لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پریشان اندیشى آشفته گفتار پست مدرنامپراتور برهنه است
درباره سوکال
آلن دیوید سوکال متولد 1955 و فیزیکدان دانشگاه نیویورک از نظر سیاسى چپ گرا است و تنها ادعاى او براى این وابستگى آن است که در گذشته مدتى در دوران حکومت ساندینیستا در دانشگاه ملى نیکاراگوئه ریاضى تدریس کرده است. از جمله استقبال کنندگان ماجراى سوکال نوآم چامسکى بود که گفت چپ و علوم اجتماعى بهتر است بنیان فکرى خود را بر استدلال عقلى بگذارند. حاصل یادداشت هاى سوکال در این رابطه نخست به صورت کتابى به نام «شیادى هاى روشنفکرى» در فرانسه و سال بعد تحت عنوان «یاوه هاى مد روز» به چاپ رسید. سوکال در فیزیک در حوزه هاى مکانیک آمارى، نظریه میدان کوآنتوم، فیزیک ریاضى و فیزیک محاسباتى کار مى کند.
یکى از عقل مى لافد یکى طامات مى بافد
بیا کاین داورى ها را به پیش داور اندازیم حافظ
اگرچه آغاز کردن با نقل قول هاى ناخوشایند پسندیده و متعارف نیست، براى پى بردن به عمق فاجعه از شما خواننده صبور خواهش مى کنم دندان بر جگر نهاده و پاراگراف زیر را مانند دارویى تلخ یک جرعه تا به آخر بخوانید:
«وقتى عمق زمان جاى عمق هاى فضاى محسوس را مى گیرد، وقتى جابه جا شدن سطح میانى جایگزین تعیین حدود سطح ها مى شود؛ وقتى شفافیت نمودها را دوباره برپا مى دارد؛ آن گاه رفته رفته از خود مى پرسیم آیا آنچه به اصرار فضا مى نامیم و در عمل نور، یعنى نوعى نور فروآگاهى شبه نورشناختى نیست که آفتاب، تنها، یک صورت یا یک بازتاب آن است. این نور در مدتى روى مى دهد که با زمان نوردهى آنى و نه با گذشت زمان تاریخى یا گاه شناختى سنجیده مى شود. زمان این آنِ بدون مدت همانا«زمان نوردهى»است؛ خواه این نوردهى کمتر یا بیشتر از حد باشد. فناورى عکاسى و سینمایى آن وجود و زمان پیوستارى را که از همه بعدهاى فیزیکى عارى است پیش بینى کرده اند و در این پیوستار کوانتوم کنش با انرژى و نقطه مشاهده سینمایى یک باره آخرین آثار به جا مانده از یک واقعیت ناپدید شده ریخت شناختى مى شوند.
این سرعت نور، وقتى به زمان حال ابدى یک نسبیت که ضخامت و عمق توپولوژیک و غایت شناختى آن متعلق به این ابزار نهایى اندازه گیرى است انتقال یابد، داراى یک جهت مى شود، که هم اندازه و هم بعد آن است و خود را با یک سرعت در همه جهات که چون شعاع هاى یک دایره اند و جهان را اندازه مى گیرند انتشار مى دهد.»
ظاهرا این پارگراف در اصل فرانسوى آن به قلم پل ویریلیو، معمار و مهندس شهرساز و رئیس پیشین «دانشکده معمارى» ، جمله اى 193 واژه اى است که به اعتراف نویسندگان کتاب «یاوه هاى مد روز» : «بدبختانه هنر شعرى آن به تمامى به ترجمه در نیامده اما کامل ترین نمونه اسهال قلمى است که تاکنون با آن روبه رو شده ایم.»
متاسفانه نثر مسجع بالا نمونه کمیابى نیست و در همین ایران نیز روزانه کتاب هایى نوشته یا ترجمه و راهى بازار مى شوند که بر وقت و انرژى و استعداد هدررفته پدیدآورندگان آنها- که مى توانست صرف پژوهشى واقعى و کارى اصیل شود- باید افسوس خورد و بر مرگ درختان تنومند تامین کننده کاغذ آنها باید زار گریست. به زبان فارسى و مادرى تان مهملاتى خواهید خواند که شما را وادار به تحسین لباس زیبا و جدید امپراتور خواهد کرد. نویسندگان کتاب ها از چنان شهرتى برخوردارند و لفاظى هایشان چنان پرطمطراق است که عقل ناقصتان بى درنگ به نقص خویش اعتراف مى کند. اما نباید زود واداد. اکنون فریاد آلن سوکال فیزیکدان نظرى دانشگاه نیویورک که «امپراتور برهنه است» با تلاش جلال حسینى به فارسى ترجمه شده و در اختیار شما است. این کتابى است پرماجرا که خیلى ها نمى خواهند شما آن را بخوانید اما کتابى است دست کم در فارسى به راستى بى همتا.
از ماجراى سوکال (SOKAL AFFAIR) اکنون دیگر ده سال مى گذرد و اندکى کهنه شده اما ارزش دوباره شنیدن را دارد. داستان از این قرار است که در سال 1994 با انتشار کتاب «خرافات پیش رفته: چپ دانشگاهى و مشاجره هاى آن با علم» به قلم پل گراس زیست شناس و نورمن لویت ریاضیدان در نقد چندفرهنگى، ساختارگرایى اجتماعى و پست مدرنیسم، آلن سوکال فیزیکدان به موضوع علاقه مند شده و پس از مطالعات کتابخانه اى وسیع پرونده پروپیمانى از سوءاستفاده هاى روشنفکران فرانسوى و دنباله رو انگلیسى زبانشان از مفاهیم علمى تهیه مى کند. سپس تصمیم مى گیرد در واکنش به این پدیده دست به آزمایشى غیرعادى بزند. وى بعدها در مقاله دیگرى مى نویسد: «مدت ها است که از افت معیارها در انسجام فکرى علوم انسانى در برخى از حوزه هاى دانشگاهى در آمریکا ناراحتم. اما من فیزیکدانم و شاید اشکالى در کار من است که نمى توانم از معناى ژوئى سانس یا دیفرانس سر درآورم، پس براى آزمایش معیارهاى فکرى غالب به یک تجربه دست زدم تا ببینم آیا یک نشریه پیش آهنگ مطالعات اجتماعى که نام آورانى چون فردریک جمیسون و اندرو راس را در شوراى سردبیرى خود دارد مقاله اى را که حاوى سخنان بى معنا اما به ظاهر دلنشین است و به ستایش پیش فرض هاى ایدئولوژیک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پریشان اندیشى آشفته گفتار پست مدرنامپراتور برهنه است
درباره سوکال
آلن دیوید سوکال متولد 1955 و فیزیکدان دانشگاه نیویورک از نظر سیاسى چپ گرا است و تنها ادعاى او براى این وابستگى آن است که در گذشته مدتى در دوران حکومت ساندینیستا در دانشگاه ملى نیکاراگوئه ریاضى تدریس کرده است. از جمله استقبال کنندگان ماجراى سوکال نوآم چامسکى بود که گفت چپ و علوم اجتماعى بهتر است بنیان فکرى خود را بر استدلال عقلى بگذارند. حاصل یادداشت هاى سوکال در این رابطه نخست به صورت کتابى به نام «شیادى هاى روشنفکرى» در فرانسه و سال بعد تحت عنوان «یاوه هاى مد روز» به چاپ رسید. سوکال در فیزیک در حوزه هاى مکانیک آمارى، نظریه میدان کوآنتوم، فیزیک ریاضى و فیزیک محاسباتى کار مى کند.
یکى از عقل مى لافد یکى طامات مى بافد
بیا کاین داورى ها را به پیش داور اندازیم حافظ
اگرچه آغاز کردن با نقل قول هاى ناخوشایند پسندیده و متعارف نیست، براى پى بردن به عمق فاجعه از شما خواننده صبور خواهش مى کنم دندان بر جگر نهاده و پاراگراف زیر را مانند دارویى تلخ یک جرعه تا به آخر بخوانید:
«وقتى عمق زمان جاى عمق هاى فضاى محسوس را مى گیرد، وقتى جابه جا شدن سطح میانى جایگزین تعیین حدود سطح ها مى شود؛ وقتى شفافیت نمودها را دوباره برپا مى دارد؛ آن گاه رفته رفته از خود مى پرسیم آیا آنچه به اصرار فضا مى نامیم و در عمل نور، یعنى نوعى نور فروآگاهى شبه نورشناختى نیست که آفتاب، تنها، یک صورت یا یک بازتاب آن است. این نور در مدتى روى مى دهد که با زمان نوردهى آنى و نه با گذشت زمان تاریخى یا گاه شناختى سنجیده مى شود. زمان این آنِ بدون مدت همانا«زمان نوردهى»است؛ خواه این نوردهى کمتر یا بیشتر از حد باشد. فناورى عکاسى و سینمایى آن وجود و زمان پیوستارى را که از همه بعدهاى فیزیکى عارى است پیش بینى کرده اند و در این پیوستار کوانتوم کنش با انرژى و نقطه مشاهده سینمایى یک باره آخرین آثار به جا مانده از یک واقعیت ناپدید شده ریخت شناختى مى شوند.
این سرعت نور، وقتى به زمان حال ابدى یک نسبیت که ضخامت و عمق توپولوژیک و غایت شناختى آن متعلق به این ابزار نهایى اندازه گیرى است انتقال یابد، داراى یک جهت مى شود، که هم اندازه و هم بعد آن است و خود را با یک سرعت در همه جهات که چون شعاع هاى یک دایره اند و جهان را اندازه مى گیرند انتشار مى دهد.»
ظاهرا این پارگراف در اصل فرانسوى آن به قلم پل ویریلیو، معمار و مهندس شهرساز و رئیس پیشین «دانشکده معمارى» ، جمله اى 193 واژه اى است که به اعتراف نویسندگان کتاب «یاوه هاى مد روز» : «بدبختانه هنر شعرى آن به تمامى به ترجمه در نیامده اما کامل ترین نمونه اسهال قلمى است که تاکنون با آن روبه رو شده ایم.»
متاسفانه نثر مسجع بالا نمونه کمیابى نیست و در همین ایران نیز روزانه کتاب هایى نوشته یا ترجمه و راهى بازار مى شوند که بر وقت و انرژى و استعداد هدررفته پدیدآورندگان آنها- که مى توانست صرف پژوهشى واقعى و کارى اصیل شود- باید افسوس خورد و بر مرگ درختان تنومند تامین کننده کاغذ آنها باید زار گریست. به زبان فارسى و مادرى تان مهملاتى خواهید خواند که شما را وادار به تحسین لباس زیبا و جدید امپراتور خواهد کرد. نویسندگان کتاب ها از چنان شهرتى برخوردارند و لفاظى هایشان چنان پرطمطراق است که عقل ناقصتان بى درنگ به نقص خویش اعتراف مى کند. اما نباید زود واداد. اکنون فریاد آلن سوکال فیزیکدان نظرى دانشگاه نیویورک که «امپراتور برهنه است» با تلاش جلال حسینى به فارسى ترجمه شده و در اختیار شما است. این کتابى است پرماجرا که خیلى ها نمى خواهند شما آن را بخوانید اما کتابى است دست کم در فارسى به راستى بى همتا.
از ماجراى سوکال (SOKAL AFFAIR) اکنون دیگر ده سال مى گذرد و اندکى کهنه شده اما ارزش دوباره شنیدن را دارد. داستان از این قرار است که در سال 1994 با انتشار کتاب «خرافات پیش رفته: چپ دانشگاهى و مشاجره هاى آن با علم» به قلم پل گراس زیست شناس و نورمن لویت ریاضیدان در نقد چندفرهنگى، ساختارگرایى اجتماعى و پست مدرنیسم، آلن سوکال فیزیکدان به موضوع علاقه مند شده و پس از مطالعات کتابخانه اى وسیع پرونده پروپیمانى از سوءاستفاده هاى روشنفکران فرانسوى و دنباله رو انگلیسى زبانشان از مفاهیم علمى تهیه مى کند. سپس تصمیم مى گیرد در واکنش به این پدیده دست به آزمایشى غیرعادى بزند. وى بعدها در مقاله دیگرى مى نویسد: «مدت ها است که از افت معیارها در انسجام فکرى علوم انسانى در برخى از حوزه هاى دانشگاهى در آمریکا ناراحتم. اما من فیزیکدانم و شاید اشکالى در کار من است که نمى توانم از معناى ژوئى سانس یا دیفرانس سر درآورم، پس براى آزمایش معیارهاى فکرى غالب به یک تجربه دست زدم تا ببینم آیا یک نشریه پیش آهنگ مطالعات اجتماعى که نام آورانى چون فردریک جمیسون و اندرو راس را در شوراى سردبیرى خود دارد مقاله اى را که حاوى سخنان بى معنا اما به ظاهر دلنشین است و به ستایش پیش فرض هاى ایدئولوژیک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بررسی چگونگی درک گفتار در کودکان
چکیده:
درک گفتار یا موضوع گفتار در کودکان با شیوعی به میزان 1% در تمامی فرهنگها به چشم میخورد. با وجودی که طی 50 سال اخیر مطالعات رفتاری و مغزی گستردهای درباره درک گفتار انجام شده، دلایل آن هنوز ناشناخته باقی مانده است. پژوهشهایی که با تصویربرداری از مغز انجام شدهاند، فعالسازی مناطق مختلف و بیشباهتی را در طول گفتار همراه با درک گفتار نشان دادهاند. اخیراً در مناطق زبان و گفتار در مغز، بینظمیهای ساختاری نیز به چشم میخورند. یافتههای یکی از پژوهشهای اخیر که بصورت چند جانبه تحلیل شده حاکی از آن است که مناطق مختلف عصبی فعال شده در مغز، ناشی از درک گفتار هستند و نه عامل بوجود آورنده آن ؛و این که درک گفتار، نقصی در آغاز برنامهریزیهای موتور گفتار است. این نقص آغاز هجا را نیز در بردارد که منجر به ارائه نظریه ST (آغاز هجا)[2] از طرف پاکمن و همکارانش گردید. این نظریه درک گفتار را نقطه تعامل گفتار و زبان میداند و توصیف محتملی را از پدیده درک گفتار و دلایل آن در اختیار قرار میدهد.
واژگان کلیدی: درک گفتار، دلایل درک گفتار، نظریه ST، درک گفتار رشدی.
مقدمه:
درک گفتار یا stuttering که از آن تحت عنوان Stammering نیز یاد میشود. نوعی نقص در گفتار است که در آن جریان گفتار توسط تکرارهای غیرارادی و امتداد آواها، هجاها، لغات یا گروهها و انسدادها و مکثهای غیرارادی مختل میشود و گوینده از تولید آواها ناتوان میگردد. عدم سلیس بودن کلام اصطلاح کلی است که برای چنین نقصهای گفتاری به کار میرود. اصطلاح درک گفتار معمولاً با تکرار غیرارادی آوا مرتبط است اما درنگ و مکث غیرعادی قبل از گفتار و امتداد برخی آواها و معمولاً واکهها و نیم واکهها را نیز در بر میگیرد. درک گفتار شدتهای مختلفی دارد. ممکن است افرادی را که تنها نقص ادراکی دارند در برگیرد و یا افرادی را شامل شود که علائم بسیار شدیدی در آنها مشاهده میشود و این مشکل میتواند در این افراد تا حد قابل ملاحظهای مانع ارتباط شفاهی آنها شود. تأثیر درک گفتار در حالت روحی و عملکرد فرد میتواند شدید باشد. که بسیاری از آنها توسط شوندگان ناشناخته باقی میماند. من جمله ترس از اظهار صریح برخی واکهها یا همخوانها، ترس از به درک گفتار افتادن در موقعیتهای اجتماعی، انزوای تحمیل شده توسط خویش، نگرانی، استرس، خجالت و یا احساس از دست دادن کنترل در طول گفتار.
عموماً درک گفتار مشکل در تولید فیزیکی آواهای گفتار یا تبدیل افکار به لغات نیست. برخلاف انتظار افکار عمومی، درک گفتار نه از میزان هوش تأثیر میپذیرد و نه روی آن تأثیر میگذارد. افراد مبتلا به درک گفتار، بدون در نظر گرفتن نقص کلامیشان، میتوانند از نظر پزشکی افراد کاملآ نرمالی باشند. بنابراین، کمبود اعتماد به نفس، نگرانی و استرس فی نفسه موجب درک گفتار نمیشود. میزان این نقص متغیر است. این بدان معناست که در برخی شرایط، مثل صحبت کردن پای تلفن، بنا به سطح نگرانی فرد، شدت درک گفتار میتواند کم یا زیاد باشد. با وجودی که سبب اصلی درک گفتار هنوز ناشناخته است، به نظر میرسد که عوامل ژنتیکی و نروفیزیوژیکی هر دو در آن دخیل باشند. تکنیکهای گفتاردرمانی و روشهای درمانی بسیاری وجود دارند که میتواند میزان سلیس بودن گفتار را در برخی افراد مبتلا به درک گفتار افزایش دهند. این در حالی است که در حال حاضر هیچ "راه علاج" قطعی برای این نقص در دست نیست.
ویژگیهای درک گفتار:
رفتارهای بروز یافته با درک گفتار را به 2 دسته تقسیم میکنند: رفتارهای اولیه و رفتارهای ثانویه. رفتارهای اولیه درک گفتار علائم آشکار و قابل مشاهده در افت میزان سلیس بودن گفتار را شامل میشود؛ که عبارتند از: تکرار آواها، هجاها، لغات و یا گروهها، مکثها و امتداد آواها. تفاوت درک گفتار و نقصهای عادی که در گفتار تمامی افراد ممکن است به چشم بخورد در آن است که نقصهای درک گفتاری برای مدت زمان طولانی ادامه داشته و اغلب اوقات رخ میدهند. و با تلاش و تقلای بیشتری تولید میشوند. (وارد[3]، 2006، صص 6-5). کیفیت درک گفتار نیز متفاوت است. و درک گفتار از طریق امتداد، انسداد و تکرار بخشی از لغت تشخیص داده میشود. (کالینوویسکی[4]، 2006، صص 37-31):
تکرار: زمانی رخ میدهد که یک واحد گفتار، مثل آوا، هجا، واژه یا گروه تکرار میشود و معمولاً در کودکانی مشاهده میشود که شروع به درک گفتار نمودهاند. به عنوان مثال to-to-to-tomorrow
امتداد: منظور از امتداد کشش غیرطبیعی آواهای ممتد است مثل mmmmmmilk امتداد نیز در کودکانی که به تازگی شروع به درک گفتار نمودهاند رواج دارد.
انسداد: منظور از انسداد توقف نامناسب آوا و هوا است که اغلب با اختلال در حرکت زبان، لبها و/ یا تارهای صوتی همراه است. انسداد معمولاً در مراحل بعدی درک گفتار بوجود میآید و با تلاش و انقباض ماهیچهها مرتبط است
رفتارهای ثانویه درک گفتار ربطی به تولید گفتار ندارند و رفتارهایی را شامل میشوند که با رفتارهای اولیه مرتبط هستند. این رفتارها شامل "رفتارهای گریزی" هستند که در آنها فرد مبتلا به درک گفتار سعی در پایان بخشیدن به درک گفتار دارد. برای مثالهایی از این دست میتوان به حرکات فیزیکی مثل از دست دادن ناگهانی تماس چشمی، پلک زدن، تکانهای سر، لرزش دست، واژهها و آواهایی برای آغاز سخن مثل um، uh، you know اشاره نمود.
در بسیاری از مواقع این ابزارها در ابتدا مؤثر واقع میشوند و لذا فرد آنها را در خود تقویت میکند. که تدریجاً بصورت عادت در میآیند و نهایتاً اجتناب از آنها دشوار است.
رفتارهای ثانویه همچنین به استفاده از استراتژیهای اجتناب مثل اجتناب از برخی واژهها، افراد و موقعیتهای دشوار اشاره دارند. برخی از افراد مبتلا به درک گفتار با موفقیت از این موقعیتها و واژهها اجتناب میورزند تا گفتارشان سلیس باقی بماند و ممکن است شواهد اندکی مبنی بر رفتارهای اولیه درک گفتار در آنها مشاهده شود. این افراد که درک گفتار آنها حالت پنهان دارد ممکن است سطح بالایی از نگرانی و یا ترس شدید از حتی درک گفتار خفیف را دارا باشند
شدت درک گفتار:
شدت درک گفتار اغلب حتی برای افراد با درک گفتار شدید نیز ثابت نیست. بنا به گزارشات جمعآوری شده از افراد مبتلا به درک گفتار، این افراد هنگامی که با افراد دیگر هم خوانی میکردند و یا گفتار دیگران را تقلید میکردند، و یا هنگام نجوا، آواز خواندن، نقش بازی کردن و سخن گفتن با حیوانات و کودکان و یا حتی خودشان، گفتار بسیار روان و عاری از درک گفتاری را تولید مینمودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 141 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل اول مقدمه:
صحت و گفتار نقش اساسی در ارتباط انسانها ایفا میکنند و یکی از دلایل پیشرفت انسانها است.
برای برقراری ارتباط کامپیوتر با انسان بوسیلة گفتار در کار لازم است انجام شود. یکی سنتزل گفتار است. و دیگری بازشناسی گفتار، سنتز گفتار بیان گفتار بوسیلة کامپیوتر میباشد و بازشناسی یعنی فهمیدن گفتار در بازشناسی گفتار. هدف بدست آوردن دنبالة آوایی یک گفتار میباشد و این دنبالة آوایی میتواند بر اساس واج، سیلاب، کلمه، جمله و ... باشد. بازشناسی گفتار عکس عمل سنتز است و گفتار را به متن تبدیل میکند. اما انجام بازشناسی گفتار به دلیل خاصیت صدای انسانها، دارای پیچیدگیهای زیادی است. اما اغلب بازشناسی کامل و درست غیر ممکن است. حتی خود انسانها هم نمیتوانند به طور کامل همه صداها را بفهمند و میزان، درک گوش انسانها حدود 70% میباشد. شکل 1-1 ارتباط گفتاری بین انسانها و کامپیوتر را نشان میدهد. به دلیل نقش مهم و کاربردهای فراوانی که بازشناسی گفتار دارد، تحقیقات و مقالههای زیادی در این زمینه انجام شده و راه حلهای متفاوتی پیشنهاد شده است، ولی بازشناسی گفتار کاملاً درست هنوز امکانپذیر نمیباشد.
بازشناسی گفتار دارای کاربردهای زیادی است. از جمله کاربردهای بازشناسی گفتار، حل مشکل تایپ است، با کمک بازشناسی گفتار میتوان جملهها را یکی پس از دیگری خواند و کامپیوتر آنها را تایپ کند. یکی دیگر از کاربردهای بازشناسی گفتار، حل مشکل صحبت دو فرد مختلف همزبان است. یکی از مشکلات انسانها ارتباط با افرادی است که با زبانهای متفاوت صحبت میکنند. ارتباط بدون دانستن زبان مشکل است. و یادگیری یک زبان دیگر کار وقت گیر و پر زحمتی است ولی به کمک بازشناسی گفتار به یادگیری زبانهای مختلف احتیاجی نخواهد بود و میتوان با یک دستگاه کوچک با فردی که با زبان دیگری صحبت میکند، صحبت نمود. یک کامپیوتر کوچک صدای شما را گرفته و به تعدادی از کلمات تبدیل مینماید. سپس این کلمات به زبان دیگر ترجمه شده و در نهایت با زبان جدید گفته میشوند. دو مرحلة آخر این سیستم جزو مسایل انجام شده گفتار هستند و با کامل نمودن مسئله بازشناسی گفتار بدون دانستن زبانهای دیگر به آنها تکلم نمود.
شکل 1-2 نشان دهنده ارتباط دو فرد با زبانهای مختلف است. یکی از کاربردهای دیگر بازشناسی گفتار، برقراری ارتباط با کامپیوتر است. همان گونه که به انسانهای دیگر دسترس میدهید، به کامپیوتر هم میتوان دستور داد و با آن صحبت کرد. یا حتی میتوانید از او بخواهید کاری برایتان انجام دهد.
حتی با کمک بازشناسی گفتار میتوان به انسانهای نابینا و ناشنوا کمک کرد. به طور مثال نابینایان میتوانند با صحبت کردن و دادن دستور به کامپیوتر با آن کار کنند.
از دستاوردهای جدید بازشناسی گفتار و پردازش مدت کاربرد آن در آموزشهای زبان دوم میباشد. بدین ترتیب که با ایجاد سیستمیکه قابلیت آشکارسازی خطای تلفظ بین لهجههای زبان اصلی و لهجة یک فردی که به زبان دوم فرد سخن میگوید، وی را در یادگیری و تصحیح تلفظ و لهجه آن زبان کمک نمیکنند.
بازشناسی گفتار میتواند برای شرایط مختلفی انجام گیرد. هر کدام از این شرایط میتوانند باعث مشکل شدن، پیچیدگی بازشناسی شوند. یکی از این شرایط، وابسته بودن بازشناسی به یک گوینده یا مستقل بودن آن از گوینده است. مستقل بودن از گوینده به معنای آن است که بتوان کار بازشناسی را برای هر فرد انجام داد. از دیگر شرایط بازشناسی گسسته یا پیوسته بودن گفتار است. راحتی بازشناسی گفتار گسسته، داشتن ابتدا و انتهای عصر کلمه یا اساساً خود کلمه یا همان واحد آوایی میباشد. همچنین از دیگر شرایطی که در بازشناسی مطرح است،تعداد واژگان میباشد. یعنی بازشناسی گفتار برای چه تعداد کلمهای صورت میپذیرد.
هدف از انجام پروژة فوق در ابتدا بازشناسی کلمات گسسته قرانی و در مرحلة دوم ارزیابی نحوة بیان و تلفظ کلمات قرآنی میباشد. از آنجائیکه برای مقایسه بین کلمة ادا شده توسط کاربر و صدای استاد باید یک سیستم بهینه وجود داشته باشد. در مرحلة اول سعی میکنیم، سیستم را به حالت بهینه خود برسانیم و سپس پارامترهای این سیستم جهت انجام مرحلة دوم استفاده کنیم.
اما چون در هنگام ارزیابی نحوة بیان کلمه قرآنی، کلمه مورد نظر از قبل مشخص است، بناباین در مرحله دوم احتیاجی به بازشناسی گفتار نمیباشد.
در بخش اول برای بهتر درک کردن مفهوم بازشناسی به بررسی سیستم تولید صوت و شنوایی انسان میپردازیم. سپس وارد مفاهیم بازشناسی گفتار خواهیم شد. در این مرحله روشهای جداسازی سیگنال زمینه از روی سیگنال صحبت مورد بررسی قرار میگیرد. سپس نحوة استخراج ماتری ضرائب کپستروم و در نهایت بازشناسی گفتار بوسیلة الگوریتم انحراف زمانی پویا (DTU) و مدل مخفی مارکوف مورد بررسی قرار میگیرد.
پس از آشنایی با ابزارهای بازشناسی گفتار، نحوة پیاده سازی الگوریتمهای فوق ذکر خواهد شد. بعد از راهاندازی سیستم بازشناسی گفتار کلمات مقطع،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
پریشان اندیشى آشفته گفتار پست مدرنامپراتور برهنه است
درباره سوکال
آلن دیوید سوکال متولد 1955 و فیزیکدان دانشگاه نیویورک از نظر سیاسى چپ گرا است و تنها ادعاى او براى این وابستگى آن است که در گذشته مدتى در دوران حکومت ساندینیستا در دانشگاه ملى نیکاراگوئه ریاضى تدریس کرده است. از جمله استقبال کنندگان ماجراى سوکال نوآم چامسکى بود که گفت چپ و علوم اجتماعى بهتر است بنیان فکرى خود را بر استدلال عقلى بگذارند. حاصل یادداشت هاى سوکال در این رابطه نخست به صورت کتابى به نام «شیادى هاى روشنفکرى» در فرانسه و سال بعد تحت عنوان «یاوه هاى مد روز» به چاپ رسید. سوکال در فیزیک در حوزه هاى مکانیک آمارى، نظریه میدان کوآنتوم، فیزیک ریاضى و فیزیک محاسباتى کار مى کند.
یکى از عقل مى لافد یکى طامات مى بافد
بیا کاین داورى ها را به پیش داور اندازیم حافظ
اگرچه آغاز کردن با نقل قول هاى ناخوشایند پسندیده و متعارف نیست، براى پى بردن به عمق فاجعه از شما خواننده صبور خواهش مى کنم دندان بر جگر نهاده و پاراگراف زیر را مانند دارویى تلخ یک جرعه تا به آخر بخوانید:
«وقتى عمق زمان جاى عمق هاى فضاى محسوس را مى گیرد، وقتى جابه جا شدن سطح میانى جایگزین تعیین حدود سطح ها مى شود؛ وقتى شفافیت نمودها را دوباره برپا مى دارد؛ آن گاه رفته رفته از خود مى پرسیم آیا آنچه به اصرار فضا مى نامیم و در عمل نور، یعنى نوعى نور فروآگاهى شبه نورشناختى نیست که آفتاب، تنها، یک صورت یا یک بازتاب آن است. این نور در مدتى روى مى دهد که با زمان نوردهى آنى و نه با گذشت زمان تاریخى یا گاه شناختى سنجیده مى شود. زمان این آنِ بدون مدت همانا«زمان نوردهى»است؛ خواه این نوردهى کمتر یا بیشتر از حد باشد. فناورى عکاسى و سینمایى آن وجود و زمان پیوستارى را که از همه بعدهاى فیزیکى عارى است پیش بینى کرده اند و در این پیوستار کوانتوم کنش با انرژى و نقطه مشاهده سینمایى یک باره آخرین آثار به جا مانده از یک واقعیت ناپدید شده ریخت شناختى مى شوند.
این سرعت نور، وقتى به زمان حال ابدى یک نسبیت که ضخامت و عمق توپولوژیک و غایت شناختى آن متعلق به این ابزار نهایى اندازه گیرى است انتقال یابد، داراى یک جهت مى شود، که هم اندازه و هم بعد آن است و خود را با یک سرعت در همه جهات که چون شعاع هاى یک دایره اند و جهان را اندازه مى گیرند انتشار مى دهد.»
ظاهرا این پارگراف در اصل فرانسوى آن به قلم پل ویریلیو، معمار و مهندس شهرساز و رئیس پیشین «دانشکده معمارى» ، جمله اى 193 واژه اى است که به اعتراف نویسندگان کتاب «یاوه هاى مد روز» : «بدبختانه هنر شعرى آن به تمامى به ترجمه در نیامده اما کامل ترین نمونه اسهال قلمى است که تاکنون با آن روبه رو شده ایم.»
متاسفانه نثر مسجع بالا نمونه کمیابى نیست و در همین ایران نیز روزانه کتاب هایى نوشته یا ترجمه و راهى بازار مى شوند که بر وقت و انرژى و استعداد هدررفته پدیدآورندگان آنها- که مى توانست صرف پژوهشى واقعى و کارى اصیل شود- باید افسوس خورد و بر مرگ درختان تنومند تامین کننده کاغذ آنها باید زار گریست. به زبان فارسى و مادرى تان مهملاتى خواهید خواند که شما را وادار به تحسین لباس زیبا و جدید امپراتور خواهد کرد. نویسندگان کتاب ها از چنان شهرتى برخوردارند و لفاظى هایشان چنان پرطمطراق است که عقل ناقصتان بى درنگ به نقص خویش اعتراف مى کند. اما نباید زود واداد. اکنون فریاد آلن سوکال فیزیکدان نظرى دانشگاه نیویورک که «امپراتور برهنه است» با تلاش جلال حسینى به فارسى ترجمه شده و در اختیار شما است. این کتابى است پرماجرا که خیلى ها نمى خواهند شما آن را بخوانید اما کتابى است دست کم در فارسى به راستى بى همتا.
از ماجراى سوکال (SOKAL AFFAIR) اکنون دیگر ده سال مى گذرد و اندکى کهنه شده اما ارزش دوباره شنیدن را دارد. داستان از این قرار است که در سال 1994 با انتشار کتاب «خرافات پیش رفته: چپ دانشگاهى و مشاجره هاى آن با علم» به قلم پل گراس زیست شناس و نورمن لویت ریاضیدان در نقد چندفرهنگى، ساختارگرایى اجتماعى و پست مدرنیسم، آلن سوکال فیزیکدان به موضوع علاقه مند شده و پس از مطالعات کتابخانه اى وسیع پرونده پروپیمانى از سوءاستفاده هاى روشنفکران فرانسوى و دنباله رو انگلیسى زبانشان از مفاهیم علمى تهیه مى کند. سپس تصمیم مى گیرد در واکنش به این پدیده دست به آزمایشى غیرعادى بزند. وى بعدها در مقاله دیگرى مى نویسد: «مدت ها است که از افت معیارها در انسجام فکرى علوم انسانى در برخى از حوزه هاى دانشگاهى در آمریکا ناراحتم. اما من فیزیکدانم و شاید اشکالى در کار من است که نمى توانم از معناى ژوئى سانس یا دیفرانس سر درآورم، پس براى آزمایش معیارهاى فکرى غالب به یک تجربه دست زدم تا ببینم آیا یک نشریه پیش آهنگ مطالعات اجتماعى که نام آورانى چون فردریک جمیسون و اندرو راس را در شوراى سردبیرى خود دارد مقاله اى را که حاوى سخنان بى معنا اما به ظاهر دلنشین است و به ستایش پیش فرض هاى ایدئولوژیک