را طلاق دهد مگر در مورد نازایی و طلاق زن به هر دلیل، شوهر را مکلف می نمود تا قسمت بزرگی از املاک خانواده را به وی واگذارد و در نتیجه طلاق به ندرت اتفاق می افتاد.
در دین زرتشت نیز آیین زناشویی کاری پسندیده و تجرد امری ناپسند و در خور نکوهش بوده است. این تعلیمات به همراه حق برابری زن در زندگی زناشویی موجب می گردید که طلاق امری ناشی از اراده ی بی چون و چرای مرد تلقی نگردد.
در ایران باستان طلاق منوط به رأی دادگاه بود. اگر قاضی دادگاه تشخیص می داد که زوجین می توانند زندگی زناشویی خود را ادامه دهند، آنان را مجبور به زندگی می نمود و شوهر متمّرد را به مجازات سختی محکوم می کرد تا بی جهت متمایل به طلاق نگردد.
در دین یهود نیز طلاق وجود داشته است در صورتی که مرد کجروی در زن خود بیابد برای او نامه ی انفصال (جدایی) بنویسد و به دستش بدهد و از خانه ی خود او را بیرون فرستاده و رهایش سازد.
در انجیل نیز آیات متعددگاه بر عدم قبول مطلق طلاق دلالت دارد (همانند آیات 16:18) و در آیات دیگری از انجیل، طلاق را محدود به زنای یکی از زوجین نموده است(ماندن آیات 15:31) انجیل متی که می گوید: < هر کسی از زن خود مفارقت جوید، طلاق نامه به او بدهد، لیکن من به شما می گویم هر کس به غیر علت زنا، زن را از خود جدا کند باعث زنا کردن او باشد و هر کس زن مطلقه را نکاح کند، زنا کرده باشد.>