لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مزد رسالتم مودّت و دوستی با نزدیکان من است.
...بگو: از شما بر این رسالت مزدی، جز محبت خویشاوندانم، نمی طلبم... شوری: 33
همة مفسران شیعه و بزرگانی از اهل سنت معتقدند که منظور از ذوی القُربی نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله است. نکتة قابل توجه این که قرآن مجید در سورة شعراء و در پنج آیه (109 و 127 و 145 و 164 و 180) از قول حضرت نوح و هود و صالح و لوط و شعیب علیهم السلام نقل می کند که ما هیچ اجر و پاداشی از شما نمی خواهیم؛ اجر و پاداش ما بر پروردگار عالمیان است؛ اما در آیة مورد بحث پیامبر گویا اجر و پاداشی برای خود مشخص کرده اند؛ و آن علاقة شدید به خویشاوندان اوست؛ و در آیة 57 سورة فرقان می فرماید: اجر و پاداش من گزینش راه خدا و حرکت در آن مسیر است.
از جمع این آیات می توان نتیجه گرفت که پیامبر اسلام نیز، مانند سایر پیامبران الهی، اجر و پاداشی برای شخص خود از مردم نخواسته است؛ بلکه مودت، یعنی محبت شدید به ذوی القربای او، راهی به سوی خدا و لطفی دیگر به امت است؛ و این مودّت آنان را به منشأ عصمت و ولایت و امامت، که ذات مقدس احدیت است، هداست می کند.
به امامت سوگند/ نسزد شعر پر از مدح و ثنا/ ریختن پای امام/ و ندانستن و پی نابردن/ راه کو، چاه کدام؟/ بلکه بایست که راهش را رفت/ سخنش را بشنفت/ هدف زندگی اش را باید/ بهر این مردم گفت.-جواد محدثی.
ولایت پذیری و دوستی اهل بیت به سود شماست
بگو هر مزدی که از شما خواسته ام [که دوستی خاندانم باشد] به سود خود شماست. پاداش من جز بر عهدة خدا نیست...
اهل بیت علیهم السلام برای دوستان و محبان حقیقی در دنیا الگوهای عملی و عینی انسان کامل اند و آنان را از سرگردانی و حیرت در ادای تکلیف در عرصه های مختلف زندگی نجات می دهند و به نوعی آنان را به آرامش می رسانند؛ و دوستی و ولایت آنان در عالم قبر و برزخ و قیامت سودمند است. زمخشری و فخر رازی و قرطبی، سه تن از مفسران طراز اول اهل سنت، در تفاسیر خود در ذیل این آیة شریف حدیثی از رسول خدا در ذکر آثار و فواید محبت اهل بیت در بعد از مرگ نقل کرده اند. حدیث به این شرح است: «هرکس با محبت آل محمد (ص) بمیرد شهید از دنیا رفته است... بخشوده است، با توبه از دنیا رفته است، مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته است، فرشتة مرگ او را بشارت به بهشت می دهد و نکیر و منکر نیز به او بشارت می دهند، او را با احترام به سوی بهشت می برند، هم چنان که عروسی را به خانة داماد می برند، د قبرِ او دو در به سوی بهشت گشوده می شود، قبر او را فرشتگانِ رحمت زیارت می کنند، بر سنت پیامبر و جماعت اسلام از دنیا رفته است؛ و هر کسی بغض و عداوت با آل محمد داشته باشد و از دنیا برود روز قیامت در حالی وارد عرصة محشر می شود که بر پیشانی او نوشته شده مأیوس از رحمت خدا و کافر از دنیا می رود و بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.»
اصول امامت در یک آیة قرآن
و [به یاد آر] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری بیازمود. پس او همه را به نحو کامل انجام داد. پروردگارش گفت: همانا تو را بر مردم امام و پیشوا کردم. ابراهیم گفت: و از اولاد من چه طور؟ گفت: پیمان من به ستمکاران نمی رسد. بقره:124
آنچه از این آیه استفاده می شود عبارت است از:
1) مقام امامت برتر و بالاتر از نبوت است، زیرا خداوند بعد از نبوت ابراهیم علیه السلام او را کاملاً آزمود و با او سخن گفت و او را امام قرار داد؛
2) مقام امامت انتصاب خداوند است، نه انتخاب مردم (اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً)؛
3) مقام امامت غیر از مقام نبوت است و با وجود پیامبران علیهم السلام، بشر از داشتن امام بی نیاز نیست؛
4) امام ریاست عامه بر همة مردم دارد (لِلنّاسِ)؛
5) امامت عهدی است بین خدا و مردم باید با تبعیت از امام، به عهد خویش با خدا وفا کنند (عَهْدی)؛
6) امامِ معصوم علیه السلام از هر گناه و خطایی مبراست (لا یَنالُ عَهْدی الظّالِمینَ).
در هر عصر و زمانی، مردم باید پیشوای آسمانی داشته باشند.
... جز این نیست که تو بیم دهنده ای؛ و هر قومی را رهبری است. رعد:7
آنچه در ابتدا از این آیة شریفه استفاده می شود این است که زمین هیچ گاه از هدایت کننده ای که مردم را به سوی حق رهبری کند خالی نبوده است و نخواهد بود، یا باید پیامبری باشد و یا هادی دیگری که به امر خدا هدایت کند. این حقیقت محکم در حدیثی زیبا از امام صادق علیه السلام که از جدشان، حضرت سجاد علیه السلام نقل کرده اند، آمده است:
«...از روزی که خدا آدم را آفریده است تا حال، هیچ گاه زمین از حجت خالی نبوده است؛ ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 126 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
اندیشه اسلامی 2
تهیه و تنظیم
جواد اکبری مطلق
دانشگاه پیام نور مرکز قاینات
اندیشه اسلامی 2
1. وحی و پیامبری
2.امامت و رهبری
3.مرجعیت و ولایت در عصر غیبت
بخش اول وحی وپیامبری
1. تعریف و ضرورت نبوت
2. رابطه علم و دین
3. صنعت در قران
4.قران اعجاز و مصونیت از تحریف
5. خاتمیت
6.اسلام و مقتضیات زمان
7. قلمرو دین
8.تعدد ادیان
تعریف و ضرورت نبوت
الف : معنا و مفهوم پیامبر
ب : معنا و مفهوم وحی
1. معنای لغوی
2. وحی در قرآن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 126 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
اندیشه اسلامی 2
تهیه و تنظیم
جواد اکبری مطلق
دانشگاه پیام نور مرکز قاینات
اندیشه اسلامی 2
1. وحی و پیامبری
2.امامت و رهبری
3.مرجعیت و ولایت در عصر غیبت
بخش اول وحی وپیامبری
1. تعریف و ضرورت نبوت
2. رابطه علم و دین
3. صنعت در قران
4.قران اعجاز و مصونیت از تحریف
5. خاتمیت
6.اسلام و مقتضیات زمان
7. قلمرو دین
8.تعدد ادیان
تعریف و ضرورت نبوت
الف : معنا و مفهوم پیامبر
ب : معنا و مفهوم وحی
1. معنای لغوی
2. وحی در قرآن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 18 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مزد رسالتم مودّت و دوستی با نزدیکان من است.
...بگو: از شما بر این رسالت مزدی، جز محبت خویشاوندانم، نمی طلبم... شوری: 33
همة مفسران شیعه و بزرگانی از اهل سنت معتقدند که منظور از ذوی القُربی نزدیکان پیامبر صلی الله علیه و آله است. نکتة قابل توجه این که قرآن مجید در سورة شعراء و در پنج آیه (109 و 127 و 145 و 164 و 180) از قول حضرت نوح و هود و صالح و لوط و شعیب علیهم السلام نقل می کند که ما هیچ اجر و پاداشی از شما نمی خواهیم؛ اجر و پاداش ما بر پروردگار عالمیان است؛ اما در آیة مورد بحث پیامبر گویا اجر و پاداشی برای خود مشخص کرده اند؛ و آن علاقة شدید به خویشاوندان اوست؛ و در آیة 57 سورة فرقان می فرماید: اجر و پاداش من گزینش راه خدا و حرکت در آن مسیر است.
از جمع این آیات می توان نتیجه گرفت که پیامبر اسلام نیز، مانند سایر پیامبران الهی، اجر و پاداشی برای شخص خود از مردم نخواسته است؛ بلکه مودت، یعنی محبت شدید به ذوی القربای او، راهی به سوی خدا و لطفی دیگر به امت است؛ و این مودّت آنان را به منشأ عصمت و ولایت و امامت، که ذات مقدس احدیت است، هداست می کند.
به امامت سوگند/ نسزد شعر پر از مدح و ثنا/ ریختن پای امام/ و ندانستن و پی نابردن/ راه کو، چاه کدام؟/ بلکه بایست که راهش را رفت/ سخنش را بشنفت/ هدف زندگی اش را باید/ بهر این مردم گفت.-جواد محدثی.
ولایت پذیری و دوستی اهل بیت به سود شماست
بگو هر مزدی که از شما خواسته ام [که دوستی خاندانم باشد] به سود خود شماست. پاداش من جز بر عهدة خدا نیست...
اهل بیت علیهم السلام برای دوستان و محبان حقیقی در دنیا الگوهای عملی و عینی انسان کامل اند و آنان را از سرگردانی و حیرت در ادای تکلیف در عرصه های مختلف زندگی نجات می دهند و به نوعی آنان را به آرامش می رسانند؛ و دوستی و ولایت آنان در عالم قبر و برزخ و قیامت سودمند است. زمخشری و فخر رازی و قرطبی، سه تن از مفسران طراز اول اهل سنت، در تفاسیر خود در ذیل این آیة شریف حدیثی از رسول خدا در ذکر آثار و فواید محبت اهل بیت در بعد از مرگ نقل کرده اند. حدیث به این شرح است: «هرکس با محبت آل محمد (ص) بمیرد شهید از دنیا رفته است... بخشوده است، با توبه از دنیا رفته است، مؤمن کامل الایمان از دنیا رفته است، فرشتة مرگ او را بشارت به بهشت می دهد و نکیر و منکر نیز به او بشارت می دهند، او را با احترام به سوی بهشت می برند، هم چنان که عروسی را به خانة داماد می برند، د قبرِ او دو در به سوی بهشت گشوده می شود، قبر او را فرشتگانِ رحمت زیارت می کنند، بر سنت پیامبر و جماعت اسلام از دنیا رفته است؛ و هر کسی بغض و عداوت با آل محمد داشته باشد و از دنیا برود روز قیامت در حالی وارد عرصة محشر می شود که بر پیشانی او نوشته شده مأیوس از رحمت خدا و کافر از دنیا می رود و بوی بهشت را استشمام نخواهد کرد.»
اصول امامت در یک آیة قرآن
و [به یاد آر] هنگامی که ابراهیم را پروردگارش به اموری بیازمود. پس او همه را به نحو کامل انجام داد. پروردگارش گفت: همانا تو را بر مردم امام و پیشوا کردم. ابراهیم گفت: و از اولاد من چه طور؟ گفت: پیمان من به ستمکاران نمی رسد. بقره:124
آنچه از این آیه استفاده می شود عبارت است از:
1) مقام امامت برتر و بالاتر از نبوت است، زیرا خداوند بعد از نبوت ابراهیم علیه السلام او را کاملاً آزمود و با او سخن گفت و او را امام قرار داد؛
2) مقام امامت انتصاب خداوند است، نه انتخاب مردم (اِنّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً)؛
3) مقام امامت غیر از مقام نبوت است و با وجود پیامبران علیهم السلام، بشر از داشتن امام بی نیاز نیست؛
4) امام ریاست عامه بر همة مردم دارد (لِلنّاسِ)؛
5) امامت عهدی است بین خدا و مردم باید با تبعیت از امام، به عهد خویش با خدا وفا کنند (عَهْدی)؛
6) امامِ معصوم علیه السلام از هر گناه و خطایی مبراست (لا یَنالُ عَهْدی الظّالِمینَ).
در هر عصر و زمانی، مردم باید پیشوای آسمانی داشته باشند.
... جز این نیست که تو بیم دهنده ای؛ و هر قومی را رهبری است. رعد:7
آنچه در ابتدا از این آیة شریفه استفاده می شود این است که زمین هیچ گاه از هدایت کننده ای که مردم را به سوی حق رهبری کند خالی نبوده است و نخواهد بود، یا باید پیامبری باشد و یا هادی دیگری که به امر خدا هدایت کند. این حقیقت محکم در حدیثی زیبا از امام صادق علیه السلام که از جدشان، حضرت سجاد علیه السلام نقل کرده اند، آمده است:
«...از روزی که خدا آدم را آفریده است تا حال، هیچ گاه زمین از حجت خالی نبوده است؛ ولی آن حجت گاهی ظاهر و مشهور و گاهی غایب و مستور
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ
مقدمه
نخستین آتش کینه و عداوتى که در اسلام، بلافاصله پساز رحلت پیامبر اکرم(ص) زبانه کشید، اختلاف در مسأله امامت و ولایت سیاسى و چالش انتصاب و انتخاب بود. قاطبه مسلمانان، بردو نکته اتّفاق نظر داشتند و بریک نکته، اختلاف مىورزیدند. در تعریف امامت و در وجوب تعیین امام، همه، یک صدا بودند و امامت را چنین تعریف مىکردند:
«ریاسة عامّة فی أُمور الدین و الدنیا».(1)
تلقى همگانى، این بود که تمامى امور و شؤون دینى و دنیوى مردم، مانند زمان رسول اکرم(ص) باید تحت ولایت و تدبیر یک نفر باشد، امّا در این نکته اختلاف داشتند که: «آیا وجوب تعیین امام، وظیفه و تکلیف جامعه است یا کارى است که از سوى شارع باید انجام شود؟».
اهل سنّت، بهنظریه نخست و انتخابى بودن امامت گرویدند و شیعیان، معتقد بهنظریه نصب شدند و در نتیجه، دو مسیر پرفراز و نشیب تاریخى در مسأله مشروعیّت گشوده شد.
پساز حادثه سقیفه، نظریه نخست غالب شد و نظریه دوم، مغلوب میدان گشت. و از آن روز، پیروان اهلبیت(ع) بهعنوان گروهى که براى آنها مشروعیّت نظام سیاسى، مورد سؤال است، در جامعه اسلامى مطرح شدند.
این گروه، در زمان خلافت خلفاى راشدین، با توجه بهشرایط جامعه و براى حفظ اساس اسلام و پاىبندى نهاد قدرت بهرعایت ظاهر شریعت، آرام بودند،پساز پایان حکومت علوى و عصر خلفاى راشدین با توجه بهانحرافات دستگاه خلافت، فعالیتهاى آنان چهرهاى دیگر بهخود گرفت. عترت طاهره(ع) حجیت علمى و مشروعیّت سیاسى دستگاه خلافت و روحانیت وابسته بهآن را نمىپذیرفتند و متقابلاً دستگاه خلافت هم، بیشترین تهدید و بزرگترین رقیب خود را از این ناحیه مىدید و لذا براى سرکوبى این حرکت از هیچ اقدامى فروگذار نبود.
نهاد حاکم، نه تنها از فعالیت سیاسى اهلبیت(ع) بیمناک بود، بلکه اجازه نمىداد بیت عصمت، حتى بهعنوان یک مرجع علمى، مورد توجه عامّه مردم قرار گیرند.
این، در حالى بود که تازه مسلمانانِ بیشمارى که در اثر فتوحات اسلامى، بهاین مکتب گرویده بودند، بىخبر از همه جا، حقیقت اسلام ناب را در چهره حاکمان اموى و عباسى جویا مىشدند و در هجمه تبلیغاتى دستگاه و عالمان وابسته بهآن، هیچ گونه آشنایى با عترت طاهره، بهعنوان عِدْل قرآن نداشتند.
پساز واقعه کربلا - که بهنقل مورخان، معتقدان برامامت امام سجاد(ع) از سه یا پنج نفر، تجاوز نمىکردند(2) - عترت طاهره(ع) بهفعالیتهاى زیربنایى فرهنگى و سیاسى دست زدند. تلاش در ایجاد رابطه با مردم، با تربیت موالى و ازدواج با زنان غیر عرب و پرورش شاگردان لایق، مراعات تقیّه براى حفظ اساس تشیّع، وارد کردن چهرههاى بزرگ شیعه در مراکز حسّاس حکومتى، تقیّه کردن در مسأله امامت و تبیین زوایاى نهفته آن، مانند عدم مشروعیّت انتخاب، زمینهسازى براى غیبت امام زمان(عج)، تأسیس تشکّل بزرگ براى پیوند با پیروان خود در سراسر جهان اسلام، از طریق ایجاد شبکه وکلا، محورهاىِ اصلىِ این جهاد طولانىِ بیش از دو قرن بود.
تأثیر عمیق و ژرف این حرکت مستمر، در دو چیز عمده بود: یکى ایجاد زمینههاى لازم ذهنى براى غیبت کبرا و حفظ و توسعه پیروى از مکتب اهلبیت(ع) در این دوره حسّاس پرخطر، و دیگر، تعیینِ تکلیف براى شیعیان و این که بهچه فرد یا گروهى در عصر غیبت مراجعه کنند و چه افرادى را بهعنوان محور زندگى خود قرار دهند.
حال براى آشنایى بیشتر با این تلاش بزرگ و تأثیر آن در بحث ولایت فقیه و پردازش شالوده ولایت فقیه در این برهه خاص، بهبرخى از زوایاى آن مىپردازیم.
والسلام
ذیقعده 1425
تبیین جایگاه علمى - سیاسى فقیه در عصر حضور
اهلبیت(ع) که از بعد سلبى، خلافت و مراکز علمى و مذاهب فقهى وابسته بهآن را فاقد هر نوع مشروعیّت ارزیابى مىکردند، از بعد ایجابى، براى اثبات حقانیت خود، در هر دو مسأله (مرجعیت علمى و رهبرى سیاسى) باید تمهیداتى را ایجاد مىکردند. ایشان - که حجیت سیرهشان و مشروعیّت امامتشان، مستند بهتعالیم رسول اکرم(ص) بود - با این پشتوانه، نخست، بهتربیت افرادى زبده در فنون مختلف فقهى و کلامى و تفسیرى دست زده و با این شیوه، شالوده تشکیل حوزههاى علمى و فقهى را در مناطقى مانند مدینه و کوفه برپا کردند. این حوزهها، براساس یک سیاستگذارى عالمانه با هدفى معین و برنامهاى روشن شکل گرفتند و آن گاه بهتدریج، با گسترش و تعمیق آن، حوزههاى علمى بزرگ در طول تاریخ، مانند قم و حلب و حلّه و بغداد و رى و جبل عامل و نجف شکل گرفت که همه همچون حلقههاى زنجیر، بهخاندان عصمت(ع) متصل مىشد.(3)
امامان معصوم(ع) - که در مراکزى مانند مدینه حضور داشتند - براى پاسخگویى بهنیاز علمى و سیاسى پیروان خود - که با توجه بهشرایط سخت تقیّه و بعد مسافت و آسان نبودن ارتباط، خود، مستقیماً نمىتوانستند بهامام خویش مراجعه کنند - پساز آمادهسازى انسانهایى فهیم و پاک، آنان را بهطور خاص و با نام و یا بدون نام و تحت عناوینى کلّى، مانند «راویان حدیث اهلبیت» و «آشنایان با حلال و حرام این مکتب»، بهمردم معرفى مىکردند تا مشتاقان حقایق وحى، هم معالم دین خود را از ایشان اخذ کنند و هم در مشکلات اجتماعى، ایشان را پناهگاه خود قرار دهند. همان فقیهان بزرگى که شاگردان بىواسطه اهلبیت(ع) شمرده مىشوند و سلسله فقیهان عصر غیبت بهواسطه آنها با فقه اهلبیت(ع) آشنا شدند. زرارة بناَعین و ابابصیر و محمدبنمسلم و بریدبنمعاویه و یونسبنعبدالرحمان و دیگراصحاب شاخص اهلبیت(ع) از این گروهند. در شأن ایشان، از امام صادق(ع) چنین روایتاست:
ما أجد أحداً أحیى ذکرنا و أحادیث أبی إلّا زرارة و أبو بصیر المرادی و محمدبنمسلم و بریدبنمعاویه. و لولا هؤلاء، ما کان أحد یستنبط هدىً. هؤلاء حفّاظ الدین و أُمناء أبی على حلال اللَّه و حرامه و هم السابقون إلینا فی الدنیا و فی الآخرة.(4)