لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 50
حزب پیمان شکن از نگاه دیگر(2)
در میان فرماندهان نظامى جهان کسى را سراغ نداریم که به اندازهء امام على (ع ) به دشمن مهلت بدهد و با اعزام شخصیتها و دعوت به داورى قرآن , در آغاز کردن نبرد صبر وحوصله به خرج دهد و به اصطلاح دست به دست کند, تا آنجا که صداى اعتراض و شکوهء مخلصان و یاران او بلند شود. از آن رو, امام (ع ) ناچار شد که به آرایش سپاه خود بپردازدو فرماندهان خود را به نحو زیر تعیین کرد:ابن عباس را فرمانده کل مقدمهء سپاه و عمار یاسر را فرمانده کل سوار نظام و محمد بن ابى بکر را فرمانده کل پیاده نظام . آن گاه براى سواره و پیاده نظام قبایل <مذحج >و <همدان >و<کنده > و <قضاعه >و <خزانه >و <ازد>و <بکر>و <عبدالقیس >و... پرچمدارانى معین کرد. آمار کسانى که در آن روز, اعم از سواره و پیاده , تحت لواى امام (ع ) آمادهء نبرد شده بودند به شانزده هزار نفر مى رسد.(1)
آغاز حمله از طرف ناکثان
در حالى که امام (ع ) مشغول بیان دستورات جنگى به سپاهیان خود بود, ناگهان رگبار تیر از طرف دشمن لشکرگاه امام را فرا گرفت و بر اثر آن چند تن از یاران امام درگذشتند. ازجمله , تیرى به فرزند عبدالله بن بدیل اصابت کرد و او را کشت . عبدالله نعش فرزند خود را نزد امام آورد و گفت : آیا باز هم باید صبر و بردبارى از خود نشان دهیم تا دشمن ما راى یکى پس از دیگرى بکشد؟ به خدا سوگند, اگر هدف اتمام حجت باشد, تو حجت را بر آنان تمام کردى .سخنان عبدالله سبب شد که امام آمادهء نبرد شود. پس , زره رسول خدا (ص ) را پوشید و استر او را که به همراه داشت سوار شد و در برابر صفوف یاران خود ایستاد. قیس بن سعدبن عباده (2) که از صمیمیترین یاران امام بود اشعارى دربارهء آن حضرت و پرچمى که برافراشته بود سرود که دو بیت آن چنین است : هذا اللواء الذى کنا نحف به مع النبى و جبریل لنا مدداًما ضر من کانت الانصار عیبة ان لا یکون له من غیرها احداًپرچمى که به گرد آن احاطه کرده ایم همان پرچمى است که در زمان پیامبر دور آن گرد مى آمدیم و جبرئیل در آن روز یار و مددکار ما بود. آن کس که انصار رازدار او باشند ضرر نداردکه براى او از دیگران یار و یاورى نباشد .سپاه چشمگیر و منظم امام (ع ) ناکثان را به تکاپو انداخت و شتر عایشه را که حامل کجاوهء او بود به میدان نبرد آوردند و زمام آن را به دست قاضى بصره , کعب بن سور, دادند و اومصحفى برگردن آویخت و افرادى از قبیلهء ازد و بنى ضبه جمل را احاطه کرده بودند. عبدالله بن زبیر پیش روى عایشه و مروان بن حکم در سمت چپ او قرار داشت . مدیریت سپاه با زبیر بود و طلحه فرمانده سواره نظام و محمد بن طلحه فرمانده پیاده نظام بودند.امام (ع ) در روز جمل پرچم را به دست فرزند خود محمد حنفیه سپرد و او را با جملاتى که عالیترین شعار نظامى است مخاطب ساخت و فرمود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
مقدمه
کلزا با نام علمی Brassica napus با کمتر از 2% اسید اروسیک در روغن و کمتر از 30 میکرومول گلوکوزینولات در کنجاله نوع خاصی از کلزای روغنی میباشد که به کانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن کلزا راب را تغذیه انسان و کنجاله را به عنوان منبع پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب کرده است.
کلزا در طی قرن سیزدهم در اروپا کشت میشد، اما احتمالاً کشت آن در آسیا به هزاران سال قبل برمیگردد. این گیاه در آسیا همیشه برای تغذیه انسان و در اروپا به عنوان منبعی برای روغن چراغ و روغن نرم کننده استفاده میشده است. در طول جنگ جهانی دوم، کانادا هزاران هکتار از اراضی خود را برای رفع نیاز نرمکنندههای ناوگان دریایی به کشت این گیاه اختصاص داد، ولی با جایگزینی موتور دیزل به جای موتور بخار این میزان کاهش یافت.
در سال 1957 رقم اسپان (Span) اولین واریته با اسید اروسیک کم و سه سال بعد رقم تاور (Tower) با مقدرا اندک اسید اروسیک و گلوکوزینولات به عنوان اولین واریتههای کانولا معرفی شدند. نام کانولا در سال 1978 توسط انجمن روغنگیری غرب کانادا به ثبت رسیده و امروزه برای توصیف کلزایی که دارای مقادیر اندک اسیداروسیک و گلوکوزینولات است، استفاده میشود. در سال 1985 در ایالات متحده مصرف کلزای روغنی حاوی کمتر از 2% اسیداروسیک بدون ضرر تشخیص داده شد. یک سال بعد انجمن پزشکی قلب آمریکا، از مردم این کشور قاطعانه درخواست کرد که مقدار اسیدهای چرب اشباع را در تغذیه روزانه خود کاهش دهند. روغن کلزای حاوی 6 درصد اسید چرب اشباع است که پایینترین میزان در بین روغنهای گیاهی تجارتی میباشد.
دانه با کیفیت کانولا در سه گونه جنس براسیکا اصلاح شده است. کلزا (Brassica napus) که کلزای آرژانتینی یا سوئدی نیز نامیده میشود، اولین و مهمترین کانولای مورد کشت است. شلغم روغنی (B. rapa) که کلزای لهستانی نیز نامیده میشود، دارای ارقام با کیفیت کانولا میباشد که در سطوح فراوان سازگار شده و کشت میشوند. همچنین در خردل هندی (B. juncea) لاینهای باکیفیت کانولا شناسایی شدهاند، اما هیچ واریتهای تاکنون معرفی نشده است. اکثر واریتههای زمستانه کلزا که در ایالات متحده اصلاح شدهاند، از گونه B. napus میباشند.
تولید کلزا در سطوح فراوان مطلوب میباشد. ایلات متحده هر ساله مقادیر چشمگیری محصول کلزا را وارد میکند، بنابراین بازار مناسبی برای روغن و کنجاله محسوب میشود. تولید کلزا به راحتی با ابزار مورد استفاده برای دانهریزها امکانپذیر میباشد.
هر دو نوع «کلزای» زمستانه و بهاره اصلاح شده مورد کشت قرار میگیرند. در شرایط مطلوب پتانسیل عملکرد تیپ زمستانه 30-20 درصد بیشتر از تیپ بهاره است. در مناطقی که تیپهای زمستانه حدود یک ماه زودتر از تیپ بهاره گل میدهد، اما به علت گرمای تابستان فقط یک هفته زودتر برداشت میشود. این حالت منجر به کاهش دوره پرشدن دانه شده و پتانسیل عملکرد تیپ بهاره کلزا را در مناطق سرد کاهش میدهد. واریتههای کلزا در کشت بهاره فشار مضاعفی را از جانب علفهای هرز بهاره و حشرات مضر تحمل میکنند. به همین دلیل تولید کشت تیپهای بهاره در اکثر نقاط توصیه نمیشود و در ایران بر حسب اقلیمهای مختلف تیپهای بهاره و زمستانه جهت کشت پاییزه توصیه میشوند.
آماده سازی زمین
به علت اینکه کلزا یک گیاه بذرریز میباشد، شرایط نامناسب خاک و کلوخه بودن بستر بذر باعث کاهش سطح سبز میگردد.
تهیه بستر مناسب بذر به عنوان یکی از شرایط اصلی در موفقیت زراعت کلزا است. بستر نرم و یکنواخت و دارای قابلیت نفوذ هوا، برای جوانه زدن سریع و رشد گیاهک اولیه ضروری است. برای تأمین شرایط فوق ،شخم با گاوآهن یا پنجه غازی و خرد کردن کلوخه ها بارتیواتور توصیه می شود. همچنین دو بار دیسک عمود بر هم ضروری به نظر میرسد. پس از شخم و قبل از رتیواتور کودهای موردنیاز در سطح مزرعه پخش می شود. در صورت نیاز سموم علف کش قبل از کاشت را می توان با استفاده مجدد از رتیواتور در زمین شخم خورده دارای رطوبت مناسب، مصرف نمود.
کشت با حداقل خاکورزی
با توجه به این که در بعضی از موارد به لحاظ شرایط زراعی و اقلیمی فرصت و امکان اندکی برای آماده کردن زمین برای کشت پاییزه کلزا موجود است لذا موضوع کشت کلزا بدون خاکورزی و یا با حداقل خاکورزی و مقایسه آن با روش آماده کردن سنتی زمین مورد توجه قرار گرفته است.
باافزایش توجه کارشناسان محیط زیست و کشاورزی به محافظت از خاک، گرایش به روش آماده کردن زمین برای کاشت گیاهان زراعی با حداقل عملیات زراعی افزایش یافته است.
دراین گذر، کشت گیاهان زراعی برحسب شرایط زمین مورد کشت، وضعیت آب و هوایی، نوع زراعت قبلی و ماشین آلات به کشت بدون خاکورزی یا بودن عملیات زراعی و یا به کشت با حداقل خاکورزی شهرت یافته است.
از جمله علل افزایش گرایش به کشت با حداقل خاکورزی می توان به کاهش هزینه آماده کردن زمین که از طریق صرفه جویی در هزینه کاربرد ماشین آلات عاید می شود،کاهش کوبیده شدن خاک زراعی بر اثر تردد ماشین آلات سنگین کشاورزی، تسریع در عملیات کشت و جلوگیری از فرسایش خاک اشاره نمود. استفاده از روش کشت با حداقل خاکورزی معایبی نیز دارد که عدم سبز یکنواخت بذرها، عدم استقرار مطلوب بوته ها در شرایط زراعی خاص از آن جمله اند.
اهمیت انتخاب تاریخ کشت مناسب و انجام کشت بموقع کلزای پاییزه به کرات از سوی کارشناسان این زراعت تاکید شده است. با این حال استقرار بوته های
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است: بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
پیشگفتار
کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730).
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole )،1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982).ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken )، 1980)
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff )، 1994).
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند. ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد. ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند. ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد. ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
واحد گرگان
گزارش کارآموزی
رشته :
عمران
موضوع :
نحوه ساخت پی و اسکلت بتنی تا پایان سقف اول
استاد راهنما :
آقای دکتر ساداتی
تهیه کننده :
محمود جرجانی
شماره دانشجویی :
8444416389
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 3
اجرای شبکه پی 5
بتن ریزی پی 16
اجرای سقف 18
اجرای پله 28
مقدمه
پیشرفت سریع جوامع ونیازهای روز افزون آنها به انجام طرح های مختلف عمرانی از یک طرف و رشد و توسعه علوم مختلف از طرف دیگر، ایجاب مینماید تا با یک برنامه ریزی صحیح و همه جانبه و نیز استفاده بهینه از ابزار و امکانات موجود در جامعه ، گامی بلند در جهت ترقی و تعالی جامعه برداشته شود.
فعالیت یک مهندس عمران در هر یک ازاین قسمت ها علاوه بر تسلط در زمینه تئوری ، نیازمند تجربیات عینی و عملی است . یکی از فرصت هایی که می تواند در انتقال این تجربیات به شخص مفید باشد ، واحد کارآموزی است . اگرچه که آشنایی و شناخت تمامی مسایل و نکات عملی مستلزم سال ها تلاش و حضور در پروژه های مختلف عمرانی است ، لیکن فرصت کوتاه کارآموزی هم می تواند شخص را در رسیدن به این هدف یاری کند .
شروع کارآموزی مقارن پایان دیوارچینی پی و پایان آن هم زمان با اجرای ستون طبقه دوم بوده است . نوع پی ساختمان نواری دو طرفه ( شبکه ای ) و سیستم سقف آن تیرچه بلوک است .
گزارش کارآموزی پیش رو اگرچه حاوی تمامی نکات اجرایی انجام شده نیست ، لیکن مهمترین نکات را در بر دارد.همچنین قسمت هایی از نقشه های معماری و سازه ای که در طول دوره مورد استفاده قرار گرفته است در پیوست آمده است.
اجرای شبکه پی
قبل از انجام هر کار، سرپرست کارگاه باید ملزومات اجرای پی را فراهم کند و خواسته خود را به طور کامل برای دست اندر کاران از جمله کارفرما ، مجری پی و کارگرها توضیح دهد.برخی از مصالح و و سایل مورد احتیاج به شرح زیر است :
1- میلگرد : میلگردهای پی به دو قسمت طولی ( کمرکش ) و عرضی ( چنگال ) تقسیم می شوند . قبل از سفارش میلگردها باید تعداد دقیق میلگردهای مورد نیاز را با توجه به نقشه محاسبه کرد . برای محاسبه میلگردهای طولی ، ابتدا طول هر نوار را در تعداد میلگردهای طولی ضرب می کنیم و سپس با توجه به شماره میلگرد ، نتایج را دسته بندی و جمع می کنیم. اگر حاصل را تقسیم بر 12 کنیم (طول یک شاخه میلگرد 12 متر است ) تعداد میلگردها برای آن شماره خاص بدست می آید .
12 / [تعداد میلگرد طولی*( طول نوار پی+ 0.2)] = تعداد میلگردهای طولی برای هر نوار
برای در نظر گرفتن طول خم در ابتدا و انتهای هر نوار باید مقدار 0.2 به طول هر نوار اضافه شود . اگر طول نوار یک پی بیشتر از 12 متر باشد برای پیوستگی میلگردها در محل انقطاع ، بایستی از اور لپ (( overlap استفاده شود . طول اورلپ مطابق آیین نامه بایستی بین 40تا 50 برابر قطر میلگرد مورد استفاده باشد . برای احتساب طول اورلپ در محاسبه میلگردها باید مقدار آن را به طول هر نوار اضافه کرد .
نمونه ای از اورلپ در محل قطع میلگردها
در محاسبه میلگردهای عرضی باید ابتدا عرض نوارها را با 0.2 جمع کنیم وسپس در تعداد میلگردهای عرضی هر نواربا توجه به شماره میلگردها ضرب کنیم . آنگا هحاصل را بر 12 تقسیم کنیم تا تعداد شاخه مورد نیاز بدست آید .
12 / [ تعداد میلگردهای عرضی * ( عرض نوار پی+0.2)]= تعداد میلگردهای عرضی برای هر نوار
2- قیچی زمینی: قیچی زمینی ، وسیله استاندارد برای برش میلگرد است و تا جایی که می توان باید از قیچی برای بریدن میلگرد استفاده شود. قیچی بایستی با توجه به بزرگترین شماره میلگردها تهیه شود .