لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نفت
نفت خام به انگلیسی Crude Oil و به روسی Naphra نامیده میشود که درحالت طبیعی به صورت مایع بوده و رنگ آن قهوهای زرد مایل به سیاه است و دربرابر نور انعکاسی ، رنگ سبز بخصوصی از خود نشان میدهد.
مشخصات نفت
نفت خام به جهت وجود ترکیبات گوگرد بوی نامطلوبی دارد. بخش اعظم نفت خام از هیدراتهای کربن تشکیل شده و مقدار کمی عناصر دیگر نیز به آن مخلوط میگردد، که این عناصر در زیر با درصدشان نشان داده شدهاند.
عنصر
حداقل درصد وزنی
حداکثر درصد وزنی
کربن
82.2
87.1
هیدروژن
11.8
14.7
گوگرد
0.1
5.5
اکسیژن
0.1
4.5
نیتروژن
0.1
1.5
جدول ازسلی (1985)
دراین جدول عناصر دیگری مانند وانادیوم ، نیکل و اورانیوم با درصد وزنی حداکثر 0.1 در ترکیب نفت خام موجود هستند. بعلاوه در خاکستر نفت خام آثاری از عناصر C r ، Cu ، Pb ، Mn ، Sr ، Ba ، Mo ، Mg ، Ca ، Ti ، Al ، Fe و Si یافت میشود که بعضی از عناصر بالا مانند V-Ni-U احتمالا در رابطه با عنصر ارگانیکی اولیه (مادر) بوجود آمده و بعضی دیگر از عناصر مشخصات ژئوشیمیایی سنگ دربرگزیده را نشان میدهند. قابل ذکر است که آثاری از نمک ، آب و سولفید هیدروژن نیز درنفت خام مشاهده میشوند.
خواص فیزیکی نفت خام
ویسکوزیته
همانطور که نفت خام ممکن است با دخالت عواملی به رنگهای زرد ، سبز ، قهوهای ، قهوهای تیره تا سیاه مشاهده گردد، لذا ویسکوزیته متغیر را برای آنها خواهیم داشت. بنابراین نفت خام درسطح زمین دارای ویسکوزیته بیشتر بوده و بعبارتی ویسکوزتر است. چون در مخزن زیرزمینی یکی از عوامل دخیل حرارت موجود درمخزن میباشد، که همراه با این عامل ، عمق نیز موثر میباشد. همچنین سن نفت را به لحاظ زمان مخزن شدن را درطیف تغییرات ویسکوزیته سهیم میدانند.
ترکیبات مولکولی نفت خام
تعداد ترکیبات مولکولی نفت خام وابسته به سن زمین شناسی آن ، عمق تشکیل آن ، منشا آن و موقعیت جغرافیایی آن متغیر میباشد. برای مثال نفت خام Ponca city از Oklahoma شامل حداقل 234 ترکیب مولکولی میباشد.
گروههای تشکیل دهنده نفت خام
هیدروکربنها (Hydrocarbons)
هیدروکربنها همانطور که از نامشان مشخص است، شامل گروههایی هستند که ترکیبات ملکولی آنها فقط از هیدروژن و کربن تشکیل شده است. انواع هیدروکربنها عبارتند از :
هیدروکربنهای پارافینی (پارافینها)
هیدروکربنهای نفتنی (سیکلوپارافینها یا نفتنیکها )
هیدروکربنهای آروماتیک (بنزنوئیدها)
غیرهیدروکربنها (Heterocompounds)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
نفت خاورمیانه: آفت یا موهبت
نرجسخاتون براهویی دسترسی نفت، مهمترین هدف استراتژیک آمریکا پس از امنیت ملی است
سه موضوع مبنای داستان تاریخی نفت را در قرن بیستم و سپس بیست و یکم تشکیل میدهد: نخستین آنها ظهور کاپیتالیسم و بازرگانی مدرن و تبدیل نفت به بزرگترین و فراگیرترین کسب وکار جهان است. نفت به واقع بزرگترین صنعتی است که در قرن نوزدهم شکل گرفت و بر پایه آن شرکتهای چند ملیتی بزرگ بتدریج در طی قرن بیستم تشکیل شدند که کنترل این مهمترین منبع ثروت بشری را به دست گرفتند. حتی ظهور تکنولوژی مدرن به مثابه کالا در دهههای پایانی قرن بیستم هم نتوانست از اهمیت نفت بکاهد. به قول برخی از محققان، یک بشکه نفت هنوز تاثیری برابر با پیشرفت در علوم کامپیوتری دارد و تا زمانی که انرژی جایگزین دیگری یافت نشود، تاثیر دامنه دار نفت بر اقتصاد جهان ادامه خواهد یافت و هنوز شرکتهای نفتی درآمدزا ترین شرکتهای اقتصادی باقی میمانند. موضوع دوم پیوستگی نفت به عنوان کالای تجاری با استراتژیهای ملی و بینالمللی است. از نیمه دوم قرن بیستم نفت کانون منازعات و تحولات جهانی و منطقهای قرار گرفته است، هر چند غرض اصلی یعنی نفت در منازعات پوشیده مانده است. از آنجا که نفت و فرآوردههای آن مبنای توسعه صنعتی کشورهای قدرتمند جهان را تشکیل میداد، دسترسی به آن تضمینکننده تداوم جریان توسعه و نیز قدرت بود. از همین رو است که جوزف نای تئوریسین روابط بینالملل این غرض را آشکارا بیان میکند و معتقد است، تنها دلایلی که به ورود ایالات متحده به جنگی مستقیم مشروعیت میبخشد، یکی وقتی است که خاک کشور مورد حمله قرار گیرد و دیگری مورد تهدید قرار گرفتن دسترسی ایالات متحده نفت است. علاوه بر این، نفت، جریانی از ثروت و در نتیجه اهمیت و نقش بینالمللی در کشورهای کوچکی ایجاد کرد که پیش از آن در عرصه سیاست جهانی نه نقش و نه اهمیتی خاص داشتند. کشورهای عرب دارنده نفت در دهه 70 با تحریم نفتی کشورهای غربی که به حمایت از اسرائیل در تهاجم به سرزمینهای عربی برخاسته بودند، قدرت خود را به رخ کشیدند و شوکی عظیم به جهان وارد کردند که افزایش قیمت نفت تنها یکی از پیامدهای آن بود. و موضوع سوم، گسترش نفوذ نفت در زندگی روزمره و تبدیل جامعه به جامعهای هیدور کربور که نفت عنصر بنیادین توسعه از توسعه صنعت گرفته تا شهرنشینی و کشاورزی است. مصرف بیرویه انرژی و نفت زندگی مدرن بشر را به چالش کشیده است و باعث ظهور جنبشهای طرفدار حفظ محیطزیست و انتقاد از مصرف بیرویه انرژی و نیز تخریب محیطزیست شده است. برای خاورمیانه این سه محور داستان تاریخی نفت در جهان در ترکیب با اوضاع و شرایط داخلی و منطقهای به موضوع نفت، شکلی متناقض نما، پیچیده و تودرتو به سبک افسانههای هزار و یک شب داده است. کشف نفت در قرن بیستم در کشورهای حاشیه کوچک خلیجفارس و بینالنهرین و سپس افزایش میزان نفت تولیدی در این منطقه نسبت به دریای کارائیب به آنها درآمدی خداداد و بیزحمت و اهمیت بینالمللی اعطا کرد و همزمان پس از سالها زندگی در سایه استعمار و تسلط کشورهای مختلف، غرور فروخورده آنها را به عنوان مسلمانانی صاحب تمدن بزرگ اسلامی احیا کرد و همین رو بیدرنگ آن را موهبتی الهی برای پیروان آخرین پیامبر خداوند در مقابل ظلم استعمارگران نام نهادند. بنا براین میتوان گفت که نفت همراه با اسلام در کشورهای خاورمیانه، نقش مهمی در شکلگیری هویت مردمان این منطقه و نیز شکلگیری جنبشهای اعتراضی نخست علیه سلطه کشورهای خارجی و نیز دولتهای غربگرای منطقه ایفا کرده است. اما ماهیت پیچیده این موهبت الهی و ثروت حاصل از آن در خاورمیانه از حیث مدیریت ثروت برای اداره و پیشرفت جامعه و از طرفی دخالت و حضور قدرتهای خارجی در منطقه حساس که به تنهایی بیش از 66درصد ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد، میمنت اولیه کشف نفت و ثروت را به کام مردمان آن تا زمان حاضر تلخ نگه داشته است. نفت در خاورمیانه در اواخر قرن نوزدهم (ایران) و اوایل قرن بیستم (حاشیه عربی خلیجفارس) کشف شد. بهرهبرداری اولیه نفت به شکل امتیازات اعطایی توسط شرکتهای نفتی خارجی انجام میشد. در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس برای مثال بحرین، که مردم با مشکل کم آبی مواجه بودند، برخی امتیازات نفتی به ازای حفر چاه آب به خارجیان اعطا شد، و در آغاز دولت حتی سهمی از درآمد نفت درخواست نمیکرد. بتدریج که آوازه این صنعت گرانبها به گوش زمامداران رسید، سهمی را از درآمد نفت از شرکتهای نفتی تقاضا کردند. بروز اعتراضات بتدریج باعث دگرگونی در شکل قراردادهای نفتی میان دولتها و شرکتهای نفتی شد که اوج آن تحولات و موفقیتها در قراردادهای نفتی مناصفه یا 50-50 بود. تحولات دیگری مانند ملی کردن صنعت نفت ایران و و نیز ناآرامیهای فزاینده نسبت به حضور خارجیان در صنعت نفت و اراده شرکتهای نفتی برای خواباندن شورشها و اعتراضات با اجابت کردن شرایط جدید برای جلوگیری از ضرر، تغییرات بیشتری به نفع افزایش کنترل کشورها بر منابع نفتی و درآمد حاصل از آن در نیمه دوم قرن بیستم، بوجود آورد. این تغییرات که به کنترل همه جانبه منابع نفتی توسط دولتها انجامید، اعتماد به نفس زیادی به کشورهای تولیدکننده نفت و زمامدارانشان بخشید که کم کم در پی راهاندازی سازمان نفتی مرکب از کشورهای تولیدکننده بودند(اوپک) تا بتوانند بر میزان تولید و عرضه و در نهایت، قیمت جهانی نفت کنترل خود را حفظ کنند. قیمت نفت در سالهای مذکور یعنی بین سالهای 30 تا 60 میلادی در حدود 3 تا 4 دلار برای هر بشکه در نوسان بود و تولید نفت در این منطقه از جهان که هر روز میدان نفتی جدیدی کشف میشد به سرعت در حال افزایش بود و در دهه 50 این افزایش تولید کاهش قیمت نفت را موجب شد و باعث شد تا کشورهای تولیدکننده نفت که به درآمد نفت عادت کرده بودند، برای حفظ و در مواردی افزایش درآمد بر میزان صدور نفت بیفزایند. در این میان دولتهای بزرگ منطقه مانند عربستان و ایران دچار رقابت سخت و دشواری برای افزایش تولید و صدور نفت شدند. بخش اعظمی از دلارهای حاصل از نفت در منطقهای که دولتهای خود کامه بر آن حکومت میکردند و برای حفظ قدرت ناگزیر از سرکوب و افزایش قوه قهریه دستگاه دولت بود، مصروف خرید سلاحهای پیشرفته شد تا احساس قدرت و امنیت دولتهای منطقه تقویت شود. به نظر میرسید با تشکیل اوپک و نیز تغییر شکل قراردادهای نفتی و در دست گرفتن منابع نفت و درآمد حاصل از آن کشورهای تولیدکننده نفت به هر آنچه میخواستند رسیدهاند اما حادثهای بطلان این تفکر و از طرفی پیچیدگی و غموض تجارت این کالای گرانبها را نشان داد. جنگ اعراب و اسرائیل در یوم کیپور در سال1973 و حمایت ایالات متحده و بریتانیا از اسرائیل، کشورهای عربی از جمله کشورهای تولیدکننده نفت حاشیه خلیجفارس را بر آن داشت تا تصمیم به قطع صدور نفت به بازارهای جهانی بگیرند. قطع 5میلیون بشکه نفت تولیدی کشورهای عربی از بازار نفت باعث 4 برابر شدن قیمت نفت و رسیدن قیمت هر بشکه نفت به 12 دلار شد، شوکی عظیم به کشورهای اروپایی و ایالات متحده که بخش عظیمی از نفت وارداتی خود را از این منطقه وارد میکند، وارد کرد. این موضوع برای اولین بار بحث انرژی جایگزین یا کاهش اتکا به نفت خاورمیانه را پیش آورد و تاثیر بسیار زیادی بر معاملات و روابط آتی نفت در جهان به جای گذاشت. اما تاثیر مهمتر را افزایش قیمت نفت بر جوامع نفتی و به ویژه کشور ایران بر جای نهاد که دولت آن بیشترین بهره را از قطع نفت کشورهای عربی و افزایش قیمت آن برده بود.افزایش درآمد نفتی به شاه کمک کرد تا طر حهای توسعه اقتصادی خود را به مرحله اجرا بگذارد. اجرای برنامه های نوسازی سبب بزرگ شدن دستگاه دولت و شکلگیری طبقه متوسط که در دیوانسالاری دولتی خدمت میکرد و محصول توسعه آموزش در ایران از اوایل قرن بیستم بود، شد. این طبقه متوسط، نظام سنتی و انحصاری حکومت را بر نمیتابید. بنا براین تزریق پول نفت به اقتصاد کشور در عین حال که به ارتقای استانداردهای زندگی انجامید، موجب افزایش انتظارات و توقعات مردم و طبقه متوسط فرهنگی برای گسترش آزادیهای سیاسی شد، حال انکه ساز و کار مناسبی برای پاسخگویی وجود نداشت. کوشش دولت در ایران برای توسعه، به توسعهای ناموزون، یعنی گسترش شهرنشینی، نابودی کشاورزی و مهاجرت روستائیان به حاشیه شهرها و در نتیجه افزایش شکاف میان طبقات دارا و ندار جامعه و بروز ناآرامیها در جزیره ثبات خاورمیانه شد که در نهایت باعث سقوط رژیم پهلوی در سال 1979 گردید. سایر کشورهای خاورمیانه نیز از اعتراضات مردمی و شورشهای خیابانی در امان نبودند. رونق نفتی سالهای پایانی دهه 70 در اثر انقلاب ایران و جنگ عراق علیه ایران که به افزایش قیمت نفت به بشکهای 34 دلار انجامید ، شرایط نسبتا مشابهی را در کشورهای همسایه به وجود آورد و آن روی سکه یعنی نفرین نفت را به دارندگان ثروت نشان داد. افزایش واردات، غربگرایی و سیاستهای اقتصادی ناکارا بیم از وقوع انقلاب دیگری در منطقه یا گسترش بیثباتی و احساسات ضد غربی و آمریکایی را در منطقه خاورمیانه افزایش داد. ناآرامیهای گسترده در عربستان، به ویژه در میان اقلیت شیعه که در زمره محرومان جامعه سعودی به شمار میرفت، رشد فعالیگری اسلامی در الجزایر، مصر و اردن از تبعات افزایش قیمت نفت و سیاستهای اقتصادی کشورهای نفتی برای توسعه و پیشرفت بود که عمدتا بر واردات متکی بود و نه تنها به صنایع بومی کمکی نکرد بلکه با رواج شهرنشینی به نابودی آنها یاری رساند. نیروهای تحصیلکرده بیکار که به شورشیان و فعالان اسلامی تبدیل شده بودند، ریشه مشکلات اقتصادی را در روش غلط حکومت داری دولتهای تحصیلدار درآمد نفت و متمایل به غرب میدانستند. کاهش قیمت نفت بر مشکلات کشورهای تولیدکننده نفت به دنبال بحران دهه 80 در اقتصاد امریکا و نیز کاهش تقاضای نفت به دلیل اکتشاف نفت در آلاسکا افزود. اما این بار مشکلات ناشی از کمبود دلارهای نفتی به جای وفور آن بود. برنامههای گسترده رفاهی که در دوران افزایش در آمد نفتی دولت به اجرا در آورده شده بود، حال با کمبود بودجه مواجه شده بودند و کشورها با بحرانی مواجه شدند که آن را بیماری هلندی مینامند. کسری بودجه چشمگیر، افزایش دیون و قروض بینالمللی و نیز بیکاری و افزایش نارضایتیها از پیامدهای این بحران بود. با این همه دوران افول قیمت نفت دیری نپایید و ترقی قیمت جهانی نفت با ترقی قیمت نفت در اثر افزایش تقاضای اقتصادهای نوظهور مانند چین و هند از اواخر دهه نود آغاز شد و افسانه نفت 100 دلاری را صورت واقعیت بخشید و دو هفته قبل که نفت به مرز 120 دلار برای هر بشکه رسید، شکیب خلیل، رئیس دورهای اوپک گفت، نفت به بشکهای 200 دلار هم خواهد رسید. بر اساس آمار موسسه بینالمللی پول، 6 کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس به اضافه عمان و قطر در سال 2007 بالغ بر 381 میلیارد دلار از فروش نفت، و 26 میلیارد دلار از فروش گاز درآمد کسب کردهاند.در حالی که بسیاری از تحلیلگران وقوع شرایط و رخدادهای مشابه دهه 70 را که ناشی از افزایش درآمد نفت بود را بار دیگر محتمل میدانستند، به نظر میرسد کشورهای خاورمیانه از حوادث آن دهه و رکود دهه80 درس گرفتهاند و با افتتاح صندوق ذخیره ارزی، تدبیری برای مقابله با روز مبادای نفتاندیشیدهاند. علاوه براین، سرمایهگذاری در زیر ساختها مانند گسترش آموزش، بهداشت و نیز بهبود بنیانهای صنعت کشور را با آهنگ متعادلی افزایش دادهاند و نیز به جای انتقال پول به آن سوی آبها و عمدتا ایالات متحده، تجربه توسعه دوبی آنها را به سرمایهگذاری در خانه و منطقه متمایل کرده است و البته دست از انجام کارهای محیرالعقول مانند کشت گندم در بیابان نیز نکشیدهاند تا نشان دهند چنان به معجزه نفت باور دارند که میخواهند آن را در بیابان به گندم تبدیل کنند. در امیر نشینهای کوچک حاشیه خلیجفارس پول نفت صرف طرحهای تجملی مانند ساخت هتلهای هفت ستاره بر روی آب و آسمانخراشهای شیشهای و موزههایی به سبک موزههای پاریس و لندن میشود و بیش از پیش چهره امیرنشینها را به شهرهای غربی شبیه میسازد. عربستان سعودی خصوصیسازی محدود اقتصادی را در پیش گرفته است اما تحلیل گران غربی هنوز از برنامهریزیهای کشورهای ثروتمند برای صرف و خرج پول رشکبرانگیز نفت راضی نیستند و سخن از افزایش بیماری دیابت به دلیل مصرف بیرویه شکر در کشورهای حوزه خلیجفارس میکنند و این استعاره را برای توصیف اوضاع فعلی کشورهای منطقه به ویژه با چشمانداز قیمتهای بالارونده نفت به کار میگیرند. برخی دیگر از تحلیلگران انتقاد واقعبینانهتری از ثروت در حال فزونی خاورمیانهایها ارائه میدهند و معتقدند که بار سنگین درآمد نفت را حکومتهای پادشاهی منطقه فقط با تغییر سیستم حکومتهای خواهند توانست حمل کنند. اما با توجه به نضج احساسات ضد غربی و گستردگی دامنه فعالیت گروههای تندرو اسلامی، آغاز تغییر در شیوه حکومت داری در کشورهای دوست واقعا به نفع ایالات متحده هست؟ به نظر میرسد که دولت ایالات متحده هم با علم به این موضوع چندان رغبتی به دگرگونیهای سیاسی در این کشورها ندارد و پادشاهان مستبد و متحد را بر آینده ناروشن در این کشورها مرجح میدارد. ریچاردهاس رییس شورای روابط خارجی در ایالات متحده، دو سال قبل در تحلیلی در مجله فارین افیرز نوشت که خاورمیانه جدید با توجه به رشد احساسات ضد آمریکایی و نیز سیاستهای ناساز اروپا با آمریکا نسبت به خاورمیانه و تقاضای فزاینده چین و هند برای نفت خاورمیانه و ایران ستیزه جو و قدرتمند که از نفوذ کلاسیک تمدن ایرانی در منطقه بهره مند است و عراقی که سالیان سال گرفتار هرج و مرج و درگیریهای فرقهای و قومی خواهد ماند، دیگر جایی برای سلطه و نفود آمریکا نخواهد بود. اما وی معتقد است که نمیتوان در باره آینده نقش و نفوذ آمریکا در خاورمیانه تقدیرگرا بود. اگر ایالات متحده از دو اشتباه پرهیز کند، یکی تاکید بر دموکراسی به عنوان راهی برای تامین صلح و ثبات در منطقه و دیگری اتکای بیرویه به نیروی نظامی برای حل منازعات منطقه، از دست رفتن نفوذ و سلطه آمریکا در خاورمیانه اجتنابناپذیر نخواهد بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
– خوردگی در چاه های نفت و گاز
مقدمه
از سال 1950 به بعد، صنعت بهره برداری و استخراج نفت و گاز ، پیشرفت های زیادی کرده است. متاسفانه این پیشرفت ها منجر به بروز خوردگی ها و شکست های شدیدتری نیز شده است . سیستم های بهره برداری ثانویه به وسیله بخار، گاز و پلیمر ها باعث بروز شکست های غیر منتظره ای در قطعات شده است.
با کمتر شدن منابع و ذخایر نفت و گاز، نیاز به حفر چاه های عمیق تر، روز به روز افزون تر می گردد. با عمیق تر شدن چاه ها ، فشار و دمای انتهای چاه نیز افزایش می یابد و بدیهی است که مشکلات ناشی از خوردگی نیز افرایش یابد، بطوری که گزارش شده است ، امروزه چاه هایی با عمق (9100m) 30000 ft و دمای (400-500 F) 200-260 C نیز حفر می شوند. خوشبختانه با پیشرفت علم و تکنولوژی در صنایع مختلف از جمله استخراج نفت و گاز ، پیشرفت های جالبی نیز در زمینه روش های مانیتورینگ ( پایش ، دیده بانی) و کنترل خوردگی ، صورت گرفته است . بروز چنین حالتی باعث می شود که نیاز به مهندسین خوردگی محسوس تر از قبل شود. با این وجود باید اعتراف کرد که هرچقدر هم که روش های خوردگی ، پیشرفت کنند باز هم شکست ها و خوردگی هایی بروز می کند که نشانگر این مهم است که شناخت خوردگی و روش های کنترل آن ، باعث کاهش خسارات می گردند نه توقف آنها!
بطور کلی خوردگی هایی که در چاه ها و وسایل مرتبط با آن رخ می دهند بسیار شبیه به خوردگی های خطوط لوله می باشند. با این تفاوت که شرایط فشار و دما، بیشتر و طبیعتا خوردگی های شدیدتری رخ می دهد. (24و 25)
بطور کلی مراحل استخراج را به دو دسته تقسیم می کنند. یکی بهره برداری اولیه و دیگری بهره برداری ثانویه . در بهره برداری اولیه ، فشار ذخایر نفتی به حدی است که قادر است نفت را به سطح زمین منتقل کند. مخازن گاز نیز معمولا جزء این نوع بهره برداری قرار می گیرند، چرا که فشار گاز در ذخایر ، همواره بیشتر از فشار اتمسفر می باشد. هنگامی که مخازن نفتی دچار افت فشار شدند ( پس از گذشت سالها) به کمک تکنیک های مختلفی نفت را به سطح زمین می رسانند. در حقیقت در بهره برداری ثانویه، با اعمال فرآیندهای جانبی ، به صورت مصنوعی ( نه طبیعی) باقیمانده نفت را استخراج می کنند. تجربه نشان داده است که بهترین تکنیک ها تحت بهترین شرایط قادرند تا 80% نفت موجود در مخازن را استخراج کنند. متداول ترین روش های بهره برداری ثانویه عبارتند از : تزریق گاز (معمولاCO2) ، تزریق آب ( معمولا آب استخراج شده از خود چاه استفاده می شود، انتخاب مواد جهت تجهیزات تزریق آب در چاهها بر اساس NACE RP0475 انجام می گیرد) و پمپاژ کردن ، لازم به ذکر است که ساختمان و طراحی انتهای چاه تاثیر زیادی بر روی نحوه تزریق ممانعت کننده های خوردگی می گذارد ( اصلی ترین روش جنت کنترل خوردگی در تجهیزات داخل چاه ، تزریق ممانعت کننده هایی با پایه نیتروژن / فسفر / گوگرد [N/P/S] می باشد). لازم به ذکر است که مشخصات لوله های حفاری در API 5D موجود است در حالیکه مشخصات تیوب و جداره های چاه در API 5CT موجود می باشد. (24و25)
انواع خوردگی
بطور کلی خوردگی در تجهیزات در چاه های نفت و گاز ، بسیار شبیه به خوردگی خطوط انتقال می باشد با این تفاوت که به دلیل وجود دما و فشار بیشتر، خوردگی ها کمی شدیدتر می باشند. قبل از مطالعه گونه های خورنده در چاه ها ، لازم است که بطور مختصر درباره فازهای مختلف صحبت شود. بطور کلی در چاه ها با سه فاز آب / گاز / نفت مواجه هستیم . چاه های گاز حاوی هیدروکربنهای گازی ( متان {ماده غالب حدود 805} + اتان + پروپان + بوتان) و آب ( بصورت مایع و بخار که با کاهش دما و فشار در حین بالا آمدن از تیوب چاه ، کندانس می شود) و نفت ( که شامل میعانات گازی {پروپان و بوتان} نیز می شود) می باشند. چاه های نفت نیز حاوی هیدروکربنهای مایع و آب و مقداری گاز ( متان و اتان) می باشند. لازم به ذکر است که همواره عناصر مضری نظیر CO2,H2S3و نمک ، در چاه ها موجود می باشند که معمولا مقداری از آنها در آب چاه حل می شوند.(23)
خوردگی میکروبی
میکروارگانیزم های موجود در کانال ، آب ( آب دریا، آب خنک کننده و ...) و یا خاک ، نه تنها باعث بروز خوردگی در خطوط لوله خواهند شد، بلکه پتانسیل حفاظت ( در حفاظت کاتدی) را نیز تغییر می دهند. باکتری ها ، انواع مختلفی داشته که جهت سهولت کار ، آنها را به دو گروه 1 SRB, 2 SRB تقسیم میکنند. انواع SRB، بی هوازی بوده و با مصرف کردن سولفات، تولید سولفید( سولفید هیدروژن، H2S) کرده و باعث افزایش خوردگی و تغییر پتانسیل حفاظت ( ودر نتیجه ، پیچیده شدن و مشکلتر شدن اعمال حفاظت کاتدی) می شوند. باکتریهای SOB، هوازی بوده و با مصرف سولفیدها ، تولید سولفات ( مثل اسید سولفوریک) می کنند. این نوع باکتری قادر است که درصد اسید سولفوریک را در سطح فولاد، تا میزان 10% نیز افزایش دهد. بدیهی است که تحت چنین شرایطی ، خوردگیهای شدیدی در خطوط لوله ، رخ خواهد داد. خوردگیهای میکروبی ، بطور معمول بصورت خوردگی موضعی ( حفره) بروز می کنند. جدول 1 اسامی باکتریهای معروف را در دو گروه SRB, SOB به همراه شرایط زیست محیطی و فلزی را که مورد هجوم قرار می دهند ، ذکر می کند. (23)
جدول (1) انواع میکرو ارگانیسمهایی که با عث بروز خوردگی می شوند{23}
یکی از راههای عملی جهت تشخیص وقوع خوردگی میکروبی ، چکاندن یکی دو قطره اسید کلریدریک بر روی منطقه خورده شده ( محصولات خوردگی ) می باشد. چرا که اگر خوردگی میکروبی رخ داده باشد، بوی گند ( تخم مرغ گندیده ) ناشی از آزاد شده H2S به مشام می رسد. راههای دیگر تشخیص خوردگی میکروبی ، آزمایشگاهی می باشند و لازم است که نمونه مورد نظر را پس از خارج سازی از محیط ، سریعا به آزمایشگاه منتقل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فـهـرسـت
عنوان
صفحه
مقدمه
1
خط لوله نفت وگاز حوزه دریای خزر
2
معاوضه (سوآپ) نفت
4
مراحل معاوضه نفت به عنوان ارزان ترین راه حل صادرات نفت
5
همکاری بالقوه ایران با آسیای مرکزی وغربی در زمینه گاز
6
نقش ایران در شبکه گاز منطقه ای
9
همکاری برای صادرات گاز به شبه قاره هند ، ترکیه واروپا
11
منطقی ترین واقتصادی ترین راه برای صادرات نفت وگاز ازحوزه دریای خزر
14
امنیت نفتی در آغاز هزاره سوم
16
نقش خلیج فارس وخاورمیانه در صادرات انرژی
19
خلاصه
20
منابع
23
« نخست ازجهان آفرین یادکن »
مـقـدمـه
در دهه ی 1930 برای مدتی مردم فکر می کردند که نفت به زودی به پایان می رسد ، ولی شرکتهای نفتی همه جا را برای یافتن منابع جدید نفت جستجو کردند ، آن ها راه های بهتری برای جستجو ، کاوش وحفاری ویافتن نفت آموختند ، اواخر دهه ی 1940 یافتن منابع جدید نفت در خاورمیانه که تراوش های نفتی وقیر از دوره ی نخستین تمدن ها مورد استفاده بود آغاز شد . در پیرامون خلیج فارس ، ذخائر غنی نفت در اعماق زمین وجود داشت . چنین می نمود که در خاورمیانه به اندازه ای بقیه ی دنیا نفت وجود دارد ، ناگهان ذخیره ی نفت جهان دوبرابر شده بود ، برای یک ربع قرن نفت فراوان وارزان بود ، البته ایالات متحده امریکا ذخائر نفتی زیادی داشت ولی وقتی اطلاع یافت که از خارج مقادیر بسیاری نفت می تواند تحویل بگیرد درباره ی مصرف آن اطمینان بیشتری یافت ، اروپا وژاپن که فاقد ذخائر نفتی متعلق به خویش بودند ، نفت را وارد کرده وبه سهولت از آن استفاده نمودند ، نخست وضع ساده بود زیرا بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم بسیاری از مناطق مولد نفت خاورمیانه زیر سلطه ی ملت های اروپایی بود ، اروپا ییان وامریکای ها بودند که چاه های جدید نفت را حفر ، تصاحب واداره کردند ، ولی بعد ملت های خاورمیانه مستقل شدند . آن ها می خواستند بر چاه های نفت خود تسلط ونظارت داشته باشند ونفت را به قیمت هایی که خود تعیین می کردند بفروشند .
در سال 1960 ملت های تولید کننده نفت در خاورمیانه ومناطق دیگر گروهی به نام سازمان کشورهای صادر کننده نفت تشکیل دادند که به اختصار اوپک نام گرفت . آن ها با مشاوره ی یکدیگر وتصمیم گیری درباره ی قیمت هایی که می بایست تعیین می گردید پرداختند . دیری نگذشت که قدرت فوق العاده اوپک بر همگان آشکار شد ، امید است کشورهای عضو باداشتن وحدت رویه ، استفاده بهینه وتصمیم گیری منطقی از این نعمت الهی وسرمایه ملی برای حفظ استقلال وپیشرفت اقتصادی خویش حداکثر استفاده را بنمایند .
خطوط لوله نفت وگاز حوزه دریای خزر
رویدادهای سیاسی اخیر در اتحاد جماهیر شوروی سابق ، موجب تغییر نقشه آسیا واروپا گردیده است . کشورهای تازه استقلال یافته آذربایجان ، ترکمنستان وقزاقستان که همگی از منابع غنی گاز ونفت به شمار می روند ، در آسیای مرکزی وغربی قرار دارند . این ناحیه همچنین راه را برای استخراج نفت وگاز از منابع وسیع دریای خزر هموار ساخته است . هر چند مذاکرات میان دولتها در مورد وضعیت حقوقی دریای خزر کماکان در جریان می باشد ، لکن در طول سال های گذشته ، شرکتهای بین المللی نفت تمایل قابل توجهی در استخراج نفت وگاز این منطقه نشان داده اند . بدیهی است که صادرات نفت وگاز از این کشورهایی که به دریای آزاد راه ندارند مستلزم همکاری کشورهای مربوطه وهمچنین احداث خطوط لوله پرهزینه برای انتقال نفت وگاز از این منطقه می باشد .
پیوندهای فرهنگی ایران با مردم آسیای مرکزی وغربی که به قرنها قبل از منزوی شدن آنان توسط اتحاد جماهیر شوروی بر می گردد به سرعت در حال رشد است ونقش مهمی را در توسعه آینده این منطقه ایفا خواهد نمود . کشورایران در مناسبترین موقعیت جغرافیایی برای ارتباط این کشورهای درونی ودور از کرانه به دنیای برونی قرار گرفته است . در عین حال ، مبارزه طرفهای ذینفع در پیشنهاد نمودن مسیرهای خطوط لوله برای کسب نفوذ سیاسی کاملاً مشهود است . روس ها با منحصر کردن تمامی مسیرهای صادرات از سرزمین خود مایلند که نفوذ وکنترل سنتی خود را بر کشورهای تازه استقلال یافته حفظ کنند . از طرف دیگر ، ایالات متحده که بعنوان رقیب جدیدی وارد منطقه شده است ، طرفدار صادرات نفت وگاز از مسیرهایی در منطقه است که در راستای اهداف دراز مدت خود سعی دارد که خطوط لوله از ایران عبور نکند .
در حالیکه سیاست همواره عامل تعیین کننده بسیاری از مسائل در این منطقه بوده است ، نباید این واقعیت را نادیده گرفت که در اوضاع واحوال موجود ، عوامل اقتصادی نیز بطور مساوی نقش مهمی در نتیجه رقابت میان کشورهای منطقه ایفا خواهد کرد . در این مقاله سعی خواهد شد که توجه خواننده به این واقعیت جلب شود که ایران منطقی ترین واقتصادی ترین مسیر ، برای صادرات نفت وگاز از منطقه خزر می باشد . در واقع خصومت سیاسی امریکا نسبت به ایران ، اقتصادی ترین مسیر صادرات نفت وگاز آذربایجان ، قزاقستان وترکمنستان را مسدود کرده است . این موضوع ، کشورهای مذکور رااز حداکثر بهره وری درآمد نفت وگاز خود محروم خواهد کرد ونیز با اساسی ترین اصول بازارهای آزاد که مورد حمایت ایالات متحده می باشد مغایرت دارد .
نمی توان به سادگی از منافع بالقوه همکاری میان تولیدکنندگان ومصرف کنندگان نفت وگاز در منطقه چشم پوشید . اجرای پروژه های تجارت منطقه ای وبین المللی گاز نه تنها مقرون به صرفه خواهد بود بلکه می تواند همبستگی اقتصادی وثبات سیاسی را در این بخش از جهان افزایش دهد . دراین خصوص ، همکاری میان ایران ، ترکمنستان وقزاقستان در توسعه یک شبکه منطقه ای صادرات گاز به بازارهای بالقوه مصرف مفید خواهد بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 168
موقعیت نفت و گاز کشور در بازارهای نفت و گاز جهان
میزان ذخایر بالفعل و بالقوه نفت خام کشور و تاثیر تزریق گاز بر آنها
میزان ذخایر« نفت خام در جای» کشور حدود 450 میلیارد بشکه تخمین زده می شود. از این میزان، تا پایان سال 1380 جمعاً حدود 54 میلیارد بشکه از مناطق خشکی و دریایی برداشت شده است.
میزان ذخایر بالفعل نفت خام کشور با توجه به ذخایر کشف شده جدید، حدود 37 میلیارد بشکه است. این رقم بر اساس گزارش های ارائه شده از مناطق خشکی و اطلاعات نگارنده از مناطق دریایی است. ارقام رسمی ارائه شده با توجه به حجم میعانات گازی و حجم نفت خام بالقوه از حدود 92 میلیارد بشکه تا 130 میلیارد بشکه بوده است.
میزان ذخایر بالقوه نفت خام ( برداشت ثانویه) کشور حدود 50 میلیارد بشکه است. این رقم، حدود 5 میلیارد بشکه نفت قابل بهره برداری- که در 50 تاقدیس شناخته شده کوچک، واقع شده است ـ را شامل میشود که هنوز حفاری اکتشافی در آنها شروع نشده است؛ 45 میلیارد بشکه دیگر نیز در مخازن نفتی شناخته شده واقع شده است.
تنها راه بالفعل نمودن حدود 45 میلیارد بشکه نفت موجود در مخازن ایران، تزریق گاز به میزان لازم و کافی در آنهاست. میزان گاز مورد نیاز جهت تزریق در این مخازن به منظور بالفعل نمودن این ذخایر، حدود 20 میلیارد پای مکعب در روز است. چنین حجمی از گاز مورد نیاز را می توان از ذخایر پارس جنوبی، پارس شمالی ( مخازن گاز کشف شده G و F واقع در خلیج فارس)، گازهای همراه که قسمت اعظم آن سوخته می شود و سایر مخازن گاز ایران تامین نمود. بر اساس محسبات مهندسی مخازن انجام شده قبل و بعد از انقلاب، به ازای تزریق 5/2 تا 4 هزار پای مکعب گاز می توان یک بشکه نفت اضافی از مخازن نفتی ایران به دست آورد.
بنابراین اگر قیمت نفت را حدود 24 دلار برای هر بشکه فرض نماییم « قیمت سایه ای» هزار پای مکعب گاز، حدود 6 تا 10 دلار است. قیمت گاز صادراتی ایران به ترکیه بر اساس قیمت نفت 24 دلار، کمتر از 3 دلار برای هر هزار پای مکعب در نظر گرفته شده است، ضمن آنکه فاصله آن حدود 1000 کیلومتر دورتر از محل تزریق است. علاوه بر این، باید