لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .doc :
جلوه های طبیعت در قرآن
اِنَّ هذا القُرآن یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَم1
همانا این قرآن خلق را به استوارترین راهها هدایت می کند .
در قرآن کریم آیات بسیاری در رابطه با خداشناسی از طریق علم وجود دارد خداوند مکرراً به اجزای طبیعت اشاره می کند و هر کدام را آیه و نشانه ای از وجود لایزال خود می داند از بزرگترین جزء کائنات تا ریزترین ذره همه و همه را دلایل قابل توجهی می داند برای کسانی که تعقل و تفکر در آیات الهی می کنند :
...ان فی ذلک لایات لقوم یتفکرون، ... یعقلون، ... یسمعون، ... وبا عباراتی امری و پرسشی انسان را مورد خطاب قرار می دهد و از او می خواهد که در آفاق و انفس تعمق و تفکر کند و همواره کسانی را که نسبت به آیات و نشانه های او بی توجهند شماتت می کند و می فرماید :
و کاَیّن من آیه فی السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون 2
چه بسیار نشانه و آیه که در آسمانها و زمین وجود دارد ( انسانها ) از آن می گذرند و ( بی توجه ) به آن پشت می کنند .
در کلامی دیگر می فرماید : « اگر آب دریا برای نوشتن کلمات پروردگار مرکب شود ، پیش از آنکه کلمات الهی به آخر برسد دریا خشک خواهد شد هر چند دریایی دیگر ضمیمه آن شود .» 3
از طرفی دائماً سفارش به سیر وسفر در زمین برای دیدن آثار وجود پروردگار می کند : « آیا در روی زمین سیر نمی کنند تا دلهاشان بینش و هوش یابد یا گوششان ( به پند و اندرزها ) شنوا گردد ... » 4
و کسانی را که در خلقت زمین و آسمان و دگرگونی شب و روز تفکر می کنند باصفت اولوالالباب مورد لطف قرار می دهد .
اکنون با تأسی به قرآن کریم و با استفاده از همان روش در باب خداشناسی علمی ، آن قسمت از آیات را که مربوط به علم اقلیم شناسی است مورد بحث قرار می دهیم :
آیات شریفه ای که در این مباحث مورد استفاده قرار می گیرد در خصوص موارد زیر عبارتند از :
باد : اعراف / 57 ، نحل / 63 ، فرقان / 48 ، روم / 46 ـ 48 ، فاطر / 9 و 27 ، نمل / 63 ، فصلت / 16
رعد و برق : رعد / 12 ، روم / 24 ، نور / 43 ( انتهای آیه ) ، فصلت / 13 و 17 .
اشکال بارندگی ( باران ـ برف ـ تگرگ ) : نور/ 43 ، مومنون / 18
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
پیشگفتار
مجموعه مطالبی که در این گزارش آورده شده است شرح و توضیحی است بر تمام امور و فعالیتهایی که در مدت کارآموزی اینجانب رضا رستگار به مدت 240 سا عت در کارخانه سیمان شیراز طی نموده ام .در مدت کارآموزی ، هدف آشنایی با محیط شرکت ، کسب تجربه ، ایجاد و درک روابط بین مفاهیم و اندوخته های تئوری با روشها و کاربردهای عملی و اجرایی ، ایجاد ارتباط با محیط کار و تعیین میزان کاربرد تئوری در عمل بوده است.که در پایین شرح کار کارآموز ی خود را توضیح می دهم .
مقدمه
یکی از اهداف اساسی و بسیار مهم سیاستگذاران ایجاد ارتباط منطقی و هماهنگ صنعت و محیط کار با دانشگاه و دانشجو می با شد که هم در شکوفائی ورشد صنایع موثر بوده و هم دانشجویان را از یادگیری دروس تئوری محظ رهایی داده و علم آنها را کاربردی تر کرده و باعث می شود آن را در عرصه عمل ، آزموده و به مشکلات و نا بسامانیهای علمی و عملی محیط کار آشنا شده و سرمایه وقت خویش را در جهت رفع آنها مصرف نمایند ، که برای جامعه در حال توسعه ما از ضروریات می با شد .
با این مقدمه شاید اهمیت و جایگاه درس دو واحدی کارآموزی برای ما روشنتر شده و با نگاهی دیگر به آن بپردازیم .
میزان رضایت دانشجو از این دوره
این دوره بسیار مفید و برای دانشجوحاعز اهمیت می باشد وهدف آشنایی با محیط کارگاهی ، کسب تجربه ، ایجاد و درک روابط بین مفاهیم و اندوخته های تئوری با روشها و کاربردهای عملی و اجرایی ، ایجاد ارتباط با محیط کار و تعیین میزان کاربرد تئوری در عمل بوده است.
فصل اول
( آشنایی کلی با مکان کارآموزی )
معرفی محل کارآموزی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
3- تغذیه مصرف داخلی نیروگاه :
انرژی لازم جهت تغذیه مصارف داخلی نیروگاه از جمله موتور پمپ های روغنی و آب روغن و سوخت و فن های مختلف و غیره از انرژی تولیدی خود نیروگاه تأمین می گردد . جهت تغذیه مصارف داخلی یک نیروگاه که در شکل صفحه نشان داده شده است . انرژی لازم جهت مصارف داخلی هر یک از واحدها از خروجی ژنراتور اصلی مربوطه انشعاب می گردد و در این مدار هم به علت اشکالات احتمالی در شبکه ها می تواند فیدر مصرف داخلی دچار تغییرات ولتاژ و فرکانس گردد ولی تغییرات فرکانس را می توان به علت جزئی بود نشان پذیرفت همان طوریکه اشاره شد تغییرات شدید ولتاژ به علت ایجاد اتصال کوتاه در بیرون از شبکه می تواند با عملکرد سریع حفاظتهای مدرن در کوتاهترین زمان طوری محدود شود که به فید مصرف داخلی هیچ گونه صدمه ای وارد نگردد به علاوه ولتاژ اولیه ترانس مصرف داخلی که انشعاب آن بلافاصله بعد از ژنراتور قرار دارد ولتاژ خروجی ترانس برابر ولتاژ باسهای مصرف داخلی می باشد بالاترین مقدار را در اثر یک اتصال کوتاه در شبکه به علت افت ولتاژ در ترانس واحد و مسیر کابلها با نقطه اتصال کوتاه داراست این تغییرات هم بدین طریق حفاظت می گردد که تحریک ژنراتور در موقع بروز اتصال کوتاه در شبکه بطور اتومات به وسیله تنظیم کننده ولتاژ سریع تقویت می شود و مسئله مهم بخصوص در این نوع مدار این است که تاسیسات مصرف داخلی هر واحد بکلی از هم مجزا بوده بطوریکه اشکال در یک واحد هیچ گونه اثری در واحدهای دیگر نخواهد داشت جهت راه اندازی واحدهای بخاری از حالت ساکن احتیاج به یک منبع تغذیه جداگانه ای است که این انرژی معمولاَ از شبکه اصلی گرفته می شود .
1-3- مشخصات مصرف داخلی نیروگاه نکا :
نیروگاه حرارتی نکا دارای مصرف کننده های مختلف با سطح ولتاژهای مختلف می باشد مصرف کننده های V 24 و V 48 که برای تغذیه سولونوئید والوها و کارتهای فرمان ابزار دقیق استفاده می شود و مصرف کننده های V 220 و V 380 که برای روشنایی و موتورها با قدرت پایین تر استفاده می شود و بعضی از الکتروموتورها قدرت آن زیاد بوده و تغذیه آن برق KV 3/6 می باشد به همین منظور برای هر واحد یک سوییچ گیر KV 3/6 و برای چهار واحد یک سوییچ گیر KV 3/6 مشترک در نظر گرفته شده است . در زمانی که ژنراتور واحد ولتاژ داشته باشد . از خروجی KV 21 ژنراتور یک انشعاب گرفته شده و به ترانس BT می رود . این ترانس دارای دو سیم پیچ خروجی می باشد که هر کدام برق KV 21 را تبدیل به KV 3/6 می کنند و یک خروجی آن که باس BA و خروجی دیگر آن به باس BB می رود . این دو باس مصرف کننده های بزرگ را تغذیه می کنند . همچنین از این باسها چهار انشعاب گرفته شده و به ترانسهای CT1 , CT2 , CT3 , CT4 می رود و تبدیل به V 380 می شود و مصرف کننده های V 380 از این طریق تغذیه می شوند . در صورتی که ژنراتورها خروجی نداشته باشد و در ابتدای راه اندازی از طریق شبکه دو عدد ترانس T6 , T5 در پست نیروگاه در نظر گرفته شده است که یک خروجی آنها KV 20 می باشد و خروجی T5 به ترانس استارت آپ 10 BT 01 و خروجی T6 به ترانس استارت آپ 10 BT 02 می رود و در این ترانسها برق KV 20 تبدیل به KV 3/6 شده و خروجی آن به باسهای 10 BN و 10 BM که سویچ گیر KV 3/6 مشترک را تشکیل می دهد می رود . از این طریق ما می توانیم در ابتدای راه اندازی استفاده کرده و واحد را راه اندازی نماییم . این باسها در حالت کار عادی واحدها نیز در مدار بوده مرف کننده های KV 3/6 عمومی نظیر کمپرسورها را تغذیه می نماید . اگر چنانچه بخواهیم کار تعمیراتی روی ترانسها انجام دهیم . بعنوان مثال اگر بخواهیم مقره های ترانس T6 را شست و شو دهیم یا تعمیرات روی بریکرهای KV 20 مربوط به واحد بخار (4482) را انجام دهیم می توان باس کوپلر (10 CA / CB مربوط به کمپرسورها ) و ( 10 CC / CD مربوط به تاسیسات شیمی ) و ( 10 CG / CH مربوط به تجهیزات آب دریا ) و ( 10 CE / CF مربوط به تاسیسات روشنایی) و ( 10 CJ / CK مربوط به تجهیزات سوخت رسانی) را با OFF کردن بریکرهای فوق از 10 BM همزمان ON نمود
در موقع انجام این مانور لازم است که اپراتور کمپرسورخانه در محل کمپرسورها حضور داشته باشد و یکی از کمپرسورهای 15 یا 16 بطور دستی در مدار و بقیه کمپرسورها در حالت اتومات باشند ( توسط اپراتور کمپرسورخانه) وقتی باس کوپلرها بسته شد به مسئول پست جهت بی برق کردن ترانس T6 و یا قطع کردن بویلر (4482) اطلاع داده شود (توسط اپراتور مسئول الکتریک یا مهندس شیفت) پس از قطع بریکر KV 20 (4482) یا OFF شدن ترانس T6 ، باس کوپلر 10 BN ، 10BM بطور اتوماتیک می بندد و سپس تمامی باس کوپلر یاد شده همزمان با ON شدن تغذیه اصلی 10BM روی OFF قرار داده می شود دیزلهای اضطراری 1 و 2 مربوط به تاسیسات عمومی نیروگاه استارت و با ظرفیت 5/2 یا 3 مگاوات به مدار آورده می شود (توسط اپراتور کمپرسورخانه) عمل استارت دیزلهای جهت پایداری و سیفتی بیشتر شبکه انجام می گیرد . حالا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
معرفی محل کار آموزی :
اینجانب کارآموزی خود را در دانشکده پزشکی مشهد یکی از مجموعه دانشکده های علوم پزشکی این شهر سپری کردم.
تاریخچه
اولین پیشنهاد راه اندازی دانشگاه در مشهد در سال 1313 ارایه شده است. در حدود دهه 1320 در محل قبلی ساختمان دانشکده پزشکی(واقع در خیابان دانشگاه روبروی سازمان مرکزی)، مدرسه ای به نام دبستان همت قرار داشت که پس از چندی به آموزشگاه عالی بهداشت تبدیل شد. ابتدا آموزشگاه عالی بهداری در مشهد تاسیس گردید و سپس دانشکده پزشکی مشهد، در دوم آذر ماه سال 1328 توسط مرحوم دکتر زنگنه، وزیر فرهنگ آن زمان رسماً افتتاح شد و با 61 دانشجو، یک نفر دانشیار و هفت معلم حق التدریس و با بودجه اولیه یکصد هزار تومان آغاز به کار کرد. اولین رئیس دانشکده پزشکی مشهد مرحوم دکتر حسین سامی راد بود. پس از دایر شدن دانشکده ادبیات مشهد، به استناد قانون تأسیس دانشگاهها درشهرستانها مبنی بر این که با تشکیل دو دانشکده می توان آن مرکز علمی را دانشگاه نامید، تاسیس دانشگاه مشهد در سال 1335 تحقق پذیرفت. در سال 1365 دانشکده های گروه پزشکی کشور از بدنه وزارت فرهنگ و آموزش عالی جدا شد و توام با وزارت بهداری سابق تحت عنوان « وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی » به کار خود ادامه داد. بدین ترتیب دانشگاه مشهد به دو موسسه مستقل به نامهای « دانشگاه علوم پزشکی مشهد » و « دانشگاه فردوسی مشهد » تقسیم شد.
در حال حاضر:
دانشکده پزشکی مشهد به ریاست آقای دکتر محمد تقی رجبی مشهدی و دارای معاونت های آموزش علوم پایه و تحصیلات تکمیلی، آموزش بالینی، آموزش تخصصی و فوق تخصصی، پژوهشی ، اداری و مالی بوده و دارای 20 گروه آموزشی بالینی و 11 گروه آموزشی پایه و نیز گروه توسعه اموزش و پژوهش می باشد. تعداد اعضای پایه و بالینی این دانشکده 383نفر است که از این میان 43 نفر استاد ،102 نفر دانشیار ، 218 نفر استادیار و 20 نفر مربی هستند.
دانشکده پزشکی مشهد هم اکنون دارای ادارات امور اداری، حسابداری، آموزش، کتابخانه، امور طرحها و پایان نامه، امور فنآوری اطلاعات و آمار بوده و تعداد نیروهای مشغول بکار در این ادارات 100نفر می باشد.
هم اکنون پذیرش دانشجوی دانشکده پزشکی مشهد در رشته پزشکی سالانه 60نفر در ترم مهرماه و 60 نفر در ترم بهمن ماه است و در حال حاضر 1213دانشجوی پزشکی عمومی در مقاطع مختلف علوم پایه و بالینی ، 116 نفر دانشجوی دوره های تحصیلات تکمیلی شامل 81 دانشجوی کارشناسی ارشد و 35 دانشجوی Ph.D رشته های علوم پایه ، 439 دانشجوی رشته های مختلف تخصصی و 29 دانشجوی دوره فوق تخصصی و 3 نفر فلوشیپ در این دانشکده مشغول به تحصیلند.
مشخصات فیزیکی :
دانشکده پزشکی مشهد در مهرماه سال 1386 به مکان جدید خود به آدرس میدان آزادی داخل مجموعه پردیس دانشگاه منتقل گردید.و در تاریخ 20/11/86 توسط وزیر محترم بهداشت درمان و اموزش پزشکی جناب آقای دکتر کامران باقری کنکرانی رسما افتتاح گردید.که مشخصات آن به اختصار در زیر بیان میشود:
مساحت عرصه کل زمین دانشکده پزشکی 54720 مترمربع می باشد که در زیربنایی به مساحت 29424 متر مربع و در 4 طبقه ساخته شده است.
طبقه منهای یک شامل قسمتهایی از گروه علوم تشریحی و اتاق حیوانات است.
طبقه همکف شامل حوزه ریاست، امور اداری، حسابداری، امور فنآوری اطلاعات و آمار، اداره آموزش واحد تخصصی و فوق تخصصی، امور دانشجویی و گروههای آموزشی فیزیک پزشکی، فیزیولوژی، معارف اسلامی و علوم تشریحی و ژنتیک است.
طبقه بعلاوه یک شامل اداره آموزش واحد عمومی و تحصیلات تکمیلی علوم پایه و گروههای اموزشی فارماکوژی و بیموشیمی و تغذیه است.
طبقه بعلاوه دو شامل کتابخانه، به مساحت مجموعا 1400متر مربع و سالن مطالعه به ظرفیت 124 نفر در قسمت برادران و 126 نفر در قسمت خواهران و مرکز کامپیوتر با ظرفیت 46 ایستگاه کاری در دو قسمت برادران و خواهران می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
لیبرالفمینیسم و طبیعت انسان
لیبرالیسم کلاسیک
براساس نظام فئودالى و روبناى سیاسى منطبق با آن، سلطنت و در راس آن شاه حاکمیت مطلق داشت و پدر رعایا خوانده میشد. در این نظام هیچ احدى آزاد بدنیا نمى آمد و همه بعنوان رعایاى یکى از سلسله مراتب نظام اشرافیت و سلطنت پا بهدنیا مىگذاشتند. در این نظام سلطنت و مذهب رابطه لاینفک و تنگاتنگى داشتند و قدرت شاه به "آدم" بعنوان اولین مخلوق خدا و در نتیجه به خود خدا باز مىگشت. خدا، طبیعت و تاریخ همراه و پشتیبان و جزیى از نظم فئودالى و پدرسالارى قلمداد مىشد. مدرک ثبوت این مساله، "کتاب آفرینش" (Genesis) بود که در آن آمده: خداوند "آدم" Addamرا بعنوان منشا سلطنت و شاه خلق کرد.
با تحول ساختارهاى سیاسى و اجتماعى و زوال بنیانهاى نظام فئودالى، لیبرالیسم در تقابل با این نظام و بعنوان پرچم جنبش اجتماعى و تفکر نظام جدید یعنى مناسبات تولید سرمایهدارى پا بعرصه وجود گذاشت. تناقض تفکر پدرسالارانه فئودالیسم با لیبرالیسم در قرن هفدهم در عین حال بمعنى تحولى در دیدگاه بشر نسبت به طبیعت انسان و ماهیت جامعه بود. ارزشهاى محورى لیبرالیسم مانند "اختیار" (Autonomy) فرد در قرن هفدهم طرح شد و گسترش یافت. طبق ارزشهاى نظام فئودالى، معدودى یعنى دستگاه سلطنت و اشراف بطور موروثى بر توده وسیع مردم یعنى "رعایا" و "زیردستان" (Subjects) برترى و حاکمیت داشتند. در تقابل با فئودالیسم، لیبرالیسم به برابرى طبیعى و حقوق فردى و مدنى افراد (فرد بعنوان واحد حقوقى انسان در نظام سرمایهدارى) مانند حق راى، آزادى بیان و حق مالکیت معتقد بود.
فلسفه لیبرالى چنانکه گفته شد با رشد سرمایهدارى ظهور یافت. دمکراسى کلاسیک و آزادیهاى فردى خصلت مشخصه تفکر لیبرالیسم بودند. این نظام منطبق با نیازهاى نظام تجارى و صنعتى رو به رشد سرمایهدارى و بر علیه محدودیتهاى حقوقىاى بود که نظام کهنه و رو به زوال فئودالى در مقابل حق سفر، امور مالى، و اختیار در برپا کردن کارخانه و نظام مانوفاکتورى قرار داده بود و در مقابل گسترش آنها مقاومت مىکرد. ایدئولوژى لیبرالیسم و آزادى فردى آن در ابتدا منحصر به مردان صاحب مالکیت و بعدها به مردانى که در بازارکار حضور داشتند تعلق داشت و تا مدتهاى مدید به موقعیت و حقوق زنان کارى نداشت.
لیبرالیسم کلاسیک و طبیعت زن
لیبرالیسم کلاسیک و سنتى منشا دادن حق به انسان را ظرفیت آن در "تعقل" و قدرت استدلال مى دید. منظور از "انسان" در این فلسفه البته مرد صاحب مالکیت بود. انکار توانایى و ظرفیت زنان در استدلال و تعقل سابقهاى چند هزارساله داشت. ارسطو معتقد بود که: "مرد بنا به سرشت خود برتر و زن بنا به ماهیتش زیردست است. زن تعقلى مشورتى و بدون اختیار و اتوریته دارد". "یکى فرمان مى راند و دیگرى فرمان مى برد". متفکرین قرون وسطى هم با فلاسفه یونانى همعقیده بودند که خدا زنان را بعنوان وسیلهاى براى خلقت مردان آفریده است و قدرت تعقل زنان کمتر از مردان است. فلاسفه مدرن هم کم و بیش همین نقطهنظر را داشتند. "دیوید هیوم"، "ژان ژاک روسو"، "امانوئل کانت"، و "هگل"، همگى در مورد اینکه آیا زنان قدرت عقلى کامل دارند، دچار تردید و شک بودند. بطور مثال هگل عقیده داشت که قدرت عقل و سنجش کمتر و پائینتر زنان راجع به امور جهان، آنان را همانطور که گیاهان از حیوانات متمایز مىشوند، از مردان متفاوت و متمایز کرده است.
لیبرالهاى کلاسیک (تئوریسین هاى ویگ) نظیر "تیرل" (TTyrrell) و "سیدنى" (Sidney) معتقد بودند که تمام طبقات مردم براى بدست گرفتن قدرت سیاسى ناجور و فاقد قدرت راىدادن به دولت هستند و عیرغم آنکه نظام فئودالى و روبناى سیاسى آنرا نقد مىکردند، اعتقاد داشتند که شرکتکنندگان در تعیین حیات و زندگى سیاسى جامعه را باید به صاحبان املاک و کسانى که داراى مالکیت هستند، محدود نمود. لیبرالهاى کلاسیک معتقد بودند که راى و نظر زنان نسبت به دولت و سیاست در راى پدران و شوهرانشان ملحوظ شده است. آنها در عین حال که اعتقادات انجیل و مسیحیت در مورد فرودستى زن را رد مىکردند، معتقد بودند که زنان براى زندگى و حیات سیاسى نامناسب و وصله ناجورى هستند.١
"جان لاک" از تئوریسین ها و فلاسفه لیبرالیسم، کسانى را شایسته تصمیمگیرى در اداره سیاسى جامعه مىدانست که توانایى تعقل و سنجش داشته باشند. جان لاک تماما کلیه اشکال نظام سیاسى فئودالیسم را رد نکرد اما در مورد موقعیت زنان بویژه تفاوتهاى اساسىاى با لیبرالهاى کلاسیک داشت. برخلاف سایر فلاسفه لیبرالیسم کلاسیک "جان لاک" معتقد بود که زنان باید از آزادیهاى پایهاى که کل آحاد بشر از آن بهره مىبرند، برخوردار باشند. "جان لاک" بر این تناقض فلسفه لیبرالیسم که همه آحاد بشر را داراى حقوق طبیعى مىداند و حق راى مردان را برسمیت مىشناسد اما به حقوق زنان بىاعتناست انگشت گذاشت. "جان لاک" معتقد بود زنان داراى قدرت تعقل و سنجش هستند، مىتوانند قرارداد ببندند و حق مالکیت داشته باشند، او معتقد بود که زنان هم مىتوانند بعنوان فرد (واحد حقوقى انسان در نظام لیبرالى) در نظر گرفته شوند. ٢
ظهور لیبرالفمینیسم
دیدگاه لیبرالفمینیسم بعنوان درافزوده اى به تئورى و سنت لیبرالیسم از سابقهاى طولانى برخوردار است و ریشه آن به قرون هفدهم، هجدهم و نوزدهم و متفکرینى چون "مارى والستون کرافت"، "هریت تایلور"، جان استوارت میل" و "الیزابت کیدى ستنتون" بازمىگردد. از آنجا که لیبرالیسم کلاسیک حقوق انسان را بر مبناى قدرت تعقل آن تعیین مىکرد، لیبرالفمینیستهاى اولیه باید ثابت مىکردند که زنان قدرت استدلال و تعقل دارند.
لیبرالفمینیستهایى نظیر "مارى والستون کرافت" و "جان استوارت میل" با آراى لیبرالیسم کلاسیک به مقابله برخواستند. آنها در مقابل استدلالات موجود لیبرالهاى کلاسیک ضمن برسمیت شناختن تفاوتهاى فیزیکى و جسمى زنان با مردان استدلال مىکردند که این تفاوتها در فلسفه لیبرالى داراى اهمیتى نیستند. اما حتى با به کرسى نشاندن این نظر آنها باید ثابت مىکردند که چرا و چگونه زنان قدرت عقلى و فکرى یکسانى با مردان دارند. از آنجا که لیبرالیسم منشا دادن حق به انسان را قدرت عقلى او مىدانست، لیبرالفمینیستها بطور مداوم بر دادن فرصت آموزش و فراگیرى علم براى زنان کمپین مىکردند و دلیل عقبافتادگى زنان نسبت به مردان را در عدم دسترسى به امکانات یکسان در کسب علم و دانش مى دانستند. ٣
چنانکه مىبینیم لیبرالفمینیستهاى اولیه نهایتا و رسما راجع به اینکه زنان واقعا داراى برابرى مطلق با مردان هستند، صراحت ندارند و آن را به دادن فرصت براى آموختن علم و دانش و کسب قدرت تعقل مشروط و موکول مىکنند. لیبرالهایى مانند جان استوارت میل، ولستون کرافت، و کیدى ستنتون معتقد بودند که زنان ضمن اینکه مانند مردان باید موجوداتى صاحب حق راى و حقوق سیاسى و مدنى باشند، تفاوتهایى طبیعى با مردان دارند و حاملین خلوص مذهبى، پرهیزگارى جنسى(puritanism) و ارزشهاى سنتى هستند.