واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره وحدت وجود

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 65

 

وحدت وجود

حمد:اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ(6)(( به راه راست ما را راهبر باش،))

﴿ اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ ﴾ یعنی ما را به واسطه استقامت بخشیدن در راه وحدت در راه هدایت خود ثابت بدار، که این راه انبیاء و شهداء و صدیقین و اولیائی است که نعمت خاصه رحیمیه خود که معرفت و محبت و هدایت حقانیه ذاتیه می باشد را بر آنان ارزانی داشته ای و هم ایشانند که او را اول و آخر و ظاهر و باطن دیده و به واسطه شهود طلیعه وجه باقی او از وجود ظلی فانی خود غائب شده اند.

َبقره: أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ(107)(( مگر ندانستى که فرمانروایى آسمانها و زمین از آنِ خداست؛ و شما جز خدا سرور و یاورى ندارید؟))

﴿ أَ لَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ﴾ یعنی فرمانروایی آسمانهای عالم ارواح و زمین اجساد از آن اوست و اوست که با دست قدرت خود در آنها تصرف می کند (و به بیان دقیقتر) جملگی عوالم ظاهری و باطنی اوست پس چیزی جز او نمی ماند که یاریتان دهد و دوستتان بدارد.

بقره: بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ(112)(( آرى، هر کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسلیم کند و نیکوکار باشد، پس مزد وى پیش پروردگار اوست، و بیمى بر آنان نیست، و غمگین نخواهند شد.))

﴿ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ﴾ : [وجه الهی] ذات او همراه با جمیع لوازم و عوارضش می باشد.

بقره: وَ قالُوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا سُبْحانَهُ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ کُلٌّ لَهُ قانِتُونَ(116) و گفتند:(( «خداوند فرزندى براى خود اختیار کرده است. » او منزّه است. بلکه هر چه در آسمانها و زمین است، از آنِ اوست، [و] همه فرمانپذیر اویند.))

﴿ وَ قالُوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدًا﴾ یعنی اینکه موجودی مستقل بالذات آفریده است.

﴿ سُبْحانَهُ﴾ او را پاک و منزه از این می دانیم که چیزی غیر از او وجود داشته باشد، تا چه رسد به اینکه مثل او باشد.

﴿ بَلْ لَهُ ما فِی السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ﴾ عالم ارواح و اجساد از آن اوست و باطن و ظاهر هم اوست، همچنانکه می گویی او دارای ذات و وجد و صفات و امثال آن می باشد.

بقره: وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیرٍ(120)((و هرگز یهودیان و ترسایان از تو راضى نمى‏شوند، مگر آنکه از کیش آنان پیروى کنى. بگو: «در حقیقت، تنها هدایتِ خداست که هدایت [واقعى‏] است. » و چنانچه پس از آن علمى که تو را حاصل شد، باز از هوسهاى آنان پیروى کنى، در برابر خدا سرور و یاورى نخواهى داشت.))

﴿ قُلْ إِنَّ هُدَى اللّهِ هُوَ الْهُدى﴾ که همان راه وحدت است که مخصوص به حق تعالی است. [نه غیر او] همچنانکه حضرت علی (ع) می فرماید.

((الیمین والشمال مضلۀ و الطریق الوسطی هی الجاده))

﴿ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ﴾ که علم توحید و معرفت الهی است.

بقره: سَیَقُولُ السُّفَهاءُ مِنَ النّاسِ ما وَلاّهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتی کانُوا عَلَیْها قُلْ لِلّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ(142)(( به زودى مردم کم خرد خواهند گفت: «چه چیز آنان را از قبله‏اى که بر آن بودند رویگردان کرد؟» بگو: «مشرق و مغرب از آن خداست؛ هر که را خواهد به راه راست هدایت مى‏کند. »))

﴿ یَهْدی مَنْ یَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقیمٍ﴾ همان راه وحدتی است، که با جملگی جهات نسبت مساوی دارد، زیرا حقی که به سویش روی می آوریم، در جهت خاصی نمی باشد بلکه جملگی جهات در اویند، و به وسیله او بوجود آمده و از آن اویند.

بقره: وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ(163)(( و معبود شما، معبود یگانه‏اى است که جز او هیچ معبودى نیست، [و اوست‏] بخشایشگر مهربان.))

﴿ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ﴾ و ای موحدان معبود واحد بالذات همان معبودی است، که شما آنرا برای عبادت برگزیده اید. واحد مطلقی است که چیزی جز او وجود ندارد پس او را بپرستید. [و شما ای گروه کافران] چگونه می توانید به او شرک بورزید در حالیکه غیر او عدم محض است پس شرک ورزیدن فقط به دلیل جهل به اوست این آیه برترین آیات توحید است چرا که توحید را از جانب حق تعالی شروع می نماید نه از جانب ما چرا که اولین مرتبه توحید از جانب ما توحید افعالی است، در حالیکه این آیه توحید ذاتی را بیان می نماید و به دلیل دست نیافتن فهم مردم به توحید ذاتی به مقام توحید افعالی اکتفا نموده اند.

بقره: لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ اْلآخِرِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّکاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ(177)((نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید، بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى‏] و پیامبران ایمان آوَرَد، و مال [خود] را با وجودِ دوست داشتنش، به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه‏ماندگان و گدایان و در [راهِ آزاد کردن‏] بندگان بدهد، و نماز را برپاى دارد، و زکات را بدهد، و آنان که چون عهد بندند، به عهد خود وفادارانند؛ و در سختى و زیان، و به هنگام جنگ شکیبایانند؛ آنانند کسانى که راست گفته‏اند، و آنان همان پرهیزگارانند))

﴿ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ﴾ به سوی مشرق [عالم ارواح] و مغرب [عالم اجساد] چرا که هر دو تقید واحتجاب می باشند.

﴿ وَ لکِنَّ الْبِرَّ﴾ به حقیقتی مخصوص به موحدینی است به خداوند و معاد در مقام جمع ایمان دارند چرا که توحید در مقام جمع، مستلزم بقاء ابدی است که همان معاد حقیقی محسوب می گردد، و اینانند که جمع را در کثرت مشاهده نموده، و برای آنها جمع حجاب تفصیل نگشته است [منظور از تفصیل اعم از باطنی= عالم ملائکه و ظاهری = عالم ظاهری انبیاء می باشد].

﴿ وَ الْکِتابِ﴾ که بین ظاهر احکام و معارف جمع نموده است پس به آنها علم استقامت [در ظواهر] را یاد می دهد و آنها نیز بعد از طی مراحل توحید جمع و تفصیل در انجام اعمال ظاهری استقامت می ورزند چرا که استقامت عبارت است از رعایت حدود جمیع قوای [ظاهری و باطنی] به امر الهی تا جملگی قوی در هنگام بقا بعد از فنا- که همان مقام عدالت است- به نور روح منور گردند که در این صورت سالک در ظل حق قرار گرفته و به کلی در جرگه وحدت درآمده است.

بقره: شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضًا أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَیّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللّهَ عَلى‏ ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ(185)((ماه رمضان [همان ماه‏] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابى ] که مردم را راهبر، و [متضمّن‏] دلایل آشکار هدایت، و [میزان‏] تشخیص حق از باطل است. پس هر کس از شما این ماه را درک کند باید آن را روزه بدارد، و کسى که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن، ] تعدادى از روزهاى دیگر [را روزه بدارد]. خدا براى شما آسانى مى‏خواهد و براى شما دشوارى نمى‏خواهد؛ تا شماره [مقرر] را تکمیل کنید و خدا را به پاس آنکه رهنمونیتان کرده است به بزرگى بستایید، و باشد که شکرگزارى کنید.))

﴿ أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ﴾ : که در حال سلوک بوده و هنوز به شهود ذاتی دست نیافته است، پس بر او طی مراتب دیگری لازم است تا به مقام شهود ذاتی برسد.

﴿یُریدُ اللّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ﴾ : به واسطه راهیابی به مقام توحید

﴿وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ﴾ : یعنی تکلف در انجام افعال به وسیله نفس ضعیف و ناتوان

﴿وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ﴾ : تا تمامی مراتب و احوال و مقامات را طی کرده و خداوند را بزرگ شمارید، و بر بزرگی اش در هدایتشان به سوی مقام جمع آگاه شوید.

بقره: لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیّ‏ِ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى‏ لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ(256)(( در دین هیچ اجبارى نیست. و راه از بیراهه بخوبى آشکار شده است. پس هر کس به طاغوت کفر ورزد، و به خدا ایمان آورد، به یقین، به دستاویزى استوار، که آن را گسستن نیست، چنگ زده است. و خداوند شنواىِ داناست.))

﴿ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ﴾ کسی ما سوی الله و وجود و تأثیر آنها را نفی کند.



خرید و دانلود تحقیق درباره وحدت وجود