واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد هنر در نخستین سالهای اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هنر در نخستین سالهای اسلام

گرچه ظهور اسلام آغاز مرحله ای تازه و بی نهایت مهم را در تاریخ جهان به ثبت رسانده است ، ایالات فتح شده بیزانسی و شاهنشاهی فرسوده ساسانی ، میراث فرهنگی عظیم بر جای گذاشت که تاثیر آن تا چندین سده بعد در جهان اسلام دوام یافت.در واقع تا جایی که به هنر مربوط می شد ، این هر دو میراث ، میزانی بنیادی بود ، و اهمیت آن در ابتدا فقط با اعمال نفوذ تفکر سامی و بعدها تا اندازه ای با نقشی که سبک وشیوه غیر تصویری شرق ایفا می کرد ، برابری داشت ، رواج این گرایشهای گوناگون و متفاوت ، با پذیرفتن خط عربی ، که یکی از انواع بیش از هر چیز دیگر عامل سبکی ممتاز در هنر جهان اسلام شد ، با هیچ یک از عوامل ویژه نژادی یا سیاسی درون خود برخورد نکرد ، مگر با وابستگی های عقیدتی.

خلفای راشدین در مدینه مستقر بودند ، ولی خیلی زود معلوم شد که این شهر ، گر چه به عنوان مرکز ایمان مذهبی جایی مطلوب بود ، ولی برای چایتخت اداری دولتی که ظرف دودهه به امپراطوری عظیمی تبدیل شده بود چندان مناسب نیست. و آنگاه که گروهی از مردم به اقامت در یک محل عادت کرده ، زندگی فرهنگی با شرایط شهری و شهرنشینی به وجود آورده بودند ، دیگر امکان نداشت که زندگانی کهنه اعرابی که بر اساس تنوع طلبی و تا حدود زیادی بر پایه سود جویی ناشی از غارتها و چپاولهای همسایگان ثروتمند و شادکام خود بنیان شده بود ادامه یابد.در نتیجه پایتختی نوین و روشی تازه برای گذراندن حیات امری ضروری شد.

این پایتخت جدید مدتی بیش از یکصد سال در دمشق ، که امروز سوریه نامیده می شود ، قرار داشت و در همین منطقه نخستین شکوفایی هنری که می توان آن اسلامی ، یعنی حامی خویش «اموی» گرفت.

ما از هنر فلز کاری ، نساجی ، یا تذهیب کاری عهد اموی – یعنی همین هنری که بعدها به گونه خاص اسلامی شد. عملاً هیچ اطلاعی نداریم ، اما با توجه به ظروف سفالین ، سوای ظروف بدون لعاب که صرفاً جنبه استفاده عمومی داشته ، می توانیم فقط کوزه های نسبتاً بزرگ با پوششی لعابی قلیایی آبی یا سبز را که ابتدا بوسیله پارتی ها بوجود آمده بود.

نمونه ای از آنها که اینک در موزه دمشق است کوزه ای است که خطوط کوفی بر آن نقش بسته و بر اساس مدارک باستان شناسی ، آن را متعلق به سده هشتم میلادی می دانند.

معمترین این بناها قبه الصخره ، مسجد الاقصی د راورشلیم ، مسجد اعظم دمشق ، چند شهرک و دژ

مسجد قبه الصخره در 65 ه. به وسیله خلیفه عبدالملک پایه گذاری و تکمیل شد. مسجد الاقصی نیز به دست عبدالملک ساخته شد ، ولی بعدها چندین بار مورد تجدید ساختمان قرار گرفت و امروز از بنای اصلی و نخستین آن اندکی بیش باقی نمانده است. ساختمان مسجد اعظم بوسیله خلیفه ولید آغاز و به پایان رسید. کلیه این بناها و ساختمانهایی تاریخی ، زیبا و قابل توجه است ؛ مساجد به خاطر معماری و تزئینشان ، که غالباً موزائیک کاری است ، شهرها به خاطر طرح و نقشه ، کاخها به دلیل گچبریها و نقاشی ها و نقاشی ها ، و پرتویی که ماهیت و وضع زندگی معاصرشان می افکنند.

نقشه قبه الصخره هشت ضلعی ، یا بیشتر شامل یک هشت گونه ، یا بیشتر شامل یک هشت گوشه بسته بیرونی است که دو هشت گوشه باز استوار بر ستونها را در بر می گیرد.بر فراز اینها قبه ای روی ساقه ای بلند ودایره شکل بنا شده است. این نقشه نمایشگر کاری زیباست که قبلاً در دنیای بیزانس عهد یوستینیانوس ، در کلیساهایی مانند سن سرگیوس و با کوس قسطنطنیه و سن ویتاله در راونا راه تکامل را پیموده بوده است.

مسجد الاقصی در اورشلیم ، ظاهراً در اساس ، شکل تالار عظیم ستون داری داشته است. با آنکه ستونها و سر ستونهای بیزانسی است تصور کلی نوینی از معماری اسلامی را نشان می دهد.

مسجد اعظم دمشق با وجود بازسازی وبازگرداندن آن به شکل نخستین و ترکیب اصلی کمتر دست خوش تغییر شده است.بنابراین ، با آنکه جهت ساختمان را تغییر داده اند ، بسیار شبیه کلیساهای معمولی مسیحی در آمده و به جای آنکه محراب در انتهای شبستان جای گیرد در مرکز یکی از اضلاع طولی طولی قرار گرفته و دست آخر صحن وسیع حیاط جلو ، که از ایوان کهنه گرفته شده، رو به روی محراب قرار دارد ، و یکی از اضلاع آن سر در طویل خود مسجد را تشکیل می دهد .باز هم سرستونها و پوششهای مرمرین از نوع بیزانسی است و تصور می رود که موزائیکها بیشتر مدیون قسطنطنیه باشد.

معماریهای غیر مذهبی بیشتر بر جای مانده ، و اخیراً یک شهر کامل ، که ظاهراً تاریخ آن به عصر اموی ها می رسد ، در انجار واقع در مرزهای بین سوریه ولبنان ، بین جاده دمشق به بیروت ، کشف شده است.بی تردید از این شهر به عنوان یکی از منازل بین راه سراسر این جاده مهم بازرگانی استفاده می شده است.

نقشه شهر مانند نقشه یک اردوگاه رومی مربع مستطیل است ، و درمرکز هر یک از چهار ضلع آن مدخلی یا دروازه ای دیده می شود. دروازه ها به وسیله خیابانهایی به یک گذرگاه چهار شاخه در وسط به یکدیگر می پیوندد.



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر در نخستین سالهای اسلام


تحقیق در مورد هنر باستانی ماور نزدیک و هند 18 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

هنر باستانی ماور نزدیک و هند

تاریخ هند باستانی خاورنه با مصر بلکه با بین النهرین شروع می شود.

بین النهرین: 1 – سومر 2 – اکر 3 – بابل 4 – آشور

الف: بین النهرین: 1 – هند سومر: ساختن ؟؟؟ و شهرهای قلعه مانند و پیکره سازی را می دانستند.

ویژگی هند سومر: شچمشهای بزرگ (مانند اسمر= واریکا)، نشان دهنده توالی صحنه ها (صحنه پیروزی نظامی- مناظر بعد از آن) نیمرخ بودن پیکرها- بدن از روبرو با یک دست و یک پا- چشم به طور کامل استفاده از پرسپکتیو خاص (گاوهای لاسکو)- خشک و بی روح

2 – هند و اکو: تجسمی از حاکمیت مطلق و نشان دهنده اقتدار خداگونه، پایبند به سنتهای کهن

ویژگی: چشمهای بزرگ تندیس، ابروان به هم پیوسته، دهان حساس، دارای وحدت شکل های طبیعی و غیر طبیعی تاکید بر احساس و بینش شخصی

3 - هند بابل: کند کاری روی سنگ همراه با نقش برجسته

ویژگی: تجسم پیکرها (نیمرخ و تمام رخ توام)، مقام بالا و حالت تشریفاتی و رسمی

4 – هند آشور: نقش برجسته و کنده کاری روی سنگ

ویژگی ها: 1 - خشکی و ؟؟؟؟ دادنی بودن زبان هندی 2 – قدرت توصیف و روایتی 3 – پیوستگی و ادامه داستان نقش برجسته ها 4 – سطح صاف و یک دست

تدابیر آگاهانه: 1 – روانی و انجام میان 2 – عدم رعایت بعد نمایی (پرسپکتیو) 3 – طراوت و سرزندگی حالتها و حرکات 4 – روی هم انداختن پیکرها برای القای دوری و نزدیکی

روایت ؟؟؟ اول: پادشاه در ارابه خود ایستاده و زه کمان را کشیده همراه او افسرانی دیده می شود و در آسمان بالای سرش رب الفتوح بالدار آشور موسوم به «آشور» کمان کشیده و شاه را حمایت می کند. اسبهایی ارابه شاه بادهنه های کشیده شده، از روی یک ارابه دشمن که پیشتر در هم شکسته، عبور می کنند. در بالای قسمت مرکزی یک سرباز آشوری در حال کشتن یک دشمن است ضمن آنکه یکی دیگر از نفرات دشمن می کوشد هم رزم خود را نجات دهد. کماندار دشمن در سمت راست در حال رفتن به بالای برج ها است.

روایت تصویر دوم: پادشاه گوشه راست نشسته و به آرامی جام خود را بالا برده و در سمت چپ موجود بالدار که در حال پاشیدن آب متبرک است عمل پادشاه را بخشی از یک آیین مذهبی نشان می دهد. روح هایی که مصریان به آن اعتقاد داشتند: کا: خود دیگر انسان: بعد از مرگ در درون ؟؟؟ می رود و به حیات خود ادامه می دهد. مومیایی

باء: روح پرنده- جند گیر- جستجوگر، آخ: جنگجو

نمادها برای تندیس: ایران- بزوشیر، مصر: کرکس، شاهین، عقاب، مار- هند: گاو، بزند

هند مصریان: تندیس سازی- دیوارنگاری

ویژگی: 1 – حفظ شباهت چهره 2 – استحکام اسلوب 3 – وفادار به طبیعت در چهره سازی 4 – توجه نداشتن به نمایش واقع گرایانه بدن 5 – چشم های شیشه ای و شفاف 6 – رعایت بعد نمایی 7 – نمای صحیح و تمام رخ توام ( پاها به طرز نیم رخ و سینه و بالا تنه به طرز تمام رخ)

دیوارنگاری فضادار: 1- اسلوب نماکاری: تقسیم کردن دیوار به سطوح رنگین یا رنگهای یکدست به کمک نوعی بعدنمای خطی متقاعد کننده

3 – اسلوب تزیینی: حفظ کردن ایجاد توهم بعد نمایی تا صعودی و از دست دادن عناصر معماری گونه

4 – اسلوب پیچیده یا در هم: روی آوردن نقاش به چهارچوب های معماری گونه و چشم اندازهای باز (مخلوطی از 3 اسلوب پیش)

هند و یونان باستان

اسلوب هندی یونان= کمال زیبایی + طبیعت گرا

یونان= عهد فلسفه و دموکراسی

عناصر اساسی ؟؟؟ یونان: 1 – طبیعت 2 – انسان 3 – عقل

مرحله توکل هند یونان: 1 – خامی 2 – کودکی 3- پختگی 4 – عقل

نظر یونانیان درباره زیبایی: نظم طبیعت و نظم عقل هر دو زیبا و ساده است و زیبایی چیزها با شناخت ما از آن ها یکی است.

نوع نقاشی یونان با توجه به ظروف به جا مانده:

مرحله اول: 1- شیوه تکرار حالت واحد 2 – استفاده از اشکال هندسی (مثلث- لوزی) 3 – به صورت سمبل از انسان

مرحله دوم: 1- مطالعه وضعیت و حرکت بدن زنده 2 – طبیعت گرا و به صورت واقعی 3 – از وابستگی درآمد

مراحل پیکره سازی در یونان: 1- تندیس های کوچکی از حیوانات و پیکره های انسانی که از مس، برنز، سرب، عاج و سفال ساخته شده 2- مجسمه های ساده بزرگ (به اندازه طبیعی یا بزرگتر از آن) 3- ساختن پیکرهای طبیعی و رنگ آمیزی آنان که جسم پردازی در آن بسیار با ظرافت است. 4 – پایه گذاری اسلوب طبیعت پردازی (میدون- پیکره ؟؟؟ انداز)

هند یونان یکپارچه بود و مخلوطی از عقل و احساس است. اصلا خشک و بی روح نیست بلکه کاملا احساسی است.

هند روم: به تقلید یونانیان، به دنبال جلال و شکوه حکومت اما یونان به دنبال هند، ادب، فرهنگ بود.

هند رومی- نخستین مرحله جامع هند اروپای غربی

این هند ضمن استفاده از شکل های کلاسیک مفاهیم غیر کلاسیکی را بیان می کند و به علاقه و شخصیت فردی را با گرایش به مفاهیمی چون قانون، دولت، تمدن به هم می آمیزد.

ابتکارات روم: طاق نصرف، حمام های عمومی ساختمان و ؟؟؟؟ کلسئوم، شطرنجی کردن و عمودی بودن خیابان ها

هند پیکره سازی روم: 1- تک چهره سازی 2 – پیکرتراشی

تفاوت و شباهت روم و یونان: تفاوت: یونان= طبیعت گرا با موضوعات اساطیری (غیر واقعی) روم: طبیعت گرا با موضوعات واقعی

شباهت: کلاسیک و طبیعت گرا

1 – تک چهره سازی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هنر باستانی ماور نزدیک و هند  18 ص


تحقیق درباره... امام خمینی و هنر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

امام خمینی و هنر

شخصیت عظیـم و افکار بلند حضرت امام خمینی از یک سـو ، گستردگـى مباحث مـربـوط به هنـر و شاخه هاى مختلف آن از سـوى دیگـر ، و محـدودیت صفحات خاص ایـن موضوع از سوى سـوم ، پرداختـن به مـوضـوع امام خمینی و هنر را دشوار مى سازد. اما از آنجـا که جـامعیت شخصیت امـام راحل و دیـدگـاههاى نـو و مترقى حضرت او نسبت به مسایل گوناگون از جمله هنر ، پرداختـن به ایـن موضوع را ضرورى مـى سازد ، هر چند گذرا به مـوضـوع یاد شـده مى پردازیم. گستـره بحث دامنه مبـاحث و شـاخه هاى مـربـوط به هنر ، بسـى گسترده است. از نـویسنـدگـى ، شعر ، قصه ، طنز ، نقاشـى ، مـوسیقـى ، خطـابه و سخنـورى گـرفته ، تـا وادى فیلـم و سینمـا و تـإتـر و برنامه هاى هنرى رادیو و تلـویزیون و کاریکاتـور ، نمایشنامه ها و فیلمهاى عروسکى و کارتـون کودکان و طراحى و گرافیک و خـوشنویسى و آهنگ و آواز و .. . را شـامل مـى شـود. در مقـوله هنر ، زیباشناسى و زیبایی آفرینى از عناصر مهم به شمار مى رود. تخیل و ذهـن خلاق هنرمند ، به کمک احساس بالنده و قـدرت تعبیـر و ظرافت انـدیشه و نکته شنـاسـى و نکته سنجـــــى و خیال انگیزى ، جلـوه هاى مانـدگارى از هنر را پـدیـد مـىآورد. آنکه روحـى لطیف و درکـى زیبا و زبانى نافذ و بیانـى رسا دارد ، در شاخه هاى مختلف هنر ، بهتر مى تـواند انـدیشه و احساس و پیامـى را بـر بـال هنـر بنشانـد و در آفاق انـدیشه هاى بشـرى و در قلمـرو دل و جـان انسـانها به پـرواز آورد. امام امت ، با برخـوردارى از مایه هاى اصلـى و عمـده هنر ، در حـد بالایى ایـن عناصر را در وجـود خـویـش فراهـم آورده بـود. نیروى خطابه و سخنـورى امام امت ، زیبایـى قلـم و قدرت نگارش و تعبیرى او ، تـوان تإثیـرگذارى عمیق بـر دلهاى مخاطبیـن ، قـدرت انگیزش نسبت به جـوانان ، ذوق لطیف شعرى ، خط پخته و زیبـا ، مایه هاى طنز و کنایه و استعاره و صناعات ادبـى در گفتار و نـوشتار ، زیبایـى روح و رفتار ، جمال ظاهر و باطن و حسن صورت و حسـن سیرت و حسـن سریرت ، همه و همه در امام امت جمع بـود. هنر رفتارى و جاذبه فـوق العاده او و هنـر ایجاد تغییـر در رفتار و ساختـار فرد و جامعه نیز از او چهره اى به عنوان معمار حکـومت اسلامى ساخته است. هـم او بود که هنر بسیج توده ها را علیه ستـم در سطح جهان داشت و ایـن کـم هنـرى نیست. خـــــــــداى متعال ، که زیبایـىآفـرین پهنه خلقت است ، هنـرهاى متعددى را در وجـود ایـن انسان پیامبرگـون ، مسیح وار ، ابراهیـمآسا ، على وش یکجا گرد آورده است. در بحث از امام و هنر ، هـم مى تـوان به جلـوه هاى هنرى که در وجـود و فکـر و بیان و قلـم و شعر و ادبیات و ذوقیات امام راحل نهفته است پرداخت ، هـم مى تـوان دیدگاههاى او را در باره هنرهاى مختلفـى چـون: قلـم ، شعر ، مـوسیقـى ، فیلـم و سینمـا ، رادیــو و تلویزیون ، هنرهاى نمایشى و تصـویرى و ... بررسى کرد. دو مقـوله جدا از هـم ، و دو بررسى که هر یک میدانى متفاوت از دیگرى دارد.

هنـر بـرتـر

پیام به هنرمندان

هنر در خدمت تعهد

هنر پیش از انقلاب

موسیقى

فیلمهاى سینمایى و تلویزیونى

هنر طاغوتى

امام ، در جلوه هاى دیگر

هنـر بـرتـر

پیـش از آنکه به مطالعه دیـدگاههاى امام درباره مقـوله هاى هنـرى بپـردازیـم ، گفتنـى است که هنـر ، مبتنـى بــر زیبایـى است ، چه در مرحله درک و شناخت ، چه در مـرتبه خلاقیت و آفرینش هنرى. همچنان که جمال و زیبایـى تنها جمال صـورى و ظاهـرى و حسـى نیست و جمال برترى به نام جمال معنوى داریـم ، هنر نیز ، غیر از شـاخه ها و مقـوله هاى محسـوس و مادى و قالبهاى عینـى ، نـوع بـرتـر هـم دارد که به همان زیباییهاى روح و زیباییهاى عمل و رفتار باز مى گردد. آراستگـى به اخلاق حسنه هنرى است دشـوار ، ارزشمنـد و مهم. به فـرمـوده حضـرت امیرعلیه‌السلام: <<زینه البـواطـن اجمل مـن زینه الظواهر>>(1) آراستگـى درونها ، زیباتر از آراستگى ظاهرهاست. و در سخن دیگرى فرموده است: <<حسن الصـوره جمال ظاهر و حسـن العمل جمال باطـن>>(2) زیبایـى چهره ، جمال آشکار است ، ولـى زیبایـى کار و عمل ، جمال و زیبایـى باطنى است. در سخنـان دیگـرى از آن امـام بزرگـوار و معصـومعلیه‌السلام ، خصلتهایـى همچـون حلـم و بردبارى ، وقار ، طاعت ، پرهیز از ننگ و زشتـى ، عمل به علـم ، خردمندى و ... به عنوان <<جمال>> براى یک فرد به شمار آمـده است.(3) اینها نشان دهنـده آن است که زیبایـى (و در نتیجه هنر مبتنـى و متکـى بر زیبایى) به زیبایـى حسـى خلاصه نمـى شـود.<<جمـال بـریـن>> و <<هنـر بـرتـر>> هـم وجـود دارد. امام خمینی ، با تـوجه به ایـن دیـدگاه و عنایت به هنر بـرتـر ،

جلـوه هاى ایثار و شهادت طلبـى و جهاد حماسهآفرینان دفاع مقدس را برتریـن هنرى مـى داند که حتـى قابل ترسیم و تجسیـم و ثبت و ضبط نیستنـد. در پیـام سـالگـرد انقلاب ، مـى فـرمـایـد: <



خرید و دانلود تحقیق درباره... امام خمینی و هنر


تحقیق درباره... فلسفه هنر از دیدگاه اسلام

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

فلسفه هنر از دیدگاه اسلام

از دیدگاه اسلام هنر باید پیشرو باشد. به وجود آورندگان آثار هنری پیرو، آگاهانه یا ناآگاهانه وظیفه خود را در آن می‏بینید که بر اساس خواسته‏های مردم حرکت کنند و مردم را وادار می‏نمایند که از اثر هنری آنان لذت ببرند و کاری با این ندارند که بر آگاهی و شایستگی و بایستگی مردم افزوده شود ولی هنر پیشرو با یک اثر هنری کلاس درس برگزار می‏کند و با تصفیه واقعیات جاری و استخراج حقایق ناب از میان آنها، آثار هنری را در مسیر حیات معقول قرار می‏دهد.

دوشادوش جریان نگرش‏های علمی محض در واقعیات طبیعی و انسان سه نوع بینش و آگاهی لازم نیز وجود دارد که نگرش‏های علمی ما را از محدودیت و رکود جلوگیری می‏نماید. این سه نوع بینش عبارتند از: 1 ـ بینش نظری 2 ـ بینش فلسفی 3 ـ بینش مذهبی بنابراین، ما با چهار نوع نگرش و بینش وارد میدان معرفت گشته و ارتباطات خود را با جهان واقعیت‏ها تنظیم می‏نماییم. 1 ـ نگرش‏های علمی محض عبارتست از: تماس مستقیم با واقعیات به وسیله حواس و دستگاه‏هایی که با کوشش و انتخاب خودمان برای توسعه و عمق بخشیدن به ارتباطات خود با واقعیات، ساخته و مورد بهره‏برداری قرار می‏دهیم. هر یکی از رشته‏های علوم به وسیله قوانین و اصول مخصوص به خود، چهره‏هایی از واقعیات را برای استفاده در حیات انسان‏ها نشان می‏دهند و راه ارتباط و تصرف در واقعیات را پیش پای ما می‏گسترانند. البته پیرامون تعریف مسئله علمی و شرایط آن، مباحث متعددی وجود دارد که در اینجا مورد بررسی ما نیستند. 2 ـ بینش‏های نظری: هر یک از رشته‏های علوم روشنایی‏ها دارد و تاریکی‏ها و نیمه روشنایی‏ها. آن قسمت از مسائل علمی که در حال نیمه روشنایی است، مسائل نظری علوم را تشکیل می‏دهند، مانند اینکه آیا الکترون‏ها موجند یا جرم؟ این مسئله در فیزیک امروز به حالت نظری وجود دارد، یعنی نه موج محض بودن الکترون‏ها صد در صد روشن شده است و نه جرم محض بودن آنها، زیرا الکترون‏ها هر دو خاصیت را از خود بروز می‏دهند. 3 ـ بینش‏های فلسفی: بر سه نوع مهم تقسیم می‏شوند: قسم یکم: عبارتست از مقداری آگاهی‏های کلی درباره محصولات و نتایج و مبادی اوّلیه علم. در حقیقت بینش‏های نظری در میان نگرش‏های علمی و این قسم مسائل فلسفی قرار گرفته‏اند. برای پیشبرد و توسعه بینش‏های فطری از این آگاهی فلسفی می‏توان استمداد کرد و بهره‏برداری نمود. چنانکه بینش‏های نظری، می‏توانند برای روشن ساختن قسمت تاریک مسائل علمی کمک نموده، تکلیف آن را روشن بسازند. قسم دوم: آن مسائل است که از ارتباط ذهن آدمی با هستی بوجود می‏آیند، خواه به عنوان مبانی کلی علوم و یا نتایج مسائل علمی منظور بوده باشند و خواه رابطه‏ای با آنها نداشته باشند. قسم سوم: عبارتست از مسائل ارزشی والا که اصول اساسی "باید"ها و "شاید"های انسان و واقعیت کل هستی را تشکیل می‏دهند. 4 ـ بینش مذهبی: عبارتست از شناخت و پذیرش واقعیات و عمل مطابق آن شناخت و پذیرش با در نظر داشتن اینکه آن شناخت و پذیرش و عمل جنبه تکلیفی در مسیر هدف اعلای حیات دارد. هدف اعلای حیات عبارتست از "آرمان‏های زندگی گذران را با اصول "حیات معقول" اشباع نمودن و شخصیت انسانی را در تکاپو به سوی ابدیت که به فعلیت رساننده همه ابعاد روحی در جاذبه پیشگاه الهی است به ثمر رسانیدن" هدف اعلای حیات، زندگی انسان را با این خصوصیت مشخص می‏سازد: "تکاپوئی است آگاهانه، هر یک از مراحل زندگی که در این تکاپو سپری می‏شود، اشتیاق و نیروی حرکت به مرحله بعدی را می‏افزاید و شخصیت انسانی رهبر این تکاپو است ـ آن شخصیت که لطف ازلی سرچشمه آن است، گردیدن در بی‏نهایت گذرگاهش، ورود در جاذبه پیشگاه ربوبی کمال مطلوبش." اگر درست دقت شود خواهیم دید که این بینش مذهبی همه نگرش‏های علمی و نظری و فلسفی را که تکاپو در مسیر "حیات معقول تکاملی" هستند، معنایی معقول می‏بخشد و همه آنها را نوعی از عبادت می‏داند که در تعریف هدف اعلای حیات، تکاپو برای ابدیت نامیده شده و از آیه قرآنی "و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون" "جن و انس را نیافریدم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند." استفاده شده است. به عبارت دیگر بینش مذهبی عامل ارتباط معقول و مشهود میان نگرش‏های علمی و بینش‏های نظری و بینش‏های فلسفی با جان هدفجوی آدمی است، جز بینش مذهبی هیچ یک از نگرش‏ها و بینش‏ها توانایی بلند کردن انسان را از دامان دایه طبیعت ندارد. با هر چه بنگریم جز این نیست که وسایل درک را از طبیعت گرفته و آن را مانند نورافکن به چهره‏های گوناگون طبیعت روشن نموده‏ایم. در صورتیکه دین با این تعریف کاملاً سازنده که ذیلاً می‏آوریم، آگاهی از جان را متن خود قرار می‏دهد و جان که پل طبیعت و ماورای طبیعت است همه نگرش‏ها و بینش‏ها را در راه هدف اعلای حیات استخدام می‏نماید. چیست دین؟ برخاستن از روی خاک تا که آگه گردد از خود جان پاک بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است. هنر نیز که یکی از نمودها و جلوه‏های بسیار شگفت‏انگیز و سازنده حیات بشری است، قابل بررسی از دیدگاه نگرش‏ها و بینش‏های چهارگانه می‏باشد: 1 ـ نگرش علمی محض که عبارتست از بررسی‏های عینی نمود هنری از دیدگاه تحلیلی و ترکیبی و محتوای مستقیم و غیرمستقیم آن. 2 ـ بینش‏های نظری که عبارتست از بررسی‏های مربوط به تعیین دخالت احساس شخصی هنرمند در اثر هنری در برابر دخالت واقعیاتی که میدان کار هنرمند و نبوغ اوست. 3 ـ بینش‏های فلسفی عبارتست از یک عده مسائل کلی که در عوامل زیربنایی و نتایج و شناخت هویت خود هنر و نبوغ بوجود آورنده آن، مطرح می‏گردند. 4 ـ بینش‏های مذهبی در هنر عبارتست از شناخت هنر و بهره‏برداری از نبوغ‏های هنر در هدف معقول و تکاملی حیات که رو به ابدیت و ورود در پیشگاه آفریننده نبوغ‏های هنری و واقعیت‏ها است، ما در این بحث دو بینش فلسفی و مذهبی هنر را مطرح می‏کنیم و امیدواریم این مبحث بتواند مقدمه مفیدی برای بررسی‏های عالی‏تر درباره دو نوع بینش بوده باشد. بینش فلسفی درباره هنر این بینش را می‏توان در چند مسئله مطرح نمود: مسئله یکم: به استثنای هنرمندان آگاه از هویت و عظمت‏های هنر، اکثریت قریب به اتفاق مردم، آثار و نمودهای هنری را به عنوان یک پدیده ثانوی می‏نگرند که می‏تواند دقایق یا ساعت‏هایی آنها را به خود مشغول نماید و حس زیباجوئی آنان را هر چند بطور ابهام‏انگیز اشباع نماید، تا حدودی هم طرز تفکرات و آرمان‏ها و برداشت‏های هنرمند را از واقعیت‏های محیط و جامعه خود نشان بدهد. اکثر تماشاگران نمودهای هنری چه در مغرب زمین و چه در مشرق زمین، از تماشای آن نمودها جز احساس شورش و تموّج حوض درون خود، بهره‏ای دیگر نمی‏برند. کاری که اثر هنری در درون این بینندگان انجام می‏دهد، درست مانند این است که شما چوبی به دست گرفته، محتویات یک حوض پر از آب و اشیاء گوناگون را که در آن ته‏نشین شده است، به حرکت و تموّج در آورید، ناگهان یک کهنه پاره از کف حوض بالا می‏آید و لحظاتی روی موج حرکت می‏کند و سپس ته‏نشین می‏شود. تخته که



خرید و دانلود تحقیق درباره... فلسفه هنر از دیدگاه اسلام


مقاله. فن و هنر سفالگری

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 72

 

فن و هنر سفالگری

سفال قرون 3 و 4 هجری

قرن 3 هجری شروع و تلاشهای فرهنگی و اقتصادی در حیات جامعه است پس از دو قرن ساده زیستی و حذف تجمل گرایی و همگانی شدن امکانات جامعه ،زمینه های رشد وتوسعه اندیشه های انسانی فراهم شده است به طوری که شکوفایی این فعالیت ها را در قرن 4 هجری می توان دید .

دانشمندان معلمان بویژه ایرانیان در این قرن حاصل تفکرات فلسفی یونیان را در قالب تجربیات علمی و عملی در زمینه شناخت علوم و فنون به جهان عرضه کردند وبا ترجمه کتابهای یونانی و سانسکریت و تدوین کتب عربی وفارسی زمینه پیشرفت و تسریع اندیشه های آن دوره را به سوی شکوفایی فراهم نموده ، -0 آثار سفالی بیش از هر اثر باقیمانده ای منعکس کننده این تحولات است زیرا سیر تطور و تکامل اندیشه ها از روی نوع تزئینات نوشته های کوفی روی سفالها و تجربیات انجام شده د رزمینه عقیه لعاب های مختلف و کشف لعابهای جدید ورنگهای مختلف می توان دید در پایان قرن 4 موفقیتهای ارزنده ای در زمینه شناخت اکسید فلزات و فرمول ترکیبات آنها برای رنگ لعاب مورد نظر حاصل شده بود سفالگران باتکیه براین دانش و تجربه و ممارست در پخت سفال و کنترل حرارت و تغییر در شکل کوره ها توانستند تحولی عظیم و چشمگیر در خلق ظروف سفالی با تزئینات بسیار چشم نواز وارزشمند به وجود آورند . 0-0 در طبقه بندی سفالهای دروه اسلامی سفالی قرن 3و 4 را بنام سفالهای سامانی شناسایی کرده وویژگیهای فن و زیرین موسوم به لعاب گلی را به این دوره نسبت داده اند . این گروه ازسفالها بیشتر در شمال شرق ایران در مراکزی مانند نیشابور ، سمرقند و جرجان معمول بوده است فنون تزئین متداول در این دوره چنین است .

الف – لعاب گلی : در این نوع تزئین ظروف ساخته شده از گل را که معمولا دارای خمیر نخودی یا قرمز بوده است پس از خشک شدن در دو غابی از گل نخود رنگ فرو می بردند . طوری که داخل و خارج آن بطور یکنواخت با این دوغاب پوشانده می شد و پس از خشک شدن ظروف را به نقوش مورد نظر می آراستند این نقوش معمولا ساده بود و شامل یک جمله یا کلمه کوفی می‌شد که در کف داخلی یا برحاشیه لبه داخلی ظروف نوشته می شده سپس ظروف را با لعاب شیشه ای پوشاندند و به کوره می بردند . معمولا برای ظروف ساده یک رنگ از ترکیب لعاب گلی که سیلیس هم به آن اضافه می‌شده استفاده می کردند که این کار در یک مرحله انجام می شده در نهایت ظروف به رنگ شیری براق در می آمد . ظروف مزین به لعاب گلی معمولا درچهار گروه مطالعه می شود .

سفالینه با پوشش گلی و نقوش سیاه روی زمینه سفید : ( یکانی و کریمی ، 1364 ، ص 16) این دسته از ظروف که مهمترین مرکز ساخت آنرا می توان نیشابور دانست ، با پوشش گلی پوشانده شده و سپس با نقوش سیاه رنگ یا قهوه ای تیره و لعاب شفاف مبدلی تزئین شده است ( شکل 3-9) زمینه این ظروف کاملا شیری رنگ یا سفید است که در گوشه ای از لبه داخلی یا کف آن با کلمه یا جمله ای کوتاه تزئین شده است در اوایل قرن 4 تزئینات دیگری شامل نقطه چین های مرتب نقش پرندگان گلهای مسبک به نوشته کوفی تزئین اضافه می شود از ویژگیهای کلی تزئینات این



خرید و دانلود مقاله. فن و هنر سفالگری