واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره. انواع مکتب ها و نظریه های هنری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

عنوان : انواع مکتب ها و نظریه های هنری

نئوکلاسیسم :

این سبک در تقابل با ابتذال و انحطاط روکوکو و بهمراه کشف دو شهر پمپی و هرکولانیوم و بر اساس اصول زیبا شناختی پوسن و رافائل و به مرکزیت فرانسه ، با تأکید بر سادگی صور و پیراستگی معنوی و خردگرایی ، مطرح گردید.

هنرمندان برجسته: بنجامین وست ، ژاک لویی داوید، دومینیگ انگر، آنلویی ژیروده ، پرودن ، رینیو، آنتونیو کانووا.

ناتورالیسم (طبیعت گرایی) :

به معنای بازنمایی جهان عینی و مادی ، با احساس گرایی و خوشایند گری و با محوریت طبیعت است.

هنرمندان برجسته : ایوان شیشکین از مطرح ترین هنرمندان این سبک است.

پوریسم (ناب گرایی):

جنبشی منشعب شده از کوبیسم، با هدف بیان همه جانبه و کلی مضامین و تأکید بر وضوح و عینیت در بازنمایی ، با وفاداری به اصول جهان شناختی شکل و فرم.

هنرمندان برجسته: لوکوبوزیه ، اوزنفان.

کوبیسم (حجم گری) :

مکتبی است که در آن ، نمایش توام زوایای دید مختلف (فضا سازی همزمانی) برای بیان کلیت مضامین وجود دارد. در صورت چنین عملکردی ، ساختار واقعی شکل شکسته شده و اشکالی انتزاعی به وجود می آیند.پیروان این مکتب با استفاده از قوانین فیزیک کوانتومیک ، سعی در القای عامل زمان دارند. پابلوپیکاسو و ژرژ براک ، سردمداران این مکتب هستند.

هنرمندان برجسته : ژرژ براک ،پابلو پیکاسو ، فرنان لژه ،خوان گری ، روبرت دلونه ، ژاک لیپ شیتس ، کنستانتین برانکوزی ، زادکین ، آرکی پنکو ، دوش ویلون.

کوبیسم به سه مرحله سزانی ، تحلیلی و تر کیبی تقسیم می گردد.

کنستراکتیویسم (ساخت گرایی) :

این جنبش در روسیه توسط ولادیمیر تاتلین، بر مبنای هنر پیکاسو و کولاژهای کوبیسمی ایجاد گردید. هنرمندان این سبک با تأکید بر ساختار شکل و فرم ، بیان مکانیت و زمانیت فضا ، تداوم و استمرار فضای درونی با پیرامون ، درصدد ایجاد آثار هنری ، بر مبنای اصول و فنون مدرن مهندسی هستند.

هنرمندان برجسته: ولادیمیر تاتلین ، نائوم گابو ، آنتوان پوسنر ، الکساندر رودچنکو.

کنتراپستو (ایستایی تقابلی):

حالت ایستادن انسان به نحوی که بخش های مختلف بدن نسبت به هم ، کشش معکوس داشته باشند. در این وضع ، بالاتنه و پاها روی یک محور ، در خلاف جهت یکدیگرند می پیچند و در نتیجه بدن بر یک پا تکیه می کند و در کمر اندکی انحنا ایجاد می شود. اسلوب ایستایی تقابلی در سده پنجم ق.م ، در یونان ابداع شد.

امپرسیونیسم :

این جنبش، اولّین جنبش فراگیر در هنر نوین بشمار می آید و در فرانسه توسط ادواردمانه و کلودمونه ایجاد گردید ، نام این جنبش از تابلوی «امپرسیون ، طلوع آفتاب» کلود مونه اقتباس شده است. بررسی نور و رنگ وکیفیات طبیعی آن و ایجاد یک دیدگاه علمی در هنر، از مسایل مطرح در این مکتب هستند. هنرمندان امپرسیونیست از ارائه اشکال با خطوط واضح محیطی سرباز زدند، آنها به نور با نگاهی علمی می نگریسته به مثلاً بجای قراردادن رنگ سبز ، رنگ های زرد و آبی را در کنار یکدیگر قرار می دادند. استفاده از تضاد رنگ های مکمل و حذف رنگ های سیاه و خاکستری از پرده ، از اصولی است که دراین مکتب مورد توجه قرار می گیرند.

از هنرمندان برجسته : دوارد مانه ، کلودمونه ، آنود سیسیلی ، آگوست رنوار،کامی پیسارو ، ژرژ سورا ، ادگاردگا ، پل سینیاک و اگوست رودن.

پست امپرسیونیسم :

جنبشی منشعب شده از امپرسیونیسم توسط پل سزان. مضامین و موضوعات در این مکتب به صورت صور ناب هندسی و احجام افلاطونی نمایش داده می شوند. هنرمندان پست امپرسیونیست، در آثار خود از ذرات بنیادین شکل و فرم استفاده می کردند ، با چنین عملکردی آثار ایجاد شده فاقد عمق و ژرف نمایی بودند، به همین جهت سزان برای نمایش عمق ، از تضاد رنگ های سرد و گرم (مدولاسیون رنگی) استفاده می کرد. استحکام در ساختار ترکیب بندی، صراحت شکل و فرم ، تأکید بر بیان درونی به مدد رنگ و شکل از ویژگیهای این جنبش هنری است.

هنرمندان برجسته : پل سزان ، ونسان ونگوگ ، پل گوگن.

فوویسم :

فوویسم به معنی بهره گیری جسورانه و نا متعارف از رنگ است که در قرن بیستم در فرانسه ، توسط هنری ماتیس ، مانگن و مارکه ایجاد شد . هنرمندان این سبک با تلفیق اصول امپرسیونیسم و سمبولیسم و طراحی دقیق و با استفاده از رنگ های کریه ، پرشور ، غیر واقعی و نامتعارف و با هویتی کانستراکتیو ، آثار خود را می آفریدند.در صورتی که این رنگ های غیر منطقی از نقاشیهای این سبک حذف شود و رنگ های منطقی جایگزین آن گردد، نقاشی ناتورالیسم یا رئالیسم ایجاد می شود.

هنرمندان برجسته: هنری ماتیس ، آندره درن ، ولامینگ ، ژرژروئو ، مانگن ، مارکه .

نئو امپرسیونیسم :



خرید و دانلود تحقیق درباره. انواع مکتب ها و نظریه های هنری


تحقیق درباره علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی‌

چکیده‌

اقتصاد اسلامی‌ مقوله‌ای‌ است‌ که‌ از دیرباز مورد بحث‌ و بررسی‌ علماء اسلامی‌ قرار گرفته‌ است‌. دانشمندان‌ اسلامی‌ درباره‌ ماهیت‌ اقتصاد اسلامی‌ بحثهای‌ زیادی‌ داشته‌اند و کتب‌ و مقالات‌ زیادی‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ رشته‌ تحریر درآمده است. به‌ رغم‌ مباحث‌ زیاد هنوز بحثهایی حل نشده‌ در این‌ خصوص‌ وجود دارد. بعضی اقتصاددانان اقتصاد اسلامی را علم اقتصاد از نوع« اقتصاد اثباتی» می دانند، در حالی که عده ای آ ن را مکتب اقتصادی « اقتصاد هنجاری » می پندارند و گروهی نیز براین عقیده اند که تفکیک علم اقتصادو مکتب اقتصادی از یکدیگر امری بی حاصل است.

در این‌ مقاله‌ ابتدا تعاریفی‌ از «علم‌»، «مکتب‌» و «سیستم‌ اقتصادی‌» ارائه‌ شده‌ است‌. سپس‌ بحثهای‌ موجود به‌ تناسب‌ در هر یک‌ از این‌ مقولات‌ انجام ‌شده ‌ است‌. و در نهایت‌ با توجه‌ به‌ جامعیت‌ دین‌ اسلام‌ دیدگاهی‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد با مجموعه‌ اهداف‌ وآرمانهای‌ اسلامی‌ نزدیکتر باشد تحت‌ عنوان‌ سیستم‌ اقتصادی‌ اسلام‌ معرفی‌ شده‌ است‌. ویژگیهای ‌نگرش‌ سیستمی‌ به‌ اقتصاد اسلامی‌ و نتایج‌ مترتب‌ بر آن‌ بحثهای‌ دیگری‌ است‌ که‌ در این‌ مقاله‌ به آنها پرداخته‌ شده‌ است‌.

واژه‌های کلیدی: اقتصاد، علم، مکتب، اسلام، سیستم اقتصاد.

Economics, Economic School, and

Islamic Economic System

M. Lotfalipour, Ph.D.

Abstract

The subject of Islamic economy has been discussed by Islamic scientists for a long time. Islamic authorities have made various arguments on the nature of the Islamic economy and have written a lot of books and articles. In spite of numerous arguments in the past, still remain unresolved questions in this area. Some scientists think of Islamic economic system as positive economics, while others think of it as normative economics. Still another group believe that division



خرید و دانلود تحقیق درباره علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی


تحقیق درباره علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی 55 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 51

 

علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی‌

چکیده‌

اقتصاد اسلامی‌ مقوله‌ای‌ است‌ که‌ از دیرباز مورد بحث‌ و بررسی‌ علماء اسلامی‌ قرار گرفته‌ است‌. دانشمندان‌ اسلامی‌ درباره‌ ماهیت‌ اقتصاد اسلامی‌ بحثهای‌ زیادی‌ داشته‌اند و کتب‌ و مقالات‌ زیادی‌ دراین‌ زمینه‌ به‌ رشته‌ تحریر درآمده است. به‌ رغم‌ مباحث‌ زیاد هنوز بحثهایی حل نشده‌ در این‌ خصوص‌ وجود دارد. بعضی اقتصاددانان اقتصاد اسلامی را علم اقتصاد از نوع« اقتصاد اثباتی» می دانند، در حالی که عده ای آ ن را مکتب اقتصادی « اقتصاد هنجاری » می پندارند و گروهی نیز براین عقیده اند که تفکیک علم اقتصادو مکتب اقتصادی از یکدیگر امری بی حاصل است.

در این‌ مقاله‌ ابتدا تعاریفی‌ از «علم‌»، «مکتب‌» و «سیستم‌ اقتصادی‌» ارائه‌ شده‌ است‌. سپس‌ بحثهای‌ موجود به‌ تناسب‌ در هر یک‌ از این‌ مقولات‌ انجام ‌شده ‌ است‌. و در نهایت‌ با توجه‌ به‌ جامعیت‌ دین‌ اسلام‌ دیدگاهی‌ که‌ به‌ نظر می‌رسد با مجموعه‌ اهداف‌ وآرمانهای‌ اسلامی‌ نزدیکتر باشد تحت‌ عنوان‌ سیستم‌ اقتصادی‌ اسلام‌ معرفی‌ شده‌ است‌. ویژگیهای ‌نگرش‌ سیستمی‌ به‌ اقتصاد اسلامی‌ و نتایج‌ مترتب‌ بر آن‌ بحثهای‌ دیگری‌ است‌ که‌ در این‌ مقاله‌ به آنها پرداخته‌ شده‌ است‌.

واژه‌های کلیدی: اقتصاد، علم، مکتب، اسلام، سیستم اقتصاد.

Economics, Economic School, and

Islamic Economic System

M. Lotfalipour, Ph.D.

Abstract

The subject of Islamic economy has been discussed by Islamic scientists for a long time. Islamic authorities have made various arguments on the nature of the Islamic economy and have written a lot of books and articles. In spite of numerous arguments in the past, still remain unresolved questions in this area. Some scientists think of Islamic economic system as positive economics, while others think of it as normative economics. Still another group believe that division



خرید و دانلود تحقیق درباره علم اقتصاد، مکتب اقتصادی و سیستم اقتصاد اسلامی 55 ص


تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن .DOC : 

 

مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان شاه عباس اول در سال 1000 ه.ق/969 ه.ش و عزیمت هنرمندان به این شهر،در نقاشی ایران تغییر و تحول کلی پدید آمد و هنرمندان برای ارایه کارهای هنری خود فرصت و امکان بیشتری یافتند.در این دوره،نقاشی از درون صفحات کتابها و تزیین آنها بیرون آمد و به صورت تک ورق رواج یافت. بیشترین موضوعی که نقاشان این دوره به تصویر کشیده اند عبارت است از: زندگی عامه مردم و درباریان و به خصوص به تصویر کشیدن اشراف یا لباسهای فاخر و الوان.در این دوره تک چهره سازی در نقاشی رواج زیادی پیدا کرد،شاید دلیل عمده این کار آشنایی هنرمندان دوره صفوی با آثار هنرمندان ممالک اروپایی بود،به دلیل آن که این دوره در حقیقت آغاز ارتباطات نوین با جهان غرب بود،چیزی که در دوره های بیشتر بدین صورت امکان نیافته بود. (1)

مکتب دوره دوم صفویه با حکومت شاه عباس اول آغاز می شود که در واقع دوران نزول هنر نقاشی (نگارگری ایرانی) و نفوذ هنر اروپایی است و به پیروی از نقاشی های دیواری کلیساهای اروپا نقاشی های دیواری در کاخها و خانه های بزرگان این دوره شروع می شود.مکانهایی که در آنها نقاشی های دیواری فراوانی دیده می شود عبارتند از: عالی قاپو،چهلستون،کلیسای وانگ و خانه های سوکیاس در جلفا.

سبک این دوره،چه در نقاشی دیواری و چه در نقاشی های دیگر (پارچه،کاغذ و چوب) از روی اندامهای کشیده تر افراد این دوران و تغییر شکل کلاه قزلباش قدیم،عمامه های مختلف بزرگ،زربفت و راه راه و گاه نیز کلاه فرنگی مشخص می شود.در این دوره هنرمند به مقدار زیادی از قید تصویرگری برای کتاب رها می شود و آثار خود را بر روی دیوارها نقش می کند و ظهور گسترده نقاشی دیواری مشخصه ی این دوران است.ازاین دوره تحولات عمده فرهنگی-هنری،به خصوص هنرنگاری ایرانی آغاز می گردد و هویّت اصلی نقاشی و فرهنگ ایرانی به شدت تحت تاثیر فرهنگ اروپایی قرار می گیرد. (2)به این نکته باید توجه کرد که شاه عباس دوم مشوّق و مروّج فرمهای نقاشی اروپایی بود و در این باب هم تلاشهایی نمود.در قرن 18 میلادی،نفوذ غرب و اشکالات سیاسی درون جامعه ای ایرانی،موجب اضمحلال و قنای نقاشی ایرانی (خصوصا مینیاتور به لحاظ تاثیر تکنیک های غربی و نقاشی رنگ و روغنی) و تعدادی از هنرهای دستی (رنگسازی،فلزکارب،کاغذ سازی،جلد سازی و قالی بافی) وقتی شد که نتایج آن در سالهای بعد در دوران قاجار مشاهده گردید و حتی تا امروز هم باقی است.(3)

شیوه رضا عباسی و شاگردانش در نقاشی

مهمترین و جالب ترین کارهای نقاشی این دوره متعلق به رضا عباسی و شاگردان اوست.وی مدت زیادی ریاست کتابخانه دربار را به عهده گرفت و روابط دوستی نسبتا عمیقی با شاه عباس داشت. ظرافت کارهای دورانی جوانی رضا عباسی،یاآور و احیا کننده سنتهای متزلزل نسل قبل نقاشان صفوی در دربار شاه تهماسب بود ولی در اواخر،طرحهای او تحت تاثیر تجارب زندگی اشرافی زمان خود و گذشت عمر،لطافت خود را از دست داد و خشن شد.موضوعات او بیشتر از بین افراد طبقات پایین جامعه انتخاب شده و از طرف دیگر نفوذ و رواج نقاشی اروپایی در آثار این استاد بی تاثیر نبوده است. شاگردان زیادی نزد او تربیت یافتند که هر کدام سبک و روش وی را ادامه داده اند که مهمترین آنها عبارتند از: محمد شفیع عباسی،افضل الحسینی،محمد معین مصوّر،محمد علی،محمد یوسف و محمد قاسم.(4)

(کارل.جی.دوری) در مورد سبک نقاشی رضا عباسی و شاگردانش می نویسد: (با انتقال پایتخت به اصفهان،نقاشی معروف رضا عباسی،مقدمات هنر جدید نقاشی را به شاگردانش تعلیم می دهد.به کار بردن خطوط منحنی،وی را جزو برجسته ترین هنرمندان عصر خویش در آورد و... در این زمان نفوذ هنر اروپا نیز کم کم مشاهده می شود،ولی این تاثیر به قدری نبود که بتواند هنر و احساس ایرانی را به طرف خود بکشاند.بنابراین هنر قرن 18 و 19 میلادی در ایران روی هم رفته به پیروی از طرحها و با تکیه بر عظمت گذشته استوار می گردد.(5)نقاشی های دوره ی صفوی تا دوره ی شاه عباس،متاثر از نقاشی های مکتب هرات (تیموری) بود، ولی از دوره شاه عباس،رضا عباسی سایه روشن را به کار برد و تک چهره ها رواج یافت که این دو روش فصل امتیازی است بین نقاشی هایی که به دوره صفویه نسبت داده می شود.در اواخر این عصر یکی از هنرمندان ایرانی به نام محمد زمان در نقاشی های خود به آثار هنری ایرانی،تازگیهایی که مدیون نقاشی غربی بود،افزود.(6)

عوامل مهم در شکل گیری مکتب نقاشی اصفهان

در این مورد می توان به دو عامل اساسی اشاره نمود که عبارتنداز:

1.ترکیب دو خصیصه،یعنی گرایش به هنر غرب و توجه به سنتهای شرقی مکتب اصفهان،بر این اساس رضا عباسی خط و مشی خاصی در نقاشی بوجود آورد.

2.عامل دیگر شاید ورود بی شمار ارامنه از مرزهای غربی بود که به امر شاه عباس در جلفا اسکان داده شدند و اینان سلیقه خاصی در تزیین اماکنی چون کلیسا از خود بروز می دادند.

قابل توجه این که در همین دوره انسان گرایی در نقاشی یا مجسمه سازی،محور اصلی کار هنرمندان است،اما در اصفهان نگرشی به انسان جهتی دیکر دارد،الگوی نگارگر ایرانی شاه است و حیطه ی عمل نیز فرمایشات شاهانه و محدوده تفکرش هم در همین راستاست... در همین دوره است که رنگ و روغن به عنوان وسیله ای نو ظهور به کار گرفته می شود.اثر عمده نقاشی اروپایی بر هنر ایرانی آن است که هنرمند به طور عینی در نقاشی های دیواری از حالت های ذهن گرایی به حالت های مختلف طبیعت گرایی گرایش پیدا می کند.(7)

اضمحلال سبک مینیاتور صفوی

پژوهشگران درباره سقوط سبک مینیاتور صفوی دلایل متعددی را ذکر کرده اند که مهمترین آنها به شرح زیر است:

1.مهمترین عمال در واقع نفوذ هنر اروپایی بود.

2.علت مهم دیگر (به یغما بردن آثار استادان بزرگ نقاشی ایرانی و جای دادن آنها در موزه های غربی بود)

3.عامل دیگر اوضاع نابسامان اجتماعی – اقتصادی ایران آن روزگار بود که با وجود شدت فقر مردم، حاکمان مسلّط حتی حاضر بودند برای رسیدن به مطامع و مقاصد خود، به آسانی سرمایه های هنری و فرهنگی مملکت را در اختیار بیگانگان قرار دهند و بعضاً بر این کار نیز افتخار می کردند.

4.عامل دیگری که می توان از آن یاد کرد،تشویق و ترغیب نقاشی اروپایی به وسیله ی شاه عباس دوم و مرگ شاگردان رضا عباسی بود که با فقدان وجود ارزشمند آنها،فی الجمله خلأیی عظیم در این زمینه،احساس می شد و مجموع این عوامل به سقوط این سبک انجامید.(8)

ویژگیهای نقاشی دوره ی صفویه



خرید و دانلود تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن


تحقیق در مورد مکتب غیر الهی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 8 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مکتب غیر الهی:

همیشه مکاتبی غیر الهی وجود دارند که معتقد به خدایی غیر از خدای واحد هستند. مثلاً کمونیسم مکتبی غیر الهی بود.

همواره پرستش خدایان غیر یکتا در میان جوامع بشری وجود داشته است. مثلاً در زمان پیامبر اسلام بت‌ پرستی رواج داشته است. هم اکنون در هندوستان بت پرستی، گاو پرستی، آتش پرستی و پرستش زن به عنوان یک خالق وجود دارد.

در این میان اعتقاد به شیطان به عنوان یک خالق و موجود برتر نیز توجه بسیاری را به خود جلب کرده‌ است. البته این عقیده که شیطان خالقی برتر است، چندین هزار سال پیش هم وجود داشته و بسیاری از افراد قبایل آفریقای مرکزی، آمریکای جنوبی، آسیای شرقی و حتی خاورمیانه نیز به شیطان پرستی اعتقاد داشته‌اند. بعضی از این افراد بعد از گذشت سالها هم زمان با رشد علمی بشر رشد نموده و به خدای واحد گرویده‌اند. اما هنوز شیطان پرستی در آمریکا، آفریقا و آسیا وجود دارد.

آشنایی با مکتب پرستش شیطان:

شیطان پرستی هم مکتبی است غیر الهی که در آن الهه قدرت و توانایی شیطان (همان ابلیس) است. اعتقاد به شیطان به عنوان قدرت برتر در میان شیطان پرستان از زمانی شروع شد که این عقیده بوجود آمد که شیطان موجودی برتر از خدا است زیرا توانسته بر خدا غلبه کرده و انسان را سجده نکند. این عدم سجده بر انسان توانسته قدرتی به شیطان عطا کند که او را از تمامی قدرت‌های مادی و معنوی این جهان قوی‌تر سازد و بتواند باعث گمراهی انسان (موجودی برتر از همه موجودات – احسن الخالقین) گردد.

این اعتقاد که شیطان (ابلیس) ساخته دست خدای یکتاست در میان شیطان پرستان اعتباری ندارد و آنها شیطان را برخاسته از تاریکی می‌دانند. او را نه یک فرشته بلکه یک قدرت کامل و بی نقص می‌شمارند و همواره به تقدیس این الهه می‌پردازند.

بسیاری از مردم افراد شیطان پرست را افرادی وحشی، یاغی و غیر قابل کنترل می‌پندارند. حتی در بسیاری از مقالات و نشریات این گونه آمده که انسان‌های شیطان پرست موجوداتی کثیف و جنایت‌کار هستند در حالیکه این افراد هم مانند انسان‌های دیگر به دنبال آرامش و آسودگی هستند و این آرامش و آسودگی را در پرستش شیطان پیدا کرده‌اند.

انواع شیطان پرستی:

شیطان پرستی دو نوع است:

1_ پرستش خدای پدر که همان شیطان است

2_ پرستش خدای پسر که فرزند شیطان است.

اگر به فیلم مصائب مسیح ساخته مل گیبسون مراجعه کنید خواهید دید که در بعضی از سکانس‌ها شیطان (خدای پدر) به همراه موجود کوچکی که در بغل دارد دیده می‌شود این همان خدای پسر است.

بسیاری از شیطان پرستان خدای پسر را قوی‌تر از خدای پدر می‌دانند زیرا معتقدند که او محصول تولیدمثل جن و شیطان است و به همین خاطر به جن هم شباهت دارد و چون جن ساخته شده از آتش است و آتش نیز می‌تواند قدرتی بالاتر ایجاد کند پس خدای پسر قوی‌تر از خدای پدر خواهد بود.

تاریکی وسیله ارتباط:

تاریکی در شیطان پرستی بسیار مهم است زیرا آن را وسیله ارتباط انسان با شیطان می‌دانند و معتقدند که تاریکی شیطان را ایجاد کرده‌ است پس خود تاریکی هم مقدس بوده و باید مورد توجه قرار گیرد.

شیطان پرستی ضد مسیحیت:

بیشتر شیطان پرستان از دین مسیحیت به این مکتب گرویده‌اند و این اعتقاد در بین تمامی شیطان پرستان وجود دارد که مسیحیت هنوز در قرون وسطی به سر می‌برد. پاپ می‌تواند همه جنبه‌های انسانی را در دست گفته و آن را تغییر دهد. به همین خاطر شیطان پرستی و مسیحیت دو مکتب مخالف هستند و بیشتر شیطان پرستان در تلاشند تا مسیحیت را نابود کنند.

آتش زدن کلیسا‌ها، کشتار افراد مذهبی مسیحی و مبارزه با صلیب* از جمله کارهایی است که شیطان پرستان برای رسیدن به مقصود خود (نابودی مسیحیت) انجام می‌دهند.

*مبارزه با صلیب:

شیطان پرستان صلیب را جسمی می‌دانند که افراد را به یاد مسیح می‌اندازد و معتقدند که مسیحیان در برابر آن سجده کرده و آن را مورد پرستش قرار می‌دهند.

به همین خاطر صلیب بر عکس همواره در میان شیطان پرستان از اعتبار خاصی برخوردار بوده و هست. شیطان پرستان معتقدند که صلیب باعث نابودی بشر می‌شود به همین خاطر در بعضی اوقات دیده می‌شود که صلیب برعکس را به شکل استخوانی می‌سازند.

پنتاگرام:

همان طور که مسیحیت برای خود یک سمبل (صلیب) دارد، شیطان پرستی هم دارای سمبلی به اسم پنتاگرام است.

پنتاگرام ستاره‌ای است که بوسیله یک دایره احاطه شده است. پنتاگرام معمولاً به رنگ سیاه یا تیره است و در میان شیطان پرستان آن قدر معتبر است که از آن جهت تقدیس استفاده می‌کنند.

کشیش شیطان پرستی:

همانگونه که تمامی مکتب‌ها مبلّغ‌هایی داشته‌اند، شیطان پرستی هم افرادی را جهت تبلیغ دراختیار دارد. به این افراد کشیش لغب می‌دهند.

این کشیش‌ها لباس‌های خاصی دارند. بدین گونه که شنل و کلاه بزرگ مخصوصی به رنگ سیاه بر تن می‌کنند، عصا و یا چوب دستی که بر روی آن عبارات عبری مخصوصی حک شده و سر آن پنتاگرام دیده می‌شود در دست می‌گیرند و کفش نوک تیزی نیز می‌پوشند. این گونه لباس مخصوص کشیش است و افراد دیگر گروه حق پوشیدن چنین لباسی را ندارند. کشیش در تمامی مراسم دیدار با شیطان حضور دارد و دعاهای مخصوص به زبان عبری را او خوانده و افراد دیگر تکرار می‌کنند.

افراد کشیش هم به تبلیغ مکتب خود می‌پردازند، هم افراد علاقه‌مند را به مکتب وارد کرده و به گروه معرفی می‌کنند و هم دستور نابودی افراد خطاکار را می‌دهند.



خرید و دانلود تحقیق در مورد مکتب غیر الهی