لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
امنیت شبکه: چالشها و راهکارها
چکیده
این مقاله به طور کلی به چالشها و راهکارها در امنیت شبکه میپردازد. در ابتدای مقاله به مباحثی چون: امنیت شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی، اهمیت امنیت شبکه، سابقة امنیت شبکه، پیدایش جرایم رایانهای، طبقهبندی جرایم رایانهای، و راهکارهایی که برای این چالش پیشنهاد شده است از جمله کنترل دولتی، کنترل سازمانی، کنترل فردی، تقویت اینترانتها، وجود یک نظام قدرتمند و کار گسترده فرهنگی برای آگاهی کاربران و فایروالها پرداخته میشود. در آخر نیز به مسأله «اینترنت و امنیت فرهنگی در ایران» و چالشهایی که در این زمینه مطرح گردیده پرداخته شده و برای رفع این مشکل پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است. 1. مقدمه اینترنت یک شبکة عظیم اطلاعرسانی و یک بانک وسیع اطلاعاتی است که در آینده نزدیک دسترسی به آن برای تکتک افراد ممکن خواهد شد. کارشناسان ارتباطات، بهرهگیری از این شبکه را یک ضرورت در عصر اطلاعات میدانند. این شبکه که از هزاران شبکه کوچکتر تشکیل شده، فارغ از مرزهای جغرافیایی، سراسر جهان را به هم مرتبط ساخته است. طبق آخرین آمار بیش از شصت میلیون رایانه از تمام نقاط جهان در این شبکة گسترده به یکدیگر متصل شدهاند که اطلاعات بیشماری را در تمامی زمینهها از هر سنخ و نوعی به اشتراک گذاشتهاند. گفته میشود نزدیک به یک میلیارد صفحه اطلاعات با موضوعات گوناگون از سوی افراد حقیقی و حقوقی روی این شبکه قرار داده شده است. این اطلاعات با سرعت تمام در بزرگراههای اطلاعاتی بین کاربران رد و بدل میشود و تقریباً هیچ گونه محدودیت و کنترلی بر وارد کردن یا دریافت کردن دادهها اعمال نمیشود. حمایت از جریان آزاد اطلاعات، گسترش روزافزون فنآوری اطلاعات و بسترسازی برای اتصال به شبکههای اطلاعرسانی شعار دولتهاست. این در حالی است که گستردگی و تنوع اطلاعات آلوده روی اینترنت، موجب بروز نگرانی در بین کشورهای مختلف شده است. انتشار تصاویر مستهجن، ایجاد پایگاههایی با مضامین پورنوگرافی و سایتهای سوءاستفاده از کودکان و انواع قاچاق در کشورهای پیشرفته صنعتی بخصوص در خاستگاه این شبکة جهانی یعنی آمریکا، کارشناسان اجتماعی را بشدت نگران کرده، به گونهای که هیأت حاکمه را مجبور به تصویب قوانینی مبنی بر کنترل این شبکه در سطح آمریکا نموده است. هشدار، جریمه و بازداشت برای برپاکنندگان پایگاههای مخرب و فسادانگیز تدابیری است که کشورهای مختلف جهان برای مقابله با آثار سوء اینترنت اتخاذ کردهاند. ترس و بیم از تخریب مبانی اخلاقی و اجتماعی، ناشی از هجوم اطلاعات آلوده و مخرب از طریق اینترنت، واکنشی منطقی است، زیرا هر جامعهای چارچوبهای اطلاعاتی خاص خود را دارد و طبیعی است که هر نوع اطلاعاتی که این حد و مرزها را بشکند میتواند سلامت و امنیت جامعه را به خطر اندازد. علیالرغم وجود جنبهای مثبت شبکههای جهانی، سوء استفاده از این شبکههای رایانهای توسط افراد بزهکار، امنیت ملی را در کشورهای مختلف با خطر روبرو ساخته است. از این رو بکارگیری فیلترها و فایر والهای مختلف برای پیشگیری از نفوذ دادههای مخرب و مضر و گزینش اطلاعات سالم در این شبکهها رو به افزایش است. خوشبختانه با وجود هیاهوی بسیاری که شبکة اینترنت را غیرقابل کنترل معرفی میکند، فناوری لازم برای کنترل این شبکه و انتخاب اطلاعات سالم روبه گسترش و تکامل است. 2. امنیت شبکههای اطلاعاتی و ارتباطی 2-1: اهمیت امنیت شبکه چنانچه به اهمیت شبکههای اطلاعاتی (الکترونیکی) و نقش اساسی آن دریافت اجتماعی آینده پی برده باشیم، اهمیت امنیت این شبکهها مشخص میگردد. اگر امنیت شبکه برقرار نگردد، مزیتهای فراوان آن نیز به خوبی حاصل نخواهد شد و پول و تجارت الکترونیک، خدمات به کاربران خاص، اطلاعات شخصی، اطلاعاتی عمومی و نشریات الکترونیک همه و همه در معرض دستکاری و سوءاستفادههای مادی و معنوی هستند. همچنین دستکاری اطلاعات- به عنوان زیربنای فکری ملتها توسط گروههای سازماندهی شده بینالمللی، به نوعی مختل ساختن امنیت ملی و تهاجم علیه دولتها و تهدیدی ملی محسوب میشود. برای کشور ما که بسیاری از نرمافزارهای پایه از قبیل سیستم عامل و نرمافزارهای کاربردی و اینترنتی، از طریق واسطهها و شرکتهای خارجی تهیه میشود، بیم نفوذ از طریق راههای مخفی وجود دارد. در آینده که بانکها و بسیاری از نهادها و دستگاههای دیگر از طریق شبکة به فعالیت میپردازند، جلوگیری از نفوذ عوامل مخرب در شبکه بصورت مسئلهای استراتژیک درخواهد آمد که نپرداختن به آن باعث ایراد خساراتی خواهد شد که بعضاً جبرانناپذیر خواهد بود. چنانچه یک پیغام خاص، مثلاً از طرف شرکت مایکروسافت، به کلیه سایتهای ایرانی ارسال شود و سیستم عاملها در واکنش به این پیغام سیستمها را خراب کنند و از کار بیندازند، چه ضررهای هنگفتی به امنیت و اقتصاد مملکت وارد خواهد شد؟ نکته جالب اینکه بزرگترین شرکت تولید نرمافزارهای امنیت شبکه، شرکت چک پوینت است که شعبة اصلی آن در اسرائیل میباشد. مسأله امنیت شبکة برای کشورها، مسألهای استراتژیک است؛ بنابراین کشور ما نیز باید به آخرین تکنولوژیهای امنیت شبکه مجهز شود و از آنجایی که این تکنولوژیها به صورت محصولات نرمافزاری قابل خریداری نیستند، پس میبایست محققین کشور این مهم را بدست بگیرند و در آن فعالیت نمایند. امروزه اینترنت آنقدر قابل دسترس شده که هرکس بدون توجه به محل زندگی، ملیت، شغل و زمان میتواند به آن راه یابد و از آن بهره ببرد. همین سهولت دسترسی آن را در معرض خطراتی چون گم شدن، ربوده شدن، مخدوش شدن یا سوءاستفاده از اطلاعات موجود در آن قرار میدهد. اگر اطلاعات روی کاغذ چاپ شده بود و در قفسهای از اتاقهای محفوظ اداره مربوطه نگهداری میشد، برای دسترسی به آنها افراد غیرمجاز میبایست از حصارهای مختلف عبور میکردند، اما اکنون چند اشاره به کلیدهای رایانهای برای این منظور کافی است. 2-2: سابقه امنیت شبکه اینترنت در سال 1969 بصورت شبکههای بنام آرپانت که مربوط به وزارت دفاع آمریکا بود راهاندازی شد. هدف این بود که با استفاده از رایانههای متصل به هم، شرایطی ایجاد شود که حتی اگر، بخشهای عمدهای از سیستم اطلاعاتی به هر دلیلی از کار بیفتد، کل شبکه بتواند به کار خود ادامه دهد، تا این اطلاعات حفظ شود. از همان ابتدا، فکر ایجاد شبکه، برای جلوگیری از اثرات مخرب حملات اطلاعاتی بود. در سال 1971 تعدادی از رایانههای دانشگاهها و مراکز دولتی به این شبکه متصل شدند و محققین از این طریق شروع به تبادل اطلاعات کردند. با بروز رخدادهای غیرمنتظره در اطلاعات، توجه به مسأله امنیت بیش از پیش اوج گرفت. در سال 1988، آرپانت برای اولین بار با یک حادثه امنیتی سراسری در شبکه، مواجه شد که بعداً، «کرم موریس» نام گرفت. رابرت موریس که یک دانشجو در نیویورک بود، برنامههایی نوشت که میتوانست به یک رایانهای دیگر راه یابد و در آن تکثیر شود و به همین ترتیب به رایانههای دیگر هم نفوذ کند و بصورت هندسی تکثیر شود. آن زمان 88000 رایانه به این شبکه وصل بود. این برنامه سبب شد طی مدت کوتاهی ده درصد از رایانههای متصل به شبکه در آمریکا از کار بیفتد. به دنبال این حادثه، بنیاد مقابله با حوادث امنیتی (IRST) شکل گرفت که در هماهنگی فعالیتهای مقابله با حملات ضد امنیتی، آموزش و تجهیز شبکهها و روشهای پیشگیرانه نقش مؤثری داشت. با رایجتر شدن و استفاده عام از اینترنت، مسأله امنیت خود را بهتر و بیشتر نشان داد. از جمله این حوادث، اختلال در امنیت شبکه، WINK/OILS WORM در سال 1989، Sniff packet در سال 1994 بود که مورد اخیر از طریق پست الکترونیک منتشر میشد و باعث افشای اطلاعات مربوط به اسامی شماره رمز کاربران میشد. از آن زمان حملات امنیتی- اطلاعاتی به شبکهها و شبکه جهانی روزبهروز افزایش یافته است. گرچه اینترنت در ابتدا، با هدف آموزشی و تحقیقاتی گسترش یافت، امروزه کاربردهای تجاری، پزشکی، ارتباطی و شخصی فراوانی پیدا کرده است که ضرورت افزایش ضریب اطمینان آن را بیش از پیش روشن نموده است. 3- جرائم رایانهای و اینترنتی ویژگی برجسته فناوری اطلاعات، تأثیری است که بر تکامل فناوری ارتباطات راه دور گذاشته و خواهد گذاشت. ارتباطات کلاسیک همچون انتقال صدای انسان، جای خود را، به مقادیر وسیعی از دادهها، صوت، متن، موزیک، تصاویر ثابت و متحرک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
عنوان مقاله:
تبیین چشم انداز نظام تعلیم و تربیت جمهوری اسلامی ایران در بسترجهانی شدن :
فرصتها و تهدیدها
چکیده :
1- جهانی شدن بعنوان یک فرایند گریز ناپذیر در قرن بیست و یکم در ابعاد سه گانه خود (اقتصادی ،سیاسی و فرهنگی ) آموزش وپرورش را دستخوش تغییر و تحول می نماید ،از این رو شناسایی ویژگیها و آثار این فرایند بر آموزش و پرورش (و به عبارتی جهانی شدن تعلیم و تربیت) یکی از وظایف اصلی هر نظام تعلیم و تربیت و از جمله نظام آموزش و پرورش ایران می باشد. در این میان می توان به پیامدهای اقتصادی
جهانی شدن برای نظام آموزش و پرورش از جمله توجه بیشتر بر آموزشهای فنی و حرفه ای و استفاده بیشتر از تکنولوژی اطلاعات ،و پیامدهای بعد سیاسی جهانی شدن از جمله کمرنگ شدن نظارت و تسلط دولت و حکومت بر نظام تعلیم و تربیت و پیامدهای بعد فرهنگی جهانی شدن از جمله ترویج فرهنگ غرب و کمرنگ شدن ویژگیهای بومی و به مخاطره افتادن هویت ملی و ارزشهای دینی در برنامه های درسی مدارس اشاره کرد. از طرفی می توان به برقراری ارتباطات فرهنگی بیشتر و شناخت سایر فرهنگها به عنوان فرصتهای پیش روی تعلیم و تربیت اشاره کرد. بنا براین دیدگاه جهانی شدن فرصتها و چالشهایی را برای نظام تعلیم و تربیت به طور عام و برای ایران بطور خاص پدید می آورد. که با بهره گیری از این فرصتها و با شناخت بهتر چالشها می توان به حفظ میراثهای فرهنگی و اعتلای نظام تعلیم و تربیت در راستای جهانی شدن پرداخت .تبیین و تحلیل این فرصتها و تهدید ها از جمله اهداف این مقاله است.
2- واژگان کلیدی : جهانی شدن . جهانی شدن آموزش و پرورش. جهانی شدن فرهنگی.آموزش و پرورش .شهروند جهانی.هویت.ارتباطات.
مفهوم شناسی جهانی شدن:
3- روند تحولات در قرن بیستم در دهه 1970 میلادی وارد مرحله جدیدی شد و در اواسط دهه 1980 تقریباً در تمامی زمینه ها نشان خود را بر جای گذاشت . در دهه 1980 برای اشاره به این دگرگونی ها مفاهیمی چون جامعه صنعتی و فرامدرن (پست مدرن ) به کار می رفت ، اما در دهه 1990 میلادی مفهوم جهانی شدن رایج گردید و به مفهوم مسلط در دوران معاصر تبدیل شد . به گونه ای که امروزه همه چیز با رجوع به این مفهوم مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . در ظاهر امر ، جهانی شدن یعنی ره سپردن تمامی جوامع به سوی جهانی وحدت یافته که در آن همه چیز در سطح جهانی مطرح و نگریسته می شود . اما در واقع، جهانی شدن به معنای آزادی مطلق کسب و کار ، برداشته شدن تمامی موانع برای جریان یافتن سهل و آسان سرمایه و نفوذ آن در تمامی عرصه ها و حرکت روان اطلاعات ، امور مالیه ، خدمات و بالاخره تداخل فرهنگ ها آنهم به سوی یکسان شدگی و یکدستی است که تمامی این امور در مقیاسی جهانی رخ می دهد .
4- در علم معانی بیان جهانی شدن فرایند کوتاه کردن فاصله ها ،تغییر در تجارب زمانی و ارائه امور با ماهیت جهانی است .به عبارت دیگر هر گونه رویداد فنی ، روانشناختی ، اجتماعی، اقتصادی یا سیاسی که گستردگی منافع ورویه ها را ورای قلمروهای جا افتاده تقویت نماید هم منشا وهم مبین فرایندهای جهانی شدن است که با این ملاحظات می توان جهانی شدن را از واژه هایی چون یکپارچگی جهانی ,عمومیت , غربی سازی ومحلی کردن متمایز دانست .
5- جهانی شدن، مرزها و هویتها را کمرنگ تر میکند ،به مردم، کالاها ، اطلاعات ، عادتها ، هنجارها و نهادها توجه می کند و به مرزها اجازه جابه جایی میدهد .از آنجا که نمی توان مرزهای نفوذناپذیری درمقابل اشاعه اندیشه ها و کالاها ایجاد کرد بنابر این جهانی شدن در بلند مدت به هر حال استیلا خواهد یافت ،پویشهای مرزگشای جهانی شدن دقیقا به این دلیل بارزتر میشود که طی دهه های گذشته گسترش فراوان امکانات ،منافع و بازارها زمینه بالقوه رواج عالمگیر آنها را فراهم ساخته است .انقلاب کشاورزی و بعدازآن دگرگونیهای عصر صنعتی و فرا صنعتی در شمار منابع اصلی تقویت کننده فرایند جهانی شدن هستند.
6- شکی نیست که وجه اصلی جهانی شدن و آنچه مایه موافقت و مخالفتها است وجه اقتصادی آن است و از این رو به جا است که ابتدا با سرچشمه های اقتصادی آن آشنا شویم. جهانی شدن در واقع بخشی از فرایند تاریخی تکامل اجتماعی است و به زعم عده ای ناشی از ماهیت و ذات رشد سرمایه، تلاش برای بقاء و کسب بازارهای جدید و سود آور و نیاز به صدور سرمایه از بازارهای اشباع شده به بازارهای بکر و بلقوه می باشد که این انتقال سرمایه تبعات مثبت و منفی بسیاری برای کشورهای عقب مانده ودر حال توسعه دارد ،به طور کلی میتوان گفت مبنای اقتصادی جهانی شدن نئو لیبرالیسم اقتصادی است.
7- جهانی شدن جنبه های واضح سیاسی هم دارد. جهانی شدن در بعد سیاسی باعث رشد عملکرد های فرا ملی ,رشد محلات و شهرهای جهانی که عملکردهای جهانی را ایجاد می کند ,کاهش اثر ابزارهای سیاسی حکومت , کاهش اقتدار حکومت و بطور کلی پیدایش فضای سیا سی جدید است . در بعد فرهنگی و اجتماعی که عمده ترین وجه تعارض وتقابل در فرایند جهانی شدن است مهاجرت و فرار مغزها افزایش می یابد که این عامل باعث تغییر شکل جمعیت شناختی کشورهای جهان می شود.البته جهانی شدن فرهنگ اصطلاح تأویل پذیری است که از آن تعبیراتی متفاوتی ارائه شده است.یعنی میان کسانی که به مساله جهانی شدن فرهنگ پرداخته اند اتفاق نظر وجود ندارد عده ای آن را پدیده ای محتوم دانسته و نظر داده اند که دیر یا زود باید در برابر آن سر تسلیم فرود آورد و پذیرای آن شد برخی دیگر گفته اند که جوامع در قبول یا رد آن آزادند واختیار دارند که درباره آن تصمیم بگیرند.
8- آنهایی که جهانی شدن را امری جبری دانسته اند اظهارداشته اند که جهانی شدن به اقتضای تحولات اقتصادی ، سیاسی ، علمی و گسترش ارتباطات در عصر حاضر رخ نموده است و کشورها لاجرم باید خود را با آن هماهنگ سازد براساس چنین برداشتی باید پذیرفت که فرهنگی خاص , سلطه خود را بر اخلاق ، هنر ، اقتصاد ، سیاست و نیز رفتارهای فردی و جمعی انسانها اعمال خواهد کردو جهان سرانجام صاحب فرهنگی یکسان خواهدشد. اما کسانی که از جهانی شدن تفسیری سلطه جویانه ندارد براین باورند که جهانی شدن به معنی سیطره یک فرهنگ خاص برجهان نیست بلکه چون انسانها همگی عضو جامعه جهانی هستند , باید به مسائلی که جامعه جهانی با آن دست به گریبان است بیاندیشند و برای رفع تنگنا ها و دشورایهایی که بشریت با آن روبروست همکاری کنند اینان ضمن قبول کثرت گرایی فرهنگی به عنوان یک واقعیت , گفتگوی میان تمدنها ، تفاهم فرهنگی ، دستیابی به ارزشهای مشترک ،احترام متقابل ، مشارکت بین المللی و نیز شکیبایی را تجویز می کنند درهمین زمینه عده ای گفته اند که شکل گیری فرهنگ جهانی به افول اضمحلال فرهنگهای ملی ومنطقه ای نمی انجامد . زیرا فرهنگهای بومی دارای نظام ارزشی قدرتمندی هستند وفرهنگ جهانی نمی تواند این فرهنگها را در خود هضم کند اگر فرهنگی درحال افول است علت آن به ضعف درونی آن فرهنگ مربوط می شود تا به ظهور یک فرهنگ جهانی. به هر ترتیب جهانی شدن در بعد فرهنگی دارای تاثیرات بسیا رمهمی است که هر جامعه و فرهنگی جهت حفظ و ارتقا ی خود در میان سایر فرهنگها باید آنها را شناخته تا بتواند از جهانی شدن به عنوان یک فرصت بهره گیرد. از جمله این اثرات می توان به رشد تفاهمات بین المللی، افزایش ارتباطات و اطلاعات در سطح جهانی ,کمرنگ شدن اثرات فرهنگ بومی و افزایش تاثیر فرهنگهای غیر بومی اشاره کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
به نام خدا
وزارت آموزش و پرورش
سازمان آموزش و پرورش خوزستان
مدیریت آموزش و پرورش شهرستان باغملک
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه.......................................................................................................1
دوزبانه بودن یعنی چه ؟.............................................................................. 2
انواع دو زبانگی........................................................................................ 6
عوامل مؤثر در یادگیری و آموزش زبان دوم ................................................... 7
آموزش کودکان دو زبانه ............................................................................10
منابع ......................................................................................................13
مقدمه
یکی از علل افت تحصیلی در مناطقی از کشورما پدیده دوزبانگی است .متاسفانه در کشور ما به جای اینکه با انتخاب محتوا وروشهای تدریس مناسب، موانع پیش پای آموزش این کودکانرابردارند، به حذف لهجه ها وگویشهای محلی پرداخته می شود ،به طوری که خانواده ها باصرف هزینه های زیاد و مهاجرت از روستاها وشهرهایی که گویش محلی دارندسعی دارند که کودکانشان درمعرض دوزبانگی قرار نگیرند .که حاصل آن حذف گویشها ولهجه های محلی می باشد،بلایی که برسر پوشش های محلی مارفته است. اولین قدم در آموزش این کودکان انتخاب معلَََََََمان آشنا ومسلط به زبان مادری کودک می باشد .زیرا آموزش باید به کمک زبان مادری وبااستفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری وزبان معیارصورت گیرد . اماوظیفه مامعلمین به عنوان نزدیکترین فرد ازنظام تعلیم وتربیت به کودک این است که سعی کنیم ابتدا نگرشی مثبت درمورد زبان دوم در کودک ایجاد کنیم به طوری که کودک یادگیری زبان دوم رایک مزیت ونیاز بداندواین انگیزه رادر کودک تقویت کنیم که دوست داشته باشدبا یادگیری زبان دوم عضوی از اعضای آن جامعه زبانی شود وبا توجه به اینکه دانش آموزی میتواند زبان دوم رابهتر بیاموزد که شخصیت اجتماعی وبرونگرایی داشته باشدلذا باشرکت دادن دانش آموزان کمرو وخجالتی در بحث وگفتگویادگیری زبان دوم را برای این کودکان شیرین وآسان کنیم . لذا برای آموزش این کودکان لازم است قبل از ورود دانش آموز به مدرسه به صورت غیر مستقیم در کلاسهای پیش دبستانی و با کمک زبان مادری ، زبان فارسی به صورت شفاهی به آنها آموزش داده شود تا زمان شروع آموزش به صورت رسمی با مشکلات کمتری مواجه شویم واکر دانش آموزی موفق به شرکت در دوره های پیش دبستانی نشد باید یک ماه قبل از شروع سال تحصیلی در کلاسهای آموزشی خاص این کودکان نسبت به آموزش زبان فارسی به این کودکان اقدام کرد. در آموزش چنین کودکانی باید سعی شود به کمک زبان مادری و با استفاده از کلمات مشترک میان زبان مادری و زبان معیار (فارسی) و با تلفیقی از روش های نمایشی و مکالمه و گفتگو وپرسش وپاسخ وبا استفاده از موضوعات ملموس مانند خرید از فروشکاه مواد غذایی وموضوعات مورد علاقه دانش آموز مانند پدر ومادر ، بازی و ورزش ، مسائل اجتماعی روز به زبان آموزی به این کودکان پرداخت. بعد از استفاده از روش های فوق و آشنایی نسبی کودک با زبان فارسی از روش حل مسئله مانند انشاء وجمله نویسی وگفتن دکلمه و توصیف وقایع و حوادث زیان آموزی را در این کودکان تقویت می کنیم .
1
2-دوزبانه بودن یعنی چه؟
مقاله خود را با یک جمله از گوته فیلسوف آلمانی و توضیح آن شروع می کنم.گوته فیلسوف آلمانی می گوید:((کسی که فقط یک زبان میداند درواقع با آن زبان آشنایی کامل ندارد.))
منظور گوته این است که کسی می تواند به خوبی یک زبان را بشناسد که با زبان های دیگر هم آشنایی داشته باشد چون کسی که زبان دیگری غیر از زبان خود را مخصوصا زبان هایی که با زبان مادری وی برخورد و تاثیر متقابل داشته اند را نشناسد در نتیجه کلماتی که از زبان های دیگر وارد زبان