لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
مقدمه
مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.
بر همین اساس شـخـص دیـنـدار حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند
بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.
البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟
پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.
شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:
(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)
اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق را ویژه یک شریعت نمی دانند.
در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.
معنای پلورالیزم
پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود می آیند و کسانی که چندین همسر دارنـد و مـشـرکان و چند خدا باوران, از باب این که چندگانگی و فزونی در آنها وجود دارد اطلاق می گردد. بـر همین اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به کسانی که چند مقام دینی را در کـلـیسای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایروبیک در یک نگاه
همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
همه ماهیچههای بدن میتوانند کالری بسوزانند پس باید بیشتر کار کنند تا انرژی بیشتری مصرف شود اینکه ورزش یک بخش مهم از یک برنامه موفق کاهش وزن است، واقعیتی پذیرفته شده است. همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
نفس عمیق بکشید. اگرچه تنفس عمیق به تنهایی نمیتواند چربیهای اضافی اطراف رانها و شکمتان را کم کند اما شما را آرامتر میکند، از استرستان میکاهد و باعث میشود در طول روز انرژی بیشتری داشته باشید.
صبحها بعد از بیدارشدن از خواب، شبها قبل از خوابیدن و حداقل یک بار در طول روز این کار را انجام دهید. برای اینکه نفس عمیق بکشید، میتوانید در حالت ایستاده یا درازکشیده روی تخت باشید - هر حالتی که احساس راحتی بیشتری میکنید و برایتان مناسبتر است - سپس در حالی که تا شماره ۵ میشمرید - به مدت ۵ ثانیه - یک نفس عمیق بکشید. ریههای خود را تا جایی که میتوانید از هوای تازه پر کنید، سپس به مدت ۲۰ ثانیه یا هر مدت زمانی که میتوانید، نفس خود را نگه دارید و بعد نفس خود را به آرامی در عرض مدت ۱۰ ثانیه بیرون دهید. این کار را ۱۵ بار تکرار کنید.
● پیادهروی، ورزش اول
پیادهروی یک ورزش کارآمد و ضروری برای کاهش وزن است. این ورزش به تخصص یا وسیله خاصی نیاز ندارد. شما میتوانید در اوقات فراغت خود یا هر زمان که دوست دارید، پیادهروی کنید اما برای اینکه اثربخش باشد، باید آن را بهطور مرتب انجام دهید.
حداقل سه تا پنج بار در هفته یا بهصورت روزانه بسته به برنامه خود پیادهروی کنید. قبل از شروع پیادهروی، با انجام بعضی از تمرینات نرمشی، بدنتان را گرم کنید. ابتدا برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی تند انجام دهید و به تدریج زمان و سرعت خود را افزایش دهید. میتوانید از یک یا دو سربالایی با شیب ملایم بالا بروید. پیادهروی شما باید شامل سه مرحله باشد: گرمکردن بدن، پیادهروی تند و استراحت بعد از آن.
● اصول ششگانه پیادهروی
۱)در هنگام پیادهروی باید چانهتان رو به بالا باشد و شانههایتان کمی به عقب متمایل باشد.
۲) ابتدا پاشنه پاها باید با زمین تماس پیدا کند و بعد وزن خود را کمی به طرف جلو هدایت کنید.
۳) بازوها و دستهایتان باید هنگامی که پیادهروی میکنید، حرکت کنند.
۴) برای جلوگیری از گرفتگی و دردناکشدن ماهیچهها و مفاصل، ابتدا به تدریج و طی چند هفته پیادهروی را شروع کنید و بعد مدت و سرعت خود را در طول زمان افزایش دهید.
۵) در زمین صاف و بدون شیب پیادهروی کنید.
۶) عطش خود را برطرف سازید. نصف لیوان آب برای هر ۲۰ دقیقه فعالیت بنوشید.
هرچه بیشتر پیادهروی کنید، احساس بهتری پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، پیادهروی باعث میشود کالری بیشتری بسوزانید، در نتیجه چربی بیشتری به مصرف برسد. از دیگر فواید پیادهروی این است که به شما انرژی بیشتری میدهد، به آرامشتان کمک میکند، از استرستان میکاهد، خوابتان بهتر میشود، عملکرد ماهیچهها بهبود مییابد و اشتهایتان را کنترل میکند.
بهمنظور کاهش وزن، اینکه مدت پیادهروی از سرعت پیادهروی بیشتر باشد، اهمیت دارد. پیادهروی با سرعت متوسط باعث میشود که شما بتوانید مدت بیشتر ولی با شدت کمتری پیادهروی کنید و این خود به پیمودن مسافتهای بیشتر و سوزاندن کالری بیشتری منجر میشود.
● ورزشهای ایروبیک
معنی لغوی ایروبیک <با اکسیژن> یا <در حضور اکسیژن> است. ورزش ایروبیک هر نوع فعالیتی را که گروهی از عضلات بزرگ را به حرکت وا میدارد، شامل میشود و همچنین شامل یک مدت زمان طولانی است که این فعالیت بهصورت ریتمیک و منظم انجام میگیرد. در ورزشهای ایروبیک اکسیژن یکی از اجزای مهم سوخت برای انجام فعالیت در مدت زمان نسبتا طولانی است. بهطور کلی ورزشهای ایروبیک به آن دسته از فعالیتهایی اطلاق میشود که عضلات بزرگ را به کار میاندازند، ضربان قلب را به میزان ۶۰ تا ۸۰ درصد بیشترین تعداد ضربان آن بالا میبرند، بهطور پیوسته و مداوم انجام میگیرند و ۱۵ تا ۶۰ دقیقه طول میکشند. البته هر فردی میتواند با تمرینات بیشتر و شدیدتر به سطح مطلوبتری برسد.
● انواع ورزشهای ایروبیک
ورزشهای ایروبیک به دو گروه تقسیمبندی میشوند:
الف) ورزشهایی با شدت و اثر خفیف تا متوسط مثل پیادهروی، شنا، بالارفتن از پله، کلاسهای استپ، قایقرانی (با پارو) و اسکی. هر فردی با توجه به وضعیت سلامت خود میتواند هرکدام از این فعالیتها را انجام دهد. پیادهروی تند همان مقدار کالری که دویدن آهسته (به شرطی که مسافتها یکی باشد) به مصرف میرساند، میسوزاند. همچنین خطر کمتری از نظر آسیب رسیدن به استخوانها و عضلات دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایروبیک در یک نگاه
همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
همه ماهیچههای بدن میتوانند کالری بسوزانند پس باید بیشتر کار کنند تا انرژی بیشتری مصرف شود اینکه ورزش یک بخش مهم از یک برنامه موفق کاهش وزن است، واقعیتی پذیرفته شده است. همه ماهیچههای موجود در بدن میتوانند کالری بسوزانند بنابراین هرچه بیشتر این ماهیچهها کار کنند، کالری بیشتری میسوزانند. پس فقط بر رژیم غذایی تکیه نکنید. ورزش کنید تا به وزنی که همیشه آرزوی آن را داشتهاید، برسید.
نفس عمیق بکشید. اگرچه تنفس عمیق به تنهایی نمیتواند چربیهای اضافی اطراف رانها و شکمتان را کم کند اما شما را آرامتر میکند، از استرستان میکاهد و باعث میشود در طول روز انرژی بیشتری داشته باشید.
صبحها بعد از بیدارشدن از خواب، شبها قبل از خوابیدن و حداقل یک بار در طول روز این کار را انجام دهید. برای اینکه نفس عمیق بکشید، میتوانید در حالت ایستاده یا درازکشیده روی تخت باشید - هر حالتی که احساس راحتی بیشتری میکنید و برایتان مناسبتر است - سپس در حالی که تا شماره ۵ میشمرید - به مدت ۵ ثانیه - یک نفس عمیق بکشید. ریههای خود را تا جایی که میتوانید از هوای تازه پر کنید، سپس به مدت ۲۰ ثانیه یا هر مدت زمانی که میتوانید، نفس خود را نگه دارید و بعد نفس خود را به آرامی در عرض مدت ۱۰ ثانیه بیرون دهید. این کار را ۱۵ بار تکرار کنید.
● پیادهروی، ورزش اول
پیادهروی یک ورزش کارآمد و ضروری برای کاهش وزن است. این ورزش به تخصص یا وسیله خاصی نیاز ندارد. شما میتوانید در اوقات فراغت خود یا هر زمان که دوست دارید، پیادهروی کنید اما برای اینکه اثربخش باشد، باید آن را بهطور مرتب انجام دهید.
حداقل سه تا پنج بار در هفته یا بهصورت روزانه بسته به برنامه خود پیادهروی کنید. قبل از شروع پیادهروی، با انجام بعضی از تمرینات نرمشی، بدنتان را گرم کنید. ابتدا برای ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی تند انجام دهید و به تدریج زمان و سرعت خود را افزایش دهید. میتوانید از یک یا دو سربالایی با شیب ملایم بالا بروید. پیادهروی شما باید شامل سه مرحله باشد: گرمکردن بدن، پیادهروی تند و استراحت بعد از آن.
● اصول ششگانه پیادهروی
۱)در هنگام پیادهروی باید چانهتان رو به بالا باشد و شانههایتان کمی به عقب متمایل باشد.
۲) ابتدا پاشنه پاها باید با زمین تماس پیدا کند و بعد وزن خود را کمی به طرف جلو هدایت کنید.
۳) بازوها و دستهایتان باید هنگامی که پیادهروی میکنید، حرکت کنند.
۴) برای جلوگیری از گرفتگی و دردناکشدن ماهیچهها و مفاصل، ابتدا به تدریج و طی چند هفته پیادهروی را شروع کنید و بعد مدت و سرعت خود را در طول زمان افزایش دهید.
۵) در زمین صاف و بدون شیب پیادهروی کنید.
۶) عطش خود را برطرف سازید. نصف لیوان آب برای هر ۲۰ دقیقه فعالیت بنوشید.
هرچه بیشتر پیادهروی کنید، احساس بهتری پیدا خواهید کرد. علاوه بر این، پیادهروی باعث میشود کالری بیشتری بسوزانید، در نتیجه چربی بیشتری به مصرف برسد. از دیگر فواید پیادهروی این است که به شما انرژی بیشتری میدهد، به آرامشتان کمک میکند، از استرستان میکاهد، خوابتان بهتر میشود، عملکرد ماهیچهها بهبود مییابد و اشتهایتان را کنترل میکند.
بهمنظور کاهش وزن، اینکه مدت پیادهروی از سرعت پیادهروی بیشتر باشد، اهمیت دارد. پیادهروی با سرعت متوسط باعث میشود که شما بتوانید مدت بیشتر ولی با شدت کمتری پیادهروی کنید و این خود به پیمودن مسافتهای بیشتر و سوزاندن کالری بیشتری منجر میشود.
● ورزشهای ایروبیک
معنی لغوی ایروبیک <با اکسیژن> یا <در حضور اکسیژن> است. ورزش ایروبیک هر نوع فعالیتی را که گروهی از عضلات بزرگ را به حرکت وا میدارد، شامل میشود و همچنین شامل یک مدت زمان طولانی است که این فعالیت بهصورت ریتمیک و منظم انجام میگیرد. در ورزشهای ایروبیک اکسیژن یکی از اجزای مهم سوخت برای انجام فعالیت در مدت زمان نسبتا طولانی است. بهطور کلی ورزشهای ایروبیک به آن دسته از فعالیتهایی اطلاق میشود که عضلات بزرگ را به کار میاندازند، ضربان قلب را به میزان ۶۰ تا ۸۰ درصد بیشترین تعداد ضربان آن بالا میبرند، بهطور پیوسته و مداوم انجام میگیرند و ۱۵ تا ۶۰ دقیقه طول میکشند. البته هر فردی میتواند با تمرینات بیشتر و شدیدتر به سطح مطلوبتری برسد.
● انواع ورزشهای ایروبیک
ورزشهای ایروبیک به دو گروه تقسیمبندی میشوند:
الف) ورزشهایی با شدت و اثر خفیف تا متوسط مثل پیادهروی، شنا، بالارفتن از پله، کلاسهای استپ، قایقرانی (با پارو) و اسکی. هر فردی با توجه به وضعیت سلامت خود میتواند هرکدام از این فعالیتها را انجام دهد. پیادهروی تند همان مقدار کالری که دویدن آهسته (به شرطی که مسافتها یکی باشد) به مصرف میرساند، میسوزاند. همچنین خطر کمتری از نظر آسیب رسیدن به استخوانها و عضلات دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 66
پیامبر خاتم از نگاه ادیان
مقـدمه
پیامبر اعظم (ص) درجامعه ای به رسالت برانگیخته شد که مردم به لحاظ فرهنگی و تمدنی ، بسیار ابتدایی ، بسیط ، غریزه محور ، خودبنیاد ، مردسالار ، متعصب و خرافه پرست و به لحاظ اجتماعی دارای ساختاری از هم گسیخته بودند که هیچ گونه همگرایی اجتماعی میانشان به چشم نمی خورد . اداره جامعه به صورت عشیره ای و قبیله ای بود ، و هر قبیله متناسب با خلق و خو و آداب رئیس عشیره ، دارای فهم ، رفتار و منش خاصی می توانست باشد . در جامعه ای که خصلتهای غریزه محور و خرافه پرستی وجه غالب آن بود ، و مردمی که اگر گاو ماده آب نمی خورد ، گاو نر را می زدند ؛ و شتر سالم را داغ می زدند تا شتر بیمار معالجه شود و اگر بزرگی فوت می کرد ، شتری در کنار قبرش در میان گودالی حبس می کردند و آب و علف به آن نمی دادند تا بمیرد و متوفا در روز رستاخیز بر آن سوار شود و پیاده محشور نگردد ! و در طبابت و معالجه بیمار از روشهای خاصی بهره می جستند ... در این شرایط فرهنگی ـ اجتماعی و اعتقادی ، پیامبری برگزیده شد که هدف او پیریزی جامعه ای متمدن ، و تکامل بینش ، دانش و اخلاق مردم بود : « انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق » .
برای این جامعه شب زده و عقب مانده ، پیامبری برانگیخته شده بود که آموزههایش بسیار عمیق تر از بینش و رفتار آن عصر بود ؛ جامعه ای که آستانه تحمل و ظرفیت پذیرش آن بسیار اندک و حقیر بود و این مبانی ، هاضمه فرهنگیاش را به شدت به هم می ریخت . در این شرایط سخت و نفسگیر ، پیامبر (ص) مبعوث شد و به ابلاغ رسالت خویش پرداخت و گرانبارترین معانی را با ظریف ترین شکل طرح نمود .
در این فرآیند که با فراز و فرودهای پرشماری همراه بود و رنجها ، دردها و مصیبتهای بی شماری را بر پیامبر (ص) و همراهان آن بزرگوار تحمیل کرد ، جامعه ای تولید و تولد یافت که پایهگذار تمدنی جهانگستر شد .
جامعه سازی پیامبر (ص) شکل گرفت و ساختار اجتماعی مورد نظر به سرعت فراگیر شد و فضای عشیره ای و قومی و تعارضها ، تضادها و خشونتها ، جای خود را به رهبری واحد داد و همگرایی ، مهرورزی ، عزت مداری و کرامت مندی ، فضای جامعه را در بر گرفت .
جامعه به سمت عقلانی شدن حرکت کرد و رفتارها و مناسبات مبتنی بر اصول عقلی قابل دفاع و منطقی ، پیریزی شد .
عدالت در شؤون و ساحتهای مختلف آن ـ اعم از عدالت سیاسی ، عدالت اقتصادی ، عدالت توزیعی ، عدالت اجتماعی و ... نضج گرفت و جامعهی قائم بالقسط پایهگذاری شد .
در مهندسی اجتماعی پیامبر (ص) احقاق حق ، حقوق شهروندی ، حقوق اقلیتها و ... به شایستگی نهادینه شد .
و در این مسیر ، « خانواده » به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی ، مکانت ویژه ای یافت و شخصیت و شأنیت « زن » به عنوان مؤثرترین عضو خانواده احیا شد .
نسبت حاکمیت و مدیریت جامعه با مردم بر پایهای بسیار پیشرو بنیان نهاده شد . در این ساختار آنچه بسیار حایز اهمیت است و تبیین شایسته ای از آن صورت نگرفته ، این است که پیامبر (ص) بر ارتقای ذهنی و بینشی جامعه بسیار تأکید داشتند .
نگاه و اهتمام پیامبر (ص) در تربیت عقلانی جامعه و انسان رشید ، کمال یافته که نگاه او به مسایل و هستی دارای عمق و ژرفای بیشتری باشد ، از مسایلی است که باید از سوی اندیشمندان مورد بازکاوی قرار گیرد.
آنچه مهم می نماید آن است که ما نیاز داریم تا به بازخوانی جامعه مطلوب پیامبر (ص) بپردازیم ؛ جامعه ای که زیرساختهای فکری و معرفتی آن بر محوریت اندیشه و رفتار پیامبر (ص) باشد و در این میان نخبگان دینی ، سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سازمان روحانیت ، نهادهای فرهنگی ، مطبوعات ، صدا و سیما ، هنرمندان ، نهاد سیاست و حکومت ، و گروههای مرجع که می توانند بر بخش و یا بخشهایی از جامعه اثرگذار باشند ، نقش ویژه ای را بر عهده خواهند داشت .
ضروری است در سالی که از سوی رهبر فرزانه انقلاب به نام « پیامبر اعظم (ص) » نامگذاری شده است ، تلاش ویژه ای در بازخوانی و ارایه شایسته سیره و رفتار رسول اکرم (ص) در عرصه ها و قلمروهای مختلف زندگی آن بزرگوار به عمل آید .
بازخوانی جامعه مطلوب و مورد نظر پیامبر (ص) می تواند ما را در وضعیتی شایسته و ممتاز قرار دهد و جامعه را از بسیاری آسیبها ، ناراستیها و کژیها برهاند ؛ آسیبهایی همچون : به هم خوردن تعادل اخلاقی و روانی جامعه ، از میان رفتن حریمهای اخلاقی و انسانی ، عبور از هنجارها ، نیازآفرینی های کاذب ، تزلزل در حوزه اعتماد عمومی جامعه ، آسیب پذیری نهاد خانواده ، حذف پیامهای انسانی از فضای عمومی جامعه و بسیاری از آسیبهایی که جامعه ما و جهان امروز را به شدت دچار بحران کرده است .
با رهایی از این آسیبها از طریق بازفهمی جامعه مطلوب و مورد نظر پیامبر (ص) ، جامعه ای پویا ، اخلاق مدار ، انسانی و سرشار از امید و پویش ، فرارویمان قرار خواهد گرفت و جامعه به سمت سلامت نفس و روان ، اعتمادسازی ، عدالت گرایی ، پاکدامنی ، رعایت حدود و تکالیف الهی ، همبستگی و امنیت ، هدایت خواهد شد .
خوانش اندیشمندانه سیره و سنت پیامبر (ص) و رجوع اندیشه ورزانه به قرآن و عترت، می تواند راهبردی کامل و جامع در تنظیم مناسبات و تعاملات ، ساخت و مهندسی اجتماعی مطلوب باشد و ما را به حیات طیبه نبوی و جامعه ای اعتلایافته ، رشید و برومند ، بانشاط و سالم ، پویا و تمدن ساز رهنمون شود .
پیامبـر (ص) در آیینـه ادیان الهی
اشاره
در منابع کلامی و فلسفی و اعتقادی دلایل فراوانی برای نبوت رسول اکرم (ص) ذکر شده است . یکی از مهمترین استدلالهای دانشمندان مسلمان ، گواهی پیامبران پیشین و نخبگان امتهای گذشته و علمای اهل کتاب به رسالت و نبوت آن حضرت می باشد . در این نوشتار سعی شده به گفتار برخی از انبیاء و علمای امتهای پیشین در مورد پیامبر اعظم (ص) نگاهی کوتاه داشته باشیم .
پیمان ازلی
قرآن در این رابطه می فرماید : « همانها که از فرستاده خدا پیامبر امی پیروی می کنند ، پیامبری که صفاتش را ، در تورات و انجیلی که نزدشان است می یابند . » 1
از منظر قرآن کریم تمام اقوام پیشین و پیامبران گذشته موظف بوده اند به رسالت خاتم الانبیاء (ص) ایمان بیاورند، زیرا خداوند از همه آنان در این رابطه پیمان گرفته و آنها اعتراف کرده بودند که اگر بعد از تولد و ظهور حضرت محمد (ص) زنده بودند، به آیین اسلام ایمان بیاورند .2 قرآن در مورد پیمان پیامبران می فرماید : « هنگامی که خداوند از پیامبران پیشین پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمتی دادم ، سپس شما را فرستاده ای آمد که آنچه به شما کتاب و حکمتی دادم ، سپس شما را فرستاده ای آمد که آنچه را با شماست، تصدیق کرد ، البته به او ایمان بیاورید و حتماً یاریاش کنید . آنگاه فرمود : آیا اقرار کردید و در این باره پیمانم را پذیرفتید؟ گفتند : آری ، اقرار کردیم . فرمود : پس گواه باشیدو من هم با شما از گواهانم .» 3
بر اساس این آیات ، تمام انبیای الهی ، حضرت محمد (ص) را می شناختند و موظف بودند از آن حضرت پیروی کرده و به آیین پاکش ایمان بیاورند ، رسول خدا (ص) در حقیقت خاتم پیامبران و برترین و افضل آنان است و در آخرت هم همه امتهای گذشته به همراه پیامبرانشان زیر پرچم اسلام و تابع پیامبر خاتم (ص) خواهند بود .
امام علی (ع) می فرماید : « خداوند هیچ پیامبری را از حضرت آدم تا پیامبران بعدی مبعوثنکرد ، مگر اینکه از آنان عهد و پیمان گرفت که خود و پیروانشان در صورت درک عصر حضرت خاتم الانبیاء (ص) به او ایمان آورده و یاریش کنند .» 4
پیامبر در صحف ابراهیم (ص)
حضرت ابراهیم (ع) پیامبر بزرگ الهی وقتی خانه کعبه را در مکه بنا کرد، دست به دعا برداشته و در مورد حضرت محمد (ص) چنین گفت : پروردگارا ! در این منطقه پیامبری مبعوث فرما که اهل اینجا باشد و آیات تو را بر آنان بخواند و کتاب و حکمت به آنان بیاموزد و آنان را از آلودگی ها و گناهان پاکیزه گرداند . 5
« کعب بن غالب » از دانشمندان برجسته اهل کتاب و از اندیشمندان آیین توحیدی حضرت ابراهیم (ع) قبل از پیامبر اعظم (ص) بود . او ویژگیهای حضرت محمد (ص) را در صحف حضرت ابراهیم خوانده و به او ایمان آورده بود .6
پیامبر خاتم از منظر یهـود
روزی پیامبر اعظم (ص) به همراه عده ای از یارانش در مدینه به عبادتگاه یهودیان رفت و مشاهده کرد که آنان به قرائت تورات حضرت موسی (ع) مشغولند . وقتی پیامبر اعظم (ص) را دیدند سکوت کرده و از ادامه قرائت تورات خودداری نمودند. پیامبر (ص) از آنان پرسید : چرا تلاوت تورات را قطع کردید !؟ همه سکوت کردند و پاسخی به پیامبر (ص) ندادند .
در گوشه ای از کنیسه یهودیان مرد بیماری دراز کشیده بود . وقتی سکوت همکیشان خود را مشاهده کرد از بستر بیماری برخاسته وگفت : ای محمد ! آنان به اوصاف و ویژگیهای تو در تورات رسیده بودند . وقتی تو را دیدند نخواستند در حضور تو و یارانت فضایل و امتیازات تو را بازگو کنند که نوعی تأیید آیین تو هم بود . سپس از بستر بیماری برخاست و با تلاش زیاد تورات را در د ست گرفته و تمام مطالب مربوط به فضایل و مناقب حضرت محمد (ص) را در آنجا قرائت کرد و گفت : ای محمد ! این اوصاف توست و ویژگیهای آیین و امت تو ، من همین جا گواهی می دهم که خدا یکی است و تو فرستاده خدای یگانه هستی ! آنگاه لحظاتی سکوت کردو نفسهایش به شماره افتاد و از دنیا رفت . حضرت دستور داد تا آن یهودی روشن ضمیر و خوش عاقبت را به روش اسلامی غسل داده و پس از نماز دفن کنند .
عبدا... بن عمر گفته است ، به خدا سوگند ویژگیهای حضرت رسول (ص) در تورات حضرت موسی (ع) همان گونه است که خداوند در قرآن توصیف کرده و فرمود : « ای پیامبر ! ما ترا فرستادیم تا گواه نوید بخش و هشداردهنده باشی ! » 7
در تورات موسی (ع) افزون بر صفات والای نبوی (ص) آمده است : تو استوانه استواری برای مکه بوده و بنده و فرستاده منی ، تو را متوکل نامیدم ، تو تندخو و سخت دل نیستی و در مجامع عمومی فریاد نمی کشی . تو بدی را با بدی پاداش نمی دهی ، عفو و گذشت عادت توست .
در ادامه آیات تورات ، رسول خدا (ص) این گونه ستوده می شود : خداوند متعال او را قبض روح نخواهد کرد تا این که ملت عقب مانده و کح فهم را به راه راست هدایت نموده و آنان را با ندای توحیدی « لااله الاا... » آشنا سازد ، او چشمان نابینا را روشن ساخته دلهای زنگ زده و بیمار را جلا می بخشد و گوشهای ناشنوای از حق را برای شنیدن سخن حق آماده می سازد . 8
پیامبر (ص) در صحف ادریس
سیدبن طاووس در کتاب « سعدالسعود » می نویسد : در صحف ادریس اوصاف پیامبر خاتم (ص) به شایسته ترین وجهی بیان شده و در بخشی از آن آمده است : من برای بندگان صالح ، مخلص و باتقوایم مصطفی (ص) را پیامبر و مرتضی (ع) را امین گردانیدم . محمد (ص) پیامبر و رسول امت و مؤمنان باتقوا یاران او از میان امتش هستند . خداوند متعال به حضرت آدم (ع) خطاب کرد : ای آدم به ذریهات بنگر و حضرت آدم در میان ذریهاش گروهی را دید که نور آنان همه جای آفاق را فرا گرفته و درخشش ویژه ای دارند ، حضرت آدم پرسید : پروردگارا ! اینان کیانند ؟ خداوند فرمود : اینها پیامبران از نسل تو هستند ... حضرت آدم گفت : خدایا چرا نور آخرین نفر از سلسله انبیا از همه درخشنده تر و تابناکتر است ؟ خداوند فرمود: به خاطر برتری او بر همه انبیا و اولیا . پرسید : این پیامبر کیست و نامش چیست ؟ خداوند فرمود : این محمد ، پیامبر فرستاده مورد اعتماد ، نجیب ، محرم اسرار ، برگزیده ، پاک ، خالص ، حبیب ، دوست ، گرامی ترین مخلوق در پیشگاه من است و محبوبترین ، نزدیکترین ، شناخته ترین مخلوقاتم می باشد. او از نظر علم ، حلم ، ایمان ، یقین ، صداقت ، نیکوکاری ، پاکدامنی ، تواضع و فروتنی ، پارسایی ، فرمانبری بر همه آنان برتری دارد .
عرشم و سایر آفریده ها در آسمانها و زمین پیمان گرفته ام که به او ایمان آورده و به نبوتش اقرار کنند . ای آدم ، به او ایمان بیاور که در نزد من مقام و منزلت ، فضل و وقارت فزونی یابد . حضرت آدم (ع) گفت : به خدا و پیامبرش محمد (ص) ایمان آوردم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
مقدمه
مـانـدگـاری, پـویـایـی و پیوستگی ادیان در جاری زمان, بسته به دلـبـسـتـگـی و پـای بـنـدی پیروان و گروندگان به آنهاست. زیرا دیـنـداری, سـعادت و رستگاری و کامیابی خویش را در باورمندی به آمـوزه هـای دیـنی خود می داند و با چنین انگاره ای, خود را از درون پـای بند به پشتیبانی و دفاع از آن می بیند.
بر همین اساس شـخـص دیـنـدار حـاضـر اسـت برای دست یابی به سعادت و رستگاری, هـرگـونـه پـشتیبانی مادی و معنوی را در جهت تواناسازی و نشر و گسترش دین مورد نظر خود انجام دهد. بی گمان, اگر ادیان از چنین پای بندی و پشتیبانیهایی که گاه تا مـرز فـداکاری و از جان گذشتگی نیز پیش می رود, بی بهره بودند, دوران حـیـات و ماندگاری آنان دیری نمی پایید و هر دینی به طور طـبـیـعـی اندکی پس از ظهور, از میان می رفت, همان گونه که اگر ادیـان بـاطل می بودند و دور نمایه ای تهی از آموزه های کارآمد داشـتـند نیز, دوام نمی آوردند
بر این اساس, پایندگی ادیان, با چـشـم پـوشـی از دورنـمایه و رسالت آنها, بیش از هر عامل دیگری بـسـتـه بـه پـیـروی جدی و پشتیبانیهای بی دریغ گروندگان به آن ادیـان است. طبیعی است که پیروان هر دین و آیینی, تنها باورهای خـود را بـر حـق و صحیح بدانند و ادیان و مذاهب دیگر را باطل و نارسا بینگارند. این گونه اختلافها و فرقها و ناسانیها و مرزبندیها, تنها در بین ادیـان نـیـسـت, بـلکه در داخل هر دینی نیز ممکن است گرایشها و مـذهـبـهـای گـوناگونی وجود داشته باشد و پیروان هر یک از آنها تـنـهـا مذهب خود را بر حق بدانند و مذاهب دیگر را باطل.
البته روشـن اسـت که در نظر گروندگان, هیچ گاه ادیان و مذاهب دیگر با هـم یـکسان نیستند, ممکن است پاره ای را نزدیک تر و پاره ای را دورتـر از حـق بـدانند و یا پاره ای را باطل و پاره ای نارسا و نـاتمام بدانند. اکنون این پرسش مورد گفت وگوست که آیا رستگاری و سـعـادت مـندی انسان, ویژه پیروی و عمل به یک دین است و تنها پـیـروان هـمان دین اهل نجات و رهاییند؟ یا این که دین حق تنها یـک آیـیـن نـیـست دینهای حق بسیارند و انسانها از هر یک پیروی کـنـنـد, درست است؟ در صورتی که پذیرفتیم که دین حق همواره یکی بـیـش نـیـست و ممکن نیست همه ادیان بر حق باشند, اگر کسی بدون داشـتـن دیـن حق و باور درست, کارهای نیک و شایسته مورد پسند و خواست شرع انجام دهد, آیا کار او پاداش خواهد داشت؟
پـرسـشهایی از این دست, مدتهاست که محققان و اندیشه وران را به اندیشه وا داشته و بحثهایی هم ارأه شده است.
شـهـیـد مرتضی مطهری از طرح کنندگان نخستین این بحث به شمار می رود که می نویسد:
(... آیـا دیـنی غیر دین اسلام مقبول است و یا دین مقبول, منحصر بـه اسـلام است؟ و به عبارت دیگر, آیا آنچه لازم است فقط این است که انسان یک دینی داشته باشد و حداکثر این است که آن دین منتسب بـه یـکـی از پیغمبران آسمانی باشد و دیگر فرق نمی کند که کدام یـک از ادیان آسمانی باشد, مثلا مسلمان یا مسیحی یا یهودی و حتی مجوسی باشد؟ یا این که در هر زمان دین حق یکی بیش نیست؟)
اسـتـاد شهید در کنار این بحث, مساله کارهای نیک نامسلمانان را بـه شـرح بـحث کرده است: اگر کسی بدون باور به دین حق, کار نیک پـذیـرفـتـه شده و مورد امضای دین حق را انجام دهد, آیا کار او پـاداش خـواهـد داشـت, یـا نـه؟ و آیـا شرط پاداش داشتن کارهای شایسته, ایمان به دین حق است یا نه؟ در دو, سـه دهـه اخیر, بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی, شماری, بـا تـرجـمـه آثار متکلمان و فیلسوفان غربی در این باب و بازگو کـردن انـدیـشه های آنان, به این گونه بحثها در محفلهای علمی و دانـشـگـاهـی دامـن زده اند. به نظر می رسد, دست کم, شماری از ایـنـان بـه انـگیزه های سیاسی و با هدف شبهه افکنی و سست کردن پـایـه هـای ایمان اسلامی در جوانان وارد این میدان شده و مسأل کـهـنـه و چند دهه پیش اروپا را با تفسیرها و تحلیل و بررسیهای نـادرسـت و در قـالـبـهـای جـدید قرار داده اند و می خواهند با دسـتاویزهای سست به متون دینی و بهره گیری از سروده های شاعران و قـطـعـه های ادبی و عرفانی آن را با معیارها و ترازهای اسلامی نـیـز سازوار جلوه دهند, حتی شماری از مدعیان روشنفکری به دروغ بـه عـالمانی پیرایه بسته اند که آنان حق را ویژه یک شریعت نمی دانند.
در ایـن نوشتار, برآنیم گذری و نظری بر اندیشه های اندیشه ور و فـیـلـسـوف بـزرگ دنیای اسلام, شهید مرتضی مطهری و بهره گیری از دیـدگاههای وی در این زمینه, داشته باشیم و درستی و یا نادرستی پـلـورالـیـزم دیـنـی و تـکـثـرگرایی را به بوته بحث بگذاریم و پـیـامـدهای تکثرگرایی دینی را از نظر بگذرانیم ولی پیش از آن, بـایـسـتـه اسـت بـه مـعنای پلورالیزم در فرهنگ غرب و کاربرد و قـرأـتـهـای گـونـاگون آن اشاره کنیم و گونه های پلورالیزم را یادآور شویم.
معنای پلورالیزم
پـلورالیزم از ریشه Plural به معنای جمع, فزونی و پرشمار است و در فـرهـنـگ هـای انـگـلیسی به معنای جمع گرایی, چند گانگی و تـکثرگرایی به کار رفته است. همچنین به حکومتهای أتلافی که از چـند حزب, گاه مخالف هم به وجود می آیند و کسانی که چندین همسر دارنـد و مـشـرکان و چند خدا باوران, از باب این که چندگانگی و فزونی در آنها وجود دارد اطلاق می گردد. بـر همین اساس, در فرهنگ غرب, ابتدا به کسانی که چند مقام دینی را در کـلـیسای