واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

واضی فایل

دانلود کتاب، جزوه، تحقیق | مرجع دانشجویی

تحقیق مخزن الاسرار 29 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

بند 10 در مدح فخرالدین بهرامشاه بن داود

من که درین دایــــره دهـــربنـد 1 چون گره نقطه شدم شــهربند دستـرس پـــای گشــاییم نیـســت سایه ولی فرّ هماییم نیست2پــــای فــرو ر فــــته بدیــن خــــاک در بافلکم دست به فتـراک در3 فـــرق به زیـــر قـــدم انـــداخــتــــــم وز سر زانو قدمی ساختم4گشــته ز بــس روشــنی روی مــن آیــنه دل سر زانوی منمــن کــه دراین آینه پرداختـم آینه دیده در انداختمتا زکــــــدام آیــــنه تـــابی رسـد یا زکدام آتـشم آبــی رســـد5چــون نــظر عـقـل بـه رای درســــت گرد جهان دست برآورد چستدـیدازان مایــــه که درهمــت اســـت پایه دهی را که ولینعمت است6شــاه قـــوی طالع فیـــروز چــنگ گلبن این روضه فیروزه رنگخضر سکندرمنش چشـمه رای قطـب رصد بند مجسـطی گـــشای7آنکه زمقصـــود وجود اول اســــت وایت مقصود بدو مُنزَل استشاه فلک تاج سلیمــان نــــگـین مفخر آفاق ،ملک فخر دیننسبت داودی او کرده چســـت برشرفش نام سلیمان درست8

1.دایره دهر بند : فلک الفلاک است که زمان و دهر در بند اوست و از حرکت او پدید می آید ،به قول حکمای قدیم . 2.مصراع دوم یعنی از آفتاب فیض تو دور ودرسایه ام ولی سایه شوم بی فر همای. 3. یعنی پای صورتم درخاک و دست معنی و مضمونم درافلاک است. 4.یعنی در حال مراقبه و ماشفه این ابیات ، سرفکرت به زیر انداخته و زانو را قدم سرساختیم. 5. یعنی پس از اینکه سر زانو آینه دل شد وافکار ابکار درآن منعکس گردید،آینه چشم را به اطراف درانداخته و نگریستیم تا ببینیم از آینه ابکار درآن منعکس گردید،آینه چشم را به اطراف درانداخته و نگریستیم تا ببینیم از آینه وجود کدام پادشاه برمن تابشی می شود یا ازکدام آتش صاحب فروغ آبرویی به من می رسد. 6. یعنی پایه دهی را دیده عقل دید که از سرمایه همت برهمه ولینعمت است. 7.چشمه رای: یعنی صاف و روشن رای. قطب :مرکز وجود. رصد بند: ستاره شناس و گشاینده مشکلات افلاک . مجسطی: علمی خاص که بطلیموس تألیف کرده 8. پدر ملک فخر الدین داود وجدش اسحق بوده،یعنی نسبت داودی شرف نام و ملک سلیمانی را براو مسلم داشته

رایت اسحاق ازو عـــــالی اســت ضدش اگرهست سماعیلی است1یکدله2 شش جهـت و هفـــــت گاه نطفه نُه دایره،بهرامشاهآنکه ز بهرامی او3 وقـت زور گور بود بهره بهرام گورمفخر شاهـــان به توانا تــــــری نامور دهر به داناتریخاص کن ملک جهان بر عــــموم هم ملک ارمن وهم شاه رومسلطنت اورنگ خلافــــت ســـریر روم ستاننده ابخازگیر4عالم و عــادل تر اهل وجــود حسن ومکرم تر ابنای جوددین فلک ودولت او اختر اســـــ‍‍‍‍‌‌ِِِت ملک صدف،خاک درش گوهر استچشمه و دریاست به ماهی و دُر چشمه آسوده و دریای پر5با کفش این چشــــمه سیمـــــــاب ریز خوانده چو سیماب گریزاگریزخنده زنان از کمــرش لعـــل ناب برکمر لعل کش آفتاب7آفت این پنجـــره لاجـورد پنجه درو زد که بدو پنجه کرد8کوس فلک را جرســـــش بشـکند شیشه مه را نفسش بشکند9خوب سرآغاز تر ازخـرمی نیک سرانجام تراز مردمیجام سخا را که کفش ساقی اســـــــت باقی بادا، که همین باقی است بند 11در خطاب زمین بوس فرماید

ای شرف گوهرآدم به تــو روشـــنــی دیـــده عـالــم به تـو

1. درشرحی دیده شد که ملک اسمعیل بن محمود درآن زمان با ممدوح خصومت داشته واین بیت اشارت بدوست ،و نیز کنایت است از اینکه دشمنان او ملحدند چون اسمعیلیه درآن زمان ملحد خوانده می شدند. 2. یکدله: صاحب عزم و شجاع ودور از دودلی . 3.بهرامی او: یعنی شجاعت او زیرا بهرام ستاره مریخ و شجاعان بدو منسوبند. 4. ابخاز:مملکتی است در حدود ارمنستان. 5. یعنی از فیض چشمه ماهی و دریای درّ است اما چشمه آسوده که زود ماهی از آن به دست می آید و دریای پر از درّ. 6. چشمه سیماب ریز: خورشید است. 7. کمر لعل کش آفتاب : منطقه اوست. 8. یعنی هر که با ممدوح پنجه کند، آفت آسمان بدو پنجه خواهد انداخت. 9. یعنی دم او چنان قوی است که شیشه صراحی مانند ماه را به نفخی می شکند.

چرخ که یک پشت ظفر ساز تـست نه شکم آبستن یک راز تست1 گوش دو ماهی زبر و زیر تـو شد صدف گوهر شمشیر تو2مه که به شب تیغ در انداخته سـت با سر تیغت سپر انداخته ستچشمه تیغ تو چــو آب فــرات ریخته قَرّابه آب حیات3هرکه به طوفان تو خوابــش بــرد ور به مثل نوح شد، آبش برد4جام تو کیخسرو جمشیدهــش روی تو پروانه خورشید کــــش5شیر دلـی کــن، که دلـــیرافگنــی شیر خطا گفتم ، شیر افگنیچرخ زشیــران چنیــن بیشــه ای از تو کند بیشتر اندیشه ای6آن دل و آن زهره کرا در مصاف کز دل و از زهره زند باتو لاف؟هرچه به زیر فلــــک ازرق اســت دست مراد تو برو مطلق است7دست نشان هست ترا چــند کــس دست نشین تو فرشته ست و بس8دور به تو خاتـــم دوران نبشـــت باد به خاک تو سلیـمان نبشـــت9

1. یک پشت : پی درپی، یعنی نه شکم آسمان که درپی درپی ظفر ساز توست، فقط آبستن راز وجود توست و تنها فرزند روزگار تویی.آبستن یک ناز تست: نسخه. 2 . دوماهی:حوت فلک و ماهی زیر زمین. دو گوش ماهی را چون بر روی هم نهی ،صدف پدید می شود. یعنی از زمین تا فلک الافلاک همه گوهر قبضه شمشیر و درحیطه تصرف توست. 3. یعنی چشمه شمشیر تو، که صافی و درخشان جون آب فرات است، قرابه آب حیات دشمن را شکسته و ریخته. 4. یعنی هر کس در طوفان قهر تو ایمن خفت،اگر نوح باشد غرق می شود. خوابش ببرد-آبش ببرد: نسخه. 5. یعنی جام گیتی نمای باده توکیخسروی است جمشید هوش و از باده برهوش تو می افزاید وروی تو شمعی است که آفتاب پروانه سوخته وکشته اوست. 6. یعنی چرخ درمیان شیران بیشه دلیرافگنی از تو بیش از همه می ترسد. 7. مطلق دست: یعنی دست دراز. 8. دست: به معنی مسند است و دست نشان به معنی دست نشانیده که وزرا باشند. دست نشین: یار و دستیار . یعنی وزرا و امرای تو بسیارند اما فرشته از جانب خدای تو را یار و مددکار است و بس. 9. یعنی تادوران است،تو جاودان و خاتم دوران هستی و باد به خاک پای تو یا خاک کشور تو سلیمانی نبشت و عرضه کرد، یعنی تو را به اطاعت آمد.

ایزد کو داد جــوانی و ملــک ملک ترا داد، تو دانیّ و ملکخاک به اقبال تو زر می شــود زهر به یاد تو شکر می شودمی که فریدون نکند با تو نوش رشته ضحکاک برآرد ز دوش1می خور می ، 2مطرب و ساقیت هسـت غم چه خوری ؟ دولیت باقیت هستملک حفاظیّ و سلاطـین پــناه تاج ستان آمدی و تخت گیر3چون خلفا گنج فشـانی کــنی تاج دهی ،تخت ستانی کــنی4هست سر تیغ تو بـالای تــاج از ملکان چون نستانی کنی؟



خرید و دانلود تحقیق مخزن الاسرار 29 ص


تحقیق درمورد گزارش کارآموزی (عمران) سیستم حرارتی 29 ص بافرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

گزارش کارآموزی

بسمه تعالی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

نام استاد : جناب آقای مهندس مختاری

نام محقق: سید امید رادمهر

موضوع: گزارش کارآموزی

تیر 1385

تاریخ گردآوری: 5/5/1385

گزارش کارآموزی

مقدمه:

رشته ای که در آن مشغول به تحصیل هستیم همانطور که از نامش پیداست یعنی بوجود آورنده های این رشته به بررسی مسایل مهم و حایز اهمیت ساختمان و ادارات و کارخانه ها و…می پردازد.

دراین رشته لوله کشی آب سرد، گرم ، برگشتی ، فاضلاب جزء اولین اقدامات این رشته است می توان گفت این قبیل کارها الفبای تاسیسات هستند.

انسان از بدو تولد نیاز زیاد و وافری به این رشته داشته و دارد و خواهد داشت انسانهای گذشته برای استحمام و دستشویی و شست و شوی نیاز به آب داشتند و چون از چشمه ها دور بودند باید مسافت زیادی را طی می کردند تا به آب برسند و در آنجا با اهالی مجاور آب به دعوی و تعدی می پرداختند تا اینکه کم کم و به مرور زمان به فکر لوله کشی آب مصرفی افتادند و بعد این رشته را با نیازهای خودشان سنجیدند و دامنه آن را گسترده تر کردند تا اینکه امروز به اینجا رسیده است و از لوله کشی آن روزی به جوشکاری ، لوله کشی گاز ، فاضلاب ، نقشه های اساسی ، برق کشی ، آب گرم کن و …رسیده است.

گزارش کارآموزی

فهرست موضوعات پروژه:

1-مقدمه

2-تاسیسات حرارت مرکزی

3-گردش آب در تاسیسات حرارت مرکزی

4-سیستم حرارت مرکزی با جریان سریع

5-موتورخانه

6-کنترلهای تاسیسات

7-بویلرها

8-سیستمهای آب داغ

9-انواع سوختهای مورد مصرف در مشعلها

10-ساختمان مشعل

11-مشعل گازی

12-مشعل گازوئیلی

13-الکترو پمپ گردش آب

14-انواع و کار آکوستات

15-وسایل کنترل مشعل و پمپ گردش آب

16-منبع انبساط باز

17-منبع انبساط بسته

18-منبع دوجداره

19-تعریف انواع رادیاتور از نظر جنس و کارکرد آنها

20-رادیاتورهای فولادی

21-هواگیری رادیاتور

22-انواع ترموستات ها

23-تاسیسات حرارت مرکزی سیستم بخار

24-دیگ بخار

25-منبع تغذیه دیگ بخار

26-منبع کوئلی بخار

27-مبدل حرارتی

گزارش کارآموزی

تاسیسات حرارت مرکزی:

حرارت مرکزی با آبگرم:

تاسیسات حرارت مرکزی آبگرم عبارتند از مجموع وسایل و تجهیزاتی است که مقدار گرمای لازم (برحسب کالری) را در مکان معینی از ساختمان تولید و آنرا با واسطه آب از طریق لوله کشی و رادیاتور به اطاقهای مختلف ساختمان منتقل و توزیع می نماید. آبگرم ، ناقل حرارت که گرمای خود را در نتیجه تبادل از دست داده از طریق لوله های برگشت به مرکز تولید حرارت(موتورخانه) بازگشته مدارخود را مجددا به ترتیب فوق می پیماید. بنا به تعریف اجمالی فوق معلوم می شود که دستگاههای مورد استفاده تاسیسات حرارت مرکزی بطور کامل شامل دیگ ، منبع دوجداره ، منبع انبساط(باز و بسته ) مشعل ، لوله کشی هایرفت و برگشت و رادیاتور ها و وسیله یا عاملی است که آب را در مدار به جریان می اندازد. پس از آشنایی با تعریف حرارت مرکزی با آبگرم به توضیحی در مورد هر یک از دستگاههای حرارت مرکزی می پردازیم . و با دستگاه و نحوه عملکرد دستگاه آشنا می شویم.

(گردش آب در تاسیسات حرارت مرکزی)

در تاسیسات حرارت مرکزی برای گردش آب از دو خاصیت توموسفیون(سیفون حرارتی)یا جریان طبیعی و سیستم حرارت مرکزی با جریان سریع استفاده میشود . که کاربرد هر کدام از اینها بستگی به وسعت تاسیسات و زیر بنای ساختمان دارد و زیر درباره هر دو مورد بطور کامل توضیحاتی داده میشود (تاسیسات حرارت مرکزی با گردش ترموسیفون یا جریان طبیعی ) در ساده ترین تاسیسات حرارت مرکزی برای گردش آب از خاصیت ترموسیفون یا جریان طبیعی که در اثر اختلاف وزن حجم مساوی از سیال گرم و سرد به وجود می آید استفاده شده است . بطور مثال هرگاه دو ظرف شیشه ای پر از آب را به وسیله دو لوله به هم مربوط نمایند و در ته ظرف پایین اندکی ماده رنگی (مثلا" پرمنگنات دوپتاسیم) داخل کرده و آنرا روی صفحه داغ اجاق برقی حرارت دهنده بین دو ظرف جریان آب برقرار میشود به این ترتیب که



خرید و دانلود تحقیق درمورد گزارش کارآموزی (عمران)  سیستم حرارتی 29 ص بافرمتword


تحقیق درباره وقف 29 ص با فرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

وقف

وقف در اصطلاح فقها، حبس عین ملک و بخشیدن منفعت آن، به قول فقها حبس العین و تسبیل المنفعة مقصود از حبس عین ملک آن است که ملک از تصرف واقف بیرون می‌آید، ولى در عین حال قابل خرید و فروش و هر نوع معامله‌اى که منجر به انتقال ملک باشد، نمى‌شود. بخشیدن منفعت باید به شخص یا اشخاص، یا مصالح و وجوه کلى و عمومى باشد. وقف را دو نوع گفته‌اند: عام که وقفى است به منظور امور خیریه و خاص که وقف بر نفس است البته انواعى دیگر هم قایل شده‌اند که جایش در بحث کوتاه ما نیست. ناچیز بر آن نیست که صفحات این بخش را به مسأله وقف و برابرى آراى فقهاى مذاهب و ادیان ویژه کند، گرچه در جاى خود کارى است پژوهشى و جدی. آرمان من از این گفتار ریشه‌دار بودن وقف در ایران و فرهنگ ایرانى است که دیرینگى آن به پیش از اسلام بازمی‌گردد. ابن بلخى به گاه یاد افریدون پس از بیان چگونگى چیرگى افریدون بر ضحاک و نشستن به تخت نوشته است: «پس سیرتى نهاد در عدل و انصاف کى از آن پسندیده‌تر نباشد و هرچه به ظلم از مردم ستده بودند فرمود تا بازدادند؛ چندانک یافتند. و ضیاع‌ها و زمین‌ها کى ضحاک به ظلم از مردم ستده بود، فرمود: تا هرچه خداوندان یا وارثان یافتند با ایشان دادند و هرچه خداوند آن ملک بر جاى نبود بر درویشان وقف کرد و در روزگار او بسیار خیرات آغاز شد.» [1] به عبارت دیگر املاک مجهول‌المالک وقف درویشان شد و می‌دانیم که مقصود از درویشان آن گروه نیست که به آیینى می‌روند و امروزه به ذهن‌ها می‌آید، درویش به گروهى گفته می‌شد که با تمامى تلاش همچنان تهی‌دست و بر درگاه زمینداران بزرگ بر جاى می‌ماند و ریشه  آن درویز است یعنى درآویز، در لغت‌نامه  علامه  دهخدا از غیاث‌اللغات یاد شده است که بعضى محققان نوشته‌اند که درویش در اصل دریوز بود میان (ى) و (و) قلب مکانى کردند و درویز شد، بعد «زا» را به شین بدل کردند و یوز صیغه  امر ویوزیدن به معنى جستجو کردن است. (لغت‌نامه، ذیل درویش). بنابراین درویش در برابر توانگر است.

ابوشکور بلخى گفته است:

«توانگر بَرَد آفرین سال و ماه           و درویش نفرین بَرَد بى‌گناه»

اینکه به درویش مالى بخشند در شاهنامه هم بارها تکرار شده است. مثلاً:

«تهمتن برو آفرین کرد و نیز           به درویش بخشید بسیار چیز»

بنابراین درویش گدا نیست، مردى به آیینى ویژه نیست، و نبوده است اینان مردمانى بوده‌اند بسیار تلاش که دست رنجشان را مالداران می‌ربوده‌اند به تزویر و زور. و پهلوانان و شاهان عادل یک کارشان یارى رساندن به اینها بود. ابوالفضل بیهقى که ناچیز خود را شاگرد کودن او می‌داند، تکلیف را روشن کرده است. وى در بیان عدالت سبکتگین یاد از خروش متظلمى می‌کند، سبکتگین او را گفت: «از چه می‌نالی؟ گفت: مردى درویشم و بُنى خرما دارم، یک پیل را نزدیک خرمابنان من می‌دارند، پیلبان همه  خرماى من رایگان می‌برد. الله الله! خداوند فریاد رسد مرا. امیر رضی‌الله عنه در ساعت برنشست.... و برفتم و متظلم در پیش. از اتفاق، عجب را چون به خرمابنان رسیدیم پیلبان را یافتیم پیل زیر این خرما بن بسته و خرما می‌برید.

و آگاه نه که امیر از دور ایستاده است و ملک‌الموت آمده است به جان ستدن». [2] داستان ادامه می‌یابد و از آرمان دورم می‌کند. می‌بینید که درویش به معنى گدا نیست و آن مسایل اعتقادى و کشکول به دست گرفتن و در خیابان‌ها خواندن و چه وچه را باید نامى دیگر نهاد تا جایگاه شرافت این قشر زحمت‌کش تاریخى دستخوش تجاوزى دیگر نشود.

با این بیت از سعدى سخن درویش را که به قول دکتر ستوده مثل نخود توى آش پریده است وسط بحث وقف به پایان می‌برم و به درویش و ذکاوت سعدى درود می‌فرستم. سعدى فرموده است:

مرا «بوسه» گفتم به تصحیف ده        که درویش را «توشه» از بوسه به

خانم آن لمبتون، ایران‌شناس انگلیسى به خطا بر آن است که وقف پس از اسلام در ایران جایگاهى یافته است: «چنین به نظر می‌رسد که فکر ایجاد زمین‌هاى وقفى در اصل از این جا پیدا شده باشد که پس از غلبه  تازیان، زمین به مسلمانان فاتح تعلق گرفت و ملک آنان شد و اگرچه آنان زمین‌هاى



خرید و دانلود  تحقیق درباره وقف 29 ص با فرمتword


تحقیق درمورد گزارش کارآموزی (عمران) سیستم حرارتی 29 ص بافرمتword

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

گزارش کارآموزی

بسمه تعالی

دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج

نام استاد : جناب آقای مهندس مختاری

نام محقق: سید امید رادمهر

موضوع: گزارش کارآموزی

تیر 1385

تاریخ گردآوری: 5/5/1385

گزارش کارآموزی

مقدمه:

رشته ای که در آن مشغول به تحصیل هستیم همانطور که از نامش پیداست یعنی بوجود آورنده های این رشته به بررسی مسایل مهم و حایز اهمیت ساختمان و ادارات و کارخانه ها و…می پردازد.

دراین رشته لوله کشی آب سرد، گرم ، برگشتی ، فاضلاب جزء اولین اقدامات این رشته است می توان گفت این قبیل کارها الفبای تاسیسات هستند.

انسان از بدو تولد نیاز زیاد و وافری به این رشته داشته و دارد و خواهد داشت انسانهای گذشته برای استحمام و دستشویی و شست و شوی نیاز به آب داشتند و چون از چشمه ها دور بودند باید مسافت زیادی را طی می کردند تا به آب برسند و در آنجا با اهالی مجاور آب به دعوی و تعدی می پرداختند تا اینکه کم کم و به مرور زمان به فکر لوله کشی آب مصرفی افتادند و بعد این رشته را با نیازهای خودشان سنجیدند و دامنه آن را گسترده تر کردند تا اینکه امروز به اینجا رسیده است و از لوله کشی آن روزی به جوشکاری ، لوله کشی گاز ، فاضلاب ، نقشه های اساسی ، برق کشی ، آب گرم کن و …رسیده است.

گزارش کارآموزی

فهرست موضوعات پروژه:

1-مقدمه

2-تاسیسات حرارت مرکزی

3-گردش آب در تاسیسات حرارت مرکزی

4-سیستم حرارت مرکزی با جریان سریع

5-موتورخانه

6-کنترلهای تاسیسات

7-بویلرها

8-سیستمهای آب داغ

9-انواع سوختهای مورد مصرف در مشعلها

10-ساختمان مشعل

11-مشعل گازی

12-مشعل گازوئیلی

13-الکترو پمپ گردش آب

14-انواع و کار آکوستات

15-وسایل کنترل مشعل و پمپ گردش آب

16-منبع انبساط باز

17-منبع انبساط بسته

18-منبع دوجداره

19-تعریف انواع رادیاتور از نظر جنس و کارکرد آنها

20-رادیاتورهای فولادی

21-هواگیری رادیاتور

22-انواع ترموستات ها

23-تاسیسات حرارت مرکزی سیستم بخار

24-دیگ بخار

25-منبع تغذیه دیگ بخار

26-منبع کوئلی بخار

27-مبدل حرارتی

گزارش کارآموزی

تاسیسات حرارت مرکزی:

حرارت مرکزی با آبگرم:

تاسیسات حرارت مرکزی آبگرم عبارتند از مجموع وسایل و تجهیزاتی است که مقدار گرمای لازم (برحسب کالری) را در مکان معینی از ساختمان تولید و آنرا با واسطه آب از طریق لوله کشی و رادیاتور به اطاقهای مختلف ساختمان منتقل و توزیع می نماید. آبگرم ، ناقل حرارت که گرمای خود را در نتیجه تبادل از دست داده از طریق لوله های برگشت به مرکز تولید حرارت(موتورخانه) بازگشته مدارخود را مجددا به ترتیب فوق می پیماید. بنا به تعریف اجمالی فوق معلوم می شود که دستگاههای مورد استفاده تاسیسات حرارت مرکزی بطور کامل شامل دیگ ، منبع دوجداره ، منبع انبساط(باز و بسته ) مشعل ، لوله کشی هایرفت و برگشت و رادیاتور ها و وسیله یا عاملی است که آب را در مدار به جریان می اندازد. پس از آشنایی با تعریف حرارت مرکزی با آبگرم به توضیحی در مورد هر یک از دستگاههای حرارت مرکزی می پردازیم . و با دستگاه و نحوه عملکرد دستگاه آشنا می شویم.

(گردش آب در تاسیسات حرارت مرکزی)

در تاسیسات حرارت مرکزی برای گردش آب از دو خاصیت توموسفیون(سیفون حرارتی)یا جریان طبیعی و سیستم حرارت مرکزی با جریان سریع استفاده میشود . که کاربرد هر کدام از اینها بستگی به وسعت تاسیسات و زیر بنای ساختمان دارد و زیر درباره هر دو مورد بطور کامل توضیحاتی داده میشود (تاسیسات حرارت مرکزی با گردش ترموسیفون یا جریان طبیعی ) در ساده ترین تاسیسات حرارت مرکزی برای گردش آب از خاصیت ترموسیفون یا جریان طبیعی که در اثر اختلاف وزن حجم مساوی از سیال گرم و سرد به وجود می آید استفاده شده است . بطور مثال هرگاه دو ظرف شیشه ای پر از آب را به وسیله دو لوله به هم مربوط نمایند و در ته ظرف پایین اندکی ماده رنگی (مثلا" پرمنگنات دوپتاسیم) داخل کرده و آنرا روی صفحه داغ اجاق برقی حرارت دهنده بین دو ظرف جریان آب برقرار میشود به این ترتیب که



خرید و دانلود تحقیق درمورد گزارش کارآموزی (عمران)  سیستم حرارتی 29 ص بافرمتword


تحقیق عارف قزوینی 29 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 29

 

بسم الله الرحمن الرحیم

عنوان:

عارف قزوینی

تهیه کننده: مرضیه ذوقی فیاض

شماره پرسنلی:30636130

بهار 87

خیلی متأسفم از اینکه دوره عمر به تأسف گذشته خود را که از شدت پریشانی و بدبختی همیشه میل داشته ام فراموش کرده باشم به اختصار هم ننوشته که پس از مرگ من چهار نفر از دوستان یا علاقمندان به این آب و خاک یا اشخاص بدبخت و بد زندگانی مانند من بدانید از دست زندگی به من چه گذشته است، خدایا وجدان خود را به شهادت می طلبم که آنچه را می نویسم عین حقیقت است. پس اگر در غزلی گفته شده است:

محیط گریه و اندوه و غصه و محنم کسی که یک نفس آسودگی ندید منم

دروغ نگفته یا اینکه اگر در غزل دیگری دلتنگی و شکایت به این زبان کرده:

به مرگ دوست مرا میل زندگانی نیست ز عمر سیر شدم مرگ ناگهانی نیست!

تحقیقا" پاس شرافت دوستی را منظور داشته آن چه گفته ام خلاف نبوده است. به همان عالم محبت که خط سیرم از اول عمر در این عالم بوده و همیشه او را محترم و مقدس داشته ام، قسم که زندگانی نه چنان در دوره زندگی بر من تنگ گرفته که تنها می خواستم از تاریخ یک چنین زندگی ننگین کسی مطلع نشود بلکه میل داشتم چند غزل ناقص هم به کلی از بین رفته به هیچ وجه از من در صفحه تاریخ ایران که این اوقاتش اسباب شرمندگی آیندگان است باقی نماند و شاهدم این شعر است:

خوشم که هیچ کس از من دگر نشاند ندهد به کوی عشق نشان،به زبی نشانی نیست در این مدت یا به واسطه لاابالی بودن یا به جهت همین عقیده که نوشته شد هر کدام از دوستان خواستند اشعار پراکنده مرا که ده یک آن دست آمدنی نیست جمع کنند حاضر نشده ولی در اسلامبول برای قولی که به حضرت آقای رضا زاده شفق داده صرفنظر از عالم محبت وارداتی که به ایشان داشته و تا زنده ام خواهم داشت او را چنان شناخته ام که ایران باید سالها به وجود یک چنین فرزند افتخار کند، این است بر سر قول خود ایستاده حتی الامکان ساعی خواهم بود قولی که به حضرتشان داده خلاف آن نکنم، پس همین است که مرا وا داشته است با پریشان خیالی که سالهاست دست از خصوصیت من بر نداشته و من هم دوستی او را مغتنم می شمارم که با هزار عیبی که از برایم شمرده می شود من جمله بد اخلاقی است بی حقوقم نگویند با او همراهی کرده تا اینقدر هم جلوگیری از زبان تندگویان کرده باشم.

شروع می کنم به مختصری از تاریخ زندگانی خود همین را مقدمه ساخته، برای آنچه ساخته شده است به جمع آوری آن پردازم در ابتدا نیز معذرت می خواهم از آن چیزی که معذرت خواستنی نیست و آن این است که اگر نتوانستم، از عهده تعیین روز و شب یا ساعت، یا دقیقه ای که از کتم عدم قدم به عرصه وجود گذاشته به خوبی برآیم تقصیری از برایم نخواهد بود برای اینکه:

بر هر که بنگری به همین درد مبتلاست

اغلب مردم این مملکت از تاریخ تولد خود بی خبرند بدبختانه یک ملتی که از تاریخ ملیت و قومیت خود بی اطلاع باشد چه اهمیتی خواهد داشت اگر تاریخ تولد خود را نداند مکرر دیده و شنیده شده است که از یک مرد هفتاد ساله سؤال شده است: از عمر شریف چه می گذرد؟ در جواب گفته است: وقتی که خاقان مغفور به تخت نشست و تاج سلطنت بر سرگذشت من پنج ساله بودم، یا اینکه در سفر اول شاه شهید تازه عروسی کرده بودم. همچنین اگر از مادری بپرسند: پسرت چند سال دارد؟ خواهد گفت این گل سرخ که بیاید پا به چهارده خواهد گذاشت. پس من هم از روی همین پر گرام آباء و اجدادی ممکن است تاریخ خود را معین کنم.

اسمم ابوالقاسم تولدم در قزوین پدرم ملا هادی وکیل، می توانم بگویم نطفه من به بدبختی بسته شده است برای اینکه از زمان طفولیت که در کنف حمایت و تربیت پدر و مادر زندگی می کردم به جهت خصومتی که ما بین پدر و مادرم از اول عمر بوده است من و سایر برادرهای بدبختم همیشه مثل این بود که در میان دو ببر خشمگین زیست و زندگی می کنیم چون می دانم بیشتر پدر و مادرها در ایران به واسطه آشنا نبودن از بدو زناشوئی اخلاقشان به همدیگر، همه در یک ردیف هستند، اولادهای زبر دست این پدر و مادرها را همچون با خود شریک و همدرد می دانم از شرح آن خودداری کرده واگذار به درد دل و ذوق ایشان و خوانندگان می کنم. یاد ندارم تاکنون اسم پدرم را بخیر و خوبی برده یا اینکه از برای او طلب آمرزش کرده باشم و تمام بدبختیهای خود را در دوره زندگانی از او می دانم. برای یک ساعت خوشی که در واقع بدترین ناخوشیها بوده است که سعدی می فرماید:

به رغبتی شهوت انگیختن به رغبت بود خون خود ریختن

مرا یک عمر دچار زندگانی ننگینی کرده است که هر ثانیه آن مرگ مجسمی است در این محیط مسموم خاصه در دوره ای که ننگین کننده دوره های زندگانی بشر است. پدرم دارای شغل وکالت بود، من از طفولیت حس کرده بودم که این اسم اسباب نفرت مردم است، پس از عمری تجربه که از اوقات کودکی این اسم ننگین در گوش و مغزم جای گرفته است حالا خوب فهمیده ام که هر که دارای این شغل شد از هیچ گونه خیانتکاری مضایقه نخواهد کرد مثل اینکه بیشتر اشخاص خائن به این آب و خاک مردمانی بوده اند که خود را نماینده و وکیل ملت معرفی کرده خصوصا در این دوره که دوره چهارم مجلس است که همه می دانند خیانتی که در این دوره به دست وکلای دروغی یا وکلای کاندید های سفارت انگلیس یا اشرف ..... به این مملکت ستمدیده شده از اول انقلاب ایران تاکنون در هیچ دوره ای نشده است. من و هر ایرانی علاقمند به ایران می دانیم رئیس الوزرائی قوام السلطنه بعد از آن جنایت و خیانت به این آب و خاک و آن خیانتکاریها که فی الواقع تاریخ یک ملتی را لکه دار کرده، به مراتب ننگین تر از حرکات اسمعیل آقا است. باعث کشته شدن سردار با افتخار ایران کلنل محمد تقی خان نیز همه می دانند قوام السلطنه شد.

برای یک خیانتی که از پدرم نسبت به مادر خود دیدم چون وکیل بود با اینکه پدر من است از مرده او هم صرفنظر نمی کنم که مردم بدانند مرده وکیل خائن به وطن را ولو اینکه پدر انسان هم باشد باید از قبر بیرون کشید و یا همان نفط شمال که در باب آن هم دارند هزار



خرید و دانلود تحقیق عارف قزوینی 29 ص