لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
افزایش خلاقیت و نو آوری دانش آموزان در مراکز آموزشی
چکیده
در این مقاله به خلاقیت و اهمیت آن در مراکز آموزشی و چگونگی مدیریت کردن آن اشاره می شود.
کلیدواژه : خلاقیت ؛ نوآوری ؛ مراکز آموزشی ؛ نیروی انسانی
1- مقدمه
هر سازمان مجموعه ای از عوامل انسانی ، ساختاری ، فنی ، تکنولوژی ، فرهنگی و سایر عناصر محیطی است که جهت تحقق هدفهای از پیش تعیین شده بصورت مشترک در تلاش و تعامل هستند. رشد سازمان و تداوم آن ، ارتباط نزدیکی با نیازها و خواسته های انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها دارد . از وظایف مدیر است که ازمیان نیروهای انسانی ، گروهی توانا بسازد ، کارکنانی که بتوانند تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسایل پیدا کنند، خلاقیت داشته باشند و در مقابل کار مسئول باشند.
پیشرفتهای روزافزون جوامع امروزی مرزهای سازمانی را برداشته و نوآوریها و خلاقیتها دیگر از بالا به پایین دیکته نمی شوند بلکه با طراحی ساختارهای نوین بر پایه همکاری و اشتراک، مشارکت به عنوان رایج ترین موضوع و لازمه کار با گروههای انسانی مطرح گردیده است.
با ورود به عرصه مدیریت نوین شاهد این واقعیت هستیم که تکنولوژی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است و نظام تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نمی باشد. نظام آموزشی کنونی تنها بر پایه تئوریات و نظریاتی است که دانش آموز با تلاش متعلم و پشتکار خویش آنها را خوب به اذهان می سپارد ولی آنگاه که پای عمل به میان می آید تربیتی صورت نگرفته و مهارتی کسب نشده است و از آنجایی که قالب بسیاری از کتابهای درسی و سایر مواد آموزشی با روشهای سنتی انجام پذیرفته سیستم آموزش و پرورش تا حصول نتایج، آرمان و اهداف مورد انتظار فاصله بسیار دارد . که این خود همانند دیگر سازمانهای سنتی مستلزم تغییرات سازمانی اساسی و بنیادینی است که با برنامه ریزی، شناخت و آگاهی همراه باشد.
نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که خود متأثر از اطلاعات و ارتباطات می باشد عمل می کند، اندیشه توانمند کردن، برانگیختن و مشارکت همه بیش از پیش محسوس تر می شود و به عنوان سه عامل اساسی ارتقاء بهروری کارکنان تاثیر قابل ملاحظه ای در تفکر و اندیشه مدیران خواهد داشت.
2- مراکز آموزشی خلاق
هر نوع کاری به سازماندهی و سیاستهای خاص احتیاج دارد .نظام تعلیم و تربیت یک کار ویژه به حساب می آید و نگاه به آموزش و پرورش برای دستیابی به سطح بالای اثر بخشی و کارآمدی و باروری نیروی انسانی می بایست با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن بدنبال تعالی مراکز آموزشی از حالت سنتی به مراکزی با عملکرد عالی صورت گیرد به گونه ای که در آن بهبود مستمر یادگیری توسط همگان اجرا شده و به عنوان یک فرهنگ در بین دانش آموزان در آید و آنچه که در تفکر یک سازمان بایستی گنجانده شود آینده سازی و فراهم آوری شرایط آن است با این اندیشه که به بهبود و تغییر به عنوان یک برنامه درازمدت و مستمر بهره وری پرداخته شود.
در نظامهای آموزشی تاکید عمده بر پرورش خلاقیت دانش آموز ان است و معیار اساسی موفقیت این نظامها نیز در این است که چقدر افراد با فکر و خلاق تربیت می کنند و به تعبیری دیگر معلم خوب را کسی می دانند که تفکر و چگونگی استفاده از اطلاعات را به دانش آموزان یاد دهد و آنان را خلاق بار آورد. خلاقیت و نوآوری امری است که وجود آن دائما در هر سازمانی احساس می شود. در واقع وجود محققان تعلیم دیده، توانا، باانگیزه و همچنین آزمایشگاههای تخصصی مجهز لازمه پیشرفت، نوآوری و خلاقیت می باشند.
خلاقیت را به کارگیری تواناییهای ذهنی برای انجام یک فکر یا مفهوم جدید دانسته اند که از مسایل کوچک برای انجام یک کار خاص شروع می شود و قبل از اینکه حاکی از نبوغ باشد حاصل انجام کار است. بنابراین در راستای به کارگیری فنون پرورش خلاقیت، بایستی ابتدا از بارش افکار ( طوفان مغزی) به عنوان بهترین ابزار استفاده کرد که در این راستا توجه به این مطلب که هیچ انتقادی نباید بر هیچ نظریه ای صورت پذیرد، برای دستیابی به حداکثر نظرات تلاش گردد. حتی نظرات تکراری نیز یادداشت شود و در عین حال زمان مطلوب اجرا می بایست کوتاه باشد.
در مراکز آموزشی با فرهنگ خلاقیت پذیری، ارتباطات مدیر با کارکنان و دانش آموزان دوطرفه و متقابل خواهد بود، ایده های نو قابل قبول و از فرهنگ سؤال پرسیدن حمایت می شود، در این مراکز از توانمندیهای تمام کارکنان استفاده شده و افراد بصورت خود انگیخته تلاش می کنند و در نهایت بطور مستمر نیازهای مشتریان توسط مرکز آموزشی پیش بینی شده و مشتریان با خود انگیختگی به این مراکز روی می آورند .
و آنچه که در راستای فرصت و استفاده از نظرات و پیشنهادات سایرین و ایجاد جو مناسب در محیط کار برای بروز خلاقیتها و شکوفایی استعدادها مفید واقع می شود برقراری سیستمی جهت پذیرش و بررسی پیشنهادات است بگونه ای که به عنوان باور و ارزش در حفظ و بالا بردن حرمت و ارزش وجودی نیروی انسانی در فرهنگ سازمانی و اعماق اندیشه و تفکر افراد نهادینه شود البته نباید انتظار داشته باشیم که همگان در این کار مشارکت داشته باشند چون برخی از افراد به دلیل کار در سیستمهای سنتی، در مقابل تغییرات کمتر واکنش نشان داده و دوست می دارند بیشتر فرمانبر باشند و کمتر مسئولیتها را بپذیرند. بنابر این بایستی برای تامین مشارکت آن دسته از افرادی که مشتاق و مایل به مشارکت هستند زمینه لازم نظیر فضای آزاد و سالم جهت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
افزایش خلاقیت و نو آوری دانش آموزان در مراکز آموزشی
چکیده
در این مقاله به خلاقیت و اهمیت آن در مراکز آموزشی و چگونگی مدیریت کردن آن اشاره می شود.
کلیدواژه : خلاقیت ؛ نوآوری ؛ مراکز آموزشی ؛ نیروی انسانی
1- مقدمه
هر سازمان مجموعه ای از عوامل انسانی ، ساختاری ، فنی ، تکنولوژی ، فرهنگی و سایر عناصر محیطی است که جهت تحقق هدفهای از پیش تعیین شده بصورت مشترک در تلاش و تعامل هستند. رشد سازمان و تداوم آن ، ارتباط نزدیکی با نیازها و خواسته های انسانی و چگونگی برآورده شدن آنها دارد . از وظایف مدیر است که ازمیان نیروهای انسانی ، گروهی توانا بسازد ، کارکنانی که بتوانند تصمیم بگیرند، راه حلهای تازه برای مسایل پیدا کنند، خلاقیت داشته باشند و در مقابل کار مسئول باشند.
پیشرفتهای روزافزون جوامع امروزی مرزهای سازمانی را برداشته و نوآوریها و خلاقیتها دیگر از بالا به پایین دیکته نمی شوند بلکه با طراحی ساختارهای نوین بر پایه همکاری و اشتراک، مشارکت به عنوان رایج ترین موضوع و لازمه کار با گروههای انسانی مطرح گردیده است.
با ورود به عرصه مدیریت نوین شاهد این واقعیت هستیم که تکنولوژی همه چیز را تحت تاثیر خود قرار داده است و نظام تعلیم و تربیت نیز از این امر مستثنی نمی باشد. نظام آموزشی کنونی تنها بر پایه تئوریات و نظریاتی است که دانش آموز با تلاش متعلم و پشتکار خویش آنها را خوب به اذهان می سپارد ولی آنگاه که پای عمل به میان می آید تربیتی صورت نگرفته و مهارتی کسب نشده است و از آنجایی که قالب بسیاری از کتابهای درسی و سایر مواد آموزشی با روشهای سنتی انجام پذیرفته سیستم آموزش و پرورش تا حصول نتایج، آرمان و اهداف مورد انتظار فاصله بسیار دارد . که این خود همانند دیگر سازمانهای سنتی مستلزم تغییرات سازمانی اساسی و بنیادینی است که با برنامه ریزی، شناخت و آگاهی همراه باشد.
نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که خود متأثر از اطلاعات و ارتباطات می باشد عمل می کند، اندیشه توانمند کردن، برانگیختن و مشارکت همه بیش از پیش محسوس تر می شود و به عنوان سه عامل اساسی ارتقاء بهروری کارکنان تاثیر قابل ملاحظه ای در تفکر و اندیشه مدیران خواهد داشت.
2- مراکز آموزشی خلاق
هر نوع کاری به سازماندهی و سیاستهای خاص احتیاج دارد .نظام تعلیم و تربیت یک کار ویژه به حساب می آید و نگاه به آموزش و پرورش برای دستیابی به سطح بالای اثر بخشی و کارآمدی و باروری نیروی انسانی می بایست با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن بدنبال تعالی مراکز آموزشی از حالت سنتی به مراکزی با عملکرد عالی صورت گیرد به گونه ای که در آن بهبود مستمر یادگیری توسط همگان اجرا شده و به عنوان یک فرهنگ در بین دانش آموزان در آید و آنچه که در تفکر یک سازمان بایستی گنجانده شود آینده سازی و فراهم آوری شرایط آن است با این اندیشه که به بهبود و تغییر به عنوان یک برنامه درازمدت و مستمر بهره وری پرداخته شود.
در نظامهای آموزشی تاکید عمده بر پرورش خلاقیت دانش آموز ان است و معیار اساسی موفقیت این نظامها نیز در این است که چقدر افراد با فکر و خلاق تربیت می کنند و به تعبیری دیگر معلم خوب را کسی می دانند که تفکر و چگونگی استفاده از اطلاعات را به دانش آموزان یاد دهد و آنان را خلاق بار آورد. خلاقیت و نوآوری امری است که وجود آن دائما در هر سازمانی احساس می شود. در واقع وجود محققان تعلیم دیده، توانا، باانگیزه و همچنین آزمایشگاههای تخصصی مجهز لازمه پیشرفت، نوآوری و خلاقیت می باشند.
خلاقیت را به کارگیری تواناییهای ذهنی برای انجام یک فکر یا مفهوم جدید دانسته اند که از مسایل کوچک برای انجام یک کار خاص شروع می شود و قبل از اینکه حاکی از نبوغ باشد حاصل انجام کار است. بنابراین در راستای به کارگیری فنون پرورش خلاقیت، بایستی ابتدا از بارش افکار ( طوفان مغزی) به عنوان بهترین ابزار استفاده کرد که در این راستا توجه به این مطلب که هیچ انتقادی نباید بر هیچ نظریه ای صورت پذیرد، برای دستیابی به حداکثر نظرات تلاش گردد. حتی نظرات تکراری نیز یادداشت شود و در عین حال زمان مطلوب اجرا می بایست کوتاه باشد.
در مراکز آموزشی با فرهنگ خلاقیت پذیری، ارتباطات مدیر با کارکنان و دانش آموزان دوطرفه و متقابل خواهد بود، ایده های نو قابل قبول و از فرهنگ سؤال پرسیدن حمایت می شود، در این مراکز از توانمندیهای تمام کارکنان استفاده شده و افراد بصورت خود انگیخته تلاش می کنند و در نهایت بطور مستمر نیازهای مشتریان توسط مرکز آموزشی پیش بینی شده و مشتریان با خود انگیختگی به این مراکز روی می آورند .
و آنچه که در راستای فرصت و استفاده از نظرات و پیشنهادات سایرین و ایجاد جو مناسب در محیط کار برای بروز خلاقیتها و شکوفایی استعدادها مفید واقع می شود برقراری سیستمی جهت پذیرش و بررسی پیشنهادات است بگونه ای که به عنوان باور و ارزش در حفظ و بالا بردن حرمت و ارزش وجودی نیروی انسانی در فرهنگ سازمانی و اعماق اندیشه و تفکر افراد نهادینه شود البته نباید انتظار داشته باشیم که همگان در این کار مشارکت داشته باشند چون برخی از افراد به دلیل کار در سیستمهای سنتی، در مقابل تغییرات کمتر واکنش نشان داده و دوست می دارند بیشتر فرمانبر باشند و کمتر مسئولیتها را بپذیرند. بنابر این بایستی برای تامین مشارکت آن دسته از افرادی که مشتاق و مایل به مشارکت هستند زمینه لازم نظیر فضای آزاد و سالم جهت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مراسم جشن سال نو بودائیان
آغاز سال نو در میانمار(همچون تایلند)هفده آوریل برابر با 28فروردین میباشد و به مدت 10 روز تعطیل عمومی است. روزهای سیزدهو چهارده و پانزدهم آوریل، ایام آب پاشی است که زن و مرد درکوچهها و خیابانها به هم آب میپاشند، دولت هم مکانی را برایجشن آب پاشی توسط شیلنگ و غیر آن آماده مینماید.
بودائیان میانمار معتقدند که گناه یک ساله انسان بدین وسیلهریخته و پاک میشود، چرا که فرشتگان «تین جو» (نام بتیاست.)از آسمان جهتشرکت در این جشن فرود آمده پس از سه روزدوباره به آسمان برمیگردند.
همه مردم اعم از بودایی، مسیحی، هندو و مسلمان در این جشنشرکت مینمایند ولی در سال 1997 میلادی برابر با 1359 میانماری و1376 شمسی است از آنجا که مساجد زیادی به دستبودائیان آسیبجزیی ویا کلی دیده، مسلمانان در جشن شرکت نکردند.
مردم در این چند روز گروه گروه سوار ماشین میشوند و درخیابانها به حرکت درمیآیند، در خیلی از موارد زنان و مردان بهپایکوبی میپردازند و به مشروبخواری و شادی رو میآورند. پارهایاز سفارتخانهها هم در این جشنها شرکت کرده و با مردم همراهیمیکنند.
در روز چهارم معبد هرمحلهای، یک روحانی بودایی را جهت اجرایمراسم ویژه دعوت مینماید تا برای پربرکتبودن سال آینده دعاکند و پس از آن معابد را با آب شستشو میدهند.
پس از این مراسم هرکس به منازل همسایگان رفته و جوانها،افراد مسن و پیران سپیدمو(مردها، پیرمردان، زنها و پیرزنان)رابه حمام برده، در امر نظافت و پاکی آنان را یاری میدهند.
سپس هرکسی به اندازه توانایی خود، جانوری مثل ماهی، گوسفند ویا گاو را تزئین و آرایش کرده و آن را آزاد مینماید و دیگر درپیآن نمیرود.
همزیستی مسلمانان با بودائیان
مردم میانمار هرچند که بودایی هستند ولی مردمان خوب ومهربانیمیباشند. آنها به انسانیتخیلی احترام قایل هستند. مسلمانانعموما مانند سایر مناطق متاثر از فرهنگ منطقه هستند و فرهنگبومی منطقه برنحوه عمل و رفتار آنها تاثیراتی گذاشته و نوعیاسلام بومی را به وجود آورده است. بیشک تسامح مسلمانان اولیه کهدر گروههای بازرگان به منطقه سفر میکردند موجب شد تا اسلام باپارهای از مظاهر بومی در هر منطقه شکل بگیرد. بنابراین در هرزمینهای میتوان اختلافات جزئی را مشاهده کرد، این گوناگونیدرباره شیوه زندگی و خوراک گرفته تا در مورد قرائت قرآن واجرایآیینهای مذهبی در اعیاد و وفیات دیده میشود و این امرشباهتهایی را میان مسلمانان و غیر مسلمانان پدید آورد و نوعیهمزیستی و هماهنگی در آداب و رسوم را به وجود آورد. با این حالمسلمانان پس از انقلاب اسلامی ایران، دگرگونیها را در نحوه زندگیخود پدید آوردهاند و انقلاب اسلامی در اکثر آنها تاثیرات مثبتیرا به جا گذاشته است.
یکی از آداب و رسوم مسلمانان این است که هرگاه میهمانی بریکی از آنها وارد شود، همسایهها را خبر کرده و دسته جمعیدربرنامههای شام و ناهار شرکت مینمایند.
مسلمانان میانمار برخلاف عموم مردم آنجا سحر خیز میباشند ولیمردم میانمار خیلی دیر از خواب بیدار میشوند و سحرخیزی در میانکافران رواج ندارد.
مساجد مسلمانان همیشه پراز جمعیت است و در نمازهای جمعه وجماعتشرکت میکنند و مساجد آنان آباد است. شیعیان در پارهای ازآیینها و به ویژه آیین عزاداری حسینی(ع)، همان شیوه و آداب ورسوم منطقه سند پاکستان و عموم شبه قاره را دارند و فرهنگشیعیان متاثر از شبه قاره هند است. یکی از چیزهایی که در میانمیانمار مرسوم است این است که بوداییهاهنگام اجرای مراسم مذهبی ویژه خودشان، باساز و دیگر آلاتموسیقی مراسم خود را برپا میکنند، همین شیوه در روضهخوانیشیعیان هم نفوذ کرده و شیعیان با آلات موسیقی ویژه منطقه بهروضهخوانی و عزاداری میپردازند.
شیعیان در میانمار
پراکندگی مسلمانان و شیعیان در میانمار(برمه):
مساحت: 261789 مایل مربع، یا 676500 کیلومتر مربع.
جمعیت: 45 میلیون درسال 1992 میلادی.
جمعیت مسلمانان : 5 میلیون (%10)
جمعیتشیعیان: 30 هزار.
شهرهای شیعهنشین
1- یانگون(رانگون) Yangon
2- ماندلی Mandalay
3- آماراپورا Amamarapura
4- تانگ جی Taunggyi
5- تانگو Taungoo
6- پروم Prome
7- ساندوی Sandowy
8- مالمین Moulmein
9- میکچیتا Myitkyina
اوضاع اجتماعی و فرهنگی شیعیان
در این کشور که حدود 45 میلیون نفر جمعیت دارد، 4 تا 5میلیون نفر آن مسلمانان میباشند و آمار شیعیان به گفتهخودشان سی هزار نفر میباشند. (البته آمار صحیح ظاهرا ده تاپانزده هزار نفرشیعه رانشان میدهد.)مرکزیتشیعه در یانگون یارانگون، پایتخت کشور، قرار دارد و مسجد «مغول شیعه» یا«منگول شیعه» (مسجدایرانیان)محل اصلی تجمع شیعیان است.(درآنجا به ایرانیان، مغول یا منگول میگویند.)هم اکنون رهبری شیعهبا آقای «عطا شفیع شیرازی» است که اشراف نسبتا کاملی برفعالیت تمامی مساجد و مراکز شیعه در میانمار دارد.
از نظر اقتصادی، وضعیت اکثر شیعیان در حد متوسط و پایین استو به شغلهایی نظیر دریانوردی، دورهگردی و رانندگی مشغولند. سطحزندگی مردم در این کشور ساده است و چندان بالانیست. شیعیان نیزاز این قاعده مستثنی نیستند. اما در بین آنان افرادی معدودصاحب نفوذ و ثروت، مثل دکتر، وکیل دادگستری، مهندس و تاجر همپیدا میشود. البته باید گفت همین تعداد هم با مساجد و مراسممخصوصا عاشورا و تاسوعا بیارتباط نیستند. اما اهل خمس بسیاراندک میباشد.
مردم از حیث اجتماعی و فرهنگی در سطح نسبتا پایینی قراردارند. اصول اولیه بهداشت و نظافت، به آن شکل که باید و شاید،در میان آنان جایی ندارد; حتی بین شیعیان عدم رعایت مقررات وقوانین بهخصوص قوانین راهنمایی و رانندگی رواج دارد. تعدادبیکاران و کسانی که شبها در خیابان اطراق میکنند، کم نیستند.
جوانان ولگرد همه جا هستند و دزدی در این کشور شیوع فراواندارد. از طرفی صدای موسیقی غربی از هرخانه و کوی وبرزنی به گوشمیرسد. نوع لباس اکثر مردم، محلی و متشکل از یک پیراهن و یکلنگ است و اکثرا یا پابرهنه هستند یا از دمپایی استفادهمیکنند. (وضعیت پوشش از تایلند بهتر است.)میانمار مردمی صبور،خوش برخورد و با حوصله دارد که البته خوشگذرانی را فراموشنمیکنند و اوقات فراغتبسیار دارند.
با توجه به جو حاکم و پلیسی، روزنامهها و مجلات تحت کنترلهستند. بسیاری از مجلات خارجی و کتب دربازار آزاد موجود است;لذا شیعیان و مسلمانان هم با این فرهنگ خوگرفتهاند. برنامههایشیعیان دراین کشور از حیث مطابقتبا دستورات اسلامی دو شکلدارد:
اول آن سری برنامههایی است که هیچ پایه و اساس دینی ندارد وآلوده به خرافات یا متاثر از آیینهای بودایی است و یا به علتناآشنایی با احکام اسلامی رایج است; مثل عبور از آتش و قمهزنیهنگام عزاداری در ماه محرم; پاک دانستن خونی که در عزاداریریخته میشود، جلوگیری از حضور زنان در مسجد و نماز جماعت، عدمرعایتحد و حدود شرعی در مورد رابطه محرم و نامحرم، عدم پوششمناسب اسلامی و حجاب مناسب برای زنان و حتی برخی از مردان، عدمرعایت مسائل طهارت و نجاست و...
قسمت دوم از برنامههای آنان ریشهدار و زیباست; از جمله،احترام و علاقه شدید به حضرت صاحب الزمان(ع)به طوری که نمونه آندرجاهای دیگر کمتر مشاهده میشود.، اعتقاد شدید به ائمه(علیهمالسلام)، حضور فعال در مراسم بزرگذاشت اعیاد، ولادتها، شهادتها ومراثی، شرکت مردان در نماز جمعه، علاقه به فراگیری دستوراتاسلام، آموزش و به کارگیری کودکان، نوجوانان و جوانان در مراسمو برنامهها که بسیار قابل توجه است.، احترام و علاقه به علماو روحانیون، اهمیت دادن به تعقیبات و مستحبات نماز و...
متاسفانه شیعیان میانمار به طور محسوس از فقر آموزشهایاسلامی رنج میبرند و بسیاری از دستورات و احکام را یا نمیدانندو یا آن را با خرافاتی که سینه به سینه از گذشتگانشان بهآنان رسیده. درهم آمیختهاند. با قرآن آشنایی چندانی ندارند وجلسات قرآنشان فقط در ماه مبارک رمضان برپا میگردد. ازائمه(علیهم السلام)فقط زمان ولادت و شهادتشان و مقداری هم ازفضائلشان را میدانند و بس. حال خود قضاوت کنید که تفسیر قرآن،بحث اعتقادات، نهج البلاغه، حدیث، احکام و.. . چقدر جایش خالیاست و چقدر کار دارد تا سطح آموزش و تعلیمات دینی به حد مطلوببرسد!
تاثیرات فرهنگ ایرانی آمیخته با اسلام درمیان شیعیان کهبیشتر آنها اصل و نسب ایرانی دارند و به آن نیز افتخارمیکنند. به خوبی مشهود است. مواردی چون: استفاده از خط وشعرهای کهن فارسی که بیشتر در سنگ نوشتههاست. داشتنفامیلیهای ایرانی مثل: بهبهانی، اصفهانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
مراسم جشن سال نو بودائیان
آغاز سال نو در میانمار(همچون تایلند)هفده آوریل برابر با 28فروردین میباشد و به مدت 10 روز تعطیل عمومی است. روزهای سیزدهو چهارده و پانزدهم آوریل، ایام آب پاشی است که زن و مرد درکوچهها و خیابانها به هم آب میپاشند، دولت هم مکانی را برایجشن آب پاشی توسط شیلنگ و غیر آن آماده مینماید.
بودائیان میانمار معتقدند که گناه یک ساله انسان بدین وسیلهریخته و پاک میشود، چرا که فرشتگان «تین جو» (نام بتیاست.)از آسمان جهتشرکت در این جشن فرود آمده پس از سه روزدوباره به آسمان برمیگردند.
همه مردم اعم از بودایی، مسیحی، هندو و مسلمان در این جشنشرکت مینمایند ولی در سال 1997 میلادی برابر با 1359 میانماری و1376 شمسی است از آنجا که مساجد زیادی به دستبودائیان آسیبجزیی ویا کلی دیده، مسلمانان در جشن شرکت نکردند.
مردم در این چند روز گروه گروه سوار ماشین میشوند و درخیابانها به حرکت درمیآیند، در خیلی از موارد زنان و مردان بهپایکوبی میپردازند و به مشروبخواری و شادی رو میآورند. پارهایاز سفارتخانهها هم در این جشنها شرکت کرده و با مردم همراهیمیکنند.
در روز چهارم معبد هرمحلهای، یک روحانی بودایی را جهت اجرایمراسم ویژه دعوت مینماید تا برای پربرکتبودن سال آینده دعاکند و پس از آن معابد را با آب شستشو میدهند.
پس از این مراسم هرکس به منازل همسایگان رفته و جوانها،افراد مسن و پیران سپیدمو(مردها، پیرمردان، زنها و پیرزنان)رابه حمام برده، در امر نظافت و پاکی آنان را یاری میدهند.
سپس هرکسی به اندازه توانایی خود، جانوری مثل ماهی، گوسفند ویا گاو را تزئین و آرایش کرده و آن را آزاد مینماید و دیگر درپیآن نمیرود.
همزیستی مسلمانان با بودائیان
مردم میانمار هرچند که بودایی هستند ولی مردمان خوب ومهربانیمیباشند. آنها به انسانیتخیلی احترام قایل هستند. مسلمانانعموما مانند سایر مناطق متاثر از فرهنگ منطقه هستند و فرهنگبومی منطقه برنحوه عمل و رفتار آنها تاثیراتی گذاشته و نوعیاسلام بومی را به وجود آورده است. بیشک تسامح مسلمانان اولیه کهدر گروههای بازرگان به منطقه سفر میکردند موجب شد تا اسلام باپارهای از مظاهر بومی در هر منطقه شکل بگیرد. بنابراین در هرزمینهای میتوان اختلافات جزئی را مشاهده کرد، این گوناگونیدرباره شیوه زندگی و خوراک گرفته تا در مورد قرائت قرآن واجرایآیینهای مذهبی در اعیاد و وفیات دیده میشود و این امرشباهتهایی را میان مسلمانان و غیر مسلمانان پدید آورد و نوعیهمزیستی و هماهنگی در آداب و رسوم را به وجود آورد. با این حالمسلمانان پس از انقلاب اسلامی ایران، دگرگونیها را در نحوه زندگیخود پدید آوردهاند و انقلاب اسلامی در اکثر آنها تاثیرات مثبتیرا به جا گذاشته است.
یکی از آداب و رسوم مسلمانان این است که هرگاه میهمانی بریکی از آنها وارد شود، همسایهها را خبر کرده و دسته جمعیدربرنامههای شام و ناهار شرکت مینمایند.
مسلمانان میانمار برخلاف عموم مردم آنجا سحر خیز میباشند ولیمردم میانمار خیلی دیر از خواب بیدار میشوند و سحرخیزی در میانکافران رواج ندارد.
مساجد مسلمانان همیشه پراز جمعیت است و در نمازهای جمعه وجماعتشرکت میکنند و مساجد آنان آباد است. شیعیان در پارهای ازآیینها و به ویژه آیین عزاداری حسینی(ع)، همان شیوه و آداب ورسوم منطقه سند پاکستان و عموم شبه قاره را دارند و فرهنگشیعیان متاثر از شبه قاره هند است. یکی از چیزهایی که در میانمیانمار مرسوم است این است که بوداییهاهنگام اجرای مراسم مذهبی ویژه خودشان، باساز و دیگر آلاتموسیقی مراسم خود را برپا میکنند، همین شیوه در روضهخوانیشیعیان هم نفوذ کرده و شیعیان با آلات موسیقی ویژه منطقه بهروضهخوانی و عزاداری میپردازند.
شیعیان در میانمار
پراکندگی مسلمانان و شیعیان در میانمار(برمه):
مساحت: 261789 مایل مربع، یا 676500 کیلومتر مربع.
جمعیت: 45 میلیون درسال 1992 میلادی.
جمعیت مسلمانان : 5 میلیون (%10)
جمعیتشیعیان: 30 هزار.
شهرهای شیعهنشین
1- یانگون(رانگون) Yangon
2- ماندلی Mandalay
3- آماراپورا Amamarapura
4- تانگ جی Taunggyi
5- تانگو Taungoo
6- پروم Prome
7- ساندوی Sandowy
8- مالمین Moulmein
9- میکچیتا Myitkyina
اوضاع اجتماعی و فرهنگی شیعیان
در این کشور که حدود 45 میلیون نفر جمعیت دارد، 4 تا 5میلیون نفر آن مسلمانان میباشند و آمار شیعیان به گفتهخودشان سی هزار نفر میباشند. (البته آمار صحیح ظاهرا ده تاپانزده هزار نفرشیعه رانشان میدهد.)مرکزیتشیعه در یانگون یارانگون، پایتخت کشور، قرار دارد و مسجد «مغول شیعه» یا«منگول شیعه» (مسجدایرانیان)محل اصلی تجمع شیعیان است.(درآنجا به ایرانیان، مغول یا منگول میگویند.)هم اکنون رهبری شیعهبا آقای «عطا شفیع شیرازی» است که اشراف نسبتا کاملی برفعالیت تمامی مساجد و مراکز شیعه در میانمار دارد.
از نظر اقتصادی، وضعیت اکثر شیعیان در حد متوسط و پایین استو به شغلهایی نظیر دریانوردی، دورهگردی و رانندگی مشغولند. سطحزندگی مردم در این کشور ساده است و چندان بالانیست. شیعیان نیزاز این قاعده مستثنی نیستند. اما در بین آنان افرادی معدودصاحب نفوذ و ثروت، مثل دکتر، وکیل دادگستری، مهندس و تاجر همپیدا میشود. البته باید گفت همین تعداد هم با مساجد و مراسممخصوصا عاشورا و تاسوعا بیارتباط نیستند. اما اهل خمس بسیاراندک میباشد.
مردم از حیث اجتماعی و فرهنگی در سطح نسبتا پایینی قراردارند. اصول اولیه بهداشت و نظافت، به آن شکل که باید و شاید،در میان آنان جایی ندارد; حتی بین شیعیان عدم رعایت مقررات وقوانین بهخصوص قوانین راهنمایی و رانندگی رواج دارد. تعدادبیکاران و کسانی که شبها در خیابان اطراق میکنند، کم نیستند.
جوانان ولگرد همه جا هستند و دزدی در این کشور شیوع فراواندارد. از طرفی صدای موسیقی غربی از هرخانه و کوی وبرزنی به گوشمیرسد. نوع لباس اکثر مردم، محلی و متشکل از یک پیراهن و یکلنگ است و اکثرا یا پابرهنه هستند یا از دمپایی استفادهمیکنند. (وضعیت پوشش از تایلند بهتر است.)میانمار مردمی صبور،خوش برخورد و با حوصله دارد که البته خوشگذرانی را فراموشنمیکنند و اوقات فراغتبسیار دارند.
با توجه به جو حاکم و پلیسی، روزنامهها و مجلات تحت کنترلهستند. بسیاری از مجلات خارجی و کتب دربازار آزاد موجود است;لذا شیعیان و مسلمانان هم با این فرهنگ خوگرفتهاند. برنامههایشیعیان دراین کشور از حیث مطابقتبا دستورات اسلامی دو شکلدارد:
اول آن سری برنامههایی است که هیچ پایه و اساس دینی ندارد وآلوده به خرافات یا متاثر از آیینهای بودایی است و یا به علتناآشنایی با احکام اسلامی رایج است; مثل عبور از آتش و قمهزنیهنگام عزاداری در ماه محرم; پاک دانستن خونی که در عزاداریریخته میشود، جلوگیری از حضور زنان در مسجد و نماز جماعت، عدمرعایتحد و حدود شرعی در مورد رابطه محرم و نامحرم، عدم پوششمناسب اسلامی و حجاب مناسب برای زنان و حتی برخی از مردان، عدمرعایت مسائل طهارت و نجاست و...
قسمت دوم از برنامههای آنان ریشهدار و زیباست; از جمله،احترام و علاقه شدید به حضرت صاحب الزمان(ع)به طوری که نمونه آندرجاهای دیگر کمتر مشاهده میشود.، اعتقاد شدید به ائمه(علیهمالسلام)، حضور فعال در مراسم بزرگذاشت اعیاد، ولادتها، شهادتها ومراثی، شرکت مردان در نماز جمعه، علاقه به فراگیری دستوراتاسلام، آموزش و به کارگیری کودکان، نوجوانان و جوانان در مراسمو برنامهها که بسیار قابل توجه است.، احترام و علاقه به علماو روحانیون، اهمیت دادن به تعقیبات و مستحبات نماز و...
متاسفانه شیعیان میانمار به طور محسوس از فقر آموزشهایاسلامی رنج میبرند و بسیاری از دستورات و احکام را یا نمیدانندو یا آن را با خرافاتی که سینه به سینه از گذشتگانشان بهآنان رسیده. درهم آمیختهاند. با قرآن آشنایی چندانی ندارند وجلسات قرآنشان فقط در ماه مبارک رمضان برپا میگردد. ازائمه(علیهم السلام)فقط زمان ولادت و شهادتشان و مقداری هم ازفضائلشان را میدانند و بس. حال خود قضاوت کنید که تفسیر قرآن،بحث اعتقادات، نهج البلاغه، حدیث، احکام و.. . چقدر جایش خالیاست و چقدر کار دارد تا سطح آموزش و تعلیمات دینی به حد مطلوببرسد!
تاثیرات فرهنگ ایرانی آمیخته با اسلام درمیان شیعیان کهبیشتر آنها اصل و نسب ایرانی دارند و به آن نیز افتخارمیکنند. به خوبی مشهود است. مواردی چون: استفاده از خط وشعرهای کهن فارسی که بیشتر در سنگ نوشتههاست. داشتنفامیلیهای ایرانی مثل: بهبهانی، اصفهانی،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
کیهانشناسی در هزاره نو
ما اکنون در میان انقلابى از دانسته هایمان پیرامون سر منشاء تکامل جهان هستیم. انقلابى که هم از نظریه هاى جدید و هم از تکنولوژى پیشرفته تغذیه مى کند. تلسکوپ هاى فضایى اى که از آن سوى طیف الکترومغناطیسى جهان را زیرنظر دارند، تلسکوپ هاى عظیم زمینى، ابررایانه ها و شتاب دهنده هاى ذرات اتمى و حتى تلسکوپ هاى زیرزمینى، همگى نقش مهمى را در این زمینه ایفا مى کنند. به مدد نظریه نسبیت عام اینشتین و فیزیک نوین ذرات مى توان با اطمینان بیشترى تاریخ کیهان را از زمان ترکیب ذرات بنیادى، که در یک میکرو ثانیه بعد از پیدایش جهان به وجود آمدند، بررسى کرد. بعد از چند دهه تلاش و کوشش ما نتوانسته ایم ویژگى اساسى جهان خودمان را شناسایى کنیم. در توافق نظر جدید، که در یک دهه قبل به سختى قابل تصور بود، بیشتر کیهان شناسان عمر جهان را 7/13 میلیارد سال مى دانند و عقیده دارند که جهان تخت است (یعنى از هندسه اقلیدسى تبعیت مى کند، با خطوط موازى که دربى نهایت هم موازى مى مانند و زوایاى داخلى مثلث که مجموعاً 180 درجه هستند). نظریه هاى جدید کیهان شناسى، تعدادى از مشکلاتى را که به مدت چند دهه مطرح بوده اند حل مى کنند. معروف ترین این معضلات این بود که جهان، جوان تر از ستاره هایى که در آن قراردارند به نظر مى آمد . برابرى اندازه گیرى هاى مستقل با مقادیر کلیدى مانند ثابت هابل نیز از موضوعات مهم کیهان شناسى هستند. بیشتر ماده کهکشان هیچ نورى از خود منتشر نمى کند و برخلاف ماده که براى ما آشناتر و ملموس تر است، از نوترون و پروتون تشکیل نشده. به نظر مى آید این ماده سیاه عجیب که 30 درصد از کل جرم _ انرژى جهان را تشکیل مى دهد، از نوعى ذره بنیادى تشکیل شده که کمى بعد از انفجار بزرگ به وجود آمده است. حتى شگفت آورتر از این، دوسوم از جرم - انرژى کیهان است که از انرژى تاریک اسرارآمیز تشکیل شده، که باعث سرعت یافتن گسترش جهان مى شود. ساختار انفجار بزرگ اساس دریافت ذهنى ما از تکامل جهان، مدل انفجار بزرگ است که بر پایه نظریه نسبیت عام اینشتین و رصدهاى ادوین هابل در مورد گسترش جهان مطرح شد. اثر متقابل تئورى و رصد در اینجا اهمیت خاصى دارد. در ساختار نسبیت عام فضا و زمان مى توانند بپیچند، خم شوند و کشیده شوند. به وسیله رصد نیز گسترش جهان به خوبى رؤیت شده البته این گسترش به صورت به جلو برده شدن ماده است و نه پرتاب شدن آن در خلأ. علاوه براین، میل به قرمز (redshif) نور ساطع شده از کهکشان هاى دوردست، با اثر دوپلر، که در اثر حرکت در میان فضا به وجود مى آید توجیه نشده، بلکه به عنوان نتیجه گسترش فضا که باعث کشیدگى طول موج فوتون ها راهى زمین مى شود، توضیح داده شده است. (پدیده میل به قرمز در اثر کشیده شدن فوتون هاى رسیده به زمین از یک کهکشان دوردست ظاهر مى شود که باعث شکافته شدن خطوط جذبى در طیف کهکشان و تمایل آن به طیف هاى قرمزتر نورمریى _ در مقایسه با ستارگان کهکشان راه شیرى - مى شود.) میل به قرمز یک کهکشان دوردست مستقیماً نشان مى دهد جهان از زمانى که نور آن کهکشان را ترک کرده است چقدر بزرگ تر شده. تفاوت اندازه برابر میل به قرمز(Z)+1 است. به طور مثال دورترین کوازار شناخته شده میل به قرمز zبرابر4/6 دارد. یعنى حجمى از فضا که درزمان ترک نور از کوازار یک میلیون سال نورى پهنا داشته، اکنون 4/7 میلیون سال نورى است! نظام انفجار بزرگ بسیارى از ویژگى هاى اصلى جهان امروز را در خودجاى مى د هد - البته همه آنها را توضیح نمى دهد- از جمله: تخت بودن فضا، امواج پس زمینه کیهانى و برآمدگى هاى موجود در ماده آغازین که ساختارهاى بزرگ آشکار امروزى را پدید آورده اند. در سال 1980 فیزیکدانى به نام آلن اچ - گروت نظریه اى ارائه کرد به نام تورم. بعدها دیگران نیز توضیحاتى به این نظریه افزودند. این تئورى که نشات گرفته از فیزیک کاربردى ذرات است، مهمترین ویژگى هاى جهان امروز را توضیح مى دهد. در تئورى تورم قسمت هاى کوچک کیهان اولیه به طور تصاعدى گسترش پیدا کردند و قسمتى از فضا را که ما امروزه مى بینیم، صاف تر کردند. مانند وقتى که بیشتر بادکردن یک بادکنک باعث مى شود قسمت کوچکى روى سطح آن صاف تر به نظر برسد. گفته مى شود دلیل اصلى جریان یافتن این گسترش انرژى پتانسیلى وابسته به انرژى فرضى به نام inflaton است، این انرژى پتانسیل inflatin است که حرارت چشمگیر انفجار بزرگ را فراهم کرده در حین پدیده inflaton نوسانات کوانتومى در مقیاس هاى زیراتمى به وسیله گسترشى مهیب به اندازه هاى نجومى مى رسند. این بزرگ تر شدن ها در سالیان دراز بعدى به همراه گرانش رشد کردند و در نهایت به پیدایش کهکشان ها و خوشه هاى کهکشانى کنونى انجامیدند. از نظریه تورم مى توان سه نتیجه گیرى کرد: 1- فضا باید در لبه مریى آن صاف به نظر برسد. 2- توزیع ماده در مقیاس هاى نجومى باید منشاء کوانتومى داشته باشد. 3- فضا را باید پس زمینه اى از امواج گرانشى فرا گرفته باشد، که به وسیله نوسانات کوانتومى بعد از 10به توان 32 - ثانیه از شروع جهان به وجود آمده اند. دو پیش بینى نخست اکنون با اندازه گیرى هایى که روى CMBR انجام مى شود دیده شده اند (و سومى نیز احتمالاً در آینده اى نه چندان دور با اندازه گیرى ها به اثبات خواهد رسید). اکنون به بحث درباره گسترش جهان مى پردازیم. گسترش جهان