لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کند وکاوی در مسئلهی حجاب
اگر قرار باشد در مورد روشن شدنِ مسئله لباس و پوشش زنان به روایت، سنت، و مستندات رایج فقهی بسنده کنیم، این مسئله هیچگاه برای امثال من که فقیه نیستیم روشن نخواهد شد مگر آنکه اول میان متنِ سنت و متن قرآن تفاوت قایل شویم و بهجای استناد به روایات و استناد به نظریههای فقهی، به خود متنِ قرآن مراجعه کنیم.طرح این سخن بهمعنای رد یا قبول آراء فقهای دوران گذشته یا اکنون در باره حجاب نیست بلکه بهاین معنا است که فکر میکنم امروز طبقه فرهنگیِ میانهای پدید آمده است که میخواهد جدای از فتاوا، و جدای از مسئله تقلید، خودش هم معنای حرمتها را بفهمد؛
بنا براین آنچه مینویسم، نه حکمی شرعی، ونه استنباطی فقهی است؛ بلکه بهعنوانِ کند وکاوِپژوهشگری است که با متن قرآن سروکار داردنکته دیگر اینکه شاید فقیهانِ هر دورهای برای ساماندهیِ روزگار خود ومتناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی وسیاسیِ همان روزگار استنباط خود را از مسئله حجاب بیان کرده و می کنند اما بهنظر میرسد که نقطه کانونی در شکل گیری مضامین فقهی دورانی بوده است که با روزگار صدر اسلام فاصله ای جدی و تفاوتی بنیادی داشته است. اکثرمضامین فقهی وحقوقیِ ما و همچنین آنچه به عنوان فرهنگ اسلامی میشناسیم در دوران امپراطوری عباسیان شکل گرفته است که ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، واقتصادی این دوره با روزگار بعثت که هنوز دولتی تشکیل نشده بود. بسیار متفاوت است. زیرا بهنظر میرسد که مدینه در آن روزگار بعثت، حتی از روستاهای امروزی هم شاید جمعیت کمتری داشته است و چندان جامعهی گسترده و پیچیدهای نبوده است که برای ادارهی آن حتی نیاز به نهادهای حکومتی داشته باشد. در این مورد، نکته قابل تامل این است که به جز متن قرآن، هیچ اثر مکتوب و مستندی که تدوین آن به پیش از دوره بنیعباس مربوط باشد در دست نداریم. از این جهت میتوان احتمال داد که همه متونِ فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی و... بیشتر متناسب با ساختارِ امپراطوری اسلامی شکل گرفته است و نه آنچه قبلا در حجاز و در زمان پیامبر به عنوان اسلام مطرح شده است.
دوم اینکه، متنِ قرآن را نیز نمیتوان بهدرستی فهمید مگر با شناخت معیارهای زبانیِ همان روزگار بعثت در حجاز، که البته این نیز کار چندان آسانی نیست زیرا بسیاری از واژگان در طول تاریخ، وبهویژه در دوره پانصد وپنجاه ساله امپراطوری عباسیان، معناها ومصداقهای متفاوتی از اصلِ خود پیدا کردهاند.
نکته سوم اینکه اگر آیاتی را که امروزه مربوط به حجاب میدانند با دقت، وبا همان معیارهای زبانی دوره بعثت مطالعه شود در مییابیم که در هیچکجای قرآن نیامده است که زنان باید موی سرخود را بپوشانند اما این هست که زنان مومن سعی کنند تا پوشش ورفتارشان بهگونهای باشد که مردانِ بیگانه در آنان طمع نکنند.
چهارم، از بررسی آیات قرآن و با توجه به شرایط زمانی ومکانی حجاز در هنگام بعثت چنین برمیآید که لباس برای زنان، یک شکل ویژهی تثبیت شدهای نداشته است بلکه بستگی داشته به موقعیت زنان در برابر مردانِ متفاوت. همچنین مهمترین کسی که میتوانسته این موقعیتها را تشخیص داده ومتناسب باآن، جاذبههای جنسی خود را پوشیده نگاه دارد، خود زن بوده است. بنا براین میتوان گفت که پوشش برای زن امری نسبی بوده است وهنوز هم می تواند باشد[1].
ونکته آخر اینکه به نظر میرسد که طرح مسئله پوشش زنان از سوی قرآن، ارائه راهکاری است برای مردان وزنانِ آزادی که به امر متعالی ایمان آورده و دوست دارند خود را از گزند آشوبهای جنسی و نگاههای گزنده مردان هوسران برکنار نگه دارند.
×××××××
اشارهای کوتاه به آیه مربوط به پوشش زنان:
در قرآن دو مورد از آیات هست که در باره نوع رفتار و پوششِ زنان بهتصریح در آن سخن رفته است. یکی آیات 30 و 31 در سوره بیستوچهارم(نور) و دیگری آیاتِ 57 و58 در سوره سی وسوم(احزاب).
در سوره نور پیش از اینکه به آیه مربوط به پوشش زنان پرداخته شود، ابتدا از زنانِ پاکدامن یاد شده است که برخی کسان بهآنان تهمت زنا میزنند (آیه 23) در آیه 25 همان سوره از وضعیتی یاد میکند که در آن وضعیت، زنان ومردان آلوده برای هم، و زنان ومردانِ پاک برای هم خواهند بود. مضمون آیه بهگونهای است که انگار این انتخاب بهطور طبیعی صورت میگیرد[2] از نوع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کند وکاوی در مسئلهی حجاب
اگر قرار باشد در مورد روشن شدنِ مسئله لباس و پوشش زنان به روایت، سنت، و مستندات رایج فقهی بسنده کنیم، این مسئله هیچگاه برای امثال من که فقیه نیستیم روشن نخواهد شد مگر آنکه اول میان متنِ سنت و متن قرآن تفاوت قایل شویم و بهجای استناد به روایات و استناد به نظریههای فقهی، به خود متنِ قرآن مراجعه کنیم.طرح این سخن بهمعنای رد یا قبول آراء فقهای دوران گذشته یا اکنون در باره حجاب نیست بلکه بهاین معنا است که فکر میکنم امروز طبقه فرهنگیِ میانهای پدید آمده است که میخواهد جدای از فتاوا، و جدای از مسئله تقلید، خودش هم معنای حرمتها را بفهمد؛
بنا براین آنچه مینویسم، نه حکمی شرعی، ونه استنباطی فقهی است؛ بلکه بهعنوانِ کند وکاوِ پژوهشگری است که با متن قرآن سروکار داردنکته دیگر اینکه شاید فقیهانِ هر دورهای برای ساماندهیِ روزگار خود ومتناسب با شرایط فرهنگی، اجتماعی وسیاسیِ همان روزگار استنباط خود را از مسئله حجاب بیان کرده و می کنند اما بهنظر میرسد که نقطه کانونی در شکل گیری مضامین فقهی دورانی بوده است که با روزگار صدر اسلام فاصله ای جدی و تفاوتی بنیادی داشته است. اکثرمضامین فقهی وحقوقیِ ما و همچنین آنچه به عنوان فرهنگ اسلامی میشناسیم در دوران امپراطوری عباسیان شکل گرفته است که ساختار اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، واقتصادی این دوره با روزگار بعثت که هنوز دولتی تشکیل نشده بود. بسیار متفاوت است. زیرا بهنظر میرسد که مدینه در آن روزگار بعثت، حتی از روستاهای امروزی هم شاید جمعیت کمتری داشته است و چندان جامعهی گسترده و پیچیدهای نبوده است که برای ادارهی آن حتی نیاز به نهادهای حکومتی داشته باشد. در این مورد، نکته قابل تامل این است که به جز متن قرآن، هیچ اثر مکتوب و مستندی که تدوین آن به پیش از دوره بنیعباس مربوط باشد در دست نداریم. از این جهت میتوان احتمال داد که همه متونِ فقهی، فلسفی، کلامی، عرفانی و... بیشتر متناسب با ساختارِ امپراطوری اسلامی شکل گرفته است و نه آنچه قبلا در حجاز و در زمان پیامبر به عنوان اسلام مطرح شده است.
دوم اینکه، متنِ قرآن را نیز نمیتوان بهدرستی فهمید مگر با شناخت معیارهای زبانیِ همان روزگار بعثت در حجاز، که البته این نیز کار چندان آسانی نیست زیرا بسیاری از واژگان در طول تاریخ، وبهویژه در دوره پانصد وپنجاه ساله امپراطوری عباسیان، معناها ومصداقهای متفاوتی از اصلِ خود پیدا کردهاند.
نکته سوم اینکه اگر آیاتی را که امروزه مربوط به حجاب میدانند با دقت، وبا همان معیارهای زبانی دوره بعثت مطالعه شود در مییابیم که در هیچکجای قرآن نیامده است که زنان باید موی سرخود را بپوشانند اما این هست که زنان مومن سعی کنند تا پوشش ورفتارشان بهگونهای باشد که مردانِ بیگانه در آنان طمع نکنند.
چهارم، از بررسی آیات قرآن و با توجه به شرایط زمانی ومکانی حجاز در هنگام بعثت چنین برمیآید که لباس برای زنان، یک شکل ویژهی تثبیت شدهای نداشته است بلکه بستگی داشته به موقعیت زنان در برابر مردانِ متفاوت. همچنین مهمترین کسی که میتوانسته این موقعیتها را تشخیص داده ومتناسب باآن، جاذبههای جنسی خود را پوشیده نگاه دارد، خود زن بوده است. بنا براین میتوان گفت که پوشش برای زن امری نسبی بوده است وهنوز هم می تواند باشد[1].
ونکته آخر اینکه به نظر میرسد که طرح مسئله پوشش زنان از سوی قرآن، ارائه راهکاری است برای مردان وزنانِ آزادی که به امر متعالی ایمان آورده و دوست دارند خود را از گزند آشوبهای جنسی و نگاههای گزنده مردان هوسران برکنار نگه دارند.
×××××××
اشارهای کوتاه به آیه مربوط به پوشش زنان:
در قرآن دو مورد از آیات هست که در باره نوع رفتار و پوششِ زنان بهتصریح در آن سخن رفته است. یکی آیات 30 و 31 در سوره بیستوچهارم(نور) و دیگری آیاتِ 57 و58 در سوره سی وسوم(احزاب).
در سوره نور پیش از اینکه به آیه مربوط به پوشش زنان پرداخته شود، ابتدا از زنانِ پاکدامن یاد شده است که برخی کسان بهآنان تهمت زنا میزنند (آیه 23) در آیه 25 همان سوره از وضعیتی یاد میکند که در آن وضعیت، زنان ومردان آلوده برای هم، و زنان ومردانِ پاک برای هم خواهند بود. مضمون آیه بهگونهای است که انگار این انتخاب بهطور طبیعی صورت میگیرد[2] از نوع خباثت(آلودگی) و نوعِ طیبه(پاکی) سخنی بهمیان نیامده است اما با توجه به آیه قبلی که در باره تهمت زنا آمده، محتمل است که منظور ازآلودگی، همان آلودگی به انگارههای ذهنی و تمایل به زنا با دیگری باشد، یعنی برخی کسان هستند که ابتدا زنان پاکدامن را متهم بهزنا میکنند تا بعدا اگر فرصتی دست داد خود را مجاز بدانند که با آنان زنا کنند. وهمچنین ممکن است «طیبه» بودنِ زن ومرد به معنای پرهیزکاری از وسوسههای زنا ومبرا بودن آنان از زناکاری باشد.
در آیات 27 تا 29 خطاب به کسانی که ایمان آوردهاند آمده است که:
«بهخانههایی که غیر از خانه خودتان است داخل مشوید تا اجازه بگیرید و سلام کنید، (تسلیمِ اهل آن خانه باشید.تسلّموا= بیگزند و سالم باشید) این برای شما بهتر است که پند گیرید.
پس اگر کسی را در آن نیافتید، داخل نشوید تا بهشما اجازه داده شود. واگر به شما گفته شد برگردید، پس برگردید، او برای شما پاکیزهتر است وخدا بهآنچه میکنید دانا است.
برشما پروایی نباشد که به خانههای غیر مسکونی که متاعی برای شما در آن است وارد شوید و آنچه را آشکار می کنید وپنهان می کنید خدا میداند.»
از مضمون این آیات چنین برمیآید که شکل و چگونگیِ معماری خانهها و درگاههای ورودی آن بهگونهای ابتدایی بوده است وبسا خانهها که بهجای دربهای با قفل وبند فقط از پردهی آویختهای که بر درگاه خانه نصب میشده برخوردار بوده است. واژه حجاب نیز در قرآن به معنای پردهای است که دو قلمرو را از هم جدا میکند مانند همان پردهای که بر درگاه خانه میآویختند. بنا براین در مواقع عادی هرکسی میتوانسته سرزده وبدون اعلام قبلی پرده را پس بزند و وارد خانهای بشود. همچنین بهآن سبب که مسلمانان خود را بایکدیگر متحد ویگانه میدانستند، شاید منعی نمیدیدند که هرگاه خواستند به خانهی همکیشِ خود وارد شوند وبسا که در پارهای مواقع همسر صاحبخانه تنها در خانه بوده باشد. مشابه همین توصیه که بدون اجازه وارد خانهای نشوید در آیه 53 سوره احزاب خطاب به مومنان در مورد خانه ی پیامبر آمده است که بی اجازه وارد خانه رسول نشوند و اگر از زنان پیامبر چیزی خواستند، از همان پس پرده (من وراء حجاب) حاجت خود را بگویند و اگر چیزی میخواهند بگیرند. نکته جالب توجه در این آیه آن است که مردان باید از پس حجاب با زنان سخن گویند. به تعبیر دیگر، اگر حجاب پوششی برای زنان میبود طبعا به زنان توصیه میشد که حجاب خود را حفظ کنند، در حالی که در قرآن چنین چیزی دیده نمیشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
شبکه موبایل چگونه کار می کند؟
در تلفن ثابت "هویت " مشترک مشخص است ِاز کجا؟ از آنجایی که مخابرات با کشیدن دو رشته سیم مسی تا در منزل یا محل کار و دادن بوق این کار برای مشترک کرده است.پس مرحله اول در شبکه مخابرات "هویت" یا شناسایی معتبر بودن مشترک است .
"مکان" مشترک نیز دقیقا مشخص است و این دیگر نیاز به توضیح ندارد یعنی سوییچ هنگامی که کسی با این مشترک کار دارد راحت آن را پیدا کرده و به آن زنگ می زند. قسمت بعدی " محل ثبت charging" است یعنی مشترک هرچقدر با تلفن خود به دیگران زنگ بزند هزینه آن در کجا ثبت می شود؟ جواب مشخص است - در سوییچی که به آن متصل است .
قسمت بعدی " ارائه سرویسهای جانبی " است مثل نمایشگر شماره تلفن و انتقال مکالمه و ... که این هم در سوییچی که تلفن به آن متصل شده است انجام می گیرد.
پس به طور خلاصه شبکه تلفن ثابت مشخصات زیر را دارا می باشد:
1- هویت یا شتاسایی مشترک
2- مکان مشخص جهت تماس گرفته شدن با آن
3- محل ثبت charging
4- ارائه سرویسهای جانبی
در شبکه موبایل ما یک وسیله به نام گوشی موبایل داریم که بدون سیم است و از لحاظ فیزیکی به جایی متصل نیست و هرلحظه مکان خود را تغییر می دهد و ممکن در یک روز در نقاط مختلف کشور (و حتی جهان) حرکت کند.
حالا سوال این است که چگونه باید جهار مشخصه بالا را برای آن پیاده کنیم ؟
قبل از هر چیز ذکر این مورد ضروری است که گوشی موبایل با روش بدون سیم (wireless) از طریق امواج الکترو مغناطیسی با آنتی که به آن BTS گفته می شود(در آینده مفصل در باره آن صحبت خواهیم کرد) ارتباط دارد و از طریق آن به شبکه موبایل وصل می شود(به جای دو رشته سیم مسی).
1- تعیین هویت:
در موبایل به علت تغییر مکان مشترک (مستقل از مکان بودن) نیاز به مرکزی داریم که اطلاعات تمام مشترکین یک کشور و یا یک شرکت ارائه دهنده سرویس موبایل در آن ثبت شود تا هر وقت شبکه نیاز داشت در اختیار شبکه قرار گیرد(این کار در تلفن ثابت در همان مرکز سرویس دهنده به شما انجام می گیرد) به این مرکز HLR گفته می شود(Home Location Register) این مرکزها به صورت متمرکز در یک یا بعضا در نقاط محدودی از یک کشور ایجاد می شود.
و برای اینکه یک مشترک امکان استفاده از شبکه را داشته باشد به مشترک کارتی به نام SIM (Subscriber Identity Module) کارت داده می شود که این کارت وسیله شناسایی مشترک در شبکه است - پس اگر SIM کارت در گوشی موبایل قرا رگیرد و تعاریف مخصوص آن در HLR ثبت گردد مشترک می تواند هر کجا از کشور که برود امکان تماس گرفتن و یا تماس گرفته شدن را دارا می باشد.
2- مکان مشترک در شبکه موبایل
هنگامی که یک مشترک در شبکه حرکت می کند با تکنیکهایی که در آینده در باره آن صحبت خواهیم کرد آخرین مکان آن در HLR ثبت می شود بنابرابن هر کس بخواهد به یک موبایل زنگ بزند آخرین مکان آن از HLR پرسیده می شود و بعد به موبایل زنگ می خورد.
3- ثبت charging
ثبت مقدار هزینه مکالمه موبایل در آخرین سوییچی که به موبایل سرویس می دهد انجام می گیرد .
مثلا مشترکی از تهران به سمت مازندران رفته و از آنجا به مشهد می رود ودر طی مسیر چندین بار به نقاط مختلف تماس گرفته است هنگامی که در محدوده تهران بوده در سوییچهای تهران charging ثبت شده و در ملزندران در سوییچ مازندران و در مشهد هم در سوییچ مشهد ثبت می شود.
در آخر کلیه هزینه مکالمات از سراسر کشور به مرکزی در تهران که مرکز صورتحساب است ارسال می شود و بعداز جمع بندی و محاسبه برای مشترک صورتحساب ارسال می شود(در تلفن ثابت تمام هزینه های مکالمه در مرکز سرویس دهنده ثبت می شود)
4- ارئه سرویسهای جانبی
این سرویسها توسط آخرین سوییچ سرویس دهنده به موبایل از طریق HLR سوال می شود که چه سرویسهایی باید در اختیار مشترک گذاشته شود مثل انتفال مکالمه - انتظار مکالمه - نمایشگر شماره و .. و سپس آن سرویس ها توسط آخرین سوییچ سرویس دهنده در اختیار مشترک قرار می گیرد.(در تلفن ثابت همان سوییچ محلی که تلفن به آن وصل اشت این کار را انجام می دهد).
گذری کوتاه در مورد شبکه تلفن ثابت
آشنایی مقدماتی با نحوه کار شبکه تلفن ثابت(PSTN)
برای اینکه نحوه کار شبکه موبایل(PLMN) برای شما مشخص شود ابتدا توضیح مختصری در باره شبکه تلفن ثابت خواهم داد .
زمانی که شما در منزل یا محل کار قصد تماس گرفتن دارید ابتدا گوشی تلفن را بر می دارید و صدای بوق خاصی را می شنوید به این معنی که شما مجاز به شماره گیری و استفاده از شبکه تلفن ثابت هستید ارتباط شما با مرکز تلفن محلی (LOCAL) خود بو سیله دو رشته سیم مسی که از درب منزل یا محل کار شما به نزدیکترین پست (POST) (همان جعبه های کو چک سربی رنگ که در روی دیوار معابر نصب شده و به مقداری کابل وارد و خارج شده است)رفته است و از پست به کافو می رود(کافو ها همان کمدهای سبز رنگ است که در کنار خیابانها نصب شده است ) و از کافوها به چاله حوضچه که در زیر زمین توسط مخابرات حفر شده می رود و از آنجا به مرکز تلفن وارد می شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
سینه نرم قادر است کمک کند به تشخیص دادن سرطان .
اخبار قانون گذار
زندگی سالم
IMO تغییرات سازندهی به NIH توصیه میکند.
کادمیوم ممکن است احتمال سرطان را افزایش دهد.
انجمن در رفع کردن اختلافات در مسائل پزشکی قانون وضع می کند .
پژوهشگران پیدا کرده اند کلیدی راجع به چگونگی شیوع سرطان .
تعلل مجلس سنا رسیدگی می شود از منشاء لایحه قانونی .
هپارین ممکن است بیشتر موثر باشد برای بیماران سرطان بوسیله لخته شدن خون
Pharma دسترسی به تصویب نامه را در جایگاه تصویب شده به بازار عرضه میکند.
میزان مرگ و میر سرطان اروپایی رو به کاهش است .
سرطان سینه
مطالعه ی کمک کردن ماماگرافی برای زنان مسن
مطابق با گزارش مرکز سرطان Fox chase در پنسیلوانیا ، ماماگرافی در زنان چهل ساله و مسنتر ، سرطان سینه را در مرحله زودتری نمایان می سازد و یک محدوده انتخاب درمان وسیع تری را اجازه می دهد . در گزارش منتشر شده است زنان چهل ساله و مسن تر در سه گروه ظاهر شده اند :
1)192 زن که ماماگرافی قبلی راتحّمل نکردند ؛
2)695 زن که به ماماگرافی کمتر از یک بار در سال مراجعه کرده اند ؛
3)704 زن که یک بار در سال و یا به دفعات بیشتر به ماماگرافی مراجعه کرده اند .
کمترین احتمال برای تشخیص سرطان سینه در مرحله زودتر در زنان گروه 1 وجود داشته است و جراحی (برداشتن سینه ) برای بیشتر زنان در گروه 1 سفارش شده . تکرار بیشتر ماماگرافی ارتباط داشته بود با پایین آوردن احتمال در پیشرفته شدن غده و تکرار کمتر اندازه غده را افزایش میدهد. جراحت غده در گروه 1 نسبت به گروه 2 یا بیماران گروه 3 به تناسب بیشتر از دو برابر ، مثبت می باشد . محققان از این یافته ها نتیجه گرفتند که آزمایش سالیانه ماماگرافی در زنان بالای 40 سال مورد تأیید است .
مطالعات انگلیسی ها تأثیرات موثر پرتو درمانی را تأیید کرده است .
محققان بواسطه هماهنگی با کمیسیون uk در تحقیق سرطان که در زنان با مجرای carcinoma در موقعیت (DCIS) ، زودتر سرطان سینه ظاهر می شود . را تأیید کردند . اگر درمان بعد از یک لامپکتومی با پرتو درمانی انجام گیرد رویدادن مجدد بیماری کمتر انجام می گیرد . بطوریکه مطالعات محققان به طور تند و سریع منتشر کرده بود ، 1700 زن که برای DCIS یک لامپکتومی داشته بودند . بعضی از آنها درمان اضافی نداشته بودند . دیگران هیچکدام پرتو درمانی یا tamoxifen یا ترکیبی از هر دو را دریافت نکرده بودند . زنانی که پرتو درمانی داشتند نسبت به زنانی که اشعه دریافت نکرده بودند 60 درصد خطر کمتری در گرفتن DCIS دوباره در همان سینه داشتند . خطرشان آنها در گرفتن سرطان حمله ور در آن سینه بیشتر از 50 درصد کم شده بود . محققان متوجه شدند که مطالعات بعد تیر نیازمند این هستند که آیا همه بیماران DCIS باید اشعه دریافت کنند و آیا زنان در خطر پایین تر می تواند بدون آن مجدد برگردد.
ممکن است گیاه یائسگی به گسترش سرطان کمک کند .
محققان U.S و کانادایی نشان داده اند که black cohosh ، گیاهی که بطور عادی در نزد زنان یائسه برای کمک به مرتفع ساختن علائم یائسگی نامطبوع و همچنین بروز ناگهانی حاد آن استفاده می شده است ، در حقیقت ممکن است باعث شیوع سرطان احتمالی زیادتری شود . این می توانست خطرناک باشد مخصوصاً برای زنانی که نمی دانستند که سرطان سینه دارند . محققان کشف کرده اند که black cohosh ، برای موشهای ماده چنانچه مستعد سرطان سینه باشند ، سرطان سینه ایجاد می کند و نیز دریافته اند که موشهایی که سرطان سینه گرفته اند بیستر محتمل برای مشاهده یک شیوع کشنده هستند . موشها در مرحله اول محتمل برای ایجاد سرطان سینه نبودند . تاکنون مشخص نشده است که چگونه black cohosh ممکن است باعث گسترش بیشتر سرطان شود .
امکان دارد سینه نرم به تشخیص دادن سرطان کمک کند .
محققان مطابق آزمایشگاه ملی شمال غربی Wash اظهار کردند که نرمی سینه پروتئینهایی را حمل می کند که ممکن است حضور سرطان سینه را نمایان بسازد . در یک گروه 121 نفری افراد تندرست ، شرکت کننده ها را non-cactating بررسی کردند . بیشتر از 90 درصد از زنان بواسطه ماساژ سینه با بکار بردن تحریک ملایم و بعد با استفاده از یک تلمبه سینه محسوس شده ، نرمی ( افتادگی ) حاصل کرده بودند . نمونه ها نشان دادند که کاملاً از 46 پروتئین ، تقریباً در خون یا نمونه های توموری در زنان دارای سرطان سینه تغییر کرده است . محققان پروتئینهای مابین زنان سالم و زنان مبتلا به سرطان سینه را مقایسه خواهند کرد و امیدوارند که خصوصیات پروتئینهایی که به انواع مختلف سرطان اشاره می کنند را تشخیص بدهند .
برگشت به عناوین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
عقبماندگى هوشى
عقبماندگى هوشى یک بیمارى نیست، بلکه شمارى بیمارىهاى از نظر سببشناختى متفاوت را دربر مىگیرد که در ویژگىهاى زیر مشترک هستند:
نقص اعمال هوشی،
نقص تطابق رفتار با نیازهاى زندگى روزانه،
مزمن بودن
وجود از زمان تولد یا آغاز کودکی.
اکنون توافق همگانى بر آن است که باید هم اعمال هوشى و هم تطابق رفتارى ناقص باشد تا بتوان کسى را دچار عقبماندگى هوشى دانست. و نباید هیچکس بر پایهٔ تصور و گمان ذهنى دچار عقبماندگى هوشى بهشمار رود. باید حتىالمقدور اندازهگیرىهاى عینى براى تعیین اعمال هوشى و تطابق رفتارى بهکار گرفته شود، ارزیابى سطح هوش باید بر پایهٔ اطلاعات در دسترس و از جمله شواهد بالینى (مانند شناخت و ناتوانى مثلاً کلامی)، تطابق رفتارى و یافتههاى روانسنجى باشد .
انواع عقبماندگى هوشى
روانشناسان براى طبقهبندى درجهٔ عقبماندگى هوش مفهوم IQ را بهکار مىگیرند. امتیازهاى IQ بر این فرضیه قرار دارند که پراکندگى درجهٔ هوش در جامعهٔ کلى از منحنى توزیع نرمال یا توزیع گوس - با میانگین صد - پیروى مىکند. نیمى از جمعیت امتیاز بیش از صد بهدست مىآورند و نیمى دیگر کمتر از صد و سه درصد از کمهوشترین مردم امتیازى برابر هفتاد یا کمتر خواهند داشت. این دسته را بهطور معمول عقبماندهٔ هوشى بهشمار مىآورند. سازمان بهداشت جهانى طبقهبندى زیر را براى تعیین عقبماندگى هوشى بهدست داده است
عقبماندگى هوشى خفیف IQ بین ۵۰ تا ۷۰
عقبماندگى هوشى شدید IQ بین ۲۰ تا ۳۴
عقبماندگى هوشى متوسط IQ بین ۳۵ تا ۴۹
عقبماندگى هوشى بسیار شدید IQ کمتر از ۲۰
عقبماندگى هوشى بسیار شدید نادر است و بخش بزرگى از این کودکان بهشدت ناتوان در سراسر زندگى کم یا بیش وابسته باقى مىمانند. بیشتر اوقات عقبماندگى هوشى شامل اختلالات روانى هم هست. عقبماندگى هوشى خفیف بسیار است. باید تأکید کرد که طیف IQ پیشنهاد شده نباید بهصورت انتزاعى و مطلق بهکار گرفته شود. در طول عمر اشخاص سطح IQ ضرورتاً پایدار نمىماند.
دامنهٔ مشکل
برآورد شده است که نزدیک به سه درصد جمعیت جهان عقبماندگى هوشى داشته باشند. در کشورهاى رو به پیشرفت نمىتوان به آسانى رقم عقبماندههاى هوشى تعیین کرد زیرا در سرشمارىها این افراد بهطور مشخص شمارش نمىشوند.
علل عقبماندگى هوشى
عقبماندگى هوشى بیشتر اوقات در نتیجهٔ بعضى جراحات یا بیمارىهاى جسمى است. در بسیارى از بیماران هم علت آن ناشناخته است. عوامل سببى شناخته شدهٔ عقبماندگى هوشى عبارتند از:
بیمارىهاى زاگشناختى(ژنتیک)؛ مانند: نشانگان داون، نشانگان کلاینفلتر، فنیل کتونوری، بیمارى تی-ساش، گالاکتوزومی، میکروسفالی، کمکارى تیروئید بهصورت مادرزادی، این بیمارى یک یا چندژن یا ناهنجارى فامتنى (کروموزومی) را در بر مىگیرند.
عوامل مربوط به دوران بارداری؛ این عوامل عبارتند از: نقیصههاى لولههاى عصبی، ناسازگارى Rh، برخى عفونتها (مانند سرخجه، سیتومگالوویروس، توکسوپلاسموزیس و سِفلیس)، داروها و پرتوتابی.
عوامل حول زایمانی؛ عبارتند از: صدمات وارده، هیپوکسى و فلج مغزی
عوامل پس از زایمانی؛ شامل: صدمات وارده به سر، حوادث، آنسفالیتها، عوامل فیزیکى و شیمیائى مانند مسمومیت از سرب یا جیوه
عوامل دیگر؛ مانند: سوءتغذیهٔ مادر، سوءتغذیهٔ پروتئین انرژی، کمبود ید (گواتر بومی)، ازدواج همخون و باردارى پس از سن چهل سالگى )ازدواج دیررس( همگى جزء علل شناختهشدهٔ عقبماندگى ذهنى هستند.
پیشگیرى از عقبماندگى هوشى
هدف نهائى از مبارزه با عقبماندگى ذهنی، پیشگیرى است. شناخت عوامل سببى اساس پیشگیرى مؤثر را تشکیل داده و بسیارى از این عوامل را مىتوان شناسائى کرد. اینک ایمنسازى علیه دو علت اصلى خطر (یعنى سرخجه و سرخک) مقدور است. در کشورهاى رو به پیشرفت ممکن است نقش سوء تغذیه و عفونت بسیار بیش از کشورهاى پیشرفتهٔ صنعتى باشد. در جاهائى که گواتر بومى وجود دارد عقبماندگى هوشى فراوانتر است، گواتر بومى را با مصرف نمک یددار مىتوان از بین برد. خدمات مادر و کودک از جمله برنامهٔ تنظیم خانواده ضرورى است و باید به اندازهٔ کفایت در دسترس باشد. تنظیم خانواده مىتواند نقش خاص و مهمى در تعداد کودکان دختران خیلى جوان یا زنان سالمند داشته باشد. نسبت کمبود وزن به هنگام تولد در نوزادان اینگونه زنان زیادتر است و چنین نوزادانى بیشتر در معرض خطر داشتن نقیصههاى هوشى هستند. کودکانى که پیش از این با عقبماندگى هوشى بهدنیا آمدهاند هم دشوارىهاى اقتصادى و اجتماعى قابل ملاحظهاى بهوجود مىآورند زیرا برنامههاى بازتوانى و آموزشى و مراقبتهاى درازمدت لازم دارند. از اینرو براى دشوارىهاى سببشناسی، پیشگیرى و چارهجوئى اینگونه کودکان کار ردههائى چند ضرورت مىیابد
علل ذهنى و استعدادى
کمهوشى
براساس تجارب کودکانى که دچار کمهوشى و یا افت ذهنى هستند ممکن است از تنبلى سردرآورند. این امر در اغلب عقبماندگان ذهنى حضور دارند. آنها برحسب طبیعت کندذهنى متوجه شیطنتهاى اساسى و بنیادین مىشوند. و البته مىدانیم همه کودکان به یک میزان هوش ندارند عوامل وراثتى و محیطى در این تفاوت مؤثرند.
اختلال در ادراک
برخى از کودکان دچار تنبلى هستند بدانخاطر که اختلالاتى در ادراک دارند و به تناسب وضع حالشان نمىتوانند رشد و پیشرفتى داشته باشند و حتى ممکن است کار و برنامه خود را رها کنند و طبیعى است که به تنبلى متهم گردند
تنبلى ذهنى