واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره نکاتی در مورد قرآن 13 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

 

واحد علی آباد

عنوان:

نکاتی در مورد قرآن

استاد:

جناب آقای میربهبهانی

دانشجو:

علی اکبر مازندرانی

شماره دانشجویی: 84853223

بهار 86

مقدمه

صحبت از ماندگارترین اثر تاریخی است، همان اثری که هوز بوی تازگی از آن استشمام می‌شود. سخت از پیام و گفتار خداوندی است، همان گفتاری که جزء جزء آن، دریای خروشانی از معارفت است. سخت از تنها مکتوب تحریف‌ناپذیر خلقت است، همان مکتوبی که جان‌ها را سیراب و روح‌ها را به تعالی می‌رسند.

فاش گویم آنچه در دل مضر است این کتابی نیست چیز دیگر است

چون که در جان رفت جان دیگر شود جان چو دیگر شد، جهان دیگر شود

اللهم اجعل القرآن وسیله لنا الب اشرف منازل الکرامه

ای خدا، قرآن را وسیله ما برای رسیدن به بالاترین منزلت‌های کرامت بگردان

روی سخن ما در این تحقیق، با نسل پویای ما است که در بحران انتخاب قرار گرفته و در جستجوی بهترین الگو تکاپو می‌کند و هر نوی را می‌آزماید و کنار می‌گذارد و بر پایه لکل جدید لذه، هماره در پی نوی دیگر است و این آزمون را بارها و بارها تکرار می‌کند و همچنان طی شده را درمی‌نوردد.

قرآن را! قرآن را! که ریشه‌های تمام معارف بشری در آن نهفته است.

قرآن را! قرآن را! که بهترین وسیله‌ی آرامش و از برترین مصادیق ذکر خداست.

قرآن را! قرآن را! که مایه کرامت فردی و اجتماعی ما مسلمانان است و همه چیز ما به عمل به آن و پیروی از قرآن ناطق، ائمه اهل بیت بستگی دارد.

جایگاه و عظمت قرآن

پیامبر اکرم(ص): قرآن از همه چیز، جز خدا برتر است. پس هر که قرآن را پاس دارد، خدا را پاس داشته و هر که قرآن را پاس ندارد، احترام خدا را سبک شمرده است.

امام صادق(ع): عزیز جبار، کتاب خود را بر شما نازل کرد. او راستگو و نیکی کننده است. در آن کتاب، اخبار شما و کسانی که پیش از ما بود و پس از شما خواهد بود و اخبار آسمان و زمین آمده است، که اگر کسی می‌آمد و از اینها به شما خبر می‌داد، در شگفت می‌شدید.

پیامبر اکرم(ص): علم قرآن را بیاموزید و غرایب آن را فرا گیرید. غرایب آن احکام واجب و حدود آن است. چه قرآن بر پنج وجه نازل شده است: حلال، حرام، محکم، متشابه و امثال.

پس به حلال عمل کنید و حرام را فرو گذارید. محکم را بکار ببندید و متشابه را رها کنید و از امثال عبرت بگرید.

قرآن، آب حیات انسان است. این آب هم، تشنه و طالب انسان است، همانطور که انسانه تشنه اوست، به همان اندازه که ما علاقه‌مند به قرآنیم، چندین برابر قرآن عاشق ماست.

قرآن، سفره رحمت رحیمیه است که فقط برای انسان گسترده شده است. طعام این سفره، غذای انسان است که با ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوی می‌گردد و متصف به صفات ملکوتی می‌شود و مدینه فاضله تحصیل می‌کند و هیچ کس از کنار این سفره بی‌بهره برنمی‌خیزد.

شفاعت قرآن

در روایت آمده که رسولب خدا(ص) فرمودند: هیچ شفیعی نه پیغمبر و نه ملک و نه غیر از اینها، در روز قیامت بلند مرتبه‌تر از قرآن نیست.

منقول است که حضرت علی(ع) فرمودند: قرآن را فرا گیرید که بهترین گفته‌هاست و در آن بیاندیشید و تفقه کنید که بهار دلهاست و از نور آن شفا جوئید که شفای دل‌های بیمار است و آن را به نیکوترین وجه، تلاوت کنید که سودبخش‌ترین سرگذشت‌هاست.

عمومی بودن فهم قرآن

جهانی بودن زبان قرآن کریم و اشتراک فرهنگ آن، در اجتماع دلپذیر سلمان فارسی، صهب رومی، بلال حبشی، اویس قرنی، عمار و ابوذر غفاری در ساحت مقدس پیامبر جهانی، که شعار ازسلت الی الابیض و الاسود و الاخمر، او شهره آفاق شد، متجلب است.

قرآن مصون از دستبرد و تحریف

مضمون عبارت شیخ صدوق، در کتاب اعتقادات اینچنین آمده است:

آنچه هم اکنون در دست مردم است، بدون هیچ کم و کاستی همان قرآنی است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. پیش از این نبوده و هر کس به ما عقیده تحریف را نسبت دهد، کاذب است.



خرید و دانلود تحقیق درباره نکاتی در مورد قرآن 13 ص با فرمتword


تحقیق درباره نقش نماز در شخصیت جوانان 13 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

نقش نماز در شخصیت جوانان

براى پرداختن به این موضوع که نماز در ساختار شخصیت جوان، موجد چه آثارى بوده و نقش و تأثیر آن تا چه حدى است به نظر مىرسد که تبیین و توضیح چند مطلب در این باب لازم و ضرورى باشد. نخست حقیقت و روح نماز است و دیگرى اهمیت دوران نوجوانى و جوانى و نیز روحیه انفعالى و تأثیر پذیرى این نسل (نسل جوان) در مقابل عوامل خارجى است.

به نظر مىرسد تا وقتى که مطالب و مسائل مزبور روشن نشود و جایگاه خود را پیدا نکنند فواید و آثار این امر عبادى یعنى نماز در زندگى جوانان در پردهاى از ابهام خواهد ماند و قطعاً موضوع مورد بحث، موضع و جایگاه حقیقى خود را پیدا نکند. لذا به همین خاطر ابتدا به مطالب مزبور پرداخته، سپس ارتباط نماز با تعدیل و تکامل شخصیتى و ایفاى نقش آن در زندگى فردى و اجتماعى جوانان را بیان خواهیم کرد.

روح و حقیقت نماز

نماز لفظ و واژهاى است که در متون دینى ما بعنوان «صلاة» از آن یاد شده و داراى معانى متعدّدى بوده که یکى از آن معانى، همین عمل مخصوصى است که به نام «نماز» در دین اسلام تشریع شده است. این لفظ در برخى از آیات به معناى سلام و تحیت آمده است آنجا که خداوند در قرآن مىفرمایند:

إنَّ الله وملائکته یصلّون على النّبى یا ایّها الذین آمنوا صلّوا علیه وسلّموا تسلیماً.

«همانا خداوند و فرشتگان بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) درود مىفرستند شما هم اى اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم بر او سلام گوئید»(1).

و در آیه دیگر با اشاره به همین معنى مىفرمایند: هو الذى یصلى علیکم وملائکته «اوست خدایى که هم او و هم فرشتگانش بر شما تحیت و رحمت مىفرستند»

وبه معناى دعا هم در برخى از آیات آمده است. آنجا که به پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم)دستور گرفتن زکات داده مىشود خداوند مىفرماید بعد از گرفتن زکات براى آنها و در حقشان دعا کن. خذ من اموالهم صدقة تطهّرهم وتزکیهم بها وصلّ علیهم إنّ صلواتک سکن لهم.

«اى رسول ما، تو از مؤمنان صدقات را بگیر تا بدان واسطه نفوس آنان را پاکیزه سازى و آنها را به دعاى خیر یاد کن همانا دعاى تو در حق آنان، موجب تسلى خاطر.

آنهاست»(1).

«صلاة» به هر دو معناى مزبور که در حقیقت به معناى واحد بر مىگردند که همان دعا باشد مورد بحث ما نیست بلکه مراد از «صلاة» همان معنایى است که با طریق مشخص و با ارکان مخصوص و جزئیات معین از طرف شارع مقدس، حقیقت پیدا کرده است و پیامبر خاتم(صلى الله علیه وآله وسلم)آن حقیقت نازله را در عمل تشریع و خود، آن را تحقق عملى بخشید. نه تنها شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در طول عمرش به عمل بدان پاى بند بود بلکه همه مسلمین موظف بودند که آن را شبانه روز پنج بار بجاى آورند. اَقم الصلاة لدلوک الشمس الى غسق اللیل.

«نماز را از زوال خورشید تا نهایت تاریکى شب برپا دار»(2).

که این آیه اشاره اجمالى به نمازهاى پنج گانه دارد. نماز با این شیوه مرسوم که مصداق آن براى همه مسلمین روشن و آشکار است چیزى نیست که مورد فهم و درک نباشد چون آنچه که از سنّت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)و اهل بیتش استفاده مىشود پر واضح است که این تلقى از نماز یعنى اعمال مخصوصهاى که با تکبیرة الاحرام شروع و به سلام ختم مىگردد. و این است معناى دیگرى که از آیات استفاده مىشود. آنچه که مسلّم است این است که این عمل ظاهرى که اصطلاحاً بدان نماز گفته مىشود تمام حقیقت نماز نیست بلکه این صورت و چهره ظاهرى آن است. نماز امرى

است الهى که تحقق آن همانند سایر امور داراى ظاهر و باطن است که در متون دینى به هر دو جهت آن اشارت رفته است. تصویر ظاهرى نماز همان است که با اعمال مخصوصه انجام گیرد و حفظ آن نیز فرض و واجب است امّا روح و باطن نماز عبارتست از: اخلاص، حضور قلب، ذکر خداوند و تعظیم در مقابل او، امید و دلبستگى به ذات ربوبى، اعتماد و رکون به وجود سرمدى و محو شدن در مقابل ذات یکتایى که در مقابل عظمت و جلالت او قیام نموده است.

حقیقت نماز اعم از معناى ظاهر و باطن است و محدود و محصور نمودن آن به ظاهر، چون محدود نمودن حقیقت انسان و انسانیت او به جسم مادى



خرید و دانلود تحقیق درباره نقش نماز در شخصیت جوانان 13 ص با فرمتword


تحقیق در مورد ورزش کودکان 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

ورزش کودکان

ورزش برای کودکان، فوق العاده ضروری و لازم است. کودکان به طور طبیعی و فطری به ورزش، بازی و تحرّک علاقه نشان می دهند و این بازی و تحرک برای رشد و نموّ نسوج بدنشان لازم بوده و شرط زنده ماندنشان می باشد. نیاز به تحرک و بازی- که چیزی جز ورزش نیست- اختصاصی به بچه انسان ها نداشته، بلکه در سایر حیوانات نیز محسوس است. شهید دکتر پاک نژاد در کتاب اولین دانشگاه و آخرین پیامبر به همین نکته اشاره کرده و می نویسد:

" بچه گربه، بازی می کند، بزغاله، جست و خیز دارد، بچه شیر به سروکول مادرش می پرد، کره الاغ به مادرش لگد می زند و ... و اخیراً کشف شده، نشخوار کردن نشخوار کنندگان و خواب دیدن حیوانات مغزدار، مخصوصاً در گوشت خواران، از گربه گرفته تا جنین انسان، همه برای تکامل مغزشان بوده و لازم است."

حال که ورزش، بازی و تحرّک برای کودکان لازم و ضروری است، وظیفه والدین و مربیان این است که سعی کنند کودکان را به سوی ورزش ها و بازی هایی هدایت کنند که فکر، روح، جسم و شخصیت آن ها را ساخته و آن ها را برای زندگی اجتماعی سالم و مفید آماده سازد. دکتر رجبعلی مظلومی در کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی می نویسد:

"ورزش هایی که به کودکان داده می شود، باید چنان باشند که به تربیت قوای فکری و نظم روحی آن ها منتهی گردد؛ بدین معنان که تکوین اخلاق کنند، ایجاد منش نمایند، عادت های مطلوب را (نظیر نظم و انضباط و اطاعت از قانون و جوان مردی و همکاری) مایه گذارند و یا حس ابتکار را بیدار کنند و بپرورند.

این ها همه را ضمن بازی ها بهتر از هر گونه درس می توان یاد داد، زیرا اثر این چنین آموزش ضمن بازی ها، تا پایان عمر، باقی می ماند."

از ورزش ها و بازی های کودکان، استفاده های دیگری نیز می توان نمود مربیان دلسوز و زیرک، با توجه به نوع بازی ها و ورزش های مورد علاقه کودکان، می توانند شخصیت واقعی و حقیقی و نیز استعدادهای نهفته کودکان و حساسیت های روحی آنان را کشف نموده و در برنامه ریزی های تربیتی، مورد توجه و استفاده قرار دهند. دکتر مظلومی در این مورد می نویسد:

"بازی های مورد علاقه کودک نیز می توانند تا حد زیادی معرّف جهت عاطفی و نظری او باشند و قابل توجه برای کار مربی قرار گیرند. آری بازی، واقعاً بازی نیست، درس زندگی کودک است، و نمایشی از سیر درونی و نفسانی او؛ پس باید که آن را نیکو ساخت و نیکو نظارت کرد."

آیة الله ابراهیم امینی نیز در کتاب بانوی نمونه اسلام چنین می نگارد:

"دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا بر طبق دل خواه بازی کنند، بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده و در کودکستان ها و دبستان ها و دبیرستان ها انواع وسایل بازی و تفریج سالم را مطابق سن کودکان و نوجوانان برایشان فراهم می سازند، و آنان را به بازی های دسته جمعی تشویق می کنند و به اثبات می رسانند که بازی چنان که برای رشد بدنی اطفال لازم است، برای تربیت روحی آنان نیز تاثیر به سزایی دارد.

بعضی مردم از کودکان انتظار دارند که مانند بزرگ سالان زندگی کنند و بر خودشان لازم می دانند که اطفال را از بازی و حرکات بچه گانه باز دارند؛ و این عمل را تربیت می شمارند. اگر کودک بازیگر بود، می گویند: کودک بی ادبی است، ولی اگر خمود و سر به زیر بود و از بازی کناره گیری کرد و در گوشه ای نشست، می گویند: آفرین، چه کودک با ادبی است! اما دانشمندان روان شناس این عقیده را خطا و غلط می دانند و عقیده دارند که بچه باید بازی کند؛ اگر بازی نمی کند، علامت کسالت جسمانی و ضعف روحی اوست. البته پدر و مادر باید این جهت را مراعات کنند که بازی کردن کودک به حال خودش زیان بخش نباشد و اسباب مزاحمت دیگران را نیز فراهم نسازد.

پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بی کاری با آنان بازی کنند، زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال، بسی لذت بخش است و آن را از علایم محبت می شمارند."

از طریق ورزش می توان کودک را تربیت نمود و بسیاری از یاد گرفتنی ها را به او آموخت. در کتاب کودک و ورزش چنین آمده:

"قدرت آموختن در تمام کودکان وجود دارد. کودک می تواند از دیگران و با دیگران، بر اثر نگاه کردن، مقایسه کردن و تقلید کردن بیاموزد. مقایسه قدرت کودک با دیگران، نشانه اعتماد به قدرت خود می باشد و رقابت نیز می تواند در آموزش موثر باشد. هم سالان کودک در آموزش تربیت و آموختن کودک موثرند.

بزرگان نیز می توانند سرمشق آموزش برای خردسالان باشند... (جهت آموزش نظم و تربیت در ضمن بازی) می توانند به کودکان بیاموزند که:

1- به نوبت از اسباب بازی استفاده نمایند.

2- ممانعت برای کودکان دیگر فراهم نکنند.

3- پس از استفاده از اسباب بازی، آن را به کودکان دیگر واگذار نمایند.

4- اسباب بازی را خراب نکنند.

کودک می تواند قواعد اجتماعی و زندگی را فقط در جمع کودکان بیاموزد، برای این منظور سعی کنید که فرزند شما با دیگران آمیزش و رفت و آمد داشته باشد و تمرینات مثبت و منفی را بیاموزد.

هدف از تربیت کودکان استقلال آن هاست."

تنها دانشمندان و اندیشمندان معاصر نیستند که ورزش، بازی و تحرک را برای کودکان لازم می دانند، بلکه بسیاری از فلاسفه و صاحب نظران گذشته نیز این ضرورت را دریافته و بدان پرداخته اند؛ به عنوان نمونه، غزّالی می گوید:

"و هر روز یک ساعت وی را از بازی باز ندارند تا فرهیخته شود [یعنی تربیت گردد و ادب آموزد] و تنگ دلی نشود که از آن بدخوی گردد و کوردل."

ارسطو نیز ورزش و بازی را برای کودکان لازم می دانسته، ولی آن ها را از پرداختن به ورزش های سنگین منع نموده و معتقد بوده:



خرید و دانلود تحقیق در مورد ورزش کودکان 13 ص


تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 15 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

خصوصیات اخلاقی

انسان یک موجود اخلاقی است و اخلاق به صفات و افعال زشت و زیبا اطلاق می شود و گاهی صرفاً در مورد اخلاق و صفات نیک بکار می رود. انسانها دارای یک جوهر قدسی هستند که از آن اموری مطلوب و خواستنی به نام ارزش تراوش می شود او را به عنوان یک موجود اخلاقی نمودار می سازد که سایر جانداران از آن بی بهره اند.

توانایی

یکی از ابعاد وجود آدمی قدرت یا توانایی است قدرت به معنای عام یعنی هر گونه نیرویی که می تواند مبدا و منشا کامل هر اثری شود و به معنای خاص قدرت عبارت از توانایی بر انجام کاری با آگاهی و آزادی می باشد. همچنین قدرت یا توانایی شامل قدرت فیزیکی یا مادی است که در همه موجودات انسان و غیره انسان وجود دارد. قدرت غیرمادی نظیر قوا و کیفیات گوناگون نفسانی مانند علم تمایل و غیره خاص انسان است.

تغییر پذیری شخصیت انسان

یکی دیگر از ویژگیهای انسان قابلیت شکل گیری گوناگون شخصیت است انسان به گونه ای آفریده شده است که می تواند با آگاهی و آزادی در محدوده ای نسبتاً گسترده راه خویش را برگزیند و در همان راه منتخب خود شخصیت و هویت فکری اخلاقی و فرهنگی خویش را شکل دهد.

تواناییهای بالقوه و بالفعل

لغت sterngth به معنای توانائی، استبداد، قدرت، نیرو، قوه و دوام به کار برده می شود و لغت potentiality به معنای عامل بالقوه ذخیره پنهان دارای استعداد نهانی می باشد. قرآن انسان را موجودی می داند که هنگام زاده شدن دارای فطرتی است بالقوه او بالقوه دارای همه کمالات است که می تواند اگر خودش بخواهد بخواهد به آنها فعلیت دهد و این بستگی به شناخت خودش دارد.

تواناییهای گوناگون انسان

قوه و نیروه عاملی که اثری از آن ناشی می شود. هر موجودی از موجودات جهان منشا یک چند خاصیت و اثر هستند انسان قادر است و توانایی دارد که در برابر میلهای درونی خودایستادگی کند و فرمان آنها را اجرا نکند. این توانایی را انسان به حکم یک نیروی دیگر دارد که از آن به اراده تعبیر می شود. و به نوبه خود تحت فران عقل است یعنی عقل تشخیص می دهد و اراده انجام می دهد. پس از آنچه گذشت روشن می شود که انسان از دو جهت یک سلسله توانایی ها دارد که سایر جانداران ندارند: یکی از جهت اینکه در انسان یک سلسله میلها و جاذبه های معنوی وجود دارد که در سایر جانداران وجود ندارد. این جاذبه ها به انسان امکان می دهد که دائره فعالیت خویش را از حدود مادیات توسعه دهد و تا افق عالی معنویات بکشاند ولی سایر جاندارها از زندان مادیات نمی توانند خارج شوند و دیگر از آن جهت که انسان به نیروی عقل و اراده مجهز است و قادر است در مقابل میلها مقاومت و ایستادگی کند.

انسان یک موجود آزاد، توانا و انتخابگر و صاحب اختیار است تاکید قرآن در مورد انسان بر این است که انسان خویشتن را آنچنانکه هست بشناسد و مقام و موقع خود را در عالم وجود درک کند و هدف از این شناختن و درک کردن این است که خود به مقاوم والایی که شایسته آن است برساند تحقیق و جستجوی دقیق و علمی در مورد تواناییها اولین بار در آمریکا در سال 1960 در دانشگاه در دانشگاه یوتا انجام شد و کار نخستین بر اساس نظریه های افرادی چون مازلو، مورفی، فروم بنا نهاده شده بود آنها کار تحقیق را بر روی 18 گروه آزمایش که افرادی سالم و طبیعی و در گروههای سنی مختلف بودند انجام دادند. آنها پس از این تحقیقات به این نتیجه رسیدند که انسانها دارای توانایی های بالقوه زیادی هستند اما این توانایی ها را نشناخته و به مرحله عمل در نمی آورند و بیشتر به ضعف ها و مشکلات خود آگاه هستند و هیچگونه کاوشی در مورد قدرتهای خود نمی کنند انسان خود نمی داند که دارای چه استعدادها و توانایی است. قدرت های نهفته و غیر قابل استفاده در انسان زیاد است که تواناییهای بالقوه او را تشکیل می دهد و اغلب افراد از حداقل قدرتهای موجود خود استفاده می کنند. اگر بدانیم که چه کارها می توانیم انجام دهیم نگرش و اعتمادمان به خودمان تغییر می کند در مورد بیماران این امر نیز صحت دارد آگاهی بیمار از تواناییهای خویش می تواند برای او آینده ساز باشد.

شناخت و کشف تواناییها می تواند: برخودپندار، خودانگاره و عزت نفس اثر بگذارد باعث گردد تا بیمار از ارزشها و لیاقتهای خودآگاه شده و در نتیجه ارزش از خود بالا رود و در نتیجه تمام این عوامل باعث می شود که بیمار انرژی روانی و نیروی تازه در جهت بهبودی و سلامتی خود در حال آینده بیابد. هربرت اتو گروهی از تواناییهای انسان را به شرح زیر تقسیم بندی کرده است.

1- نمایشگر ورزشها و فعالیت های شبیه به آن

اگر فردی علاقمند به دیدن ورزشها و یا فعالیتهایی است که قبلاً نیز در آن شرکت کرده از آنها لذت می برده است و با دیدن این حالت شادی و لذت به او دست می دهد و این یکی از قدرتهای انسان است که می تواند از این طریق انرژی و نیروی خود را در راه صحیح بکار گیرد.

2- شرکت در فعالیتها و ورزشها

در این توانایی فرد انرژی خود را در جهت سلامتی و بهبودی خود بکار می گیرد و قادر است در فعالیتهای ورزشی، بدن سازی، فعالیتهای توانبخشی و فیزیکی شرکت کند. با شناخت این توانایی می توان برنامه های درمانی بهتری برای آینده بیمار تدارک دید.

3- مشغولیت های ذوقی و کارهای دستی

شرکت موثر در کارهای دستی و انجام بعضی از فعالیتهای ذوقی و ابتکار در کارها و به پایان رساندن آن از تواناییهای دیگر انسان است.

4- ارائه هنرها

علایق فعلی با گذشته بیمار در زمینه نوشتن، نقاشی، مجسمه سازی و شعر گفتن، گوش دادن به موسیقی و لذت بردن از آن از جمله قدرتهای دیگر انسان است که با شناخت هر یک از این تواناییها می توان به بیمار در جهت بالا بردن اعتماد به نفس توانبخشی و کارهای درمانی استفاده کرد.

5- حفظ وضعیت سلامت بدن

علاقه و اهمیت به حفظ سلامتی، تندرستی و بهداشت بدن و توانایی در برقراری رژیم های خاص و حتی اهمیت به شرکت در برنامه های درمانی خود جهت بهبودی از تواناییهای دیگر انسان است.

6- تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش

توانایی یاددهی و یادگیری در حرفه و یا کار خاص، لذت بردن از کار و یادگیری، توانایی خودآموزی، علاقه



خرید و دانلود تحقیق در مورد خصوصیات اخلاقی 13 ص


تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

داستان لیلی و مجنون

عشق لیلی و مجنون از علاقه‌ی معصومانه‌ی دو کودک مکتبی سرچشمه می‌گیرد، تعلق خاطری دور از تمنّیات جنسی که هر دو در یک مکتبخانه‌اند و ظاهراً در مراحل خردسالی. اما کار همدرسی به همدلی می‌کشد و نخستین لبخند محبت لیلی و مجنونِ اندک‌سال در فضای محدود مکتبخانه، نه از چشم تیزبین ملای ترکه به دست پوشیده می‌ماند و نه از نظر کنجکاو بچه‌های همدرس و هم‌مکتبی.وضع آشنایی خسرو و شیرین بخلاف این است. خسرو جوان بالغ مغروری است در آستانه‌ی تصدی مقام پرمشغله‌ی سلطنت و شیرین دختر تربیت شده‌ی طنازی است آشنا به رموز دلبری و باخبر از موقعیت اجتماعی و شرایط سنی خویش. دختر جوان اهل شکار و ورزش و گردش است نه زندانی حرمسرا و در یکی از همین گردش‌ها چشمش به تصویر دلربای پرویز می‌افتد. تصویری که محصول انگشتان قلمزن و استعداد بی‌نظیر شاپور صورتگر است. جاذبه‌ی تمثال او را به توقف و تأمل می‌کشاند و سرانجام با شنیدن توصیف پرویز از زبان چرب و نرم درباری کارکُشته‌ای چون شاپور ، میل خاطرش به دیدن صاحب تصویر می‌کشد.لیلی پرورده‌ی جامعه‌ای است که دلبستگی و تعلق خاطر را مقدمه‌ی انحراف می‌پندارد که نتیجه‌‌اش سقوطی حتمی است در درکات وحشت‌انگیز فحشا؛ و به دلالت همین اعتقاد همه قدرت قبیله مصروف این است که آتش و پنبه را از یکدیگر جدا نگه دارند تا با تمهید مقدمات گناه، آدمیزاده در خسران ابدی نیفتند. اما در دیار شیرین منعی بر مصاحبت و معاشرت مرد و زن نیست. پسران و دختران با هم می‌نشینند و با هم به گردش می‌روند و با هم در جشن‌ها و مهمانی‌ها شرکت می‌کنند و عجبا که در عین آزادی معاشرت، شخصیت دختران پاسدار عفاف ایشان است که بجای ترس از پدر و بیم بدگویان محتسبی در درون خود دارند و حرمتی برای خویشتن قائلند.قیم و سرپرست شیرین زنی است از جنس خودش، آشنا با عوالم دلدادگی و حالات عاطفی دختران جوان، و به حکم همین آشنایی است که با شنیدن خبر فرار شیرین برای دیدار یار نادیده متأثر می‌شود اما لشکریان به فرمان ایستاده را از هر تعقیبی باز می‌دارد؛ و روزی که دختر فراری به دیار خود باز می‌گردد، انبان شماتت نمی‌گشاید و انبوه ملامت بر فرقش نمی‌بارد. با گذشت بزرگوارانه‌ی آدمیزاده‌ای که از عواطف تند جوانی باخبر است به استقبالش می‌رود، بی‌هیچ خطاب و عتابی که می‌داند دخترک دلباخته است و حرکت نامعقولش کار دل است. اما وضع لیلی چنین نیست که محکوم محیط حرمسرائی تازیان است و جرایمش بسیار: یکی اینکه زن به دنیا آمده و چون زن است از هر اختیار و انتخابی محروم است. گناه دیگرش زیبائی است و زندگی در محیطی که بجای تربیت مردان به محکومیت زنان متوسل می‌شوند. در نظام استبدادی قبیله، مرگ و زندگی او در قبضه‌ی استبداد مردی است به نام پدر؛ پدر لیلی نه از عوالم دلدادگی باخبر است و نه به خواسته‌ی دختر وقعی می‌نهد. مرد مقتدری است که چون از تعلق خاطر قیس (مجنون آینده) و دخترش باخبر می‌شود دخترک بی‌گناه را از مکتب بازمی‌گیرد و در حصار خانه زندانی می‌کند و زندانبانش زن فلک‌زده‌ی چشم بر حکم و گوش بر فرمانی است که او را زاییده است.در دیار لیلی حکومت مطلق با خشونت است و مردانگی به قبضه‌ی شمشیر بسته است. حتی به مراسم لطیفی چون خواستگاری هم با طبل جنگ و تیر خدنگ می‌روند. اغلب سوگلی‌های حرمسرای امیران و شاهان، دختران پدرکشته‌ی به اسارت رفته‌اند که بحکم سنتی مقبول همگان، حریفی که در جنگ کشته شود همه‌ی مایملکش از آن قاتل است، از اسب و گاو و کاخ و سرای گرفته تا غلام و کنیز و زن و دخترش که همه مملوکنند و در مقوله‌ی ارزش‌ها یکسان. اما در فضای داستان خسرو و شیرین ارزش‌ها بکلی متفاوت است. مردان این دیار برای رسیدن به زن دلبندشان هرگز به زور شمشیر و انبوه لشکر متوسل نمی‌شوند، چه یقین دارند این حربه بی اثر است.عشق هر دو زن در زندگی مردان‌شان تحول می‌آفریند. لیلی بی‌تجربه‌ی اندک‌سال را چون از مکتب بازمی‌گیرند، قیس از دیدار یار بازمانده، سر به شوریدگی می‌نهد و کار بی‌قراریش به جنون می‌کشد و مجنون می‌شود. اما عشق شیرین مایه‌بخش ترقیات آینده‌ی خسرو است که دختر خویشتندار مآل‌اندیش، با ملایمت این واقعیت را به جوان محبوب خود در میان می‌نهد که: رعایت تعادل شرط عقل است و آدمیزاده را منحصراً برای عیاشی نساخته‌اند و جهان نیمی از بهر شادکامی است و دیگر نیمه‌اش باید صرف کار و نام گردد و با چنین نصیحتی چنان تکانی به شهزاده‌ی تاج و تخت از کف داده می‌دهد که از مجلس بزم پا در رکاب اسب آورد و به نیت بازپس گرفتن مُلکت موروثی راهی دیار روم شود.لیلی بی‌هیچ تلاشی جنون مجنون و زندگی تلخ خویش را (که به اجبار پدر همسر مردی به نام ابن‌سلام شده و از وصال مجنون بازمانده) سرنوشت قطعی می‌داند و چاره‌ی کار را منحصر به مخفیانه نالیدن و راز دل در پستوی خانه با دیوار روبرو گفتن. در مقابل او شیرین دخترک مغرور لجبازی است که جسورانه پنجه در پنجه‌ی سرنوشت



خرید و دانلود تحقیق داستان لیلی و مجنون 13 ص