لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
حماسه سرایی در شعر فردوسی
فردوسی حماسه سرای بزرگ ملی
درباره فردوسی و گرانمایگی وی در گام زدنهای بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفتهاند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقیست.
۱) مدخل
درباره فردوسی و گرانمایگی وی در گام زدنهای بلندش در پهنه نوزایی و بازشناسی هویت ایرانی و پاسداری از زبان شیرین پارسی بسیار گفتهاند و دامنة چنین گفتاری چنان گسترده و فراخ است که هرچه به نگارش درآید، هنوز جای خالی باقیست؛ به یک سخن میتوان گفت: وجود فردوسی و زمان یافتن او برای به سامان رساندن نظم شاهنامه بیگمان اعجازی را مانَد که به یاری پروردگار در جهت نگهداری ایران و حفظ روحیه ایرانیان از دستبرد ضعف و زبونی به ظهور پیوسته است؛ چنان که اگر شاهنامه نبود، هیچ پدیدهای نمیتوانست جای آن را پرکند و چنین تاثیرگذار باشد. شاهنامه فردوسی به تنهایی از همه مآثر ملی بیشتر و بهتر توانسته است در زنده نگهداشتن نام و نشان ایرانی و دمیدن روح مردانگی و جوانمردی و شهامت در مردم این مرز و بوم موثر واقع گردد و یکپارچگی و استقلال کشور را تضمین نماید.
حملة تازیان به ایران که با کشتار و غارت و به بند کشیدن زنان و کودکان همراه بود و یک کشور توانمند و پرصلابت را در برابر یک عدهای ناآگاه از تمدن و کشورداری به شکست کشانید، پیشامدی نبود که از یاد همزمانان و آیندگان آن رویدادِ بزرگ، محو گردد و هرگز این سرافکندگی را تاب آورند؛ بهویژه آنکه رفتار ستیزهجویانة پیروزمندان عقدهناک و کینهتوز که حقارت و بندگی را بر دوش احساسات ایرانیان غیرتمند بارمیکرد، نیز چیزی نبود که واکنشهای گوناگونی را در پینداشتهباشد.
قیامهای مردانة قهرمانانی چون «ابومسلم خراسانی» و «بابک خرمدین» و «مازیار» و «مقنع» و «استادسیس» و نهضت شعوبیه و حتا حکومت «صفاریان» و «سامانیان» هر چند درخشان و نازشخیز و امیدوار کننده بود، اما ناخشنودانه هیچ یک نتوانست برای ایران و ایرانی اثری پایدار پدیدآورد و با شناساندن پیشینة این ملت باستانی به گونهای موثر و فراگیر، زمینهای را برای برون راندن سیاست مستکبرانه تازیان و غلامانِ سروری یافتة آنها فراهم آورد و در همه اعصار، دست اندازانِ به این آب و خاک را محکوم به ناکامی سازد.
شیوة دگرگون ناشدنی تازیان آن بود که به هر دیاری دست مییافتند، فرهنگ بومی آنجا را از میان برمیداشتند و زبان مردمش را به عربی برمیگرداندند، تا موجبات فراموشی گذشتة آنان را فراهم آورند، در ایران ما همچنین اندیشه ناروایی را در سر میپروراندند و کارهایی از این دست را پی میگرفتند؛ ولی در همه جا موفق شدند جز در این سرزمین اهورائی که خوشبختانه به مقصود نرسیدند.
۲) نقش فردوسی در تجدید حیات ملی
فردوسی که بر ستیغ شکوهمند ایراندوستی و ملتگرایی عقابآسا آشیانه داشت، از پیروزی تازیان و خوارمایگی شرمآوری که به ایرانیان تحمیل گشته بود، خونین دل میخورد و این نکته را تا حدی میتوان از پیام «رستم فرخزاد» به برادرش- که مطالب آن سروده این شاعر است- دریافت ؛ به این جهت در برابر چنین دلشکستگی و اندوهناکیِ ژرف، راهی بهتر از این نیافت که :
۱) با حماسه سرایی و ذکر سرگذشت پهلوانان دلیر و شهریاران جهانگیر ایران، روزگار سروری و سرافرازی و گرانمایگی را آیینهوار فراروی ایرانیان باز نهد و آنان را که در اثر ترکتازی تازیان از پیشینة پرافتخار خود ناآگاه مانده بودند، به بازیافت آن سرافرازیها فرا بخواند و به بیرون افکندن بیگانگان و نفوذ آنها برانگیزد.
۲) زبان فارسی را که کماکم میرفت تا جای خود را به زبان عربی بدهد، از دستبرد تازیان باز رهانَد و در این راه نه تنها به پاسداریش بسنده نکند، بلکه در گسترش آن از ترکیبسازی زیبا و طرح اصطلاحات و کنایات و آرایههای ادبی در سیاق سخن پارسی بکوشد و گوهرهای پربها و درخشانی را از واژههای خوشایند در دریای وزن متقارب به معرض تماشا آورد.
۳) فرهنگ دیرپای ایرانیان را که پایندان دوام و ماندگاری این ملت دیرینه سال است و پیشینگی ایرانیان را در شهرنشینی و مدنیت و آگاهی از دانشهای گوناگون نشان میدهد، به زبان شعر بازگوید و اعلام کند که نخستین ملتی که از دیرباز به معارف بشری دستیافته و در یکتاپرستی و دبیری و نجوم و پزشکی و مهندسی و گاهشماری و غیره به فرازمندی رسیدهاست، ایرانیاناند.
۴) آنچه گفتنی است، این است که پس از شکست در برابر شمشیر، فردوسی به این نکته پرداخت که برای پیروزی بر دشمنان ملیت و استقلال ایران باید به جای سلاح برنده یعنی شمشیر به سلاح رونده یعنی قلم دست یازید و به این دستاویز، شاهد پیروزی را در آغوش گرفت. از این رو آهنگ آن کرد تا شاهنامة منثورِ گردآوری شده به پایمردی «ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی» را با افزودههایی که از زبان موبدان و پیران پارسی نژادِ پارسا شنیده بود، به نظم در آورد و برای این کار وزنی را برای شعر خود برگزیند که توان بخش و جانمایة حماسی سرایی است. فردوسی در این نامة نامدار هر چه گنجینة خیال و آیینة تصور و در معرض دید و علم و توجه و آزمایش بوده است- از فرهنگ و اخلاق، دین و آیین، آداب تربیت، گفتگو و نشست و برخاست، پیکار و آشتی، بزم و رزم، نامدوستی و خودستایی، روانشناسی و روانکاوی، خواستگاری و زنستانی و آلات جنگ و کاربرد آنها – همه را در جای خود یاد کرده و به خوانندة دقیق و مستعد آموخته است.
فردوسی حس میهن دوستی و ملتپروری را که پس از چندین قرن یعنی میانههای قرن ۱۸ در مغرب زمین مفهوم راستینش را یافت، در هزار سال پیش عنوان کرد و اصولاً انگیزة او در سرودن شاهنامه جوشش همین احساس و عاطفه بوده است و بس. او خواسته است واژة «ایران» را که پس از سیصد و چهل سال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
توفیق و نمایشنامه نویسی
«حسین توفیق الحکیم» پدر نمایشنامه نویسی عرب به سال 1898م در اسکندریه زاده شد. پدرش، اسماعیل از قاضیان مشهور و اهل ادب بود. توفیق بسیاری از خوی های پدرش در متانت ، صبر و تأمل را به ارث برد.مادرش نیز زنی ترک نژاد و بسیار جسور بود . او تسلط زیادی بر همسر و فرزندش داشت و مانع ارتباط فرزند با دنیای خارج و بازی با همسن و سالهایش می گشت و همین عامل ، زمینه ی گوشه گیری توفیق حکیم را فراهم ساخت.
توفیق ، از همان کودکی به قران ، کتابهای ادبی ، داستانهای هزارو یک شب و کلیله و دمنه که مادرش برایش تعریف می کرد و نیز نمایشهایی که در شهرشان توسط گروه نمایشی «شیخ سلامه حجازی» اجرا می شد بسیار علاقمند بود و همین امور بعدها در رویکرد وی به ادبیات نمایشی و نمایشنامه نویسی ـ بنا به گفته ی خودش ـ بسیار تأثیر گذار بود. توفیق از دبیرستان شروع به تألیف نمایشنامه و اجرای آن توسط دوستانش کرد.
انقلاب 1919م نیز از جمله عللی بود که وی را به نگارش هدایت کرد . انقلابی که جوانان رابه طرفی سوق داد که هر کدام جویای وسیله ای بودند تا احساسات خود را به گونه ای در قالب شعر ، سخنرانی و یا سرودهای ملی بیان دارند .
توفیق حکیم هم به نگارش سرودهای ملی - حماسی پرداخت و گاه خودش آنها را آهنگ گذاری می کرد... ؟ هر چند اشعارش به چاپ نرسید و یا در رادیوها در میان ازدحام اشعار شوقی و امثال وی پخش نشد .
سرودهای وی گاه در میان مردم منتشر و خوانده می شد و حال آنکه آنها نمی دانستند شاعر و آهنگ گذار آنها که بوده است .
توفیق حکیم هم در انقلاب 1919 تأثیر گذاشت و هم از آن تأثیر پذیرفت . کتاب وی به نام «عودة الروح» نمونه ای از تأثیرپذیری ایشان می باشد چرا که داستانی کامل راجع به انقلاب است .
او در اثنای انقلاب 1919 دستگیر و در «القلعة» به اتهام شرکت در تظاهرات بازداشت شد.
در همان سال توفیق، اولین نمایشنامه اش به نام «الضیف الثقیل» را با الهام از پدیده ی اشغالگری و استعمار نوشت در آن موقع اجرای آن نمایش ممکن نبود به همین خاطر آن اثر از بین رفت.
رسالت نمایش نسبت به اوضاع اجتماعی موجود ، توفیق ،دانشجوی حقوق را بر آن داشت که دومین نمایشنامه اش به عنوان «المرأة الجدیدة» را به سال 1923 بنویسد .
او آن زمان که اشتیاق بسیار مردم نسبت به نمایش غنایی (شعری) را دید بر آن شد نمایشنامه ی «علی بابا» را بنگارد که برخی از قسمتهای آن به شکل زجل و عامیانه است .
از این سه نمایشنامه که توفیق، بدانها کار ادبی اش را آغاز کرد پیداست که وی به طور کامل تابع تحولات هنری حاکم در روزگارش بوده است .
توفیق حکیم همچنان به کارهای ادبی و هنری خود ادامه می داد به گونه ای که خانواده اش نگران آن شدند که مبادا اشتیاق او به ادبیات ، وی را از ادامه تحصیل در رشته ی حقوق بازدارد. به همین خاطر پدرش تصمیم گرفت حکیم را با فرستادن به فرانسه از محافل ادبی و هنری دور کند. اما بر خلاف آنچه انتظار می رفت سفر به فرانسه حکیم را وارد جریانات ادبی بسیاری کرد به گونه ای که سبب پختگی وی در ادبیات نمایشی شد. او از نزدیک با آثار مشاهیر بزرگ دنیای غرب بخصوص نمایشنامه نویسان بزرگی چون شکسپیر و مولییر آشنا شد و به تماشای نمایشنامه های آنها می رفت. توفیق به این نکته پی برد که تئاتر اروپا از تئاتر یونانیها سرمنشأ گرفته است . به همین خاطر به بررسی نمایش یونانی ها روی آورد و تکامل آن به دست غربیان را بررسی کرد . وی در خلال تحقیقاتش پیرامون داستانهای اروپایی فهمید که چقدر اروپائیان در پی انعکاس روحیه ی ملی و نیز اوضاع اجتماعی و روانشناختی خود هستند .
آری توفیق در فرانسه به سوی ادبیاتی سوق داده شد که بسیار برتر از سطح جلوه های سیاسی و اجتماعی و مردمی زودگذر بود تا بدان جا که به سمت ادبیات انسانی روی آورد ؛ ادبیاتی که در نمایشهای سمبلیکش که همانا نقطه شروع اوج ادبی وی به شمار می آید جلوه گر شد .
توفیق آنقدر غرق در دنیای نمایش و نمایشنامه نویسی شد که از احراز درجه ی دکترای حقوق در فرانسه باز ماند.زمانی که والدینش فهمیدند که پسرشان در پاریس همان مسلک هنری را دنبال کرده از او خواستند که بازگردد.
او به سال 1928 با کوله باری پر از اندوخته هایش از فرهنگ ها و ادبیات ملل مختلف به مصر باز گشت.
توفیق حکیم آماده ی ایجاد یک حول عظیم در ادبیات بود اما همه چیز بر وفق مرادش صورت نگرفت. در مصر آن زمان به خاطر کشمکش های سیاسی احزاب تمام توجهات معطوف به سیاست شده بود و دیگر توجهی به ادبیات و بخصوص نمایش و نمایشنامه نمی شد .دوستان قدیمی اش همه از کارهای نمایشی دست کشیده بودند. حکیم خود را تنها یافت، بی هیچ یاوری اما مأیوس نشد. هر چند این جوّ حاکم سبب گوشه گیری وی گشت ولی او همچنان به کارهای ادبی پرداخت.
او در نامه ای خطاب به دوست فرانسوی اش «اندریه» می نویسد : « از همه چیز و از همه کس خسته شده ام . از اینکه کشوری چون مصر در آینده ای نزدیک ، صاحب حیاتی فکری شود مأیوسم . کسی که برای فکر کردن زندگی می کند را توان زیستن در مصر نیست .
توفیق، بارها و بارها بر روزهای خوشی که در پاریس می گذراند غبطه می خورد.
او در مصر کارش را به عنوان دادستان کل در دادگاههای اسکندریه آغاز کرد .او از نزدیک با بسیاری از مشکلات جامعه اش آشنا شد ودر نوشته هایش از آنها الهام گرفت . وی بسیاری از ملاحظاتش در این خصوص را در دو کتاب «یومیات فی الاریاف» و«ذکریات فی الفن والعدالة» جمع آوری کرد.
او در سال 1933- آن زمان که رئیس تحقیقات وزارت آموزش و پرورش بود - نمایشنامه ی «اهل الکهف» را منتشر کرد و بدین وسیله نمایش فکری – فلسفی را وارد ادبیات عربی کرد و اعجاب ادب دوستان را برانگیخت . توفیق به سال 1943 از کارهای دولتی استعفا داد و در روزنامه ی «اخبار الیوم» به کار مشغول شد و از آن طریق به ابراز بسیاری از نظرات خود در ادب ، سیاست و فرهنگ و... می پرداخت. وی در این روزنامه نیز به چاپ سلسله ای از نمایشنامه های اجتماعی اش پرداخت.
حکیم در سال 1946 با زنی مطلقه ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نامهای اسماعیل و زینب شد.
او در سال 1951 دوباره به کارهای دولتی روی آورد و همزمان با مسئولیت وزارت آموزش و پرورش به عنوان رئیس دارالکتب مصر منصوب گشت و در 1954 عضو مجمع زبان عربی قاهره شد. وی در 1957 عضو دائمی شورای عالی نظارت بر هنرها و ادبیات و علوم اجتماعی گردید و موفق شد بالاترین نشان دولتی را در تقدیر از خدماتش به ادبیات و تفکر عربی در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
کرم ابریشم را خدا با تمام خاصیتش برای اتمام حجت برای بشریت خلق کرده است تاکه انسان از این موجود آفریده شده برایش در زندگی عبرت بگیرند و غافل از حال و احوال خویش نباشند.
کرم ابریشم حریص ترین حیوان موجود , در جامعه حیوانات می باشد که با تولید ابریشم خدا وجود کوچک او را نعمتی قرار است که بشریت در انواع و اقسام بتواند از این حیوان کوچک بهره و سود ببرند.
طرح پرورش کرم ابریشم " نوغانداری "
مقدمه :
پر واضح است که رشد و شکوفائی و در نهایت قطع وابستگی اقتصادی هر ملتی به اجانب در گرو همت مردم آن کشور در رشد و ازدیاد تولیدات اعم از کشاورزی ؛ صنعتی و... می باشد. با توجه باینکه سیاست دولت جمهوری اسلامی در بعد استقلال اقتصادی و توسعه ، محوریت را کشاورزی قرار داده است ، لذا می بایست توجه خاصی به این بخش و زیربخشهای این قسمت از تولیدات شود. بخصوص در تولید فرآورده هائی که جنبه ارزآوری و نیز جنبه صادراتی بیشتری داشته باشد. در اینخصوص باید از روستا و روستائی شروع کرد و بروستا میبایست بعنوان یکی از مهمترین پایگاههای توسعه و استقلال اقتصادی کشور نگریست.
در رابطه با جنبه صادراتی و ارزآوری داشتن فعالیتها ، یکی ازفعالیتها در زیربخشهای کشاورزی ؛ موضوع پرورش کرم ابریشم و نوغانداری میتواند مطرح باشد که ما در زیر بصورت اجمال هدف و ضرورت و توجیه و مقایسه اقتصادی و... طرح را تشریح می نمائیم.
هدف :
هدف هر طرحی بالطبع میتواند دارای چند یا چندین بعد باشد. در طرح مورد نظر ما ، هدف ، ضمن اینکه تلاشی در حد توان بعنوان یک مسلمان و پیرو خط امام در جهت قطع وابستگی اقتصادی و کمک به امر صادرات محصولی که مقداری ارز را بداخل مملکت میکشاند ، میباشد؛ کوششی هم است در جهت ترویج و توسعه این رشته از کار در منطقه که هم استعداد زمین به لحاظ ایجاد توتستان و هم استعداد مردم در جهت نوغانکاری آماده میباشد. مضافا باینکه کسب روزی حلال و تامین معاش خود و خانواده نیز در کنار ایجاد اشتغال موثر مطمح نظر میباشد.
در روستا به تجربه ثابت شده است که یک کار مفید تا بدوا بوسیله یک یا چند نفر شروع نشود و مردم با چشم خویش ثمره مفید آنرا نبینند؛ کمتر اقبال پیدا میکنند. بلحاظ اینکه در روستا و حتی منطقه ما ، زمینهای بی بلامانع و حتی حیاط و حاشیه روستا و ساختمانهای مسکونی مردم ، زمینهائی یافت میشود که مردم میتوانند بعنوان شغل دوم خویش در اوقات بیکاری اقدام به این امر بنمایند. این موضوع در عدم مهاجرت لااقل فصلی مردم و خالی نماندن روستا هم بسیار موثر است. از طرفی جنبه اشتغالزائی درخوری را هم دارد و کاریست تقریبا بطور کامل " کاربر " نه " سرمایه بر ". از طرفی هم ایجاد یک منبع درآمد بسیار خوب جهت فقرزدائی و دلگرمی روستائیان میتواند مثمر ثمر باشد.
توجیه اقتصادی طرح :
پرورش کرم ابریشم ، خوشبختانه دارای مزایای متعددی است که دقیقا با فرهنگ و سطح فکری و توان اقتصادی و مالی مردم به جهت آسان بودن عملی آن ، کاریست کاملا شدنی و قابل اجراء.
اولا – هیچگونه وسایل و ابزار و آلات ماشینی خاصی فعلا در این امر دخیل نیست.
ثانیا - در مدت زمان محدودی ( حداکثر 45 روز ) تولید میشود.
ثالثا - سرمایه چندانی جهت اقدام بکار نمیخواهد؛ فقط درخت توت تنها مسئله مهم این طرح میباشد ، که آنهم شرائطش فراهم است.
رابعا - هیچگونه تکنولوژی پیچیده در امر تولید و بهره برداری آن دخیل نیست.
خامسا - ریسک کردن در این کار برای هر روستائی امکان پذیر است. چون در صورت عدم توفیق
احتمالی هم ضرر چندانی نمی بیند. و دیگر گزینه های قابل بحث .....
در توجیه اقتصادی طرح لازم است ابتداء یک مقایسه ای بین میزان عایدی ائی که برای یک کشاورز در سطح یک هکتار زمین با کشت برنج بدست می آید ، با تولید ابریشم در همان سطح بنمائیم.
هزینه ها ( بطور مجمل ) :
مقدار امکاناتی را که برای کشت یکساله برنج در سطح یک هکتار زمین بکار میرود عبارتند از :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
موضوع: پروین اعتصامی
محقق: امیر هراتی
زیر نظر:آقای روحی
آذر 84
خانواده پروین:
پدر پروین:
اعتصامی میرزا ابراهیم خان مستوفی یکی از نجیب زادگان اشتیان بود. که در جوانی به سمت مستوفی آذربایجان رفت و تا پایان عمر همان جا زیست. یوسف اعتصام الملک ادب عرب وفقه واصول ومنتطق وکلام وحکمت قدیم وزبانهای ترکی وفرانسه را درتبریز
اموخت. ودر لغت عرب احاطه کامل یافت. وهنوز بیست سال از عمرش نگذشته بود. که کتاب قلاعد الاادب فی شرح اطواق الذهب را که رساله ای عربی نوشت.
مادر پروین:
از خاندان فتوحی تبریزی که خانواده های اصیل تبریز بودنسب می گرفت حاصل ازدواج اعتصام الملک با اختر فتوحی چهار پسر و یک دختر بود.
پروین:
رخشنده اعتصامی متخلص به (پروین) در 25 اسفند 1285شمسی در تبریز به دنیا آمد.او یگانه دختر خانواده بودوطبعاً طرف توجه و محّبت مخلص پدرواقع گردید. بدان گونه که درتمام سفرهاییکه پدرش درداخل وخارج ایران بود همراه پدررفت.
پروین در خانواده ای پا به عرصه وجود نهاد که گر چه ثروتمند نبود لکن برای زندگی فرزندان وتعلیم وتربیت صحیح انها هیچدر زحمت و مضیقه نبودند. او مقدمات عربی وبرخی متون فارسی را درخانه نزد پدرفرا می گرفت.خانه پدرش که محفل شاعران وفرزانگان ان زمان بود.در کودکی اسباب تفریح وبازی او غالباَ کتاب بوده است. بعد از اموختن مقدمات ادب عربی وفارسی به مدرسه دخترانه (ایران بتل ) که از سوی امریکا ییان اداره می شد رفت. اودر تمام دوره تحصیل در زمره محصلان ممتاز ان مدرسه جای داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن .doc :
موزه داری
دیباچه: جمعآوری و نگهداری آثار و اشیا در مجموعهها و موزهها سابقه دیرینه دارند. لیکن نگرش صحیح امروزی به موزه جایگاه آن را از محل نگهداری و تماشای اشیا به محلی با مشخصات یک مرکز پژوهش و آموزش و یک مرکز فرهنگی برای گذران مطلوب اوقات فراغت با رهآوردهای علمی و تربیتی سوق داده است.در این نگرش موزه، مؤسسهای علمی فرهنگی است که تأمل و اندیشه و پژوهش مستقیم بر روی آثار گوناگون - از آثار طبیعی آفرینش و خلقت گرفته تا دستاوردهای فرهنگ و تمدن و هنر انسان - را میسر میسازد و متخصصان و بازدیدکنندگان عمومی را با هنر و اندیشه، صنعت و پیشه و امور اجتماعی و اقتصادی و شئون گوناگون زندگی دیروز و امروز آشنا و مأنوس میسازد.موزه به عنوان یک مؤسسه علمی ـ فرهنگی، نیازمند کارشناسان علاقهمندی است که با کسب دانش وآگاهیهای علمی، و نگرش صحیح نسبت به موزه و جایگاه اجتماعی و آموزشی آن، بتوانند موزهها را در راه توسعه و رشد فرهنگی، تربیتی و علمی کشور هدایت نمایند.امروزه حدود 100 موزه در کشورمان وجود دارد که آثار، اشیاء، اسناد ومدارک قابل توجهی در زمینههای متنوع باستانشناسی، مردمشناسی، هنرهای سنتی، اسناد و مدارک ، کتب ونسخ خطی، تاریخ طبیعی، زمینشناسی، گیاهشناسی، پست و مخابرات، جواهرات و سکهها... دارند؛ علاوه بر توسعه کمی و کیفی موزههای فعلی، ایجاد موزه در زمینههای دیگر، چون هنر و معماری، علوم و فنون مورد نیاز است. فارغالتحصیلان دوره کارشناسی موزهداری میتوانند با کسب دانش و مهارتهای نظری و عملی و آشنایی با امور اداری و فنی موزهداری، در موزههای گوناگون عهدهدار مطالعه و حفاظت فنی از آثار و اشیای موزهای باشند و امور مربوط به موزهداری را از ثبت و ضبط آثار در دفاتر، تهیه اسناد و مدارک لازم تا مطالعه مستقیم روی آثار و اشیا انجام دهند.
درسهای این رشته در طول تحصیل:
دروس پایه:
تاریخ عمومی ایران، کارگاه عکاسی پایه، آشنایی با هنرهای سنتی ایران، آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن، کارگاه طراحی پایه، آشنایی با مردمشناسی و روشهای آن، آشنایی با حفاظت و مرمت آثار و روشهای آن، عکاسی فنی از اشیاء موزهای، کارگاه طراحی تخصصی.
دروس اصلی:
موزهداری، آشنایی با هنر و معماری پیش از اسلام ایران، تاریخ و فنشناسی آثار، آسیبشناسی، هنر وتمدن اسلامی، آشنایی با بافتها و محوطههای دوره اسلامی ایران، خطوط و خواندن کتیبههای اسلامی، تاریخچه کتابت، طرح اشیاء در تمدن اسلامی، آشنایی با موزههای ایران و جهان ، خطوط باستانشناسی ایران، کارگاه همانندسازی اشیاء موزهای، تهیه و تدوین راهنمای موزه و محوطههای تاریخی، کارآموزی در موزهها، کارآموزی در کارگاه مرمت اموال فرهنگی، تبدیل محوطهها و بناهای تاریخ به موزه، کارآموزی کاوش باستانشناسی، کامپیوتر و موزه، روش تحقیق آثار و اشیای موزهای، موزهداری و سایر علوم، زبان و متون تخصصی موزهداری، شناخت مواد.
دروس تخصصی:
انسان،طبیعت،موزه، پژوهش در آثار و اشیای موزهای، کارآموزی در موزههای تخصصی، رساله نهایی.
رشته موزه داری
وظیفه ما معرفی این رشته است و وظیفه شما زحمت درس خواندن و احترام به علاقه خودتان ، در پایان این علاقه شماست که زندگی مادی و معنوی شما را تامین میکند نه تبلیغات ناقص و جهت دار. هر رشته ای در کنار رشته های دیگر می تواند همه نیازهای ما را تامین کند و شناخت اینکه ما به چه چیزهایی نیاز داریم یسیار مشکل و البته دست یافتنی است ما به هویت تاریخی نیاز داریم تا بتوانیم فرهنگ، زبان و آداب و رسوم و باورهای اعتقادی خود را که برای ما شادابی و اعتماد به نفس می آورد، حفظ کنیم. بخشی از حفظ این هویت به گذشته ما مربوط می شود که این گذشته در دو قسمت کتاب ها و موزه ها نگهداری می شود. مطالعه و نگهداری علمی آثار باستانی و شیوههای جذب یک ملت به سمت گذشته ی با ارزش یک کار زیبا و البته مشکل است. این رشته ارتباط وسیعی با تاریخ، باستانشناسی، مرمت آثار و احیاء بناهای تاریخی دارد. پذیرش دانشجو در این رشته بصورت نیمه متمرکز است و از پذیرفته شدگان آزمون اختصاصی به عمل میآید.
سطوح رشته:
ردیف
نام دانشگاه
کاردانی
کارشناسی
ارشد
دکترا
1
آزاد- طبس
درس های این رشته:
ردیف
نام درس
1
آسیب شناسی 1
2
آسیب شناسی 2
3
آسیب شناسی 3
4
آشنایی با باستانشناسی و روشهای آن
5
آشنایی با بافتها و محوطههای دوره اسلامی ایران
6
آشنایی با حفاظت و مرمت آثار و روشهای آن
7
آشنایی با رشتههای هنری معاصر
8
آشنایی با مردم شناسی و روشهای آن
9
آشنایی با موزههای ایران و جهان
10
آشنایی با هنر در تاریخ