ارزیابی نیاز نرمال به آب
دریافت آب برای حیات لازم است و حتی ضروری تر از انرژی است، زیرا اگر بدن قادر است بدون دریافت غذا چندین هفته زنده بماند ، بدون دریافت آب نمی تواند بیش از چند روز به زندگی ادامه دهد.« ونسان» عقیده دارد: پیری و چروکیدگی ناشی از هدر رفتن آب یک بدن جوان است. بدن نوزادان دارای 85 درصد آب است، در صورتی که در ترکیب بدن یک فرد پیر حداکثر 60 درصد آب وجود دارد. نیاز به آب دائمی بوده و با مقدار آبی که بدن از دست می دهد متناسب است. از طرف دیگر مقدار آب مورد نیاز بر حسب ترکیب رژیم غذایی، درجه حرارت محیط، کار عضلانی و ... تغییر می کند. با افزایش فعالیت ورزشکار آب هدر رفته از بدن او بیشتر شده در نتیجه نیاز او به آب نیز افزایش می یابد. پس سن ورزشکار، میزان فعالیت او، درجه حرارت محیط، نوع غذایی که خورده است و بسیاری از عوامل دیگر بر نیاز او به آب مؤثر است که اگر تأمین نشود، خصوصاً در طول مسابقه، اثرات سوئی بر کیفیت عملکرد ورزشکار دارد. برای تعیین میزان نیاز به آب در شرایط طبیعی، بدون در نظر گرفتن گردش و دفع آب ناشی از فعالیت ورزشی سنگین، می توان فرمول cc 1=1 کیلو کالری ( به ازای هر کیلو کالری دریافتی نیاز به یک سانتیمتر مکعب است) را به عنوان نیاز منطقی پذیرفت. یا می توان گفت که وقتی رژیم غذایی تأمین کننده 3500 کیلو کالری انرژی باشد نیاز به آب cc 3500 است. به طور کلی، آنچه مطرح می باشد این است که تنها دریافت آب نباید در نظر گرفته شود بلکه آنچه باید مورد توجه باشد دفع آب است زیرا باید به اندازه کافی آب نوشید تا برای حداقل 5/1 لیتر دفع ادراری در روز کافی باشد. تا کلیه ها به راحتی مواد زائد را دفع کنند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
ضرورت و منطق نیاز به مطالعات تاریخ اسلام دو چیز است:
1- هویت فردی و اجتماعی امروز هر یک از ما به عنوان مسلمان، ریشه در سنت و تاریخ گذشته دارد و ما برای شناخت هویت اسلامی خود به شناخت تاریخ و گذشته مسلمانان نیاز مبرم داریم.
2- از آن رهگذر که بسیاری از سنت های حاکم بر تاریخ ثابت و پایداراند، شناخت آینده در بسیاری از موارد، با شناخت گذشته تحلیل و تفسیر می شود.
بنابراین تاریخ همچون آینده ای است که در گذشته اتفاق افتاده و می تواند درس آموز حال حاضر زندگی انسان باشد. تاریخ به تنهایی منبع مستقلی برای عبرت آموزی و انتخاب صحیح راه زندگی و تحصیل سعادت فردی و اجتماعی است.
در تاریخ و پیشینه زندگی انسان همه راه ها تجربه شده است و برآیند نیک و بد هر انتخابی به خوبی نمایان است، بنابراین آموزه های تاریخی می تواند مانند مکتب کاملی هدایت گر انسان به سوی خیر و نیکبختی باشند.
به طور کلی فایده مهمی که سیر مطالعات تاریخی برای ما دارد، آشنایی با دیدگاه ها، درس آموزی از پیروزی ها و عبرت آموزی از ناکامی های گذشتگان است تا آن را فرا راه زندگی حال و آینده خود سازیم، آزموده را دوباره نیازماییم، خطای گذشتگان را تکرار نکنیم و بهتر از گذشتگان انتخاب نماییم.
پیدایشو سرگذشت انسان ، حکومت ها ، جوامع ، امت ها ، ادیان ، اندیشه ها، علوم و سیره اخلاقی و عملی بزرگان، شاخه های مختلف مطالعات تاریخی هستند که از این میان، مقصود از سیر مطالعات تاریخ اسلام، تنها مطالعه در تاریخ پیدایش اسلام، سیر تطور، حوادث و پیشامدها و زندگی رهبران آن است.
تاریخ اسلام در حقیقت، تاریخ تطور ایمان امت اسلامی است. اینکه چگونه نیروی ایمان، امت محمد (ص) را در مسیر خدایی شدن، به پیش برده است و چه قدرت شگرفی در تمدن و فرهنگ پیروان خود ایجاد کرده است.
به صورت دقیق تر می توان گفت: تحولات حیات بشری، حیات عقلانی و حیات عرفانی مسلمانان و سیر تطور زندگی آنان، مهمترین موضوعی است که باید از تاریخ بیاموزیم و در آن مطالعه کنیم.
عرصه مطالعات تاریخ اسلام:
1. تاریخ اسلام
2. تاریخ تمدن اسلامی.
3. تاریخ زندگی پیامبر(ص).
4. سیره عملی پیامبر(ص).
1- معارف تاریخى و نقش آن در زندگى بشر:انسانى را در نظر بگیرید که در گذرگاه پرپیچ و خم و تاریک مجبور به پیشروى مى باشد. لکن باو گفته و آموخته اند که در جاى جاى این گذرگاه خطرناک کلیدهایى وجود دارد که او مى تواند با شناسائى و کنترل و فشار دادن آنها چراغهاى متعددى را روشن ساخته و به آسانى راه مقصود را در پیش بگیرد واز خطرات احتمالى این راه پر پیچ و تاریک خود را نجات دهد. واگراین کار را انجام ندهد نه تنها موفقیت در پیشروى خود را تضمین نکرده بلکه به یقین در یکى از همین پیچ و خمها سقوط کرده و به هلاکت خواهد رسید.آیااگراین شخص از کوشش براى کشف و شناسائى کلیداین چراغها خوددارى کرده و در تاریکى کامل راه پیمائى کند خردمندان به او چه خواهند گفت ؟ آیااو را یک فرد نادان بیمار و بى بهره از خرد و شعور معرفى نخواهند کرد؟ بدیهى است بطور مسلم چنین خواهد بود که همگان کاراو را تقبیح خواهند کرد.رابطه جوامع بشرى با[ تاریخ] نیز بطور دقیق همینگونه است . مسیرى که بشرالزاما در گذشته هاى دور در تجریه زندگى فردى واجتماعى خود پیموده و در حال حاضر و آینده هاى دور و نزدیک نیز مجبوربه پیمودن آن مى باشد در مجموع [تاریخ] نام دارد که به مثابه یک رودخانه مهار نشدنى در بستر زمان جارى است و یا همچون یک گذرگاه پیچ و خمدار و تاریک در جارى زمان گسترده است . عابر این رودخانه و گذرگاه تاریک انسان و جوامع بشرى است . چراغهائى که در جاى جاى این گذرگاه خطرناک نصب شده است همان قوانین و سنتهاى الهى است که تاریخ براساس آنها شکل مى گیرد و حرکت مى کند. کلیدهاى ناشناخته این چراغها نیز همانا[ علم تاریخ] و یا به تعبیر بهتر و گویاتر[ معارف و علوم تاریخى] است . بشرامروز در طى مسیر زندگى فردى واجتماعى خود باید به جوامع پیشین تاریخ توجه کند و زندگى آنها و علل و عوامل رشد وانحطاطشان را بشناسد. واز مجموع این مسائل در زندگى امروز خود بهره بردارى کند و یا به تعبیر زیباى خداوند در قرآن مجید[ از آنها عبرت بگیرد]. 1 و در سمایه بیاندوزد تا تجربه هاى آنان را تکرار نکند و در پرتگاههائى که برخى از آن جوامع گناهکار و منحرف در آن سقوط کرده و نابود شدند نه غلتد که سرانجام چنین کارى دچار شدن به[ عذاب و یاس] الهى و گرفتارى در زیر تازیانه هاى[ تدمیر]اوست. 2 .خداوند در قرآن مجید درباره ارزش توجه به تاریخ و سرگذشت ملتهاى پیشین و پند و عبرتى که مى توان از آنها در زندگى امروز گرفت چنین فرموده است :ولقد جالهم من الانباء ما فیه مزد جر حکمه بالفه. فما تغن النذر فتول عنهم ... 3[در قران ازاخبار و تاریخ پیشینیان گزارشهاى زیادى آمده است که اگر معاندین پندپذیر بودند براى بازداشتشان از گناه و گمراهى کافى بود اخبار قرآن حکمت رسا و درس آموزنده اى است لکن معاندین لجوج از سرگذشت واخبار گذشتگان عبرت نمى گیرند و گوش به هشدارها وانذارها فرا نمى دهند. تواى پیغمبر!ازاین گروه خود سر و تربیت ناپذیر اعراض کن.]خداوند بزرگ در جاى دیگر قرآن مى فرماید: [اولم یسیروا فى الارض فینظروا کیف کان عاقبه الذین من قبلهم کانواشد منهم قوه واثاروالارض و عمروهااکثر مما عمروها وجائتهم رسلهم بالبینات فما کان الل لیظلمهم ولکن کانوانفسهم یظلمون] . 74 [چرا مردم در روى زمین گشت و تفحص نمى کنند و در تاریخ ملتهاى پیشین بدقت نمى نگرند تا دریابند چگونه شد سرانجام کار آنانکه پیش از آنها بودند و بمراتب توان و نیروى بیشتراز آنها داشتند آنان چهره زمین را دگرسان ساخته و آن را بسى آباد نمودند بیش از آنچه که نسلهاى بعدى آباد کردند لکن وقتى پیامبران خدا با حجتها و براهین قطعى بسوى آنان مبعوث شدند آنان به خویشتن خویش ستم روا داشته و به راهنمائیهاى پیامبران اعتناء نکردند پس خدا نابودشان کرد خداوند به آنها ظلم نکرد آنان به خود ستم کردند ]امیرالمومنین على (ع) نیز خطاب به فرزندش حسن (ع) مى فرماید:[براى امور واقع نشده با آنچه واقع شده است استدلال کن و با مطالعه قضایاى تحقق یافته حوادث یافت نشده را پیش بینى کن زیرا امور جارى جهان همانند یکدیگرند.از آن اشخاص نباشد که موعظه سودش ندهد مگر توام با آزار و رنج باشد زیراانسان عاقل بایداز راه اندیشه و آموزش پند پذیرد این بهائم و چار پایان هستند که جز با کتک تربیت نمى شوند]. 5آن بزرگ مرد تاریخ باز هم در جاى دیگرى ازاین وصیتنامه درباره اهمیت وارزشمندى آگاهى از تاریخ امتهاى پیشین و کارآئى آن در حل مشکلات کنونى چنین فرموده است : [ اى فرزند من ! گر چه عمر من همزمان با عمر گذشتگان نبوده است ولى در کارهاى آنان نظرافکنده و در تاریخ شان بدقت اندیشیده ام و در آثارشان سیر و تفحص نموده ام تا جائیه از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
معنویت مهمترین نیاز بشر است
دین آیین نامه زندگی انسان است / اسلام هدایتگر انسان در مسیر سعادت است
خبرگزاری مهر- گروه دین و اندیشه: عصر ما، عصر بازنگرى و برگشت به دین است. امروزه دین پژوهى به شیوه علمى از پیشرفته ترین تحقیقات و رشته هاى آکادمیک است. به موازات این تغییرات، آثار دینى و دین پژوهى که در غرب منتشر می شوند حجم و تنوع داشته و به زبانهای مختلفی چون انگلیسی و آلمانی سالانه هزاران عنوان کتاب، اعم از مرجع و عادى در این زمینه منتشر مى شود .
به گزارش خبرگزاری مهر به اعتقاد اندیشمندان الهی و روانشناسان دیندار ، سرچشمه دین گرایى انسان، عقل و فطرت او است چرا که انسان در نخستین مراحل آگاهى خویش، از واقعیت خود و اطراف، رابطه خود را با اشیا و رابطه بین اشیا را درک مى کند و این ادراک اندیشه نیازمندى عمومى واقعیتهایى را که شناخته است، ایجاد کرده و همین امر ذهن انسان را متوجه نقطه اتکالی می کند که برآورنده نیاز موجودات است .
امروزه همواره بحث از تغییر و تحول است. تحولى فراگیر که به عقیده عده اى، در ثابت ترین معیارهاى بشرى رسوخ کرده است معتقدان این گروه بر این باور هستند که هیچکدام از معارف بشرى در برابر این تغییرات، مقاومت نکرده، ارزش هاى مقدس و پایه هاى مذهبى و علمى نیز دستخوش تغییرات عظیم خواهند شد.
در چنین محیطى که همه چیز در برابر فطرت انسان قرار گرفته بود، فطرت خفته بشر، خواستار تعدیل نظامهاى فکرى و اجتماعى حاکم بر محیط خویش شد .
این انقلاب روحى با بازنگرى مبادى فکرى مادیگرایى و بازگشت به عقاید گذشته همراه شد و انسان قرن بیستم دریافت که حرکتى خطرناک را آغاز کرده است، ازاین رو این قرن را باید قرن زنده شدن دوباره معنویت دانست.
دین اسلام هدایتگر انسان در مسیر سعادت است
حجت الاسلام خاتمی عضو مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه موقت تهران گفت: دین اسلام با ارائه مبانی مشخص به ابعاد مختلف زندگی انسان توجه داشته و پاسخگوی تمامی نیازهای فطری وی است به همین دلیل دین، مسیر اصلی زندگی انسان را مشخص و آن را برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی هدایت و راهنمایی می کند.
وی با اشاره به مسئله اجتهاد اظهار داشت: دین تمام پرسشهای بشر را تا روز قیامت پاسخ می دهد از این رو امام خمینی (ره) فقه را تئوری زندگی از ولادت تا وفات می دانند، اما ممکن است افرادی به عمق اسلام پی نبرند و در این مرحله است که بحث اجتهاد مطرح می شود .
حجت الاسلام خاتمی افزود: مجتهدان شیعه، دین را با زندگی امروز بشر تطبیق و با تکیه بر مبانی استوار دینی به برآوردن نیاز او می پردازند.
دین بسیاری از ناگفته های انسان و زندگی را مطرح می کند
دکتر قاسم پور حسن استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به اینکه دین باطل کننده عقل نیست، افزود: دین، بر عقل خط بطلان نمی کشد تنها تعادل را به انسان می آموزد و این همان چیزی است که اخلاق اسلامی که مبتنی بر دین خاتم است به آن سفارش می کند.
وی بحث در زمینه اخلاق را جزئی از علوم عقلی عنوان کرد و اظهار داشت: سخن پیرامون اخلاق از ارسطو آغاز شده و اخلاقیون بحث خانواده و علم الاجتماع را در برابر اخلاق فردی مطرح کردند و این دو مورد را پیرو فرد و عقل فردی دانستند.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به تأثیر بسیاری امور بر معرفت انسان و تکامل شناخت بشر نسبت به مسائل مختلف در طول زمان، ارزش های عقلی را قابل تغییر اعلام کرد و افزود: چون عقل جمعی تحول می یابد پس ارزشهای برخاسته از آن نیز متحول می شوند، اما ارزشهایی که بر مبنای دین استوار هستند تغییر نمی کنند چون با فطرت انسان همخوانی دارند و فطرت تبدیل ناپذیر است.
دین آیین نامه زندگی انسان است
حجت الاسلام دکتر محمد جواد اسکندرلو عضو هیئت علمی مرکز جهانی علوم اسلامی نیز با استناد به گفته شهید مطهری ، دین را آیین نامه زندگی انسانها عنوان کرد و گفت: انسانها موجودات اجتماعی هستند و نمی توانند به صورت انفرادی زندگی کنند به همین دلیل به قواعد و اصولی نیاز دارند که بر اساس آن تصمیم گیری کرده و به ارتباط با یکدیگر بپردازند که بهترین راهنما و دستورالعمل برای آنها، توجه به دین و دستورات آن است.
حجت الاسلام اسکندرلو اسلام را کاملترین آیین و شریعت برای پاسخگویی به نیازهای فردی و اجتماعی انسان معرفی کرد و گفت: اسلام مصالح زندگی فرد را در نظرگرفته، تمام روشهای لازم برای جذب منافع و دور کردن مفاسد را بیان می کند و ازعقل انسان برای رسیدن به این مرحله کمک می گیرد.
وی عقل را مهمترین عامل پس از کتاب و سنت در استنباط احکام دینی عنوان و تأکید کرد: برای بهره گیری صحیح از کتاب و سنت باید به عقل پناه برد که پیامبر درونی انسان است، اگر چه به همه معرفتها از طریق عقل نمی توان دست یافت، برای مثال اینکه انسان چه کند و چه نکند را عقل پاسخ نمی دهد بلکه وحی ، جوابگوی آن است.
دین زندگی انسان را هدفمند می کند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
شناسنامة جزوه
( عنوان:
«عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز»
( استاد:
حجت الاسلام والمسلمین آقای یثربی
( دبیر کرسی:
حجت الاسلام والمسلمین آقای ایزدپناه
( نوع فعالیت:
کرسی آزاداندیشی و نظریه پردازی5
( زمان برگزاری:
26/10/84
( مکان برگزاری:
سالن همایش ساختمان شماره 2
( تعداد صفحات:
40
( کد رایانه:
841150/ ن ج
«فهرست مطالب»
مقدمه 3
امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی 4
رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب 7
بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9
تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10
جهاد، عقلانیترین ریاضت 11
اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی 12
پرسش و پاسخ 13
ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز 13
اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه 14
چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت 16
نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان 19
انگیزههای روآوردن به عرفان 21
1ـ سرگرمی رازجویانه 21
2ـ انگیزة سیاسی 22
3ـ عوام فریبی 23
4ـ مصلحت نظام 23
گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی 25
واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان 27
ملامتیگری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی 28
انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه 31
عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32
عرفان، از ادعا تا عمل 34
ضعیف السند بودن روایات عرفانی 35
اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی» 37
مقدمه
آقای ایزدپناه: مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت، مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع میشود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت میشود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمیآید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 48
شناسنامة جزوه
( عنوان:
«عرفان و نیاز به معنویت در جامعه امروز»
( استاد:
حجت الاسلام والمسلمین آقای یثربی
( دبیر کرسی:
حجت الاسلام والمسلمین آقای ایزدپناه
( نوع فعالیت:
کرسی آزاداندیشی و نظریه پردازی5
( زمان برگزاری:
26/10/84
( مکان برگزاری:
سالن همایش ساختمان شماره 2
( تعداد صفحات:
40
( کد رایانه:
841150/ ن ج
«فهرست مطالب»
مقدمه 3
امکان تکامل علوم انسانی، همانند علوم و فنون تجربی 4
رابطه عرفان و دین با تقابل دین و سیاست در غرب 7
بنیادی نبودن دعوای علم و دین در اسلام 9
تصویری از سابقه عرفان در غرب و مقایسه آن با اسلام 10
جهاد، عقلانیترین ریاضت 11
اسلام، معنویت متکی بر اصول و مبانی عقلانی 12
پرسش و پاسخ 13
ناکارآمدی عرفان در پاسخ به نیازهای معنوی روز 13
اسلام، بهترین گزینه برای پاسخ به مسائل معنوی جامعه 14
چند وجه تمایز اسلام با مسیحیت 16
نگاهی گذرا بر برتری اسلام بر عرفان 19
انگیزههای روآوردن به عرفان 21
1ـ سرگرمی رازجویانه 21
2ـ انگیزة سیاسی 22
3ـ عوام فریبی 23
4ـ مصلحت نظام 23
گرایش مطلوب در بین گرایشهای عرفانی 25
واقعی بودن تفکیک بین دین و عرفان 27
ملامتیگری، روح واحد در گرایشهای مختلف عرفانی 28
انتساب نابجای عارف نسبت به فقیه 31
عرفان زیرمجموعه دین است نه منبع و مفسر دین 32
عرفان، از ادعا تا عمل 34
ضعیف السند بودن روایات عرفانی 35
اصل بودن اسلام در اصطلاح «عرفان اسلامی» 37
مقدمه
آقای ایزدپناه: مباحثی که تاکنون در محور «عرفان، برهان و قرآن» مورد بررسی قرار گرفت، مباحث پایه ای و نظری، برای سلسله مباحث عملی و عینی تر بوده است که از این جلسه شروع میشود. به عقیدة من رابطه این بحث با «برهان، عرفان و قرآن» مشخص است. پرسش اساسی را به این صورت میشود مطرح کرد که با رابطه عرفان با معنویت در جهان امروز چیست؟ یعنی عرفانی که در غرب مطرح است، و عرفانی که در دین اسلام مطرح بوده، آیا این عرفان برای معنویت جهان امروز و نیازهای روحی و روانی و به خصوص معنوی کافی است یا نه؟ تقریبا دو نگرش عمده می توان به این سئوال پاسخ گفت، یک نگرش این است که ما با صرف فرهنگ اسلامی و فرهنگ قرآنی و سنت اهل بیت می توانیم معنویت جامعه امروز جهانی را تأمین کنیم. بنابراین عرفان به معنای متداول اگر نباشد هم مشکلی به وجود نمیآید. شاید در مقطع تمدن اسلامی و همچنین تمدن غربی بتوان مطلع هایی را بعنوان شاهد مثال مطرح کرد، یعنی در یک دوره اصلا عرفان مطرح نبوده و در عین حال معنویت حاکم بود و نیازهای معنوی مردم تأمین می شد. پاسخ دیگر یا گرایش دیگر این اس که ما بدون عرفان هرگز نمی توانیم معنویت جامعه را و معنویت جوامع امروز را تضمین و تأمین کنیم. بحث امشب نظریه و تئوری دوم است که علی القاعده بدون عرفان به مفهوم متداول کلمه هم می توان معنویت داشت و نیازهای معنوی امروز را پاسخ گفت. تئوری دیگر و نظریه دیگر ـ که نظریه