لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
طلاق و پیامدهاى شوم آن در سرنوشت فرزندان
ازدواج از سنتهاى حسنه جامعهاسلامى است و توجه به آن در روایات واحادیث، اهمیت مساله را بیش از پیشآشکار مىسازد. ازدواج علاوه بر آرامشزن و مرد، موجب بقاى نسل و سلامتجامعه مىگردد; چنانکه قرآن مىفرماید:یکى از نشانههاى خداوند این است کهبرایتان همسرى آفرید تا موجب آرامشتانباشد و بین شما الفت و مهربانى قرار داد.
با وجود تاکید بسیار بر ازدواج، جایىکه پاى شرف، دین و امکان خطر گناهپیش آید، طلاق ضرورت مىیابد. اسلامچون مسیحیت کاتولیک، پیمان ازدواج راناگسستنى نمىداند و یا چون یهود، به بازبودن نسبى درهاى خروجى اعتقادىندارد; بلکه طلاق را مبغوضترین حلالهامىشمرد (2) و آن را امرى آسیبى ولىاجتنابناپذیر مىداند و معتقد استچنانچه در حدى متعارف نگه داشته شود،مىتواند حایز نتایج مثبتى براى خانواده وجامعه باشد. (3) در جوامع پیشرفتهصنعتى، روابط انسانى و در پى آن روابطخانوادگى از ابعاد معنوى تهى و در نتیجهسست، سرد و آسیب پذیر شدهاست; تنهاهدف زندگى مشترک، ارضاىخواستههاى غریزى است و جسم وخواستههاى آن، محور تمام ارزشها وکوششهاست. چیزى ارزش خواندهمىشود یا به نظر داراى ارزش مىآید کهنیازهاى طبیعى و کششهاى جسمانى راپاسخ دهد; پس بمحض یکنواختشدنروابط جسمانى، طرفین در جستجوىسرچشمههاى دیگر تمتع، به پیوندهاىدیگر مىاندیشند
متاسفانه در سالهاى اخیر در کشور مانیز بویژه در شهرهاى بزرگى چون تهران -که بافت زندگى شهرى آن را به یک جامعهصنعتى تبدیل نموده است - آمار طلاقنسبتبه ازدواج، حرکتى افزایشى داشتهاستبطورى که طبق آمار بدست آمده درسال 1359، از هر 32377 ازدواج، 5260مورد به طلاق منجر شده و در سال1360، از 57833 مورد ازدواج، 9414مورد آن به طلاق انجامیده است که از اینتعداد در سال 59، 76/15 درصد طلاق بهتهران تعلق داشته و 11/7 درصد به کلکشور و در سال 60، 28/16 درصد بهتهران و 29/8 درصد در کل کشور بودهاست. (5)
دوگانگى وسیعى در آمار طلاق شهر وروستا بویژه تهران و روستا وجود دارد ودر مواردى تا 4 برابر گزارش شده است.علت این دوگانگى این است که در جامعهسنتى، سنتها همچون ستونهاى استوارموجب بقاى خانواده شده است در حالىکه جوامع صنعتى طلاق را نفى مىکنند وموجبات استحکام پیوند زناشویى را نیزفراهم نمىآورند; به همین دلیل الگو قراردادن قوانین غربى در جامعه اسلامى ماکار ساز نبوده، از معضلات پىآمد طلاقنمىکاهد; زیرا این قوانین مطابق با عرفغرب تدوین شده است و نمىتواندخواستههاى جوامع اسلامى و سنتى رابرآورده سازد. متاسفانه برخى ازتحصیلکردههاى این گونه جوامع نیزفریب ظواهر فریبنده این قوانین را خورده،پس از بازگشتبه وطن بانگ سر مىدهندکه بطور مثال حق طلاق به زن تعلق داشتهباشد و... . باید به اینان یادآورى کنیم کهآمار طلاق در خانوادههاى بىسواد و یابالاتر از فوق لیسانس و در میانخانوادههایى که زن استقلال مالى دارد،بیشتر است.
خوشبختانه زن مسلمان، از الگوىکامل خویش، بانوى دو عالم حضرتفاطمه زهرا«علیها السلام» پیروى مىکند که بهدست مبارک خویش دستاس مىکردند وبراى فرزندانشان لباس مىدوختند. زنجامعه ما علاوه بر رسیدگى به امور خانه،همسر و فرزندان، به اقتصاد منزل چه درخانه بعنوان خود اشتغالى (بافتنى،خیاطى، فرشبافى) و چه خارج از خانهکمک موثرى مىکند و همواره با رضایتکامل ایثار کرده، زندگى را بخوبى در کنارهمسر و فرزندان ادامه مىدهد. او مصداقاین ضرب المثل معروف است که:
زن خوب و فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
عدهاى از تحصیلکردگان ما که دادسخن سر مىدهند و خواستار یکسانشدن قوانین طلاق کشورمان با جوامعغربى هستند و دادن حق طلاق به زن،تقسیم دارایى و... را با همسر بعنوانپیشرفت و تمدن مطرح مىسازند، آگاهنیستند که در غرب آمار ازدواج اصولابسیار پایین است و روابط جنسى از چنانآزادى برخوردار است که تفاوت چندانىاز لحاظ حقوقى میان فرزندان نامشروع ودیگر فرزندان وجود ندارد و یا اگرازدواجى انجام مىگیرد اغلب بر اثرخیانت زن و شوهر و بىتفاوتى جامعه بهاین امر به طلاق مىانجامد. مرداک، جامعهشناس معروف، در بررسى طلاقدر چهل کشور به این نتیجه رسید که دربرخى جوامع، افکار عمومى با طلاقموافق است و حتى چنان آن را موردتشویق قرار مىدهند که اگر مردى براىمدت زیادى با یک زن زندگى کند، مورداستهزا قرار مىگیرد. حال این را مقایسهکنید با خانوادههاى سنتى ما که با وجودمقصر نبودن در طلاق دخترشان، چنان ازاین قضیه سرافکنده و شرمگین مىشوندکه ممکن استبه خاطر شدت سرزنشدختر خود را به بیمارى روانى یا به کاممرگ بکشانند.
جامعه ما طلاق را ننگ و علت آن رامعمولا بىکفایتى زن مىداند و این مسالهخود کمک بسیار مؤثرى در حفظ بنیانخانواده است; البته اگر ادامه زندگى بهگونهاى با درد و رنج همراه شود که خودموجب فساد بیشتر گردد طلاق در عینمذموم بودن، جایز شمرده مىشود
در مذمت طلاق پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»فرمودهاند: طلاق ندهید زنان را الا ازتهمتى، که خداى تعالى ذوا قان را دوستندارد یعنى کسانى که هر وقتخواهندزنى نو کنند از مردان و زنان که هر وقتخواهند شوهرى نو کنند. (8)
طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد،رها شدن از قید نکاح و رهایى از زناشویىاست. (9) دهخدا طلاق را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
طلاق و پیامدهاى شوم آن در سرنوشت فرزندان
ازدواج از سنتهاى حسنه جامعهاسلامى است و توجه به آن در روایات واحادیث، اهمیت مساله را بیش از پیشآشکار مىسازد. ازدواج علاوه بر آرامشزن و مرد، موجب بقاى نسل و سلامتجامعه مىگردد; چنانکه قرآن مىفرماید:یکى از نشانههاى خداوند این است کهبرایتان همسرى آفرید تا موجب آرامشتانباشد و بین شما الفت و مهربانى قرار داد.
با وجود تاکید بسیار بر ازدواج، جایىکه پاى شرف، دین و امکان خطر گناهپیش آید، طلاق ضرورت مىیابد. اسلامچون مسیحیت کاتولیک، پیمان ازدواج راناگسستنى نمىداند و یا چون یهود، به بازبودن نسبى درهاى خروجى اعتقادىندارد; بلکه طلاق را مبغوضترین حلالهامىشمرد (2) و آن را امرى آسیبى ولىاجتنابناپذیر مىداند و معتقد استچنانچه در حدى متعارف نگه داشته شود،مىتواند حایز نتایج مثبتى براى خانواده وجامعه باشد. (3) در جوامع پیشرفتهصنعتى، روابط انسانى و در پى آن روابطخانوادگى از ابعاد معنوى تهى و در نتیجهسست، سرد و آسیب پذیر شدهاست; تنهاهدف زندگى مشترک، ارضاىخواستههاى غریزى است و جسم وخواستههاى آن، محور تمام ارزشها وکوششهاست. چیزى ارزش خواندهمىشود یا به نظر داراى ارزش مىآید کهنیازهاى طبیعى و کششهاى جسمانى راپاسخ دهد; پس بمحض یکنواختشدنروابط جسمانى، طرفین در جستجوىسرچشمههاى دیگر تمتع، به پیوندهاىدیگر مىاندیشند
متاسفانه در سالهاى اخیر در کشور مانیز بویژه در شهرهاى بزرگى چون تهران -که بافت زندگى شهرى آن را به یک جامعهصنعتى تبدیل نموده است - آمار طلاقنسبتبه ازدواج، حرکتى افزایشى داشتهاستبطورى که طبق آمار بدست آمده درسال 1359، از هر 32377 ازدواج، 5260مورد به طلاق منجر شده و در سال1360، از 57833 مورد ازدواج، 9414مورد آن به طلاق انجامیده است که از اینتعداد در سال 59، 76/15 درصد طلاق بهتهران تعلق داشته و 11/7 درصد به کلکشور و در سال 60، 28/16 درصد بهتهران و 29/8 درصد در کل کشور بودهاست. (5)
دوگانگى وسیعى در آمار طلاق شهر وروستا بویژه تهران و روستا وجود دارد ودر مواردى تا 4 برابر گزارش شده است.علت این دوگانگى این است که در جامعهسنتى، سنتها همچون ستونهاى استوارموجب بقاى خانواده شده است در حالىکه جوامع صنعتى طلاق را نفى مىکنند وموجبات استحکام پیوند زناشویى را نیزفراهم نمىآورند; به همین دلیل الگو قراردادن قوانین غربى در جامعه اسلامى ماکار ساز نبوده، از معضلات پىآمد طلاقنمىکاهد; زیرا این قوانین مطابق با عرفغرب تدوین شده است و نمىتواندخواستههاى جوامع اسلامى و سنتى رابرآورده سازد. متاسفانه برخى ازتحصیلکردههاى این گونه جوامع نیزفریب ظواهر فریبنده این قوانین را خورده،پس از بازگشتبه وطن بانگ سر مىدهندکه بطور مثال حق طلاق به زن تعلق داشتهباشد و... . باید به اینان یادآورى کنیم کهآمار طلاق در خانوادههاى بىسواد و یابالاتر از فوق لیسانس و در میانخانوادههایى که زن استقلال مالى دارد،بیشتر است.
خوشبختانه زن مسلمان، از الگوىکامل خویش، بانوى دو عالم حضرتفاطمه زهرا«علیها السلام» پیروى مىکند که بهدست مبارک خویش دستاس مىکردند وبراى فرزندانشان لباس مىدوختند. زنجامعه ما علاوه بر رسیدگى به امور خانه،همسر و فرزندان، به اقتصاد منزل چه درخانه بعنوان خود اشتغالى (بافتنى،خیاطى، فرشبافى) و چه خارج از خانهکمک موثرى مىکند و همواره با رضایتکامل ایثار کرده، زندگى را بخوبى در کنارهمسر و فرزندان ادامه مىدهد. او مصداقاین ضرب المثل معروف است که:
زن خوب و فرمانبر پارسا
کند مرد درویش را پادشا
عدهاى از تحصیلکردگان ما که دادسخن سر مىدهند و خواستار یکسانشدن قوانین طلاق کشورمان با جوامعغربى هستند و دادن حق طلاق به زن،تقسیم دارایى و... را با همسر بعنوانپیشرفت و تمدن مطرح مىسازند، آگاهنیستند که در غرب آمار ازدواج اصولابسیار پایین است و روابط جنسى از چنانآزادى برخوردار است که تفاوت چندانىاز لحاظ حقوقى میان فرزندان نامشروع ودیگر فرزندان وجود ندارد و یا اگرازدواجى انجام مىگیرد اغلب بر اثرخیانت زن و شوهر و بىتفاوتى جامعه بهاین امر به طلاق مىانجامد. مرداک، جامعهشناس معروف، در بررسى طلاقدر چهل کشور به این نتیجه رسید که دربرخى جوامع، افکار عمومى با طلاقموافق است و حتى چنان آن را موردتشویق قرار مىدهند که اگر مردى براىمدت زیادى با یک زن زندگى کند، مورداستهزا قرار مىگیرد. حال این را مقایسهکنید با خانوادههاى سنتى ما که با وجودمقصر نبودن در طلاق دخترشان، چنان ازاین قضیه سرافکنده و شرمگین مىشوندکه ممکن استبه خاطر شدت سرزنشدختر خود را به بیمارى روانى یا به کاممرگ بکشانند.
جامعه ما طلاق را ننگ و علت آن رامعمولا بىکفایتى زن مىداند و این مسالهخود کمک بسیار مؤثرى در حفظ بنیانخانواده است; البته اگر ادامه زندگى بهگونهاى با درد و رنج همراه شود که خودموجب فساد بیشتر گردد طلاق در عینمذموم بودن، جایز شمرده مىشود
در مذمت طلاق پیامبر اکرم«صلى الله علیه وآله»فرمودهاند: طلاق ندهید زنان را الا ازتهمتى، که خداى تعالى ذوا قان را دوستندارد یعنى کسانى که هر وقتخواهندزنى نو کنند از مردان و زنان که هر وقتخواهند شوهرى نو کنند. (8)
طلاق در لغت جدا شدن زن از مرد،رها شدن از قید نکاح و رهایى از زناشویىاست. (9) دهخدا طلاق را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : .ppt ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید : 9 اسلاید
قسمتی از متن .ppt :
پیامدهای نابرابری اجتماعی
پیامدهای مشترک انواع نابرابری
- ایجاد محرومیت برای اکثریت
- کاهش مشارکت اجتماعی
- تشدید تضادها و تنش های اجتماعی و به هم خوردن نظم
پیامدهای خاص هریک از انواع نابرابری
1. پیامدهای نابرابری موقعیتی
2. پیامدهای نابرابری بیرونی
3. پیامدهای نابرابری بخشی
4. پیامدهای نابرابری فضایی
پیامدهای نابرابری موقعیتی
پیامدهای نابرابری ثروتی
2. پیامدهای نابرابری قدرتی
3. پیامدهای نابرابری فکری
4. پیامدهای نابرابری منزلتی
پیامدهای نابرابری ثروتی
ترویج خشونت و تضاد در جامعه
- نتایج تحقیقات مختلف (از جمله دوک 1976 ، کربو 1983 ، بوسول و دیکسون 1990 ، مولر 1989 ، مسنر1989 ، کندی 1991) نشان می دهد نابرابری بویژه نابرابری درآمدی یک عامل عمده شورش و خشونت در جامعه است
- نابرابری درامدی دو نوع تضاد توزیعی ایجاد می کند :
1. تضاد انتشاری یا کلی مثل ضرب و جرح ، قتل و آدم کشی
2.تضاد سیاسی مثل شورش و خشونت سیاسی
- در جهان سوم که نابرابری درآمدی بیشتر است مرگ و میر ناشی از خشونت ها نیز بیشتر است
- اختلاف دیدگاهها بیشتر مربوط به مکانیسم های بینابینی نابرابری و خشونت است
تضعیف وفاق و انسجام اجتماعی
- نابرابری های ثروتی و تشدید تضادهای توزیعی ، زمینه عینی وفاق و همبستگی
اجتماعی را محدود می کند / سبب واگرایی است
تشدید نظارت ها و کنترل های رسمی و افزایش هزینه های کنترل
-افزایش سرمایه گذاری های امنیتی و انتظامی
افزایش نرخ باروری
- در مورد جهت علی نابرابری و باروری دو دیدگاه عمده وجود دارد :
- دیدگاه اول : ازدیاد باروری ، نابرابری را تشدید می کند (از طریق تحدید پس انداز و کاهش انتقال بین
نسلی )
-دیدگاه دوم : نابرابری ، باعث افزایش موالید می شود (میزان فایده به هزینه فرزند اضافی برای خانواده
های فقیر بویژه در جهان سوم بالاست و این امر محرکی برای داشتن فرزند بیشتر می شود )
پیامدهای نابرابری قدرتی
در سطح کلان ، از بین رفتن استقلال نسبی حوزه های اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی و تضعیف کارکرد آنها
- در حوزه اقتصادی ، بازده اقتصادی کاهش پیدا می کند
- منابع و مزایادی رشد به جای سرمایه گذاری مجدد در جهت تولید ، در جهت حفظ سلسله مراتب ها
(قدرت) صرف می شود
- در حوزه فرهنگی ، دسترسی به اطلاعات آزاد برای تصمیم گیری محدود می شود
- ممیزی فکری و اطلاعاتی جامعه (ممیزی کتاب ، نشریات ، اخبار و..... )
- تضعیف خردورزی و استدلال / الزام به جای اقناع / تقلید به جای تحقیق
- در حوزه اجتماعی ، روابط بین گروهی و در نتیجه وفاق و انسجام اجتماعی ضعیف می گردد
- تضعیف انجمنها و روابط انجمنی ( روابط اجتماعی داوطلبانه)
- در حوزه سیاسی ، سبب بی تفاوتی و از خود بیگانگی سیاسی می شود
- تراکم قدرت مانع از تحرک سیاسی و بی اثرشدن مشارکت سیاسی می شود
در سطح خرد ، آزادی و استقلال فردی را محدود می کند
- تقویت دگرمختاری (hetronomy) و پدیده همزاد آن مثل چاپلوسی ، دورویی و نفاق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
انحرافات جنسی
علل و عوامل موثر در انحرافات جنسی و پیامدهای آن
(تحقیق عملی دوره کارشناسی- مطالعات خانواده)
زیر نظر استاد راهنما
جناب آقای دکتر فولادیان
گردآورندگان:
ندا حجازی- زهره غنی- بهاره حسینی
وحیده رحیم زاده- وحیده حاجمندی
زمستان 87
فهرست مطالب
عنوان صفحه
فصل اول(پژوهش)
چکیده
مقدمه
بیان مسنله
اهمیت و ضرورت
اهداف پژوهش
پرسشهای پژوهش
چارچوب نظری و مرور دیدگاههای نظری
طرح فرضیات پژوهش بر اساس چارچوب نظری
فصل دوم(تعریف کلیات)
تعریف انحرافات جنسی
تاثیر گروه همسالان در انحرافات جنسی
تاثیر پایگاه اجتماعی در انحرافات جنسی
تاثیر اعتقادات مذهبی در انحرافات جنسی
تاثیر فرهنگ در انحرافات جنسی
تاثیر وسایل ارتباط جمعی در انحرافات جنسی
تاثیر خانواده در انحرافات جنسی
تاثیر خانواده از هم گسیخته در انحرافات جنسی
تاثیر کنترل ومقررات ناکارآمد والدین در انحرافات جنسی
تاثیر محبت و اهمیت دادن والدین به فرزندان در انحرافات جنسی
فصل سوم
انحرافات جنسی
طبقه بندی انحرافات جنسی
انواع انحرافات جنسی
ارائه پیشنهادات
هدف سودمندی
فصل چهارم (روش یا متدولوژی)
ابزار تحقیق
روش تحقیق
جامعه آماری
تعیین حجم نمونه
شیوه نمونه گیری
تعیین تعداد در حجم نمونه
تعیین عدد ثابت
چگونگی تحلیل داده ها
تعیین سطح متغیرها
فصل پنجم (یافته های پژوهش
نمودارها و جداول فراوانی
نمونه پرسشنامه توزیع شده
فصل ششم(تفسیر و استناج یافته های پژوهش)
بحث و نتیجه گیری
پیشنهادات کاربردی
منابع و مأخذ
چکیده
در پژوهش حاضر رابطه بین عوامل فرهنگی، خانوادگی- اجتماعی با انحرافات جنسی جوانان در یک گروه 200 نفری از دانشجویان و یا استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. دراین مدل چنین فرض شده است که عوامل فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی در گرایش جوانان به انحرافات جنسی تاثیر دارد.
دراین پژوهش ضمن بررسی رابطه بین متغیرها سنجیده شده است. داده ها در این پژوهش نشان می دهد که بین متغیرهای گفته شده و انحرافات جنسی جوانان رابطه معناداری وجود دارد.
واژه های کلیدی: انحرافات جنسی- گروه همسالان- وضعیت اقتصادی- پایگاه اجتماعی- اعتقادات مذهبی- وسایل ارتباط جمعی- کنترل والدین.
مقدمه:
ای خدای پاک و بی انباز و یاد دست گیر و جرم ما را در گذار
«مولوی»
انسانها در فراز و نشیب های تاریخ همیشه از دردها و آسیبهای اجتاعی بسیار رنج برده اندو همواره در جستجوی یافتن علل و انگیزه های آنها بوده اند تا راهها و شیوه هایی را برای رهایی از آنها بیابند.
سلامت روحی و روانی از نعمت هایی استکه کمتر بدان توجه داریم و بعضا قدر آن را کمتر داریم.
بسیاری از اوقات نیز با کارهای نسنجیده و بی هدف این نعمت خدادادی را به خطر می اندازیم. ابعاد سلامت روانی بسیار گسترده است یکی از این نوع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 68
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد تهران - جنوب
دانشکده عمران
موضوع :
نتایج و پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی ایران
درس :
انقلاب اسلامی
استاد راهنما :
جناب آقای دکتر کلانتر
تهیه و تدوین :
فرشید ستار
زمستان 83
طرح مسئله
پدیده انقلاب بدون در نظر گرفتن محدوده زمانی و مکانی ، در اکثر نقاط جهان چه در گذشته و چه در دوران معاصر . مراحل و فرایند نسبتاً مشابهی را طی کرده است . به گونه ای که در این زمینه . نظریه مشهور برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب (فرانسه ، روسیه ، چین و امریکا) موید نظر فوق است . به عبارت دیگر ، در اکثر انقلابات دیگر مراحلی وجود دارد که بطور متوالی رخ می نمایند . مراحلی که در دوران پیش از وقوع انقلاب آغاز می شود و در شرایط انقلابی به اوج می رسد و در دوران پس از وقوع انقلابات تداوم می یابند تا دوره ثبات پیش آید .
اما آنچه که نیاز به اعتنا و توجه روز افزون دارد . بعد دستاوردها و پیامدهای انقلابات است . این تاکید به این معنی نیست که بررسی سایر ابعاد و وجوه انقلابات از جمله علل و عوامل ، اهداف و آرمانها ، ایدئولوژی ، رهبری و سازمان دهی ، بسیج عمومی ، تغییرات نظام ارزشی ، سیاسی ، سلسله مراتب اجتماعی - اقتصادی مهم نیستند ، بلکه به منظور بررسی دقیق تر و پاسخگویی به نیاز تبیینی بر جنبه پیامد سیاسی انقلاب اسلامی تاکید می گردد تا شناختی عمیق تر فراهم آید .
بنابراین ، موضوع اصلی این نوشتار بررسی پیامدهای سیاسی انقلاب اسلامی در سطوح داخلی و بین المللی است .
بدین خاطر ، ابتدا ضرورت دارد از جنبه های مختلف اهمیت استراتژیک ، اقتصادی ، سیاسی ، نظامی ایران مورد مطالعه قرار گیرد .
همین طور ، آثار و تبعات روابط بین المللی حکومت پهلوی را با قدرتهای خارجی بررسی می کنیم . و سپس در کنار مقوله تحلیل نتایج سیاسی انقلاب اسلامی ، نگاهی به اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران خواهیم داشت تا با تکیه بر روش مطالعه اسنادی این اصول پیامدهای سیاسی انقلاب مورد بازبینی قرار گیرد .
در این میان نظری به مقوله جنبش ها و تاثیرات انقلاب اسلامی بر این جنبشها و حرکتهای مردمی خواهیم افکند و در نهایت ، به بررسی پیوند مبانی ایدئولوژی انقلاب اسلامی با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توجه خواهیم کرد .