لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
دسته ای از هیدروکربنها که تعداد اتمهای کربن آنها تقریبا بین15 تا 25 بوده و از نفت سفید سنگین تر و نقطه جوش آنها بین 180 تا 370 درجه سانتی گراد است را نفت گاز می نامند و جزء فرآورده های میان تقطیر است . این فرآورده را می توان از اجزاء تقطیر شده در فشار جو و تقطیر در خلاء و کراکینگ کاتالیزوری تهیه نمود .
نفت گاز در موتورهای دیزلی بدون جرقه خارجی و تاسیسات جرارتی به عنوان سوخت مصرف می شود . درجه یا عدد ستان کیفیت نفت گاز را مشخص می کند که بالا بودن آن نشان دهنده کیفیت یا بالا بودن نسبت مولکولهای پارافینی در مقایسه با مولکولهای آروماتیک است .
ویژگیهای نفت گاز
ویژگیهای نفت گاز به نوع نفت خام بستگی دارد ، که برخی از این ویژگیها عبارتند از :
الف – چگالی نسبی
چگالی نفت گازها بین 81/0 و 89/0 می باشد . هرچه میزان هیدروکربن های نفتی و آروماتیک در نفت گاز بیشتر باشد ، چگالی آن بالاتر است .
ب – تقطیر
نقطه جوش اولیه نفت گاز حدود C 220 است . مشخصات تقطیر فقط برای قسمتهای سنگین نفت گاز تعیین شده است به این ترتیب که در C250 کمتر از 65% آن باید تقطیر شود و در C 350 بیشتر از 85% .
ج – لزجت
نوع جریان ریزی ذرات پخش شده نفت گاز بستگی به لزجت آن دارد ، لزجت باید از 12 سانتی استوک کمتر باشد و هنگام ورود نفت گاز به منافذ سوخت پاش به هیچوجه نباید از 40 سانتی استوک تجاوز کند .
د – عدد ستان
عدد ستان نفت گاز باید بیشتر از 50 باشد تا موتور دیزل نرم و بی صدا کار کند . به علاوه پائین بودن عدد ستان باعث تشکیل کک در نوک تزریق کننده می شود .
افزایش نیترات اتیل باعث بهبود عددستان می شود .
همانگونه که قبلا بیان شد ، رابطه ساده ای بین عددستان و ترکیب شیمیائی نفت گاز برقرار شده است که به وسیله اندیس دیزل نشان داده می شود .
ه – نقطه ریزش
نقطه ریزش بستگی به نقطه نهائی تقطیر و میزان پارافینهای قابل تبلور در نفت گاز دارد .
مقدار محصول و پاره ای از مشخصات نفت گاز بدست آمده از چاهای گوناگون ایران درجدول زیر نشان داده شده است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مشخصات
موضوع : نفت و گاز(پتروشیمی و پلیمر - صنایع گاز ) سیاست علم و تکنولوژی(سیاست تکنولوژی ) نفت و گاز و انرژی(مدیریت انرژی ) تهیه کننده: عبدالحسین قادری
متن تحلیل
صادرات گاز با هدف ارزآوری، از اولویتهای وزارت نفت به شمار میرود. لیکن بدلیل خواص ویژه گاز طبیعی، انتقال و فروش آن با مشکل روبروست. تبدیل گاز طبیعی به مواد شیمیایی میتواند گامی مهم در راستای انتقال آسان و بازاریابی موفق گاز طبیعی باشد. در این مطلب به معرفی برخی تکنولوژیهای تبدیل گاز به مواد شیمیایی و بیان مزایای استفاده از آنها پرداختهایم:
اهمیت تبدیل گاز به مواد شیمیایی
مقدار ذخایر اثبات شدة گاز دنیا حدود 140 تریلیون متر مکعب است که حدود 30 درصد آن در منطقة خاورمیانه قرار دارد. از آن جمله میتوان به بزرگترین مخازن گازی جهان نظیر پارس جنوبی و میدان گازی شمال کشور اشاره کرد. با وجود این ذخایر گازی، طبق آمار (SRI)، خاورمیانه تنها 9 درصد بازار محصولات گازی جهان را در اختیار دارد.
گاز طبیعی، سوختی پاک و خوراکی مناسب برای صنایع شیمیایی است؛ اما بهدلیل ویژگیهای خاص خود، انتقال آن به سمت بازار مصرف دشوارتر و گرانتر از انتقال نفت خام است. این مسئله ناشی از مشکلاتی نظیر نبود بازار امن و مناسب، هزینة بالای حمل و نقل و گران و پیچیدهبودن تکنولوژیهای انتقال نظیر LNG و خطوط لوله است. به عنوان مثال یک کشتی LNG، حدود 33 میلیون گالن LNG با ارزش گرمایی حدود 3 تریلیون BTU جابجا مینماید، در حالیکه یک کشتی نفتکش (که سادهتر و ارزانتر نیز هست) 2.2 میلیون بشکه نفت خام با ارزش گرمایی برابر با 130 تریلیون BTU را انتقال میدهد که حاکی از بالابودن هزینة انتقال گاز طبیعی است. علاوه بر این، مشکلات زیستمحیطی تولید و انتقال LNG و همچنین هزینة بالا و ضرورت رعایت مسایل ایمنی سایر روشهای صادرات گاز نظیر خط لوله و هیدرات، صادرات گاز را با مشکلات بیشتری روبرو میسازد.
از این رو، تبدیل گاز طبیعی به مواد شیمیایی و جایگزین کردن صادرات این مواد به جای صادرات گاز، علاوه بر اینکه بازار فروش مناسب و مطمئنی دارد، ارزش افزودة بیشتری را نصیب کشور صادرکننده میکند و مشکلات صادرات گاز را نیز به همراه ندارد.
اما تبدیل گاز طبیعی به محصولات با ارزش نیز، بهدلیل ترکیبات موجود در گاز طبیعی با مشکلات خاصی روبروست. گاز طبیعی محتوی بیش از 90 درصد متان، حدود 6 درصد اتان و 4درصد از سایر هیدروکربنها است، که تنها 6 درصد اتان آن جهت تولید محصولات شیمیایی مورد مصرف قرار میگیرد.
تکنولوژیهای مرسوم در صنایع پتروشیمی، قابلیت تولید الفینها و محصولات پتروشیمیایی را فقط از گاز مایع و اتان موجود در گاز طبیعی دارند. از این رو، با تکیه بر فرآیندهای فعلی پتروشیمیایی، نمیتوان ارزش افزودة موجود را چندان ارتقا داده و مشکلات صادرات گاز را کاهش داد. بنابراین باید به دنبال تکنولوژیهای جدیدی بود که توانایی تبدیل متان موجود در گاز را به فرآوردههای با ارزش داشته باشد. در این صورت، علاوه بر رفع مشکل صادرات گاز طبیعی بهصورت خام، 90 درصد آن به مواد با ارزش افزوده بالا تبدیل میشود و درآمد حاصله از چند سنت به ازای هر فوت مکعب به چند ده دلار در هر فوت مکعب خواهد رسید.
در ادامه، به معرفی و بررسی اجمالی این تکنولوژیها میپردازیم:
1- تکنولوژیهای تولید متانول در ظرفیتهای بالا (مگامتانول)
متانول از متان گاز طبیعی تولید میشود و دارای کاربردهای متنوعی است. عمدهترین مصرف این ماده، تولید مواد شیمیایی است. البته متانول کاربردهای دیگری نظیر استفاده در خودروها بهعنوان سوختی پاک را نیز داراست. لکن هزینة نسبتاً بالای تولید آن به روشهای معمول، این قبیل کاربردهای متانول را غیراقتصادی ساخته است. یکی از روشهای اقتصادی و نوین تولید متانول، استفاده از واحدهای مگامتانول (واحدهای تولید در ظرفیتهای بالا) است. این واحدها، بهدلیل هزینة بسیار پایینتر جهت ساخت، استفاده از کمپروسورهای کوچکتر و استفادة بهینه از گرما و انرژی در فرآیند، متانولی تولید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
منشا نفت و گاز
بشر از قرنها پیش به وجود نفت پی برده بود و این ماده روغنی شکل و اعجابآمیز از دیر باز مورد استفاده پیشینیان بوده است. نفت را OIL یا Petroleum (روغن سنگ) مینامند. در زبان اوستایی نپتا به معنی روغن معدنی است که کلدانیها و عربها آن را از فارسی گرفته و نفت خواندهاند. هماکنون بیش از دوسوم انرژی مصرفی جهان از نفت تامین میشود. نظریات متعددی راجع به منشاء نفت و گاز ابراز شده است که اولین فرضیه ها برای تشکیل هیدروکربنها با منشاء غیر آلی نظیر منشاء آتشفشانی، شیمیائی و فضائی ارائه گردیده است. لکن امروزه در خصوص منشاء آلی هیدروکربها اتفاق نظر وجود دارد. این مواد آلی می تواند بقایای گیاهان و حیوانات خشکی و دریائی عمدتا" پلانکتونها باشد.به طور دقیق تر در دریا و اقیانوس دو دسته تولیدکننده اصلی ماده آلی مناسب برای تبدیل به نفت داریم: فیتوپلانکتونها( دیاتومه ,داینوفلاژله, جلبک سبزآبی) زئوپلانکتونها وجانوران عالیتر تغذیه کننده از فیتوپلانکتونها برای اینکه تولید مواد آلی در محیط آبی به میزان مناسبی باشد,دو عامل دخیلند:1.ضخامت زون نور دار 2.میزان ورود مواد مغذی به زون نوردار( مواد مغذی که برای رشد گیاهان و جانوران مفیدند همانا فسفاتها ونیتراتها و اکسیژن هستند.) بنابه این توضیحات بیشترین تولید مواد آلی در دو ناحیه عمده در حواشی قاره هاست که عبارتند از آبهای کم عمق فلات قاره و زونهای چسبیده به محیطهای قاره ای که جریان روبه بالای آبهای سرد و عمیق اقیانوسی را پذیرا می شوند. در چنین محیطهایی که تولید مواد آلی زیاد است,با رخدادن طوفان ومخلوط شدن آبهای بی اکسیژن واکسیژندار , ویا ازدیاد تولید جانداران وکم شدن اکسیژن , گروهی از جانداران دچار مرگ و میر گروهی میشوندو در کف محیط رویهم انباشته میشوند. اهمیت پلانکتونها در تشکیل نفت از آنجا ناشی می شود که آب دریا ناحیه مساعدی جهت تکثیر پلانکتونها می باشد و تعداد آنها نیز در آب دریا بسیار زیاد می باشد. پلانکتونها به علت سرعت رشد و کوچکی جثه، ماده آلی مناسبی است که به سهولت به وسیله رسوبات ریز دانه مدفون گشته و مصون از اکسید شدن در رسوبات باقیمانده و هیدروکربن را تولید می نماید. طبق نظریات جدید مواد مختلف آلی ته نشین شده با رسوبات نرم هنگام دیاژنز (سنگ شدن) تبدیل به یک ماده واسط بین ماده آلی و هیدروکربن می گردد. این ماده واسط کروژن (Kerogn) نامیده می شود. کروژن یک ماده جامد نامحلول آلی است که محصول دیاژنتیک مواد آلی است. توان تولیدی کروژنها برای تولید نفت و گاز متفاوت است.
نفت تشکیل یافته به علت مایع بودن و همچنین به علت خاصیت موئینگی محیط خود از خلال سنگها گذشته، زیر یک طبقه غیر قابل نفوذ در بالاترین قسمت یک چینخوردگی که تاقدیس نامیده میشود، ذخیره میگردد.
بررسی عوامل مشترک مخازن نفت و گاز نشان می دهد که:
الف- شرایط و محیط رسوبی خاصی لازم است تا طبقات نفت زا (سنگ مادرSource Rock) تشکیل شود و همچنین شرایط خاصی باید وجود داشته باشد تا مواد آلی رسوب یافته در این لایه ها به هیدروکربن تبدیل گردد. ب- سنگ متخلخل و نفوذپذیری (سنگ مخزن Reservoir rock ) باید وجود داشته باشد تا فضای لازم جهت انبار شدن نفت فراهم آید. ج- سنگ مخزن می بایستی شکل خاصی داشته باشد تا بتواند تله (Trap) را تشکیل داده باعث جمع شدن هیدروکربن گردد.
د- سنگ غیر قابل نفوذی (سنگ پوشش Cap Rock ) لازم است که مخزن را بپوشاند تا از خروج نفت و گاز از مخزن جلوگیری نماید.
تبدیل مواد الی به کروژن و گاز
در باره نحوه تبدیل مواد آلی رسوبات به نفت و گاز با مطالعات جدید ژئوشیمیائی و جمع آوری اطلاعات تجربی ثابت شده است که قسمت اعظم هیدروکربنهای طبیعی در اثر کراکینگ کروژن ناشی از حرارت زمین (ژئوترمال) تولید می گردد. همانطور که بیان گردید برای بوجود آمدن نفت و گاز وجود مواد آلی فراوان و تشکیل کروژن در هنگام دیاژنز رسوبات ضروری می باشد. پس سنگ مادر (Source Rock) سنگی است که دارای مقدار کافی کروژن باشد. شرایط مساعد رسوبی برای تجمع و ذخیره شدن مواد آلی شامل گیاهان و جانوران دریائی و همچنین مواد آلی خشکی که توسط رودخانه ها به حوزه رسوبی حمل می گردد، رسوبات رسی و یا گل کربناته (ریزدانه بودن و محیط آرام رسوب گذاری) می باشد. علاوه بر این محیط کف دریا بایستی محیط احیاء کننده باشد تا از اکسیدشدن مواد آلی جلوگیری بعمل آید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
نفت و امنیت ملیدکتر غلامحسین حسنتاش ـ تلخیص از: گروه نفت عنوان "نفت و امنیت ملی" موضوع بحث دکترغلامحسین حسنتاش ریاست مرکز مطالعات بینالمللی انرژی است که طی دوجلسه در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد طرح گردیده است. از آنجاییکه حوزة تخصصی نفت از موضوعات مورد علاقه و حساسیت نشریة چشمانداز ایران میباشد, و به لحاظ اهمیت موضوع, خلاصه و چکیدهای از مطالب یادشده بیان میشود.محور عمدة بحث پیرامون تهدیدها و فرصتهای مطرح در بُعد داخلی و بینالمللی میباشد.الف ـ از منظر تهدیدهای ممکن داخلی میتوان مهمترین موارد را به این شرح برشمرد:1ـ اتکا به درآمدهای نفتی, امکان تأمین مالی قدرت را در کشورهای نفتی فراهم مینماید و در شرایطی که استعداد و استبداد و دیکتاتوری وجود داشته باشد, (با مساعدت) از طریق درآمدها و رانتهای نفتی, استبداد و انسداد سیاسی تقویت میگردد و این وضعیت امکان برونگرایی دولتها را فراهم میکند و دولتها بهجای "درون" به "بیرون" از کشور گرایش مییابند.2ـ دولتِ متکی به درآمدهای نفتی, بهتدریج نسبت به سرنوشت اقتصادی مردم خود بیتفاوت خواهد شد, بهخصوص زمانیکه درآمدهای نفتی افزایش مییابد, و تنها در شرایطی که این درآمدها کاهش مییابند, توجه وگرایش به مردم شدت مییابد. پیامد این وضعیت بحران "مشروعیت و مشارکت" و بحران "مدیریت و کارآمدی" در کشور خواهد بود.3ـ دولت رانتیر (تحصیلدار) نقش توزیعکنندة رانت را بهعهده دارد و این توزیع در جهت منافع گروههای طرفدار دولت صورت میگیرد, این وضعیت موجب توزیع نابرابر "درآمد و ثروت" و سبب آسیبهای اجتماعی فراوان خواهد شد که درنهایت عامل بحران نیز میباشد.4ـ قدرت مالی دولت که نشئت گرفته از درآمد نفت است, نوع مواجهه کارگزاران دولت و شهروندان را در عمل به یک نوع رابطة تحقیرآمیز سوق میدهد. حاکمان و کارگزاران, شهروندان را به چشم انسان گرسنه و متکدی مینگرند که برای حل مشکلات و سیر نگهداشتن شکم آنها ناگزیرند بخشی از اعتبارات و درآمدهایی که تمایل دارند آن را در مسیر توسعة قدرت خود هزینه کنند, به مردم تخصیص دهند. این نوع تفکر و برخورد را در بحث یارانهها بهخوبی میتوان ارزیابی نمود.5ـ در عرصة فرهنگ و سیاست و اقتصاد, مقولهای بهنام "دوگانگی" از پیامدهای دولت رانتیر (تحصیلدار) میباشد. در عرصة اقتصادی دولتهای رانتی غالباً به اتکای درآمدهای نفتی در مدرنیزهکردن کشور, جلوتر از ظرفیتهای جامعه حرکت میکنند و از آنجایی که این حرکت با بستر و مسیر طبیعی جامعه تناسبی ندارد, نتیجة آن تقویت و تشدید پدیدة دوگانگی در سطح کشورهای در حال توسعه خواهد بود. مثال روشن آن, وضعیت ایران طی سالهای 52 تا 56 است.همچنین مدرنیزاسیون بهدست دولت و خارج از توان جامعه, موجب گسترش تشکیلات دولتی شده؛ که این خود مقدمة کاهش کارایی آن و تشدید بحران کارایی در کشور است.6ـ رانت نفتی سبب میشود به دیگر استعدادها و مزیتهایی که در اقتصاد کشور وجود دارد توجهی معطوف نگردد.7ـ در شرایط رونق نفتی, دولتها میتوانند بهآسانی ضعف و ناکارایی خود را پنهان سازند و این ضعف و ناکارایی در بلندمدت موجب تعمیق آن خواهد شد و چنین دولتی قابلیت برخورد با بحرانهای داخلی و رو به افزایش بینالمللی را نخواهد داشت.8ـ تأثیر رانت نفت بر کل ساخت اقتصادی, سبب وابستگی عمدة درآمدها به نفت میشود و از اینرو تغییرات قیمت نفت و تأثیر کاهندة آن بر درآمد کشور, سبب آسیبپذیری شدید آن میگردد.9ـ تمرکز منابع نفتی کشور در یک منطقة خاص (انباشت 85درصد نفت در خوزستان) و امکان بروز جنگ در منطقه, خود منشأ تهدید میباشد. 10ـ عدم مصرف بهینه و عدم تعادل مصرف داخلی نیز از دیگر تهدیدات مطرح است.ب ـ تهدیدات عمدة بینالمللی به قرار زیر میباشند:1ـ وابستگی به اقتصاد تکمحصولی به همراه ضعف تولید داخلی, وضعیت اقتصادی را در شرایط آسیبپذیری بالایی قرار میدهد. علاوه بر آن, تحریمهای اقتصادی, اثرات مخربی را بر چنین اقتصاد تکمحصولی وارد میآورد؛ نمونة روشن چنین اقتصادی وضعیت عراق است.2ـ نفت و انرژی دو کالای استراتژیک و مورد نیاز کشورهای صنعتی و مسلط هستند, لذا حساسیت این کشورها برای تأمین امنیت عرضه, سبب تمایل گسترده به دخالت در امور داخلی کشورهای نفتخیز, عمدتاً از طریق شرکتهای بزرگ و وابستة خود, میگردد. این تمایل شدید به همراه نیاز تکنولوژیک و مالی کشورهای نفتخیز آسیبپذیری آنها را دو چندان میسازد.3ـ با توجه به حساسیت مناطق نفتخیز و سکوهای تولیدی و پایانههای نفتی, طبیعی است که قدرت مانور در برخوردهای نظامی احتمالی کاهش مییابد و این حالت در شرایط ویژه میتواند امنیت ملی را با خطرات جدی بسیاری روبهرو سازد.4ـ تجربة تاریخی نشان داده که قدرتهای صنعتی غرب, امنیت عرضة انرژی را از (خلال) ناامنی در مناطق نفتی و بهخصوص منطقة خلیجفارس دنبال مینمایند؛ زیرا تحقق امنیت در منطقه, حداقل مستلزم دو پیشفرض توسعة اقتصادی و استقرار نظامهای دموکراتیک در آن میباشد. اما توسعة اقتصادی در کشورهای نفتخیز سبب میشود تا سهم نفت در GDP کاهش یافته و بهجای صدور نفت و گاز, تمامی منابع به سمت صنعت داخلی هدایت شود و این شرایط با نظام تقسیمکار جهانی ـ که توسط کشورهای صنعتی طراحی شده ـ در تباین و ناسازگاری آشکار است. ازسوی دیگر, استقرار نظامهای دموکراتیک منشأ ایجاد تغییرات سیاسی وسیعی در سطح حکومتهای منطقه میگردد و قطعاً موجب نابودی صهیونیزم در منطقه خواهد شد و این فرایند نیز به هیچوجه مطلوب کشورهای مسلط نیست. در شرایطی که بهظاهر, وابستگی دنیا به نفت خلیجفارس در حال افزایش است, به نظر میرسد احتمال ناامنی در منطقه نیز در تناسب با این وابستگی در حال افزایش میباشد. ج ـ چه ویژگیهایی در روند توسعة صنعت نفت بوده که عامل ایجاد تهدیدهای یادشده گردیده است؟1ـ توسعة صنعت نفت, عمدتاً در راستای تأمین تقاضای بینالملل صورت گرفته است. به عبارت دیگر, ساختار و برنامهریزی صنعت نفت کشور, ساختار برونگرایی برنامهریزی است و بومی نشده است, لذا این صنعت نتوانسته با دیگر بخشهای اقتصادملی و پیکرة آن تعامل لازم را برقرار نماید؛ بهطوری که جهتگیری پروژة تولید نفت کشور در راستای تأمین نیازهای جهانی و درمجموع جهتگیری کشورهای خارجی بیرونی است.2ـ افزایش بیرویة مصرف داخلی, بدون طیشدن فرایند صنعتیشدن کشور؛ زیرا کشوری که صنعتی شده, نگران افزایش مصرف داخلی نیست. بهعنوان نمونه, امریکا روزانه 8 تا 9 میلیون بشکه نفت و گاز وارد میکند.3ـ وابستگی تکنولوژیک صنعت نفت و اتکا به شرکتهای خارجی.4ـ انحصار دولتی اکتشاف, استخراج, انتقال و صادرات نفت.5ـ نگرش صرفاً فنی به مسئلة نفت و ضعف نگاه سیاسی ـ اقتصادی به آن تا جایی که مجال پرداختن به نفت از منظر دیدگاه اقتصادی و استراتژیک بهوجود نیامده است.6ـ نوع نگاه به نفت, تاکنون بهعنوان یک منبع درآمد بوده است و هرگز به آن بهعنوان منبع ثروت نگاه نشده است.د ـ رفع تهدیدها و یا کاهش آنها متضمن چه راهحلهایی است:1ـ مطابق نقطهنظرات علمی ـ کارشناسی, باید با نفت بهعنوان یک ثروت ملی و نه منبع درآمد برخورد شود. تحقق این امر مستلزم این است که حداقل به تصویر بلندمدتی از قیمتهای آتی برسیم و برمبنای این تصویر, روشن سازیم که اگر این ذخیره را نگاه داریم تا در آینده آن را به پولی باارزش بیشتر تبدیل کنیم, مناسبتر است, یا اینکه ذخایر موجود را هماکنون به یک ثروت مولد دیگر تبدیل نماییم!؟2ـ بخش انرژی در کشور از تنوع لازم برخوردار نیست, بنابراین در تعامل با استراتژی امنیت ملی, باید اقدام به طراحی و تدوین استراتژی تأمین انرژی کشور نمود. یعنی باید روشن نمود که در بخش انرژی چه سهمی برای واحدهای مختلف در سبد انرژی تخصیص مییابد تا با عنایت به استراتژی امنیتملی تهدیدات از این ناحیه کاهش یابد.3ـ خصوصیسازی صنعت نفت با توجه به ویژگیهای زیر:1ـ3ـ دولت با نگاهی برتر, تمامی اهداف مالی و مالیاتی و... خود را تنظیم و تدوین نماید.2ـ3ـ دولت در قالب قراردادهای حق امتیاز (رویالیتی) اوضاع نفتی را در اختیار شرکتهای نفتی خصوصی قرار دهد.3ـ3ـ قراردادها بهگونهای تنظیم شوند که رانت جذب شرکت خصوصی نشود, بلکه شرکت در مقابل هزینههای تولید سود متعارف دریافت دارد و رانت عاید اقتصاد ملی گردد.4ـ3ـ حجم دولت در فرایند خصوصیسازی افزایش نیابد.5ـ3ـ تمامی مراحل سرمایهگذاری و اجرا از ابتدا توسط بخش خصوصی انجام گیرد, نه اینکه دولت تمامی سرمایهگذاریها را از محل بودجه تزریق کند و در مرحلة اجرا هم دهها شرکت دولتی تأسیس نماید و پس از اتمام پروژه و در انتها به فکر واگذاری آن از طریق بورس و یاروشهای دیگر برآید.6ـ 3ـ تجربة خصوصیسازی براساس محورهای یادشده میتواند در حوزههای نفتی جدید که مورد بهرهبرداری قرار نگرفته ـ همچون حوزة آزادگان ـ انجام پذیرد.4ـ توزیع رانت دولتی قانونمند شود و این امر از طریق تنظیم قوانین محکم که متضمن چگونگی توزیع درآمد باشد امکانپذیر است. در این صورت, دولت (حاکمیت) بهجای نقش توزیعکنندگی رانت به مجری قانون تبدیل خواهد شد.5ـ تعیین شاخصهای کلان در سطح حاکمیت برای تعیین چارچوب توسعة صنعت نفت و ظرفیت تولید؛ مثلاً با تعریف شاخصهایی نظیر ذخایر نفت به میزان تولید و یا تعیین مدت بهرهبرداری از ذخایر, دولت قادر نخواهد بود که بیرویه اقدام به افزایش تولید از ذخایر نماید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن .doc :
شیمی نفت
تاریخچه : این ماده را از قرنها پیش بصورت گاز در آتشکده و یا به فرم قیر (کاده ای که پس از تبخیر مواد فرار یا سبک نفت از آن باقی میماند) میشناختهاند یا بطوری که در کتب مقدس و تاریخی اشاره شده است که در ساختمان برج بابل از قیر استفاده گردیده و کشتی نوح و گهواره موسی نیز به قیر اندوده بوده است. بابلیها از قیر بعنوان ماده قابل احتراق در چراغها و تهیه ساروج جهت غیر قابل نفوذ نمودن سدها و بالاخره جهت استحکام جادهها استفاده میکردهاند. مدت زمان مدیدی ، مورد استعمال نفت فقط برای مصارف خانگی و یا به عنوان چربکنندهها بود، اما از آغاز قرن شانزدهم میلادی روز به روز موارد استعمال آن رو به افزایش نهاد تا اینکه در سال 1854 دو نفر داروساز وجود یک فراکسیون سبک قابل اشتعال را در روغن زمینی تشخیص دادند و همچنین به کمک تقطیر ، مواد دیگری بدست آوردند که برای ایجاد روشنایی بکار میرفت. بر اساس این کار آزمایشگاهی بود که بعدا دستگاههای عظیم تصفیه نفت طرحریزی و مورد بهره برداری قرار گرفت. صنعت نفت در آتازونی در سال 1859 شروع شد. تاریخچه استخراج نفت در ایران : صنعت نفت ایران نیز از سال 1908 پس از هفت سال تفحص مکتشفین و کشف نفت در مسجدسلیمان واقع در دامنه جبال زاگرس ، پا به عرصه وجود گذاشت. نفت خام : امروزه چاههای نفت متعددی در سراسر جهان وجود دارد که از آنها نفت استخراج میکنند و به نفتی که از چاه بیرون کشیده میشود، نفت خام میگویند. نفت خام را تصفیه میکنند، یعنی هیدروکربنهای گوناگونی را که نفت خام از آنها تشکیل شده است از یکدیگر جدا میکنند که به این کار پالایش نفت میگویند و در پالایشگاهها این کار انجام میشود. نفت منبع انرژی و سرچشمه مواد اولیه بسیاری از ترکیبات شیمیایی است و این دور از عوامل اصلی اقتصادی مدرن بشمار میرود. در صنایع جدید از ثروت بیکران و تغییر و تبدیل مواد خام اولیه آن بیاندازه استفاده میشود. تشکیل نفت : نحوه پیدایش نفت دقیقا تشخیص داده نشده و در این مورد فرضیات گوناگونی پیشنهاد شده است. برخی از این تئوریها ، مربوط به مواد معدنی و بعضی دیگر مربوط به ترکیبات آلی میباشد. تشکیل نفت از مواد معدنی : اساس این فرضیه بر این است که کربورهای فلزی تشکیل شده در اعماق زمین در اثر تماس با آبهایی که در زمین نفوذ مینماید، ابتدا ایجاد هیدروکربورهای استیلنی با رشته زنجیر کوتاه میکند. سپس هیدروکربورهای حاصل در اثر تراکم و پلیمریزه شدن ایجاد ترکیبات پیچیده و کمپلکس را می نماید که اغلب آنها اشباع شده است. تشکیل نفت از مواد آلی : بر اساس این فرضیه تشکیل نفت را در اثر تجزیه بدن حیوانات در مجاورت آب و دور از هوا میدانند. زیرا در این شرایط ، قسمت اعظم مواد ازته و گوگردی تخریب و مواد چرب باقیمانده در اثر آب ، هیدرولیز میگردد. اسیدهای چرب حاصله ، تحت اثر فشار و درجه حرارت با از دست دادن عوامل اسیدی تولید هیدروکربورهائی با یک اتم کربن کمتر مینماید. "انگلر Engler" از تقطیر حیوانات دریائی توانسته است مواد نفتی را تهیه نماید و با توجه به خاصیت "چرخش نوری" مواد نفتی که علت آن وجود گلسترین است (ماده ای که در بدن حیوانات وجود دارد) این فرضیه بیان و مورد تایید شده است. در صورتی که فرضیه های دیگر که مبتنی بر اساس مواد معدنی در تشکیل نفت میباشد، هیچگونه توضیح و دلیل قانع کننده ای در مورد این ویژگی نمیتواند بیان نماید. همچنین نفت میتواند از تجزیه گیاهان تولید گردد. در این حالت ، خاصیت چرخش نور را به علت وجود ترکیب مشابه گلسترین یعنی پلی استرولها میدانند."مرازک Mrazec" ، میکروبها را در این تغییر و تبدیل موثر میداند. تئوری تشکیل نفت بر مبنای مواد آلی ، فعلا بیشتر مورد قبول میباشد و اختلاف قابل ملاحظهای را که بین ژیزمانها (منابع نفتی) مشاهده میگردد، بعلت شرایط و عوامل مختلف تشیکل ژیزمانها میدانند. مواد سازنده نفت خام : مواد سازنده نفت از نظر نوع هیدروکربور و همچنین از نظر نوع ترکیبات هترواتم دار بستگی به محل و شرایط تشکیل آن دارد. بنابراین مقدار درصد مواد سازنده نفت خام در یک منبع نسبت به منبع دیگر تغییر میکند. بطور کلی مواد سازنده نفت شامل: هیدروکربورها- ترکیبات اکسیژنه - سولفوره - ازته و مواد معدنی میباشد. خواص نفت خام