لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
چکیده
به دلیل اهمیت و تاثیر اقلیم بر شرایط محیطی و اقتصادی – اجتماعی، و همچنین نقش آن در برنامه ریزی های خرد و کلان، تغییرات رفتار اقلیم جهانی در بازه های زمانی طولانی (روند) و کوتاه مدت (فازها و چرخه ها) به ویژه در سالهای اخیر و مولفه های گوناگون اقلیمی با توجه به ویژگیهای زمانی – مکانی مورد توجه محافل علمی بوده است.
در این میان نقش انسان در تغییر اقلیم به دلیل شدت و سرعت اثر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است بر پایه ی یافته این تحقیق نقش انسان در تغییر بیلان انرژی از طریق تغییر در ترکیبات و عملکرد جو در مقیاس کلان و نیز تغییر سطح زمین به عنوان منبع ای دیگر در گرمایش جو اعمال می شود. این تاثیرات برخی خواسته و برخی ناخواسته و برخلاف میل انسان است. معمولاً اثرات انسانی بر پیکره اقلیم به همراه واکنش های بازخوردی اقلیم فرآیندهای غیر قابل پیش بینی را به دنبال دارند.
1- مقدمه
طی سده گذشته میانگین دمای پهنهای خاکی 214/0+554/0 درجه سلسیوس و دمای کل کره زمین 13/0+38/0 درجه سلسیوس افزایش یافته است بیشتر گرمایش مزبور از دهه های نخستین قرن بیستم آغاز شده است. اگر چه این میزان گرما ممکن است در نظر اول ناچیز به نظر رسد اما بررسی بوم شناختی نشان می دهد که تغییرات میانگین ارقام دراز مدت دمای هوا حتی در صورتی که از 2/0-1/0 درجه سلسیوس هم تجاوز نکند باز واکنشهای حساسی در سیستم مزبور پدید می آورد. در حالی که نوسانات سالانه و فصلی از لحاظ وضعیت هوا اگر چه حاوی دامنه بزرگتر است اما اکوسیستمها را چندان تحت تاثیر قرار نمی دهد.
بنابراین زمان تعادل و لختی اکوسیستم را می توان یک فرایند حفاظتی در مقابل تاثیرات کوتاه مدت و شدید هوا تلقی کرد. بررسی و مطالعه تغییرات اقلیم – دما از این نظر در مطالعات جغرافیایی حائز اهمیت هستند که جنبه های عمده ای از این تغییرات بخصوص طی سده اخیر به نقش و عملکرد انسانی (شهرسازی، جنگل زدایی، توسعه و رشد صنعتی و افزایش گازهای گلخانه ای و غیره) نسبت داده می شود.
2. رفتار دمای کره زمین طی سده اخیر
همان گونه که گفته شد و بر اساس مدل های آماری ، میزان افزایش دمای کره زمین طی سده خیر روندی افزایشی را طی کرده است. بر اساس داده های هانسن و لبدف (1987)، میانگین دمای کرده زمین طی سالهای 1940-1880، یک فاز افزایشی داشته است. در این فاز، میانگین دما حدود 5/0 درجه سلسیوس افزایش داشته است و از سال 1940 تا سال 1965، یک فاز کاهش دما به میزان 2/0 درجه سلسیوس رخ داده است. از سال 1965 تا سال 1980، فاز افزایش مجددی در میانگین دمای جهانی با مقدار 3/0 درجه سلسیوس گزارش شده است. الگوهای فضایی سه فاز مذبور به این شرح است:
1. فاز گرم (1940-1880):
بیش ترین گرمایش این فاز در عرض های بالای نیمکره شمالی ، به خصوص در آلاسکا، مرکز کانادا، گرینلند، سواحل شمال آسیا و بخش هایی از اقیانوس منجمد شمالی ، و همچنین در برخی مناطق عرض های پائین مثل ایالات متحده آمریکا، چین ، آفریقا و بخش هایی از آمریکای جنوبی روی داده است. میزان افزایش دما نسبت به میانگین دراز مدت تا 5/0 درجه سلسیوس بوده است. شایان ذکر است که شواهد موجود حاکی از روند کاهشی در برخی نقاط نیمکره جنوبی طی این فاز است، اما فقدان ایستگاه های ثبت داده ها با طول دوره آماری مناسب ، امکان اثبات این ادعا را مشکل ساخته است.
2. فاز سرد (1965-1941): طی این فاز ، عرض های بالا در نیمکره شمالی به خصوص آلاسکا، شمال کانادا، شمال غرب گرینلند و سواحل شمال آسیا و نیز عرض های پائین تر در چین و آفریقا، دوره ای از کاهش دما را تجربه کرده اند. اما در امتداد عرض های 60-40 درجه شمالی، یعنی از اروپای غربی تا آسیای مرکزی (دریاچه پایکال)، روند گرمایشی فاز پیشین همچنان حاکمیت داشته است.
3. فاز گرم (1985-1966): در این فاز، به استثنای دمای نواحی جنوبی گرینلند که با روند کاهشی مواجه بوده است، سایر نواحی عرض های شمالی ، یعنی آلاسکا، شمال غرب کانادا و نیمه شمالی آسیا، روند افزایشی داشته اند.
3. علل انسانی تحولات اقلیمی
درک علت یا علل دگرگونی های اقلیم مشکل تر از ردیابی تحولات مزبور است، زیرا تحولات اقلیمی ، حاصل سلسله رویدادهای گسترده ای است که در سیستم اقلیم به وقوع میپیوندد و هیچ عامل منفردی قادر به توضیح و توجیه دقیق رویدادهای مزبور نیست. بنابراین، مجموعه ای از علل و شاید عللی که تاکنون از آن ها آگاهی نداریم، در پیدایش دگرگونی ها دخالت داشته اند. نقطه مشترک همه عوامل، تاثیر بر موازنه انرژی زمین است. هرچند سهم هر یک از عوامل ممکن است کوچک باشد، اما زمانی که همه عوامل در یک جهت اثر کنند، مجموعه این اثر چشمگیر و بارز خواهد بود. به هر حال، اگر چه علل پدید آورنده دگرگونی ها ماهیت جهانی دارد، اما اثرات آن ها همه جا به یک شکل ظاهر نمیشوند. از طرف دیگر، نظریات ارائه شده درباره علل دگرگونی ها، گاه رویدادهایی با دوره های بازگشت کوتاه را توجیه می کند. همچنین، بازه زمانی عمکرد و اثر هر عامل نیز متفاوت است.
افت و خیزهای اقلیمی در مقیاس دهه ای، حاصل اثرات متقابل نیروها، عوامل و عناصر متفاوت اقلیمی و اثرات سده ای اقلیم، به ویژه طی قرن اخیر، نتیجه عمکرد نیروهای بشری قلمداد می شود. یکی از نظریات بسیار جالب در توجیه تغییرات دمایی کره زمین به ویژه طی سده اخیر، تغییر در غلظت گازهای گلخانه ای جو است. این نظریه اخیراً مورد توجیه بسیار بوده است.
از جمله عوامل اساسی در تولید و افزایش غلظت گازهای گلخانه ای قرن اخیر فعالیتهای انسانی است که شامل مصرف سوخت های فسیلی، کشت و زرع جنگل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن .doc :
گازهای گلخانهای
گازهای گلخانهای (به انگلیسی: Greenhouse effect) گازهایی هستند که باعث اثر گلخانهای در جو میشوند.
این گازها میتوانند تا مدت زیادی حرارت را در خود نگه دارند، و امروزه اضافه شدن بیش از حد گازهای گلخانهای به جو زمین، باعث افزایش دمای زمین شدهاست. از مهمترین این گازها میتوان از بخار آب و دیاکسیدکربن نام برد. از دیگر گازهای گلخانهای میتوان متان را نام برد که دراثر خوردن چوب توسط موریانه تولید میشود.
گازهای گلخانهای عبارتاند از ترکیبات گازی که در «اثر گلخانهای» نقش دارند. عمده ترین گازهای طبیعی از این دسته عبارتاند از: بخار آب (۶۰ درصد)، دی اکسید کربن (۲۶ درصد) و ازن. دیگر گازها که اهمیت کمتری دارند عبارتاند از: متان، اکسید نیتروژن، سولفید هگزافلوراید، هالوکربنها مثل فرئون و دیگر CFCها.
ترکیبات گازی عمده اتمسفری یعنی اکسیژن و نیتروژن (N۲ and O۲) جزء گازهای گلخانهای محسوب نمیشوند به این دلیل که گازهای دو ملکولی همسان مثل: N۲, O۲, H۲ و غیره نقشی در جذب اشعه فروسرخ ندارند.
فعالیتهای صنعتی و کشاورزی انسانها در افزایش این گازها نقش دارند. بیشترین اثر فعالیتهای انسانی بر افزایش گاز دی اکسید کربن است. موارد زیر نمونهای از نقش انسان در افزایش این گازها میباشند:
• سوختهای فسیلی و جنگل زدایی – افزایش دیاکسیدکربن.
• چرای دامها و کشتهای غرقابی مثل برنج - افزایش غلظت متان.
• استفاده از CFCs در یخچال و فریزر و مبردها و ... .
علت
خورشید میتابد و زمین را گرم میکند. بخشی از نور هنگام ورود به جو منعکس میشود و باقی آن وارد اتمسفر شده و به زمین میرسد و آن را گرم میکند. زمین که گرم شده، شروع به تابش میکند. زمین مقداری از این انرژی ای در سالهای اخیر بیشتر شده و زمین در حال گرم شدن است. متان و CFC انرژی بیشتری را به دام میاندازند، اما دی اکسیدکربن مهمترین بخش گازهای گلخانهای است، زیرا حجم بیشتری از آن در اتمسفر وجود دارد.احتراق سوختهای فسیلی ( زغال سنگ، نفت و گاز ) دلیل اصلی ازدیاد بیش از حد دی اکسیدکربن است. اما برخی دیگر از دانشمندان با این نظر مخالفند. آنها میگویند که مطالعات انجام شده عموماً بر پایه مدلسازیهای کامپیوتری است و آب و هوای زمین بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان رفتار آن را پیش بینی کرد. اما مطالعاتی که در سال ۲۰۰۱، توسط تیمی از محققان انگلیسی انجام شد، نشان میدهد که طبق اصلاعات ماهوارهای ۳۰ سال گذشته، تشعشعی که از زمین به فضا فرستاده میشود، کاهش یافتهاست. این یعنی اثر گلخانهای همگام با تولید بیشتر گازهای گلخانهای، افزایش پیدا کردهاست.
پروتکل کیوتو
این معاهده با هدف موظف ساختن کشورهای جهان به کاهش اثرات گازهای گلخانهای و تبعات منفی گرم شدن زمین، میان کشورهای جهان به امضا رسید. معاهده در محل کیوتوی ژاپن و در دسامبر ۱۹۹۷ تنظیم شد و از مارس ۱۹۹۸ جهت امضاء کشورهای مختلف ارائه شد و در ۱۵ مارس ۱۹۹۹ نهائی شد. در این معاهده مشخص شده که تا چه سال و تا چند درصد از گازهای گلخانهای کاسته شود. و گازهای مورد نظر عبارتاند از: دی اکسید کربن، متان، اکسید نیتروژن، سولفورهگزافلوراید، HFCها و PFCها. همچنین کشورهای ثروتمند ضمن متعهد شدن به اجرای مفاد این عهدنامه موظف به کمک به دیگر کشورها در این زمینه شدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
انتشار گازهای گلخانه ای
بطور خلاصه اثر گازهای گلخانه ای که در قرن نوزدهم توسط Jean Fourier برای اولین بار معرفی شد عبارت است ازگرم شدن اتمسفرزمین دراثرعبورنورخورشیداز میان این گازها ( GHG= گازهای گلخانه ای) و جذب یا پخش مجدد گرمای حاصل از گرم شدن سطح زمین توسط این گازها.
جو زمین در نزدیکی سطح آن شامل 78.08 درصد نیتروژن، 20.95 درصد اکسیژن،0.93 درصد آرگون، 0.0353درصد دی اکسید کربن و مابقی گازهایی مثل متان، اکسید نیتروژن، منو اکسید کربن، ازن، هیدروژن، هلیم، نئون، آمونیاک، سولفید هیدروژن و دی اکسید سولفور می باشد. آب، بین0 تا 4 درصد از حجم اتمسفر زمین را می پوشاند که بستگی به محل، ارتفاع و شرایط جوی دارد.
اتمسفر زمین بجهت تخلیه بیلیون ها تن از گازهای گلخانه ای نظیر دی اکسید کربن، بخار آب و گازهای حاصل از احتراق سوخت های فسیلی در وسائط نقلیه و سایر تجهیزات به آهستگی در حال تغییر می باشد.
با وجود جذب تنها نیم بیلیونیم انرژی خورشید توسط زمین، خورشید مؤثر ترین عامل تغییرات جوی زمین می باشد و با کاهش گرمای خروجی خورشید از تولد زمین تا بحال بمیزان یک سوم، دمای سطح زمین همچنان در یک محدوده باریک ثابت مانده است.
طی دهه اخیر توجه مردم به اثرات فعالیتهای بشر روی آب و هوای زمین خصوصا" فعالیتهایی نظیر احتراق سوخت در وسائط نقلیه که تولید GHG نموده و به گازهای گلخانه ای آنتروپوژنیک معروف می باشد معطوف شده است.
بجهت جذب تشعشعات مادون قرمز منعکس شده از سطح زمین توسط این گازها گرما در اتمسفر زمین محبوس می شود.
وجود این گازها بخودی خود و به میزان طبیعی برای ادامه حیات لازم می باشد. شکل(1) نشان می دهد که حدود 70% تشعشعات مرئی مادون قرمز که به زمین می رسد جذب آن می شود و مابقی منعکس می گردد. مولکولهای گاز گلخانه ای و ابرها بخشی از این گرما که ناشی از جذب نور مرئی مادون قرمز توسط سطح زمین است را جذب نموده و در کلیه جهات منتشر می کنند. بخشی از این تشعشعات مجددا" جذب سطح زمین شده و مابقی به خارج از اتمسفر می رود.
عمده ترین گازهای گلخانه ای عبارتند از (H2O) بخار آب، (CO2) دی اکسید کربن، (CH4) متان، (N2O) اکسید نیتروژن، فلوروکربنها و (O3) ازن. در این میان دی اکسید کربن پر صحبت ترین و بخار آب بجهت در صد بالای آن ( حدود 3% کل گازهای گلخانه ای اتمسفر) مهم ترین گازهای گلخانه ای می باشند که هردو عمده ترین محصول احتراق سوختهای هیدروکربنی هستند. بخار آب اولین جذب کننده تشعشعات خورشیدی ورودی به زمین می باشد که نقش عمده ای در اثر گلخانه ای طبیعی (Natural) دارد. بر طبق گزارش دانشمندان هواشناسی بخار آب موجود در جو فوقانی و عرض جغرافیائی میانی نیمکره شمالی در 14 سال گذشته افزایش یافته است.
شکل(1) : نمودار ساده اثر گلخانه ائی
بخار آب در جو فوقانی می تواند بواسطه تحریک در تشکیل ابرهای قطبی که عامل کمک به آلاینده هایی نظیر اکسیدهای نیتروژن و هالو کربن ها در تخریب لایه ازن می باشند برای این لایه مضر باشد. برخی از دانشمندان معتقدندبخارآب درجو میانی tropopause) = 2