واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق درباره غیبت 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مقدمه :

غیبت کردن به معنی نقل بدی‌های یک فرد در جمعی که او در آن حضور ندارد به کار می‌رود. اصطلاح دیگری که معادل این معنای غیبت است، پشت سر کسی بدگویی کردن یا پشت سر کسی حرف زدن است. [۲] زمانی آن چه که پشت سر کسی گفته می‌شود غیبت نام می‌گیرد که اولاً آن فرد از شنیدنش ناراحت شود، و دوم آن که آن حرف راست باشد. اگر آن چه که پشت سر فردی گفته شده، راست نباشد، بهتان یا تهمت نام می‌گیرد.[۳]

از دید اسلام، غیبت کردن به معنای اخیر آن، گناه شمرده می‌شود.

غیبت

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام در باره‌ی تعریف غیبت می‌خوانیم که: غیبت آن است که در باره برادر مسلمانت چیزی بگویی که خداوند آن را بر او مستور داشته است.

این نکته حائز اهمیت است که از بعضی کلمات بزرگان گاه چنین استفاده می‌شود که غیبت در مورد همه‌ی مؤمنان نیست بلکه تنها در مورد کسانی است که از گناه خود پشیمانند و یا توبه کرده‌اند و در سرحد اعتدالند.

و اما غیبت افراد فاسق و گنهکار جایز است هر چند گناهشان پنهان باشد و گاه به این روایت از امام صادق علیه‌السلام نیز استناد جسته‌اند که فرمود:

کسی که در روابطش با مردم ستم نکند، و در سخنانی که می‌گوید به مردم دروغ نگوید و از وعده‌هایش تخلف نجوید چنین کسی غیبتش حرام و شخصیت کامل و عدالت او ظاهر و اخوتش واجب است. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: هنگامی که فاسق تظاهر به فسق کند نه احترامی دارد و نه غیبتی و در حدیث دیگری از امام رضا (علیه‌السلام) می‌خوانیم : من القی جلباب الحیاء فلا غیبه له کسی که چادر حیا را از سر بر‌گیرد غیبت ندارد احادیث متعدد به خوبی نشان می‌دهد که اگر شخصی گناه کند و مستور باشد، غیبت او جایز نیست و غیبت شخص متظاهر به فسق نیز در خصوص آن عملی که تظاهر به آن می‌کند جایز است نه نسبت به تمام اعمالش. از این گذشته حرمت غیبت با دلیل عقل نیز ثابت است چرا که نوعی ظلم و ستم و افشای اسرار و ریختن آبروی مردم محسوب می‌شود و بی‌شک فرقی میان فاسق و عادل در این زمینه نیست مگر در مواردی که غیبت سبب نهی از منکر یا دفع خطر و ضرر از جامعه مسلمین گردد. و در آن هم میان فاسق و عادل تفاوتی نیست. یکی از گناهان بزرگ غیبت است. غیبت یعنی پشت‌سر دیگران بد‌گویی کردن و سخن نا‌خوشایند گفتن. در روایتی آمده غیبت عبارت است از بیان اموری است که خدا بر برادرت پنهان کرده است اما بیان اموری مثل عصبانیت و عجله که ظاهر هستند غیبت محسوب نمی‌شود باید توجه داشت که تحقق غیبت فقط به واسطه‌ی زبان نیست بلکه غیر از گفتار بوسیله‌ی نوشتن و ایماء و اشاره و حرکت چشم و اعضای دیگر و هر چیزی که مقصود را بفهماند نیز محقق می‌شود و به همین خاطر است که گفته‌اند: قلم،زبان دوم انسان است. علل و اسباب غیبت چند چیز است: 1-وقتی انسان از کسی ناراحتی دارد می‌خواهد با ذکر معایب او خود را راحت کند 2-همراهی با دوستان در غیبت دیگران 3-وقتی انسان کار زشتی انجام داده به خاطر اینکه مورد مذمت و نکوهش قرار نگیرد دیگری را که کار او را انجام داده است نام می‌برد. 4-چون انسان می‌داند از شر زبان شخصی در امان نیست سعی می‌کند او را در نظر دیگران بی‌ارزش جلوه دهد تا سخنانش بی‌تأثیر شود. 5-انسان معایب و نواقص دیگری را ذکر می‌کند تا برتری خود را اثبات کند. 6-انسان برای خنده آوردن دیگران شخصی را مورد غیبت قرار می‌دهد. 7-انسان کسانی را می‌بیند که مرتکب منکرات می‌شوند و از فرط تعجب برای دیگران باز‌گو می‌کند. 8-انسان فردی را گرفتار و مبتلا دیده، غمگین می‌شود و این مطلب را باز‌گو می‌کند

عذر‌هائی که موجب تجویز غیبت می‌شوند به شرح ذیل است: -1داد‌خواهی اگر کسی برای داد‌خواهی در نزد کسی که می‌تواند حق او را بگیرد از دیگری که بر او ظلم نموده بگونه‌ای تظلم و داد‌خواهی کند که مستلزم ذکر نام او باشد اشکال ندارد . 2-استفتاء «یعنی سؤال از مجتهد برای به دست آوردن فتوای او» 3-برحذر داشتن مؤمنین از خطر و نصیحت مشورت کننده مثلاً اگر کسی برای ازدواج با زنی با انسان مشورت کند و انسان در آن زن عیبی سراغ دارد باید تذکر دهد. 4-اگر کسی به اسم یا لقبی معروف باشد که حاکی از عیب اوست و برای شناساندن او راه دیگری نباشد گفتن آن اسم یا لقب اشکال ندارد.



خرید و دانلود  تحقیق درباره غیبت 19 ص


تحقیق درباره عصر محنه در تمدّن مسلمانان 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

عصر محنه در تمدّن مسلمانان

محمد رضایى

بررسى تاریخ جریان‏هاى فکرى نقش مهمى در شناختِ تحولاتِ سیاسى و اجتماعى تاریخ اسلام ایفاء مى‏کند. معتزله یکى از مهمترین گرایش‏هاىِ فکرى قرون اولیه اسلامى هستند که ویژگى برجسته ایشان عقل‏گرایى آنها بود. ایشان که نقش به‏سزایى در بارورى اندیشه اسلامى بازى کردند در بخشى از عصر عباسیان یعنى دوران خلافتِ مأمون، معتصم و واثق به عنوانِ ایدئولوژى حاکم بر مخالفانِ خود که عمدتا فقها و محدثان اهل سنت بودند سخت‏گیرى آغاز کرده و با ابزار قدرت، سعى در اشاعه تفکر خود نمودند که واکنش‏هایى در پى داشت. دوره مورد بحث که به «محنه» معروف گشت موضوع بررسى مقاله حاضر است.

واژه‏هاى کلیدى: عباسیان، مأمون، معتصم، واثق، معتزله، محنه، اهل حدیث، فقها.

مقدمه

محنه یا محنت، عنوانى است که اکثر نویسندگان و مورخانِ متقدم و متأخر، براى محاکم تفتیشِ عقاید عصر مأمون، معتصم و واثق به کار مى‏برند. این دوره، عموما دامن‏گیر فقها و محدثانِ اهل سنت شده و بدین خاطر جمهور اهل سنت، آن را شرّ و بلایى براى اسلام و مصیبتى براى مسلمین مى‏دانند.1 محنه، پى‏آمدهاى دیگرى نیز در پى داشت که چندان توجهى بدان نشده است و کسانى که در نوشته‏هاى خود بدان اشاره کرده‏اند، بدون بررسى علل و عواملِ ایجاد آن، تنها به سیر حوادث تاریخى توجه داشته‏اند.

با نگاهى به تاریخ، روشن مى‏گردد که تفتیش عقاید ـ انگیزیسیون ـ سابقه‏اى طولانى دارد و از دوره‏ى باستان به یادگار مانده است، و یادآور شکنجه‏هاى هولناک، کتاب‏سوزان، در آتش افکندن جسم مردم و مهم‏تر از همه، در هم شکستن روح و عزّت انسان‏ها و به سخره گرفتن فکر و آزادى‏شان است.2

وقتى سخن از تفتیش عقاید به میان مى‏آید، آدمى بى‏اختیار، قرون وسطاى اروپا را به یاد مى‏آورد، و این سؤال مطرح مى‏شود که آیا محنه و جریان آن، نوعى تفتیش عقاید بود؟ آیا بین آن‏چه در اروپاى مسیحى گذشت با آن‏چه در عصر عباسى روى داد، شباهتى وجود دارد؟

این دوره، با صدور حکمى از جانب مأمون، که به معتزله اجازه مى‏داد تا به تفتیش عقاید مردم پرداخته، هر کس از قضات، محدثین و کارکنان دیوان که به خلق قرآن ـ مخلوق و محدث بودن قرآن ـ معتقد نبود را از مشاغلِ خود اخراج نمایند؛ آغاز گردید.3

اکثر پژوهش‏گرانِ معاصر که در نوشته‏هاى خود، اشاره‏اى به این جریان نموده‏اند، از آن با عنوان نوعى تفتیش عقاید نام برده‏اند. نویسنده‏ى کتاب عصرالمأمون از محنه، با عنوان دادگاهِ تفتیش عقاید نام مى‏برد.4

فیلیپ حتّى در این زمینه مى‏نویسد:

قضیه‏ى خلق قرآن، محک عقیده‏ى مسلمانان شد و قاضیان نیز باید شخصا این امتحان را مى‏گذرانیدند، که این خود نوعى تفتیش عقاید بود و همه‏ى کسانى را که منکر این عقیده بودند به محاکمه مى‏کشیدند... .5

هم‏چنین دکتر مشکور آورده است:

اداره‏ى ویژه‏اى به نام محنه که گونه‏اى انگیزیسیون بود، تأسیس شد و عده‏اى از علما براى بازجویى، به آن احضار شدند.6

پژوهش‏گران غربى که به بررسى این دوره علاقه نشان داده‏اند، این مقطع از تاریخ اسلام را دوره‏ى تفتیش عقاید مى‏دانند.7 تفتیش عقاید در جهان اسلام، تنها به این مورد، محدود نمى‏شود بلکه در عصر اموى نیز اقداماتى در زمینه‏ى مقابله با عقایدِ تشیع صورت گرفته بود، ولى باید اذعان نمود که محاکمِ محنه، نخستین محکمه‏هاى منظم، در تاریخ اسلام مى‏باشند که براى محاکمه‏ى مخالفان و سرکوب ایشان توسط دستگاه خلافت عباسى، ایجاد شد.

معناى لغوى و سیر تاریخى محنه

محنه در لغت به معنى آزمایش، بلیّه، بلا، داهیّه، آفت، فتنه، سختى و... مى‏باشد،8 مانند سختى و شکنجه‏اى که پیروان على علیه‏السلام و اهل بیت علیهم‏السلام ، دچار آن شدند.9 هم چنین از کلمه‏ى محنه،10 آزمون یا محاکمه، آزردن، ضایع کردنِ شخصیّت، شلاق زدن، تهدید کردن نیز استنباط مى‏شود.11

محنه در معناى دیگر، به آزمون عقیده‏ى قضات، شهود و محدثین، با قوانین و سؤالاتِ کلامى نیز گفته مى‏شود و12 اسمى شده براى عملِ تفتیش و آزمون عقیده‏ى قضات و شهود و محدّثین، در امر محدث و مخلوق بودن یا ازلى و قدیم بودن قرآن.13

منظور از محنه در این‏جا، عبارت از دستگاه تفتیش عقایدى است که با هم‏کارىِ معتزله، توسط مأمون در اواخر حکومتش، براى امتحان مخالفانِ عقیده‏ى رسمىِ حکومت به وجود آمد و تا زمان روى کار آمدن متوکل، ادامه یافت.

با توجه به گزارش‏هاى منابع موجود، مأمون در سال 212 قمرى نظریه‏ى مخلوق بودنِ قرآن را اعلام کرد و قائل به مخلوق بودن آن شد، ولى به این علت که زمینه مساعد نبود، به اعلام و تبلیغ رسمى آن اقدام نکرد. او نیاز به زمان داشت تا رسما عقیده‏ى خود را در این مورد ابراز نماید. بالاخره مأمون در اواخر حکومت خود، چهار ماه قبل از مرگش، طى نامه‏اى که به بغداد فرستاد، آن را رسما اعلام و قواى حکومتى و لشکرى خود را، براى پیش‏برد آن به کار بست. این جریان مخالفان این عقیده و حتى کسانى که در مقابل آن سکوت کرده بودند را به سختى و گرفتارى دچار ساخت. این جریان، با تبعیّت معتصم و واثق، تا سال (234 ق) ادامه یافت.14 منابع تاریخى رسمیت عقیده‏ى خلق قرآن را، در ذیل حوادثِ سال 218 ق، ذکر کرده‏اند.

مأمون از زمان اعلام این دستور تا زمان مرگش، در بغداد حضور نداشت و درگیر جنگ با امپراتورى بیزانس بود. از برخى منابع، بر مى‏آید که وى قبل از آن که رسما دستور محنت را صادر نماید، به امتحان در مورد قرآن مى‏پرداخت. از برخى گزارش‏هاى تاریخى این گونه به دست مى‏آید که محنه از رقه یا دمشق آغاز شده است.15 در ربیع‏الاول سال 217 قمرى، ابو مسهر دمشقى، که از فقهاى دمشق بود در مورد خلقِ قرآن، مورد امتحان قرار گرفت و نظر رسمى حکومت را پذیرفت و اقرار به مخلوق بودن قرآن نمود.16

جریان رقه بدین صورت بود که در سال 218 قمرى مأمون از رقه، نامه‏اى حاوى دستورالعمل ایجاد محکمه‏اى براى امتحان، به حاکم بغداد نوشت که محنه نام گرفت



خرید و دانلود  تحقیق درباره عصر محنه در تمدّن مسلمانان 19 ص


تحقیق درباره حقوق اقلیتها در اسلام 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

چکیده:برخى کشورها از جمله «ایران‏» که روابط حقوقى آنها بر پایه قوانین اسلامى بنانهاده شده است و کشور «انگلستان‏» که بر مبناى نظام کامن لا اداره مى‏شود، نسبت‏به مقدسات دینى به نوعى حمایتهاى قانونى را اعمال مى‏نمایند، و پاره‏اى دیگر از کشورها چنین حمایتى را پیش بینى نکرده و جرم شناختن توهین به مقدسات را مخالف آزادى بیان و حقوق بشر مى‏پندارند.

در حقوق اسلام، مقدسات دینى، مورد حمایت‏حقوقى قرار گرفته و توهین به آن از جرایم مهم به شمار مى‏رود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى‏» (ع) نیز جرم محسوب مى‏شود. اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبت‏به مقدسات دین مسیحیت، حمایتهاى حقوقى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى قانونى قرار نگرفته‏اند، به همین دلیل با وجود آن که قضیه توهین «سلمان رشدى‏» به پیامبر گرامى اسلام (ص) در کشور انگلستان واقع شده و این کشور محل وقوع جرم محسوب مى‏گردید ولى دادگاههاى این کشور عمل مزبور را غیر قابل تعقیب اعلام نمودند که این مساله نه تنها موجبات اعتراض شدید مسلمانان را برانگیخته است‏بلکه برخى از حقوقدانان غربى نیز نتوانسته‏اند در مورد تبعیض‏آمیز بودن این قاعده و غیر منطقى و ناعادلانه بودن آن سکوت نمایند.در این نوشتار به بررسى تطبیقى این موضوع در نظام حقوقى «اسلام‏» و «کامن لا» پرداخته‏ایم.

مقدمهمقاله حاضر از سه گفتار تشکیل گردیده است، در گفتار اول «قلمرو مفهوم توهین به مقدسات‏» مورد بحث قرار گرفته است‏یعنى بررسى این موضوع که در حقوق اسلام، توهین به مقدساتى همچون «پیامبر» گرامى اسلام (ص) و «ائمه معصومین‏» (ع)، مورد حمایت‏حقوقى قرار گرفته و از جرایم مهم به شمار مى‏رود. علاوه بر این، از دیدگاه بسیارى از فقهاى شیعه و اهل سنت، توهین به «سایر پیامبران الهى‏» (ع) نیز جرم محسوب مى‏شود.اما در نظام حقوقى «کامن لا» فقط نسبت‏به مقدسات دین مسیحیت‏حمایتهاى جدى اعمال گردیده و سایر ادیان الهى مورد پشتیبانى حقوقى قرار نگرفته‏اند.در گفتار دوم تحت عنوان «مجازات توهین به مقدسات‏» این موضوع را مورد بررسى قرار داده‏ایم که جرم توهین به مقدسات در حقوق اسلام از این نظر که نسبت‏به «غیر مسلمانان‏» (کافر ذمى) نوعى انعطاف و تخفیف در مجازات را پذیرفته است، از منظر حقوق بشر درخور توجه است زیرا برخلاف مفهوم این جرم در کامن لا، حقوق اسلام در این جرم، نسبت‏به غیر مسلمانان نه تنها تبعیضى روا نداشته بلکه در مقایسه با مسلمانان، براى آنان مجازات خفیف‏ترى مقرر نموده است.در گفتار سوم با عنوان «فلسفه جرم انگارى توهین به مقدسات‏» به تبیین این مساله پرداخته‏ایم که فلسفه جرم‏انگارى توهین به مقدسات در حقوق اسلام، همانا برخورد با «نظم و اخلاق عمومى‏» (1) است زیرا در یک جامعه دینى بویژه جامعه مبتنى بر «حکومت دینى‏» ، با توجه به تعلق خاطر شدید افکار عمومى پیروان ادیان الهى به مقدسات و رهبران دینى که علاوه بر دارابودن شخصیت‏حقوقى خاص، از شخصیت‏حقیقى ویژه‏اى نیز برخوردارند، چگونه ممکن است اهانت‏به مقدسات روا شمرده شود؟ ! در حالى که حتى در یک جامعه مبتنى بر حکومت دموکراتیک، اهانت‏به اصول جامعه دموکراتیک که موجب برهم‏زدن نظم و یا اخلاق عمومى گردد، از نظر قانونى روا نیست و یا لااقل در عمل قابل تحمل نخواهد بود.

گفتار اول: قلمرو مفهوم توهین به مقدسات

در این گفتار به بررسى این مساله خواهیم پرداخت که توهین به مقدسات از نظر گستره مفهومى تا چه حد قابل تسرى است؟ و به عبارت دیگر آیا جرم توهین به مقدسات در نظام حقوقى «اسلام‏» و «کامن لا» صرفا شامل مقدسات مربوط به همان دین است‏یا مقدسات سایر ادیان را نیز مورد حمایت قرار مى‏دهد؟

الف) قلمرو توهین به مقدسات در نظام حقوقى اسلام

1- قلمرو توهین به مقدسات از دیدگاه مذهب شیعهاز دیدگاه فقهاى شیعه جرم توهین به مقدسات آنگاه محقق مى‏شود که پیامبر گرامى اسلام (ص) و یا ائمه معصومین (ع) مورد اهانت و یا استهزا قرار گیرند. (2)برخى از فقها، دشنام به پیامبر و یا یکى از امامان را نوعى ارتداد دانسته‏اند. (3) اگر چه از نظر مجازات و دیگر آثار حقوقى، دقیقا از احکام و قواعد مربوط به ارتداد تبعیت نمى‏کند.بسیارى از فقهاى شیعه در توهین به مقدسات، حضرت زهراء (سلام الله علیها) را نیز ملحق به سایر معصومین (ع) دانسته‏اند. (4)البته در یک ضابطه کلى مى‏توان گفت هر آنچه که از دیدگاه اسلام در شمار مسائل ضرورى و قطعى قرار گیرد توهین به آن، جرم است مانند توهین به قرآن، مسجد الحرام،



خرید و دانلود  تحقیق درباره حقوق اقلیتها در اسلام 19 ص


تحقیق درباره جنگهای پیامبر 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

فهرست

مقدمه:.......................................................................................................................................2

غزوه بدر :...............................................................................................................................6

غزوه احد :................................................................................................................................7

غزوه خندق (احزاب) :...........................................................................................................10

غزوه خیبر :............................................................................................................................12

فتح مکه .....................................................................................................................................14

عوامل پیروزی های پیامبر (ص) در جنگها :..................................................................17

سریه های پیامبر (ص) :.....................................................................................................18

نتیجه گیری :........................................................................................................................19

منابع :...................................................................................................................................20

مقدمه

سپاس وثنا، لایق خدایی است که پروردگار جهانیان است و درود و سلام بر سرور و خاتم رسولان . حضرت محمد(ص) و بر تمام آل بیت و یاران او باد و همچنین بر تمام کسانیکه به نیکی از ایشان یاد می کنند و تا روز قیامت از ایشان پیروی می کنند و

زندگی مبارک حضرت محمد(ص) در توحید و جهاد خلاصه می شود . جهادشان برای رساندن دعوت (اسلام) به تمامی مردم بود تا کلمه الله در زمین مرتبه بلند خودش را داشته باشد و راه رسول الله برای ساختن انسان مسلمان همان یکتا پرستی برای جها و جهاد برای یکتاپرستی بود و با یکتاپرستی انسجام فکری را برای نخستین بار بین مسلمین در تاریخ بوجود آورد و رسول الله در خلال فقط ده سال از عمر پربرکت خویش ارتش خود را پایگذاری و استوار کرد ،‌ارتشی که پرچم اسلام و مسلمین بعد از ایشان را بسوی غرب و شرق به دوش کشید .

گفتاری عمومی درباره جهاد و مشروعیت آن :

براستی سخن درباره جهاد همیشه مهمترین تکیه گاهی است که جنگ پیشگان فکری در آمیختن حق وباطل و در تلاش شکافتن حدود در اطراف قطعه این دین پاک ، بر آن تکیه می زند جهاد را با آشوب و شرارت ملوث می کنند .

به خاطر شک آوردن در این و زشت داشتن آن و هرگز تعجب مکن از انگیزه های محصور داشتن همت شان در زشت نمودن جهاد بخصوص وقتی بدان که خطرناکترین ارکان اسلان از نظر دشمنانش که آنها را بیم می دهد و می ترساند فقط جهاد است پس آنها درک کرده اند که این رکن هرگز در نفوس مسلمانان بیدار شود و در هر عصری از زمان دارای اثر در حیاتشان گردد هرگز هیچ نیرویی هر چند مردم باشد نمی تواند در روی دفاع اسلامی بایستد . و بخاطر آن در قیام نمودن آنها به هر عمل شک آوردنده شایسته است یا سست کردن رکن جهاد آغاز شود ، برای بازداشتن گسترش اسلامی ، از این تقطه بخصوص ، در این گفتار ابتدا معنای جهاد و فائده اش را در اسلام و مراحل که در آن وارد می شود روشن خواهیم کرد سپس مرحله ای را که در آن استقرار یافته است سپس مطالعاتی را که در مفروضش داخل شده و تقسیمات تکلیف آوری که بر آن حمل شده است از چیزهائی که بطور قطع هیچ دلیلی بر آن ندارند .

اما معنای جهاد :

بکار بردن رنج و تلاش است در راه اعلاء کلمه الله و بر پاداشتن جامعه اسلامی و بکار بردن تلاش و کوشش به حرب و قتال نوعی است از انواع جهاد و اما فائده جهاد ، ‌پس آن بر پا داشتن جامعه اسلامی و تشکیل دولت صحیح اسلامی است . و اما مراحلی که بر آن گذشته است . پس جهاد صدر اسلام چنانکه دانستیم . بر دعوت سالم بدون حرب مقصود بود همراه با پایداری محکم در راه اسلام در برابر محنتها و شدائد سپس در کنار آن – همراه با آ‎غاز هجرت – جنگ دفاعی شرعیت یافت یعنی رد ، ‌هر نیروئی مانند آن . پس از آن قتال هر کسی که دشواریی را در راه بر پا داشتن جامعه اسلامی قرار دهد ، شریعت دهد ، بنا بر اینکه از ملاحده و بت پرستان و مشرکین جز اسلام را قبول نکند بدلیل اینکه در بین جامعه صحیح اسلامی و الحاد و انکار یا بت پرستی ای که آنها بر آن می باشند ،‌امکان انسجام و پیوند نیست . ما اهل کتاب پس کافی است تسلیم جامعه اسلامی شوند و در پرتو حکومتش باشند بنا بر اینکه حزیه (مالیات) را به حکومت بپردازند و به جای زکاتی که مسلمانان می پردازند و در این مرحله اخیر جهاد در اسلام استقرار یافت . و این وظیفه واجل مسلمانان است هر گاه نیرو و سلام لازم نزد آنها باشد و درباره این مرحله خداوند بزرگ می گوید : ( قاتلو الذین یلونکم من الکفار و لیجدوا فیکم غلظه و اعلموا ان الله مع المتقین) (التوبه :123) یعنی با کافرانی که به شما نزدیکترند پیکار کنید ،‌ ( دشمن دورتر شما را از دشمنان نزدیم غافل نکند) و آنها باید در شما شدت وخشونت احساس کنند و بدانید خداوند با پرهیزکاران است . و نیز درباره آن پیغمبر خدا (ص) می گوید : ( امرت ان اقاتل الناس حتی یقولوا لا اله الا الله فمن قال لا اله الا الله عصم منی ماله و نفسه الا بحقه و حسابه علی الله ) یعنی به من امر شده است که با مردن قتال نمایم تا اینکه می گویند معبودی نیست جز خداوند پس هر کس گفت لا اله الله مال و نفسش از طرف من محفوظ است جز در مورد حق مال و حسابش با خداوند است .

و از اینجا میدانی که معنائی برای تقسیم جهاد در راه خدا به جنگ دفاعی و جنگ هجوم ینیست زیرا مبنای جهاد نه با لذات دفاعی است و نه با لذات هجومی است . و مبنای آن فقط نیاز و حاجت بر پا داشتن جامعه اسلامی است به تمام نظم ومبادی اسلام که می خواهد و پس از آن اعتباری به هجومی یا دفاعی بودنش نیست اما قتال دفاعی که در شرع است . مانند دفاع مسلمانان از مال و ناموس و زمین و زندگیش . آن نوع دیگر از قتال است ارتباطی با جهادی که در اصطلاح فقه اسلامی است ندارد و آن شرع به قتال صائل نامیده می شود و فقهاء یک باب مستقل را در کتابهای فقهی بر آن قرار داده اند و چه بسا محققین آن رابا جهادی که در آن سخن می گوئیم مخلوط کرده اند . این خلاصه معنای جهاد و فائده و عنایت آن است در شریعت اسلامی .



خرید و دانلود  تحقیق درباره جنگهای پیامبر 19 ص


تحقیق در مورد هیپنوتیزم 19 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مفاهیم

در ابتدای بحث اصلی هیبنوتیزم به تعریف بعضی از مفاهیم اصلی هیبنوتیزم می پردازیم. دانستن تعریف علمی این مفاهیم شما را در پیگیری بهتر موضوع یاری می دهد. هیبنوتیزم : یک تغبیر گذاری ذهنی است که با تغییر در درک، تصویر سازی ، تلقین پذیری وتمرکز همراه بوده و با تلقین پدید می آید. هیبنوتیزم با پدیده هایی چون انفکاک همراه است. هیبنوتیزور : کسی که اقدام به عمل هیبنوتیزم می کند اما بصورت علمی و حرفه ای به کسی هیبنوتیزور می گویند که بتواند 70% از مردم را با استفاده از تکنیکهای مناسب به خلسه فرو برد. سوژه : کسی که تحت عملیات هیبنوتیزم قرار می گیرد به بیان دیگر کسی که عمل هیبنوتیزم و سیر آن را تجربه می کند (نه آنکه الزاماً به خلسه فرو رود.) ضمیرآگاه و ضمیر نا خودآگاه : تعاریف بسیار و در عین غیر جامعی از آْنها در دست داریم. واقعیت این است که بسیاری از مفاهیم براحتی قابل تعریف کردن نیستند. از کسانی که در مورد آگاه و ناخودآگاه بحثهای جالب توجهی ارائه و نقش اساسی ایفا کرده اند فروید جایگاهی ویژه دارد. ضمیر آگاه جایگاه دانسته های معمول ماست. تفکر انتزاعی یا همین فکر استدلالی ما مربوط به ضمیر آگاه ماست. اما ضمیر ناخودآگاه جایگاه عظمیمی است که آروزها، امیال، عواطف، احساسات و آن چیزهایی که فراموش شده، سرکوب گردیده و واپس خورده، به انجا سرازیر می شود. تفکر ضمیر ناخودآگاه قیاسی بوده و از این رو زبان صحبت کردن با ضمیر ناخودآگاه ، با زبان متعارف اندکی تفاوت دانسته و تابع قواعد خاصیت که رعایت آنها باعث بهتر شدن نتیجه های دلخواه می گردد. جزئیات بیشتررا بعداً توضیح خواهم داد. خود هیبنوتیزم : تکنیکی که با آن شخص می تواند خود را به جلسه هیبنوتیزمی فرو برد. توضیح اینکه تکنیک خود هیبنوتیزم نسبت به هیبنوتیزم بسیار ساده تر بوده و طی ساعات محدودی شخص می تواند آن را بیاموزد. مانیتیزم : بنیان آن را به مسمر منتسب می کنند پیروان این تئوری یا مکتب فکری معتقدند که موجودات واجد یک انرژی خاص مغناطیسی هستند که بکمک آن می توانند بر روی موجودات دیگر اثر بگذارند. این اثر می تواند درمانی نیز باشد. در اینکه این عقاید تا چه حد مبنای علمی دارد با افزایش آگاهیها و اطلاعاتتان ،قضاوت نهایی با شما خواهد بود. قابلیت هیبنوتیزم پذیری : حداکثر عمق خلسه ای که پس ازتجربه چهار تا پنج بار فلسفه هیبنوتزم، شخص بدان دست می یابد قابلیت هیبنوتزم پذیری می گویند. معمولاً هیبنوتیزم پذیری یک شخص خصوصیت ثابتی می باشد ولی به طور شایع دیده می شود که فردی چند بار خلسه هیبنوتیزم را تجربه می کند و فرضاً به حالت سبکی فرو می رود ولی در تجربه ای دیگر فرد خلسه عمیقی را تجربه می کند. در اینجا نباید این را به حساب تغییر خصوصیات روانی می بگذاریم بلکه در ابتدا باید به عوامل شایعتر و موثری نظیر تغییر هیبنوتیزور، شرایط محیطی و انگیزه سوژه برای تجربه هیبنوتیزم و ... فکر کنیم. عمق خلسه : برای عمق خلسه هیبنوتیزم تقسیم بندیهای متعددی ارائه شده است یک تقسیم بندی رایج و عملی این است که خلسه هیبنوتیزم را به شش طبقه مختلف تقسیم می کنند.خلسه سبک 2 خلسه سبک 3 خواب سبک 4 خواب عمیق 5- سومبنابولیسم سبک 6- سومبنامبویسم عمیق. اما درجه بندی مهمتر و علمی تر از این و در عین حال آسان از لحاظ علمی، تقسیم بندی دیویس می باشد. در این تقسیم بندی، خلسه هیبنوتیزم به 30 پله درجه بندی شده است. که خود به 3 پله ده تایی تقسیم شده است. جزئیات آن بماند برای بعد اما فعلاً برای مثال بدانید که فرضاً ریلدکسشن یا وانهادگی عمیق جسمی و روانی در پله پنجم این جدول قرار دارد ویا پدیده کاتالپسی یا پل انسانی که با تلفیق می توان بدن فرد را به حالت سفتی منتشر عضلانی درآورد و یک اسپاسم عمومی برای فرد ایجاد کرد که این سفتی در حدی است یعنی عمقی از خلسه که با بازکردن چشمها نیز حالت خلسه همچنان برقرار مانده و پدیده های عجیب و جالب توجه هیبنوتیزم، جدایی از محیط، تجربه توهمات گوناگون با تلقین و... که اغلب در این عمق از خلسه رخ می دهد شروعش از پله 20 می باشد.

تاریخچه هیپنوتیزم

دکتر شارکو دستیار دیگری داشت بنام دکتر اعلم الملک که از اولین دانشجویان اعزامی از ایران در دوره قاجاریه بوده و پس از مرگ شارکو ، جانشین وی در بیمارستان روانپزشکی پاریس گردید .

دکتر اعلم الملک پس از روی آوری به علوم غریبه ، از مقام خویش استعفا داده و به ایران بازگشت و به عنوان پزشک دربار مظفرالدین شاه مشغول به کار شد . او هیپنوتیزم را از شارکو آموخته بود و برای سرگرمی درباریان در مجلس شاه هیپنوتیزم انجام می داد. در واقع او اولین کسی است که هیپنوتیزم را با این نام به ایران آورده ، به سرزمینی که مردمش از هزاران سال قبل این علم را به خوبی می دانستند و به مقاصد مختلف از آن بهره می بردند .

ناگفته نماند که بسیاری از تکنیکهای موجود در کتابهای جدید هیپنوتیزم که از سوی



خرید و دانلود تحقیق در مورد هیپنوتیزم 19 ص