لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 156
چکیده
شناخت اقلیم وبررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. عوامل اقلیمی وعوامل زمینی درتعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم، اهمیت بسزائی دارند. در این مطالعه که در استان تهران صورت گرفته، از عوامل اقلیمی: بارش طول فصل رشد، بارش پائیزه، بارش بهاره، دما، تبخیر وتعرق پتانسیل(به روش پنمن مانتیث فائو) در طول دورۀ رشد گندم دیم واز عناصر زمینی: ارتفاع وشیب استفاده شد. جهت تهیه نقشه های اقلیمی روش های معین وزمین آماری مورد بررسی قرار گرفتند. روش های معین مورداستفاده شامل روش های میانگین متحرک وزنی(WMA) باتوان های1 الی 5 می باشد. نتایج این بررسی نشان دهندۀ مزایای روش های زمین آماری نسبت به روش های معین درتهیه نقشه های اقلیمی است. از جمله این مزایا می توان به تحلیل واریوگراف اشاره کرد، که بر اساس پارامترهای آن می توان شبکه نمونه برداری را بطور بهینه طراحی نمود. دقت بالاتر این روش ها براساس شاخص میانگین قدر مطلق خطا(MAE ) ومتوسط قدر مطلق انحراف (MBE) ) همچنین از نیمساز دیاگرام پراکنش مقادیر موجود وبر آورد شده (ضرایبa , b ) به روش تکنیک متقابل نیز برای ارزیابی دقت روش ها استفاده شد. در روش های کوکریجینگ می توان از متغییر کمکی جهت تهیه نقشه و میانیابی استفاده نمود.
همچنین در این تحقیق توزیع جغرافیایی هر یک از پارامترهای هواشناسی با احتمال وقوع 75و 90 درصد نیز تهیه شد، نقشه ها نشان داند که مناطق شمالی استان برای کشت مناسب وقسمتهای جنوبی برای کشت نامناسب می باشد.
نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که روش کوکریجینگ ساده در برآورد بارندگی ، دما وتبخیر وتعرق پتانسیل و روش کوکریجینگ معمولی در برآورد بارش پائیز و بهار درطول دورۀ رشد گندم دیم ارائه می دهد. پس از تهیه نقشه های هم اقلیمی که با استفاده از روش های مذکور ترسیم شد، نقشه های مذکور از طریق نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی با نقشه های ارتفاع وشیب تلفیق شده ونقشه نهایی مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران بدست آمد.
نقشه نهایی نشان دادکه عمده مناطق مناسب برای کشت گندم دیم در قسمت غرب وشمال غربی کرج و مناطق بسیار پراکنده درقسمت های مرکزی و شمال شرقی استان تهران قرار دارد. مناطق متوسط برای کشت گندم دیم قسمتهایی از دماوند، ورامین، شهر ری، جنوب کرج وقسمتهای شمال کرج، تجریش وبخش کوچکی در شمال شرقی تهران را شامل می شود. همچنین مناطق ضعیف برای کشت گندم دیم قسمتهای جنوبی دماوند، فیروز کوه، ورامین، ری و بخش خیلی کوچکی ازکرج می باشد.
کلمات کلیدی: پهنه بندی، گندم دیم، روش های زمین آماری، استان تهران.
فصل اول
کلیات
1-1 -مقدمه
شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد و این موضوع به ویژه در شرایط کشاورزی دیم از اهمیت بیشتری برخوردار است. کاشت بی رویه گندم دیم در مناطق نامساعد و عدم استفاده از امکانات بالقوه اقلیمی سبب تخریب منابع طبیعی و هدر رفتن سرمایه های ملی می گردد.
گندم یک محصول استراتژیک و مهمترین محصول زراعی کشور است و نقش بارزی در تأمین تغذیه مردم دارد، بنابراین اگر بتوان با توجه به نیازمندی های اکو فیزولوژیکی این محصول، عوامل محیطی مناطق مساعد کشت گندم دیم را شناسایی نمود و محدودیت ها یا توانمندیهایی که اقلیم در محیط ایجاد کرده است را شناسایی نمود، عملاً می توان به عملکرد بیشتری در واحد سطح دست یافت. این امرسبب بهبود شرایط اقتصادی کشاورزی و سطح درآمد کشور خواهد گردید.
پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی، کشاورزان را قادر می سازد که عملیات کشاورزی را متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه تطبیق دهند. این امر باعث می گردد که خسارت وارد شده بر محصول که ناشی از عدم شناخت کافی متغیرهای اقلیمی است، کاهش یابد. بعضی از دانشمندان از جمله واتسون (1964) بر این باورند که نوع تولید کشاورزی از جمله، نوسان محصول به آب و هوا بستگی دارد. بنابراین، امروزه، بزرگترین مشکل در هواشناسی کشاورزی اثر نوسان آب و هوا بر محصول است (خالدی،1374).
دو گروه اصلی برای توسعه وارتقاء فعالیت های زراعی دخالت دارند: عوامل پایدار وعوامل ناپایدار. عوامل پایدار عواملی هستند که طی سال های متمادی، تغییرات آنها بسیار کم وبطئی است از جمله این موارد شیب، ارتفاع، جهت ونوع خاک را می توان نام برد. عوامل ناپایدار عواملی که دارای تغییرات زمانی می باشند، مانند میزان بارندگی، دما ، رطوبت و ... . نکته حائز توجه این که برای ایجاد وتوسعه فعالیت های زراعی موفق، امکان اصلاح یاتغییر عوامل پایدار متناسب با نیاز وجو دارد ولی تغییر شرایط اقلیمی به جز در شرایط گلخانه ای امکان پذیر نمی باشد و حتما می بایستی وضعیت زراعی را متناسب با همان شرایط تنظیم نمود(رسولی وهمکاران، 1384. راشد محصل، 1385).
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی، انجام تحقیقات منطقهای برای تعیین مناطق مساعد کشت هر گیاه زراعی ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با تحلیل مشاهدات آب و هوایی بااستفاده از روش های زمین آماری نظیر کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی وتلفیق عوامل محلی با استفاده از عملیات انطباق لایه های مختلف و آنالیز آماری، پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی استان تهران برای کشت گندم دیم در محیط GIS صورت گرفت و در نتیجه استعداد اراضی برای کشت این محصول شناسایی گردید.
1-2- تعریف حدود موضوع
پهنه بندی مناطق مستعد برای کشت گندم دیم در استان تهران باتوجه به فاکتورهای اقلیمی(بارندگی،دما وتبخیر وتعرق به روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد وعوامل زمینی (ارتفاع و شیب )به کمک روش های زمین آماری برای کشت گندم دیم در محیط GIS، موضوع اصلی تحقیق به شمار می رود. عناصر آب و هوایی وعوامل محلی در تعیین نوع کشت و عملکرد محصول اهمیت بسزایی دارند.
1-3- بیان مسئله پژوهش
به دنبال روند تکاملی روش های زمین آماری در تخمین ذخایر معدنی،پهنه بندی مناطق آلوده (از نظر آلودگی منابع خاک، آب، هوا) پهنه بندی مناطق مساعدکشت و... ، روز به روز پایه های زمین آمار ونفوذ این علم به شاخه های مختلف سایر علوم به صورت بارز تری نمایان می شود. روشهای زمین آمار می تواند برای متغییرهایی که ساختار مکانی دارند، مفید واقع شوند. با توجه به شبکه جمع آوری اطلاعات اقلیمی در کشور که یک شبکه نسبتأ منسجم می باشد، می توان تأثیر تلفیقی عوامل مختلف اقلیمی نظیر بارندگی، دما وتبخیر وتعرق و محلی نظیر ارتفاع، شیب ... برای تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران را بررسی و تحلیل نمود.
گندم گیاهی است که به مقدار زیاد در مساحت وسیعی از زمین های کشاورزی دنیا وایران کشت می شود. با توجه به اهمیت استراتژیک گندم، شناسایی مناطق مساعد برای کشت این محصول زراعی براساس داده های اقلیمی باعث افزایش عملکرد آن خواهد شد. در این بررسی جهت تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم دراستان تهران از عناصر اقلیمی بارش ، دما وتبخیر وتعرق بالقوه(با استفاده از روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد واز عوامل زمینی شیب وارتفاع استفاده می گردد.
تجزیه وتحلیل متغیرهای اقلیمی بااستفاده از روش های زمین آمار همچون کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی صورت خواهد گرفت. سپس با استفاده از توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی متناسب باقابلیت دیم هر کدام از عوامل مطالعاتی را به حالات مناسب، متوسط، ضعیف و نامناسب تقسیم بندی نموده ونقشه های مربوط را ترسیم می کنیم. در ادامه از روی هم قرار دادن نقشه های یاد شده یک نقشه نهایی حاصل می آید.
1-4- سوالات پژوهش
با توجه به اهمیت موضوع، سوالهای اساسی این تحقیق عبارتنداز:
1- بااستفاده از پارامترهای هواشناسی وعوامل زمینی وروشهای مبتنی برزمین آمارچه مناطقی از استان تهران توان اکولوژیکی مناسب برای کشت گندم دیم می باشند؟
2-کدام یک ازانواع روشهای زمین آماری دارای کمترین خطا برای ترسیم نقشه های بارندگی، دما و تبخیروتعرق پتانسیل می باشد؟
1-5- اهداف تحقیق
این مطالعه با هدف تحلیل مکانی دما، بارش وتبخیر وتعرق در ایستگاه های سازمان هواشناسی و وزارت نیرو(تماب) استان تهران با استفاده از برخی روش های زمین آماری ومقایسه کارایی این روشها با یکدیگر وهمچنین تأثیر عوامل زمینی به منظور پهنه بندی مناطق مساعد برای کشت گندم دیم صورت می گیرد. از این رو اهداف مرحلهای آن را میتوان با در نظر گرفتن ابعاد گوناگون اقلیمی وعوامل محلی به شرح زیر بیان کرد:
مطالعه و بررسی منابع معتبر علمی در زمینه اقلیم شناسی کشاورزی وداده های جوی درزمین آمار در ایران و جهان و شناسایی و بکارگیری مشاهدات اقلیمی شاخص در کاشت گندم دیم.
تهیه نقشههای همارزش اقلیمی و تعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه بااستفاده از روشهای زمین آمار.
مقایسه انواع روشهای زمین آمار واستفاده از روشی که کمترین خطا را داشته باشد درتعیین پارامترهای اقلیمی.
تهیه نقشه های توپوگرافی وشیب وتعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 156
چکیده
شناخت اقلیم وبررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. عوامل اقلیمی وعوامل زمینی درتعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم، اهمیت بسزائی دارند. در این مطالعه که در استان تهران صورت گرفته، از عوامل اقلیمی: بارش طول فصل رشد، بارش پائیزه، بارش بهاره، دما، تبخیر وتعرق پتانسیل(به روش پنمن مانتیث فائو) در طول دورۀ رشد گندم دیم واز عناصر زمینی: ارتفاع وشیب استفاده شد. جهت تهیه نقشه های اقلیمی روش های معین وزمین آماری مورد بررسی قرار گرفتند. روش های معین مورداستفاده شامل روش های میانگین متحرک وزنی(WMA) باتوان های1 الی 5 می باشد. نتایج این بررسی نشان دهندۀ مزایای روش های زمین آماری نسبت به روش های معین درتهیه نقشه های اقلیمی است. از جمله این مزایا می توان به تحلیل واریوگراف اشاره کرد، که بر اساس پارامترهای آن می توان شبکه نمونه برداری را بطور بهینه طراحی نمود. دقت بالاتر این روش ها براساس شاخص میانگین قدر مطلق خطا(MAE ) ومتوسط قدر مطلق انحراف (MBE) ) همچنین از نیمساز دیاگرام پراکنش مقادیر موجود وبر آورد شده (ضرایبa , b ) به روش تکنیک متقابل نیز برای ارزیابی دقت روش ها استفاده شد. در روش های کوکریجینگ می توان از متغییر کمکی جهت تهیه نقشه و میانیابی استفاده نمود.
همچنین در این تحقیق توزیع جغرافیایی هر یک از پارامترهای هواشناسی با احتمال وقوع 75و 90 درصد نیز تهیه شد، نقشه ها نشان داند که مناطق شمالی استان برای کشت مناسب وقسمتهای جنوبی برای کشت نامناسب می باشد.
نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که روش کوکریجینگ ساده در برآورد بارندگی ، دما وتبخیر وتعرق پتانسیل و روش کوکریجینگ معمولی در برآورد بارش پائیز و بهار درطول دورۀ رشد گندم دیم ارائه می دهد. پس از تهیه نقشه های هم اقلیمی که با استفاده از روش های مذکور ترسیم شد، نقشه های مذکور از طریق نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی با نقشه های ارتفاع وشیب تلفیق شده ونقشه نهایی مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران بدست آمد.
نقشه نهایی نشان دادکه عمده مناطق مناسب برای کشت گندم دیم در قسمت غرب وشمال غربی کرج و مناطق بسیار پراکنده درقسمت های مرکزی و شمال شرقی استان تهران قرار دارد. مناطق متوسط برای کشت گندم دیم قسمتهایی از دماوند، ورامین، شهر ری، جنوب کرج وقسمتهای شمال کرج، تجریش وبخش کوچکی در شمال شرقی تهران را شامل می شود. همچنین مناطق ضعیف برای کشت گندم دیم قسمتهای جنوبی دماوند، فیروز کوه، ورامین، ری و بخش خیلی کوچکی ازکرج می باشد.
کلمات کلیدی: پهنه بندی، گندم دیم، روش های زمین آماری، استان تهران.
فصل اول
کلیات
1-1 -مقدمه
شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد و این موضوع به ویژه در شرایط کشاورزی دیم از اهمیت بیشتری برخوردار است. کاشت بی رویه گندم دیم در مناطق نامساعد و عدم استفاده از امکانات بالقوه اقلیمی سبب تخریب منابع طبیعی و هدر رفتن سرمایه های ملی می گردد.
گندم یک محصول استراتژیک و مهمترین محصول زراعی کشور است و نقش بارزی در تأمین تغذیه مردم دارد، بنابراین اگر بتوان با توجه به نیازمندی های اکو فیزولوژیکی این محصول، عوامل محیطی مناطق مساعد کشت گندم دیم را شناسایی نمود و محدودیت ها یا توانمندیهایی که اقلیم در محیط ایجاد کرده است را شناسایی نمود، عملاً می توان به عملکرد بیشتری در واحد سطح دست یافت. این امرسبب بهبود شرایط اقتصادی کشاورزی و سطح درآمد کشور خواهد گردید.
پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی، کشاورزان را قادر می سازد که عملیات کشاورزی را متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه تطبیق دهند. این امر باعث می گردد که خسارت وارد شده بر محصول که ناشی از عدم شناخت کافی متغیرهای اقلیمی است، کاهش یابد. بعضی از دانشمندان از جمله واتسون (1964) بر این باورند که نوع تولید کشاورزی از جمله، نوسان محصول به آب و هوا بستگی دارد. بنابراین، امروزه، بزرگترین مشکل در هواشناسی کشاورزی اثر نوسان آب و هوا بر محصول است (خالدی،1374).
دو گروه اصلی برای توسعه وارتقاء فعالیت های زراعی دخالت دارند: عوامل پایدار وعوامل ناپایدار. عوامل پایدار عواملی هستند که طی سال های متمادی، تغییرات آنها بسیار کم وبطئی است از جمله این موارد شیب، ارتفاع، جهت ونوع خاک را می توان نام برد. عوامل ناپایدار عواملی که دارای تغییرات زمانی می باشند، مانند میزان بارندگی، دما ، رطوبت و ... . نکته حائز توجه این که برای ایجاد وتوسعه فعالیت های زراعی موفق، امکان اصلاح یاتغییر عوامل پایدار متناسب با نیاز وجو دارد ولی تغییر شرایط اقلیمی به جز در شرایط گلخانه ای امکان پذیر نمی باشد و حتما می بایستی وضعیت زراعی را متناسب با همان شرایط تنظیم نمود(رسولی وهمکاران، 1384. راشد محصل، 1385).
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی، انجام تحقیقات منطقهای برای تعیین مناطق مساعد کشت هر گیاه زراعی ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با تحلیل مشاهدات آب و هوایی بااستفاده از روش های زمین آماری نظیر کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی وتلفیق عوامل محلی با استفاده از عملیات انطباق لایه های مختلف و آنالیز آماری، پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی استان تهران برای کشت گندم دیم در محیط GIS صورت گرفت و در نتیجه استعداد اراضی برای کشت این محصول شناسایی گردید.
1-2- تعریف حدود موضوع
پهنه بندی مناطق مستعد برای کشت گندم دیم در استان تهران باتوجه به فاکتورهای اقلیمی(بارندگی،دما وتبخیر وتعرق به روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد وعوامل زمینی (ارتفاع و شیب )به کمک روش های زمین آماری برای کشت گندم دیم در محیط GIS، موضوع اصلی تحقیق به شمار می رود. عناصر آب و هوایی وعوامل محلی در تعیین نوع کشت و عملکرد محصول اهمیت بسزایی دارند.
1-3- بیان مسئله پژوهش
به دنبال روند تکاملی روش های زمین آماری در تخمین ذخایر معدنی،پهنه بندی مناطق آلوده (از نظر آلودگی منابع خاک، آب، هوا) پهنه بندی مناطق مساعدکشت و... ، روز به روز پایه های زمین آمار ونفوذ این علم به شاخه های مختلف سایر علوم به صورت بارز تری نمایان می شود. روشهای زمین آمار می تواند برای متغییرهایی که ساختار مکانی دارند، مفید واقع شوند. با توجه به شبکه جمع آوری اطلاعات اقلیمی در کشور که یک شبکه نسبتأ منسجم می باشد، می توان تأثیر تلفیقی عوامل مختلف اقلیمی نظیر بارندگی، دما وتبخیر وتعرق و محلی نظیر ارتفاع، شیب ... برای تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران را بررسی و تحلیل نمود.
گندم گیاهی است که به مقدار زیاد در مساحت وسیعی از زمین های کشاورزی دنیا وایران کشت می شود. با توجه به اهمیت استراتژیک گندم، شناسایی مناطق مساعد برای کشت این محصول زراعی براساس داده های اقلیمی باعث افزایش عملکرد آن خواهد شد. در این بررسی جهت تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم دراستان تهران از عناصر اقلیمی بارش ، دما وتبخیر وتعرق بالقوه(با استفاده از روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد واز عوامل زمینی شیب وارتفاع استفاده می گردد.
تجزیه وتحلیل متغیرهای اقلیمی بااستفاده از روش های زمین آمار همچون کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی صورت خواهد گرفت. سپس با استفاده از توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی متناسب باقابلیت دیم هر کدام از عوامل مطالعاتی را به حالات مناسب، متوسط، ضعیف و نامناسب تقسیم بندی نموده ونقشه های مربوط را ترسیم می کنیم. در ادامه از روی هم قرار دادن نقشه های یاد شده یک نقشه نهایی حاصل می آید.
1-4- سوالات پژوهش
با توجه به اهمیت موضوع، سوالهای اساسی این تحقیق عبارتنداز:
1- بااستفاده از پارامترهای هواشناسی وعوامل زمینی وروشهای مبتنی برزمین آمارچه مناطقی از استان تهران توان اکولوژیکی مناسب برای کشت گندم دیم می باشند؟
2-کدام یک ازانواع روشهای زمین آماری دارای کمترین خطا برای ترسیم نقشه های بارندگی، دما و تبخیروتعرق پتانسیل می باشد؟
1-5- اهداف تحقیق
این مطالعه با هدف تحلیل مکانی دما، بارش وتبخیر وتعرق در ایستگاه های سازمان هواشناسی و وزارت نیرو(تماب) استان تهران با استفاده از برخی روش های زمین آماری ومقایسه کارایی این روشها با یکدیگر وهمچنین تأثیر عوامل زمینی به منظور پهنه بندی مناطق مساعد برای کشت گندم دیم صورت می گیرد. از این رو اهداف مرحلهای آن را میتوان با در نظر گرفتن ابعاد گوناگون اقلیمی وعوامل محلی به شرح زیر بیان کرد:
مطالعه و بررسی منابع معتبر علمی در زمینه اقلیم شناسی کشاورزی وداده های جوی درزمین آمار در ایران و جهان و شناسایی و بکارگیری مشاهدات اقلیمی شاخص در کاشت گندم دیم.
تهیه نقشههای همارزش اقلیمی و تعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه بااستفاده از روشهای زمین آمار.
مقایسه انواع روشهای زمین آمار واستفاده از روشی که کمترین خطا را داشته باشد درتعیین پارامترهای اقلیمی.
تهیه نقشه های توپوگرافی وشیب وتعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 156
چکیده
شناخت اقلیم وبررسی نیازهای اقلیم شناختی گیاهان زراعی از مهمترین عوامل موثر در تولید است. عوامل اقلیمی وعوامل زمینی درتعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم، اهمیت بسزائی دارند. در این مطالعه که در استان تهران صورت گرفته، از عوامل اقلیمی: بارش طول فصل رشد، بارش پائیزه، بارش بهاره، دما، تبخیر وتعرق پتانسیل(به روش پنمن مانتیث فائو) در طول دورۀ رشد گندم دیم واز عناصر زمینی: ارتفاع وشیب استفاده شد. جهت تهیه نقشه های اقلیمی روش های معین وزمین آماری مورد بررسی قرار گرفتند. روش های معین مورداستفاده شامل روش های میانگین متحرک وزنی(WMA) باتوان های1 الی 5 می باشد. نتایج این بررسی نشان دهندۀ مزایای روش های زمین آماری نسبت به روش های معین درتهیه نقشه های اقلیمی است. از جمله این مزایا می توان به تحلیل واریوگراف اشاره کرد، که بر اساس پارامترهای آن می توان شبکه نمونه برداری را بطور بهینه طراحی نمود. دقت بالاتر این روش ها براساس شاخص میانگین قدر مطلق خطا(MAE ) ومتوسط قدر مطلق انحراف (MBE) ) همچنین از نیمساز دیاگرام پراکنش مقادیر موجود وبر آورد شده (ضرایبa , b ) به روش تکنیک متقابل نیز برای ارزیابی دقت روش ها استفاده شد. در روش های کوکریجینگ می توان از متغییر کمکی جهت تهیه نقشه و میانیابی استفاده نمود.
همچنین در این تحقیق توزیع جغرافیایی هر یک از پارامترهای هواشناسی با احتمال وقوع 75و 90 درصد نیز تهیه شد، نقشه ها نشان داند که مناطق شمالی استان برای کشت مناسب وقسمتهای جنوبی برای کشت نامناسب می باشد.
نتایج بررسی های انجام شده نشان می دهد که روش کوکریجینگ ساده در برآورد بارندگی ، دما وتبخیر وتعرق پتانسیل و روش کوکریجینگ معمولی در برآورد بارش پائیز و بهار درطول دورۀ رشد گندم دیم ارائه می دهد. پس از تهیه نقشه های هم اقلیمی که با استفاده از روش های مذکور ترسیم شد، نقشه های مذکور از طریق نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی با نقشه های ارتفاع وشیب تلفیق شده ونقشه نهایی مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران بدست آمد.
نقشه نهایی نشان دادکه عمده مناطق مناسب برای کشت گندم دیم در قسمت غرب وشمال غربی کرج و مناطق بسیار پراکنده درقسمت های مرکزی و شمال شرقی استان تهران قرار دارد. مناطق متوسط برای کشت گندم دیم قسمتهایی از دماوند، ورامین، شهر ری، جنوب کرج وقسمتهای شمال کرج، تجریش وبخش کوچکی در شمال شرقی تهران را شامل می شود. همچنین مناطق ضعیف برای کشت گندم دیم قسمتهای جنوبی دماوند، فیروز کوه، ورامین، ری و بخش خیلی کوچکی ازکرج می باشد.
کلمات کلیدی: پهنه بندی، گندم دیم، روش های زمین آماری، استان تهران.
فصل اول
کلیات
1-1 -مقدمه
شناخت پارامترهای آب و هوایی و اثر آنها روی گیاهان زراعی یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش عملکرد و به تبع آن بالا بردن تولید می باشد و این موضوع به ویژه در شرایط کشاورزی دیم از اهمیت بیشتری برخوردار است. کاشت بی رویه گندم دیم در مناطق نامساعد و عدم استفاده از امکانات بالقوه اقلیمی سبب تخریب منابع طبیعی و هدر رفتن سرمایه های ملی می گردد.
گندم یک محصول استراتژیک و مهمترین محصول زراعی کشور است و نقش بارزی در تأمین تغذیه مردم دارد، بنابراین اگر بتوان با توجه به نیازمندی های اکو فیزولوژیکی این محصول، عوامل محیطی مناطق مساعد کشت گندم دیم را شناسایی نمود و محدودیت ها یا توانمندیهایی که اقلیم در محیط ایجاد کرده است را شناسایی نمود، عملاً می توان به عملکرد بیشتری در واحد سطح دست یافت. این امرسبب بهبود شرایط اقتصادی کشاورزی و سطح درآمد کشور خواهد گردید.
پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی، کشاورزان را قادر می سازد که عملیات کشاورزی را متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه تطبیق دهند. این امر باعث می گردد که خسارت وارد شده بر محصول که ناشی از عدم شناخت کافی متغیرهای اقلیمی است، کاهش یابد. بعضی از دانشمندان از جمله واتسون (1964) بر این باورند که نوع تولید کشاورزی از جمله، نوسان محصول به آب و هوا بستگی دارد. بنابراین، امروزه، بزرگترین مشکل در هواشناسی کشاورزی اثر نوسان آب و هوا بر محصول است (خالدی،1374).
دو گروه اصلی برای توسعه وارتقاء فعالیت های زراعی دخالت دارند: عوامل پایدار وعوامل ناپایدار. عوامل پایدار عواملی هستند که طی سال های متمادی، تغییرات آنها بسیار کم وبطئی است از جمله این موارد شیب، ارتفاع، جهت ونوع خاک را می توان نام برد. عوامل ناپایدار عواملی که دارای تغییرات زمانی می باشند، مانند میزان بارندگی، دما ، رطوبت و ... . نکته حائز توجه این که برای ایجاد وتوسعه فعالیت های زراعی موفق، امکان اصلاح یاتغییر عوامل پایدار متناسب با نیاز وجو دارد ولی تغییر شرایط اقلیمی به جز در شرایط گلخانه ای امکان پذیر نمی باشد و حتما می بایستی وضعیت زراعی را متناسب با همان شرایط تنظیم نمود(رسولی وهمکاران، 1384. راشد محصل، 1385).
با توجه به اهمیت بخش کشاورزی، انجام تحقیقات منطقهای برای تعیین مناطق مساعد کشت هر گیاه زراعی ضروری به نظر می رسد. در این تحقیق با تحلیل مشاهدات آب و هوایی بااستفاده از روش های زمین آماری نظیر کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی وتلفیق عوامل محلی با استفاده از عملیات انطباق لایه های مختلف و آنالیز آماری، پهنه بندی اقلیمی- کشاورزی استان تهران برای کشت گندم دیم در محیط GIS صورت گرفت و در نتیجه استعداد اراضی برای کشت این محصول شناسایی گردید.
1-2- تعریف حدود موضوع
پهنه بندی مناطق مستعد برای کشت گندم دیم در استان تهران باتوجه به فاکتورهای اقلیمی(بارندگی،دما وتبخیر وتعرق به روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد وعوامل زمینی (ارتفاع و شیب )به کمک روش های زمین آماری برای کشت گندم دیم در محیط GIS، موضوع اصلی تحقیق به شمار می رود. عناصر آب و هوایی وعوامل محلی در تعیین نوع کشت و عملکرد محصول اهمیت بسزایی دارند.
1-3- بیان مسئله پژوهش
به دنبال روند تکاملی روش های زمین آماری در تخمین ذخایر معدنی،پهنه بندی مناطق آلوده (از نظر آلودگی منابع خاک، آب، هوا) پهنه بندی مناطق مساعدکشت و... ، روز به روز پایه های زمین آمار ونفوذ این علم به شاخه های مختلف سایر علوم به صورت بارز تری نمایان می شود. روشهای زمین آمار می تواند برای متغییرهایی که ساختار مکانی دارند، مفید واقع شوند. با توجه به شبکه جمع آوری اطلاعات اقلیمی در کشور که یک شبکه نسبتأ منسجم می باشد، می توان تأثیر تلفیقی عوامل مختلف اقلیمی نظیر بارندگی، دما وتبخیر وتعرق و محلی نظیر ارتفاع، شیب ... برای تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم در استان تهران را بررسی و تحلیل نمود.
گندم گیاهی است که به مقدار زیاد در مساحت وسیعی از زمین های کشاورزی دنیا وایران کشت می شود. با توجه به اهمیت استراتژیک گندم، شناسایی مناطق مساعد برای کشت این محصول زراعی براساس داده های اقلیمی باعث افزایش عملکرد آن خواهد شد. در این بررسی جهت تعیین مناطق مساعد کشت گندم دیم دراستان تهران از عناصر اقلیمی بارش ، دما وتبخیر وتعرق بالقوه(با استفاده از روش پنمن مانتیث فائو) در طول فصل رشد واز عوامل زمینی شیب وارتفاع استفاده می گردد.
تجزیه وتحلیل متغیرهای اقلیمی بااستفاده از روش های زمین آمار همچون کریجینگ، کوکریجینگ ومیانگین متحرک وزنی صورت خواهد گرفت. سپس با استفاده از توابع سیستم اطلاعات جغرافیایی متناسب باقابلیت دیم هر کدام از عوامل مطالعاتی را به حالات مناسب، متوسط، ضعیف و نامناسب تقسیم بندی نموده ونقشه های مربوط را ترسیم می کنیم. در ادامه از روی هم قرار دادن نقشه های یاد شده یک نقشه نهایی حاصل می آید.
1-4- سوالات پژوهش
با توجه به اهمیت موضوع، سوالهای اساسی این تحقیق عبارتنداز:
1- بااستفاده از پارامترهای هواشناسی وعوامل زمینی وروشهای مبتنی برزمین آمارچه مناطقی از استان تهران توان اکولوژیکی مناسب برای کشت گندم دیم می باشند؟
2-کدام یک ازانواع روشهای زمین آماری دارای کمترین خطا برای ترسیم نقشه های بارندگی، دما و تبخیروتعرق پتانسیل می باشد؟
1-5- اهداف تحقیق
این مطالعه با هدف تحلیل مکانی دما، بارش وتبخیر وتعرق در ایستگاه های سازمان هواشناسی و وزارت نیرو(تماب) استان تهران با استفاده از برخی روش های زمین آماری ومقایسه کارایی این روشها با یکدیگر وهمچنین تأثیر عوامل زمینی به منظور پهنه بندی مناطق مساعد برای کشت گندم دیم صورت می گیرد. از این رو اهداف مرحلهای آن را میتوان با در نظر گرفتن ابعاد گوناگون اقلیمی وعوامل محلی به شرح زیر بیان کرد:
مطالعه و بررسی منابع معتبر علمی در زمینه اقلیم شناسی کشاورزی وداده های جوی درزمین آمار در ایران و جهان و شناسایی و بکارگیری مشاهدات اقلیمی شاخص در کاشت گندم دیم.
تهیه نقشههای همارزش اقلیمی و تعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه بااستفاده از روشهای زمین آمار.
مقایسه انواع روشهای زمین آمار واستفاده از روشی که کمترین خطا را داشته باشد درتعیین پارامترهای اقلیمی.
تهیه نقشه های توپوگرافی وشیب وتعیین ارزش وزنی هر پارامتر در منطقه مورد مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 105 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آماده سازی محیط کشت
3-1 ترکیبات محیط کشت
بطور آشکار محیط کشت غذایی عامل مهم در کشت بافت و سلول بشمار می آید، البته برای هر کدام از گونه های درختی آزمایش های فاکتوریل که در آنها کلیه مواد شیمیایی محیط کشت در طیف وسیعی از غلظت های متغیر باشند، انجام نگرفته است. برای انجام چنین تحقیقی به امکاناتی بیش از آنچه که در اکثر آزمایشگاهها موجود است نیاز می باشد.
آنچه که طراحی محیط کشت را بطور خاصی مشکل می کند، اثرات متقابل بسیار پیچیدة مواد شیمیایی مختلف در یک محیط کشت غذایی مشخص می باشد. بعنوان مثال کاربرد بعضی از قندها ر محیط کشت سبب کمبود بر می شود. پیچیده تر از آن ا حالتی است که بر بیش از حد نیاز وجود داشته باشد در این حالت نیاز بافت به کلسیم کاهش خواهد یافت. به دلیل وجود چنی اثر متقابلی، تعیین ترکیبات مطلوب محیط کشت از طریق آزمایشهای فاکتوریل مشکل است. از طرفی این وضعیت با درنظر گرفتن این حقیقت که اثرات متقابل بین بافت و مواد غذایی تحت تأثیر شرایط محیطی از قبیل شدت و کیفیت نور، دورة نوری، درجه حرارت، آگار یا مایع بودن محیط کشت، PH، و غیره قرار می گیرند پیچید تر می گردد. بعلاوه عکس العمل بافت با تغیر وضعیت فیزیولوژیکی ریز نمونه با بافتی که واکشت شده فرق می کند.
محیط کشت های اولیه که در کشت بافت بکار می رود محلول های غذایی تغییر یافته کشت آبکشت گیاهان بود( محلول های غذایی ناپ، ففر و هوگلند- جورج و شرینتگتن) به این مواد مخلوطی از اسیدهای آمینه، ویتامینها و سایر ترکیبات آلی اضافه می شد. امروزه اکثر کشتهایی که استفاده می شوند نوع تغییر یافتة محیط های قدیمی هستند با بررسی فهرستی مشتمل بر 260 محیط کشت بافت گیاهی تنها 39 محیط کشت دارای ترکیبات پایه بودند محیط کشت موراشی و اسکوک (MS )بین سایر محیط کشت های گیاهی بیشترین کاربرد را دارد. از میان محیط کشت های ذکر شده توسط جرج و شرینتگتن، 53 محیط کشت از نظر فرمول عناصر پرمصرف مشابه محیط کشت MS بودند ولی در قسمت های دیگر تفاوت داشتند.
اکثر محیط کشت ها از طریق آزمون و خطا بتدریج بهبود یافته اند. البته در برخی از محیط کشت ها روش تجربی کمتر بکار رفته است. مقدار مواد معدنی موجود د محیط کشت MS براساس تجزیه خاکستر بافت توتون سوزانده شده می باشد. محیط کشت LM که اغلب برای سونی برگها استفاده می شود براساس تجزیة ترکیب شیمیایی آرکگونهای بذر نابالغ Pseudostsuha menziesii است البته هیچ گونه تضمینی وجود ندارد که این محیط کشت ها برای تمام ژئوتیپ ها مطلوب باشند یا اینکه چنین تجزیه شیمیایی برای تمام انواع بافتهای گونه های مختلف انجام شده باشد. محیط کشت موردنیاز جهت رشد کالوس نسبت به محیط کشت برای ایجاد و رشد ساقه بایستی دارای مواد معدنی با غلظت بیشتری باشد در حالیکه محیط کشت موردنیاز جهت ایجاد و رشد ریشه فرق می کند محیط کشتی که برای کشت پروتوپلاست بکار می رود اغلب با محیط کشتی که برای پروتوپلاست استفاده می شود بطور کامل تفاوت دارد. از طرف دیگر گونه هایی وجود دارد که درطیف وسیعی از محیط کشت های بخوبی رشد می کنند؛ یعنی محیط کشتهای مطلوب و مشخصی برای اینها وجود ندارد. همچنین حالت هایی و جود دارند که در آنها تهیه یک ژئوتیپ مناسب از تهیه یک محیط کشت مطلوب و دقیق مهمتر است. چنین حالتی برای جنس Populus وجود دارد. بعضی از ژئوتیپهای این جنس روی محیطهای آزمایش شده خیلی ضعیف رشد می کنند در برخی از گونه ها هر رقم دارای نیازهای غذایی مخصوص به خود است.
جرج و همکاران براساس مواد تشکیل دهنده، محیط کشت بافتهای گیاهی را به چهار دسته عمده، عناصر پرمصرف، عناصر کم مصرف، ویتامینها و اسیدهای آمینه یا آمیدها تقسیم کرده اند. برخی از محیط کشت ها مانند وایت، موراشی واسکوگ، گامبور و همکاران(B5 ) لیتوی و لوید و مک کاون محیط کشت های پایه یا تقریباً پایه هستند. بسیاری از محیط کشتهای مورد استفاده دیگر آنهایی هستند که در اثر تغییر کلی یا جزئی محیط کشت های پایه حاصل شده اند.
عناصر پرمصرف محیط کشت موراشی و اسکوگ اغلب در حد یا غلظت محیط پایه رقیق می شوند به همین ترتیب چنین کاری در سایر محیط کشت ها که غلظت عناصر در آنها بالاست انجام می گیرد.
علاوه بر طبقه بندی محیط کشتهای ذکرشده در بالا محیط کشتها را می توان به دو حالت مایع و جامد نیز تقسیم کرد. در حالت جامد محیط دارای عامل ژله کننده است که بافت کشت شده را روی سطح محیط نگه می دارد. این محیط کشتها همچنین درای ویتامینها، اسیدهای آمینه، تنظیم کننده های رشد کربوهیدراتها و اغلب سایز مواد تشکیل دهنده موردنیاز نیز هست.
3-1-1 عوامل تولیدکنندة ژل و جایگزینی آنها
3-1-1-1 آگار و دیگر مواد تولید کننده ژل
آگار از رایجترین عامل تولید ژل است که در محیط کشت استفاده می شود. آگار پلی ساکاریید هایی پیچیده است که از برخی گونه های نوعی علف هرز دریایی بدست می آید آگار طی مراحل ساخت در جات متفاوتی از خلوص را طی میکند. ولی مقداری ناخالصیهای آلی و معدنی در آن باقی می ماند. دیفکوباکتوآگار از رایجترین آگار مصرفی در کشت بافت است که دارای مقدار زیادی سدیم و مس می باشد. میزان سدیمی که از طریق آگار در محیط کشت وارد می شود براحتی توسط بافت اکثر گیاهان تحمل می شود. اما گاهی اوقات مس در محیط کشت ایجاد سمیت می کند. محققان اغلب آگار را در غلظت های بین 5/0 و 1 درصد بکار می برند غلظت مناسب آگار برای هر نوع محیط کشت ریز نمونه باید تعیین شود. غلظت خیلی بالای آن منجر به تنش آب در بافت می شود و غلظت های کم آن یک لایه مایع روی سطح ژله تشکیل خواهد داد و غرق شدن ریزنمونه در این لایه مایع مانع از مبادلات گازی شده و به کاهش رشد منجر می شود. بعلاوه کشت ریزنمونه روی محیط کشت مایع می تواند باعث شیشه ای شدن کشتها شود علیرغم آنچه بیان شد بعضی از کتشها روی محیط با غلظت کم آگار رشد بهتری دارند. بعنوان مثال ماده خشک در نوک شاخه های Picea obies در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
موطن اولیه عسلک پنبه مناطق حاره آفریقا، جنوب شرقی آسیا و کشورهای هند و پاکستان است. در این نقاط به زراعتهای توتون، تنباکو و پنبه آسیب فراوان وارد می آورد. عسلک برگ پنبه برای اولین بار در سال 1323 در اطراف کرمان جمع آوری شده و در همان سالها در نقاط پنبه خیز فارس و کرمان انتشار داشته است. در سال 1327 تراکم و افزایش جمعیت این آفت در گرمسار بحد بسیار زیادی رسیده و در آنسال اغلب مزارع پنبه به این آفت مبتلا بوده اند. در سالهای اخیر مساحت زیر کشت این قبیل محصولات زراعی و توزیع فرآورده های آنها در سطح کشور افزایش یافته، درنتیجه دامنه انتشار و تراکم جمعیت آفت نیز بالا رفته است و خسارت کیفی آفت بعلت آغشته شدن الیاف به شیره های مترشحه از آفت بحدی بوده است که در صدور قسمتی از پنبه های تولیدی بخارج از کشور و همچنین در مصرف داخلی آن اشکالاتی ایجاد نموده است. پس همانطور که ملاحظه می کنید این آفت دیرزمانی است که سطح قابل ملاحظه ای از پنبه کاریهای کشور را مورد هجوم خود قرار داده و به اقتصاد کشور صدمات جبران ناپذیری وارد نموده است. لذا برخورد جدی و اصولی با این آفت می تواند از بروز صدمات بیشتر جلوگیری نماید.
صدمات عسلک برگ پنبه
در سالهای اخیر عسلک پنبه در مناطق مهم پنبه خیز ایران و برخی از مناطق کشت جالیز حالت طغیانی پیدا نموده و اکنون از مهمترین آفات پنبه و جالیز بشمار می آید.
1-در مزارع پنبه آلوده، جمعیت آفت در شرایط جوی مساعد بسرعت بالا می رود و بر اثر مکیدن شیره نباتی، محصول پنبه را نامرغوب کرده و مقدار عملکرد آنرا در واحد سطح «هکتار» بطور قابل ملاحظه ای کاهش می دهد.
2-همراه با ورود عضو مکنده حشره به بافت برگها مقداری از آنزیمهای حشره وارد بافت برگها می گردد. آشکار است که این آنزیمها دارای اثرات مضری در فیزیولوژی گیاه بوده که به تدریج موجب خشک شدن و مرگ برگها و بوته ها می گردد.
3-بر اثر ترشح مقدار زیادی شیره از حشره و برگهای مورد حمله سطح روئی و زیری برگها با این شیره آغشته می گردند این شیره علاوه بر اینکه موجب بسته شدن استوماتها و مختل شدن فعالیتهای حیاتی برگ می گردد محل مناسبی برای رشد بعضی از قارچها گردیده در اینصورت سطح برگ منظره سیاه رنگی بخود گرفته و بدون شک این چنین برگهائی قادر بانجام اعمال حیاتی نبوده و بالطبع موجب تقلیل رشد بوته می گردند.
4-شیره مترشحه از برگها و حشره بتدریج باعث آلودگی الیاف می گردند. این آلودگی کیفیت الیاف را از نظر ارزش نساجی پایین می آورد. این محصول آلوده به شیره مقدار قابل ملاحظه ای خاک و خاشاک بخود جذب کرده و کیفیت پنبه را بیشتر پایین می آورد.
مقصود از شرح فوق اینستکه آلودگی این آفت در مزارع پنبه موجب ریزش مقدار قابل ملاحظه ای از غنچه و گل و قوزه های کوچک می گردد، رشد قوزه های بزرگ را متوقف و درنتیجه از نظر کمی و کیفی آسیب زیادی می رساند.
مناطق انتشار آفت در ایران و جهان
این حشره در سواحل خلیج فارس، استانهای سیستان و بلوچستان، خوزستان، جنوب خراسان، مناطق پنبه خیز فارس و کرمان و پاره ای از نقاط گرمسیر استان مرکزی و همچنین گرمسار و گرگان و گنبد انتشار دارد.
در کشورهای دیگر عسلک پنبه در قاره آفریقا، جنوب و جنوب شرقی آسیا، خاور نزدیک، مناطق گرمسیر خاورمیانه، سواحل دریای مدیترانه و دریای سیاه دیده شده است.
مشخصات ظاهری آفت
حشره بالدار: حشره بالدار خیلی ریز و درای افراد نر و ماده است. اندازه حشره نزدیک به یک میلیمتر می رسد. عرض بدن با بالهای باز حدود 5/2 میلیمتر است.
رنگ اصلی بدن زرد لیموئی ولی بدلیل پوشیده شدن سطح بالها و بدن از گرد مومی سفیدرنگ رنگ ظاهری حشره سفید به نظر می رسد. چشمها قرمز رنگ و بدو قسمت تقسیم شده است. شاخکها 7 مفصلی و رنگ آن زرد لیموئی است.
بالها شبیه هم بوده و حشره بالدار بوسیله خرطوم شیره نباتی را می مکد.