واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق در مورد کودکان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 11 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

6 - کار کودکانایران در سال 1380 مقاوله نامه مربوط به محو بدترین اشکال کار کودک را امضاء کرده و ملزم به اجرای آن است. طبق این مقاوله نامه کار کودکان زیر 5 سال ممنوع است اما آمار روشنی از کودکان شاغل در کارگاهها در ایران وجود ندارد.1- 6- درگذشته، کارگاههایی که زیر 10 نفر در آن شاغل بودند مورد بازرسی منظم قرار نمی گرفتند و در صورت بازرسی، کارفرمایان به دلیل اینکه از قبل نسبت به زمان بازرسی اطلاع می یافتند کودکانی که بکارگیری آنها غیر قانونی بود را پنهان و یا از محیط کار خارج می‌کردند اما با تصویب ممنوعیت بازرسی از گارگاههای زیر 10 نفر در نیمه اول مهره ماه 1383 ( در آستانه روز جهانی کودک) همین بازرسی‌های ادواری و غیر موثر هم منتفی شد و دست کسانی که کودکان را در مشاغل به کار می‌گیرند بازتر کرد.2- 6- در مناطق روستایی ایران کار کودک به عنوان فرزند خانواده و یکی از عوامل اقتصادی خانوار شیوع دارد و در موارد زیادی سبب محرومیت کودکان از تحصیل می شود اما به دلیل اینکه کودک جزو نان آوران خانواده به شمار می‌آید این کار صورتی موجه به خود گرفته است.3- 6- یکی از مهمترین موارد کار کودکان که در چند سال اخیر گسترش قابل ملاحظه‌ای داشته است درگیری کودکان در مشاغل کاذب است که نه تنها خطرها و آسیب‌های کار کودک را در بردارد بلکه از تامین‌‌های اندک کارگاهها نیز محروم بوده و در معرض خطرات بیشماری قرار دارند. دستفروشی کودکان که در خیابان ها و به ویژه چهار راه ‌ها به وفور دیده می شود مصداق بارز آن است ولی خطرناک‌تر از آن تعداد فراوان کودکانی است که در مبادی ورودی و خروجی شهرها مانند تهران، کرج ، قزوین به دستفروشی مشغول هستند و به محض توقف اتومبیل‌ها به سوی آنها می‌روندتا قرعه خرید به نام یکی از آنان بیفتد. خطر سانحه تصادف و یا افتادن در دام سوء استفاده گران برای این کودکان بسیار زیاد است. حتی در ایام سال تحصیلی هم می‌توان تعداد قابل توجهی از این کودکان را دید. پرسه زدن درکوچه‌های شهر با سازهایی چون فلوت، تنبک، آکاردئون و آوازخوانی برای کسب پاداش نمونه‌ دیگری از این مشاغل کاذب است. مجموع اینها سیمای شهر را آزاردهنده و رقت بار می کند خصوصاً که سبب عادی شدن و بی تفاوتی جامعه نسبت به وضعیت خیل این کودکان معصوم و قربانی می‌شود.4 – 6– فرزندان زندانیان: این مشکل که در قوانین ایران بیش از سیصد عنوان مجرمانه وجود دارد که بخش مهمی از آن در بسیاری از کشورهای دیگر جرم محسوب نمی شود سبب آماربالای زندانیان شده است. در موارد زیادی مشاهده شده است که به دلیل زندانی شدن نان‌آور خانواده، کودکان، مجبور به کارکردن و ترک تحصیل شده اند تا جلوی درماندگی یا فساد در کانون خانواده گرفته شود. در اوایل سال 1379 در زندان اوین یک زندانی در ملاقات با همسر و فرزندانش متوجه شد که پسر 14 ساله او درس را رها کرده و برای کمک به خانواده مجبور به کارکردن شده است. احساس تحقیر و اندوه پدر سبب شد تعادل خود را از دست داده و پس از بازگشت به داخل بند در داخل حمام خودکشی کند.

7- کودکان زندانیتا پیش از سال 1379 بیش از 809 کودک در سنین مختلف در کل کشور همراه مادران خود زندانی بودند. به دلیل افزایش جمعیت زندانیان و تعداد کودکان همراه و با توجه به ازدیاد هزینه های مادی و معنوی نگهداری این کودکان، سازمان زندان ها و سازمان بهزیستی در 15 مرداد 79 توافقنامه‌ای امضاء کردند که طبق آن پس از صدور محکومیت مادر، کودکان بالای دو سال مستقیماً به مراکز شبانه روزی بهزیستی منتقل شوند در حالی که پیش از آن کودکان تا سن 8 سال یا بالاتر همراه مادر خود در زندان می‌ماندند. در حال حاضر در کل کشور 210 کودک زیر 2 سال درکنار مادران خود دوره محکومیت را می گذرانند که 18 نفر آنها در زندان های اوین، رجایی شهر و ورامین ( متعلق به استان تهران) هستند. (رزآبادی. 1383) در ماده 65 آیین نامه زندان‌ها مصوب1380 آمده است که «زندانیان زن می‌توانند اطفال خود را تا دو سال تمام همراه داشته باشند وروسای زندان ها می‌توانند در هر زندان نسبت به تفکیک و جداسازی اطفال 2 تا 6 سال در محل مجزا (مهد کودک) اقدام یا نسبت به انتقال اطفال به بهزیستی مبادرت نمایند». ( )این بحث همچنان وجود دارد که کودکان زیر دو سال اگر در زندان همراه مادر خود باشند بیشتر آسیب می‌بینند یا اگر از مادر جدا شده و درشرایط مناسبی در بهزیستی نگهداری شوند؟ کودکان در زندان فاقد اسباب بازی و محیط فراخ بازی و همبازی و ارتباط و تغذیه مناسب و درمعرض مشاجره‌ها و گفتگوها رفتارهای نا مناسب بزرگترهایی هستند که دارای جرایمی چون جنایت و مواد مخدر و... می باشند.یک تحقیق نشان می دهد که «برخی از کودکان در روزهای اولیه انتقال از زندان کاملاً بهت زده و گیج هستند. دیدن بسیاری از چیزها برایشان تعجب‌آور است. برخی از آنها قادر به درک مفاهیم ساده و کلماتی مانند چپ، راست، پایین، بالا، بزرگ، کوچک، پارک، سینما، مغازه و خیابان نبودند. 4/21 درصد از کودکان مورد مطالعه در بدو ورود به مراکز شبانه روزی دارای اثرات تر و ما و ضربه بودند. 6 نفر دارای جای ضربه و کبودی روی تمام بدن، پا، زخم روی لب، ساییدگی روی گونه و شکستگی دست، یک نفر دارای تشنج به علت ضربه وارده به سر بود. در بررسی وضعیت روانی از حیث رفتار، احساس و ذهن. 3/33 از کودکان دارای مشکلات روانی بودند. کودکان درزمینه ناسازگاری، ناآرامی، زودرنجی، تمرکز و توجه، پرخاشگری، بی نظمی، دروغگویی، ناخن جویدن و شب ادراری مورد مطالعه قرار گرفتند که از این بین ناسازگاری، پرخاشگری، افکار تهاجمی (در ابعاد رفتاری) و ترس و نگرانی و زود رنجی (در ابعاد حسی) بیسترین مسایل روانی کودکان را به خود اختصاص می‌داد. کودکان بسیاری از مهارت های ظریف و متناسب با سن شان را نمی‌دانستند. در بررسی وضعیت اجتماعی کودکان بیشترین ضعف در تحرک و جابجایی و اجتماعی بودن آنها به چشم می‌خورد.» (فرع‌الدین عدل. 1383)به علت کمبود امکانات، امکان نگهداری همه کودکان بالای دو سال در بهزیستی به ویژه در برخی شهرها وجود ندارد. در تهران نیز تا سال 82 تعدادی از آنها در مهد کودک زندان نگهداری می شدند. مهدکودک زندان اوین، علاوه بر کودکان زندانی، کودکان برخی از پرسنل و کارکنان زن نیز نگهداری می شدند و پس از پایان ساعت کار اداری با مادرشان به خانه می‌رفتند. در روزهای حبس در اوین از دو تن از این کودکان درباره شغل پدر و مادرشان پرسیدم. آنها نمی دانستند که در مهدکودک زندان هستند و شغل پدر و مادرشان را نمی دانستند. برای مثال یکی از آنها در پاسخ گفت که مادرش مسئول کامپیوتر اداره است. خانواده او مراقب بودند که فرزندشان با کلمه زندان یا شغل زندانبانی آنها آشنا نشوند. از کودک یک زندانی درباره شهر و خیابان سوال کردم که برای او مفاهیمی گنگ بودند. تماس کودکانی که هر روز با مادر خود به خانه می رفتند و کودکانی که به سلول باز می‌گشتند و کلمات و مفاهیمی ناآشنا و بیگانه را مبادله می‌کردند مشکلاتی در ادراک و یا ارتباط آنها به وجود می آورد، زیرا تجربیات آنها کاملاً متفاوت بود و در دو جهان ناهمگون می زیستند و تلفیق آنها نیز مشکلی را حل نمی کردند.

8- نظام آموزشی و آزمون غیر دمکراتیکدر اصل سی‌ام قانون اساسی ، به تحصیل اجباری و رایگان نیز پرداخته است و در قوانین عادی ممانعت از تحصیل فرزند توسط والدین یا دیگران جرم شناخته شده است. حتی در دو سال اخیر دولت اصلاح طلب خاتمی با راه اندازی پارلمان دانش آموزی کوشیده است که فرصت عمل و آزادی بیان برای دانش آموزان را به وجود آورد که هنوز در آغاز راه است اما پدیده نظام غیر دموکراتیک اداره مدرسه و آموزش و برگزاری آزمون که نقض کننده هدف غایی از تحصیل اجباری و رایگان است مورد توجه قرار نمی گیرد.در بررسی ادبیات موضوع مربوط به حقوق کودک در ایران نوعاً در کتب، نشریات و پایان نامه‌ها به کودک آزاری در زمینه‌ی آزار جسمی و جنسی و کودکان خیابانی و بهداشت و درمان کودکان و در درجه‌ی بعد به کمبود فضای آموزشی پرداخته‌اند اما یکی از گسترده ترین و مهم‌ترین موارد نقض حقوق کودکان در ایران که با وجود ابتلای بسیاری از خانوارها به عنوان نقض حقوق بشر به چشم نمی آید و مورد توجه و حساسیت مدافعان حقوق بشر و نهادهای مدافع حقوق کودکان قرار نمی‌گیرد، نظام آموزشی ضد دمکراتیک است که می‌توان از آن به عنوان آزار فکری یا آزار آموزشی نام برد. ما می‌خواستیم در روزنامه جمهوریت به صورت ویژه ای به این موضوع پرداخته و در تلاشی برای تغییر این نظام آموزشی را آغاز کنیم که با توقیف جمهوریت این تلاش متوقف شد.کودنی یا نبوغ بسیاری از افراد در سنین کودکی تعیین می شود. حتی می توان گفت نظام آموزشی در این دوره است که به عنوان یکی از عوامل مهم می‌ تواند تعیین کند چه کسی در آینده نابغه یا کودن خواهد شد. در نظام آموزشی پادگانی استعدادها به جای اینکه مانند میوه‌ای بر درخت، شکفته



خرید و دانلود تحقیق در مورد کودکان


کندذهنى کودکان 17ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

کند ذهنى کودکان

خطر آفرینى‌ها

مسأله دیگرى که در رابطه با این گروه قابل طرح است، مشکل آفرینى برخى از آنهاست. عده‌اى از روانشناسان نفس عقب‌ماندگى را عامل جرم معرفى کرده‌اند و گفته‌اند، کندذهنى مساوى با جرم‌آفرینى است. نظر دیگران این ادعا را رد مى‌کند. اساس جرم مربوط مى‌شود به شرایط نامساعدى که از نظر تربیت براى آنها وجود دارد. اینان آگاهى‌هاى لازم را ندارند، و درنتیجه تن به کارى مى‌دهند که عاقبت آن نامیمون است. ساده‌نگرى و ساده‌اندیشى و پرهیز از دوراندیشى و بکارگیرى خرد در این رابطه مؤثر است ( تحقیقات گدارد سهم نارسائى عقلى را در جرم بیشتر نشان مى‌دهد(.

اینان در مواردى آلت دست مى‌شوند و با اندک القاء و تملٌقى جذب رأى و نظر دیگران مى‌شوند و به انحرافات گوناگونى تن در مى‌دهند. نوع انحرافات و خطرآفرینى‌هایشان عبارتست از هتک‌ناموس، دزدی، آتش‌زدن، خراب‌کردن، اعمال خلاف قانون دیگر که آنها بدون شرم و حیا مرتکب آن مى‌شوند. حتى در انحرافات جنسى نیز آنها شرم و حیائى از خود بروز نمى‌دهند

اینان بعلت نادانى آثارى از خود باقى مى‌گذارند و زود دستگیر مى‌شوند و شاید همین‌امر باعث مى‌شود که درباره‌شان داورى شود، که کندذهنان مجرمند. افراد تیزهوش سعى‌دارند از خود آثارى برجاى نگذارند و گرفتار قانون نشوند.

علل و عوامل کند ذهنى

علل قبل از تولد

علل وراثتى

بدین معنى که فرزندان، بسیارى از صفات و ویژگى‌ها را از والدین و اجداد خویش به ارث مى‌برند. پاره‌اى از صفات مربوط به جنبه‌هاى روانى و استعدادى است. کودکان هوش خود را از پدر و مادر به ارث مى‌برند. این مطلب درباره بیش از ۸۰درصد مردم صادق است که اگر والدین کودن و عقب‌مانده باشند فرزندان آنها هم واجد همان صفات و خصایص خواهند شد

همچنین در این زمینه از کم وزیاد شدن کروموزوم‌ها، بالابودن سن مادر، ازدواج کم‌خونى که در برخى از شرایط احتمال بارزشدن ضایعه در آن زیاد است، موجود ژن مغلوب از همان نوع در کروموزوم که سبب تقویت و بروز مى‌شود باید سخن گفت. این علل و عوامل کلاً داراى جنبه ژنتیک هستند.

علل مربوط به دوران رحم

دوران حیات رحمى دورانى سرنوشت‌ساز است. براساس پاره‌اى از روایات پایه‌هاى بدبختى یا خوشبختى کودک در آن دوره گذارده مى‌شود. عواملى که دراین دوره براى کندذهنى‌ها مؤثرند عبارتند از:

اعتیاد والدین به الکل که موجب مسمومیت جنین است، داروهاى شیمیائى مثل آرام‌بخش‌ها، تالید ومیدها، مصرف بسیار ویتامینA (آ)، و ویتامینK (کا)، عامل ارهاش خون، بیمارى یرقان مادر در دوران حمل، ابتلاى مادر به سرخجه در سه‌ماهه اول باردارى که باعث تخریب سلول‌ها شده و خون‌رسانى را به عقب مى‌اندازد، فساد جفت که عامل ویروسى و باکترى‌ها در آن دخالت دارد، هیجانات، ترس‌ها و اضطرابات مادر در دوران حمل و سرماخوردگى شدید مادر

از دیگر موارد عفونت تبخالى در جهازتناسلی، عامل لاغرى مادر در دوران حمل، تغذیه ناکافی، بى‌اشتهائى عصبى و روانى مادر، ابتلاى به سفلیس، عفونت‌هاى ویروسى مثل اوریون، آنفلوآنزا، تب‌هاى شدید و بصورت حاد، ضربه‌ها برشکم مادر، تأثیر اشعه ایکس روى تخم و نطفه در ماه‌هاى اول و ... است.

علل مربوط به حین تولد

لحظه تولد و کیفیت آن امرى مهم و سرنوشت‌ساز است. بخشى از مسائل آن عبارتنداز:

واردشدن ضربهٔ‌مغزى بر نوزاد، فشار و صدمات وارده برسر، عفونت‌ها، خفگى نوزاد در حین تولد یا قطع تنفٌس، فقدان یا کمبود اکسیژن در این مورد، ... اصولاً زمان تولد مهم است ۸ درصد نقیصه‌هاى ذهنى مربوط به این مرحله است.

تولد نارس ( غرض آن تولدى است که وزن کودک کمتر از ۵/۲ کیلو باشد) سبب ۷۰ درصد نارسائى‌هاى ذهنى است زیرا سلسله اعصاب در آن رشد کافى ندارد. همچنین ضربان قلب کودک در حین تولد اگر کمتر از ۹۰ باشد نشان مى‌دهد که اکسیژن به مغز نمى‌رسد و این خود سبب نارسائى‌هائى ذهنى است.

علل مربوط به پس از تولد

عوامل مربوط به خود

غرض خود کودک است. کودک داراى یک محیط داخلى است. در محیط داخلى او عواملى هستند که در سرنوشت کودک مؤثرند. این عوامل عبارتند از:

عوامل غدٌه‌اى که مربوط مى‌شود به کم‌کارى یا پرکارى غدٌه‌ها و از جمله عدم کفایت غده تیروئید و پاراتیروئید.

صدمه مغزى بر کودک بعلت نرسیدن اکسیژن کافى به مغز، تورم مغزی، فساد سلول‌هاى مغزی

عوامل طبیعى و ساختى خودش چون افت‌هوشى به دلایل گوناگون.

کم‌خونى و خشکى پوست و اختلال در استخوان که خود زمینه‌ساز نقصان ذهنى است.

عوامل مربوط به محیط

و غرض از محیط مجموعه شرایط و عواملى است که فرد را در خود شناور کرده و تحت‌تأثیر قرار مى‌دهد. در این زمینه از عواملى مى‌توان بحث کرد که عبارتنداز:

- عامل بیمارى‌ها مخصوصاً بیمارى مننژیت، سفلیس، ضربه‌ها، بیمارى‌هاى عفونتى و انگلى فقدان آنزیم‌ها در بدن، فلج مغزی.

- عامل غذا، سوخت‌وساز، مسمومیت‌ها. حدود ۴ تا ۵ درصد نارسائى‌ها مربوط به عوامل متابولیک است. مخصوصاً اختلال در سوخت‌وساز پروتئین‌ها و موادقندی، چربیها.

- عامل دوا مخصوصاً داروهاى حاد و مسموم‌کننده، آنتى‌بیوتیک‌ها، هورمون‌هاى اضافه‌شده به غذاى گیاهی، مسمومیت با سرب.

- عامل محیط فرهنگى و مخصوصاً فقر فرهنگی، عدم آگاهى در القاء و تلقین‌ها که بطور غیرمستقیم اثر مى‌گذارند.

- عامل عاطفى مثل عدم پذیرش‌ها، عدم‌ تفاهم‌ها و جو نامساعد، طردشدگی

- عامل اقتصادی، فقر و محرومیت شدید، هوسمندى و عدم‌ارضاء آن.



خرید و دانلود  کندذهنى کودکان 17ص


کمرویی و گوشه گیری کودکان 23ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

مقدمه :

نوجوانی دوره ای است که در آن دانش آموز بیش از هر زمان دیگر نیاز به راهنمایی و مشاوره دارد. نوجوان ضمن مشورت با اولیا و مربیان، دست کم باید بداند که چگونه خود را بهتر بشناسد و از برخوردهای زیان بخش در محیط خانه و مدرسه پرهیز کند.

" چهار راه نوجوانی"، روایتگر تجربه های اولیا و مربیان است که به ندرت فرصت می یابند فنونی را که طی سال ها در خویش درونی ساخته اند، بررسی کرده، به روشنی در باره آن سخن بگویند.

"چهار راه نوجوان" با توجه به تجربیات معلمان و مشکلاتی که اولیا با آن مواجه بوده اند، نوشته شده است.

بدیهی است که خلاقیت و ابتکار فردی معلمان و اولیای خانه، با توجه به تفاوت های فردی کودکان و نوجوانان، نقش سازنده ای در امر مشاوره خواهد داشت.

چکیده :

در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان، نوجوانان و بزرگسالان بدون آن که تمایلی داشته باشند، ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیت های ارزشمند ایشان در پس توده ای از ابرهای تیره ی کمرویی، ناشناخته می ماند.چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاه ها فقط به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری نمره ی کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود؛ چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیت ها و خلاقیت های فردی است.پدیده ی کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن بسیار پیچیده تر است و چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد، نیازهای درونی، تمایلات، انگیزه ها، قابلیت ها، فرصت ها، هدف ها و برنامه های شغلی، حرفه ای و اجتماعی ایشان را به طور جدی متأثر و دگرگون کند.پرداختن به پدیده ی کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائز اهمیت است که تقریباً همه ی ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیت های مختلف داشته ایم.

تعریف کمرویی

اصولاً خجالت یا کمرویی یک عاطفه اجتماعی است . این حالت از احساس خود کم بینی سرچشمه می گیرد و در برخی موارد آنقدر شدت می یابد که تمامی شخصیت فرد را تحت تأثیر قرار می دهد بطوریکه چنین فردی از حضور در اجتماع یا جمع افراد دچار ناراحتی های گوناگون می شود که در وضعیت جسمانی او نیز اثر می گذارد . فرد کمرو هشیارانه از مواجهه با افراد یا چیزهای مشخص یا انجام کاری همراه آنان بیزار است . فرد کمرو از ابراز وجود بیزار است و به طور محسوس ترسوست . تعداد بسیاری از افراد کمرو و خجالتی فکر می کنند که مشکل آنها غیر قابل حل است بطوریکه پند و اندرز همواره بیهوده بوده است و جای تأسف است که توانائی های عظیم افراد خجالتی علیرغم تمامی هوشی که دارند به هدر می روند . شخص خجالتی به خوبی می داند که دیگران از مشکل او آگاهند و همیشه مجبور است با گفتن کلمه بله تمام گفته های دیگران را تأیید کند . اگر شما خودتان جزو این افراد نیستید حتماً یکی دو تا از دوستانتان را با این مشخصات دیده اید : اعتماد به نفس کم ، منفی بافی ، ترس از شروع یک گفتگو و ایجاد مؤثر با دیگران و تر س از شرکت در فعالیت های گروهی . این افراد حتی اگر بدانند ترسشان هم بی مورد و بی منطق است باز هم موقع حرف زدن در یک جمع جدی ، سرخ می شوند و دستشان می لرزد و شرشر عرق می ریزند . گاهی این ترس افراطی باعث شوک های عصبی و تپش قلب هم می شود .

مقابله با کمرویی کودکان

اگر کودکی دارید که خجالتی است ، راههای زیادی برای از بین بردن خجالت وی به صورت منطقی و ظریف دارید. به عنوان مثال: با کودکان همسن فرزند خود هم صحبت شوید و در بازی های آنها شریک شوید. اگر کودک شما نخواهد صحبت کند و یا در بازی شرکت کند ، نگران نشوید.

شما و هر کاری که شما با بچه ها انجام دهید که منجر به پاسخ خوب بچه ها شود، به عنوان الگویی است که اجتماعی رفتار کردن را نشان می دهد. شما در ضمن به کودک خود نشان می دهید که چگونه با دیگران ارتباط برقرار کند. کمرویی کودکان خجالتی با برقراری ارتباط بیشتر با افراد ناآشنا ، سریعتر کاهش خواهد یافت. با این وجود مواجه سازی اگر به صورت تدریجی باشد ، بهترین نتیجه را خواهد داشت. در هر زمان اجازه دهید که کودک با موقعیت ها و افراد درگیر شود ، قبل از اینکه شما کودک را برای ارتباط ، تحت فشار قرار دهید.کمک کنید که اعتماد به نفس کودک در یک موقعیت زمانی جدید به صورت تدریجی افزایش یابد و این موقعیت می تواند یک فروشگاه مورد علاقه وی باشد که کودک به طور تدریجی شروع به دادن سفارش خود می کند و همچنین می تواند یک زمین بازی محلی باشد که کودک بالاخره از کودکی که اغلب او را در آنجا دیده است ، اسمش را می پرسد.کودکان خجالتی را بیشتر در معرض کودکان کوچکتر قرارداده و در صورت امکان کودک را در معرض انواع موقعیت ها و افراد قرار دهید تا به تدریج بیشتر و اجتماعی تر عمل کند.



خرید و دانلود  کمرویی و گوشه گیری کودکان 23ص


کودکان و دانش آموزان ناشنوا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

نگاهی به :

( کودکان و دانش آموزان ناشنوا )

افراد ناشنوا قادرند بیاموزند که صحبت کنند

و با همه افراد ارتباط بر قرار نمایند

آشنایی با کودکان و دانش آموزان ناشنوا و نیمه شنوا

کودکان و دانش اموزان نا شنوا اگر چه در حقیقت به خاطر نقص شنوایی از نظر رشد کلی ( رشدهوشی ) عموما از دانش آموزان نا بینا ضعیف تر هستند ، اما مانند آنان بسهولت قابل تشخیص و شناسایی نیستند . از جمله مشکلات اساسی آنان در زمینه گویایی است .

اختلالات گویایی نتیجه ای است از نقص شنوایی ، البته بجز در مواردی که اختلالی در دستگاه صوتی فرد بوجود می آید . دانش آموزان نا شنوا نه تنها ازنظر رشد عمومی ضعیف هستند بلکه در طول زندگی از نظر مهارت های برقراری ارتباط زبانی ، مانند درک مفاهیم و معانی کلمات ، صحبت کردن ، خواندن و نوشتن همواره دچار اشکال عمده و کندی قابل ملاحظه ای هستند . از آنجایی که زبان عامل مهمی است در بر قراری روابط اجتماعی و آموزش و یاد گیری علوم مختلف ، بدیهی است که مشکل دانش آموزان نا شنوا به مراتب بیشتر از صرف نقص حس شنوایی است . البته کودکانی که بطور موقت شنوایی خود را از دست می دهند و یا آنانی که با استفاده از وسایل کمک شنوایی از قبیل سمعک نقص شنوایی خود را جبران می نمایند ، چندان نیاز به معلم و آموزش وپرورش استثنایی ندارند . لازم است اولیای چنین کودکانی به شیوه ای مطلوب راهنمایی شوند تا از مراقبت های لازم پزشکی و خدمات سنجش شنوایی و غیره بهرمند گردند . در هر حال در کلاس درسنیز باید تسهیلات ضروری جهت سازگاری هر چه بیشتر دانش آموز فراهم گردد . معمولا درحدود 5 در صد از کل کودکان سنین مدرسه رو در مقایسه با دیگر کودکان به نحوی دارای درجاتی از نارسایی های شنوایی هستند ، از این گروه 5 در صد ، در هر ده نفر یک یا دو نفر می بایست تحت پوشش آموزش وپرورش استثنایی قرار گیرند . در برنامه های آموزشی وپرورشی و درمانی دانش آموزان نا شنوا، همکاری های همه جانبه مسئولان ومتخصصان مختلف از جمله اولیاء ،پزشکان ، روانپزشکان و معلمان ویژه گفتار درمانی و . . . ضروری است .

تعریف نا شنوایی

تا کنون تعریف دقیق و جامع و مانع و قابل قبول برای کلیه مراجع ذیصلاحاز ناشنوایی ارائه نگردیده است . علت فقدان چنین تعریفی از این بابت است که ناشنوایی تا حدود زیادی یک امر فردی است . به عبارت ، دیگر سن وقوع ناشنوایی علت ناشنوایی ، نوع ناشنوایی و میزان و درجه اختلال شنوایی از جمله عوامل بسیار مهمی در تعریف ناشنوایی و افراد ناشنوا محسوب گشته و نقش فوق العاده در برنامه ریزی های آموزشی دارند . در واقع برای آنکه از عهده یک برنامه ریزی صحیح و مناسب برای گروهی از دانش آموزان بخوبی فائق آئیم ، لاجرم می بایست فرد فرد آنان را به طور جداگانه و کامل مورد ارزیابی قرار دهیم . به عنوان مثال دانش آموزی که از زمان تولد و یا قبل از سنین سخن گفتن ناشنواست و کمترین تجربه زبانی ندارد با دیگر دانش آموزی که پس از آنکه مدتها می گوید و می شنود و مهارتهای زبانی را به طور طبیعی کسب می نماید و آنگاه دچار نقص شنوایی می گردد کاملا با هم متفاوت بوده و این تفاوت در برنامه ریزی های آموزشی آنان فوق العاده دخیل است . اما به طور کلی می توان گفت که افراد ناشنوا کسانی هستند که از حس شنوایی خود در زندگی بهره ای نمی گیرند و افراد نیمه شنوا کسانی هستند که با آنکه حس شنوایی آنان دارای اختلالاتی می باشند ولی در هر حال با سمعک و یا بدون سمعک تا حدودی می تواند از این حس استفاده کنند .

کودکان و دانش آموزان نیمه شنوا به دلیل آنکه نارسایی شنوایی آنان با درجات مختلفی ( از تخفیف تا شدید )می باشد معمولا قادرند با استفاده ویا بدون استفاده از وسایل کمک شنوایی از زبان بهرمند گردند واز طریق شنوایی قادر به صحبت کردن هم باشند اما در مقابل دانش آموزی که کاملا ناشنواست با بهترین وسایل



خرید و دانلود  کودکان و دانش آموزان ناشنوا


کودکان نابینا

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. کودک نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می کشد. افراد خانواده نخستین کسانی هستند که کودک نابینا حضور آنها را درک می کند. بنابر این پدر ومادر کودک نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.

پدر ومادری که بطور غیرمنتظره کودک نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه کنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل کوچک و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می کند. اتکای به نفس را از او می گیرد و به خود یاری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر کودک نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین کودک نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانندکه درک آنها از فرزندشان به کلی با درک وی از خودش متفاوت است. کودک نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته که از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.

 

این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. کودک نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد که به کسب محارتهای خودیاری منجر می شود. لیکن از آنجایی که بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند که بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درک نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین باید به رشد حرکتی و تقویت مهارتهای جهت یابی کودک توجه خاصی داشت. کودک در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرک وبازی است و بتدریج به تفاوتهای خود با دیگران پی می برد.

 کم کم به محدودیتهای خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید کودک را دریافت. باید او را با محیط آشنا کرد تا احساس امنیت کند.

 شرایط شرکت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا کرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت. اگر کودک رها شده و در خود فرو رود، بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.

بدون شک نقص بینایی در احراز تجربه و کسب دانش محدودیتهایی ایجاد می کند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست که فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا که در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل کرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. در موسیقی ممتاز می شوند.

برخی از کارها را مشترکاً با بینایان انجام می دهند. فکر و دست آنان با کمک و دید بینایان بر بسیاری از مشکلات فایق می آید.

آموزش و پرورش کودکان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محکم اولیا خانه و مدرسه امکان پذیر می گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق کامل و تقسیم کار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیک شود. اولیاً خانه و مدرسه دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مکرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می کنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.

زندگی امروز حاکی از ایده های نوینی است که مبتنی بر پرورش تفکر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفکر و استدلال در کودکان بوسیله پرورش خلاقیت امکان پذیر است و این امر برعهده خانواده و مدرسه است.خلاقیت بکارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فکر کرد که دیگران فکر نمی کنند.کودکی که دچار آسیب بینایی است ممکن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نکند و با مشکلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و کشف محیط را در کودک ایجاد می کند، بنابراین ضروری است که والدین و مربیان این کودکان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روشهایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت



خرید و دانلود  کودکان نابینا